جستجو در مقالات منتشر شده


29 نتیجه برای حمید

عباسعلی الهیاری، مراد حیدری، مهدیه ملیانی، نجمه حمید،
دوره 2، شماره 4 - ( 12-1387 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط بین افسردگی و حمایت اجتماعی در دانش آموزان دختر شاهد و غیر شاهد دبیرستانی شهر اهواز انجام شده است. نمونه پژوهش حاضر شامل 175 دانش آموز دختر (85 دانش آموز شاهد و 90 دانش آموز غیر شاهد) است که پرسشنامه های "حمایت اجتماعی" و "افسردگی بک" را تکمیل نمودند. به منظور تجزیه و تحلیل یافته ها از آزمون t و ضریب همبستگی استفاده شد. نتایج این بررسی نشان داد که بین دانش آموزان شاهد و غیر شاهد از نظر میزان حمایت اجتماعی ادراک شده تفاوت معنی داری وجود ندارد، اما میزان افسردگی در دانش آموزان شاهد به طور معنی داری بیشتر از دانش آموزان غیر شاهد است، همچنین بین افسردگی و حمایت اجتماعی ادراک شده در هر دو گروه شاهد و غیر شاهد همبستگی منفی مشاهده گردید. دانش آموزان دختر شاهد علیرغم گزارش حمایت اجتماعی ادراک شده برابر با دانش آموزان غیر شاهد، افسردگی بیشتری را گزارش کردند.
امیر قمرانی، محمد باقر کجباف، حمیدرضا عریضی، شعله امیری،
دوره 3، شماره 1 - ( 3-1388 )
چکیده

هدف از پژوهش حاضر بررسی روایی و پایایی پرسشنامه قدردانی – فرم شش سوالی GQ-6 )مک کالوک و همکاران، 2002) در گروهی از دانش آموزان دبیرستانی (100 دختر و 100 پسر) شهر بیرجند بود. برای بررسی روایی پرسشنامه از روشهای روایی محتوا، همبستگی گویه ها با نمره کل (تحلیل مواد)، روایی همگرا و تحلیل عوامل استفاده شد. پایایی پرسشنامه یاد شده بوسیله روش های دو باره سنجی (باز آزمایی)، آلفای کرونباخ و پایایی تنصیفی بررسی گردید. یافته ها نشان داد که  تحلیل مواد، روایی همگرا، همسانی درونی، پایایی دو باره سنجی و پایایی تنصیفی پرسشنامه در دانش آموزان دبیرستانی رضایت بخش بود. همچنین تحلیل عوامل حکایت از وجود یک عامل عمومی داشت. در مجموع، نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که پرسشنامه قدردانی از خصوصیات روان سنجی رضایت بخشی برای استفاده در دانش آموزان ایرانی برخوردار می‌باشد
محسن گل‌پرور، حمیدرضا عریضی،
دوره 3، شماره 3 - ( 9-1388 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ساده و تعاملی بین بهزیستی معلمان (عاطفه مثبت و منفی و رضایت از زندگی و شغل) با باور به دنیای عادلانه و رفتارهای پرخاشگرانه دانش‌آموزان در مقابل آنها در شهر اصفهان به مرحله اجرا درآمد. جامعه آماری پژوهش، معلمان مرد و زن شاغل در دبیرستان‌های شهر اصفهان درسال1387 (بهار) بودند که از بین آنها به شیوه‌ی نمونه‌گیری چندمرحله‌ای، 240 معلم زن و مرد برای شرکت در پژوهش انتخاب شدند. پرسشنامه‌های مورد استفاده در پژوهش شامل پرسشنامه‌ رضایت شغلی (با 47 سؤال)، پرسشنامه عاطفه مثبت و منفی (با 20 سؤال)، پرسشنامه رضایت از زندگی (با 5 سؤال)، پرسشنامه پرخاشگری دانش‌آموزان در مقابل معلمان (با 4 سؤال) و پرسشنامه باور به دنیال عادلانه شخصی (با 7 سؤال) بود. داده‌های حاصل از پرسشنامه‌های پژوهش با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون  و تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که تعامل پرخاشگری دانش‌آموزان در مقابل معلمان و باور به دنیای عادلانه برای رضایت شغلی، رضایت از زندگی و عاطفه مثبت دارای توان پیش‌بین معنادار نیست (05/0P>). در مقابل برای عاطفه منفی تعامل رفتار پرخاشگرانه دانش‌آموزان در مقابل معلمان با باور به دنیای عادلانه دارای توان پیش‌بین معنادار بود. تحلیل رگرسیون پسین نشان داد که فقط در افراد دارای باور به دنیای عادلانه پایین، رفتار پرخاشگرانه دانش‌آموزان در مقابل معلمان قادر به پیش‌بینی عاطفه منفی است.
حمید رضا عریضی، زینب دارمی،
دوره 3، شماره 3 - ( 9-1388 )
چکیده

کارکنان در قبال تلاش در محیط کار خود انتظار دارند از احترام متقابل سرپرستان و همکاران خود برخوردار بوده و دارای امنیت شغلی باشند. همچنین، افرادی که دارای ویژگی تعهد بیش از اندازه نسبت به کار خود هستند به حمایت بیشتری نیاز دارند. مجموعه این متغیرها در مدل عدم توازن تلاش- پاداش گنجانیده شده است. برای بررسی صحت پیشنهادهای این مدل نمونه ای شامل 235 نفر از کارکنان یک شرکت صنعتی در شهر اصفهان انتخاب گردیدند. برای سنجش متغیر پیش بین از پرسشنامه ERI (زورلو، پس و سیگریست,2010) استفاده گردید. برای سنجش متغیرهای ملاک خستگی از مقیاس چالدر و همکاران (1993)، فرسودگی عاطفی از مقیاس فرسودگی عاطفی ماسلاخ (1998) و برای سنجش سلامت جسمانی از مقیاس هیلدر برانت و دووس (1991) و شکایات جسمانی از مقیاس دریکن (1969) استفاده گردید. مقیاس ERI در تحلیل عاملی چهار زیر مقیاس امنیت شغلی، احترام، تلاش و تعهد افراطی را به دست داد که همگی دارای پایایی مطلوب بودند. مقیاس احترام و امنیت شغلی با متغیرهای ملاک رابطه مثبت و تلاش و تعهد افراطی رابطه منفی نشان داد. نتایج این پژوهش در بهبود سلامت کارکنان در محیط های صنعتی اهمیت دارد.
صمد حمیدی بگه¬جان، حمید پورشریفی، مجید محمود علیلو، امیر شیروانی،
دوره 5، شماره 1 - ( 6-1390 )
چکیده

هدف از پژوهش حاضر مقایسه آمیختگی فکر- عمل و سرکوبی فکر در افراد دارای علائم وسواسی- اجباری، اسکیزوتایپی بالا، علائم همپوش وسواسی اجباری- اسکیزوتایپی بالا و افراد عادی بود. بدین منظور 1570 نفر از دانشجویان دانشکده­های مختلف، به روش نمونه­گیری تصادفی خوشه­ای انتخاب شدند و پرسشنامه­های تحقیق را تکمیل نمودند. نتایج تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که به ترتیب گروه همپوش، وسواسی اجباری و اسکیزوتایپی بالا، نمرات بیشتری در آمیختگی فکر- عمل و سرکوبی فکر نسبت به گروه کنترل کسب کردند. به نظر می­رسد آمیختگی فکر- عمل و سرکوبی فکر موجب شکل­گیری علائم وسواسی اجباری در افراد بهنجار و افراد دارای اسکیزوتایپی بالا و همچنین منجر به شکل­گیری اختلال اسکیزو-وسواسی می­گردد که ممکن است سیمای بالینی خاصی داشته باشد.
محمد ملکی، عباس بهرام، احمد فرخی، حمید رجبی، فریدون یاریاری،
دوره 5، شماره 2 - ( 12-1390 )
چکیده

هدف این پژوهش بررسی تغییرات پردازش های شناختی ضمنی و صریح در حین و پس از فعالیت بدنی هوازی یک جلسه ای با شدتهای متفاوت، بر اساس نظریه کاهش موقتی فعالیت قشر پیشانی مغز بود. 39 آزمودنی مرد با سطح فعالیت بدنی متوسط ( سن14/0±97/20 سال و اکسیژن مصرفی بیشینه 92/6±25/50 میلی لیتر بر کیلوگرم بر دقیقه) به صورت تصادفی به سه گروه 13 نفری فعالیت هوازی با شدت زیاد (گروه اول)، متوسط (گروه دوم) و کم (گروه سوم) تقسیم شدند. از دوچرخه کارسنج مغناطیسی برای فعالیت هوازی و از کنترل کننده راه دور ضربان قلب برای کنترل شدت فعالیت استفاده شد. آزمونهای پردازش شناختی ضمنی (زمان واکنش انتخابی بینایی(RTC) و صریح (استروپ) در چهار زمان قبل، حین، 1 دقیقه و 15 دقیقه پس از توقف فعالیت، اجرا شد. نتایج ANOVA با اندازه گیری مکرر و عامل بین گروهی نشان داد که برای آزمون شناختی ضمنی اثرات اصلی زمان و گروه و تعامل آنها معنی دار بود. برای آزمون شناختی صریح نیز اثر اصلی زمان و تعامل زمان و گروه معنی دار بود. نتایج این پژوهش نشان داد که کاهش موقتی فعالیت قشر پیشانی مغز در حین فعالیت بدنی هوازی در شدت بالا روی می دهد.
محسن جعفریان فرد، حمیدرضا عریضی،
دوره 6، شماره 3 - ( 9-1391 )
چکیده

هدف پژوهش بررسی رابطه خستگی هیجانی و رفتار‌های شهروندی سازمانی با در نظر گرفتن نقش تعدیل‌کننده رفتار‌های شهروندی معطوف به فرد بود. جامعه ی آماری این پژوهش کلیه ی کارکنان شرکت بهره برداری نفت و گاز کارون بودند، که تعداد 144 نفر از آنان به شیوه نمونه‌گیری طبقه‌ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار‌های به کار رفته در پژوهش شامل پرسشنامه رفتار شهروندی سازمانی پودساکف و همکاران (1990) و پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلچ (1981) بود. داده‌ها از طریق تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی تحلیل شد. یافته‌ها نشان داد خستگی هیجانی یک رابطه منفی معنا‌داری با رفتار‌های شهروندی سازمانی دارد. همچنین رفتار‌های شهروندی معطوف به فرد رابطه خستگی هیجانی و رفتار‌های شهروندی معطوف به سازمان را تعدیل می‌کند. بدین معنی که در رفتار‌های شهروندی معطوف به فرد بالا، یک رابطه منفی معنی‌داری بین خستگی هیجانی و رفتار‌های شهروندی معطوف به سازمان وجود دارد ولی در رفتار‌های شهروندی معطوف به فرد پایین این رابطه معنا‌دار از بین می‌رود. در مواجهه با خستگی هیجانی سازمان‌ها باید کارکنان را حمایت نمایند تا از این طریق کارکنان بتوانند منابع بیشتری را بر عملکرد‌های سرمایه‌گذاری کنند.
حمیده قائدی فر، محمدسعید عبدخدائی، حمیدرضا آقامحمدیان شعرباف،
دوره 7، شماره 1 - ( 3-1392 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی احساس انسجام‌روانی در رابطه­ی سبک‌های دلبستگی با خودتنظیمی دانش‌آموزان انجام‌گرفت. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه‌­ی آماری شامل کلیه­ی دانش‌آموزان دختر پایه­ی دوم و سوم متوسطه شهرستان‌کازرون در سال ‌تحصیلی 91-90 به ‌تعداد 1319نفر بود، که 255 نفر به‌عنوان نمونه، با روش نمونه‌گیری طبقه‌ای نسبی انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده شامل؛ پرسشنامه­ی سبک‌دلبستگی هازن و شیور، پرسشنامه­ی خودتنظیمی و مقیاس تجدید نظر شده­ی احساس انسجام فلنسبرگ بود. داده‌ها با بهره‌گیری از روش‌های همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس یک‌راهه، رگرسیون چندگانه و تحلیل‌مسیر و با استفاده از نرم‌افزار 16spss و Liseral مورد تجزیه و تحلیل قرار‌ گرفتند. نتایج به‌دست‌آمده نشان داد که سبک‌ دلبستگی ایمن و خودتنظیمی با میزان احساس انسجام‌ روانی رابطه­ی مستقیم و معنادار، و سبک ‌دلبستگی دوسوگرا با احساس انسجام‌ روانی و خودتنطیمی رابطه­ی منفی و معنادار دارند.  
حمیدرضا عریضی، هاجر براتی،
دوره 8، شماره 1 - ( 3-1393 )
چکیده

کوچک­سازی در سازمان­ها، با تغییر تقاضاهای مرتبط با کار برای کارکنان باقیمانده پس از تعدیل، همراه است. این تغییر می­تواند منجر به تنش روان­شناختی و در پی آن شکایات جسمانی در این کارکنان گردد، اما راهبردهای کنترلی اشتیاق به هدف می­تواند این پیامدهای منفی را کاهش دهد. هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر راهبردهای کنترلی و تقاضاهای مرتبط با کار بر شکایات جسمانی و تنش روان­شناختی بود. شرکت کنندگان، 624 نفر از کارکنان یک شرکت صنعتی بودند که به­صورت تصادفی انتخاب شدند و سپس به ابزارهای پژوهش یعنی مقیاس­های تقاضاهای کاری، راهبردهای کنترلی، شکایات جسمانی و تنش روان­شناختی پاسخ دادند. یافته­ها نشان داد که رابطه­ی بین تقاضاهای کاری و شکایات جسمانی و نیز رابطه­ی بین تقاضاهای کاری و تنش روان­شناختی منفی بود و این روابط در گروهی بالاتر بود که عدم اشتیاق به هدف بالاتری داشتند؛ اثر تعاملی نیز معنادار بود. بنابراین استفاده از راهبردهای کنترلی در شرایط استرس آور می­تواند اثرات منفی تغییر تقاضاهای مربوط به کار را کاهش دهد و از شکایات جسمانی و تنش روان­شناختی ممانعت به عمل آورد.
شبنم جوانمرد، حمیدرضا عریضی، ابوالقاسم نوری،
دوره 8، شماره 2 - ( 6-1393 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر در سطح اول بررسی رابطه­ی ساده­ی بهزیستی روانی، شخصیت و تعارض کار-خانواده، و بررسی نقش میانجی بهزیستی روانی در رابطه بین این دو متغیر پنهان از طریق روش مدل­یابی معادلات ساختاری بود. جامعه­ی آماری پژوهش شامل کلیه­ی کارکنان یک شرکت صنعتی در اصفهان بود که از میان آن­ها 217 نفر از طریق نمونه­گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه­ی تعارض کار- خانواده، مقیاس سرزندگی، پرسشنامه­ی جهت­گیری به زندگی و پرسشنامه NEO-FFI (فرم کوتاه) بود. نتایج حاصل از تحلیل داده­ها نشان داد که رابطه­ی ساده بین دو بعد تعارض کار-خانواده، همسازی، وظیفه­شناسی، خوش­بینی و سرزندگی معنادار بود؛ مدل معادلات ساختاری نیز معنادار بوده و نقش واسطه­ای خوش­بینی و سرزندگی را در رابطه­ی بین همسازی و وظیفه شناسی از یک سو و ابعاد تعارض کار-خانواده از سوی دیگر تأیید می­کند. در واقع این ویژگی­های شخصیتی با تأثیرگذاری بر راهبردهای مقابله­ای و دسترسی به منابعِ فرد، سطح خوش­بینی و سرزندگی و در نهایت ذخیره­ی روان­شناختی او را افزایش می­دهند. این افزایش به خودی خود، مدیریت بهترِ مسئولیت­های کاری و خانوادگی و در نتیجه کاهش تعارض بین این دو حیطه را در پی دارد.
حمید اسدی، محمدباقر کجباف، سیدعلی کلاهدوزان، سعید گودرزی، ثریا حسینی رضی،
دوره 8، شماره 2 - ( 6-1393 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر ساخت یک الگوی پیش­بینی کننده برای شناسایی عوامل محافظت کننده و خطر زا در دانشجویان در معرض خطر ابتلا به اختلالات روانی بود. طرح پژوهش همبستگی و جامعه­ی آماری4564 دانشجوی دانشگاه شهید بهشتی بود که با روش نمونه­گیری طبقه­ای نسبی560 نفر انتخاب شدند. داده­ها با مقیاس­های سلامت عمومی گلدبرگ، حمایت اجتماعی بخشی پور، پیروی و عابدیان، سبک مقابله­ای اندلر و پارکر و مقیاس خطر خودکشی مرکز پژوهش سلامت رفتاری شمال غرب و مؤسسه پژوهشی منتر جمع آوری و بر­اساس رگرسیون لوجستیک تحلیل شد. نتایج نشان داد باورهای مذهبی، حمایت اجتماعی و سبک مقابله مسأله مدار در کاهش خطر ابتلاء به اختلالات روانی و سابقه اختلالات روانی، و سبک مقابله هیجان مدار در افزایش خطر ابتلاء به اختلالات روانی مؤثر است. بهره­مندی از باورهای مذهبی سطح بالاتر، به نسبت 34/0 به اندازه (66/0-)، برخورداری از حمایت اجتماعی به نسبت 64/0 به اندازه (36/0-) و سبک مقابله مسأله مدار به نسبت 77/0 به اندازه (23/0-) شانس خطر ابتلاء به اختلالات روانی را کاهش می­دهد. در حالی­که سابقه اختلالات روانی و سبک مقابله هیجان مدار، شانس خطر ابتلاء به اختلالات روانی را به ترتیب 4.35 و 1.95 برابر افزایش می­دهد. با ارائه یک الگوی پیش­بینی کننده می­توان عوامل محافظت کننده را تقویت کرد و عوامل خطر­زا را کاهش داد و از آن در جهت طرح­های پیش­گیری اولیه استفاده نمود.
فروزان ایران دوست، حمید طاهر نشاط دوست، محمد علی نادی، سهیلا صفری،
دوره 8، شماره 3 - ( 9-1393 )
چکیده

درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، یکی از درمانهای رفتاری موج سوم در زمینه درمان دردهای مزمن است. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تأثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر میزان درد و فاجعه آفرینی، در زنان مبتلا به کمردرد مزمن بود. روش پژوهش از نوع نیمه تجربی بوده و از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. شرکت کنندگان پزوهش شامل 40 نفر از زنان مبتلا به کمردرد مزمن بودند که به روش نمونه گیری در دسترس، از سه کلینیک و مطب خصوصی ارتوپدی و ستون فقرات، انتخاب شده و به تصادف در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه غربالگری چندبعدی درد و مقیاس فاجعه آفرینی درد بود که توسط شرکت کنندگان تکمیل گردید. سپس شرکت کنندگان گروه آزمایش در 8 جلسه یکساعته پذیرش و تعهد درمانی شرکت کردند. نتایج تحلیل کوواریانس داده ها نشان داد که فاجعه آفرینی درد و زیر مقیاسهای آن و همچنین درد و زیر مقیاسهای آن (به جز شدت درد) در شرکت کنندگان گروه آزمایش در مرحله پس آزمون بهبودی قابل ملاحظه ای یافته است. بنابر یافته های این مطالعه، این شیوه درمانی، سبب کاهش میزان درد و پریشانی های روانشناختی تجربه شده زنان مبتلا به کمردرد مزمن می شود و نمایناگر افق های تازه ای در مداخلات بالینی است و می توان از آن به عنوان یک روش مداخله ای موثر سود جست.
حمید پورشریفی، زینب خانجانی، جلیل باباپور، منصور بیرامی، تورج هاشمی، بهزاد شالچی،
دوره 8، شماره 4 - ( 12-1393 )
چکیده

در پژوهش حاضر به روابط ساختاری محیط خانواده، موقعیت اقتصادی ـ اجتماعی و راهبردهای شناختی تنظیم عاطفی با نشانگان درونی‌سازی و برونی‌سازی در میان نوجوانان پرداخته شده است. نمونه آماری این مطالعه را 1647 نفر نوجوان شاغل به تحصیل 18-15 ساله شــهرستان تبریز (840 نفر دختر و 807 نفر پسر) که با استفاده از روش نمونه‌گیری خوشه‌ای چند مرحله‌ای انتخاب شدند، تشکیل می‌دهد. نوجوانان با تکمیل مقیاس محیط خانواده (FES)، پرسشنامه راهبردهای شناختی تنظیم عاطفی (ICARUS) و فرم خودسنجی نوجوان (YSR) از فرم‌های سن مدرسه مبتنی بر تجربه آخنباخ (ASEBA)، در پژوهش حاضر شرکت نمودند. شاخص های RMR, RMSEA, CFI, AGFI, GFI, X2, X2/df به منظور بررسی برازش مدل پیشنهادی با داده‌های گردآوری شده محاسبه گردیده‌اند. یافته‌های حاصل از پژوهش حاضر حکایت از آن دارند، مدل پیشنهادی از برازش مطلوبی با داده‌ها برخوردار بوده و می‌توان از متغیرهای محیط خانواده، موقعیت اقتصادی ـ اجتماعی به منظور تبیین نشانگان درونی‌سازی و برونی‌سازی استفاده کرد. علاوه بر این، مقایسه مدل‌ها در دو گروه دختر و پسر گویای آن است، مدل پیشنهادی در نمونه دختران از برازش مطلوبتری برخوردار می‌باشد.
توران علیزاده، شعله امیری، حمید طاهر نشاط دوست، هوشنگ طالبی،
دوره 9، شماره 1 - ( 3-1394 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش معماهای فرضی کلبرگ، معماهای زندگی واقعی و القاء هیجان مثبت بر انتظارات هیجانی دختران نوجوان صورت گرفت. جامعه آماری پژوهش را کلیه ی دانش آموزان دختر پایه اول دبیرستان شهر یاسوج در سال تحصیلی 1393-1392تشکیل می دادند. گروه نمونه شامل 120 دانش آموز دختربودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به طور تصادفی در چهار گروه(30) نفری جایگزین شدند. همه گروه ها سناریو های انتظارات هیجانی (مالتی و کیلر ، 2010) را به عنوان پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تکمیل کردند. در این پژوهش نمره کمتر نشان دهنده انتظارات هیجانی اخلاقی تر است. نتایج حاصل از تحلیل واریانس دوراهه با روش اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی ال اس دی نشان داد که : مقدار F هر سه آزمون در سطح 001/0 معنادار است . لذا می توان گفت که : روشهای آموزشی و مداخله ا لقا ء هیجان مثبت نسبت به گروه کنترل باعث کاهش نمرات میانگین انتظارات هیجانی دانش آموزان دختر گردید. همچنین مقایسه زوجی میانگین ها نشان داد که از بین روشهای آموزشی ، به ترتیب آموزش معماهای زندگی واقعی ، معماهای کلبرگ و القاء هیجان مثبت باعث بهبود انتظارات هیجانی در دختران نوجوان گردید.
سمیرا یاوری، ربابه نوری، حمید رضا حسن آبادی،
دوره 9، شماره 2 - ( 3-1394 )
چکیده

چکیده
مصرف مواد از مهمترین مشکلات حوزه سلامت در جهان است .هدف پژوهش حاضر ارزیابی روابط ساختاری بین فعالیت مذهبی،نگرش به مواد، الگوگیری اجتماعی، بهزیستی معنوی و مصرف سیگار و قلیان در دانشجویان بود . تعداد 504 دانشجوی دختر و پسر از دانشگاه خوارزمی، پردیس کشاورزی دانشگاه تهران و دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج به روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند و به پرسشنامه بهزیستی معنوی، مقیاس فعالیت مذهبی، پرسشنامه الگوگیری اجتماعی، پرسشنامه عقاید منفی درباره مواد و بخش دخانیات پرسشنامه رفتارهای پرخطر پاسخ دادند. نتایج نشان داد که اثر فعالیت مذهبی بر مصرف سیگار و قلیان از طریق عقاید منفی
درباره مواد، الگوگیری اجتماعی و بهزیستی معنوی میانجی گری میشود. نتایج از وجود مکانیسمهایی خبر میدهد که از طریق آن مذهب بر مصرف دخانیات تاثیر میگذارد. لذا، توجه به این عوامل در برنامههای پیشگیرانه برای مصرف مواد به ویژه دخانیات شامل سیگار و قلیان به عنوان دروازه ورود به مصرف الکل و مواد دیگر می تواند


محمد نقی فراهانی، حمید خانی پور،
دوره 10، شماره 4 - ( دوره دهم، شماره چهارم، زمستان 1395 )
چکیده

مدلِ مقابلۀ همخوان با منبع، یکی از مدل‌های مقابله با استرس است که در انتخاب سبک‌های مقابله‌ای، بر نقش طرحواره‌های فرهنگی و همین‌طور چندگانگی الگوهای مورد استفاده برای مقابله با استرس، تاکید دارد. هدف پژوهش حاضر، بررسی ساختار عاملی پرسشنامۀ «طرحواره‌های مقابله با استرس» است که براساس مدل مقابلۀ همخوان با منبع، ساخته شده است. در این پژوهش ۱۰۴۶ نفر از دانشجویان ایرانی که به زبان‌های فارسی، کردی، ترکی، لری و گیلکی سخن می­گفتند به روش خوشه‌ای چندمرحله‌ای انتخاب شده‌اند. برای بررسی ویژگی‌های روانسنجی از تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل عاملیِ تأییدی استفاده شد. یافته‌ها نشان داده‌اند، مدل شش‌عاملی هم در تحلیل اکتشافی و هم تأییدی، بهترین برازش را با داده‌ها داشته است که در کل 38 % از واریانس نمره­ها را تبیین کردند. طرحواره‌های مقابلۀ مذهبی، موقعیتی، انفعال هیجانی، پذیرش ، حمایت اجتماعی و ابراز هیجانی فعال به ترتیب بر روی سؤال‌های بیشتری، بارعاملی نشان دادند. ضرایب همسانی درونی (آلفای کرونباخ) برای این شش خرده‌‌­مقیاس در دامنه­ای بین  ۶۵ /۰ تا  ۸۴ /۰ به دست آمد. به نظر می‌رسد در فرهنگ ایرانی طرحواره های موقعیتی، مذهبی، انفعال هیجانی، حمایت اجتماعی، پذیرش و ابراز هیجانی فعال برای مقابله با استرس پرکاربردتر و دسترس­ پذیرتر از طرحواره­ های اصلاح خود، معنایابی و کاهش تنش هستند. این الگو تا حدودی با پیش بینی­ های مدل مقابله همخوان با منبع مطابقت دارد.


مریم تقوی جلودار، حمید پورشریفی، دکتر محمدعلی نظری، دکتر حسن شاهرخی،
دوره 11، شماره 1 - ( دوره یازدهم، شماره اول، بهار 1396 )
چکیده

این پژوهش با هدف بررسی تأثیر بازی‌های رایانه‌ای با تهییج کنندگی بالا و پایین بر سطح انگیختگی فیزیولوژیکی کودکانِ پسر 8تا12 سال با استفاده از شاخص میزان رسانشِ پوستی و آزمون خودارزیابی تصاویر آدمک و به روش شبه تجربی انجام شد. جامعۀ آماری همه دانش‌آموزان پسر 8 تا 12 سال ناحیۀ چهار آموزش و پرورش شهر تبریز در سال تحصیلی 1391-1390 بودند. نمونه شامل 15 کودک پسر بود که به روش نمونه­گیری تصادفی انتخاب شدند. سطح انگیختگی شرکت‌کنندگان با استفاده از شاخص فیزیولوژیکِ میزان رسانش پوستی طی شش مرحله؛ خط پایه اول، اجرای بازی رایانه‌ای با تهییج کنندگی پایین، خط پایه دوم، خط پایه سوم، اجرای بازی با تهییج کنندگی بالا و خط پایه چهارم مورد سنجش قرار گرفت و سپس داده‌ها با استفاده از آزمون اندازه‌گیری‌های مکرر تجزیه و تحلیل شد. نتایج به دست آمده از آزمون‌های پژوهش، افزایش معناداری را در میزان رسانش پوستی شرکت‌کنندگان، طی مراحل مداخلۀ اول و دوم، نسبت به مراحل خط پایه نشان داد. نتایج نشان می‌دهند بازی رایانه‌ایِ با تهییج‌کنندگی بالا، تأثیر بیشتری در بالا بردن سطح انگیختگی شرکت‌کنندگان نسبت به بازیِ با تهییج‌کنندگی پایین دارد.


محمد خبیری، علی مقدم زاده، امیر حسین مهر صفر، حمیده ابریشم کار،
دوره 11، شماره 1 - ( دوره یازدهم، شماره اول، بهار 1396 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر مقایسۀ اثربخشی دو شیوۀ آرام­سازی پیش‌روندۀ عضلانی و آرام­سازی مبتنی بر تصویرسازی ذهنی بر پاسخ­های روانی­ فیزیولوژیکی اضطراب رقابتی (سطح کورتیزول) و اعتماد به نفس ورزشکاران نخبه بود. بدین منظور 36نفر از ووشوکاران نخبه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل قرار گرفتند. در پیش‌آزمون (مسابقه اول) اضطراب رقابتی و اعتماد به نفس و نیز کورتیزول بزاقی در هر سه گروه سنجیده شدند. گروه­های تجربی به مدت 4هفته دو روش آرام‌سازی را انجام دادند و پس‌آزمون (مسابقه دوم) بعد از مداخله به عمل آمد. داده­ها با آزمون تحلیل کوواریانس تک ‌متغیره  تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بعد از مداخلۀ آرام­سازی به روش پیش­روندۀ عضلانی، اضطراب جسمانی و کورتیزول بزاقی کاهش بیشتری نسبت به مداخلۀ آرام­سازیِ مبتنی بر تصویرسازی داشته است. همچنین، بعد از مداخلۀ آرام­سازی مبتنی بر تصویرسازی در مقایسه با مداخلۀ آرام­سازی پیش‌روندۀ عضلانی، اضطراب شناختی کاهش بیشتری پیدا کرد. به علاوه، اعتماد به نفس ورزشکاران بعد از این مداخله بیشتر شد. به طور کلی می­توان نتیجه گرفت که تمرین انواع مختلف آرام­سازی می­تواند راهبردی برای کاهش پاسخ­های روانی ­فیزیولوژیکی اضطراب رقابتی و بهبود اعتماد به نفس باشد.


محمد نقی فراهانی، حمید خانی پور،
دوره 12، شماره 3 - ( دوره دوازدهم، شماره سوم 1397 )
چکیده

فرهنگ به صورت های مختلفی روی پدیده های روان‌شناختی اثرگذار است. در این مقاله، ابتدا چهارچوبی کلی برای بررسی رابطه فرهنگ و شخصیت ارائه شده است، سپس گزارش چهار مطالعه بین فرهنگی در این چهارچوب ارائه شده است. به نظر می رسد فرهنگ ایرانی روی طبقه بندی صفات شخصیت و فرایندهای روانشناختی موثر در مقابله با استرس و سلامت روانی اثرگذار است. رابطه عواطف مثبت و منفی با سلامت روانی در فرهنگ ایرانی با فرهنگ سوئدی متفاوت است. در فرهنگ ایرانی، عواطف مثبت و منفی به یک میزان روی سلامت روانی اثرگذارند؛ ولی در فرهنگ سوئدی عواطف مثبت نقش بیشتری روی سلامت روانی دارد. دانشجویان ایرانی برای مقابله با استرس بیشتر از فرایندهای اولیه و دانشجویان سوئدی از فرایندهای ثانویه استفاده میکنند ولی استرس تحصیلی در دانشجویان ایرانی کمتر از دانشجویان سوئدی است. می‌توان نتیجه گیری کرد که ویژگی های شخصیتی، تجربه استرس و مقابله با استرس در دو فرهنگ ایران و سوئد به رغم شباهت کلی، یک سری تفاوت ها نیز دارد. از این روی سیاست گذاری ها در سطح عمومی و تدوین برنامه های تغییر رفتار در سطح هر کشور باید متاثر از شباهت ها و تفاوت های فرهنگی باشد
ولی اله رمضانی، محمد سعید عبدخدایی، زهرا طبیبی، حمید رضا آقامحمدیان شعرباف،
دوره 13، شماره 1 - ( شماره سیزدهم، دوره اول 1398 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر بررسی ابعاد سلامت و آسیب‌شناختی فرزندپروری در خانواده‌های ایرانی بود. طرح این پژوهش کیفی و شیوه مورد استفاده در آن، طرح داده‌بنیاد است. جامعه پژوهش شامل کلیه والدین مسلمان دارای فرزند بالای ده سال ساکن تهران و کرج در مقطع زمانی تابستان 1395 تا تابستان 1396 بود. نمونه مورد بررسی 44 نفر از والدین مسلمان ایرانی بودند که با مصاحبه نیمه‌ساختار یافته مورد مطالعه قرار گرفتند. داده‌های حاصل از مصاحبه‌ها، بر اساس الگوی پارادایمی یا مدل اشتراوس و کوربین از طرح داده بنیاد مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در نهایت، حاصل کدگذاری‌های باز، محوری و گزینشی، 216 کد اولیه، 9 مقوله  3 مضمون بود. در تجزیه و تحلیل محوری کدهای اولیه، 9 مقوله اصلی عبارت بودند از: طرد کردن، محبت/حمایت، مراقبت افراطی، انعطاف‌ناپذیری، ساختار متعادل، آشفتگی، اجبار، قاطعیت/حمایت از خودمختاری، و اهمال/ انفعال. این مقولات را می‌توان به لحاظ مفهومی از هم متمایز نمود؛ هر چند وجوه مشترکی نیز با هم دارند. در ادامه تحلیل و در کدگذاری گزینشی، 9 مقوله اصلی، حول 3 مضمون انسجام یافتند که عبارت بودند از: صمیمت (طرد‌کردن، محبت/حمایت، مراقبت‌ افراطی)، ساختار/قانون (انعطاف‌ناپذیری، ساختار متعادل، آشفتگی)، خودمختاری/آزادی عمل(اجبار، قاطعیت/حمایت از خودمختاری، اهمال/ انفعال). از مقولاتی که حول هر مضمون سازمان می‌یابند، مقولات میانی، حالتی متعادل و سالم را ترسیم می‌کند و دو مقوله اول و آخر نشان‌دهنده جنبه‌های آسیب‌شناختی آن مضمون هستند. نتایج این پژوهش نشان داد که بیشتر والدین مورد مطالعه، از نوعی سبک استبدادی در فرزندپروری (ترکیب مراقبت افراطی، انعطاف ناپذیری و اجبار) استفاده می­کنند و فرزندپروری سالم (ترکیب محبت/حمایت، انعطاف­پذیری و حمایت از خودمختاری) در رتبه دوم قرار داشت.


صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه پژوهش در سلامت روانشناختی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 |

Designed & Developed by : Yektaweb