جستجو در مقالات منتشر شده


2 نتیجه برای افسردگی اساسی

هادی پرهون، علیرضا مرادی، محمد حاتمی، کمال پرهون،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1391 )
چکیده

این پژوهش با هدف بررسی اثر بخشی و مقایسه درمان فعال سازی رفتاری کوتاه مدت و درمان فراشناختی بر کاهش علایم و افزایش کیفیت زندگی بیماران افسرده اساسی انجام شده است. در یک طرح شبه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون توأم با گروه کنترل، و با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 34 آزمودنی زن، که براساس ملاک های TR-DSM-IV توسط روانپزشک مورد ارزیابی قرار گرفتند، به صورت تصادفی به دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل گماشته شدند؛ گروه تحت درمان فعال سازی رفتاری کوتاه مدت، گروه تحت درمان فراشناختی و گروه کنترل. گروه­های آزمایش طی دو و نیم ماه تحت درمان قرار گرفتند و نمرات (BDI-II)، (HRSD) و WHOQOL-BREF)) قبل و بعد از مداخله و در مرحله پیگیری سه ماهه در هر سه گروه جمع آوری گردید و با استفاده از آزمون های آماری تحلیل کوواریانس چند متغیره، آزمون تعقیبی توکی و آزمون  Tوابسته مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین میزان اثر بخشی دو روش درمانی تفاوت معنی داری وجود دارد. یافته ها نه تنها مؤید اثر بخشی دو روش درمانی بر کاهش علایم و افزایش کیفیت زندگی بیمارن افسرده بودند، بلکه برتری درمان فعال سازی رفتاری کوتاه مدت نسبت به درمان فراشناخی در انتهای درمان و در مرحله پیگیری تأیید شد. هر دو روش درمانی در کاهش علایم افسردگی اساسی اثر بخش می باشند و با توجه به برتری درمان فعال سازی رفتاری کوتاه مدت در مقایسه با درمان فراشناختی می توان آن را به عنوان یک روش انتخابی برای درمان افسردگی به کار برد.      
سید اسماعیل حسینی، محمد پویان، علیرضا ولیزاده، علیرضا مرادی،
دوره 12، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده

مطالعه­ی دوره­های افسردگی اساسی و عوامل مؤثر بر آن­ها، برای درک ماهیت این اختلال و تدوین راهبرد درمانی مؤثرتر، ضروری است. مدت زمان تقریبی دیرش یک دوره اختلال­افسردگی ­اساسی به صورت متوسط بین 3 تا 12 ماه است؛ درحالی­که این نسبت برای دوره‌های مزمن تا  24 ماه طول می‌کشد. هدف این پژوهش، مدل­سازی دینامیکی نحوه­ی تأثیر داروهای ضد افسردگی و درمان­های شناختی رفتاری موج سوم، بر دوره‏ های اختلال افسردگی، با استفاده از مدل دینامیکی مرتبه دوم بود. با استفاده از برنامه­ نویسی متلب و تغییر پارامترهای مدل، که هر کدام بیانگر یک عامل مؤثر در اختلال­ افسردگی است، نحوه­ی تأثیر درمان­ها، بر روی دوره ‏های ­افسردگی بیماران، در بازه­ی زمانی یک عمر طبیعی 64 ساله، مدل­ سازی شد. دوره­های افسردگی اساسی، قبل و بعد از درمان با داروهای ضد­افسردگی نظیر ایمی­پرامین ویا معادل آن و درمان به­روش تعهد و پذیرش مبتنی بر توجه ­آگاهی و رفتار­درمانی­ دیالکتیکی، برای بیمارانی، که به مدت 14 هفته خدمات درمانی، دریافت کردند، به دست آمد. یافته­ها نشان ­داد، برای بیشتر افراد دارای اختلال­ افسردگی­ اساسی، عود پس از بهبودی، پدیده‌ای رایج است. مدت زمان بهبودی از افسردگی، در شرایط عدم دریافت درمان، بیش از 144 ماه، با دریافت داروهای ضد­افسردگی  71 ماه، با رفتاردرمانی دیالکتیکی 68 ماه، و برای ترکیب مداخله داروهای ضد­افسردگی و رفتار­درمانی ­دیالکتیکی 59 ماه، است. نتایج مدل­سازی دینامیکی نشان ­داد، که ترکیب دو مداخله، روش تعهد و پذیرش همراه با رفتار­درمانی­ دیالکتیکی و درمان دارویی، نتایج بهتری در درمان افسردگی و پیشگیری از عود دارد. این روش ترکیبی، در حدود 10 ماه، مدت زمان لازم برای بهبودی از افسردگی را کاهش می­دهد.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه پژوهش در سلامت روانشناختی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 |

Designed & Developed by : Yektaweb