جستجو در مقالات منتشر شده


15 نتیجه برای بیماری

مریم عبدالهی مقدم، علیرضا مرادی،
دوره 2، شماره 4 - ( 12-1387 )
چکیده

هدف از این پژوهش، مقایسه خود تعریفی افراد تک زبانه ( فارس زبان) و دو زبانه (کرد زبان) سالم و مبتلا به اچ.آی.وی/ ایدز بوده است. آزمودنی ها شامل 60 فرد تک زبانه ( سالم و بیمار) و 60 فرد دو زبانه ( سالم و بیمار) بودند که از طریق روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و متغیرهای جنس، سن و هوش از طریق روش تحلیل کوواریانس کنترل گردید. آزمودنی ها پس از تکمیل مقیاس تجدید نظر شده تأثیر رویداد (IES-R)، پرسش نامه افسردگی بک (BDI)، پرسش نامه اضطراب بک (BAI)، و مقیاس هوش تجدید نظر شده وکسلر بزرگسالان (WAIS-R)، به تکمیل آزمون جملات بیست گانه (TST) پرداختند. نتایج پژوهش نشان داد که به طور کلی، کمیت خود تعریفی در سطح گروه ها در گروه سالم و در سطح زبان در افراد دو زبانه بیشتر بوده است و از نظر محتوا، خود تعریفی گروه سالم، بیشتر محتوای مستقلانه و خود تعریفی گروه دو زبانه محتوای به هم وابستگی داشته است. علاوه بر این، خود تعریفی با محتوای تروما در بیماران دو زبانه بیشتر از بیماران تک زبانه بوده که این برتری بر اساس ویژگی شخصیتی و رشد فرایندهای شناختی در افراد سالم و دو زبانه بحث شده است. همچنین، خود تعریفی متفاوت بر اساس حافظه برتر افراد سالم و دو زبانه در مقایسه با بیماران می تواند پدید آمده باشد
فاطمه قراء زیبائی، مهناز علی اکبری دهکردی، احمد علیپور، طیبه محتشمی،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1391 )
چکیده

هدف این پژوهش بررسی تأثیر معنادرمانی گروهی بر میزان استرس ادراک شده و امید به زندگی در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (MS) می باشد. پژوهش حاضر از نوع آزمایشی است. از بین بیماران مبتلا به MS عضو "انجمن MS ایران" با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی و با احتساب شرایط ورود به نمونه، نمونه ای به حجم 20 نفر انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل (10 نفر آزمایش و 10 نفر کنترل) قرار گرفتند. پرسشنامه ی امید به زندگی اشنایدر و استرس ادراک شده کوهن، در این پژوهش به عنوان ابزار استفاده گردید. تجزیه و تحلیل داده ها به کمک آزمون آماری تحلیل کوواریانس انجام گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که روش معنا درمانی گروهی بر کاهش استرس ادراک شده و افزایش امید به زندگی در بیماران MS تأثیر داشته است. با توجه به نتایج به دست آمده مبنی بر اثربخش بودن معنادرمانی برکاهش استرس ادراک شده و افزایش امید به زندگی بیماران MS، پژوهش حاضر می تواند در رسیدن به یک راه حل مؤثر برای کاهش استرس، ناامیدی و به طور کلی بهبود وضعیت روانی این بیماران راه گشا باشد.
مهناز علی اکبری دهکردی، احمد علی‌پور، حسین زارع، غلامعلی شهیدی، زیبا برقی ایرانی،
دوره 7، شماره 2 - ( 6-1392 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف اثر­بخشی شناخت-رفتار درمانگری بر کیفیت زندگی سالمندان مبتلا به بیماری پارکینسون بود. روش پژوهش به­صورت نیمه آزمایشی با طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون با گروه گواه از جامعه­ی آماری سالمندان مبتلا به پارکینسون در نظر گرفته شد. نمونه­ی پژوهش شامل 40 نفر، به روش نمونه­گیری در دسترس انتخاب و با روش تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند. گروه آزمایشی تحت درمان شناختی-رفتاری سالمندی در 10 جلسه قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه­ی جمعیت شناختی و مقیاس کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی بود که در دو مرحله­ی پیش‌آزمون و پس‌آزمون اجرا گردید. نتایج پژوهش نشان داد که درمان شناختی- رفتاری بر کیفیت زندگی شامل سلامت جسمی، سلامت روانشناختی و روابط اجتماعی، تأثیر داشته ولی در بعد محیط زندگی تفاوت معناداری مشاهده نشد. بنابراین نتیجه­گیری می­شود تلاش مضاعف در جهت ارتقاء کیفیت زندگی سالمندان مبتلا به پارکینسون ضروری است و شناخت-رفتار درمانگری سالمندی موجب ارتقاء کیفیت زندگی بیماران مبتلا به پارکینسون می­شود. بنابراین این روش را می‌توان در بیمارستان­ها و آسایشگاه‌ها به عنوان یک درمان تکمیلی به­کار برد.
علی اکبر پیراسته مطلق، زهرا نیک منش، طیبه اکبری علی آباد،
دوره 8، شماره 2 - ( 6-1393 )
چکیده

هدف مطالعه­ی حاضر بررسی ارتباط مؤلفه‌های معنویت، نگرش نسبت به بیماری و احساس رنج در بیماران مبتلا به ایدز (اچ آی وی) بود. در این مطالعه­ی توصیفی- همبستگی، 43 بیمار از بین کلیه­ی بیماران مبتلا به ایدز (اچ آی وی) سه شهر زاهدان، سراوان و ایرانشهر استان‌‌‌‌‌‌‌‌ سیستان و بلوچستان، به روش نمونه­گیری در دسترس انتخاب شدند. متغیرها با استفاده از پرسشنامه‌های سنجش معنویت، مقیاس تجربه و ادراک رنج و آگاهی و نگرش نسبت به بیماری ایدز مورد بررسی قرار گرفتند. داده‌ها با استفاده از همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بین رنج جسمانی و نگرش نسبت به بیماری رابطه­ی مثبت و معنادار وجود دارد. رنج روانی با معنویت رابطه­ی منفی معنا‌دار و با نگرش نسبت به بیماری رابطه­ی مثبت معنا‌دار دارد. رابطه­ی رنج معنوی/ وجودی با معنویت، مثبت و معنا‌دار و با نگرش نسبت به بیماری، منفی و معنا‌دار بود. تحلیل رگرسیون نشان داد که نگرش نسبت به بیماری بهترین پیش‌بینی کننده رنج روانی بود. همچنین خودآگاهی و نگرش نسبت به بیماری به ترتیب بهترین پیش‌بینی کننده رنج معنوی/ وجودی بودند. با توجه به نتایج به­دست آمده می‌توان استنباط کرد، معنویت و نگرش نسبت به بیماری بر احساس رنج در بیماران مبتلا به ایدز (اچ آی وی) تأثیر دارند؛ و آموزش معنویت و نگرش‌های مثبت نسبت به بیماری را می‌توان به عنوان روش‌های مقابله‌ای برای کاهش احساس رنج بیماران مورد استفاده قرار داد.
فاطمه قاسم بروجردی، میترا صفا، سمیرا کرملو، محمد رضا مسجدی،
دوره 8، شماره 4 - ( 12-1393 )
چکیده

اختلالات روانپزشکی در بیماران مزمن ریوی وجود دارند. رواندرمانی این بیماران چندان مورد توجه قرار نگرفته، لذا هدف این مطالعه بررسی اثربخشی رواندرمانی مبتنی بر ذهن آگاهی شامل تسهیل تجربه استرس آمیز اختلالات جسمی بر کاهش نگرش های ناکارآمد و تحمل پریشانی بیماران مورد بررسی، است.
این پژوهش کاربردی بر30 بیمار مزمن ریوی (گروه کنترل و آزمایش) بستری در بیمارستان دکتر مسیح دانشوری در سال 1393انجام شد. تنها گروه آزمایش، مداخله روانشناختی ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت درمانی را در قالب 13 جلسه دوساعته دریافت کرد. قبل و بعد از اجرای مداخله هر دو گروه به پرسشنامه های اطلاعات دموگرافیک، تحمل پریشانی و نگرش های ناکارآمد پاسخ دادند. نتایج با نرم افزاری آماری SPSS-21 و تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل واقع شدند.
میزان تغییر نگرش های ناکارآمد، تحمل پذیری و انزجار، گرایش به جلب توجه، از هم گسیختن عملکرد، ارزیابی و قابلیت پذیرش در گروه آزمایش بیشتر از گروه کنترل بود. میزان تغییر تنظیم هیجانات و اجتناب در گروه کنترل بیشتر بود.
با توجه به اثربخشی ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت درمانی، توجه به مسائل روانشناختی بیماران مزمن جسمی بسیار حائز اهمیت است. درمان دارویی نمی تواند به تنهایی آمادگی بیماران را برای مقابله با شرایط سخت تأمین کند. لذا توجه همه جانبه تیم درمانی به بیماران، ضروری است.
لیلا سلگی، محسن دهقانی، جواد کاووسیان،
دوره 9، شماره 1 - ( 3-1394 )
چکیده

پژوهش‌ها حاکی از آن است که فرزندان بیماران مبتلا به درد مزمن، ممکن است در معرض بروز طیفی از دشواری‌های روانشناختی، اجتماعی و تحصیلی باشند. از این رو هدف پژوهش حاضر، بررسی سلامت تحصیلی در فرزندان مادران مبتلا به درد مزمن عضلانی- اسکلتی است. در پژوهش حاضریک گروه 44 نفری از فرزندان دختر مادران مبتلا به درد مزمن عضلانی اسکلتی، در متغیرهای سلامت تحصیلی با یک گروه کنترل همتا شده از دختران دارای مادران سالم، مقایسه شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، شامل مقیاس‌‌های سلامت تحصیلی ((AHS-SR، برگرفته از مقیاس‌های خودگزارش‌ده مسیرهای سلامتی توسط کودک (HPC-RS، وانز و همکاران، 2010) بود. به منظور تحلیل داده‌ها، مجموعه‌ای از روش‌های آمار توصیفی و استنباطی شامل آزمون تی مستقل و تحلیل واریانس چند‌متغیری (مانوا) بکار گرفته شد. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که فرزندان بیماران مبتلا به درد مزمن، سطوح پایین‌تری از سلامت تحصیلی را در مقایسه با کودکان گروه کنترل بروز دهند و این امر پیشنهاد می‌کند که ابتلاء مادر به درد مزمن، کارکرد تحصیلی کودک را به طور منفی تحت تاثیر قرار داده و بروز توانمندی‌های آن‌ها را با مانع مواجه می‌سازد. پژوهش حاضر، پیشنهاد می‌کند که فرزندان مادران مبتلا به درد مزمن، ممکن است در خطر بروز عملکرد آموزشی پایین‌تری در مقایسه با فرزندان والدین سالم باشند. به نظر می‌رسد که مداخلات خانواده و یا آموزش‌ روانشناختی، می‌تواند به کودک و مادر، در داشتن درک بهتری از درد مزمن به عنوان یک پدیده، و نیز در بکارگیری راهبردهای مقابله‌ای برای پیشگیری از تاثیرات تعاملی آن کمک نماید.
محمد نقی فراهانی، رضا کُرمی نوری،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1394 )
چکیده

اگرچه در ادبیات تحقیق، مفهوم سلامت و بیماری خیلـی وابسـته بـه یکدیگر در نظر گرفته شده است، به نظر میرسد برای تمایز آنها نیـاز به شاخصهایی داریم که هم ویژگیهـای مشـترک فرهنگـی و هـم تمایزهای فرهنگی را برتاباند. در این مقالـه سـعی مـی شـود توصـیف جدیدی ازطبقهبندی سـلامتی و بیمـاری روانـی ارائـه شـود و نقـش عواطف مختلف در تمایز سلامت از بیماری در فرهنـگ جمـع گـرای ایران با فرهنگ فردگرای سوئد بررسی شود. از دو گـروه دانشـجویان ایرانی (296 نفر) و سوئدی (310 نفر) نمونهگیری انجام شد. یافتههای پژوهش نشان میدهد سلامت روان در جامعه ایرانی با عواطف تعادلی رابطه دارد، درحالیکه در نمونهی سوئدی بیشتر با عواطف مثبت رابطه دارد. به نظر میرسد در تیپ شناسی افراد سالم و بیمـار، چهـار گـروه شکفته، پژمرده، آشفته و مشـکل داروجـود دارنـد و عواطـف مثبـت و تعادلی میتوانند این گروهها را از هم متمایز کنند.


مجتبی توکلی، فرزاد فرجی خیاوی، ولی سلیمی جدا، نسترن مجدی نسب، محمد حسین حقیقی زاده،
دوره 10، شماره 1 - ( 4-1395 )
چکیده

چکیده

زمینه وهدف: بیماری مولتیپل اسکلروزیس به عنوان یک بیماری پیش رونده، از شایعترین ومهمترین اختلالات عصب شناختی است. لذا پرداختن به مسائل روانشناختی و ﺗﺄثیر این بیماری بر افراد مبتلا ضروری  می باشد . پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط سرمایه های روانشناختی  با ادراک بیماری در افراد مبتلا به بیماری مولتیپل اسکلروزیس اجرا شد .

روش بررسی: پژوهش حاضر یک مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی است در این پژوهش 120 بیمار مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس  از انجمن ام -اس شهر اهواز با روش نمونه گیری دردسترس مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات، شامل دو پرسشنامه: پرسشنامه سرمایه های روانشناختی لوتانز و پرسشنامه کوتاه ادراک بیماری (بردبنت ، پتریه ، مین ووینمن 2006) می باشد که توسط بیماران تکمیل شدند. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار spss نسخه 19، و از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد .

یافته ها: میانگین نمره کل سرمایه های روانشناختی (39/16±29/2) وادراک بیماری (27/5 ±03/1) محاسبه شد .آزمون همبستگی پیرسون همبستگی مثبت ومعناداری بین نمره کل سرمایه های روانشناختی ومؤلفه های آن با ادراک بیماری نشان داد (001/0P=). درنتایج رگرسیون از بین مؤلفه های سرمایه های روانشناختی ، مؤلفه های خودکارآمدی ،خوشبینی وتاب آوری بیشترین همبستگی را با ادراک بیماری نشان دادند .

نتیجه گیری: افرادی که سرمایه های روانشناختی مطلوبتری دارند با درک عمیق تر بیماری خود این سرمایه ها را برای تقویت و سازگاری با وضعیت بیماری خود به کار می گیرند.


کبری قاسمی، طاهره الهی،
دوره 13، شماره 3 - ( 10-1398 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه­ ای اجتناب تجربی در رابطه طرحواره ­های ناسازگار اولیه با اضطراب بیماری انجام شد. پژوهش به روش همبستگی بر روی 308 نفر از دانشجویان دانشگاه قزوین که به روش در دسترس انتخاب شدند انجام شد. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه ­های طرحواره یانگ، خودبیمارانگاری ایوانز و  مقیاس پذیرش و عمل هیز جمع آوری شدند. تحلیل داده ­ها با روش رگرسیون گام به گام نقش معنادار طرحواره های حوزه ­های خودگردانی - عملکرد مختل و محدودیت های مختل را در اضطراب بیماری نشان داد. همچنین نقش طرحواره­ های آسیب پذیری نسبت به ضرر و بیماری و استحقاق/ بزرگ منشی در اضطراب بیماری معنادار بود. می توان نتیجه گیری نمود که طرحواره های ناسازگار اولیه و اجتناب تجربه ای مکانیسم های اثرگذار در تداوم اضطراب بیماری هستند                                    

سمیه نقوی، پریسا فرجی، بردیا نعمتی،
دوره 13، شماره 4 - ( 12-1398 )
چکیده

در بسیاری از بیماران قلبی‌عروقی برای برطرف نمودن مشکلات ناشی از این بیماری، جراحی بای‌پس عروق کرونر (CABG) نیاز است. در این نوع جراحی از دو نوع تکنیک استفاده می‌شود که یکی از آن‌ها با استفاده از پمپ قلبی‌ریوی و دیگری بدون استفاده از آن است. طبق مطالعات بیماران بعد از جراحی عوارضی را تجربه می‌کنند که شامل اضطراب، افسردگی و همچنین کاهش در عملکرد شناختی است. در این پژوهش با روش توصیفی‌مقایسه‌ای به بررسی وضعیت بیماران دو گروه قبل و بعد از جراحی و همچنین مقایسۀ عملکرد حافظه که یکی از مؤلفه‌های شناختی است، پرداخته شد. تعداد 62 بیمار به روش نمونه‌گیری در دسترس در این پژوهش همکاری کردند و در ابتدا یک روز قبل و سپس بعد از 2 ماه مورد ارزیابی قرار گرفتند. از پرسشنامۀ سنجش افسردگی، اضطراب و استرس (DASS-21) و از آزمون حافظۀ وکسلر (WMS-R) برای سنجش عملکرد حافظۀ آن‌ها استفاده شد. نتایج نشان دادند که بیماران هر دو گروه در عوامل روان‌شناختی خود قبل از جراحی تفاوتی نداشتند؛ اما تفاوت در مقایسۀ قبل و بعد از عمل بود که گروه با استفاده از پمپ قلبی‌ریوی در عملکرد حافظۀ خود کاهش معناداری نشان دادند. با توجه به این نتایج به نظر می‌رسد که ازکارافتادن موقتی قلب و استفاده از دستگاه پمپ قلبی‌ریوی هنگام جراحی، به افت عملکرد شناختی در بیماران منجر می‌شود. بدین‌روی باید مداخلاتی اندیشید تا بتوان به بهبود عملکرد حافظه و وضعیت روان‌شناختی بیماران قلبی تحت عمل جراحی کمک کرد.

مجید صفاری نیا، سهیلا دهخدایی،
دوره 14، شماره 2 - ( 6-1399 )
چکیده

هدف از پژوهش حاضر ارائۀ مدل اکتشافی‌ جهت بیان روابط بین عوامل شخصیتی، سبک‌های دلبستگی، منبع کنترل، راهبردهای مقابله‌ای و استرس ادراک شده با ادراک بیماری در مبتلایان به هموفیلی، با تأکید بر نقش میانجی سبک‌های تبادل اجتماعی بود. پژوهش حاضر از نوع همبستگی مبتنی بر تحلیل مسیر است. به منظور اجرای پژوهش از بیماران عضو کانون حمایت از هموفیلی در شهر اصفهان، 450 نفر، به شیوۀ تصادفیِ ساده انتخاب شدند. ابزارهای به‌کار رفته در این پژوهش شامل پرسشنامۀ پنج‌عاملی شخصیتی نئو، مقیاس سبک‌های دلبستگی هازن و شیور، مقیاس کنترل راتر، پرسشنامۀ سبک‌های مقابله با استرس اندلر و پارکر، پرسشنامۀ استرس ادراک‌شدۀ کوهن، پرسشنامۀ ادراک بیماری و پرسشنامۀ سبک‌های تبادل اجتماعیِ لیبمن بود. نتایج پژوهش حاکی از رابطۀ خطی ویژگی‌های شخصیتی روان‌رنجوری، مسئولیت‌پذیری، برون‌گرایی و انعطاف‌پذیری، دو سبک مقابله‌ای (هیجان‌مدار، مسئله‌مدار و اجتنابی) و سبک دلبستگی ایمن با ادراک بیماری است. همچنین نتایج نشان داد ویژگی‌های شخصیتی (روان‌رنجوری، برون‌گرایی، دلپذیر بودن، انعطاف‌پذیری و مسئولیت‌پذیری)، سبک‌های مقابله‌ای (اجتنابی و هیجان‌مدار)، سبک دلبستگی (ایمن و ناایمن دوسوگرا) و منبع کنترل از طریق میانجی‌گری سبک تبادل اجتماعی انصاف با ادراک بیماری ارتباط دارند. بنابراین به منظور ارائۀ اقدامات، جهت بهبود ادراک بیمارانِ مبتلا به هموفیلی، لازم است علاوه بر توجه ویژه به ویژگی‌های شخصیتی، سبک‌های مقابله‌ای، سبک دلبستگی، منبع کنترل و استرس ادراک‌شده، متوجه سبک تبادل اجتماعی انصاف نیز بود.

دکتر وجیهه ظهورپرونده، اقای حسین یعقوبی سینی،
دوره 15، شماره 3 - ( 9-1400 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه همدلی عاطفی و جهت‌گیری‌های ارتباطی خانواده با رضایت از زندگی دانش‌آموزان در زمان بحران بیماری کرونا با در نظر گرفتن نقش میانجی شفقت ورزی بود. این پژوهش به لحاظ روش همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود و جامعه آماری آن شامل کلیه دانش آموزان مدارس متوسطه دوره دوم ناحیه پنج و شش شهر مشهد در سال تحصیلی 1401-1400 به تعداد 1403 نفر بود که تعداد 301 نفر از این دانش آموزان به روش خوشه‌ای چندمرحله‌ای انتخاب شدند. گردآوری داده‌ها در این پژوهش به روش میدانی و با استفاده از پرسشنامه‌های رضایت از زندگی دینر و ایمونز، لارسن و گریفین (1985)، جهت‌گیری‌های ارتباطی خانواده ریچی و فیتزپاتریک (1990)، همدلی دیویس (1983) و شفقت‌ورزی – فرم کوتاه ریس و همکاران (2011) انجام گرفت و جهت تجزیه و تحلیل داده‌ها از معادلات ساختاری استفاده شد و در کلیه تجزیه و تحلیل‌های آماری این پژوهش از نرم افزار Amos-24 و SPSS-26 استفاده گردید. نتایج نشان داد بین همدلی عاطفی با رضایت از زندگی و جهت‌گیری‌های ارتباطی خانواده با رضایت از زندگی رابطه معناداری وجود دارد. بین همدلی عاطفی با شفقت‌ورزی و جهت‌گیری‌های ارتباطی خانواده با شفقت‌ورزی نیز رابطه معناداری وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که بین شفقت‌ورزی با رضایت از زندگی دانش‌آموزان در زمان بحران بیماری کرونا رابطه معناداری وجود دارد.

عذرا زبردست، سجاد رضائی، فاطمه رضواندل رمزی،
دوره 15، شماره 4 - ( 12-1400 )
چکیده

یکی از چالش‌های اصلی درمان بیماری مزمن، تبعیت بیماران از دستورات درمانی است. هدف این پژوهش تعیین نقش میانجیگرانه تاب‌آوری در رابطه بین در رابطه بین سبک‌های دلبستگی و تبعیّت از درمان در مبتلایان به بیماری مزمن بود. طرح پژوهش، توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی بیماران مبتلا به دیابت و فشار خون استان گیلان درسال 1399 بود. تعداد 399 نفربه روش نمونه‌گیری هدفمند انتخاب شدند. جمع‌آوری داده‌ها از طریق مقیاس دلبستگی کالینز و رید(RAAS)، مقیاس تاب آوری کونر و دیویدسون (CD-RISC) و پرسشنامه تبعیت از درمان مدانلو انجام شد. پردازش داده‌ها با استفاده از روش تحلیل مسیر در محیط نرم افزار AMOS-24 و تحلیل بوت‌استراپ در برنامه Macro پریچر و هایز (2008) انجام شد. بین تبعیّت از درمان با تاب‌آوری و سبک دلستگی ایمن و اجتنابی رابطه مستقیم معنی‌دار یافت شد (01/0p<). اما بین تبعیّت از درمان با دلسبستگی دوسوگرا رابطه‌ای مشاهده نشد (05/0p>). برازش مدل میانجی پس از حذف دو مسیر غیرمعنادار بهبود یافت و با آزاد کردن خطای کوواریانس بین دلبستگی دوسوگرا با دلبستگی ایمن و اجتنابی برازش مطلوبی حاصل شد (00/1CFI=،086/0RMSEA=). تحلیل بوت‌استراپ آشکار ساخت تاب‌آوری در رابطۀ بین متغیرهای درونزا و برونزا به‌طورمعنی‌داری میانجیگری می‌کنند. ضریب تعیین مدل نهایی نشان داد تمامی متغیرهای برونزا و میانجی، 21 درصد از تغییرات تبعیت از درمان را پیش‌بینی می‌کنند. تاب‌آوری و الگوی دلبستگی در تبعیت بیماران از پروسیجر درمان دارای اهمیت هستند و پیشنهاد می‌شود در برنامه درمانی مبتلایان به بیماری مزمن مهارت‌ها و راهبردهای مقاومت در برابر استرس بیماری و افزایش ظرفیت مقابله سازگارانه با شرایط تهدید کننده زندگی گنجانده شود.

دکتر فاطمه رئیسی،
دوره 20، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده

درد یکی از مفاهیم حوزه روان‌شناسی سلامت است که به‌دلیل ماهیت انتزاعی با استعاره‌های مفهومی یا شناختی بیان می‌شود. گویشوران فارسی زبان مانند زبان‌های دیگر از حوزه‌های مبدا و نگاشت‌های گوناگون برای بیان درد خود استفاده می‌کنند. ازاین‌رو، هدف از مطالعه حاضر طراحی، ساخت و بررسی ویژگی‌های روان‌سنجی پرسشنامه ادراک استعاری درد در بیماران فارسی زبان دارای بیماری‌های مزمن است. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع زمینه‌یابی و مطالعات روان‌سنجی است. در ابتدا براساس تحلیل شناختی استعاره‌های درد رئیسی (2021)، نه نگاشت یا ارتباط استعاری استخراج شد که به‌ترتیب عبارت بودند از شیء، علیت، مسیر و جهت، انسان، مکان، مزه، ظرف، نیرو و دایره. بر اساس حوزه‌های مبدا به‌دست آمده، پرسشنامه‌ای دارای 25 سوال به‌شیوه مقیاس پاسخ‌دهی لیکرت ساخته شد. سه متخصص زبان‌شناسی شناختی، دو روان‌شناس سلامت، سه پزشک و دو متخصص روان‌سنجی، روایی محتوایی سؤالات را بررسی کردند. هیچ سوالی غیرمربوط یا نامناسب تشخیص داده نشد. سرانجام، پرسشنامه توسط 250 بیمار تک زبانه فارسی‌زبان دارای بیماری مزمن در سال 1401 به‌صورت دردسترس و داوطلبانه تکمیل شد. یافته‌ها نشان داد؛ کل پرسشنامه و عامل‌های آن  با روش ضریب آلفای کرونباخ از اعتبار مطلوبی برخوردار است. همچنین، نتایج تحلیل عاملی نشان داد که پرسشنامه ادراک استعاری درد، از چهار عامل شیء، نیرو، انسان و علیت تشکیل شده که جمعاً 66/24 درصد از واریانس کل عامل‌ها را تبیین می‌کند. در نتیجه، پرسشنامه ادراک استعاری درد برای فارسی‌زبانان از روایی و اعتبار خوبی برخوردار است.  
 
رضوان امیرزرگر، دکتر محمد علی بشارت،
دوره 20، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده

استرس به عنوان یک عامل رایج در زندگی امروزه، تأثیرات عمیقی بر سلامت قلب دارد. این مقاله به بررسی ارتباط بین استرس و بیماری های قلبی می‌پردازد و نقش عوامل روان‌شناختی در این فرآیند را مورد بررسی قرار می‌دهد. هدف از پژوهش حاضر ، بررسی نقش مدیریت استرس در بیماری‌های قلبی هست. روش تحقیق به لحاظ هدف بنیادی و به لحاظ روش گردآوری اطلاعات، توصیفی تحلیلی می‌باشد. در نهایت این نتیجه حاصل شده است که مدیریت استرس در بهبود بیماری‌های قبلی موثر می‌باشد و راهبردهای مدیریت استرس عبارتند از: کاهش افسردگی، کنترل خشم، پرهیز از خصومت، کاهش انزوای اجتماعی، کاهش اضطراب، عوامل شخصیتی، برخورداری از سلامت معنوی، کنترل وضعیت اجتماعی/اقتصادی. همچنین مداخلات روان شناختی در بهبود مدیریت استرس و در نتیجه بهبود بیماری‌های قلبی از قبیل درمان شناختی رفتاری، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، طرحواره درمانی، تصویرسازی ذهنی هدایت‌شده، آموزش ذهن‌آگاهی، آموزش روان شناسی مثبت گرا با رویکرد اسلامی، درمان مبتنی بر شفقت، آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی، درمان فعالسازی رفتاری گروهی، مدیریت هیجان‌های عاطفی همچنین از سویی، استرس از طریق مسیرهای بیولوژیکی متعددی از جمله افزایش فشار خون و آلودگی عروق، به تغییرات در ساختار قلب و عروق منجر می‌شود. در نتیجه، مدیریت استرس و تقویت عوامل روان‌شناختی مثبت، به عنوان یک راهبرد پیشگیری از بیماریهای قلبی و بهبود سلامت قلبی، حائز اهمیت است. توصیه‌ها شامل توسعه مهارت‌های مقابله با استرس، ترویج فعالیت‌های ورزشی منظم، ارتقاء فرآیندهای آموزشی مدیریت استرس، تشویق به روحیه مثبت و ترویج سبک زندگی سالم هستند.
 


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه پژوهش در سلامت روانشناختی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 |

Designed & Developed by : Yektaweb