وحیده صالح میرحسنی، نیما قربانی، احمد علی پور، ولی الله فرزاد،
دوره 8، شماره 4 - ( 12-1393 )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطهای پنج عامل شخصیت در تنظیم رابطه بین استرس ادراکشده و عینی با اضطراب، افسردگی، و علائم جسمانی بود. 390 رئیس بانک با روش نمونهگیری خوشهای تک مرحلهای و از دو خوشه بانک دولتی و خصوصی انتخاب شدند و مقیاسهای پنج عامل شخصیت نئو (120 آیتمی)، استرس ادراکشده کوهن و همکاران (1983)، استرس عینی (محققساخته)، اضطراب و افسردگی کاستلو و کامری (1967)، علائم جسمانی بارتون (1995)، روی آنها اجرا شد. یافتهها نقش واسطهای سه عامل نورزگرایی، برونگرایی، و وظیفهشناسی را در تنظیم رابطه بین استرس ادراکشده و اضطراب، افسردگی، و علائم جسمانی تأیید کردند. تأثیر استرس عینی ازطریق استرس ادراکشده بود، که این امر بر اهمیت ذهنی استرس تأکید میکند. این یافتهها در سایه تعامل همزمان این سه ریخت (نورزگرایی پایین، همراه با وظیفهشناسی و برونگرایی بالا) در کاهش عوارض استرس موردبحث قرارگرفتند.
نیلوفر کیان راد، حمید طاهر نشاط دوست، مهدی رضا سرافراز،
دوره 13، شماره 3 - ( 10-1398 )
چکیده
سازمان روانی انسان برای اغنای نیازهای هشیار و ناهشیار خود، بر اساس قوانینی عمل میکند که آنها را اصول نظم دهندهی رفتار مینامند. تجربهی استرس تعادلِ سازمان روانی انسان را بر هم میزند و در نتیجه، نشانههای اختلالات روانی و علائم جسمانی بر فرد عارض میشود. یکی از منابع استرس، داشتن فرزندِ بیمار است. بر این اساس در پژوهش حاضر به بررسی عوارض جسمانی و روانی استرس در مادران دارای کودک مبتلا به سرطان پرداخته شد و نقشِ واسطهای الگوی خودنظمدهی در کاهش این عوارض مورد بررسی قرار گرفت. 245 مادر به مقیاسهای استرس ادراک شده، چک لیست علائم بدنی، خودشناسی انسجامی، خودمهارگری، شفقتِ خود، هیجانهای ناخوشایند و خودتخریبگری پاسخ دادند. نتایج نشان داد که خودنظمدهی قادر به میانجیگری ارتباط بین استرس ادراکشده با خودتخریبگری، علائم جسمانی و هیجانات ناخوشایند (پیامدهای مخرب استرس) است. بر اساس نتایج پژوهش، تجربهی استرس با اثرات مخربی هم در سطح علائم جسمانی و هم در سطح رفتار و هیجان همراه است. بنابراین داشتنِ ظرفیتِ درون روانی مناسب، فرد را برای مواجههی سازنده با منابع استرس مجهز میکند تا بتواند سریعتر و با عوارض کمتری به تعادل قبل از تجربهی استرس بازگردد و نظم سازمان درون روانی خویش را حفظ کند. تلویحاً میتوان مطرح کرد که بر اساس الگوی خودنظمدهی، داشتن یک مدیریت منسجم بر سازمان درون روانی خود، هم از نظر شناخت، هم هیجان و رفتار میتواند فرد را در داشتن ظرفیت تحمل بهینه برای استرسهای اجتناب ناپذیر یاری کند.