جستجو در مقالات منتشر شده


۴ نتیجه برای ام اس

سید حسین صید، علیرضا رجایی، محمود برجعلی،
دوره ۱۳، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۸ )
چکیده

 این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی آموزش گروهی فعال­ سازی رفتاری و آموزش گروهی مدیریت خشم با رویکرد شناختی- رفتاری بر بحران هویت بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (ام اس) انجام شد . روش پژوهش نیمه ­آزمایشی با طرح پیش ­آزمون و پس­ آزمون با گروه کنترل بود. از بین جامعه آماری که کلیه بیماران زن  مبتلا به ام اس عضو انجمن ام اس شهر کرج بودند ۴۵ نفر به روش نمونه­ گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی به سه گروه ۱۵ نفره تقسیم شدند .گروه آزمایش یک، تحت آموزش گروهی فعال­سازی رفتاری در ۱۰ جلسه ۹۰ دقیقه ­ای و گروه آزمایش دو، تحت آموزش مدیریت خشم در ۸ جلسه ۹۰ دقیقه­ای قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ مداخله‌ای دریافت نکردند. ابزار پژوهش پرسشنامه بحران هویت بود. نتایج  تحلیل کواریانس نشان داد که آموزش گروهی فعال­ سازی رفتاری و آموزش گروهی مدیریت خشم با رویکردشناختی- رفتاری منجر به کاهش بحران هویت بیماران مبتلا به ام اس می شود. با توجه به اثربخشی آموزش­های انجام شده می ­توان گفت آموزش این مهارت­ها به بیماران ام­اس در کاهش بسیاری از مشکلات آنها می تواند، مؤثر باشد و استفاده از آنها در ارتقاء سطح سلامت و ایجاد نگرش مثبت در زندگی­ بیماران ضروری است.

محلا گیلک حکیم ابادی، عزیزالله تاجیک اسماعیلی،
دوره ۱۵، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۰ )
چکیده

هدف پژوهش حاضر اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر کاهش نشخوار فکری، تحمل پریشانی و احساس انسجام در بیماران مبتلا به ام اس بود. طرح این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر روش اجرا طرح نیمه تجربی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه ی بیماران زن مراجعه کننده به انجمن ام اس تهران در سال ۱۳۹۸ بودند که با توجه به ملاک های ورود و خروج به مطالعه و پس از غربالگری اولیه (تکمیل پرسشنامه های مرحله پیش آزمون)، ۳۰ بیمار زن به شیوه در دسترس انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه ۱۵ نفره آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزارهای گردآوری داده ها شامل پرسشنامه های نشخوار ذهنی- تامل نیما قربانی (RRS)، تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (DTS) و حس انسجام آنتونووسکی (SOC)  بود. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل کواریانس چندمتغیره و نرم افزار ۲۵spss  انجام گرفت.  نتایج پژوهش بیانگر آن است که میان گروه آزمایش و کنترل از لحاظ نشخوار ذهنی، تحمل پریشانی و حس انسجام تفاوت معنی داری در سطح (۰,۰۰۱> P) وجود دارد. درمان مبتنی بر شفقت  یکی از درمان های حوزه روان شناسی موج سوم است که موجب کاهش نشخوار ذهنی و افزایش در تحمل پریشانی و احساس انسجام بیماران مبتلا به ام اس شده است.  

سلیمه قارونی فردی، زهره تاج آبادی، دکتر آزاده ابویی،
دوره ۱۷، شماره ۳ - ( ۹-۱۴۰۲ )
چکیده

هدف از این پژوهش، پیش بینی سبک زندگی بیماران ام اس بر اساس شاخص های شفقت به خود و تنظیم هیجانی و بررسی نقش میانجیگری باور به دنیای عادلانه بود . شرکت کنندگان شامل ۳۲۱ نفر از بیماران مبتلا در شهرستان یزد بودند که به شیوه ای در دسترس و به صورت آنلاین یا حضوری پرسشنامه های پژوهش را تکمیل نمودند.ابزارها، پرسشنامه های سبک زندگی والکر، شفقت به خود نف، تنظیم هیجانی گراس و جان و باور به دنیای عادلانه دالبرت و داگاس بودند. نتایج با نرم افزار اسمارت پی ال اس و با روش کمترین مربعات جزئی تحلیل شدند. طبق نتایج ، پایایی، کیفیت و قدرت پیش بینی کنندگی مدل ساختاری برازش شده مورد تایید قرار گرفت(قدرت پیش بینی کنندگی سبک زندگی=۰,۴۱، باور به دنیای عادلانه=۰.۱۷ و شفقت به خود=۰.۲۰) و  طبق یافته ها ، اثرات کل سازه های شفقت به خود، تنظیم هیجانی و باور به دنیای عادلانه در مبتلایان به ام اس، بر سبک زندگی به ترتیب ۵۳ درصد، ۵۹ درصد و ۳۰ درصد به دست آمد و نقش میانجی گری باور به دنیای عادلانه نیز تایید گردید.
 

دکتر زهرا قنبری زرندی،
دوره ۱۸، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۴۰۳ )
چکیده

مشکلات شناختی یک شکایت رایج در میان بیماران مبتلا به سرطان سینه و ام اس است. به طور خاص، مشکلات مربوط به کارکردهای اجرایی ممکن است در سایر کارکردهای این بیماران اختلال ایجاد کند. مطالعه حاضر به منظور مقایسه کارکردهای اجرایی در بیماران مبتلا به سرطان و ام اس طراحی شده است. جامعه پژوهش حاضر کلیه­ مبتلایان به سرطان مجاری ادراری و سیستم تنفسی مراجع کننده به بیمارستان شهید افضلی کرمان و ام اس مراجعه کننده به بیمارستان شفای کرمان در سال ۱۴۰۲ بودند که از بین آنها ۴۵ بیمار مبتلا به سرطان (۲۵ مجاری ادراری و ۲۰ نفر سیستم تنفسی) و ۴۵ بیمار دارای ام اس (۲۰ نفر مبتلا به انواع پیشرونده و ۲۵ نفر مبتلا به نوع عود کننده-بهبود یابنده)  به شیوه نمونه­گیری در دسترس  انتخاب شدند. همچنین ، ۴۵ فرد بهنجار که از نظر سن، تحصیلات و طبقه­ اجتماعی- اقتصادی با گروه­های بیمار همتا شده­ بودند، به عنوان گروه کنترل انتخاب شدند. مشارکت­کننده­ها توسط آزمونهای آندره ری، استروپ، دسته­بندی کارت­های ویسکانسین و مقیاس حافظه­ی وکسلر مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری نشان داد که در تمام مولفه­های ارکردهای اجرایی افراد بهنجار عملکرد بهتری نسبت به دو گروه بیمار داشتند. علاوه براین، بین بیماران مبتلا به سرطان و بیماران مبتلا به ام اس نیز در برخی از مولفه­های کارکردهایی اجرایی تفاوت مشاهده شد. یافته­های پژوهش بیانگر بدکارکردی اجرایی در بیماران مبتلا به سرطان و ام اس می­باشد و لزوم طراحی مداخلات مبتنی بر کارکردهایی اجرایی برای این بیماران را برجسته می­سازد.
 

صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه پژوهش در سلامت روانشناختی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 |

Designed & Developed by : Yektaweb