18 نتیجه برای دلبستگی
خدابخش احمدی، مهدی شیخ، حسن سرابندی،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1391 )
چکیده
این مطالعه با هدف بررسی و شناخت نقش دلبستگی به خدا در تاب آوری و سلامت روان والدین کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر انجام شد. دراین مطالعه توصیفی - همبستگی، تعداد 296 نفر از والدین دارای کودک عقب مانده ذهنی آموزش پذیر بر اساس جدول مورگان و به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی نسبتی از بین جامعه مورد نظر انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. به منظور گردآوری اطلاعات از سه نوع پرسشنامه، دلبستگی به خدا، تاب آوری و چک لیست نشانگان رفتاری استفاده شد. نتایج پژوهش حاصل از ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون نشان داد، بین دلبستگی ایمن به خدا با تاب آوری و سلامت روان، رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد و بین دلبستگی اجتنابی و اضطرابی به خدا با تاب آوری رابطه منفی و معنی دار و با سلامت روان رابطه منفی و معنی داری وجود دارد. همچنین نتیجه تحلیل رگرسیون نشان داد، متغیر دلبستگی به خدا در بعد ایمن می تواند 70% متغیر تاب آوری را تبیین کند. دلبستگی ایمن به خدا با تاب آوری و سلامت روان ارتباط مثبت و معنادار و دلبستگی اجتنابی و اضطرابی به خدا با تاب آوری و سلامت روان ارتباط منفی و معناداری دارد. بنابراین احتمالاً می توان در افراد مختلف با تغییر کیفیت دلبستگی افراد به خدا سلامت روانی آنان را بهبود بخشید.
محسن سعیدیان اصل، مصطفی خانزاده، جعفر حسنی، فروغ ادریسی،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1391 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی ساختار عاملی و ویژگیهای روانسنجی نسخهی فارسی مقیاس حالت دلبستگی بزرگسال (SAAM)، انجام شد. بدین منظور، 321 نفر (شامل 148 نفر پسر، 173 نفر دختر) از دانشجویان دانشگاه شیراز با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند. شرکت کنندهها نسخهی فارسی مقیاس حالت دلبستگی بزرگسال (SAAM)، نسخهی تجدید نظر شدهی مقیاس دلبستگی بزرگسال (RAAS)، ویرایش دوم سیاههی افسردگی بک (BDI–II) و سیاههی اضطراب بک (BAI) راتکمیل نمودند. روایی سازهی نسخهی فارسی مقیاس حالت دلبستگی بزرگسال (SAAM) از طریق تحلیل عاملی و همبستگیهای درونی مورد بررسی قرار گرفت. همچنین، ضرایب روایی همزمان (همگرا) مقیاس بر اساس ضرایب همبستگی این مقیاس با نمرات نسخهی تجدید نظر شدهی مقیاس دلبستگی بزرگسال (RAAS)، ویرایش دوم سیاههی افسردگی بک (BDI–II) و سیاههی اضطراب بک (BAI) محاسبه شد. علاوه بر این، برای بررسی اعتبار نسخهی فارسی مقیاس حالت دلبستگی بزرگسال (SAAM) از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج تحلیل مؤلفهی اصلی با استفاده از چرخش واریماکس، وجود سه عامل دلبستگی ایمن، اضطرابی و اجتنابی را برای این مقیاس آشکار ساخت که هماهنگ با ساختار عاملی مقیاس حالت دلبستگی بزرگسال (SAAM) در جامعهی اصلی بود. نتایج همبستگیهای درونی و همبستگی این مقیاس با نسخهی تجدید نظر شدهی مقیاس دلبستگی بزرگسال (RAAS)، ویرایش دوم سیاههی افسردگی بک (BDI–II) و سیاههی اضطراب بک (BAI) بیانگر روایی سازه و همگرای مطلوب مقیاس بود. اعتبار این مقیاس با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای زیر مقیاسها، بین 72/. تا 84/. بهدست آمد. با توجه به ساختار عاملی و ویژگیهای روانسنجی مطلوب نسخهی فارسی مقیاس حالت دلبستگی بزرگسال (SAAM) در این پژوهش، میتوان از این مقیاس در زمینههای پژوهشی و بالینی در جمعیت ایرانی استفاده نمود.
فهیمه قهوه چی، علی فتحی آشتیانی، پرویز آزاد فلاح،
دوره 6، شماره 3 - ( 9-1391 )
چکیده
این مطالعه با هدف تعیین رابطه باورهای فراشناختی و سبکهای مقابله با اضطراب امتحان با توجه به نقش دلبستگی دو سوگرای دانشآموزان دختر انجام گرفت. در یک مطالعه از نوع همبستگی، 202 دانش آموز مقطع سوم راهنمایی شهر یزد به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند و پرسشنامه اضطراب امتحان اسپیلبرگر، پرسشنامه باورهای فراشناختی، سبکهای مقابله (CISS)، دلبستگی کولینز و رید را تکمیل کردند. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج مطالعه حاضر نشان داد اضطراب امتحان با باورهای فراشناختی، سبک مقابله اجتنابی و هیجان مدار و دلبستگی دو سوگرا همبستگی مثبت و معناداردار دارد. همچنین بین باورهای فراشناختی با سبکهای مقابله اجتنابی، مسأله مدار، هیجان مدار و دلبستگی دو سوگرا رابطه مستقیم و معنادار به دست آمد. از طرفی همبستگی سبکهای مقابله هیجان مدار با دلبستگی دو سوگرا مثبت و معنادار بود. نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نیز نشان داد متغیر باورهای فراشناختی به تنهایی 27 درصد واریانس اضطراب امتحان را تبیین کرد. در حالی که متغیر سبک مقابله به همراه باورهای فراشناختی تقریباً 32 درصد از واریانس اضطراب امتحان و در صورتی که دلبستگی دوسوگرا به دو متغیر باورفراشناختی و سبک مقابله اضافه گردد تقریباً 34 درصد از واریانس اضطراب امتحان را تبیین میکنند. با توجه به تأثیری که استفاده مناسب از سبکهای مقابله در رویارویی با اضطراب ناشی از امتحان دارد، میتوان با آموزشهای لازم در این حوزه مانع از در چالش قرار گرفتن بسیاری از دانشآموزان با پدیده اضطراب امتحان که تأثیر منفی زیادی در کاهش عملکرد تحصیلی دارد شد. همچنین لازم است والدین به عنوان کسانی که در شکل گیری دلبستگیکودکان نقش دارند نیز تحت آموزشهای لازم قرار بگیرند.
حمیده قائدی فر، محمدسعید عبدخدائی، حمیدرضا آقامحمدیان شعرباف،
دوره 7، شماره 1 - ( 3-1392 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی احساس انسجامروانی در رابطهی سبکهای دلبستگی با خودتنظیمی دانشآموزان انجامگرفت. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعهی آماری شامل کلیهی دانشآموزان دختر پایهی دوم و سوم متوسطه شهرستانکازرون در سال تحصیلی 91-90 به تعداد 1319نفر بود، که 255 نفر بهعنوان نمونه، با روش نمونهگیری طبقهای نسبی انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده شامل؛ پرسشنامهی سبکدلبستگی هازن و شیور، پرسشنامهی خودتنظیمی و مقیاس تجدید نظر شدهی احساس انسجام فلنسبرگ بود. دادهها با بهرهگیری از روشهای همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس یکراهه، رگرسیون چندگانه و تحلیلمسیر و با استفاده از نرمافزار 16spss و Liseral مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج بهدستآمده نشان داد که سبک دلبستگی ایمن و خودتنظیمی با میزان احساس انسجام روانی رابطهی مستقیم و معنادار، و سبک دلبستگی دوسوگرا با احساس انسجام روانی و خودتنطیمی رابطهی منفی و معنادار دارند.
محسن احمدی طهور سلطانی، رضا کرمی نیا، حسن احدی، علیرضا مرادی،
دوره 7، شماره 1 - ( 3-1392 )
چکیده
هدف این پژوهش ارائهی یک مدل علی جهت تبیین امیدواری با استفاده از مدل سازی معادله ساختاری در نمونهای از دانشجویان ایرانی بود. به همین منظور نمونهای 379 نفری از دانشجویان دانشگاههای شهر همدان به روش نمونهگیری تصادفی چند مرحلهای انتخاب شدند و به پرسشنامههای امیدواری سیمسون، مقیاس خودکارآمدی شرر و همکاران، مقیاس سبکهای دلبستگی بزرگسالان، مقیاس چندوجهی حمایت اجتماعی ادراک شده، شاخص ارزشمندی زندگی (معناداری زندگی) و پرسشنامهی جهتگیری هدف پاسخ دادند. ابزار قبل از برازش مدل اصلی از نظر ویژگیهای روانسنجی از طریق روشهای تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی مورد بررسی قرار گرفتند. در مدل طراحی شده سبکهای دلبستگی، معناداری زندگی و حمایت اجتماعی متغیر نهفته برونزاد (مستقل)، خودکارآمدی و جهت گیری هدف تسلطی متغیرهای نهفته میانجی و امیدواری متغیر نهفته درونزاد (وابسته) در نظر گرفته شدند. یافتهها نشان داد که به طور کلی مدل فرضی با دادهها برازش دارد. همچنین نتایج نشان داد که مؤلفههای حمایت اجتماعی و معناداری زندگی به طور مستقیم و غیر مستقیم، مؤلفهی دلبستگی ایمن به طور مستقیم و مؤلفهی دلبستگی ناایمن اجتنابی به واسطهی متغیر میانجی خودکارآمدی با امیدواری رابطهی معنادار دارند. در مجموع متغیرهای پیشنهاد شده برای تبیین امیدواری، روی هم توانستند 46/0 از واریانس امیدواری را تبیین کنند.
محبوبه اسماعیلی، علیرضا مرادی، عباس تولایی،
دوره 7، شماره 3 - ( 7-1392 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تشخیصی حافظهی شرح حال، دلبستگی و هویت در اختلال استرس پس از سانحه، و اختلال اضطراب فراگیر انجام شد. در یک طرح علی- مقایسهای، 24 نفر بیمار مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه، 20 نفر بیمار مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر و 32 نفر افراد بهنجار، که در متغیرهای سن و جنس همتا و از شرایط اجتماعی و اقتصادی مشابه انتخاب شده بودند، در مطالعه شرکت کردند. طی دو جلسه آزمودنیها به پرسشنامهها و تکالیف سیاههی افسردگی بک، سیاههی اضطراب بک، مقیاس تجدید نظر شدهی تأثیر رویداد، مقیاس دلبستگی، مقیاس سنجش هویت، مصاحبهی حافظهی شرح حال و آزمون حافظهی شرح حال پاسخ دادند. دادههای به دست آمده با روش آماری تحلیل واریانس چند متغیری و تحلیل تشخیصی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد عملکرد افراد سالم در تمام زیر مقیاسهای حافظهی شرح حال، از افراد مبتلا به PTSD به طور معناداری بهتر بود. همچنین نتایج آزمون حافظهی شرح حال، حکایت از کاهش حافظهی اختصاصی در بیماران مبتلا به PTSD نسبت به افراد گروه بهنجار داشت. علاوه براین، عملکرد افراد GAD تنها در زیر مقیاس حافظهی شرح حال رویدادی بزرگسالی از افراد گروه مبتلا به PTSD بالاتر بود. مقایسهی زوجی گروهها نشان داد میانگین گروه سالم در سبک دلبستگی ایمن به شکل معناداری از گروه GAD بالاتر و در سبک دلبستگی ناایمن اضطرابی پایینتر از دو گروه بیمار است. نتایج تحلیل تشخیصی نیز نشان داد که میزان موفقیت تابع 7/69 درصد بود. حافظهی شرح حال تحت تأثیر نشانههای دو گروه بیماری PTSD و GAD قرار میگیرد. با توجه به ارزیابی متغیرهای پیش بین، پیشبینی عضویت گروهی 53 نفر از 76 نفر به درستی انجام شده است. همچنین، تأثیرات متفاوت نشانههای PTSD و GAD بر حافظهی شرححال براساس ابعاد دلبستگی و هویتی متفاوت، از مسائل قابل تأمل در زمینهی آسیبشناسی، روشهای درمانی و موارد دیگر میباشد.
فاطمه طاهری، مهناز شاهقلیان، جهانگیر کاشفی نیشابوری،
دوره 8، شماره 1 - ( 3-1393 )
چکیده
هدف این پژوهش بررسی رابطه سبکهای دلبستگی و دوسوگرایی در ابراز هیجان با ناگویی هیجانی بود. 300 دانش آموز دختر مقطع متوسطه شهرستان آوج در سال تحصیلی 92-1391، پرسشنامه های سبک دلبستگی، دوسوگرایی در ابرازگری هیجان، و مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو را تکمیل کردند. نتایج نشان داد رابطه ناگویی هیجانی با سبک دلبستگی ایمن و سبک دلبستگی اجتنابی، منفی و با سبک دلبستگی اضطرابی و دوسوگرایی در ابرازگری هیجانی، مثبت است. دوسوگرایی در ابرازگری و سبک دلبستگی اضطرابی پیش بینی کننده تغییرات دشواری در شناسایی هیجان، و دوسوگرایی در ابرازگری و سبک دلبستگی ایمن، پیش بینی کننده واریانس دشواری در توصیف هیجان بودند. 11 درصد واریانس مؤلفه تفکر برون مدار نیز توسط دوسوگرایی در ابرازگری و سبک دلبستگی اضطرابی تبیین شد. همچنین دوسوگرایی در ابرازگری هیجانی، سبک دلبستگی اضطرابی و سبک دلبستگی ایمن، 21 درصد واریانس کل ناگویی هیجانی را تبیین کردند. به منظور پیشگیری از ابتلا به ناگویی هیجانی، علاوه بر تقویت ویژگیهای ایمنی بخش دلبستگی لازم است به افزایش توانایی تنظیم هیجان برای غلبه بر دوسوگرایی در ابرازگری هیجانی توجه شود.
فرزانه بیات، لیلا بیات،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1394 )
چکیده
هدف این مطالعه پیش بینی سوء مصرف مواد براساس ویژگی های شخصیتی، ناگویی هیجانی، سبک دلبستگی و سیستم های مغزی رفتاری است. دریک نمونه 345نفری از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی اندیمشک که به روش نمونه گیری تصادفی مرحله ای انتخاب شده بودند، مدل مسیر سوء مصرف مواد بررسی شد. از شرکتکنندگان خواسته شد تا به پنج پرسشنامه، شامل مقیاس استعداد اعتیاد، مقیاس سیستم بازداری/ فعالساز رفتاری، پرسشنامه شخصیت نئو، مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو، مقیاس سبک دلبستگی بزرگسالان پاسخ دهد. نتایج نشان دادکه توان پیش بینی متغیر سیستم بازداری- فعال سازی رفتاری، با ورود هر یک از متغیرهای میانجی نسبت به مرحلهای به تنهایی وارد شده بود، کاهش یافت. این پدیده نشانگر نقش واسطهگری روان رنجورخویی، برونگرایی، توافق پذیری، مسئولیت پذیری، سبک های دلبستگی برناگویی هیجانی و ناگویی هیجانی برای بازداری- فعالسازی رفتاری و گرایش به سوءمصرف مواد است. سیستم فعالسازی رفتاری موجب کاهش گرایش به مصرف مواد می شود و سیستم بازدارندهی رفتاری خطر مصرف مواد را افزایش می دهد. روان رنجورخویی، سبک دلبستگی دوسوگرا ، سبک دلبستگی اجتنابی پو ناگویی هیجانی مکانیسم هایی هستند که اثر سیستم های بازداری یا فعال سازی رفتاری را در گرایش به مصرف مواد کم یا زیاد میکنند.
الهام توکلی، شهلا پزشک، ژانت هاشمی آذر، علی دلاور، غلامرضا صرامی،
دوره 10، شماره 4 - ( 12-1395 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیرات برنامۀ مهارتآموزیِ مبتنی بر بازیهای عصبنمایشی و در چارچوب نظریۀ دلبستگی بر سلامت روان نوزادان انجام شده است. بدین منظور 90 مادر باردار با استفاده از نمونۀ در دسترس از دو مرکز درمانی در تهران (بیمارستان نیکان و مرکز سلامت مادران) انتخاب و به طور تصادفی به سه گروه تقسیم شدند. گروه پیش و پس از تولد (30)، گروه پس از تولد (30) و گروه گواه (30). ملاکهای ورود در این مطالعه شامل سلامت روان مادر، سن مادر (20 تا 35)، سطح تحصیلات مادر (دیپلم تا دکترا) و نخستزا بودن وی بود. سلامت روان نوزاد در پایان شش ماهگی از طریق مقیاس هشدار پریشانی کودک و مصاحبه با مادر سنجیده شد. در مقایسۀ نتایجِ به دست آمده از سه گروه مشخص شد که هیچیک از نوزادان گروه پیش و پس از تولد نشانههای خطر را در شش ماهگی نشان نمیدادند در حالی که 33٪ گروه پس از تولد و 40٪ گروه گواه نشانههای خطر را نشان میدادند. این نتایج با مصاحبهها همسو بود. بنابراین آموزش مادران برای بازی و پاسخگویی به نیازهای نوزادان از دوران بارداری میتواند تأمینکنندۀ سلامت روان نوزادانشان باشد. به نظر میرسد بازیهای عصب نمایشی، روش درمانی مناسب و موثری است که میتواند برنامه های فرزندپروری پیش از تولد و مداخلات پیشگیری زودهنگام برای نوزادان را غنی تر کند.
سمیرا رستمی، بهرام جوکار،
دوره 11، شماره 4 - ( 12-1396 )
چکیده
احساسات شرم و گناه از مهمترین هیجانات اخلاقی بوده و نقش مهمی در تنظیم رفتارهای اجتماعی و اخلاقی دارند؛ ازاینرو شناسایی عوامل پیشآیند این هیجانات ضروری مینماید. بدین منظور، پژوهش حاضر در قالب یک مدل علّی به بررسی رابطۀ مؤلفههای دلبستگی و هیجانات شرم و گناه پرداخته است. در همین راستا، دلبستگی به والدین و همسالان، بهعنوان متغیر مستقل و احساس شرم و گناه، بهعنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شدند. شرکتکنندگان پژوهش شامل 398 نفر (218 دختر و 180 پسر) از دانشآموزان سال چهارم متوسطۀ شهر شیراز بودند، که به روش خوشهای چندمرحلهای تصادفی، انتخاب شدند. برای اندازهگیری متغیرهای پژوهش، از پرسشنامۀ دلبستگی به والدین و همسالان آرمسدن و گرینبرگ و مقیاس آمادگی احساس شرم و گناه کوهن و همکاران استفاده شد. روایی ابزارها به روش تحلیل عامل و پایایی آنها با استفاده از روش آلفای کرونباخ سنجیده شد. روایی و پایایی آزمونها قابلقبول بود. نتایج پژوهش آشکار ساخت که مؤلفههای دلبستگی (والدین و همسالان) احساس شرم را بهصورت منفی و احساس گناه را بهصورت مثبت پیشبینی کردند. علاوهبر این، نتایج مقایسۀ دیاگرام دختران و پسران مؤید نقش تعدیلکنندگی جنسیت بود. نتایج روشن ساخت که در گروه دختران برخلاف یافتههای مدل کلی، دلبستگی به همسالان پیشبین مثبت احساس شرم است. درمجموع، یافتهها شواهد مطلوبی در جهت تأیید نقش ارتباطات عاطفی در شکلگیری هیجانات اخلاقیاجتماعی در فرزندان فراهم کرد.
ابوالفضل حاتمی ورزنه، الهام فتحی، حمید خانی پور، نرگس حبیبی،
دوره 14، شماره 1 - ( 4-1399 )
چکیده
با شیوع بیماری همهگیر کووید 19 و پیامدهای اجتماعیاقتصادی این همهگیری، فعالیتهای داوطلبی و یاریگرانه بالأخص برای نیازمندان و جامعه در بحران شکل گرفت. هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش سبکهای دلبستگی، همدلی و خودشفقتورزی در پیشبینی نگرش به داوطلبی در دوران شیوع کووید 19 در جامعه ایران است. مطالعه حاضر در فروردین و اردیبهشت 1399 در ایران انجام شد. نمونه موردمطالعه (348 نفر) با روش نمونهگیری در دسترس از بین دو گروه داوطلب و غیرداوطلب انتخاب شدند و با مقیاس دلبستگی بزرگسال، مقیاس شفقت خود، مقیاس همدلی و مقیاس نگرش داوطلبی بهصورت اینترنتی و از طریق شبکههای اجتماعی و رایانامه مورد ارزیابی قرار گرفتند. بر اساس نتایج میزان مشارکت در زنان، افراد شاغل و گروه سنی 25-35 سال بیشتر بود. بین دو گروه داوطلب و غیرداوطلب در نگرش به داوطلبی، قضاوت درباره خود، انزوا، ذهن آگاهی، همانندسازی مفرط و سبک دلبستگی ایمن تفاوت معنیداری وجود داشت. ضرایب همبستگی نشاندهنده آن است که مهربانی با خود، اشتراکات انسانی، انزوا، ذهنآگاهی، همدلی شناختی و دلبستگی ایمن با نگرش داوطلبی دارای همبستگی مثبت معنادار و دلبستگی اضطرابی با نگرش داوطلبی همبستگی منفی معنادار دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که همدلی شناختی، همدلی هیجانی، سبک دلبستگی ایمن و ذهنآگاهی پیشبینیکننده نگرش داوطلبی است. میتوان نتیجه گرفت که افراد داوطلب فعالیتهای مشارکتهای مردمی در دوره کووید 19 نگرش مثبتی به داوطلبی دارند و سبک دلبستگی ایمنتر و خودشفقتورزی بیشتری نسبت به افراد غیرداوطلب دارند. به نظر میرسد همدلی قوی، سبک دلبستگی ایمن و ذهنآگاهی بالا، پیشنیازهای روانشناختی لازم برای اتخاذ نگرش مثبت به امور داوطلبانه است.
مجید صفاری نیا، سهیلا دهخدایی،
دوره 14، شماره 2 - ( 6-1399 )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر ارائۀ مدل اکتشافی جهت بیان روابط بین عوامل شخصیتی، سبکهای دلبستگی، منبع کنترل، راهبردهای مقابلهای و استرس ادراک شده با ادراک بیماری در مبتلایان به هموفیلی، با تأکید بر نقش میانجی سبکهای تبادل اجتماعی بود. پژوهش حاضر از نوع همبستگی مبتنی بر تحلیل مسیر است. به منظور اجرای پژوهش از بیماران عضو کانون حمایت از هموفیلی در شهر اصفهان، 450 نفر، به شیوۀ تصادفیِ ساده انتخاب شدند. ابزارهای بهکار رفته در این پژوهش شامل پرسشنامۀ پنجعاملی شخصیتی نئو، مقیاس سبکهای دلبستگی هازن و شیور، مقیاس کنترل راتر، پرسشنامۀ سبکهای مقابله با استرس اندلر و پارکر، پرسشنامۀ استرس ادراکشدۀ کوهن، پرسشنامۀ ادراک بیماری و پرسشنامۀ سبکهای تبادل اجتماعیِ لیبمن بود. نتایج پژوهش حاکی از رابطۀ خطی ویژگیهای شخصیتی روانرنجوری، مسئولیتپذیری، برونگرایی و انعطافپذیری، دو سبک مقابلهای (هیجانمدار، مسئلهمدار و اجتنابی) و سبک دلبستگی ایمن با ادراک بیماری است. همچنین نتایج نشان داد ویژگیهای شخصیتی (روانرنجوری، برونگرایی، دلپذیر بودن، انعطافپذیری و مسئولیتپذیری)، سبکهای مقابلهای (اجتنابی و هیجانمدار)، سبک دلبستگی (ایمن و ناایمن دوسوگرا) و منبع کنترل از طریق میانجیگری سبک تبادل اجتماعی انصاف با ادراک بیماری ارتباط دارند. بنابراین به منظور ارائۀ اقدامات، جهت بهبود ادراک بیمارانِ مبتلا به هموفیلی، لازم است علاوه بر توجه ویژه به ویژگیهای شخصیتی، سبکهای مقابلهای، سبک دلبستگی، منبع کنترل و استرس ادراکشده، متوجه سبک تبادل اجتماعی انصاف نیز بود.
دکتر سمانه خزاعی، دکتر شکوه نوابی نژاد، دکتر ولی اله فرزاد، دکتر کیانوش زهراکار،
دوره 15، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی احساس شرم و گناه در رابطه بین سبکهای دلبستگی و پرخاشگری پنهان زناشویی، انجام گرفته است. مطالعهی حاضر یک تحقیق همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری این پژوهش را زوجین متأهل شهر بیرجند تشکیل دادند. حجم نمونه پژوهش حاضر را 320 زوج تشکیل دادند. روش نمونهگیری از نوع در دسترس بود. به منظور تجزیه و تحلیل روشهای آماری از همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان داد که بین متغیرهای پژوهش رابطه معناداری وجود دارد. بررسی مدل مفهومی پژوهش نشان داد که احساس شرم و گناه در رابطه سبک دلبستگی اضطرابی و سازه های پرخاشگری پنهان (کناره گیری عاطفی و خراب کردن وجهه اجتماعی) نقش میانجی معناداری داشت. بهطورکلی نتایج نشان داد سبک دلبستگی اضطرابی بر احساس شرم و گناه تأثیر بیشتری دارد. همچنین نتایج بیانگر نقش مؤثر سبکهای دلبستگی ایمن، اضطرابی و اجتنابی بر کناره گیری عاطفی بود. احساس شرم با هر دو سازه پرخاشگری پنهان ارتباط مثبت معناداری داشت و احساس گناه فقط با خراب کردن وجهه اجتماعی رابطه معناداری داشت. نتایج بررسی نقش میانجی نیز حاکی از نقش معنادار احساس شرم و گناه در رابطه سبک دلبستگی اضطرابی و سازههای پرخاشگری پنهان (کنارهگیری عاطفی و خرابکردن وجهه اجتماعی) بود.
دکتر محسن اکبریان، خانم نرگس سعیدی، آقا محراب مفاخری،
دوره 15، شماره 4 - ( 12-1400 )
چکیده
هدف: این مطالعه با هدف پیشبینی مولفههای درد مزمن بر اساس سبک دلبستگی ناایمن، ذهنیسازی و تنظیم هیجان در بیماران مبتلا به درد مزمن با طرح توصیفی مقطعی و به روش همبستگی انجام شد و جامعه آماری شامل کلیه بیماران مبتلا به درد مزمن که از فروردین تا مرداد 1399 به کلینیک یلدا بیمارستان امام خمینی در شهر تهران مراجعه کردند و نمونه پژوهش شامل 339 نفر بود که به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامههای درجه بندی درد مزمن ونکورف، دلبستگی بزرگسال هزن و شیور، ذهنیسازی فوناگی و دشواری در تنظیم هیجان گراتز و رومر پاسخ دادند. تحلیل دادهها با استفاده از نسخه 22 نرمافزارSPSS انجام شد و مشخص شد تأثیر متغیرهای پیشبین دشواری تنظیم هیجان، ذهنیسازی و دلبستگیهای ناایمن بر روی ناتوانی درد نشان از تأثیر مثبت دشواری تنطیم هیجان (52/0= β) و دلبستگی ناایمن اضطرابی (30/0= β) در سطح معنیداری کمتر از 05/0 (001/0>p-value ) و (001/0=p-value) میدهد. در بررسی شدت درد، دشواری تنظیم هیجان با (53/0= β) و دلبستگی ناایمن اجتنابی با (13/0= β) با میزان (001/0>p-value ) و (01/0=p-value) نشان از معنیداری در سطح معنیداری کمتر از 05/0 با میزان مثبت این دو متغیر پیش بین را میدهد که با استفاده از این یافتهها میتوان در جهت بهبود و ارتقای سلامت روانشناختی بیماران مبتلا به درد مزمن به انجام اقدامات موثری مبادرت ورزید.
عذرا زبردست، سجاد رضائی، فاطمه رضواندل رمزی،
دوره 15، شماره 4 - ( 12-1400 )
چکیده
یکی از چالشهای اصلی درمان بیماری مزمن، تبعیت بیماران از دستورات درمانی است. هدف این پژوهش تعیین نقش میانجیگرانه تابآوری در رابطه بین در رابطه بین سبکهای دلبستگی و تبعیّت از درمان در مبتلایان به بیماری مزمن بود. طرح پژوهش، توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی بیماران مبتلا به دیابت و فشار خون استان گیلان درسال 1399 بود. تعداد 399 نفربه روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. جمعآوری دادهها از طریق مقیاس دلبستگی کالینز و رید(RAAS)، مقیاس تاب آوری کونر و دیویدسون (CD-RISC) و پرسشنامه تبعیت از درمان مدانلو انجام شد. پردازش دادهها با استفاده از روش تحلیل مسیر در محیط نرم افزار AMOS-24 و تحلیل بوتاستراپ در برنامه Macro پریچر و هایز (2008) انجام شد. بین تبعیّت از درمان با تابآوری و سبک دلستگی ایمن و اجتنابی رابطه مستقیم معنیدار یافت شد (01/0p<). اما بین تبعیّت از درمان با دلسبستگی دوسوگرا رابطهای مشاهده نشد (05/0p>). برازش مدل میانجی پس از حذف دو مسیر غیرمعنادار بهبود یافت و با آزاد کردن خطای کوواریانس بین دلبستگی دوسوگرا با دلبستگی ایمن و اجتنابی برازش مطلوبی حاصل شد (00/1CFI=،086/0RMSEA=). تحلیل بوتاستراپ آشکار ساخت تابآوری در رابطۀ بین متغیرهای درونزا و برونزا بهطورمعنیداری میانجیگری میکنند. ضریب تعیین مدل نهایی نشان داد تمامی متغیرهای برونزا و میانجی، 21 درصد از تغییرات تبعیت از درمان را پیشبینی میکنند. تابآوری و الگوی دلبستگی در تبعیت بیماران از پروسیجر درمان دارای اهمیت هستند و پیشنهاد میشود در برنامه درمانی مبتلایان به بیماری مزمن مهارتها و راهبردهای مقاومت در برابر استرس بیماری و افزایش ظرفیت مقابله سازگارانه با شرایط تهدید کننده زندگی گنجانده شود.
اکرم عظیمی، ماندانا نیکنام، مرضیه هاشمی،
دوره 16، شماره 1 - ( 3-1401 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطهای فراشناخت در رابطه بین سبکهای دلبستگی و اعتیاد به بازی آنلاین در نوجوانان انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه نوجوانان پسر (15-19 ساله) منطقه یک شهر تهران بود که در سال 1399-1400مشغول به تحصیل بودند که از بین آنها نمونهای به حجم 234 نفر به شیوه در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه باورهای فراشناختی ولز، پرسشنامه اعتیاد به بازیهای آنلاین وانگ و چانگ و سبک دلبستگی کولینز و رید بود. روابط بین متغیرها با آزمون همبستگی پیرسون و آزمون مدلیابی معادلات ساختاری به روش حداقل مجذورات جزئی و با استفاده از نرمافزارهای آماریSPSS و LISREL انجام شد. بر اساس یافتههای پژوهش حاضر، نقش واسطهای فراشناخت در رابطه بین ابعاد دلبستگی و اعتیاد به بازیهای آنلاین تأیید شد. آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که بین دلبستگی ایمن با فراشناخت، و اعتیاد به بازیآنلاین رابطه منفی و معنادار (05/0>P) و بین دلبستگی اجتنابی و اضطرابی با فراشناخت و اعتیاد به بازی آنلاین و بین فراشناخت و اعتیادبه بازی آنلاین رابطه مثبت و معنادار (05/0>P) وجود داشت. بنابراین، مطالعه حاضر ارتباط غیرمستقیم ابعاد دلبستگی و اعتیاد به بازی آنلاین را از طریق فراشناخت روشن ساخت و نشان داد که فراشناخت در رابطه بین ابعاد دلبستگی و اعتیاد به بازی آنلاین نقش واسطهای دارد. پیشنهاد میشود متخصصان سلامت روان بر نقش ابعاد دلبستگی و فراشناخت جهت مداخلات پیشگیرانه و آگاهیرسانی به خانواده ها و مدارس تاکید نمایند.
حجت الله محمدزاده، علیرضا آقایوسفی، عماد یوسفی،
دوره 18، شماره 2 - ( 6-1403 )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی مدل پیش بینی گرایش به اعتیاد دانشجویان بر اساس سبکهای دلبستگی ناایمن با میانجیگری سبکهای مقابلهای بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود . جامعه آماری در این پژوهش شامل دانشجویان مشغول به تحصیل در مقطع کارشناسی دانشگاه پیام نور قم در سال 1400 بودند که از بین آنها تعداد 285 نفر به عنوان نمونه به شیوه نمونه گیری غیراحتمالی در دسترس برگزیده شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه سبک های دلبستگی تجدید نظر شده (کولینز و رید، 1990)، پرسشنامه سبک های مقابله ای (لازاروس و فولکمن، 1980) و مقیاس گرایش به اعتیاد (وید و بوپر، 1992) بودند . نتایج آزمون مدل مفهومی نشان داد شاخص های برازش مدل پژوهش در وضعیت مطلوبی قرار دارد. سبک دلبستگی ناایمن و گرایش به مصرف مواد رابطه مستقیم و معنادار داشتند همچنین سبک دلبستگی ناایمن از طریق سبک های مقابله ای تاثیرات غیرمستقیم معناداری بر گرایش به مصرف مواد دانشجویان داشت (P≤0/005). یافته های پژوهش حاکی از برازش مناسب مدل مفهومی پژوهش بود. بر این اساس در کلینیک های درمان اعتیاد، برای کاهش سطح گرایش به اعتیاد توجه به سبکهای دلبستگی و سبکهای مقابلهای ضروری است.
فاطمه برقعی، طهامه هموطن،
دوره 18، شماره 2 - ( 6-1403 )
چکیده
این پژوهش با هدف تعیین بررسی نقش میانجی راهبردهای خودنظمدهی (خود مهارگری و خودشناسی انسجامی) در ارتباط بین سبکهای دلبستگی و کیفیت روابط بین فردی انجام شد. روش پژوهش حاضر همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان دانشگاههای آزاد مراجعه کننده به مراکز مشاوره دانشکاههای آزاد شهر تهران با شکایت موضوع عمده در حوزه روابط بین فردی در سال 1402 بود. افراد نمونه بر اساس فرمول کلاین به تعداد400 نفر به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامههای خود شناسی انسجامی قربانی (2008) ، فرم کوتاه خود مهارگری تانجنی (2004) ، دلبستگی هازن و شیور (1987)، کیفیت روابط بین فردی پیرس(1991)، پاسخ دادند . دادههای بهدستآمده با استفاده از نرمافزارهای SPSS و AMOS تجزیهوتحلیل شدند. نتایج همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر نشان داد که خودنظم دهی قادر به میانجیگری ارتباط بین سبکهای دلبستگی با کیفیت روابط بین فردی است. بر اساس نتایج پژوهش، دلبستگی ناایمن با افت کیفیت روابط بین فردی همراه است. بنابراین آنچه فرد را در برابر بالا بردن کیفیت روابط بین فردی یاری میکند، داشتن ظرفیت درون روانی مناسب است تا بتواند سریعتر و با عوارض کمتری به تعادل باز گردد و نظم سازمان درون روانی خویش را حفظ کند. تلویحاً میتوان مطرح کرد که بر اساس الگوی خود نظم دهی، داشتن یک مدیریت منسجم بر سازمان درون روانی خود، هم از نظر شناخت، هم هیجان و رفتار میتواند فرد را در داشتن ظرفیت تحمل بهینه در مشکلات بین فردی یاری رساند.