7 نتیجه برای ذهنآگاهی
معصومه السادات سجادی، سید محمدحسین موسوی نسب،
دوره 8، شماره 3 - ( 9-1393 )
چکیده
هدف از این پژوهش بررسی نقش مستقیم و غیرمستقم پنج عامل بزرگ شخصیت در پیش بینی ذهن آگاهی و شادکامی ذهنی بود. نمونه ای با300 شرکت کننده (165دختر، 135پسر) از بین دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه شهید باهنر کرمان، به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شد. ابزارهای پژوهش شامل فرم کوتاه پنج عامل شخصیت نئو، پنج وجهی ذهن آگاهی، عاطفه مثبت و منفی و رضایت از زندگی بود. داده ها با استفاده از نرم افزارهای Spss22، Mplus5 و روش تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد روانرنجورخویی، برونگرایی، سازگاری و وظیفه شناسی با ذهن آگاهی رابطه دارند. همچنین روانرنجورخویی، برونگرایی، گشودهگی به تجربه و وظیفهشناسی با مؤلفه عاطفه مثبت؛ برونگرایی و روانرنجورخویی با مؤلفه عاطفه منفی و روانرنجورخویی، برونگرایی و وظیفه شناسی با مؤلفه رضایت از زندگی شادکامی ذهنی رابطه دارند. همچنین ذهن آگاهی نتوانست هیچ یک از خرده مؤلفه های شادکامی ذهنی را پیش بینی نماید. طبیعی است که به همین دلیل نتوانست نقش واسطه ای بین پنج عامل شخصیت و شادکامی ذهنی ایفا کند. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که عامل های شخصیتی نقش اصلی را پیش بینی ذهن آگاهی و شادکامی ذهنی ایفا می کنند.
وحیده صالح میرحسنی، نیما قربانی، احمد علی پور، ولی اله فرزاد،
دوره 10، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطهای فرایندهای خودشناسی (خودشناسی انسجامی، و ذهنآگاهی) و خودمهارگری در رابطه بین استرس ادراکشده و عینی با اضطراب، افسردگی، و علائمجسمانی بود. از 217 آتشنشان با روش نمونهگیری طبقهای تصادفی از 22 ایستگاه نمونه گیری شد و مقیاسهای خودشناسیانسجامی ، ذهنآگاهی، خودمهارگری، استرس ادراکشده ، استرس عینی، اضطراب و افسردگی، و علائمجسمانی برای جمع آوری دادهها استفادهشد. یافتهها نشاندادند تعامل خودمهارگری با خودشناسیانسجامی بیشترین نقش واسطهای را در تنظیم رابطه بین استرس ادراکشده و اضطراب، افسردگی و علائمجسمانی دارد. تاثیر استرس عینی از طریق استرس ادراکشده است که این می تواند تاکیدی بر اهمیت ذهنی بودن استرس باشد. براساس این یافتهها، به نظر می رسد فرایندهای خودشناسی در ارتباط بین استرس، اضطراب، افسردگی و علائم جسمانی دارای نقش واسطه ای است.
سمیه علی نسب، مهناز شاهقلیان، محمد نقی فراهانی،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطۀ بین ابعاد شخصیت برونگرایی/ نورزگرایی و بهزیستی ذهنی با توجه به نقش واسطهای ذهنآگاهی بود. در یک مطالعۀ همبستگی، تعداد 152نفر (61پسر، 91دختر) از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه خوارزمی به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و به فرم کوتاه پرسشنامۀ تجدید نظر شدۀ شخصیت آیزنک و مقیاس ذهنآگاهی رگه پاسخ دادند. برای ارزیابی بهزیستی ذهنی با توجه به تعریف آن، از دو مقیاس رضایت از زندگی و مقیاس عاطفۀ مثبت و عاطفه منفی استفاده شد.یافتهها نشان داد برونگرایی با بهزیستی ذهنی و ذهنآگاهی، رابطۀ مثبت و نورزگرایی با بهزیستی ذهنی و ذهنآگاهی، رابطۀ منفی دارد. تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد ذهنآگاهی دارای نقش میانجی در رابطۀ بین برونگرایی و عاطفۀ مثبت است. همچنین ذهنآگاهی در رابطۀ بین نورزگرایی و عاطفۀ منفی و در رابطۀ بین نورزگرایی و رضایت از زندگی به عنوان واسطه عمل کرده است. سازۀ ذهنآگاهی میتواند تبیینکنندۀ رابطۀ تفاوتهای فردی در حوزۀ شخصیت با سلامت روانی باشد.
شکوفه بخشی، محمد علی سپهوندی، سیمین غلامرضایی،
دوره 15، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده
پسوریازیس یک بیماری التهابی مزمن پوستی است که با سطوح بالای استرس و تاثیر منفی قابل توجهی بر کیفیت زندگی بیماران همراه است. هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی بر کیفیت زندگی و استرس ادراکشده در مبتلایان به پسوریازیس بود. پژوهش حاضر، نیمهآزمایشی از نوع پیش آزمون، پسآزمون همراه با گروه شاهد و پیگیری بود. جامعه آماری شامل تمامی مبتلایان به پسوریازیس مراجعهکننده به درمانگاهها و کلینیکهای تخصصی پوست شهرستان خرمآباد بودند. ابتدا، بیماران بـا اسـتفاده از ملاکهای ورود و خروج غربال شدند، سپس 24 نفر با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی، در دو گروه آزمایشی و شاهد گمارده شدند. ابزار گردآوری دادهها مقیاس استرس ادراکشده و شاخص کیفیت زندگی پوست بود. گروه آزمایشی به مدت 8 جلسه، مداخله کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی را دریافت کردند. دادهها با روشهای آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرمافزار SPSS (23) و آزمونهای تحلیل کوواریانس چندمتغیره (MANCOVA) و تکمتغیره (ANCOVA) تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد آموزش کاهش استرس بر اساس ذهنآگاهی باعث میشود کیفیت زندگی مبتلایان بهبود یابد و استرس ادراکشده آنان کاهش پیدا کند؛ تاثیر درمان در مدت پیگیری ماندگار بود (001/0>p). بنابراین، روش کاهش استرس بر اساس ذهنآگاهی، میتواند به عنوان مداخلهای موثر در راستای بهبود کیفیت زندگی و کاهش دادن استرس ادراکشده برای مبتلایان به پسوریازیس به کار گرفته شود.
فاطمه عباسی طهرانی، دکتر محمد نقی فراهانی، دکتر مهناز شاهقلیان قهفرخی، دکتر بلال ایزانلو،
دوره 16، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف ساخت و معرفی بستهی مداخلات آموزشی خودمدیریتی درد مزمن و ارزیابی اثرات آن بر بهبود خودمدیریتی درد، مهارتهای ذهنآگاهی، باورهای فراشناختی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در افراد مبتلا به دردهای مزمن اسکلتی-عضلانی طرحریزی شد. جامعهی آماری پژوهش شامل کلیه افراد مبتلا به دردهای مزمن اسکلتی-عضلانی مراجعهکننده به بیمارستانهای شهر تهران در حدفاصل تیرماه 1399 تا دیماه 1400 بود. از این میان، 22 نفر (دو گروه 11 نفره) از افراد واجد شرایط با روش نمونهگیری داوطلبانه انتخاب و طی یک طرح شبهآزمایشی (پیشآزمون-پسآزمون با گروه آزمایش و کنترل و پیگیری) بررسی شدند. اعضای گروه آزمایش طی دو ماه تحت 8 جلسهی مداخلهای برخط 60 دقیقهای قرار گرفتند و طی سه جلسهی 80 دقیقهای (پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری) با استفاده از پرسشنامههای درجهبندی شدت درد مزمن، خودمدیریتی درد، مهارتهای پنجوجهی ذهنآگاهی، باورهای فراشناختی و تنظیم شناختی هیجان به صورت برخط مورد ارزیابی قرار گرفتند. دادهها با استفاده از آزمون تجزیهوتحلیل کوواریانس چندمتغیره و مقایسههای تکمتغیره در بستر آن تجزیهوتحلیل گردیدند. منطبق بر نتایج، اثرات کلی مداخلات خودمدیریتی معنادار بود (05/0<p). همچنین مداخلات تأثیرات معناداری در بهبود توانمندی خودمدیریتی درد، افزایش بهکارگیری مهارتهای ذهنآگاهی و بهبود راهبردهای تنظیم شناختی هیجان نشان دادند (05/0>p)، اما اثرات معناداری بر کاهش باورهای فراشناختی ناکارآمد نداشتند (05/0<p). با عنایت به شواهد حاصل از این مطالعه مؤلفین بر این باورند که استفاده از مداخلات خودمدیریتی درد مزمن برای افراد مبتلا به دردهای مزمن اسکلنی-عضلانی دارای منافع بالینی قابلتوجهی است و لذا استفاده از آن را به متصدیان حوزهی سلامت توصیه میکنند.
نسرین همایونفر، بهزاد تقی پور، پریسا سراج محمدی، لطیفه دیدا، فریبا عبدی، الهام احدی،
دوره 16، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر شفقت بر نگرانی و تحمل پریشانی مادران دارای کودک کم توان دهنی بود. این پژوهش نیمه آزمایشی واز نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه مادران دارای کودک کم توان ذهنی بود که به مراکز توانبخشی شهر اردبیل در سال 1401مراجعه کرده بودند. از جامعه مذکور 30 نفر، با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب، و به طور تصادفی در دو گروه برابر آزمایش و کنترل جایگزین شدند گروه آزمایشی طی 8 هفته تحت آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر شفقت قرار گرفت، در این مدت بر گروه گواه مداخله ی انجام نگرفت پرسشنامه های تحمل پریشانی و نگرانی به عنوان ابزار ارزشیابی مورد استفاده قرار گرفت. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده از مقایسه پس آزمون دو گروه، حاکی از این است که نمرات پس آزمون تحمل پریشانی و نگرانی گروه مداخله و کنترل تفاوت معنی داری دارد (01/0=P). با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت که آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر شفقت موجب بهبود نمرات نگرانی و تحمل پریشانی مادران دارای کودک کم توان ذهنی شد.
خانم سرگلی شاه خاصه، دکتر جعفر حسنی، دکتر محمد شاکری،
دوره 18، شماره 3 - ( 10-1403 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی درکمال گرایی در بیماران مبتلا به سردرد میگرنی بود. در قالب یک طرح شبه آزمایشی مبتنی بر پیش آزمون و پس آزمون، سه گروه از بیماران مبتلا به سردرد میگرنی مراجعه کننده به کلینیک مغز و اعصاب مشهد بر اساس معیارهای ورود و خروج انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه 15 نفری (دو گروه آزمایش و یک گروه گواه) قرار گرفتند. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه کمال گرایی (هیل و همکاران، 2004) استفاده شد. داده ها از طریق تحلیل کوواریانس چندمتغیری و آزمون تعقیبی بن فرونی مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که هر دو روش درمان شناختی-رفتاری و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی موجب کاهش معنادار کمال گرایی در بیماران مبتلا به سردرد میگرنی شد. نتایج همچنین نشان داد که درمان شناختی رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی تاثیر بیشتری بر کاهش کمال گرایی بیماران مبتلا به سردرد میگرنی دارد. در مجموع، مداخلات مبتنی بر ذهن آگاهی و اصول شناختی رفتاری می تواند در تامین سلامت روان شناختی بیماران مبتلا به سردرد میگرنی نقش بنیادی ایفا کند.