جستجو در مقالات منتشر شده


۴ نتیجه برای رفتارهای خوردن

مژده خداپناه، فرامرز سهرابی، حسن احدی، صادق تقی لو،
دوره ۱۱، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۶ )
چکیده

 در این پژوهش حاضر نقش واسطه‌ای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین سیستم‌های مغزیرفتاری با رفتارهای خوردن در افراد دارای اضافه‌وزن و چاقی با استفاده از روش مدل‌یابی معادلات ساختاری مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری شامل زنان و مردان مبتلا به اضافه‌وزن و چاقی مراجعه کننده به خانه‌های سلامت، مراکز رژیم درمانی و باشگاه‌های ورزشی شهر تهران در پاییز و زمستان ۱۳۹۵ بودند که به روش نمونه گیری در دسترس، ۵۰۰ نفر از آنها انتخاب شده و در پژوهش شرکت کردند. اطلاعات مورد نظر با استفاده از پرسشنامه‌های رفتار خوردن، تنظیم شناختی هیجان و مقیاس‌های نظام‌های بازداری/فعال سازی رفتاری جمع آوری شد. نتایج پژوهش نشان داد که تنظیم شناختی هیجان ناسازگار به صورت نسبی رابطه بین سیستم‌های مغزی- رفتاری و رفتارهای خوردن را میانجی‌گری می‌کند. در نهایت مشخص شد، مدل با داده‌های مشاهده شده برازش مطلوب دارد و متغیرهای پیش‌بینی کننده ۵۳ درصد از واریانس رفتارهای خوردن را تبیین می‌کنند. سیستم‌های مغزی-رفتاری و تنظیم شناختی هیجان، نقش مهمی در پیش بینی رفتارهای خوردن افراد دارای اضافه‌وزن و چاقی ایفا می کند که در برنامه‌های پیشگیری و درمانی باید مد نظر قرار گیرند.
 
شیما خواجه وند، دکتر سید عبدالمجید بحرینیان، دکتر مریم نصری، دکتر فاطمه شهابی زاده،
دوره ۱۷، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثریخشی درمان مبتنی بر ذهنی­ سازی و درمان مبتنی بر رابطه والد-کودک بر تنظیم هیجان و رفتارهای خوردن کودکان مضطرب انجام شد. روش پژوهش حاضرنیمه­ آزمایشی، همراه با پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مادران کودکان مضطرب شرکت پالایش نفت شهر بندرعباس در سال ۱۴۰۲ بودند که براساس ملاک های ورود و خروج ۴۵ نفر واجد شرایط ورود به مطالعه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه ازمایش و یک گروه کنترل گمارده شدند. آزمودنی­ها با استفاده از پرسشنامه­ های تنظیم هیجان شیلد و کیکتی (۱۹۹۷)، رفتار خوردن کودکان واردل و همکاران (۲۰۰۱) و مقیاس اضطراب کودکان اسپنس- فرم والدین (۱۹۹۸) در مراحل پیش­ آزمون، پس­ آزمون و پیگیری مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج آزمون تحلیل واریانس نشان داد که تفاوت معناداری بین گروه کنترل با درمان مبتنی بر ذهنی سازی و درمان مبتنی بر رابطه والد-کودک در تنظیم هیجان و رفتارهای خوردن کودکان مضطرب وجود دارد و درمان مبتنی بر ذهنی­ سازی و رابطه والد-کودک منجر به کاهش منفی­ گرایی هیجانی و مشکلات رفتارهای خوردن و افزایش تنظیم هیجانی انطباقی در کودکان مضطرب شده است. نیزدرمان مبتنی بر ذهنی­ سازی موثرتر از درمان مبتنی بر رابطه والد-کودک در تنظیم هیجان کودکان مضطرب است. بنابراین باتوجه به یافته­­ های پژوهش می­ توان نتیجه گرفت که از برنامه­ های درمانی مبتنی بر ذهنی­سازی و رابطه والد-کودک می­ توان به ‌عنوان مداخلات مناسب در جهت بهبود تنظیم هیجان و رفتارهای خوردن در کودکان مضطرب استفاده کرد.

میترا میرجلیلی،
دوره ۱۸، شماره ۱ - ( ۳-۱۴۰۳ )
چکیده

 هدف پژوهش بررسی  اعتیاد به شبکه­ های اجتماعی مجازی با نقش میانجی رفتارهای خوردن آسیب ­زا و تصویر بدنی منفی در ورزشکاران بوده است. روش این پژوهش از نوع طرح همبستگی مبتنی بر تحلیل روابط ساختاری است. نمونه آماری در این پژوهش ۳۰۹ نفر از ورزشکاران شهر تهران در سال ۱۴۰۲ بودند. داده­ های پژوهش به کمک مقیاس اعتیاد به رسانه­ های اجتماعی برگن (۲۰۱۶)، سیاهه ترس از تصویر بدن لیتلتون (۲۰۰۵)، مقیاس وابستگی به تمرین (۲۰۰۲)، و آزمون نگرش به تغذیه (۱۹۸۲) جمع آوری شده­ اند. پرسشنامه ­ها نیز به صورت آنلاین تکمیل شدند. یافته­ ها نشان داد که اعتیاد به شبکه­ های اجتماعی مجازی با نقش واسطه­ ای رفتار­های خوردن آسیب­ زا می­توانند اعتیاد به ورزش را پیش­بینی کنند، اما اعتیاد به شبکه ­های اجتماعی مجازی نتوانست با نقش میانجی­گری تصویر بدنی منفی، اعتیاد به ورزش را پیش بینی کند.  با توجه به نتایج فوق می‌توان اهمیت رفتارهای خوردن آسیب زا در مسیر اعتیاد به شبکه‌های مجازی و اعتیاد به ورزش پی برد که با هدف قرار دادن این مولفه‌ها می‌توان تا به بهبود اعتیاد به ورزش کمک کرد.

اکرم نجفی، دکتر ولی‌اله رمضانی،
دوره ۱۸، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۴۰۳ )
چکیده

هدف پژوهش حاضر پیش‌بینی رفتارهای خوردن ناسالم بر اساس روابط موضوعی و سبک‌های دلبستگی با نقش واسطه‌ای مکانیزم‌های دفاعی بود. پژوهش حاضر یک پژوهش توصیفی-پیمایشی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل دانشجویان دانشگاه علوم و تحقیقات تهران در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۳ بود. داده‌ها با استفاده از پرسشنامه‌های رفتار خوردن داچ (DEBQ)، روابط موضوعی بل، سبک‌های دلبستگی بزرگسالان و مکانیزم‌های دفاعی (DSQ-۴۰) جمع‌آوری و با مدل معادلات ساختاری تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که روابط موضوعی تأثیر مثبت و معناداری بر رفتارهای خوردن ناسالم دارد. مکانیزم‌های رشد یافته به‌طور مستقیم بر رفتارهای خوردن ناسالم تأثیرگذار بودند. دلبستگی ایمن از طریق مکانیزم‌های دفاعی رشد یافته بر رفتارهای  خوردن تأثیر معنادار داشت ولی دلبستگی‌های ناایمن تأثیر معناداری نداشتند. شاخص‌های برازش مدل نشان دادند که مدل نظری پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار است: روابط موضوعی، سبک‌های دلبستگی و مکانیزم‌های دفاعی بر رفتارهای خوردن ناسالم تأثیر دارند و تقویت عوامل مثبت می‌تواند به پیشگیری و کاهش شیوع این رفتارها کمک کند.


صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه پژوهش در سلامت روانشناختی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 |

Designed & Developed by : Yektaweb