۲۷ نتیجه برای شخصیت
بیتا بمانی یزدی، پرویز آزادفلاح، فریبرز باقری،
دوره ۳، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۸۸ )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر تجارب هیجانی بر واکنش های قلبی _عروقی و پاسخ های عضلانی چهره در افراد دارای ریخت شخصیتی D بود. بدین منظور در مرحلۀ اول پژوهش ۴۰۵ نفر از دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی، به شیوه در دسترس انتخاب و پرسشنامۀ الگوی شخصیتی D را تکمیل نمودند، سپس بر اساس نمرات انتهایی توزیع ریخت شخصیتی D، دو گروه ۱۵ نفری از پایین و بالای توزیع انتخاب شدند. در مرحلۀ دوم آزمودنی ها تحت کاربندی آزمایشی قرار گرفتند، به این ترتیب که پس از کار گذاشتن الکترودها بر روی نقاط مختلف دست و صورت، شاخص های EMG عضلات چین دهنده و گونه، PULSE و BVP، ابتدا در حالت پایه و سپس در دو حالت القای هیجانی مختلف (موسیقی شاد و غمگین) اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که افراد با شاخص ریخت D بالا در هنگام تجربۀ هیجانی منفی (غم) در عضلۀ چین دهنده واکنش شدیدتری نشان دادند. در هنگام تجربۀ هیجان مثبت (شادی)، افراد دارای شاخص ریخت D پایین در عضلۀ گونه واکنش شدیدتری نشان دادند. در حالی که واکنش های قلبی _ عروقی در دو گروه، در حالت تجربۀ هیجان های مثبت و منفی تفاوت معناداری نشان نداد.
در مجموع بر اساس نتایج پژوهش حاضر می توان گفت که ریخت شخصیتی D به عنوان عاملی که تجربۀ هیجان منفی را افزایش می دهد در نظر گرفته می شود. همچنین بازداری از ابراز هیجان های منفی، موجب افزایش فعالیت فیزیولوژیک می شود. بنابراین در نظر گرفتن این عامل شخصیتی در راستای سلامت جسمانی قابل توجه است.
صادق تقی¬لو، مهدیه صالحی، امید شکری،
دوره ۴، شماره ۱ - ( ۶-۱۳۸۹ )
چکیده
هدف پژوهش حاضر پیشبینی بهزیستیذهنی با استفاده از متغیرهای برونگرایی، روانرنجورخویی، حل مسئله ساختاری و حل مسئله غیر انطباقی است. از این رو ۵۲۸ نفر از دانشجویان دانشگاههای آزاد اسلامی استان تهران بعد از انتخاب به روش نمونهگیری چند مرحلهای، پرسشنامههای حل مسئله اجتماعی و پنج عامل بزرگ شخصیت و مقیاسهای بهزیستی ذهنی را تکمیل کردند. تحلیل دادهها با استفاده از مدلیابی معادلات ساختاری نشان داد که متغیرهای برونگرایی، روانرنجورخویی، حل مسئله ساختاری و حل مسئله غیر انطباقی در کل ۴۷ درصد از واریانس بهزیستی ذهنی را تبیین میکند. از سوی دیگر نتایج نشان داد برونگرایی به صورت مثبت و روانرنجورخویی و حل مسئله غیر انطباقی به صورت منفی، بهزیستی ذهنی را پیشبینی می کند، روانرنجورخویی متغیر حل مسئله غیر انطباقی را به صورت مثبت و حل مسئله ساختاری را به صورت منفی پیشبینی میکند. برونگرایی علیرغم پیشبینی حل مسئله غیر انطباقی به صورت منفی، حل مسئله منطقی را به صورت معنادار پیش بینی نمیکند. بعلاوه رابطه بین حل مسئله ساختاری و بهزیستی ذهنی نیز معنادار نبود. بر اساس نتایج پژوهش حاضر متغیرهای برونگرایی، روانرنجورخویی و حل مسئله غیر انطباقی نقش بسیار مهم و تعیین کنندهای در تبیین بهزیستی ذهنی دارند.
مرتضی عندلیب کورایم، مجید محمود علیلو،
دوره ۷، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۲ )
چکیده
این پژوهش با هدف پیشبینی اختلال خودبیمار انگاری بر اساس صفات شخصیتی انجام شدهاست. به این منظور تعداد ۲۳۴ نفر از افراد مراجعه کننده به خانههای سلامت شهرداری تهران، به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در پژوهش حاضر، دو پرسشنامهی خودبیمارانگاری اهواز و پرسشنامهی شخصیتی NEO فرم کوتاه بود. نتایج همبستگی نشان داد که خودبیمارانگاری با روانرنجورخویی دارای همبستگی مثبت، و با سازگاری و برونگرایی دارای همبستگی منفی میباشد؛ همچنین این متغیر با دو صفت وجدانی بودن و انعطاف پذیری، هیچگونه ارتباط معناداری نداشت. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که در حالت کلی، صفات شخصیتی قادر به پیشبینی خودبیمارانگاری میباشند، که در این بین فقط سهم دو صفت روانرنجورخویی و سازگاری در پیشبینی خودبیمارانگاری معنادار است.
سهیلا حسینی، محمدنقی فراهانی، بتول رشیدی،
دوره ۷، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۲ )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش و سهم استرس ناباروری، روشهای مقابله با استرس، صفات شخصیت و حمایت اجتماعی، بر سازگاری زناشویی زنان نابارور انجام گرفت. این پژوهش از نوع مطالعات علی پس از وقوع بود. نمونهی پژوهش از بین ۲۰۱ نفر زن نابارور که برای درمان به مرکز تحقیقات بهداشت باروری ولیعصر (عج)، واقع در مجتمع بیمارستانی امام خمینی (ره)، مراجعه میکردند، به صورت در دسترس انتخاب شد. ابزار جمعآوری اطلاعات عبارت بود از؛ سیاههی استرس ناباروری، مقیاس سازگاری زوجی اصلاح شده، مقیاس چند بعدی حمایت اجتماعی ادراک شده، نسخهی کوتاه فهرست مقابله با موقعیتهای استرسزا، و پرسشنامهی شخصیت پنج عاملی گردون. دادهها با استفاده از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تجزیه و تحلیل شد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که در بین متغیرهای مورد بررسی، به ترتیب نگرانیهای ارتباطی، دیگران مهم، برونگرایی، روش مقابلهی هیجانی، نیاز به والد بودن و نگرانیهای جنسی، پیشبینی کنندههای مناسب سازگاری زناشویی هستند. نتایج این پژوهش بر اهمیت عوامل روانی- اجتماعی مؤثر بر سازگاری زناشویی تأکید کردهاست.
پوران صورتی، محمد نقی فراهانی، علیرضا مرادی،
دوره ۷، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۲ )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف مطالعه ی نقش میانجیگر مدیریت رفتار مالی در رابطه ی بین صفات شخصیت و بهزیستی ذهنی انجام شد. از اینرو نمونه ای به حجم ۴۷۹ نفر از کارمندان دانشگاه های واقع در استان گیلان بعد از انتخاب به روش نمونه گیری خوشه ای، پرسشنامه های پنج بزرگ ایرانی (گردون)، مدیریت رفتار مالی و بهزیستی ذهنی را تکمیل نمودند. داده ها پس از گردآوری با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شد. نتایج تحلیل نشان داد، صفات شخصیت در کل ۱۴درصد از واریانس مدیریت رفتار مالی و آن دو با هم (صفات شخصیت و مدیریت رفتار مالی) ۳۲% از واریانس بهزیستی ذهنی را تبیین می کنند. همچنین نتایج نشان داد که از یک سو ضرایب مسیر سه عامل روانرنجورخویی/ ثبات هیجانی، برونگرایی/ شادخویی و وجدان/ فروتنی با بهزیستی ذهنی و در سوی دیگر ضرایب مسیر سه عامل وجدان/ فروتنی، گشودگی/ شایستگی و نرم خویی/ ملاحظه کار با مدیریت رفتار مالی معنادار است. در نهایت نتایج تحلیل نشان داد ضریب مسیر بین مدیریت رفتار مالی و بهزیستی ذهنی معنادار است و مدیریت رفتار مالی رابطه ی بین سه عامل وجدان/ فروتنی، گشودگی/ شایستگی و نرم خویی/ ملاحظه کار و بهزیستی ذهنی را میانجیگری می کند. در کل نتایج پژوهش حاضر نشان داد مدیریت رفتار مالی نقش معناداری در پیشبینی بهزیستی ذهنی ایفا می کند و با توجه به نقش میانجیگر مدیریت رفتار مالی در رابطه ی بین صفات شخصیت و بهزیستی ذهنی میتوان نتیجه گرفت، احتمالاً با آموزش مهارت های مدیریت رفتار مالی به افراد، میتوان تأثیر مثبت صفات شخصیت بر بهزیستی ذهنی را افزایش و تأثیر منفی آن را کاهش داد.
فاطمه ناظمی اردکانی، احمد علی پور، فائزه عابدی جعفری،
دوره ۷، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۲ )
چکیده
این پژوهش با هدف تعیین رابطهی بین ویژگیهای شخصیتی و انگیختگی شناختی با نشانههای اختلال خوردن صورت گرفتهاست. پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود و جامعهی آماری را، افراد مراجعه کننده به کلینیکهای تغذیه مرکز شهر تهران تشکیل میداد، که از میان آنها ۱۰۳ نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزار سنجش شامل پرسشنامهی پنج عامل بزرگ شخصیت، پرسشنامهی برانگیختگی و کاهش ناهماهنگی شناختی و پرسشنامهی سنجش نگرش خوردن بود. تحلیل دادهها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه صورت گرفت. نتایج نشان داد که نشانههای خوردن با روانرنجورخویی و برانگیختگی و انگیختگی شناختی رابطهی معناداری دارند. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد ویژگی تجربهپذیری و انگیختگی شناختی قادر به پیشبینی نشانههای اختلال خوردن است. از لحاظ بالینی اندازهگیری صفات شخصیتی در شناسایی افراد چاق و دارای اضافه وزن که در معرض خطر رفتارهای خوردن نابهنجار میباشند بسیار کمک کننده است. علاوه بر این، نتایج مطالعهی حاضر مطرح بودن برانگیختگی در خصوص بروز رفتارهای تکانهای در شرایط ناهماهنگ و لحاظ کردن کاهش ناهماهنگی در برنامههای درمانی مربوط به رفتار خوردن را پیشنهاد میکند.
شبنم جوانمرد، حمیدرضا عریضی، ابوالقاسم نوری،
دوره ۸، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۳ )
چکیده
هدف پژوهش حاضر در سطح اول بررسی رابطهی سادهی بهزیستی روانی، شخصیت و تعارض کار-خانواده، و بررسی نقش میانجی بهزیستی روانی در رابطه بین این دو متغیر پنهان از طریق روش مدلیابی معادلات ساختاری بود. جامعهی آماری پژوهش شامل کلیهی کارکنان یک شرکت صنعتی در اصفهان بود که از میان آنها ۲۱۷ نفر از طریق نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده پرسشنامهی تعارض کار- خانواده، مقیاس سرزندگی، پرسشنامهی جهتگیری به زندگی و پرسشنامه NEO-FFI (فرم کوتاه) بود. نتایج حاصل از تحلیل دادهها نشان داد که رابطهی ساده بین دو بعد تعارض کار-خانواده، همسازی، وظیفهشناسی، خوشبینی و سرزندگی معنادار بود؛ مدل معادلات ساختاری نیز معنادار بوده و نقش واسطهای خوشبینی و سرزندگی را در رابطهی بین همسازی و وظیفه شناسی از یک سو و ابعاد تعارض کار-خانواده از سوی دیگر تأیید میکند. در واقع این ویژگیهای شخصیتی با تأثیرگذاری بر راهبردهای مقابلهای و دسترسی به منابعِ فرد، سطح خوشبینی و سرزندگی و در نهایت ذخیرهی روانشناختی او را افزایش میدهند. این افزایش به خودی خود، مدیریت بهترِ مسئولیتهای کاری و خانوادگی و در نتیجه کاهش تعارض بین این دو حیطه را در پی دارد.
معصومه السادات سجادی، سید محمدحسین موسوی نسب،
دوره ۸، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۳ )
چکیده
هدف از این پژوهش بررسی نقش مستقیم و غیرمستقم پنج عامل بزرگ شخصیت در پیش بینی ذهن آگاهی و شادکامی ذهنی بود. نمونه ای با۳۰۰ شرکت کننده (۱۶۵دختر، ۱۳۵پسر) از بین دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه شهید باهنر کرمان، به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شد. ابزارهای پژوهش شامل فرم کوتاه پنج عامل شخصیت نئو، پنج وجهی ذهن آگاهی، عاطفه مثبت و منفی و رضایت از زندگی بود. داده ها با استفاده از نرم افزارهای Spss۲۲، Mplus۵ و روش تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد روانرنجورخویی، برونگرایی، سازگاری و وظیفه شناسی با ذهن آگاهی رابطه دارند. همچنین روانرنجورخویی، برونگرایی، گشودهگی به تجربه و وظیفهشناسی با مؤلفه عاطفه مثبت؛ برونگرایی و روانرنجورخویی با مؤلفه عاطفه منفی و روانرنجورخویی، برونگرایی و وظیفه شناسی با مؤلفه رضایت از زندگی شادکامی ذهنی رابطه دارند. همچنین ذهن آگاهی نتوانست هیچ یک از خرده مؤلفه های شادکامی ذهنی را پیش بینی نماید. طبیعی است که به همین دلیل نتوانست نقش واسطه ای بین پنج عامل شخصیت و شادکامی ذهنی ایفا کند. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که عامل های شخصیتی نقش اصلی را پیش بینی ذهن آگاهی و شادکامی ذهنی ایفا می کنند.
وحیده صالح میرحسنی، نیما قربانی، احمد علی پور، ولی الله فرزاد،
دوره ۸، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۳ )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطهای پنج عامل شخصیت در تنظیم رابطه بین استرس ادراکشده و عینی با اضطراب، افسردگی، و علائم جسمانی بود. ۳۹۰ رئیس بانک با روش نمونهگیری خوشهای تک مرحلهای و از دو خوشه بانک دولتی و خصوصی انتخاب شدند و مقیاسهای پنج عامل شخصیت نئو (۱۲۰ آیتمی)، استرس ادراکشده کوهن و همکاران (۱۹۸۳)، استرس عینی (محققساخته)، اضطراب و افسردگی کاستلو و کامری (۱۹۶۷)، علائم جسمانی بارتون (۱۹۹۵)، روی آنها اجرا شد. یافتهها نقش واسطهای سه عامل نورزگرایی، برونگرایی، و وظیفهشناسی را در تنظیم رابطه بین استرس ادراکشده و اضطراب، افسردگی، و علائم جسمانی تأیید کردند. تأثیر استرس عینی ازطریق استرس ادراکشده بود، که این امر بر اهمیت ذهنی استرس تأکید میکند. این یافتهها در سایه تعامل همزمان این سه ریخت (نورزگرایی پایین، همراه با وظیفهشناسی و برونگرایی بالا) در کاهش عوارض استرس موردبحث قرارگرفتند.
سجاد بشرپور، معصومه شفیعی،
دوره ۹، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۴ )
چکیده
در سالهای اخیر علاقه فزایندهای به مطالعه سه صفت تاریک شخصیتی وجود داشته است. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی ویژگیهای روانسنجی نسخه فارسی مقیاس سه صفت تاریک شخصیت در دانشجویان انجام گرفت. کلیه دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی در سال تحصیلی ۹۳-۹۴ جامعه آماری این پژوهش را تشکیل دادند. تعداد ۳۱۰ دانشجو (۱۱۵پسر، ۱۹۴ دختر) به روش نمونهگیری تصادفی چند مرحلهای انتخاب و در پژوهش شرکت کردند. آزمودنیها در محل تحصیل خود و به صورت انفرادی به پرسشنامههای سه صفت تاریک شخصیت، پنج عاملی شخصیت و سلامت عمومی پاسخ دادند. دادههای جمع آوری شده نیز با استفاده از ابزارهای تحلیل عاملی اکتشافی، تحلیل عاملی تأییدی و ضریب همبستگی پیرسون با استفاده از نرم افزارهای spss و لیزرل تحلیل شد. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی ۳ عامل با مقادیر ویژه بیشتر از یک را آشکار کرد که در مجموع ۶۱/۵۴ درصد از واریانس کل را تبیین کردند. شاخصهای تحلیل عاملی تأییدی نیز دلالت بر برازش مطلوب مدل سه عاملی این پرسشنامه داشت. نتایج همبستگی نیز نشان داد که سه عامل تاریک شخصیت همبستگیهای معنیداری با عوامل پرسشنامه پنج عاملی شخصیت و شاخصهای سلامت روانی دارد. ضرایب آلفای کرونباخ خرده مقیاسهای ماکیاولگرایی، سایکوپاتی و خودشیفتگی نیز به ترتیب ۷۵/۰، ۶۸/۰ و ۶۹/۰ بدست آمد. بر اساس نتایج این پژوهش میتوان نتیجه گرفت که فرم کوتاه مقیاس سه صفت تاریک شخصیت از روایی و پایایی نسبتاً خوبی جهت استفاده در نمونههای ایرانی برخوردار است.
مریم بابایی فرد، محمد نقی فراهانی، هادی هاشمی رزینی،
دوره ۹، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۴ )
چکیده
هدف پژوهش حاضر شناسایی عاملها و قلمروهای مدل پنج عامل بزرگ شخصیت درافراد دارای صفت مرزی و صفت اسکیزوتایپال بود.
تعداد ۱۹۰ نفر از دانشجویان دانشگاه خوارزمی به روش تصادفی خوشهای انتخاب و سه پرسشنامهی پنج عامل شخصیت، پرسشنامه
اختلال شخصیت مرزی و نسخهی کوتاه پرسشنامهی اختلال شخصیت اسکیزوتایپال را تکمیل کردند. شرکتکنندگان بر اساس
نقطه برش پرسشنامهها به ۴ گروه دارای صفت مرزی بالا، صفت مرزی پایین، صفت اسکیزوتایپال بالا و صفت اسکیزوتایپال پایین تقسیمبندی شدند. همچنین بعد از مشخص شدن نتایج طبقه بندی تابع تشخیص برای دو گروه مرزی و اسکیزوتایپال، افرادی که در تابع، مرزی واقعی و اسکیزوتایپال واقعی تشخیص داده شدند ، به ۲ گروه مرزی متعارف و اسکیزوتایپال متعارف تقسیم بند ی شدند. داده ها با استفاده از روش آنالیز تشخیصی تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد که هم عاملها و هم قلمروهای مدل پنج عامل در صفت مرزی از غیر مرزی، صفت اسکیزوتایپال از غیر اسکیزوتایپال و صفت
مرزی از اسکیزوتایپال نقش تشخیصدهنده داشتند. در سطح عاملها، گشودگی به تجربه و برونگرایی و در سطح قلمروها جمعگرایی، نظم و ترتیب، آرامش و سازماندهی به ترتیب بهترین عوامل متمایزکنندهی دو گروه مرزی متعارف و اسکیزوتایپال متعارف بودند.
فرزانه بیات، لیلا بیات،
دوره ۹، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۴ )
چکیده
هدف این مطالعه پیش بینی سوء مصرف مواد براساس ویژگی های شخصیتی، ناگویی هیجانی، سبک دلبستگی و سیستم های مغزی رفتاری است. دریک نمونه ۳۴۵نفری از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی اندیمشک که به روش نمونه گیری تصادفی مرحله ای انتخاب شده بودند، مدل مسیر سوء مصرف مواد بررسی شد. از شرکتکنندگان خواسته شد تا به پنج پرسشنامه، شامل مقیاس استعداد اعتیاد، مقیاس سیستم بازداری/ فعالساز رفتاری، پرسشنامه شخصیت نئو، مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو، مقیاس سبک دلبستگی بزرگسالان پاسخ دهد. نتایج نشان دادکه توان پیش بینی متغیر سیستم بازداری- فعال سازی رفتاری، با ورود هر یک از متغیرهای میانجی نسبت به مرحلهای به تنهایی وارد شده بود، کاهش یافت. این پدیده نشانگر نقش واسطهگری روان رنجورخویی، برونگرایی، توافق پذیری، مسئولیت پذیری، سبک های دلبستگی برناگویی هیجانی و ناگویی هیجانی برای بازداری- فعالسازی رفتاری و گرایش به سوءمصرف مواد است. سیستم فعالسازی رفتاری موجب کاهش گرایش به مصرف مواد می شود و سیستم بازدارندهی رفتاری خطر مصرف مواد را افزایش می دهد. روان رنجورخویی، سبک دلبستگی دوسوگرا ، سبک دلبستگی اجتنابی پو ناگویی هیجانی مکانیسم هایی هستند که اثر سیستم های بازداری یا فعال سازی رفتاری را در گرایش به مصرف مواد کم یا زیاد میکنند.
مهدی ایمانی، مهرداد پورشهبازی،
دوره ۱۰، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۵ )
چکیده
پژوهش حاضر نقش احتمالی سه مؤلفۀ انعطافپذیری روانشناختی(پذیرش و عمل، ارزشها و گسلششناختی) را در پیشبینی اختلال شخصیت مرزی مورد بررسی قرار داده است. برای این کار ۱۳۱ نفر از دانشجویان دانشگاه شیراز به صورت نمونهگیری در دسترس انتخاب شد و پرسشنامههای پژوهش را تکمیل نمودند. این پرسشنامهها شامل پرسشنامۀ تشخیصی شخصیت- ویراست چهارم، پرسشنامۀ پذیرش و عمل- ویرایش دوم، زندگی ارزشمحور و گسلششناختی بودند. همبستگی معناداری بین مؤلفههای انعطافپذیری روانشناختی با اختلال شخصیت مرزی مشاهده شد. بر اساس یافتههای حاصل از این پژوهش میتوان گفت که مؤلفه پذیرش و عمل ۴۵٪ از واریانس اختلال شخصیت مرزی را تبیین میکند (۰۱/۰>p). بنابراین اجتنابتجربهای(فقدان پذیرش) مؤلفه مهمی در پیشبینی اختلال شخصیت مرزی است و باید به عنوان یکی از اهداف اصلی درمانی در افراد با اختلال شخصیت مرزی، مورد توجه قرار بگیرد.
محمد رضا لطفی، قاسم آهی، ایمان صفایی،
دوره ۱۱، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۶ )
چکیده
امروزه از اینترنت و شبکههای اجتماعی استفادههای فراوان و بعضاً بیمارگونی میشود؛ لذا این پژوهش با هدف بررسی نقش ویژگیهای شخصیت مرزی و حساسیت به طرد در پیشبینی عضویت در شبکههای اجتماعی انجام شد. در یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی، از بین دبیران مقطع متوسطۀ شهرستان خوسف استان خراسان جنوبی که تعداد آنها ۲۰۰ نفر، (۱۱۱ نفر زن، ۸۹ نفر مرد) بود با روش سرشماری، ۱۸۲ نفر انتخاب شدند که با مقیاس شخصیت مرزی، پرسشنامۀ حساسیت به طرد و پرسشنامه شبکههای اجتماعی پاسخ دادند. برای آزمون فرضیههای پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره استفاده شد. یافتهها نشان داد که حساسیت به طرد و ویژگیهای شخصیت مرزی، در پیشبینی عضویت در شبکههای اجتماعی نقش دارد و این دو متغیر ۲۷درصد از واریانس عضویت در شبکههای اجتماعی را تبیین مینمایند. به نظر میرسد داشتن ویژگی شخصیت مرزی و حساسیت به طرد در روابط بین فردی واقعی از عوامل اثرگذار در گرایش به استفاده بیشتر و اجبارگونه از شبکه های اجتماعی است.
فرزاد قادری، محمدباقر کجباف، مژگان شکرالهی،
دوره ۱۱، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۶ )
چکیده
هدف پژوهش بررسی روابط ساختاری فضیلتهای شخصیتی، اصالت شخصیت و اقدام برای رشد شخصی با کسب خرد در دانشجویان بود. بدینمنظور با طرح یک مدل ساختاری فرضی که بیانگر شبکهای از ارتباطات مستقیم و غیرمستقیم بین توانمندیهای منش، اصالت شخصیت و اقدام برای رشد شخصی با میزان خرد بود، تعداد ۲۰۰ نفر از دانشجویان دانشگاه اصفهان (۱۰۱ نفر پسر و ۹۹ نفر دختر) به شیوۀ نمونهگیری دردسترس، انتخاب و با مقیاسهای خرد (آردلت، ۲۰۰۳)، ارزشهای فعال در عمل- نسخۀ کوتاه ۷۲سؤالی، اصالت شخصیت (وود و همکاران، ۲۰۰۸) و اقدام برای رشد شخصی (رابیتیشک،۱۹۹۸) ارزیابی شدند. تحلیل معادلات ساختاری نشان داد بین مؤلفههای فضایل و توانمندیهای منش، اصالت شخصیت و اقدام برای رشد شخصی با میزان خرد در دانشجویان، رابطۀ مثبت و معنیداری وجود دارد. نتایج همچنین نشان داد که مؤلفههای فضیلتهای شخصیتی، اصالت شخصیت و اقدام برای رشد شخصی روابط معناداری باهم دارند. یافتهها از برازندگی مناسب ساختار فرضی متغیرهای پژوهش حمایت کرد. یافتههای پژوهش حاضر علاوهبر تلویحات کاربردی، چارچوب مفیدی را در شناسایی مؤلفههایی در روند کسب و رشد خرد در دانشجویان فراهم میکند.
داود تقوایی، محمد مهدی جهانگیری، مهسا بیات،
دوره ۱۲، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۷ )
چکیده
اهدای عضو، دادن یک عضو به شخصی دیگر است که نیاز به پیوند دارد. هدف از پژوهش حاضر، مقایسهی ویژگیهای شخصیتی، هوش معنوی و اضطراب مرگ در افراد دارای کارت اهدای عضو و افراد بدون کارت اهدای عضو بود. طرح پژوهش علّیمقایسهای بود. با بهرهگیری از روش نمونهگیری گلولهبرفی، تعداد ۱۴۸ نفر از افراد دارای کارت اهدای عضو، بهعنوان گروه ملاک، با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس و تعداد ۱۵۰ نفر بهعنوان گروه همتا با توجه ملاکهای پژوهش انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامههای پنجعاملی شخصیت نئو، هوش معنوی کینگ و اضطراب مرگ تمپلر استفاده شد. دادههای پژوهش با آزمونهای آماری تی مستقل و تحلیل واریانس چندمتغیره و رگرسیون لجستیک واکاوی شد. نتایج نشان داد بین دو گروه در ویژگیهای شخصیتی، هوش معنوی و اضطراب مرگ تفاوت معناداری وجود دارد. از بین مؤلفههای ویژگی شخصیتی، افراد دارای کارت اهدای عضو در مؤلفهی توافقپذیری نمرهی بالاتری به دست آوردند؛ همچنین، در مقیاس هوش معنوی نیز افراد دارای کارت اهدای عضو نمرات بیشتری را کسب کردند. افراد فاقد کارت اهدای عضو، نمرات بالاتری را در اضطراب مرگ کسب نمودند. با توجه به یافتههای پژوهش و با آگاهی از عوامل روانشناختی، نهتنها میتوان گامهای مؤثری در خصوص افزایش و تداوم تمایل افراد برای ثبتنام و دریافت کارت اهدای عضو برداشت، بلکه میتوان از تقاضاهای انصراف و عودت این کارتها نیز کاست.
مژگان آگاه هریس، ناهید رمضانی، ایمان رفیع منزلت،
دوره ۱۲، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۷ )
چکیده
پسوریازیس، بیماری مزمن و التهابی پوستی است که عوامل روانشناختی در ایجاد و تداوم آن دخالت دارند. این پژوهش با هدف مقایسهی ویژگیهای شخصیتی و ادراک کنترل اضطراب در افراد با و بدون پسوریازیس انجام شد. طرح پژوهشی علّیمقایسهای بود و با نمونهگیری در دسترس، تعداد ۲۶۰ نفر انتخاب و در دو گروه با و بدون پسوریازیس جایگزین شدند. تمامی شرکتکنندگان به پرسشنامههای پنجعاملی نئو، ادراک کنترل اضطراب و اطلاعات جمعیتشناختی پاسخ دادند. یافتهها نشان داد در ویژگی شخصیتی گشودگی به تجربه، نمرهی افراد با پسوریازیس، از گروه عادی کمتر است؛ ولی در دیگر ویژگیهای شخصیتی، تفاوت معنیداری مشاهده نشد. از لحاظ ادراک کنترل اضطراب در همهی خردهمقیاسها، تفاوت دو گروه معنیدار بود و نمرهی افراد با پسوریازیس کمتر بود. بر این اساس به نظر میرسد سوگیری در ادراک کنترل اضطراب و گشودگی به تجربه در شکلگیری و تداوم پسوریازیس نقش جدی داشته باشند.
محمد نقی فراهانی، حمید خانی پور،
دوره ۱۲، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۷ )
چکیده
فرهنگ به صورت های مختلفی روی پدیده های روانشناختی اثرگذار است. در این مقاله، ابتدا چهارچوبی کلی برای بررسی رابطه فرهنگ و شخصیت ارائه شده است، سپس گزارش چهار مطالعه بین فرهنگی در این چهارچوب ارائه شده است. به نظر می رسد فرهنگ ایرانی روی طبقه بندی صفات شخصیت و فرایندهای روانشناختی موثر در مقابله با استرس و سلامت روانی اثرگذار است. رابطه عواطف مثبت و منفی با سلامت روانی در فرهنگ ایرانی با فرهنگ سوئدی متفاوت است. در فرهنگ ایرانی، عواطف مثبت و منفی به یک میزان روی سلامت روانی اثرگذارند؛ ولی در فرهنگ سوئدی عواطف مثبت نقش بیشتری روی سلامت روانی دارد. دانشجویان ایرانی برای مقابله با استرس بیشتر از فرایندهای اولیه و دانشجویان سوئدی از فرایندهای ثانویه استفاده میکنند ولی استرس تحصیلی در دانشجویان ایرانی کمتر از دانشجویان سوئدی است. میتوان نتیجه گیری کرد که ویژگی های شخصیتی، تجربه استرس و مقابله با استرس در دو فرهنگ ایران و سوئد به رغم شباهت کلی، یک سری تفاوت ها نیز دارد. از این روی سیاست گذاری ها در سطح عمومی و تدوین برنامه های تغییر رفتار در سطح هر کشور باید متاثر از شباهت ها و تفاوت های فرهنگی باشد
حامد کاشانکی، فاطمه دهقانی آرانی، طیبه فردوسی،
دوره ۱۲، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۷ )
چکیده
سرطان میتواند زمینه ساز مشکلات روانی متعددی باشد. تاکنون در اغلب پژوهش های حوزه روانشناسی سلامت، به رخدادهای بعد از ابتلا به سرطان پرداخته شده است؛ اما پژوهش حاضر با هدف فهم فرایندهای طبیعی و کژکار شخصیتی که احتمالاً در سرطان نقش دارند، انجام شده است. این پژوهش با روش مورد پژوهی بالینی براساس الگوی زیستی روانی اجتماعی سلامت و مدل پویشی از شخصیت انجام شده است. با استفاده از آزمون ارزیابی شدلر و وستن یا آزمون سوآپ (SWAP)، شخصیت بیمار و الگوهای شخصیتی طبیعی و کژکار احتمالی اثرگذار در سرطان در بیمار ارزیابی شده است. نتایج آزمون سواپ با نیمرخ ویژگیهای طبیعی و کژکار شخصیتی این بیمار همخوان بود. به عبارتی دیگر، الگوی اختلال شخصیت وسواسی- اجباری، و اختلال شخصیت وابسته در این بیمار با خودشناسی پایین، خودشیفتگی بالا، ماکیاولیسم پایین، ضد اجتماعی پایین، ارزشخود پایین، ساختارگرایی بالا، سرکوب بالا، بهوشیاری و شفقت خود پایین و جامعهپسندی بالا هماهنگ بود. یافته های این پژوهش مدلی جدید از ویژگیهای شخصیتی همبسته با سرطان خون ارائه داده است. شناسایی وبرنامهریزی برای مدیریت اثرات این ویژگی های شخصیتی میتواند غنای برنامه های رواندرمانی را برای بیماران با سرطان خون بالا ببرد و راهبردهای روانشناختی را برای افزایش متابعت درمانی در این گروه از افراد به دست دهد.
شاهرخ مکوند حسینی، فاطمه آذرفر، پرویز صباحی،
دوره ۱۳، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۸ )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی اجرای گروهی فنون رفتار درمانی دیالکتیکی به صورت کوتاه مدت بر کیفیت زندگی نوجوانان دختر دارای علایم اختلال شخصیت مرزی بود. در یک طرح نیمه آزمایشی پس از غربالگری ، از میان افراد حائز شرایط و۵۴ نفرحاضر به شرکت در پژوهش شدند که بر اساس سطح نمره به روش تصادفی ساده به دو گروه مساوی تقسیم شدند، گروه آزمایش رفتار درمانی دیالکتیکی را به شیوه گروهی فشرده( طی ۱۲ جلسه دو ساعته ، هفته ای ۳ بار) دریافت کردند، در حالیکه گروه کنترل درمانی دریافت نداشتند. شرکت کنندگان مقیاس کیفیت زندگی را در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پی گیری تکمیل کردند. داده های بدست با آزمون تحلیل واریانس چند متغیری تحلیل شد. نتایج تفاوت های معناداری را میان دو گروه در پس آزمون برای میانگین مولفه های: ۱- عملکرد جسمی(۰,۰۰۳) ۲- محدودیت نقش/هیجانی(۰.۰۴۲)۳- انرژ ی/ خستگی(۰.۰۰۱)۴- بهزیستی هیجانی(۰.۰۰۱)۵- عملکرد اجتماعی(۰.۰۰۳) ۶- درد(۰.۰۰۱) ۷- سلامت عمومی(۰.۰۰۱) و نیز نمره کل کیفیت زندگی(۰,۰۰۳) نشان داد. در پیگیری ۴ ماهه نیز این نتایج در مولفه های عملکرد جسمی(۰.۰۱۳)، عملکرد اجتماعی(۰.۰۳۰)، شاخص کل کیفیت(۰.۰۴۹) زندگی پایدار بودند.