19 نتیجه برای نوجوان
شیدا دیبائی، مسعود جان بزرگی، مسعود عارف نظری،
دوره 3، شماره 1 - ( 3-1388 )
چکیده
پژوهش حاضر به بررسی ارتباط دوسوگرایی و کنترل هیجانی مادران و اضطراب کودکان و نوجوانان مبتلا به سرطان و نقش تعدیلکنندگی جنس کودکان پرداخته است. این پژوهش از نوع مطالعات همبستگی است و جامعه مورد نظر شامل کودکان و نوجوانان 8 تا 17 ساله مبتلا به سرطان میباشد (بستری و غیر بستری) که به بیمارستانهای تخصصی کودکان (6 بیمارستان) در شهر تهران، از آبان 87 تا خرداد 88 مراجعه نمودهاند و همگی در مرحله فعال درمانی قرار داشتند. روش نمونهگیری بر اساس نمونه در دسترس است که تعداد 102 کودک و نوجوان (56 پسر و 46 دختر) و مادرهایشان حاضر به همکاری شدند. در این پژوهش از «پرسشنامه کنترل هیجانی» و «پرسشنامه دو سوگرایی در ابرازگری هیجانی» برای مادران و «مقیاس تجدید نظر شده اضطراب آشکار کودکان و نوجوانان» برای کودکان و نوجوانان، استفاده شده است. تحلیل دادهها نشان داد، کودکانی که مادرانشان دو سوگرایی هیجانی بیشتری داشتند، اضطراب بیشتری نشان دادند. اما رابطه معناداری بین کنترل هیجانی مادر و اضطراب کودک مشاهده نشد. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که دو سوگرایی و کنترل هیجانی مادر تغییرات اضطراب کودک را تبیین نمیکنند؛ اما جنس کودک مبتلا به سرطان در رابطه بین اضطراب کودک و دوسوگرایی و کنترل هیجانی مادر نقش تعدیلکننده دارد. به نظر میرسد، جنس کودک در رابطه دو سوگرایی و کنترل هیجانی مادر با اضطراب کودک، در کمیت و کیفیت حمایت عاطفی که کودک درک میکند، اثر میگذارد و این احتمالا منجر به نوع سازگاری کودک با سرطان و اضطراب زیاد یا کم میشود.
علیرضا مرادی، الهه بی غم، ولی ا... رمضانی، فریدون یاریاری،
دوره 3، شماره 3 - ( 9-1388 )
چکیده
هدف این پژوهش بررسی کلیگویی حافظه شرح حال در نوجوانان پسر افسرده، افسرده دارای سوء مصرف مواد و سالم بود. نمونه مورد بررسی 76 نفر (25 نفر با تشخیص افسردگی، 25 نفر افسرده دارای اختلال سوءمصرف مواد و 26 نفر سالم عادی) از نوجوانان کرمانشاه بودند. هر سه گروه در متغییرهای سن، جنس، میزان تحصیلات، وضعیت تأهل، همتا شدند. برای ارزیابی حافظه شرح حال از آزمون حافظه شرح حال (AMT) ویلیامز و برادبنت(1986) بهره گرفته شد. در تجزیه و تحلیل دادهها، از شاخص آماری مانویتنی استفاده گردید. یافتههای پژوهش نشان داد که: نوجوانان افسرده، در مقایسه با گروه کنترل (افراد سالم) در بازیابی حافظه شرح حال، میزان کلی گویی بیشتری دارند. نوجوانان افسرده دارای سوء مصرف مواد، نسبت به نوجوانان سالم، از لحاظ میزان کلی گویی حافظه شرح نمرات بیشتری کسب کردند. میزان کلیگویی حافظه شرححال نوجوانان و جوانان افسرده بالاتر از نوجوانان افسرده دارای سوء مصرف مواد است.
حسن شفیعی، علیرضا آقایوسفی،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1391 )
چکیده
پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر نوروزگرایی بر پردازش اطلاعات چهره های هیجانی در نوجوانان انجام شد. آزمودنی ها (30 نورزگرای بالا و 30 نورزگرای پایین) براساس نمرات بعد شخصیتی نوروزگرایی در پرسشنامه شخصیت نوجوانان آیزنک (JEPQ) و انجام یک مصاحبه بالینی نیمه ساختار یافته برگزیده شدند و سپس نسخه تصویری تکلیف رایانه ای دات پروب اصلاح شده روی آنها اجرا گردید. از تحلیل واریانس مختلط برای تحلیل نتایج استفاده گردید. نتایج این پژوهش نشان داد که نوجوانان نوروزگرای بالا نسبت به چهره هیجانی خشمگین گوش بزنگی توجهی نشان می دهند در حالی که نوجوانان نوروزگرای پایین نسبت به چهره هیجانی خشمگین اجتناب توجهی نشان می دهند. نتایج این پژوهش نشان داد که صفت شخصیتی نوروزگرایی در نوجوانان می تواند باعث ایجاد سوگیری توجه نسبت به چهره های هیجانی گردد.
مهرداد اکبری، حسین زارع،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1391 )
چکیده
نوجوانی یکی از چالش انگیزترین دوره¬های رشد زندگی انسان است. تجربه¬های شخصی، زیستی و روان¬شناختی تغییرات گسترده¬ای را در این دوره به وجود می¬آورند و طی این تغییرات، افراد محرک های رفتاری و هیجانی جدید و متفاوتی را برای زندگی بزرگسالی خود کشف می¬کنند. هدف اصلی این مطالعه تعیین ارتباط بین هیجان طلبی، سبک¬های تصمیم¬گیری با رفتارهای مخاطره¬جویانه نوجوانان شهرستان دزفول بود. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. 450 دانش¬آموز دبیرستانی شهر دزفول به شیوه تصادفی چند مرحله¬ای انتخاب شدند. در این مطالعه از مقیاس سنجش رفتارهای پرخطر، مقیاس هیجان طلبی زاکرمن ( فرم 40 سؤالی) و پرسشنامه سبک¬های تصمیم¬گیری عمومی استفاده شد. نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که رفتار مخاطره جویانه با نمره کلی هیجان طلبی و زیر مقیاس¬های آن رابطه مثبت معنی¬دار و با سبک¬های تصمیم گیری شهودی و وابسته رابطه مثبت و با سبک تصمیم گیری منطقی رابطه منفی داشت. همچنین سبک¬های تصمیم¬گیری شهودی و فوری با هیجان طلبی همبستگی مثبت و سبک منطقی همبستگی منفی داشت. نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان داد که هیجان طلبی، تصمیم¬گیری، جنسیت و سن در مجموع 40% از تغییرات واریانس رفتار مخاطره¬جویانه را تبیین می¬کنند.
خدابخش احمدی، زهرا اخوی، هادی عبدالملکی،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1391 )
چکیده
با توجه به امکان تأثیر آسیبزای فضاهای مجازی از جمله چترومها برای نوجوانان، شناسایی ویژگیهای شخصیتی پیشبینیکننده، میتواند در توجه به گروه های پرخطر و اقدامات پیشگیرانه در این زمینه سودمند باشد. بر این اساس هدف پژوهش حاضر شناخت نقش ویژگیهای شخصیتی در دوستیهای اینترنتی است. در این پژوهش توصیفی و همبستگی، تعداد 4000 نفر از دانشآموزان دبیرستانهای سراسر کشور(ایران) به روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب و با استفاده از پرسشنامه: ویژگیهای شخصیتی (NEO) و میزان و چگونگی استفاده از اینترنت و چت مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که دختران بیش از پسران از چت استفاده میکنند. میزان دوستی اینترنتی، چت و چت مخفیانه با ویژگیهای شخصیتی روانرنجوری و توافق رابطه منفی و با ویژگی شخصیتی برونگرایی، گشودگی به تجربه و وظیفهشناسی رابطه مثبت و معنیدار دارد. با توجه به رابطه مثبت میزان مثبت چت با ویژگی شخصیتی برونگرایی و گشودگی به تجربه میتوان گفت ارتباط مجازی مثل چترومها جبرانکننده ارتباطات واقعی میشوند.
محمدعلی کلهر، مختار آوا گوهر،
دوره 8، شماره 1 - ( 3-1393 )
چکیده
هدف از انجام این پژوهش بررسی میزان اثربخشی آموزش مهارتهای زندگی در کاهش رفتار پرخاشگرانه نوجوانان در ایران (کرج) بود. نمونهی پژوهش شامل400 نفر از دانش آموزان دختر و پسر مدارس دورهی راهنمایی بود که در مرحلهی پیشآزمون به پرسشنامهی مهارت زندگی پرخاشگری پاسخ دادند و بر اساس میانگین نمرهی آزمونها، به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل 200 نفری (100 دختر و 100 پسر) تقسیم شدند. پس از اجرای ده جلسه کلاسهای آموزشی مهارتهای زندگی برای گروه آزمایش، هر دو گروه مجدداً توسط همان دو پرسشنامه ارزیابی شدند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که افزایش سطح مهارت زندگی موجب کاهش پرخاشگری شدهاست. جهت بررسی ماندگاری تأثیر آموزش، به فاصلهی دو دورهی شش ماهه، تعداد 30 نفر از نمونهی آزمایش با نمرهی بالا و30 نفر با نمرهی پایین مجدداً مورد بررسی قرار گرفتند که نتایج نشان داد در شش ماه اول، میانگین گروهها پایین آمده اما در نقطهی مورد قبول از لحاظ آماری و روانشناختی قرار دارد ولی گروه ضعیف افت شدیدتری داشتهاند. در شش ماه دوم، گروه ضعیف در پنج جلسهی آموزشی مجدد شرکت کردند که این برنامه موجب شد سطح مهارتهای زندگی در آنها بالا رفته و در مقایسه با گروه قوی، پرخاشگری در این گروه به میزان قابل قبولی کاسته شود و در پایان از گروه قوی میانگین پایینتری داشته باشند. بنابراین با تکرار دفعات آموزش با فاصلهی زمانی، میزان تسلط و آگاهی مهارتهای زندگی افزایش و مقدار پرخاشگری کاهش بیشتر و پایدارتری نسبت به قبل داشت.
معصومه پوربافرانی، عذرا اعتمادی، رضوان السادات جزایری،
دوره 8، شماره 2 - ( 6-1393 )
چکیده
پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر آموزش مهارتفرزند پروری قاطعانه به مادران بر کاهش تعارض دختران با مادران و افزایش سلامت روان دختران نوجوان انجام شد. این تحقیق، شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعهی آماری این پژوهش را دانش آموزان دختر پایه دوم و سوم راهنمایی شهرستان نائین و مادران آنها تشکیل میداد. 30 نفر از مادرانی که دخترانشان تعارض بیشتری با آنها گزارش کردهبودند، انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. پرسشنامهی سلامت عمومی توسط دختران نوجوان هر دو گروه تکمیل شد.گروه آزمایش به مدت 7 جلسه تحت آموزش مهارت فرزند پروری قاطعانه قرار گرفت. در پایان از دختران هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. تجزیه و تحلیل دادههای بهدست آمده از اجرایدو پرسشنامهی سلامت عمومی و راهبردهای حل تعارض بااستفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد، بین دختران نوجوان گروه آزمایش و گواه در متغیرهای وابسته (تعارض دختر با مادر و سلامت روان دختر) و همهی خرده مقیاسهای آنها تفاوت معناداری وجود دارد. نتایج این پژوهش بر حمایت از مداخلات مبتنی بر بهبود مهارتهای فرزند پروری بر کاهش تعارض دختران با مادران و افزایش سلامت روان دختران نوجوان افزود.
حمید پورشریفی، زینب خانجانی، جلیل باباپور، منصور بیرامی، تورج هاشمی، بهزاد شالچی،
دوره 8، شماره 4 - ( 12-1393 )
چکیده
در پژوهش حاضر به روابط ساختاری محیط خانواده، موقعیت اقتصادی ـ اجتماعی و راهبردهای شناختی تنظیم عاطفی با نشانگان درونیسازی و برونیسازی در میان نوجوانان پرداخته شده است. نمونه آماری این مطالعه را 1647 نفر نوجوان شاغل به تحصیل 18-15 ساله شــهرستان تبریز (840 نفر دختر و 807 نفر پسر) که با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند، تشکیل میدهد. نوجوانان با تکمیل مقیاس محیط خانواده (FES)، پرسشنامه راهبردهای شناختی تنظیم عاطفی (ICARUS) و فرم خودسنجی نوجوان (YSR) از فرمهای سن مدرسه مبتنی بر تجربه آخنباخ (ASEBA)، در پژوهش حاضر شرکت نمودند. شاخص های RMR, RMSEA, CFI, AGFI, GFI, X2, X2/df به منظور بررسی برازش مدل پیشنهادی با دادههای گردآوری شده محاسبه گردیدهاند. یافتههای حاصل از پژوهش حاضر حکایت از آن دارند، مدل پیشنهادی از برازش مطلوبی با دادهها برخوردار بوده و میتوان از متغیرهای محیط خانواده، موقعیت اقتصادی ـ اجتماعی به منظور تبیین نشانگان درونیسازی و برونیسازی استفاده کرد. علاوه بر این، مقایسه مدلها در دو گروه دختر و پسر گویای آن است، مدل پیشنهادی در نمونه دختران از برازش مطلوبتری برخوردار میباشد.
نسرین قره خانلو، فرشاد محسن زاده،
دوره 9، شماره 1 - ( 3-1394 )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر مقایسهی افسردگی، پرخاشگری و عزّتنفس بین فرزندان والدین پرتعارض و کمتعارض بوده است. جامعهی آماری این پژوهش، تمام دانشآموزان دختر شهرستان بهار در مقطع دبیرستان بود. نمونهگیری به صورت خوشهای چند مرحلهای انجام شد. پرسشنامهها توسط230 نفر(گروه فرزندان والدین پرتعارض 85 نفر و گروه فرزندان والدین کمتعارض 125نفر) پاسخ داده شد. برای سنجش متغیرهای مورد مطالعه از مقیاس ادراک فرزندان از تعارضات بینوالدینی(CPIC)، مقیاس افسردگی اصلاح شده، مقیاس خصومت و مقیاس عزّت نفس حوزههای خاص هیر استفاده شد. آزمون فرضیات پژوهش از طریق آزمون تحلیل واریانس چندمتغیری صورت گرفت. نتایج نشان داد که فرزندان والدین پرتعارض نسبت به فرزندان والدین کمتعارض، افسردگی و پرخاشگری بیشتر و عزّتنفس کمتری دارند. در مجموع، یافتههای پژوهش حاکی از این هستند که سبک حل تعارض توسط والدین، پیامدهایی منفی برای سلامت روانی فرزندان دربردارد. نهایتاً، تلویحات یافتهها برای مشاوران و روانشناسان مورد بحث قرار گرفته است.
مریم عظیمی، ربابه نوری، شهرام محمدخانی،
دوره 10، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده
چکیده
هدف پژوهش حاضر مقایسه نظمجویی شناختی هیجان، سلامت عمومی، شیوه حلمسئله و عملکرد تحصیلی در دختران نوجوان والدین معتاد و والدین غیرمعتاد بود. روش پژوهش علّی- مقایسهای و جامعه آماری کلیه دانشآموزان متوسطه دختر والدین معتاد و غیرمعتاد ناحیه 3 کرج بود. بوسیله نمونهگیری در دسترس120 دانشآموز که60 نفر آنها والدین معتاد و60 نفر غیرمعتاد بود انتخاب شدند. دو گروه مورد همتاسازی قرار گرفتند. دو گروه شرکتکننده سه پرسشنامه نظمجویی شناختی هیجان، سلامت عمومی و شیوهی حلمسئله را تکمیل کردند. برای تحلیل دادهها از آزمون t گروههای مستقل و تحلیل واریانس چند متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که دختران والدین معتاد در راهبرد ملامت دیگران و نوجوانان والدین غیرمعتاد در راهبردهای دیدگاهگیری، ارزیابی مجدد مثبت، تمرکز مجدد مثبت، تمرکز مجدد بر برنامهریزی از راهبردهای تنظیم شناختی هیجان نمره بیشتری کسب کردند. نوجوانان والدین غیرمعتاد در زمینه اجتماعی و نوجوانان والدین معتاد در زمینه جسمانی، اضطراب و افسردگی نسبت به نوجوانان والدین غیرمعتاد نمرهی بیشتری کسب کردند. نوجوانان والدین معتاد در زمینه کنترل شخصی و نوجوانان والدین غیرمعتاد در زمینهی اجتنابی از شیوهی حلمسئله نمره بیشتری کسب کردند. از نظر عملکرد تحصیلی معدّل نوجوانان والدین معتاد پایینتر بود.
محمد صادق زمانی زارچی، مسعود غلامعلی لواسانی، جواد اژه ای، علی حسین زاده اسکویی، سحر صمدی کاشان،
دوره 12، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
طلاق، یک واقعیت در زندگی بسیاری از افراد در سرتاسر دنیاست. این پدیده به طرق گوناگون، زندگی افراد را تحتتأثیر خود قرار میدهد و سرمنشأ تحولات پیچیدهی عاطفی، شناختی و فیزیکی در نظام خانواده و بهویژه نزد فرزندان است. در این راستا این تحقیق با هدف بررسی تجربهی زیستهی فرزندان طلاق در زمینهی تجارب هیجانی آنان انجام گرفته است. پژوهش حاضر کیفی بوده و طرح آن از نوع پدیدارشناسی است. بههمین منظور 17 نفر از نوجوانان پسر و دختر 12-18سالهای که جدایی والدینشان را تجربه کرده بودند، به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شده و با استفاده از مصاحبههای نیمهساختاریافته و اکتشافی مورد مطالعه قرار گرفتند. لازم به ذکر است که نمونهگیری تا زمان اشباع دادهها ادامه یافته است. بهمنظور تجزیهوتحلیل دادهها، ابتدا دادهها ثبت و کدگذاری شده و سپس با استفاده از روش کلایزی مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. نتایج این مطالعه بهوسیلهی سه زیرمضمون که نشاندهندهی تجارب زیستهی مشارکتکنندگان بود، به نمایش گذاشته شد. این زیرمضمونها بهترتیب شامل خشم و تنفر، ترس و احساس بیپناهی بوده و هریک بهصورت مجزا، مؤلفهها و واحدهای معنایی حمایتکننده دارند. آنچه از نتایج این تحقیق برمیآید این است که فرزندان طلاق هیجاناتی را تجربه میکنند که در مواردی میتواند بهزیستی و سلامت روانشان را تحتالشعاع قرار دهد. نتایج بهدستآمده بر لزوم تبیین عمیقتر تجارب زیستهی این افراد توسط روانشناسان و مددکاران و ارائهی مداخلات درمانی مبتنی بر مضامینِ برآمده از مطالعهی حاضر، با تمرکز بر بهبود وضعیت هیجانی آنان تأکید دارد.
شاهرخ مکوند حسینی، فاطمه آذرفر، پرویز صباحی،
دوره 13، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی اجرای گروهی فنون رفتار درمانی دیالکتیکی به صورت کوتاه مدت بر کیفیت زندگی نوجوانان دختر دارای علایم اختلال شخصیت مرزی بود. در یک طرح نیمه آزمایشی پس از غربالگری ، از میان افراد حائز شرایط و54 نفرحاضر به شرکت در پژوهش شدند که بر اساس سطح نمره به روش تصادفی ساده به دو گروه مساوی تقسیم شدند، گروه آزمایش رفتار درمانی دیالکتیکی را به شیوه گروهی فشرده( طی 12 جلسه دو ساعته ، هفته ای 3 بار) دریافت کردند، در حالیکه گروه کنترل درمانی دریافت نداشتند. شرکت کنندگان مقیاس کیفیت زندگی را در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پی گیری تکمیل کردند. داده های بدست با آزمون تحلیل واریانس چند متغیری تحلیل شد. نتایج تفاوت های معناداری را میان دو گروه در پس آزمون برای میانگین مولفه های: 1- عملکرد جسمی(0.003) 2- محدودیت نقش/هیجانی(0.042)3- انرژ ی/ خستگی(0.001)4- بهزیستی هیجانی(0.001)5- عملکرد اجتماعی(0.003) 6- درد(0.001) 7- سلامت عمومی(0.001) و نیز نمره کل کیفیت زندگی(0.003) نشان داد. در پیگیری 4 ماهه نیز این نتایج در مولفه های عملکرد جسمی(0.013)، عملکرد اجتماعی(0.030)، شاخص کل کیفیت(0.049) زندگی پایدار بودند.
مهسا جباری، شهریار شهیدی، لیلی پناغی، محمد علی مظاهری،
دوره 13، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده
هدف از مطالعه ی کیفی حاضر، بررسی تعریف توانمندیهای منشی از نظر متخصصان و نوجوانان ایرانی بود. بدین منظور با روش نمونه گیری هدفمند، با ده نفر از متخصصان (شامل روانشناسان، مشاوران و معلمان) در رابطه با تعریف 24 توانمندی منشی، مصاحبه ی نیمه ساختاریافته انجام شد. علاوه بر این، نظرات دو گروهِ مجزا از نوجوانانِ کلاس نهم، در رابطه با تعاریف توانمندیها، به روش بحث در گروههای متمرکز، گروه دختران (7 نفر) و پسران 6 (نفر) بررسی شدند. دانش آموزان بر اساس در درسترس بودن در زمان انجام مطالعه و تمایل شان به شرکت در بحث ها انتخاب شدند. داده ها با روش تحلیل محتوا و رویکرد مستقیم، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان دادند که بین تعاریف پیترسون و سلیگمن (2004) و تعاریف متخصصان و نوجوانان ایرانی در رابطه با دوازده توانمندی، مطابقت وجود داشت اما در رابطه با سایر توانمندیها (از جمله توانمندی شجاعت، شور و شوق، صداقت) تفاوت هایی دیده شد. وجوه اشتراک و تمایز میان تعاریف، بحث شدند. با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت بین تعاریف توانمندیهای منشی در جامعه ی ایرانی و نظام طبقه بندی تقریباً مطابقت وجود دارد و این طبقه بندی می تواند در جامعه ی ایرانی و در سایر پژوهش های مرتبط با این حوزه به کار گرفته شود.
ماجده خسروی لاریجانی، فاطمه بهجتی، آزاده چوبفروش زاده،
دوره 13، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده
دیابت بیماری مزمنی است که پایبندی به آن نیازمند پذیرش و مراقبت است، بنابراین برافزایش دانش دیابت و همچنین افزایش انگیزهی بیماران برای مراقبت از خود توصیه میشود. این پژوهش نیز در همین راستابا هدف بررسی اثر مدل خودمراقبتی اطلاعاتی- انگیزشی- مهارتهای رفتاری بر کیفیت زندگی دانشآموزان مبتلا به دیابت صورت گرفته است. پژوهش حاضر یک تحقیق کاربردی و شبهآزمایشی با طرح «پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل» و جامعهی آماری متشکل از کودکان و نوجوانان مبتلا به دیابت مراجعهکننده به مرکز دیابت شهر یزد میباشد. نمونهی آماری شامل تعدادی از کودکان و نوجوانان 17-10 ساله که به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند، میباشد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامهی کیفیت زندگیمی باشد. دادهها در این پژوهش به روش تحلیل کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفتند و بین میانگین نمرات کیفیت زندگی بر حسب عضویت گروهی تفاوت معناداری وجود داشت. و مداخله موجب بهبود کیفیت زندگی دانشآموزان با میزان تاثیر 6/23 درصد شده است. با توجه به اینکه اطلاعات، انگیزهی بیمار و همچنین مهارتهای رفتاری وی بر بهبود زندگی او مؤثر هستند، میتوان از طریق کاربرد مدل خودمراقبتی اطلاعاتی- انگیزشی- مهارتهای رفتاری به آنها کمک کرد تا به کیفیت مورد نظر خود برای زندگی دست یابند.
یاسمن شهریاری، سوگند قاسم زاده، لیلا کاشانی وحید، سمیرا وکیلی،
دوره 15، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان فراتشخیصی گروهی بر اضطراب نوجوانان مبتلا به دیابت نوع یک و تنیدگی والدگری ایشان بوده است. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری، کلیه نوجوانان 1512سال مبتلا به دیابت نوع یک مراجعه کننده به انجمن دیابت ایران و والدین آنها در سال1399 بودند. با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس و هدفمند، تعداد چهل و چهار نفر انتخاب و بطور تصادفی به دو گروه بیست و دو نفری تقسیم شدند. جهت بررسی تنیدگی والدگری، از شاخص تنیدگی والدینی (آبیدین،1990)و جهت بررسی اضطراب نوجوانان، از سیاهه رفتاری کودک/ نوجوان (آخنباخ، 1991)، قبل و بعد از ارائه برنامه استفاده گردید. برنامه طی هفده جلسه، دو بار در هفته و هر جلسه به مدت 120دقیقه برای نوجوانان و والدین گروه آزمایش به صورت مجزا و مجازی، اجرا شد. تجزیه وتحلیل دادهها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس صورت گرفت. نتایج نشان داد، بین گروه ها در پس آزمون از نظر تنیدگی والدینی (005/0> P) و از نظر اضطراب در نوجوانان(001/0> P) تفاوت معناداری وجود داشت. تحلیل نتایج بیانگر تاثیر درمان فراتشخیصی گروهی بر اضطراب نوجوانان مبتلا به دیابت نوع یک و تنیدگی والدگری ایشان در شهر تهران، بود. میتوان از این برنامه در درمان و آموزش به نوجوانان مبتلا به دیابت و خانوادههای آنها و ارائه مداخلات پیشگیرانه استفاده نمود.
دکتر لیلا اکرمی، دکتر حسن زارعی محمودآبادی، دکتر صدیقه آقالر،
دوره 15، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی شاخص های روان سنجی پرسشنامه های آزار جنسی کودکان و هویت جنسی/ ملال جنسیتی نوجوانان و بزرگسالان، در دختران و پسران کم توان ذهنی خفیف و با بهره هوش نرمال در شهر یزد است. این پژوهش توصیفی از نوع مقطعی است. جامعه آماری شامل تمام دانش آموزان کم توان ذهنی خفیف و با بهره هوش نرمال مدارس دولتی شهر یزد بودند.۳00 نفر دختر و پسر سنین ۱۸-۱۲ سال از طریق روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. ابزار های مورد مطالعه، شامل پرسشنامه های آزار جنسی کودکان (QCSA) و هویت جنسی/ ملال جنسیتی نوجوانان و بزرگسالان (GIDYQ–AA) بود. نتایج نشان داد که کلیه ضرایب همبستگی سوالات پرسشنامه های آزار جنسی کودکان و هویت جنسی/ ملال جنسیتی نوجوانان و بزرگسالان با نمره کل و خرده مقیاس ها برای هر دو گروه معنادار است (01/0 p < ). ضرایب آلفای کرونباخ محاسبه شده برای نمره کل مقیاس هویت جنسی برای نوجوانان کم توان ذهنی،۹۱/۰، با بهره هوش نرمال، ۹۳/۰ و ضریب آلفای کرانباخ در ارتباط با نمره کل مقیاس بررسی آزار جنسی، برای نوجوانان کم توان ذهنی،۹۴/۰، با بهره هوش نرمال، ۸۵/۰ و همچنین نمره های بدست آمده برای مولفه های آن به طور جداگانه، نشان دهنده همسانی درونی هر دو پرسشنامه است. در مجموع نتایج نشان داد که پرسشنامه های آزار جنسی کودکان و هویت جنسی/ ملال جنسیتی نوجوانان و بزرگسالان از روایی و پایایی مطلوب و مناسب برخوردار است و برای نوجوانان کم توان ذهنی خفیف و با بهره هوش نرمال قابل کاربرد می باشد. |
فاطمه سلطانی فر، عاطفه رضایی، مهدی تولایی،
دوره 16، شماره 1 - ( 3-1401 )
چکیده
رفتارهای پرخطر در میان نوجوانان بسیار شایع بوده که نیازمند توجه و مداخلات پیشگیرانه است. مطالعات بسیاری نقش نواقص شناختی و هیجانی در بروز گرایش به چنین رفتارهایی را نشان داده است. هدف پژوهش حاضر پیشبینی رفتارهای پرخطر بر اساس سبکهای تصمیمگیری و دشواری در تنظیم هیجانی در دانشآموزان نوجوان دختر میباشد. بدین منظور طی یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی تعداد 200 نفر از دانشآموزان دوره متوسطه (میانگین سنی: 23. 15، انحراف استاندارد:00. 1) به روش نمونهگیری طبقهای انتخاب شدند. شرکتکنندگان به پرسشنامههای رفتارهای پرخطر در نوجوانان ایرانی، سبکهای تصمیمگیری و دشواری در تنظیم هیجانی پاسخ دادند. نتایج بیانگر همبستگی معنادار میان رفتارهای پرخطر با دشواری در تنظیمهیجانی بود. همچنین رفتارهای پرخطر با سبک تصمیمگیری آنی رابطه مثبت و با سبک تصمیمگیری عقلانی رابطه منفی معنادار نشان داد. نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد که سبکهای تصمیمگیری ناکارآمد در کنار دشواری در تنظیم هیجانی میتوانند رفتارهای پرخطر را به طور معناداری در بین نوجوانان دختر پیشبینی کنند. کاربردهای عملی و توصیههایی برای مطالعات بعدی مورد بحث قرار گرفت.
اکرم عظیمی، ماندانا نیکنام، مرضیه هاشمی،
دوره 16، شماره 1 - ( 3-1401 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطهای فراشناخت در رابطه بین سبکهای دلبستگی و اعتیاد به بازی آنلاین در نوجوانان انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه نوجوانان پسر (15-19 ساله) منطقه یک شهر تهران بود که در سال 1399-1400مشغول به تحصیل بودند که از بین آنها نمونهای به حجم 234 نفر به شیوه در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه باورهای فراشناختی ولز، پرسشنامه اعتیاد به بازیهای آنلاین وانگ و چانگ و سبک دلبستگی کولینز و رید بود. روابط بین متغیرها با آزمون همبستگی پیرسون و آزمون مدلیابی معادلات ساختاری به روش حداقل مجذورات جزئی و با استفاده از نرمافزارهای آماریSPSS و LISREL انجام شد. بر اساس یافتههای پژوهش حاضر، نقش واسطهای فراشناخت در رابطه بین ابعاد دلبستگی و اعتیاد به بازیهای آنلاین تأیید شد. آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که بین دلبستگی ایمن با فراشناخت، و اعتیاد به بازیآنلاین رابطه منفی و معنادار (05/0>P) و بین دلبستگی اجتنابی و اضطرابی با فراشناخت و اعتیاد به بازی آنلاین و بین فراشناخت و اعتیادبه بازی آنلاین رابطه مثبت و معنادار (05/0>P) وجود داشت. بنابراین، مطالعه حاضر ارتباط غیرمستقیم ابعاد دلبستگی و اعتیاد به بازی آنلاین را از طریق فراشناخت روشن ساخت و نشان داد که فراشناخت در رابطه بین ابعاد دلبستگی و اعتیاد به بازی آنلاین نقش واسطهای دارد. پیشنهاد میشود متخصصان سلامت روان بر نقش ابعاد دلبستگی و فراشناخت جهت مداخلات پیشگیرانه و آگاهیرسانی به خانواده ها و مدارس تاکید نمایند.
دکتر صدیقه احمدی، آیسان شارعی، علی سلمانی،
دوره 17، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده
نوجوانی، دورهای مهم برای رشد مغز بهشمار میرود و خودآزاری در این دوران با پیامدهای بلندمدتی از جمله آسیبشناسی روانی مداوم و اختلالات رفتاری در آینده همراه است. پژوهش حاضر با هدف رابطه استفاده آسیب زا از تلفن همراه با مشکلات رفتاری- هیجانی در نوجوانان خودآزار: با میانجی گری خود کنترلی انجام گرفت. روش پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری بود. کلیه دانشآموزان مقطع متوسطه دوره دوم شهر اردبیل با سابقه خود آزاری در سال تحصیلی 1403-1402 جامعه آماری پژوهش حاضر را تشکیل دادند. تعداد 280 نفر از این افراد به شیوه نمونهگیری هدفمند انتخاب و در پژوهش حاضر شرکت کردند. برای جمعآوری دادهها از سیاهه مشکلات رفتاری کودکان آچنباخ (2001)، پرسشنامه خودکنترلی تانجی، بامیستر و بون (2004) و پرسشنامه اعتیاد به تلفن همراه کوهِی (2009) استفاده شد. دادههای بهدستآمده با استفاده از آزمونهای همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر با استفاده از نرمافزارهای SPSS23 و لیزرل 8/lisrel8 تجزیهوتحلیل شد. نتایج بهدستآمده نشان داد که مدل ساختاری استفاده آسیب زا از تلفن همراه با مشکلات رفتاری – هیجانی در نوجوانان خودآزار: با میانجی گری خود کنترلی از برازش مناسبی برخوردار است. این نتایج نشان داد که استفاده آسیب زا از تلفن همراه اثر مستقیم و هم اثر غیرمستقیمی با میانجیگری خودکنترلی بر مشکلات رفتاری – هیجانی نوجوانان خود آزار داشت.نتایج این مطالعه نشان داد که استفاده آسیب زا از تلفن همراه در نمونهای از نوجوانان خودآزار میتواند هم بهطور مستقیم و هم با میانجیگری خودکنترلی در مشکلات رفتاری – هیجانی نوجوانان نقش داشته باشد.