8 نتیجه برای عزیزی
کاروان عزیزی، شفق رستگار، قدرت اله حیدری، زینب جعفریان،
دوره 8، شماره 27 - ( بهار 1398 )
چکیده
بومگردی با بهرهگیری خردمندانه از منابع طبیعی و محیط زیست نقش مهمی در توانمندسازی جوامع محلی دارد. از جمله نقشهای اثربخش این نوع گردشگری تأثیر بر وضعیت اقتصادی-اجتماعی جوامع محلی است. هدف از این تحقیق بررسی اثرات اقتصادی-اجتماعی بوم گردی مراتع ییلاقی بلده بر توانمندی جامعه محلی بوده است. روش انجام تحقیق به صورت توصیفی-تحلیلی، جامعه آماری پژوهش از بهرهبرداران مراتع حریم روستاهای هدف گردشگری شامل کلیک، بردون، یوش، بلده، بطاهرکلا، مرچ، یالرود، سراسب و کمررود جمع آوری شده که به شیوه هدفمند انتخاب شده است. با استفاده از فرمول کوکران و تطبیق با جدول مورگان حجم نمونه خانوار 214 برآورد گردید. دادههای پژوهش بهصورت اسنادی و پیمایشی (پرسشنامه) به روش نمونهگیری تصادفی طبقهبندی شده جمعآوری گردید. بهمنظور آزمون فرضیههای پژوهش از همبستگی کندال تائو b و آزمون رتبهای فریدمن استفاده گردید. یافتههای پژوهش نشان داد بین گویههای عوامل اقتصادی-اجتماعی و شاخص توانمندی رابطه مثبت و معنیداری وجود داشته است. همچنین افزایش سطح درآمد و پس انداز، افزایش اشتغال فصلی روستاییان، افزایش مشارکت فرهنگی و اجتماعی مردم و ایجاد فرصت زنان روستایی برای فعالیت در شغلهای جانبی از بیشترین میانگین وزنی و کمک به جذب منابع مالی و بودجههای دولتی و تغییر سبک زندگی به دلیل مراوده با گردشگران از کمترین امتیاز برخوردار شد. با توجه به آنکه اغلب فعالیتهای روستاییان و دامداران، فصلی بوده و در سایر فصول عملاً با بیکاری مواجهاند؛ توانمند کردن آنان با حمایتهای مالی دولت و ارائه تسهیلات ویژه به آنها میتواند به ایجاد فرصتهای بیشتر اشتغال در این نواحی منجر گردد.
محمدصادق علیائی، سمیه عزیزی،
دوره 8، شماره 27 - ( بهار 1398 )
چکیده
پژوهش پیش رو، با هدف بررسی عوامل مؤثر بر تحولات کارکرد اقتصادی نواحی روستایی دهستان قلعهنو در شهرستان ری انجام شده است. گردآوری اطلاعات به دو صورت اسنادی و پیمایشی با فن مصاحبه و پرسشنامه انجام گرفته است. بر اساس فرمول نمونهگیری کوکران از 4831 خانوار، 235 خانوار به عنوان حجم نمونه تعیین شد و پرسشنامه به روش نمونهگیری تصادفی بین روستاهای مد نظر توزیع شده است. در روش تحلیل دادهها و اطلاعات از آزمونهای آماری همبستگی اسپیرمن استفاده شده است. همچنین با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی تغییر کاربری اراضی طی سالهای 1387-1397 نشان داده شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که کارکرد اقتصادی نقاط روستایی دهستان قلعهنو طی 10 سال گذشته از کارکرد اقتصاد کشاورزی به سمت کارکرد خدماتی، صنعتی و سکونتی - خوابگاهی تغییر یافته است. این تغییر کارکرد دارای آثار مثبتی همچون افزایش درآمد روستاییان، بهبود کیفیت زندگی، متنوع شدن اقتصاد روستا و ایجاد اشتغال بوده است. همچنین از جمله آثار منفی حاصل از تغییرات کارکردی روستاها میتوان به افزایش قیمت زمین، ایجاد کاربریهای مزاحم و آلوده صنعتی، مسائل مربوط به آلودگی آبهای سطحی، مهاجرپذیری، توسعه شهرکها و روستاهای خوابگاهی، نامشخص بودن مرز شهر و روستا، آمیختگی اجتماعی و قومیتی، از بین رفتن چشماندازها و مناظر زیبای طبیعی روستا و کاهش کیفیت هوا اشاره داشت.
سعید عزیزی، مسعود مهدوی حاجیلویی، ریباز قربانی نژاد،
دوره 8، شماره 30 - ( زمستان 1398 )
چکیده
توانمندسازی از اجزای لازم برای رسیدن به توسعه پایدار به حساب میآید؛ بهگونهای که، دستیابی به توسعه پایدار، بدون توانمندسازی اقشار ضعیف جامعه امکانناپذیر توصیف میشود. هدف پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر توانمندسازی روستاییان در بخش چندار شهرستان ساوجبلاغ است. این پژوهش ازنظر هدف «کاربردی» و از نظر نحوه گردآوری دادهها، «توصیفی، پیمایشی» است. شاخصهای تحقیق با استفاده از مطالعات کتابخانهای و بررسی تحقیقات گذشته تدوینشده است. در این پژوهش از شاخصهای (شاخص بهرهمندی از ظرفیتهای جغرافیایی، خدمات کمیته امداد، آموزش، علاقه، مشارکت و گردشگری) با 21 گویه استفادهشده است. جامعه آماری با توجه به موضوع پژوهش، ساکنان دهستان چندار با جمعیت 28,841 نفر بوده است که با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 384 نفر تعیین گردید. مقیاس اندازهگیری براساس طیف لیکرت از خیلی کم تا خیلی زیاد و نحوه نمره دهی پرسشها نیز از نمره 1 تا 5 بود. برای تحلیل از روشهای آماری با استفاده از نرمافزار spss و لیزرل انجام گردید. نتایج نشان میدهند که بالاترین ضریب استاندارد را شاخص بهرهمندی از ظرفیتهای جغرافیایی(00/1) به دست آورده است و بعد از آن شاخصهای خدمات کمیته امداد(88/0)، آموزش (81/0)، علاقه(78/0)، مشارکت(75/0)، گردشگری(63/0)، قرارگرفتهاند.
فاطمه عسکری بزایه، اصغر طهماسبی، جعفر عزیزی، زهرا یوسفی،
دوره 9، شماره 31 - ( بهار 1399 )
چکیده
زیتون یکی از مهمترین محصولات باغی استان گیلان و منبع درآمد حدود 2800خانوار در شهرستان رودبار است که تولید آن به جزء در مرحله داشت شامل آبیاری و سمپاشی(سمپاشی 100 درصد و آبیاری زیر 15 درصد) به شیوه کاملا سنتی و با هزینههای بالا صورت میگیرد.تولید سنتی ضمن کاهش کمی و کیفی محصول،افزایش هزینههای تولید، کاهش رقابتپذیری و در نتیجه کاهش درآمد کشاورزان را به دنبال دارد. پژوهش حاضر، به روش توصیفی- تحلیلی به شناسایی موانع بکارگیری و توسعه مکانیزاسیون در باغهای زیتون شهرستان رودبار میپردازد. ابزار اصلی تحقیق مشاهده (بازدید از باغهای زیتون) و پرسشنامهای محققساخته حاوی پنج بخش شامل ویژگیهای فردی باغدار ،بخش اجتماعی ،بخش اطلاعاتی و ترویجی، بخش فنی و بخش اقتصادی بوده است. جامعه آماری تحقیق شامل زیتونکاران شهرستان رودبار به تعداد 2800 نفر بوده است که از این تعداد 338 نفر به عنوان جامعه نمونه انتخاب و مورد مصاحبه قرارگرفتند و در نهایت 286 پرسنامه تایید وداده های آن در نرم افزار SPSS نسخه 18 وارد شد و خروجی های توصیفی و استنباطی به دست آمد. به طور کلی، یافتههای تحقیق حاکی از چشم انداز نامناسب شرایط مکانیزاسیون به ویژه از منظر ویژگیهای فنی و اقتصادی میباشد و نتایج حاصل از تحلیل عاملی، 6 مولفه شامل آموزشی-ترویجی،سرمایه انسانی،نظام بهرهبرداری، اقتصادی، اجتماعی و فنی را از جمله عوامل تاثیر گذار بر مکانیزاسیون کشاورزی باغهای زیتون رودبار معرفی نموده است که میتوانند نقش بازدارنده یا پیش برنده در این زمینه داشته باشند و حدود 65 درصد از موضوع مورد بررسی را تبین مینمایند.اصلاح تدریجی الگوی کشت و سامانه آبیاری و پیریزی ساختار مناسب مکانیزاسیون به عنوان راهکارهای کوتاه و بلندمدت پیشنهاد شدهاست.
وحید ریاحی، سمیه عزیزی،
دوره 9، شماره 33 - ( پاییز 1399 )
چکیده
کاربردهای متعدد زعفران، مصارف متنوع غذایی، اثر اقتصادی تولید زعفران و بهویژه آثار کشت زعفران در درآمد کشاورزان، توجه ویژه به تغییر الگوی کشت، تولید زعفران و پیامد اقتصادی میان بهرهبرداران و خانوارهای روستایی را بیشازپیش روشن میسازد. بهرهبرداران محصولات کشاورزی میتوانند با انتخاب محصولات متناسب با شرایط طبیعی، اقتصادی و اجتماعی خود به اثرات اقتصادی ناشی از آن محصول دست یابند. هدف این مقاله نیز بررسی اثرات کشت زعفران بر وضعیت اقتصادی بهرهبرداران خانوارهای روستایی است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن توصیفی - تحلیلی است. ابزار جمعآوری اطلاعات و دادهها در مطالعات نظری بهصورت کتابخانهای و در مطالعه میدانی از طریق پرسشنامه میباشد. جامعه آماری پژوهش شامل کشاورزان بهرهبردار زعفران در دهستان سیاهرود شهرستان تهران میباشد (145N=). با استفاده از فرمول کوکران 100 نفر به روش نمونهگیری تصادفی ساده به عنوان حجم نمونه انتخاب گردید. برای تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار Spss23 از آزمون t تک نمونهای استفاده شد. نتایج نشاندهنده تأثیر مثبت کشت زعفران بر مؤلفههای اقتصادی موردمطالعه شامل اشتغال با میانگین (09/4)، بهبود کیفیت خدمات و امکانات با میانگین (06/4)، دسترسی به خدمات و تسهیلات با میانگین (01/4)، درآمد با میانگین (82/3)، پسانداز و سرمایه با میانگین (81/3) و رفاه اجتماعی با میانگین (80/3) در بین بهرهبرداران بوده است؛ هر یک از مؤلفههای اشارهشده، اثرات مثبت شاخصهای اقتصادی در میان بهرهبرداران و خانوارهای روستایی بهرهبردار را به همراه داشته، به طوریکه درآمد، پسانداز، اشتغال، تنوع فعالیت اقتصادی و شغلی در سطح قابل قبولی در روستاها افزایش داشته است.
سعید عزیزی، مسعود مهدوی حاجیلویی، ریباز قربانی نژاد،
دوره 10، شماره 38 - ( زمستان 1400 )
چکیده
توانمندسازی روستاییان - به عنوان رویکرد جدید توسعه - در افزایش درآمد و توسعه سکونتگاههای روستایی مؤثر است. به بیانی دیگر، توسعه روستایی بدون توانمندسازی روستاییان امکانپذیر نمیشود. چراکه تغییر و تکامل دانش، مهارت و نگرش روستاییان از فرآگرد توانمندسازی، بستر توسعه روستایی پایدار است و همچنانکه روستاییان از ایدهها و روشهای تازه استقبال میکنند، بهدنبال آن، افکارشان نیز متحول میشود و در نتیجه، نگرش تازهای در آنها نسبت به فعالیتهای کشاورزی و دیگر فعالیتهای اقتصادی در مناطق روستایی ایجاد میشود و با ارتقای ظرفیتهای شناختی (آگاهی و دانش) خود، موجبات توسعه پایدار روستایی را فراهم میسازند. هدف از انجام این پژوهش، تحلیل و رتبهبندی سکونتگاههای روستایی از نظر عوامل مؤثر بر توانمندسازی روستاییان بخش چَندار شهرستان ساوجبلاغ بودهاست. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر رویکرد پژوهش، کمّی (پیمایشی) است. جامعه آماری شامل ساکنان 10 روستای پرجمعیت بخش چندار شهرستان ساوجبلاغ با جمعیت 12764 تن است و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر به دست آمد و براساس جمعیت هر روستا، نسبت نمونه هر روستا مشخص گردید. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه پژوهشگرساخته است. برای مقایسه و رتبهبندی روستاها از شش شاخص ترکیبی (مولفه) شامل علاقه و انگیزه افراد، آموزش، مشارکت روستائیان، گردشگری، خدمات کمیته امداد و ظرفیتهای جغرافیایی به عنوان عوامل اثرگذار بر توانمندسازی استفاده شدهاست. بهمنظور وزندهی شاخصها از تکنیک دیمتل و برای رتبهبندی از مدل ویکور بهره گرفته شد. یافتههای پژوهش نشان میدهد که روستای کُردان در رتبه یک و بعد از آن به ترتیب مزرعه گزلدره، فشند، مزرعه حسن آباد، ازنق، سبیستان، هرجاب، کوشک زر، امامزاده شاهحسین و بانوصحرا قرار گرفتهاند. در میان شاخصهای موثر بر توانمندسازی به ترتیب شاخصهای مشارکت، علاقهمندی و انگیزه، بیشترین نقش را داشتند و سپس، ظرفیتهای جغرافیایی، آموزش و خدمات کمیته امداد در رتبههای بعدی قرار دارند. شاخص گردشگری با اختلاف در رتبه آخر قرار گرفتهاست.
فضل اله اسمعیلی، فاطمه عزیزی، مهدی خداداد،
دوره 11، شماره 40 - ( تابستان 1401 )
چکیده
روستاهای کلانشهرهایی از جمله تهران، با توجه به موقعیت نسبی، مهاجرپذیر بوده؛ و پیوسته مهاجرت بر تحولات اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و زیستمحیطی روستاهای پیراشهری این کلانشهر تاثیرگذار است. در این راستا، یکی از مهمترین تحولات در روستاهای پیراشهری تهران با تمرکز بر مهاجرت، تحولات اقتصادی میباشد. در این بین، هدف پژوهش حاضر، سنجش تحولات اقتصادی و پیامدهای حاصل از مهاجرت در روستاهای پیراشهری کلانشهر تهران است. روش تحقیق در پژوهش حاضر ترکیبی، حاصل از روشهای کمی و کیفی است و برای گردآوری دادهها از روشهای پرسشنامهای و مصاحبه کمک گرفته شده و در بخش کمی با توجه به حجم جامعه آماری 9591 خانوار، حجم نمونه خانوارهای مورد پرسشگری بر پایه فرمول کوکران برابر 380 خانوار تعیین شد و در بخش کیفی نیز، حجم نمونه نخبگان مورد مصاحبه با روش نمونهگیری هدفمند 36 نفر تعیین شد. یافتههای تحقیق در بخش کمی پژوهش نشان داد که شاخص تولید با میانگین 2/2 و شاخص اشتغال با میانگین 13/4 به ترتیب بیشترین و کمترین تاثیر را از اشتغال پذیرفته است. همچنین نتایج در بخش کیفی پژوهش نیز نشان داد، مهاجرپذیری موجب رویه شدن سفرهای روزانه برای اشتغال، متنوع شدن الگوی درآمدی روستا، سرمایهای شدن زمین و مسکن روستا، تحول در بنیادهای تولیدی روستا و رخنه بیانگیزگی در اشتغال به فعالیتهای کشاورزی شده است.
پریسا نوری درزیکلایی، فاطمه رزاقی بورخانی، دکتر طاهر عزیزی خالخیلی، دکتر علی اکبر براتی،
دوره 13، شماره 49 - ( 9-1403 )
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف تبیین مدل بهبود کارایی پیوند آب، انرژی و غذا در سطح مزارع برنج شهرستان ساری انجام گرفتهاست.
روش پژوهش: این تحقیق نوعی مطالعه پیمایشی بود که بر اساس رویکرد کمی انجام شد و از نظر هدف در گروه مطالعات کاربردی قرار میگیرد. جامعه آماری تحقیق شامل 25590 نفر از شالیکاران شهرستان ساری بود. حجم نمونه با استفاده از نرمافزار G-Power معادل 170 نفر برآورد شد. نمونهگیری به روش طبقهای چندمرحلهای با انتساب متناسب انجام شد. ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامه محقق ساخته بود. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه توسط متخصصان و پایایی ابزار تحقیق با شاخص آلفای کرونباخ انجام شد. برای تحلیل دادهها از روش تحلیل پوششی دادهها استفاده شد.
یافتهها: یافتههای این مطالعه نشان داد که بهطورکلی، شاخص کارایی پیوند در میان واحدهای مورد مطالعه 198/0 است که حاکی از وضعیت بسیار نامناسب کارایی پیوند آب، انرژی و غذا در فرآیند تولید محصول برنج است. بر اساس این شاخص، وضعیت کارایی پیوند در میان 70 درصد از واحدهای مورد مطالعه در حد بسیار نامناسب بوده است. همچنین، بین میزان انرژی و آب مصرفی با میزان شاخص کارایی پیوند رابطه منفی و معنیداری وجود داشت واحدهای دارای سطح تولید بیشتر از کارایی پیوند بیشتری برخوردار بوده و واحدهای دارای مقیاس کوچکتر از کارایی پیوند پایینتری برخوردار هستند. به عبارت دیگر بین شاخص کارایی پیوند با اندازه واحد بهرهبرداری همبستگی مثبت وجود دارد.
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که شاخص کارایی پیوند آب، انرژی و غذا در میان واحدهای مورد مطالعه از وضعیت بسیار نامناسب برخوردار است. این بدان مفهوم است که فرآیند تولید محصول برنج در استان مازندران از نظر مصرف آب و انرژی وضعیت نامطلوبی دارد. به عبارت دیگر میزان تولید محصول در ازای مقدار آب و انرژی مصرفی در حد نامطلوب بود، حدر رفت منابع آب و انرژی در این نظام تولید بالا بوده و نیازمند بهینهسازی است. برای بهینهسازی مصرف منابع آب و انرژی با هدف بهبود شاخص کارایی پیوند میبایست میزان مصرف آب و انرژی کاهش یابد بدون آنکه به تولید محصول و در نتیجه آن امنیت غذایی آسیبی وارد گردد. در این خصوص توجه به تفاوتهای منطقهای و الگوی کشت مناسب منطقه در شرق، غرب و مرکز و ضرورت پهنهبندی کشاورزی منطقه از نظر نوع اقلیم و شرایط آب و هوایی در استان حائز اهمیت است. در همین خصوص، پیگیری برنامهریزی ترویجی- آموزشی برای بهبود عملیات مدیریت مزرعه با معرفی مزارع نمونه و کارا به سایر افراد از طریق مزارع نمایشی، سایت الگویی و مدرسه مزرعه کشاورز، پیشنهاد میشود.