جستجو در مقالات منتشر شده


12 نتیجه برای فراهانی

احمد فراهانی، محمود فال سلیمان، محمد حجی پور، ناهید حق دوست، مرتضی فلزی،
دوره 1، شماره 2 - ( 12-1391 )
چکیده

امروزه شاخص‌های گسترش فناوری اطلاعات به عنوان یکی از شاخص‌های توسعه یافتگی محسوب می‌گردد و هر کشوری بتواند ضریب نفوذ این فناوری را در میان شهروندان خود افزایش دهد، از فواید متعدد آن در حوزه­های مختلف بهره­مند می‌شود. از طرفی توسعه روستایی به عنوان یک فرایند تغییرات اجتماعی و فرهنگی در محیط روستا شامل بهبود بازدهی و افزایش اشتغال و درآمد روستاییان،تأمین حداقل قابل قبول سطح تغذیه، آموزش و پرورش و بهداشت می­باشد. در مجموع هر چه بتوان به شکل بهتری، فرایند توسعه روستایی را تسریع نمود، بهتر می‌توان مانع از مهاجرت بی­رویه روستاییان به شهرها و مطلویبت فضاهای روستایی گردید. در این تحقیق سعی شده است تا به بررسی اثراتفناوری اطلاعات بر اشتغال، خود اشتغالی، مهارت‌های شغلی، دانش عمومی، دانش تخصصی مهاجرت روستاییان به شهرها پرداخته و میزان تأثیرگذاری آن را مورد ارزیابی قرار دهد. جامعه آماری در این تحقیق شامل کلیه روستاییان بین 15 تا 30 سال است که در مناطق روستایی استان خراسان جنوبی زندگی می‌کنند و روستای آنها در محدوده توسعه فناوری اطلاعات قرار گرفته و در نتیجه به اینترنت و مراکز ICT دسترسی داشته باشند. روش نمونه­گیری خوشه‌ای منظم است. حجم نمونه نهایی انتخابی برابر با 386 نفر می­باشد. روش انجام تحقیق روش توصیفی پیمایشی بوده و ابزارهای گردآوری اطلاعات شامل پرسش‌نامه و مشاهده مستقیم می‌باشند. در تجزیه تحلیل داده‌ها از هر دو روش توصیفی و استنباطی در نرم افزار آماری SPSS استفاده شده است. نتایج نشان می‌دهد توسعه فناوری اطلاعات در روستاها به گونه‌ای است که عمدتاً جوانان بدان توجه دارند. به علاوه رابطه معناداری میان توسعه فناوری اطلاعات و بهبود دانش عمومی و تخصصی روستاییان و همچنین افزایش مهاجرت، بهبود خود اشتغالی و افزایش مهارت‌های شغلی وجود دارد.

خدیجه جوانی، اسماعیل کرمی دهکردی، حسین فراهانی،
دوره 1، شماره 2 - ( 12-1391 )
چکیده

پایداری کشاورزی امروزه بی­شک یکی از مهمترین بخشهای توسعه پایدار است. اتکای اصلی درآمد ساکنین روستا­های شهرستان تربت حیدریه و دهستان بالاولایت، به محصولات کشاورزی و باغی به ویژه زعفران می­باشد که از قدیم درمنطقه خراسان کشت می­شده است. بنابراین توجه به پایداری آن در توسعه روستایی مهم می­باشد. این تحقیق با هدف تحلیل پایداری تولید زعفران از دو بعد اجتماعی و اقتصادی انجام گرفته است. برای بررسی این موضوع از دو روش اسنادی و میدانی از طریقروش تحقیق توصیفی– همبستگی استفاده شده است. در فرایند عملیات میدانی، دو نوع پرسشنامه تهیه گردید. پرسشنامه اول توسط دهیاران و بخشدار منطقه و پرسشنامه دوم از سوی 327 کشاورز زعفران­کار انتخاب شده از طریق نمونه­گیری مطبق از 20 روستای دهستان تکمیل گردیدند. نتایج نشان داد که وضعیت اقتصادی روستاها از جمله درآمد پایین، نوسان قیمت زعفران، عدم تضمین قیمت­ها، عدم بازاریابی مناسب، هزینه بالای تولید زعفران و ناکارآمدی نهادهای دولتی در ایجاد تعاونی جهت بهبود خرید و فروش زعفران در ناپایداری اقتصادی تولید زعفران نقش دارند. همچنین با وجود برخی مشکلات اجتماعی از جمله دسترسی کم به نهادهای اجتماعی دولتی، مشارکت و همیاری مردم در قالب خود جوش و محلی در امور روستا و علاقه­ به تولید زعفران تأثیر مثبت بر پایداری داشته و به همین دلیل از لحاظ اجتماعی روستاها پایدارترند. همچنین، پایداری اجتماعی اقتصادی تولید زعفران با متغیرهای مستقل انسانی جمعیت و باسوادی دارای رابطه مثبت و معنی­دار و با متغیر مستقل طبیعی فاصله از شهر، دارای رابطه منفی و معنی­دار می­باشد.

جمشید عینالی، حسین فراهانی، سمیرا سهرابی وفا،
دوره 2، شماره 3 - ( 3-1392 )
چکیده

یکی از مهمترین چالش‌های پیش روی توسعه کشاورزی در مناطق روستایی عدم استفاده بهینه از عوامل تولید بویژه زمین و آب است که با مسئله خردبودن و پراکندگی اراضی متعلق به هر یک از بهره‌برداران در ارتباط می‌باشد. برای حل این چالش در کشورهای مختلف از سیاست‌های یکپارچه‌سازی اراضی به عنوان یک راه‌حل منطقی و قابل اجرا استفاده شده است. هدف از این پژوهش ارزیابی نقش یکپارچه­ سازی توافقی اراضی کشاورزی در بهبود کارآیی عوامل تولید در بهره‌برداری‌های آبی در دهستان خرارود- شهرستان خدابنده است. نوع تحقیق کابردی و روش مورد استفاده توصیفی- تحلیلی می­باشد و برای گردآوری داده­ها از روش­های کتابخانه­ای و میدانی (پرسشنامه، مشاهده و مصاحبه) استفاده شده است. به این منظور، از تعداد 50 طرح که در دو دهه اخیر که با همکاری 285 بهره‌بردار کشاورزی اجرا شده است، با استفاده از روش نمونه‌گیری کوکران تعداد 104 نفر از بهره‌برداران به عنوان نمونه انتخاب شده‌اند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش‌های آماری آزمون کای‌دوپیرسن، جدول توافقی، آزمون ناپارامتری ویلکاکسون، آزمون فریدمن و تحلیل واریانس استفاده شده است.نتایج مطالعه نشان می‌دهد که تفاوت معناداری در دوره قبل و بعد از اجرای طرح در تعداد قطعات اراضی هر بهره‌بردار بوجود آمده و این امر توانسته است تغییرات مهمی در بهبود کارآیی عوامل تولید ایجاد کند. از طرفی دیگر، از دیدگاه کشاورزان نمونه بیشترین و کمترین تاثیر مستقیم در بهره‌وری عوامل تولید به ترتیب با مولفه‌های مربوط به درامد و اشتغال کشاورزان و هزینه‌های فعالیت‌های کشاورزی با مقدار 498/0 و 024/0 ارتباط دارند.

حسین فراهانی، زهرا اصدقی سراسکانرود،، مهرشاد طولابی نژاد،،
دوره 2، شماره 5 - ( 9-1392 )
چکیده

امروزه برخی کشورها برای دست­یابی به توسعه، توانمندسازی را کامل­ترین روش یافته­اند. به خصوص در مورد روستاییان و اقشار آسیب­پذیر. در واقع توسعه بدون توانمندسازی مردم، خصوصاً روستاییان مفهوم ناقصی است. بنا بر اعتقا برخی، از مواردی که بر توانمندسازی اجتماعی به ویژه برای ساکنان نواحی روستایی تأثیر می­گذارد، هدفمندسازی یارانه‌ها می­باشد. بر این اساس پژوهش حاضر بر آن است تا به بررسی تأثیر هدفمند ساختن یارانه‌ها بر توانمندی اقتصادی خانوارهای روستایی بپردازد. تحقیق حاضر بر مبنای هدف از نوع کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی بوده و جمع­آوری داده­ها و اطلاعات نیز با استفاده از روش اسنادی و پیمایشی صورت گرفته است. ابزار جمع­آوری داده­ها پرسش­نامه و مصاحبه حضوری بوده که در سطح خانوار روستایی توسط سرپرستان خانوارهای روستایی تکمیل گردیده است. جامعه آماری تحقیق شامل خانوارهای دهستان جایدر بخش مرکزی شهرستان پلدختر با 28 روستای دارای سکنه بوده است که از بین آن­ها تعداد 10روستا معادل 35 درصد روستاها به عنوان جامعه نمونه تحقیق انتخاب شده‌اند و تعداد 80 خانوار روستایی نیز از طریق نمونه­گیری تصادفی طبقه­بندی شده انتخاب گردید. برای تجزیه و تحلیل داده­ها از نرم افزار SPSS و آزمون ناپارامتریک ویلکاکسون استفاده شده است. نتایج یافته­های تحقیق نشان می‌دهد که یارانه پرداختی به خانوارهای روستاهای منطقه مورد مطالعه بر توانمندسازی اقتصادی خانوارهای روستاهای دهستان جایدر دارای اثرات مثبت شامل افزایش قدرت خرید، افزایش میزان پس­انداز و رفاه خانوارها، کاهش فقر، و ابزاری برای تأمین امنیت غذایی خانوارها، و اثرات منفی مانند کاهش سطح زیرکشت محصولات کشاورزی، کاهش میزان سرمایه­گذاری برای توسعه فعالیت‌های کشاورزی، افزایش تورم و افزایش دریافت وام شده است.

حسین فراهانی، زکیه رسولی نیا، زهرا اصدقی سراسکانرود،
دوره 3، شماره 9 - ( 8-1393 )
چکیده

کارآفرینی ابزاری است برای برنامه ریزی تا جوامع را به سوی توسعه هدایت نماید. از آنجا که همه ی جوامع یا همه ی افراد درون یک کشور، برای دستیابی به شرایط کارآفرینی، موقعیت مساوی ندارند، باید شرایط لازم را برای توسعه ی کارآفرینی در سرزمین، ایجاد کرد. توجه به کارآفرینی روستایی با نگرش به مشکلات موجود در این نواحی از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. هدف اصلی این مقاله ارزیابی توسعه پایدار روستایی از منظر کارآفرینی و اشتغال بوده است. ناحیه مورد مطالعه دهستان جابرانصار از بخش مرکزی شهرستان آبدانان می باشد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از تحلیل عاملی با روش تحلیل مولفه های اصلی استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق شامل خانوارهای ساکن در 6 روستای دهستان جابر انصار بوده است که تعداد 184 خانوار از طریق فرمول کوکران به عنوان نمونه برای تکمیل پرسشنامه انتخاب شده اند. نتایج به دست آمده از آزمون تحلیل عاملی نشان می دهد که از بین عامل¬های هشت گانه شناخته شده، اثرگذارترین عامل از لحاظ کارآفرینی و اشتغال در محدوه مورد مطالعه متعلق به عامل زیرساختی و اجتماعی با مقدار ویژه 5.63 می باشد که به تنهایی 17.60 درصد از کل واریانس را تبیین نموده است. عامل های بعدی به ترتیب شامل عامل اقتصادی، دانش و اگاهی، اعتماد به نفس ، خلاقیت فردی، نوآوری و خلاقیت، زیر ساخت فیزیکی و دسترسی به تسهیلات اقتصادی می باشد که در مجموع 72.5 درصد واریانس را تبیین کرده است.

حسین فراهانی، فرزاد ویسی، سوران منوچهری،
دوره 6، شماره 0 - ( ویژه نامه گردشگری روستایی(زمستان 1396) 1396 )
چکیده

هدف تحقیق حاضر بررسی و تحلیل وضعیت گردشگری روستاهای بخش خاوومیرآباد با رویکردی سیستمی و با در نظرگیری تمامی گروه­های درگیر و عناصر مرتبط بوده است. نوع تحقیق کاربردی و از حیث جمع­آوری اطلاعات، توصیفی- تحلیلی است. جمع­آوری اطلاعات در بخش نظری با استفاده از منابع اسنادی و در بخش عملی، پیمایشی مبتنی بر توزیع پرسشنامه در میان گردشگران (100 نفر بر اساس بازدید دو ماهه اول سال و دیدگاه کارشناسان میراث فرهنگی)، مسئولین (30 نفر از مسئولین نهادهای توسعه روستایی و گردشگری منطقه) و ساکنین محلی (261 خانوار از میان 2736 خانوار بخش براساس فرمول کوکران و تصحیح آن) بوده است. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از آمار توصیفی (میانگین) و آزمون­های آمار استنباطی همچون T تک نمونه­ای و رتبه­ای فریدمن نشان از مطلوب نبودن سطح تقاضای منطقه داشته است، ناآشنایی با منطقه نیز مهم­ترین مؤلفه در ضعف تقاضای منطقه شناخته شده است. همچنین در بعد عرضه نیز منطقه دارای وضعیت رضایت کننده­ای نیست و ضعف تبلیغات، اطلاع­رسانی و آموزش در کنار کمبود خدمات و تسهیلات مهم­ترین موانع عملکرد مطلوب بعد عرضه بوده است. در مقابل، وضعیت بعد عوامل بیرونی تأثیرگذار بر سیستم گردشگری منطقه در حد رضایت کننده­ای ارزیابی شده است و شرایط فرهنگی در میان مؤلفه­های این بعد در مقایسه با دیگر مؤلفهها، عمده­ترین نقش را در توسعه گردشگری منطقه داشته است.

بهروز محمدی یگانه، حسین فراهانی، جواد عباسی،
دوره 6، شماره 19 - ( بهار 1396 )
چکیده

از سال­های پایانی دهه هفتاد، هدفمند کردن یارانه­ها در ایران با توجه به آشفتگی عملکردی مدیران اجرایی نظام یارانه، از مهم­ترین موضوعاتی بوده است که هر سال هنگام تدوین لایحه بودجه مورد ارزیابی قرار می­گرفت و به نظر می­رسید که نظام یارانه­ها ناکارآمد عمل می­کرد و لازم بود یارانه­ها تا حد امکان در اختیار گروه­های هدف قرار گیرد. از این رو در سال 1389 با اجرای تحول تاریخی قانون هدفمندسازی یارانه­ها، جراحی اقتصادی دوران گذر از اقتصاد یارانه‌ای به اقتصاد رقابتی و آزاد محقق شد. در تحقیق حاضر تلاشی شده است تا اثرات پرداخت یارانه­های نقدی در اقتصاد خانوار (تغییر رفتار مصرفی و مدیریت هزینه) و اصلاح ساختارهای تولید روستایی بررسی شود. روش پژوهش در این تحقیق روش توصیفی و تحلیلی است. جهت تجزیه و تحلیل داده­های حاصل از پرسشنامه، از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که امکان کاهش مصرف انرژی و صرفه جویی وجود ندارد زیرا با وجود بافت‌های فرسوده مساکن روستایی (از منظر هدر رفت انرژی) و سیستم ناکارآمد کشاورزی در کوتاه مدت، امکان اصلاح ساختار تولید، کاهش و تغییر سبک مصرف وجود نخواهد داشت، همچنین یارانه­های نقدی موجب مصرف­گرا شدن روستاییان در وضعیت فعلی شده است.


حسین فراهانی، جمشید عینالی، معصومه مرادی،
دوره 8، شماره 2 - ( ویژه نامه گردشگری روستایی(پاییز 1398) 1398 )
چکیده

هدف از پژوهش حاضر واکاوی تأثیرات توسعه گردشگری روستایی بر ارتقاء کیفیت زندگی روستای گازرخان شهرستان قزوین است. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و روش آن توصیفی- تحلیلی است. برای گردآوری داده­ها از روش­های کتابخانه­ای و میدانی استفاده شده است. جامعه آماری، کلیه سرپرستان خانوارهای واقع در روستای گازرخان تشکیل می­دهد که جهت دستیابی به اهداف پژوهش، کلیه سرپرستان خانوار روستای مورد نظر(N=207) به صورت تمام شماری مورد مطالعه قرار گرفته­اند. روایی پرسشنامه از دیدگاه متخصصان بررسی شد و پایایی متغیر­ها از طریق آلفای کرونباخ 86درصد محاسبه شد که نشان دهنده قابل اعتماد بودن ابزار تحقیق بود. برای تجزیه و تحلیل داده­ها کمی از آزمون­های آماری ، tتک نمونه­ای و تکنیک تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شده است. نتایج رتبه بندی متغیر­های مورد بررسی نشان داد گردشگری بیشترین اثرات را در روستای گازرخان بر متغیرهای بهبود وضعیت ساخت وسازهای روستایی، ارتقاء سطح استاندارد­های زندگی ساکنین، گسترش جایگاه­های دفع زباله، به ترتیب با ضریب 154/0، 160/0، 166/ ، داشته­اند. همچنین توسعه گردشگری روستایی در ارتقاء کیفیت زندگی تأثیر مثبت دارد. تکنیک تحلیل عاملی اکتشافی نیز نشان داد تأثیرگذاری گردشگری روستایی در چهار عامل اصلی خلاصه می­شود که در مجموع 8. 76 درصد از واریانس کل متغیر وابسته را تبیین کرده که به ترتیب اهمیت عبارت است از عامل اجتماعی- فرهنگی (271. 27 درصد)، عامل اقتصادی (893. 25درصد)، عامل زیرساختی ـ کالبدی(350. 14 درصد) و عامل زیست محیطی (566. 8 درصد).

رضا واشقانی فراهانی، علیرضا عباسی سمنانی، فریده اسدیان،
دوره 11، شماره 41 - ( پاییز 1401 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف ارزیابی نقش دانش بومی در پایداری اقتصادی مناطق روستایی فرمهین فراهان انجام شده است. مطالعه حاضر از نظر هدف، کاربردی و دارای ماهیت تحلیلی و از نظر روش، در گروه پژوهش کمی قرار دارد. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز از نرم­افزار SPSS و مدل­ های تلفیقی (FKOPRAS+FSORA)، استفاده شد. نتایج نشان داد، در بین مولفه­ های دانش بومی، تنها مولفه­ های توانمندی­ ها و دانش مردم با مقدار میانگین 38/3 و 01/3، مطلوب ارزیابی شد و سایر مولفه­ ها از جمله: مشارکت، ارتقاء زندگی، نظارت، اجتماعی،  اقتصادی، به دلیل اینکه میانگین­شان پایین­تر از حد متوسط عدد (3)، می­ باشد، نامطلوب مورد ارزیابی قرار گرفت. همچنین نتایج نشان داد، میزان پایداری اقتصادی در فرمهین با مقدار میانگین­ های به دست آمده (پایین ­تر از حد متوسط عدد 3)، با سطح معناداری 000/0، کم و نامطلوب ارزیابی شده است، در این راستا، نتایج آزمون همبستگی اسپیرمن نشان داد بین دانش بومی و پایداری اقتصادی ارتباط معنادار و مثبتی وجود دارد، به طوری که بر اساس نتایج به دست آمده سهم مولفه مشارکت با مقدار ضریب بتای (453/1)، در پیش­بینی تغییرات مثبت متغیر پایداری اقتصادی بیشتر از سایر مولفه­ های دانش بومی بود، و همچنین مولفه دانش مردم با مقدار اثر (160/0)،  بیشترین تاثیر مستقیم را در پایداری اقتصادی این منطقه را دارد. در نهایت نتایج مدل­ های تلفیقی (کوپراس فازی و سوارا فازی) نشان داد، از بین شاخص­ های اقتصادی، اشتغال و درآمد با مقدار امتیاز 14/70، بیشترین میزان تاثیرپذیری را از دانش بومی در فرمهین به خود اختصاص داده است.

مرتضی خزایی‌پول، بنفشه فراهانی، معصومه ایزدی‌نیا،
دوره 12، شماره 43 - ( بهار 1402 )
چکیده

گردشگری خلاق شکل جدیدی از گردشگری است که به شکل بالقوه می‌تواند مدل‌های موجود توسعه گردشگری را تغییر دهد و به تنوع و نوآوری تجربه گردشگری کمک کند. بنظر می‌رسد گردشگری خلاق می‌تواند به تحریک توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی محلی کمک کند و در نهایت این نوع از گردشگری می‌تواند مزایای بسیاری را برای مقاصدی که مایل به توسعه اشکال جدید فعالیت گردشگری هستند، ارائه دهد. هدف این پژوهش کاربردی و داده‌ها از نوع توصیفی-پیمایشی بوده است که از طریق پرسشنامه جمع‌آوری شدند. جامعه آماری را ساکنین روستای پیوه‌ژن تشکیل داده‌اند. تعداد نمونه آماری بر اساس جدول مورگان 196 نفر برآورد شد که تعداد 205 پرسشنامه توزیع و پاسخ داده شد. روش نمونه‌گیری این پژوهش بر اساس روش در دسترس بوده است. برای ارزیابی روایی ابزار تحقیق، از روایی صوری و پایایی آن بر اساس تحلیل آلفای کرونباخ تأیید شد. لازم به ذکر است که عملیات مربوط به آمار توصیفی و استنباطی و آزمون فرضیه‌ها با استفاده از نرم افزار spss26 انجام شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان دهنده تأثیر و اهمیت بالای گردشگری خلاق بر توسعه و جذب گردشگر در مناطق روستایی می‌باشد و تمامی 5 مؤلفه گردشگری خلاق با درصد تأثیر بالای 90 درصد از نظر اهالی روستا مورد پذیرش قرار گرفت که این نشان از تأثیر بسیار زیاد گردشگری خلاق بر توسعه و جذب گردشگر و وجود بستری آماده برای عرصه فعالیت‌های گردشگری در روستاها می‌باشد.

کبری نجفی، حسین فراهانی، بهروز محمدی یگانه، علی‌اکبر نجفی‌کانی،
دوره 12، شماره 46 - ( زمستان 1402 )
چکیده

امروزه کسب و کارهای کوچک و خرد روستایی می­تواند نقش مهمی در متنوع­سازی اقتصاد جوامع روستایی ایفا کند و وسیله­ای برای تحریک رشد اقتصاد نواحی روستایی و به تبع آن اقتصاد ملّی به شمار می­آید. در این راستا جاذبه­های گردشگری در روستاهای ساحلی نقش بسیار حایز اهمیتی در رونق کسب و کارها ایفا می­کنند. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و از نظر روش توصیفی­- تحلیلی و میدانی می­باشد. جامعه آماری تحقیق حاضر خانوارهای روستایی 12 روستای شهرستان  بابلسر می­باشند که بالغ بر 8364 خانوار بوده و جمعیت آن برابر با 25840 نفر می­باشد. تعداد نمونه مورد نیاز با استفاده فرمول کوکران معادل 367 نفر تعیین گردید. پایایی ابزار تحقیق نیز با استفاده از ضریب آلفای کرون­باخ برای مولفه­های مورد بررسی تحقیق برابر با 79/0 به دست آمده است و روایی تحقیق یا اعتبار پرسشنامه از طریق اعتبار صوری محتوایی بدست آمده است. داده­های مستخرج از پرسش­نامه با بهره­گیری از نرم­افزار spss و با استفاده از مقایسه میانگین فریدمن، ماتریس تحلیلی همبستگی گاما و رگرسیون خطی چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از آزمون فریدمن نشان می­دهد که استفاده از مناظر روستایی و ساحلی بسیار زیبا با چشم­اندازهای خیره­کننده، داشتن محیط آرام و بدون سر و صدا و تفریحات ساحلی بالاترین مقادیر را به خود اختصاص دادند و در بهبود کسب و کارها نقش کلیدی ایفا می­کنند. نتایح تحلیل همبستگی گاما نشان می­دهد که افزایش تنوع شغلی به تبع وجود جاذبه­های گردشگری در روستاهای ساحلی با افزایش فرصت­های شغلی، افزایش درآمد روستاییان، افزایش سطح آگاهی و دانش عمومی در راستای فعالیت­های کارآفرینانه و افزایش انگیزه جوانان جهت سکونت و اشتغال در روستا رابطه معنادار و 99 درصدی دارند. همچنین نتایج حاصل از آزمون رگرسیون خطی چندگانه با روش هم‌زمان برای تبیین تأثیر جاذبه­های گردشگری بر بهبود کسب و کارهای کوچک و اوضاع اقتصادی خانوارهای روستایی نشان می‌دهد که مؤلفه‌های بررسی‌شده تا حد قابل‌قبول و معناداری به متغیرهایی مرتبط هستند که بررسی شدند. در ضمن ضریب تعیین بدست آمده حاکی از آن است که توسعه‌یافتگی حدود 72 درصد به متغیرهای بررسی‌شده وابسته است.
 
مجتبی حکیمی، جمشید عینالی، حسین فراهانی،
دوره 13، شماره 49 - ( 9-1403 )
چکیده

هدف: معادن یکی از منابع محیطی است که اولین و مهمترین نمود آن تأثیرات اقتصادی بوده و اثرات دیگر  بدنبال آن حاصل می­گردد و اگر بدرستی مورد توجه و ارزیابی قرار گیرد سبب شکل­گیری زنجیره­ های ارزش­افزوده در سایر بخش­های اقتصادی و ایجاد زمینه ­ی دستیابی به اهداف توسعه پایدار می­ گردد. بدین جهت هدف از تحقیق حاضر شناخت اثرات بهره­برداری از معادن بر شاخص­ های اقتصادی و پایداری جمعیت روستایی دهستان بوغداکندی می­ باشد.
روش پژوهش: نوع تحقیق کاربردی و روش آن توصیفی-تحلیلی بوده و برای گردآوری اطلاعات و داده ­ها از روش ­های کتابخانه ­ای و میدانی شامل مشاهده (علنی و فردی)، مصاحبه (منظم) و پرسشنامه (بسته و طیفی) استفاده شده است. روایی صوری پرسشنامه از دیدگاه متخصصان بررسی شد و پایایی متغیرها از طریق ضریب آلفا­ی کرونباخ به میزان (0.802) محاسبه گردید. جامعه­ ی آماری تحقیق خانوارهای دهستان بوغداکندی است. طبق سرشماری سال 1395 مجموع خانوارهای ساکن در این روستاها 2227 خانوار است که با استفاده از فرمول کوکران تعداد نمونه لازم جهت تکمیل پرسشنامه 314 مورد محاسبه شد. روش تجزیه‌وتحلیل اطلاعات با استفاده از آزمون­های آماری به صورت توصیفی (میانگین، توزیع فراوانی و انحراف معیار) و استنباطی (t تک نمونه­ای، پیرسون، کروسکال­والیس) انجام شده است.
یافته‌ها: نتایج تحقیق نشان از وجود رابطه معنادار میان بهره­ برداری از معادن و شاخص­های اقتصادی دهستان داشته بگونه­ ای که میانگین عددی در شاخص­های اشتغال (3.229)، شاخص ­درآمد (3.132)، منابع طبیعی (3.393)، رفاه (3.431)، در سطح متوسط و شاخص پایداری جمعیت (2.763-) سرمایه (2.742-) در سطح پایینتر از متوسط قرار داشته است.
نتیجه‌گیری: سالنامه ­های آماری در سال­های (1395-1385) روند کاهشی جمعیت تمامی روستاهای مورد مطالعه بجز روستای سعیدکندی که نرخ رشد (0.9) درصد را تجربه کرده است، نشان می ­دهد. بنابراین بهره­برداری از منابع معدنی در منطقه اثرات مثبتی بر پایداری جمعیت نداشته است.

 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه اقتصاد فضا و توسعه روستایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 |

Designed & Developed by : Yektaweb