6 نتیجه برای قریشی
نغمه صاحبی، عیسی پوررمضان، محمد باسط قریشی، تیمور آمار حاجی شیرکیا،
دوره 7، شماره 25 - ( پاییز 1397 )
چکیده
در طی دهههای اخیر صنعت گردشگری و بهویژه شاخه روستایی آن، جایگاه خاصی را در اقتصاد کشورها بدست آورده و نقش فعال و مؤثری را در ارتقاء ساختار اقتصادی ـ اجتماعی و فرهنگی کشورها بهخصوص در کشورهای رو به توسعه ایفا میکند. نواحی روستایی شهرستان لنگرود، یکی از نواحی پر جاذبه در استان گیلان است که همواره مقصد گردشگری بسیاری از گردشگران و علاقمندان را به خود اختصاص داده است. آسیبشناسی فعالیتهای گردشگری در نواحی روستایی این شهرستان، هدف اصلی این پژوهش است که به منظور دستیابی به آن از روش تحقیق توصیفی - تحلیلی استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش 15 روستای دارای زمینههای گردشگری روستایی شهرستان لنگرود بوده که به شیوه هدفمند و قضاوتی انتخاب شدهاند. حجم نمونه با استفاده از روش کوکران، 342 نمونه برآورد شده که به روش تصادفی- سهمیهای بین ساکنان محلی، مدیران و کارشناسان اداری شهرستان لنگرود توزیع شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که مؤلفههای افزایش قیمت زمین و حتی بورس بازی زمین و گسترش دلالیها با میانگین وزنی 19/4، افزایش اجاره بهای مسکن و یا کالاهایی که برای زندگی روزمره مردم لازماند با میانگین وزنی 94/3 و تغییر ماهیت مغازههای عرضهکننده کالاهای لازم و مورد نیاز ساکنان به مغازههایی برای عرضه کالا به گردشگران با میانگین وزنی 63/3 بیش از سایر مؤلفهها باعث ایجاد ناپایداری و آسیبهای اقتصادی در روستاهای مورد مطالعه شدهاند. همچنین در بین مؤلفههای مورد بررسی پیامدهای نامطلوب اقتصادی، مؤلفه افزایش دستمزدها با میانگین وزنی 20/3، کمترین تأثیر را داشته است.
سپیده آشفته پور لیلاکوهی، محمدباسط قریشی میناباد، سیدحسن مطیعی لنگرودی، تیمور آمار حاجی شیرکیا،
دوره 9، شماره 31 - ( بهار 1399 )
چکیده
یکی از راههای تنوعبخشی اقتصاد روستایی شکل دادن به گردشگری کشاورزی است. در این رابطه مرغوبترین فضاها با ساختارهای مناسب و توانمند محیطی است که در معنای سازگاری، مطلوب با شرایط طبیعی تعریف شده و کاربری مناسب را با توان سرزمین نشان داده است. اینکه کدامیک از روستاها مستعد تحقق گردشگری کشاورزی هستند، نیازمند بررسی عناصر کیفیت بخش محیط است. بر این اساس هدف اصلی پژوهش حاضر اولویتبندی روستاها با توجه به اثرگذاری مؤلفههای کیفیت محیطی در توسعه گردشگری کشاورزی در شهرستان رودسر بوده است. جامعه آماری شامل مدیران محلی روستاها و کارشناسان متخصص و 16 روستا از 382 دارای سکنه شهرستان رودسر با شیوه هدفمند به عنوان محدوده مورد مطالعه انتخاب شدند. دادههای مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته و توزیع قضاوتی بین 70 نفر مورد تجزیه و تحلیل گردید و با استفاده از مدل کمّی تاپسیس، روستاهای مستعد گردشگری کشاورزی شناسایی واولویت بندی شدند. نتایج نشان داد که گسترش فعالیتهای بخش گردشگری و حضور گردشگران در ایام گوناگون سال در نواحی برخوردار از جاذبههای طبیعی و انسانی، سبب افزایش فرصتهای شغلی و افزایش درآمد مردم محلی در شهرستان رودسر شده است. همچنین در بین روستاهای مورد مطالعه روستای قاسمآباد، زیاز، لیما، شوک و سجیران، بالاترین اولویت و امتیاز را کسب نمودند که نشان میدهد دارای کیفیت محیط مطلوب، شرایط مناسب برای اجرای موفق گردشگری کشاورزی و در نهایت توانهای لازم برای توسعه گردشگری روستایی را با حفظ ابعاد پایداری محیط برخوردارند.
سمیه عاشوری مریدانی، محمدباسط قریشی، عیسی پوررمضان،
دوره 10، شماره 37 - ( پاییز 1400 )
چکیده
ضعف مالی بسیاری از روستاییان برای تأمین هزینههای اولیه تولید در بخش کشاورزی، آنها را از ادامه فعالیت دلسرد میکند و احتمالاً یکی از مهمترین پیامدهای ادامه این وضع، پرداختن روستاییان به مشاغل خدماتی، فروش و تغییر کاربری اراضی و در مواردی مهاجرت به شهرهاست. آنچه که میتواند موجبات بازدارندگی این روند نامطلوب را فراهم آورد افزایش سرمایۀ خانوارهای روستایی از طریق اختصاص اعتبارات مالی است. این اعتبارات با هدف ارائه خدمات مالی به گروههای کم درآمد در کشورهای در حال توسعه در سه دهۀ اخیر مطرح شده است و با اعطای وام به روستاییان بهویژه آنهایی که در امور تولیدی فعالیت دارند این امکان را میدهد که به سبب فراهم بودن نقدینگی بتوانند نیازهای مالیشان را برای انجام عملیات تولیدی و تهیه نهادههای کشاورزی تأمین نمایند. بر این اساس هدف پژوهش حاضر، تبیین نقش اعتبارات مالی در تحولات بخش کشاورزی نواحی روستایی شهرستان ماسال است. بدین منظور با استفاده از روش تحقیق توصیفی ـ تحلیلی، وضعیت وامهای دریافتی 331 خانوار نمونه روستایی در 15 روستای منتخب طی سالهای 1385 تا 1395 مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد مجموع سطح زیر کشت و میزان کل تولیدات زراعی آبی به ترتیب با افزایش 1/10 درصدی و 6/37 درصدی مواجه شد و مجموع سطح زیر کشت و میزان کل تولیدات زراعی دیم به ترتیب یک افزایش 8/34 درصدی و 3/23 درصدی را نشان داد. در بخش کشت محصولات باغی آبی نیز سطح زیر کشت و میزان تولید به ترتیب 50 درصد و 6/34 درصد افزایش یافت. محصولات باغی دیم نیز با افزایش 4/23 درصدی در سطح زیر کشت و افزایش 5/33 درصدی در تولیدات مواجه شد. لازم به ذکر است که افزایش سطح زیرکشت اراضی زراعی، عمدتاً به دلیل تغییر کاربری اراضی جنگلی (جنگلتراشی) و تبدیل اراضی بایر بوده است. جمعبندی یافتهها بر این نکته تأکید دارد که اعطای اعتبارات مالی به روستاییان موجب افزایش بازدهی اراضی کشاورزی شده و اثرات مطلوبی برجای گذاشته است.
جواد وهابی، محمدباسط قریشی، نصرالله مولائی هشجین،
دوره 12، شماره 43 - ( بهار 1402 )
چکیده
در توسعه اقتصادی روستاهای کشور ایران، آب نقش محوری و غیر قابل انکاری دارد. حجم قابل توجهی از منابع آبی کشور در بخش کشاورزی مورداستفاده قرار میگیرد و به همین جهت دسترسی به منابع آبی دارای اهمیت است. در واقع مدیریت منابع آب بر توسعه اقتصادی مناطق روستایی شمال کشور نقش بسیار مهمی دارد. به همین جهت در این پژوهش به تحلیل تاثیر مدیریت آب بر توسعه اقتصادی مناطق روستایی پرداخته شد. مقاله حاضر از نوع پژوهشهای پیمایشی - تحلیلی به شمار می آید. بنابراین مانند اغلب پژوهشهای پیمایشی بر روی نمونه محدودی از کل جامعه متمرکز شده و با استفاده از پرسشنامه اطلاعات مورد نیاز از جامعه نمونه (مسئولان روستایی و خانوارهای بهره بردار کشاورز روستاهای منطقه مورد مطالعه) گردآوری شده است. جامعۀ آماری تحقیق روستاهای جلگه مرکزی گیلان است که شامل مسئولان روستایی و خانوارهای بهره بردار کشاورز روستاهای منطقه مورد مطالعه بوده و تعداد 384 پرسشنامه بصورت تصادفی تکمیل شد. داده های فراهم شده، با استفاده از نرمافزار SPSS و با آزمونهای آماری مربوطه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین مدیریت منابع آب کشاورزی بخش جلگهای ناحیه مرکزی استان گیلان و توسعه اقتصادی روستاهای آن رابطه مستقیم وجود دارد. مدیریت منابع آب توانسته است تا موجب ارتقاء شاخصهای اقتصادی در جوامع روستایی مورد مطالعه شده و در اشتغال و درآمد و سطح رفاه جامعه روستایی تاثیرگذار بوده است.
لیلا شالی، محمدباسط قریشی، نصرالله مولائیهشجین،
دوره 12، شماره 45 - ( پاییز 1402 )
چکیده
روستاها در گذر زمان، تغییر و تحولاتی را از نظر مساحت، مکان، کالبد، کارکرد، تعداد جمعیت، دین و مذهب، زبان و فعالیت اقتصادی تجربه کرده و می کنند هر چند که بیشتر این رخدادها کند و آرام هستند اما گاه بروز عواملی چون جنگ، فعالیت های عمرانی، دگرگونی های سیاسی و اجتماعی، سرعت تغییر و تحولات را بخصوص از نظر کالبد، کارکرد و فعالیت اقتصادی بسیار تند می کند. بیماری های همه گیر، در سال های دور، عاملی تاثیر گذار بر تحول روستاها بخصوص از نظر جمعیت بوده است اما مهمترین تاثیر آخرین بیماری همه گیر (کووید 19) بر فعالیت های اقتصادی و درآمد روستاها بوده است که بارزترین پیامد ظاهری آن، محدودیت ارتباط بین افراد و آمد و شد در سطوح مختلف و در نتیجه رکود فعالیت های گردشگری و تاثیر شدید بر اقتصاد مقصد های گردشگری بود. هدف این پژوهش، بررسی اثرات کووید 19 بر فعالیت اقتصادی و درآمد خانوارهای روستایی در روستاهای گردشگر پذیر شهرستان لنگرود است. روش پژوهش، توصیفی - تحلیلی و روش گردآوری داده ها و اطلاعات مورد نیاز برای تحلیل متغیرهای وابسته (فعالیت اقتصادی، اشتغال و درآمد)، مطالعات میدانی مبتنی بر مشاهده، مصاحبه و تکمیل پرسشنامه خانوار و روستا است. در شهرستان لنگرود، 10 روستا از نظر گردشگری اهمیت دارند یافته های پژوهش نشان داد که در اوج بحران کووید 19، فعالیت های گردشگری در هر ده روستا دچار رکود شدید شده و این موضوع، علاوه بر کنشگران گردشگری، بر درآمد تعداد دیگری از خانوارها نیز تاثیر داشته است. پیش از انتشار ویروس کرونا، کشاورزی، مهمترین منبع درآمد برای خانوارها در روستاهای مورد مطالعه بوده اما گردشگری نیز نقش مهمی در اقتصاد این روستاها داشته است بطوریکه گردشگری مهمترین منبع درآمد برای 20.7 درصد و دومین منبع درآمد برای 31.6 درصد خانوارها بوده است. با همه گیری کووید 19، درآمد 71.7 درصد حانوارها کاهش یافت، میزان تغییر درآمد 26.3 خانوارها قابل توجه نبوده است و درآمد دو درصد خانوارها افزایش یافته است.
محمد صادق زارع، دکتر نصرالله مولائی هشجین، دکتر محمد باسط قریشی،
دوره 13، شماره 48 - ( 6-1403 )
چکیده
هدف: کارآفرینی روستایی، مفهومی است که تاکنون از دیدگاههای مختلف مورد بررسی قرار گرفته است. باور بر این است که به عنوان راهبردی کارآمد برای توسعه اجتماعی روستا ضرورت دارد. کارآفرینی زنان در روستا پدیدهای چندبُعدی وتحتتأثیر عوامل مختلف است. در جامعه امروز ایران، زنان نقش قابل توجه ودر حال گسترشی در زمینه کسب کارها ایفا می کنند.
روش پژوهش: پژوهش حاضر با هدف تبیین نقش زنان کارآفرین در توسعه اجتماعی روستاهای شهرستان صومعه سرا انجام شد. روش پژوهش کاربردی و مبتنی بر مطالعات اسنادی و میدانی است. به منظور تجزیه وتحلیل اطلاعات از نرمافزار SPSS ومدلهای تلفیقی (FARAS+FCOPRAS) ومدل فازی WASTPAS، استفاده شد.
یافتهها: یافته های پژوهش نشان داد، بین توسعه اجتماعی روستاهای شهرستان صومعه سرا و زنان کارآفرین ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین بین شاخصهای اجتماعی، به ترتیب شاخص مشارکت اجتماعی با مقدار امتیاز 44/71، بهبود کیفیت زندگی با مقدار امتیاز 31/71، تحول جمعیتی روستا با مقدار امتیاز 20/71، آموزش وآگاهی با مقدار امتیاز 15/71، تقویت ارتباط واعتماد اجتماعی با مقدار امتیاز 11/71، بیشترین وکمترین میزان تأثیرپذیری را از نقش زنان کارآفرین در روستاهای شهرستان صومعه سرا به خود اختصاص داده اند. در ادامه یافته های پژوهش نشان داد، به ترتیب بخشهای مرکزی با مقدار وزن 891/3، بخش تولم با مقدار وزن 775/3، بخش میرزا کوچک با مقدار وزن 678/3، بیشترین وکمترین میزان توسعه اجتماعی را با تاکید بر نقش زنان کارآفرین به خود اختصاص داده است.
نتیجهگیری: بر این اساس، با توجه به نتایج پژوهش، زنان کارآفرین روستایی به عنوان نیروهای خلاق، نوآور و متفکر در زمینه فعالیتی خود توانسته اند، تحولی در توسعه اجتماعی مناطق روستایی شهرستان صومعه سرا ایجاد کنند و به پویایی روستاهای این شهرستان کمک نمایند.