12 نتیجه برای کرمی
خدیجه جوانی، اسماعیل کرمی دهکردی، حسین فراهانی،
دوره 1، شماره 2 - ( 12-1391 )
چکیده
پایداری کشاورزی امروزه بیشک یکی از مهمترین بخشهای توسعه پایدار است. اتکای اصلی درآمد ساکنین روستاهای شهرستان تربت حیدریه و دهستان بالاولایت، به محصولات کشاورزی و باغی به ویژه زعفران میباشد که از قدیم درمنطقه خراسان کشت میشده است. بنابراین توجه به پایداری آن در توسعه روستایی مهم میباشد. این تحقیق با هدف تحلیل پایداری تولید زعفران از دو بعد اجتماعی و اقتصادی انجام گرفته است. برای بررسی این موضوع از دو روش اسنادی و میدانی از طریقروش تحقیق توصیفی– همبستگی استفاده شده است. در فرایند عملیات میدانی، دو نوع پرسشنامه تهیه گردید. پرسشنامه اول توسط دهیاران و بخشدار منطقه و پرسشنامه دوم از سوی 327 کشاورز زعفرانکار انتخاب شده از طریق نمونهگیری مطبق از 20 روستای دهستان تکمیل گردیدند. نتایج نشان داد که وضعیت اقتصادی روستاها از جمله درآمد پایین، نوسان قیمت زعفران، عدم تضمین قیمتها، عدم بازاریابی مناسب، هزینه بالای تولید زعفران و ناکارآمدی نهادهای دولتی در ایجاد تعاونی جهت بهبود خرید و فروش زعفران در ناپایداری اقتصادی تولید زعفران نقش دارند. همچنین با وجود برخی مشکلات اجتماعی از جمله دسترسی کم به نهادهای اجتماعی دولتی، مشارکت و همیاری مردم در قالب خود جوش و محلی در امور روستا و علاقه به تولید زعفران تأثیر مثبت بر پایداری داشته و به همین دلیل از لحاظ اجتماعی روستاها پایدارترند. همچنین، پایداری اجتماعی اقتصادی تولید زعفران با متغیرهای مستقل انسانی جمعیت و باسوادی دارای رابطه مثبت و معنیدار و با متغیر مستقل طبیعی فاصله از شهر، دارای رابطه منفی و معنیدار میباشد.
فرهاد عزیزپور، زهرا خداکرمی،
دوره 4، شماره 13 - ( 8-1394 )
چکیده
بخش کشاورزی با نقشپذیری اصلی در نظام اقتصادی روستا، زمینه تحول آن را در ابعاد مختلف محیطی، اجتماعی و اقتصادی را فراهم نموده است. از این رو میتواند نقش مهمی در تحقق توسعه پایدار روستایی ایفاء نماید. برای تحقق این امر، منابع سرمایهای طبیعی، اجتماعی، انسانی و مالی از اهمیت برخوردار هستند. در این میان، سرمایه مالی دارای نقش بیشتری است. مزیت مکانی نسبتا پایین روستا به همراه منابع سرمایه مالی کم در آن، سبب شده تا جریان سرمایه به بخش کشاورزی کاهش یابد. این چالش، سبب شده تا دولت حمایت بخش کشاورزی را با توجه به نظام بهرهبرداری فردی در قالب طرح اعطای اعتبارات خرد مدنظر قرار دهد. اجرای این طرح، اثراتی بر ابعاد مختلف توسعه سکونتگاههای روستایی داشته است. این مقاله، سعی نموده با رویکردی پیامدگرا به تبیین اثرات اجتماعی – اقتصادی آن بپردازد. روش تحقیق در این مقاله، توصیفی – تحلیلی است. محدوده جغرافیایی مورد مطالعه دهستان کرسف و جامعه آماری، روستاییان و کارشناسان کشاورزی و مالی آن دهستان بوده است. با توجه به دو جامعه آماری مورد مطالعه، از کل واحدهای بهرهبردار که در بین سالهای 85- 92حداقل یکبار وام دریافت کردهاند، 157 نفر با استفاده از فرمول تعیین حجم کوکران بهعنوان حجم نمونه مشخص شده و نمونهگیری این جامعه آماری با روش طبقهای و تصادفی صورت گرفته است. از جامعه کارشناسان با توجه به اهمیت معیار سطح دانش و آگاهی آنها از مسئله، با نمونهگیری هدفمند 15 نفر از کارشناسان سازمان جهاد کشاورزی و بانک کشاورزی انتخاب شده است. برای تحلیل اطلاعات تکنیک آزمون T تک نمونهای مورد استفاده قرار گرفت. نتایج تحقیق حاکی از آن است که اعتبارات خرد کشاورزی تأثیر یکسان و یکپارچه بر شاخص های ابعاد توسعه بویژه ابعاد اجتماعی – اقتصادی ندارد و سازوکار اجرایی اعطای اعتبارات خرد کشاورزی متأثر از رویکرد سنتی (رشد اقتصادی) از کارآمدی لازم برخوردار نیست. در این ساختار، مدیریت متمرکز (از بالا به پایین) و روابط رسمی و قانونی سبب شده تا منابع مالی ماهیتی محلی و متکی بر پس اندازهای خرد مردم نبوده و از پایداری برخوردار نباشد.
کیومرث زرافشانی، لیدا شرفی، محمدامین شریفی، شهرزاد بارانی، شهره کرمی، مسعود رمضانی، فرحناز رستمی،
دوره 6، شماره 19 - ( بهار 1396 )
چکیده
با مروری بر پروژههای توسعه روستایی در سطح جهان، به نظر میرسد که همه ساله، بودجههای هنگفتی صرف احداث شبکههای آبیاری میشود. اما اینکه تا چه اندازه این پروژهها به اهداف از پیش تعیین شده خود رسیده باشند، مشخص نیست. یکی از این طرح های عمرانی، پروژه احداث شبکههای فرعی آبیاری و زهکشی گاوشان در استان کرمانشاه است. هدف از اجرای این طرح، ایجاد سیستمهای آبیاری تحت فشار، افزایش تولید در واحد سطح و ارتقاء درآمد بهره برداران، تبدیل زمینهای دیم به آبی، و افزایش تنوع کشت بوده است. هدف از این تحقیق، ارزشیابی کیفی شبکه آبیاری پایاب سدّ گاوشان بوده است. در این مطالعه، از دو روستای ماراب و الک با تکنیکهای PRA (قدم زدن، نقشه اجتماعی، نقشه منابع، ماتریس زوجی و مصاحبه گروه متمرکز) دادههای مورد نیاز جمع آوری گردید. به منظور اعتبار بخشی به یافتهها، سعی شد از تکنیکهای مختلف ارزیابی مشارکتی روستایی استفاده شود. روش نمونهگیری پژوهش نیز با استفاده از نمونهگیری نظری، صورت پذیرفت. بدین معنا که حجم نمونه تا رسیدن به مرحله اشباع نظری پیش رفت (حدود 20 نفر از هر روستا). نتایج ارزشیابی نشان داد که این پروژه با سه مشکل عمده روبرو است: 1) مشکلات مربوط به پیمانکار؛ 2) مشکلات مربوط به برنامهریزی و نظارت؛ 3) مشکلات مربوط به بهرهبردارن. همچنین نتایج نشان داد که اگر چه اجرای این طرح در منطقه، با مشکلاتی همراه بوده است، اما با این وجود، طرح توسعه سیستمهای آبیاری تحت فشار، به عنوان اولین طرح ملّی شبکه آبیاری که به طور متمرکز هدایت میشود، توفیقات قابل توجهی داشتهاست. به عنوان مثال، ارتقاء فرهنگ کشت آبی، مسدود شدن تعداد قابل توجهی از چاهها، افزایش قیمت زمینها در منطقه، گرایش به کشت آبی و درآمد بیشتر برای کشاورزان از مزیتهای این طرح بودهاست.
احمد اکبری، ابراهیم مرادی، مژگان اکرمی مهاجری،
دوره 6، شماره 20 - ( تابستان 1396 )
چکیده
پایداری تولید کشاورزی در نواحی روستایی به عوامل متعددی وابسته است. این عوامل با توجه به شرایط جغرافیایی نواحی روستایی و یا بنا بر نوع فعالیت کشاورزی، دارای تنوع و پیچیدگیهایی است. در مطالعه حاضر بر پایداری تولید پسته در نواحی روستایی شهرستان رفسنجان با توجه به سه شاخص زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی پرداخته شده است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و به لحاظ اجرا، پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل 45 هزار بهرهبردار تولید کننده پسته در روستاهای شهرستان شهرستان رفسنجان بوده است که با فرمول نمونهگیری کوکران، تعداد 320 بهرهبردار به عنوان حجم نمونه تعیین شده است. در این پژوهش، با توجه به مبانی نظری و پیشینه مطالعات، شاخص زیستمحیطی با 15 سنجه از 3 بعد (استفاده از کودها و سموم، مصرف آب آبیاری و مدیریت کشت و علوم زیست)، شاخص اجتماعی با 9 سنجه از 2 بعد (پایگاه اجتماعی و آموزش) و شاخص اقتصادی با 9 سنجه از 3 بعد (منابع مالی باغات، ساختار باغات و خدمات نهادی) در قالب پرسشنامه میان 320 بهره بردار تولید کننده پسته در نواحی روستایی توزیع گردید. طبق یافتههای تحقیق، شاخصهای زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی تأثیر مثبت و معناداری در پایداری تولید پسته دارد و میزان تأثیر شاخصهای زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی بر پایداری به ترتیب 39/0 درصد، 90/0 درصد و 92/0 درصد محاسبه شده و کمترین تأثیر بر پایداری را شاخص زیست محیطی داشته است. از بین سنجههای ابعاد زیست محیطی، استفاده از کودها و سموم شیمیایی و کاهش آب آبیاری، و سنجههای ابعاد اجتماعی، دسترسی به متخصصین و کلاسهای ترویجی و آموزشی، سطح پایین تحصیلات و روی آوردن به کارهای غیرکشاورزی و در آخر سنجههای اقتصادی، افزایش هزینه نهادهها و پایین بودن کیفیت نهادهها و خرده مالکیت در عدم پایداری نقش مؤثرتری دارد.
آیت اله کرمی، مینا فاریابی، مصطفی احمدوند،
دوره 8، شماره 28 - ( تابستان 1398 )
چکیده
از آنجا که توسعه کشاورزی به عنوان کانون و محور اصلی توسعه از نقش و جایگاه خاصی در کشور برخوردار است، صنایع تبدیلی را میتوان شرط لازم و موتور محرک توسعه این بخش دانست. از این رو، پژوهش حاضر با هدف سنجش نگرش کارشناسان و مسئولان صنایع، پیرامون پیامدهای استقرار صنایع تبدیلی و تکمیل در بخش مرکزی شهرستان جیرفت انجام شده است. دادههای مورد نیاز از طریق منابع اسنادی ـ کتابخانهای و مطالعه میدانی به وسیله پرسشنامهای محقق ساخته از 43 کارشناس و مسئول صنایع تبدیلی و تکمیلی شهرستان جیرفت به دست آمد. روایی پرسشنامه توسط پانل متخصصان و پایایی آن نیز با انجام یک مطالعه پیشآهنگ و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ (بالای 8/0برای تمامی متغیرها) تأیید گردید. تجزیه و تحلیل دادهها با نرمافزار SPSS19 انجام گرفت. یافتههای پژوهش حاکی از آن بود که به ترتیب در بُعد اقتصادی، مؤلفههای «گسترش جایگاه کشاورزی در منطقه»، «افزایش مشارکت بخش خصوصی در سرمایهگذاری» و «افزایش سرمایهگذاری در بخش کشاورزی»، در بُعد اجتماعی مؤلفههای «نیاز منطقه به صنایع تبدیلی مربوطه»، «افزایش انسجام و پیوستگی بین کشاورزان» و «افزایش علاقه جهت انجام فعالیتهای کشاورزی»، و در بُعد زیستمحیطی مؤلفههای «کاهش ضایعات محصولات کشاورزی»، «عرضه بهداشتیتر محصولات غذایی» و «در نظر گرفتن برنامههای مدون جهت رعایت بهداشت محیط روستا» از مهمترین پیامد استقرار صنایع تبدیلی و تکمیلی در بخش کشاورزی بوده است. همچنین مؤلفههای بُعد اقتصادی نسبت به دو بُعد اجتماعی و زیستمحیطی دارای اهمیت و وضعیت بالاتری است.
علیرضا رکن الدین افتخاری، سعیده فرخی سیس، مهدی پورطاهری، جلال کرمی،
دوره 8، شماره 29 - ( پاییز 1398 )
چکیده
یکی از مهمترین عوامل زیربنایی برای توسعه هر کشوری و مناطق روستایی آن، وجود شبکه جادهای کارامد و مطلوب در آن کشور جهت رفع نیازهای حمل و نقل آن است. در روند توسعه روستایی، شرط اصلیِ به حرکت در آوردن مکانیسمهای توسعه اقتصادی ایجاد شبکه جاده روستایی مناسب است. با وجود چنین شبکهای، حمل آسان فرآوردههای کشاورزی به مراکز مصرف و صادرات، امکانپذیر گشته و کشاورزی را از سودآوری کافی برخوردار میسازد. چه بسیارند روستاهایی که از موقعیت مناسب تولیدی برخوردارند ولی به دلیل نبود امکانات ارتباطی و حمل و نقل در انزوا به سر میبرند و از این موقعیت بهره کافی ندارند. لذا این موضوع به طور گستردهای پذیرفته شده است که یک اقتصاد با شبکههای ارتباطی-جادهای- مناسب در مقایسه با اقتصادهای با شبکه ارتباطی ضعیف در شرایط رقابتپذیری با صرفهتری قرار دارد. پیشرفت در حمل و نقل و ارتباطات، بخش کشاورزی، صنعت و دیگر بخشها را ارتقاء داده و همچنین منجر به بهبود استاندارد زندگی عموم مردم میشود. از دیدگاه توسعهای بهبود دسترسی، محرومیت اجتماعی را با افزایش قابلیتهای فردی کاسته و مزایای فیزیکی، اجتماعی-اقتصادی و روانی را ایجاد میکند. در مناطق دور افتاده روستایی، خدمات حمل و نقل روستایی دسترسی حیاتی بین مزارع، روستاها و بازار برای انتقال مردم، نهادهها، تولیدات کشاورزی و کالاهای مورد نیاز برای معیشت روستایی فراهم میکنند. پژوهش حاضر با هدف تحلیل نقش(اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی/کالبدی) شبکه جادهای روستایی با تاکید بر مناطق روستایی صادرکننده محصولات کشاورزی انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش، روستاهای تولیدکننده محصول سیب شهرستان مراغه واقع در استان آذربایجان شرقی میباشد. و از آزمون آماری تی تک متغیره برای تحلیل دادهها استفاده شده است. یافتهها نشان داد شبکه دسترسی جادهای در روستاهای مورد مطالعه در بعد اقتصادی دارای نقش مناسب بوده و در دیگر ابعاد از عملکرد پایین برخوردار بوده و نتوانسته نقش خود را به خوبی ایفا کند.
احمد زنگانه، تاج الدین کرمی، حمیدرضا تلخابی، محسن یوسفی فشکی،
دوره 9، شماره 33 - ( پاییز 1399 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر تحلیل نظام شهری استان مرکزی طی سالهای 1355 تا 1395 و شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه شهرهای کوچک و روستا-شهرها است. این پژوهش به شیوۀ تحلیلی انجامشده و از سنتهای روش پژوهش کمی بهره برده است. برای تحلیل نظام شهری از شاخصهای نخست شهری، شاخص توزیع متعادل(آنتروپی) و شاخص تمرکز هرفیندال، توزیع جهتدار و تراکم فضایی کرنل استفاده شده است. برای شناسایی عوامل مؤثر بر توسعۀ منطقهای با رویکرد تقویت روستا-شهرها، از نظرات نخبگان و متخصصان در قالب روش دلفی و 23 پرسشنامه استفاده شده است. پرسشنامه مذکور در راستای ابعاد فضایی و غیر فضایی و مؤلفههای چهارگانه مربوط، شامل سیاستگذاری و قوانین، اقتصادی – فعالیتی، اجتماعی و فرهنگی، و درنهایت کالبدی و ارتباطی و 26 معیار مربوط تدوین شده است. بهمنظور اولویتبندی مؤلفهها و معیارها، از مدل ویکور و همچنین برای شناسایی عوامل نهایی و زیرمعیارهای مربوطه از آزمون تحلیل عاملی استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که تمرکز فزایندۀ جمعیت شهری در دو شهر اراک و ساوه و کثرت روستا-شهرها (28 شهر از 33 شهر استان)، از ویژگیهای اصلی نظام شهری استان مرکزی است، اما این وضعیت طی سالهای 1375 تا 1395 به دلیل جمعیتپذیری شهرهای دوم، سوم و چهارم استان، تا حدودی به سمت عدمتمرکز گرایش یافته و به لحاظ توزیع فضایی، جابهجایی جمعیت به سمت شمال و جنوب شرقی استان بوده است. همچنین بر اساس نتایج مدل ویکور، مؤلفۀ "سیاستگذاری و قوانین" بهعنوان مهمترین و تأثیرگذارترین عامل بر تقویت روستا-شهرها و توسعۀ منطقهای استان شناساییشده و مؤلفههای "کالبدی و ارتباطی"، "اقتصادی-فعالیتی" و در نهایت مؤلفۀ "اجتماعی-فرهنگی"، در اولویت بعدی قرار دارند. در نهایت نتایج آزمون تحلیل عاملی نشان داد که معیارها در هشت عامل اصلی دستهبندی شدند که 84.63 کل واریانس تجمعی را شامل میشوند و در بین این عوامل، عامل نخست با زیرمعیارهای قانونگذاری و اقتصادی، از اهمیت ویژهای در توسعۀ روستا-شهرها برخوردار هستند.
آیت اله کرمی، ندا علی یاری،
دوره 10، شماره 35 - ( بهار 1400 )
چکیده
روستاها دارای قابلیتهای اقتصادی فراوان بوده و بخش مهمی از توسعه یک کشور را بر عهده دارند. استقرار و بقای جامعه روستایی، بدون کار مولد و سودآور برای ساکنان غیر ممکن است؛ از کارآفرینی بهعنوان روش تحریککننده رشد و توسعه اقتصادی محلی نام برده میشود. بررسی عوامل مؤثر بر راهاندازی کسب و کار روستاییان میتواند الگویی جهت توسعهی اشتغال در دیگر نواحی روستایی باشد. لذا هدف پژوهش حاضر، شناسایی عوامل مؤثر بر سطح کارآفرینی روستایی در دهستان دشت ارژن شهرستان شیراز است. تحقیق حاضر ازنظر نوع هدف کاربردی و بهلحاظ تجزیه و تحلیل دادهها، توصیفی- تحلیلی است که بهصورت پیمایشی انجام شده است. در این پژوهش ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه محقق ساختهای بود که روایی آن از طریق مصاحبه با صاحبنظران و پایایی آن نیز از طریق مطالعه پیشاهنگ صورت پذیرفت (آلفای کرونباخ 688/0 تا 959/0). دادهها بصورت تصادفی از 177 سرپرست خانوار روستایی ساکن در دهستان دشتارژن شهرستان شیراز گردآوری شد. نتایج نشان داد روستاییان منطقه مورد مطالعه در سه گروه قابل دستهبندی بوده و وضعیت اقتصادی، سطح دانش، وضعیت اجتماعی، وضعیت محیطی، حسمکان، نوآوری و عملگرایی، سن پاسخگو و سطح سواد از مهمترین عوامل اثرگذار بر سطح کارآفرینی روستاییان منطقه مورد مطالعه محسوب میشود
مهدی کرمی دهکردی، عبدالمتین میانی،
دوره 10، شماره 35 - ( بهار 1400 )
چکیده
بهمنظور پایداری فعالیتهای معیشتی میبایستی تلاشهای زیادی صورت گیرد تا بتوان از راه فعالیتهای تولیدی، منابع پایداری برای امرار معاش خانوادهها ایجاد کرد. در این راستا، هدف این پژوهش شناسایی و طراحی رهیافت معیشت پایدار در روستاهای شمالی شهرستان اندر در کشور افغانستان میباشد. پژوهش حاضر در چارچوب رویکرد کیفی و با بهرهمندی از روش نظریه مبنایی انجام شده است. بهمنظور تحلیل دادهها از روش استراوس و کوربین در نظریه مبنایی استفاده شده است. ابزار جمعآوری دادهها مصاحبههای عمیق و مشاهده بوده و به منظور گردآوری دادهها از روش نمونهگیری هدفمند و تکنیک گلولهبرفی استفاده شده است. تجزیه و تحلیل دادهها در سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی صورت پذیرفته است. نتایج پژوهش حاضر منجر به شناسایی 19 مقوله اصلی و 27 مقوله فرعی شد که در قالب مدل پارادایمی دسترسی به معیشت پایدار به عنوان مقوله محوری و شرایط علی (وابستگی بیشتر به بخش کشاورزی، جنگ و چالشهای امنیتی و کارایی ضعیف بخش دامداری و طیور)، عوامل زمینهای (ضعف در زیرساخت و خدمات، پایین بودن سطح آگاهی کشاورزان و تکانههای اقتصادی و مالی)، شرایط مداخلهگر (فروش و بازاریابی محصولات کشاورزی، مسایل اجتماعی و هزینههای بالایی منابع مصرفی)، راهبردها (صنعتیسازی روستاها، استفاده از انرژیهای خورشیدی، مقاومسازی مساکن روستایی، اثربخشی عوامل تولید و پرورش طیور بومی در حیاط) و پیامدها (ایجاد فرصتهای شغلی متنوع، کاهش میزان وابستگی به بخش کشاورزی، کاهش هزینههای زندگی، تقویت صنایع دستی و بهبود روشهای کسب درآمد) قرار گرفت.
مصطفی درخوش، مهدی کرمی دهکردی، قاسم لیانی،
دوره 12، شماره 44 - ( تابستان 1402 )
چکیده
صنایع تبدیلی و تکمیلی یکی از صنایع مهم در ارتباط با تولیدات و محصولات کشاورزی میباشد که موجب حفظ و نگهداری محصولات کشاورزی و مواد غذایی برای مدت طولانی و همچنین اشتغالزایی و افزایش ارزشافزوده بخصوص برای مناطق روستایی که تولیدکننده اصلی محصولات کشاورزی هستند میشود. پژوهش حاضر باهدف شناسایی دهستانهای اولویتدار جهت استقرار صنایع تبدیلی و تکمیلی بخش کشاورزی و ارائه مدل یکپارچه آنتروپی شانون فازی و روش ARAS فازی برای شناسایی دهستانهای اولویتدار جهت استقرار صنایع تبدیلی و تکمیلی بخش کشاورزی موردمطالعه روستاهای بخش مرکزی شهرستان شهرکرد انجام شد. این تحقیق ازنظر هدف از نوع کاربردی بود و جامعه آماری موردپژوهش شامل کلیه کارشناسان و صاحبنظران در حوزه تخصصی اعم از پژوهشگران، خبرگان و کارشناسان مرتبط در استان چهارمحال و بختیاری بود که با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند و تکنیک گلوله برفی به تعداد 26 نفر شناسایی شدند. نتایج تحقیق نشان داد، با استناد به معیارها و ملاکهای مکانیابی مستخرج از چارچوب مفهومی تحقیق، از نظر مطلوبیت در استقرار صنایع تبدیلی و تکمیلی بخش کشاورزی، دهستانهای مرکزی، فرخشهر، طاقانک با وزنهای 92/99%، 66/97% و 65/78% به عنوان بهترین مناطق شناسایی شدند. همچنین دهستان مرغملک با 98/64% پایینترین وزن را از این منظر به خود اختصاص داده است.
عبدالمتین میانی، مهدی کرمی دهکردی،
دوره 12، شماره 46 - ( زمستان 1402 )
چکیده
در روستاهای مورد مطالعه از اثر موجودیت چالشهای معیشتی و تحقق عوامل علی موثر برای از بین بردن چالشهای متذکره نیاز مبرم به چنین پژوهشی بیش ازپیش محرز گردیدد. مطالعه حاضر از نظر پارادایمیک، از نوع کیفی بوده و راهبرد در این پژوهش نظریه بنیانی با استفاده از روش استراوش و کوربین میباشد. بهمنظور جمعآوری دادهها از مصاحبههای عمیق، مشاهده مستقیم، تهیه عکس و فیلم استفادهشده است. نمونهگیری در پژوهش حاضر بهصورت هدفمند و با بهرهمندی از تکنیک گلولهبرفی از جامعه مطلعین کلیدی بود. تجزیهوتحلیل دادهها در سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی با استفاده از نرمافزار ATLAS.ti صورت پذیرفته است که در این مقاله صرفاً به تحلیل عوامل علی پرداخته شده است. با توجه به نتایج تحقیق میتوان گفت که وابستگی بیشتر به بخش کشاورزی، جنگ و چالشهای امنیتی، نبود امنیت غذایی و کارایی ضعیف بخش دامداری و طیور عواملی هستند که راههای دسترسی به معیشت پایدار روستاییان را تحت تاثیر خود قرار داده است. در ضمن کشاورزی سنتی، عدم سرمایهگذاری در بخش روستایی و کشاورزی، خشکسالی و روشهای سنتی آبیاری، اثرات جنگ، امنیت سرمایهگذاری، چالشهای تغذیهای، ضعف در دام و طیور اصلاح نژاد شده، کمبود تولید لبنیات و عدم بهرهبرداری مؤثر از محصولات دامی نیز به داراییهای معیشتی روستاییان آسیب رسانیده است و این عوامل در ازدیاد فقر و ازدیاد چالشهای معیشتی نقش بسزایی دارند.
آرزو سواری، دکتر مریم شریف زاده، دکتر آیت اله کرمی،
دوره 13، شماره 49 - ( 9-1403 )
چکیده
هدف: مطالعه ی حاضر با هدف سنجش پایداری تعاونیهای تکثیر و پرورش ماهی صورت گرفت و به دنبال شناسایی عوامل مؤثر بر پایداری تعاونیها و ارائه راهکارهایی در این زمینه بود.
روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نوع پیمایشی بود. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه ساختارمند و محقق ساخته بهره گرفته شد. روایی پرسشنامه طبق نظر پانلی از اساتید و کارشناسان تأیید گردید و پایایی آن با انجام مطالعه ای پیشآهنگ و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ (94/0-59/0) به دست آمد. جامعه مورد مطالعه پژوهش حاضر اعضای 61 تعاونی فعال تکثیر و پرورش ماهی بخش مرکزی شهرستان اهواز و شامل 454 عضو بود. شیوه نمونه گیری به صورت تصادفی ساده بود که با استفاده از جدول مورگان، حجم نمونه 150 نفر از اعضای تعاونیها تعیین گردید. برای تعیین آسیب های تعاونیهای تکثیر و پرورش ماهی از تکنیک تحلیل محتوایی بهره گرفته شد. برای این منظور 20 نفر پرورش دهنده از تعاونیهای موفق تکثیر و پرورش ماهی تا حصول اشباع نظری مورد مطالعه قرار گرفتند.
یافتهها: یافته های پژوهش نشان داد که پایداری تعاونیهای تکثیر و پرورش ماهی در سه مرحله امکانسنجی و طراحی، راه اندازی و بهره برداری، و توسعه تعاونی تحت تأثیر هویت سازمانی، تعهد هویتی و چارچوب قانونی قرار دارند. بر مبنای یافته ها تعاونیهای تکثیر و پرورش ماهی از حیث ابعاد آموزشی، زیرساختی، اجتماعی و اقتصادی آسیبپذیر بودند.
نتیجهگیری: این پژوهش از یک طراحی موازی همگرا برای ادغام دادههای کمی و کیفی استفاده نمود و دیدگاهی جامع از پایداری در تعاونیهای پرورش ماهی ارائه داد. در حالی که در بخش تحلیل کمی، پیش بینی کننده های کلیدی پایداری شناسایی شد، بینش حاصل از بخش کیفی به درک عوامل زمینه ای، مانند نقش هویت سازمانی و ارتباطات عاطفی بین اعضا را کمک شایانی نمود. این رویکرد روششناختی غنای یافتهها را افزایش داد و موضوعاتی مانند ضرورت آموزش و تأثیر پویاییهای اجتماعی را آشکار ساخت که برای درک پایداری فراتر از معیارهای کمی به تنهایی حیاتی است.