24 نتیجه برای کریم
محمدالیاس کریم، سمیه کوچک زاده، هاجر اثنی عشری، محمدحسین کریم،
دوره 4، شماره 11 - ( 2-1394 )
چکیده
افزایش رفاه اقتصادی مردم و کاهش فقر، یکی از اهداف اصلی برنامه های توسعه ی اقتصادی در هر کشوری است. رسیدن به افزایش رفاه اقتصادی و کاهش فقر، بدون وجود نهادهای مالی کارآ و تجهیز مناسب منابع مالی، غیرممکن است. در این راستا، سیستم های مالی کارآمد میتوانند از طریق کسب اطلاعات درباره فرصت های سرمایهگذاری، تجمیع و تجهیز پساندازها و نظارت بر سرمایه گذاریها، موجب تخصیص بهتر منابع و در نهایت، کاهش فقر در اقتصاد شود. در این مطالعه اثرات سرکوب مالی بر فقر سکونتگا های روستایی طی دوره 1392-1370 مورد بررسی قرار گرفته است. برای رسیدن به اهداف مطالعه از یک الگوی سیستم معادلات همزمان استفاده شده است و روش حداقل مربعات دو مرحلهای(2SLS) به عنوان روش مناسب برای برآورد آن انتخاب شده است. نتایج مدل نشان داد که تأثیر سرکوب مالی بر فقر مثبت است. از این رو، برنامهریزی سیاستگذاران در این ارتباط میتواند از اهمیت ویژهای برخوردار باشد. همچنین با توجه به محدودیتهای مناطق روستایی و بخش کشاورزی ایران ضروری است که تزریق سرمایه به شکلی صورت گیرد که به صورت کامل جذب گردد.
محمد حسین کریم،
دوره 4، شماره 13 - ( 8-1394 )
چکیده
مشارکت را میتوان فرآیند تصمیمگیری و تصمیمسازی اختیاری، آگاهانه و داوطلبانه فردی و جمعی، جهت قدرتیابی برای رفع نیاز و تحقق اهداف خاص در شرایط ویژه که به صورت خودجوش یا برنامهریزی شده، میتواند به اجرا درآید، در نظر داشت. شکلگیری تشکلهای توانمند ضمن آنکه با دیدگاههای جدید در خصوص حقوق مردم سازگارتر است، به طور بالقوه میتواند بهعنوان ابزاری در جهت سپردن امور مردم به خود آنها عمل نموده و فرصت لازم را برای پرداختن دستگاههای دولتی به وظایف اساسی و رسالتهای خود فراهم آورد. فرآیند توسعه پایدار روستایی به عوامل و شرایط مختلفی بستگی دارد که یکی از مهمترین عوامل آن، توسعه تعاونیها بوده که میتواند همگام با سیاستهای دولت در بهبود شرایط کار، زندگی، تولید، ارائه خدمات، ارتقاء سطح درآمد و وضعیت اجتماعی مردم روستا نقش مؤثری ایفاء نماید. هدف از این پژوهش، شناخت چالشهای تعاونیهای روستایی ایران بوده است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش انجام، توصیفی ـ تحلیلی است. جامعه آماری، تعاونیهای روستایی ایران است و نمونهها، افراد متخصص و خبره و ذینفعان در این زمینه تشکیل داده است. به منظور دستیابی به اطلاعات مورد نیاز جهت سنجش متغیرهای مورد تحقیق، از روشهای پیمایشی و اسنادی بهره گرفته شده و برای بررسی و تجزیه و تحلیل اطلاعات و دادهها، از آزمونهای آماری نظیر تحلیلهای رگرسیونی چندگانه با روش گام به گام استفاده شد. یافتهها نشان میدهد که موانع سیاسی با ضریب تأثیر 0.594، بیشترین تأثیر و عوامل اجتماعی ـ فرهنگی با ضریب 099/0 کمترین چالش را در تعاونیهای روستایی دارد.
میرستار صدرموسوی، حسین کریم زاده، عقیل خالقی،
دوره 5، شماره 16 - ( تابستان 1395 )
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی و تحلیل عوامل مشارکت پایین زنان روستایی در نیروی کار، از روش پژوهش آمیخته استفاده نموده است. در این تحقیق از روش «کیفی سپس کمی» استفاده شده است. در مرحله اول تحقیق، برای جمعآوری دادهها از تکنیکهای روش مشارکتی شامل مشاهده، مصاحبه، بحث گروهی و یادداشتهای میدانی استفاده شده که جامعه آماری شامل زنان روستایی باسواد و مطلع بوده است. موانع علی مؤثر در اشتغال زنان جامعه روستایی موردمطالعه، در چهار گروه موانع فردی، موانع خانوادگی، موانع فرهنگی- اجتماعی و موانع مدیریتی- ساختاری شناسایی شده است که دورافتاده بودن روستاها و عوامل فردی و خانوادگی دارای بیشترین میزان اهمیت است. تغییر شیوه زندگی در جامعه روستایی مشهود بوده و متغیرهایی همچون تحصیلات، وضعیت تأهل و سطح درآمد بهعنوان موانع مداخلهگر در اشتغال زنان روستایی شناخته شده است. انعطافپذیری زنان در برابر مانع مهم فردی و خانوادگی، تغییر آداب و ارزشهای اجتماعی را به دنبال داشته است. با تغییر آداب و ارزشها و سنن اجتماعی و همچنین تغییر شیوه زندگی، زنان روستایی جامعه موردمطالعه، از زندگی در روستا رویگردان شده و به شهرها مهاجرت میکنند. ازدواج دیرهنگام یا بالا رفتن سن ازدواج، فقر اقتصادی از دیگر نتایج است که مجموعه این عوامل وضعیت نامناسب رفتاری را در بین دختران و زنان روستایی مهاجرت کرده میتواند به وجود آورد. خروجی حاصل از نرمافزار لیزرل در تجزیه و تحلیل نتایج بحث مشارکتی، سازگاری و توافق مطلوب نتایج ارائهشده را با دادههای تجربی نیز ثابت کرد که میتوان ادعا نمود نتایج تحقیق دارای اعتبار بیرونی مناسبی است.
فائزه طاهرآبادی، محمدکریم معتمد، محمدرضا خالدیان،
دوره 5، شماره 17 - ( پاییز 1395 )
چکیده
آب از ارزشمندترین منابع طبیعی است که در بخشهای مختلف استفاده میشود و به منزله یکی از نهادههای اصلی تولید محصولات کشاورزی، جایگاه خاصی در توسعه پایدار کشاورزی دارد. هدف از این تحقیق بررسی مسائل و مشکلات مدیریت آب کشاورزی از دیدگاه کشاورزان شهرستانهای کنگاور و صحنه در استان کرمانشاه بوده است. بر اساس نتایج حاصل از تحلیل عاملی، مسائل و محدودیتهای مدیریت آب کشاورزی در هشت عامل دستهبندی شده است. مهمترین مسائل و مشکلات در زمینه مدیریت آب کشاورزی در دو ناحیه مورد مطالعه از دیدگاه کشاورزان شامل کاهش منابع آب سطحی، استفاده نکردن از استخر، عدم نظارت دولت بر برداشت آب از منابع زیرزمینی (چاهها)، حفر چاههای غیرمجاز، عدم رعایت حریم بین چاهها، خاکی بودن کانالها، طولانی بودن مسیر کانالها و نهرها، مشکلات انتقال آب از زمینهای سایر مالکین در صورت عدم توافق آنها، نامناسب بودن شکل و اندازه مزرعه، استفاده از روشهای آبیاری سنتی، نبود هماهنگی بین سازمانهای دولتی و تشکلهای مردمی، حمایت نکردن دولت از محصولاتی با مصرف آبی کم، عدم آگاهی کشاورزان از اهمیت بهینهسازی کارایی مصرف آب آبیاری، عدم مراجعه به مدیریت کشاورزی، عدم شرکت در کلاسهای ترویجی، بالا بودن هزینههای لولهگذاری، کم بودن وام دریافتی برای لولهگذاری و کم بودن توان مالی زارعین برای استفاده از آبیاری تحت فشار بوده است.
محمدرضا شریف زاده، زهرا کریمی پور،
دوره 6، شماره 21 - ( پاییز 1396 )
چکیده
صنایع دستی به عنوان منبعی غنی از فرهنگ و تمدن ایران، دارای پتانسیل کم نظیری در معرفی ویژگیهای فرهنگی و باورهای اجتماعی به دنیا است. استفاده از این پتانسیل بهویژه در میان مخاطبین بینالمللی صنایع دستی، نیازمند بهرهگیری از اطلاعات و روشهای بهروز و هوشمندانه است. بستهبندی میتواند به عنوان واسطهای ارزشمند، جهت معرفی صنایع دستی روستایی ایران به بازارهای جهانی و بهبود و وضعیت آن به شکل مؤثری عمل نماید. یکی ار شاخصهای مؤثر در انتخاب و خریداری کالای بستهبندی شده، فاکتورهای "هویت بخشی" است. هدف این تحقیق، شناخت و معرفی راه و روشی مناسب برای طراحی شایسته بستهبندی صنایع دستی روستایی ایران با توجه به رویکرد صادرات بوده است؛ به گونهای که عناصر بصری هویت بخش به طور مناسبی نشانگر هویت و فرهنگ ایرانی باشد. بیان فاکتورهای هویت بخش بدون در نظر گرفتن تأثیر بستهبندی در شناسایی محصول امکان پذیر نیست. برای دستیابی به اطلاعات تعاریف و عملکردهای بستهبندی و مشخص کردن عناصر بصری پایه در بستهبندی، به بررسی نقش بستهبندی صنایع دستی در صادرات پرداخته شد. نتایج تحقیق نشان داد که در صادرات محصولات و کالاهای صنایع دستی روستایی، اهمیت بستهبندیهای چندفرهنگی ضروری است. سپس به منظور ادغام آگاهانه هویت و فرهنگ در طراحی بستهبندی، مدل طراحی فرهنگ محور پیشنهاد شده است. با استفاده از این مدل مشخص گردید که طراحی بستهبندی با توجه به عوامل فرهنگی، میتواند تا از تطابق راهحلهای پیشنهادی اطمینان حاصل کند و در عین حفظ ویژگیهای فرهنگی و هویتی روستاهای ایرانی در طراحی بستهبندی صنایع دستی، به درک بهتر تجربیات سایر فرهنگ ها و راهحلهای کاربردی و مؤثر منتهی شود.
ایوب بدراق نژاد، حسین موسی زاده، آرام کریمی، مهدی خداداد،
دوره 6، شماره 22 - ( زمستان 1396 )
چکیده
ساخت و سازهای غیرمجاز و بدون برنامه در کمتر از یک دهه در محدوده روستاهای ییلاقی رواج زیادی پیدا کرده و هیچ چارچوب و برنامه ای برای آن تدوین نشده است. در واقع مالکان غیربومی، خارج از ضوابط طرح هادی روستایی اقدام به ساخت وساز نموده و باعث ایجاد بافت و کالبد ناهنجار می شوند. پژوهش حاضر به بررسی اثرات ساخت وسازهای غیرمجاز بر قیمت زمین و مسکن روستاهای ییلاقی شهرستان گرگان، با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و پیمایش میدانی پرداخته است. جامعه آماری پژوهش ساکنان روستای زیارت بوده است. داده های جمعآوری شده با استفاده از نرم افزار تحلیل آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های به دست آمده نشان می دهد که تعداد 194 مورد تخلف ساختمانی در روستای زیارت صورت گرفته که از این تعداد 143 مورد داخل حریم قانونی روستا و تعداد 51 مورد خارج از حریم شکل گرفته است. از آزمون ناپارامتریک Mann Whitney جهت مقایسه دیدگاه مردم روستایی و مدیریت محلی در زمینه عوامل مؤثر بر شکل گیری تخلفات ساختمانی استفاده شده است. طبق نتایج حاصله در رابطه با مؤلفه های عدم برخورد قانونی با متخلفین و دسترسی نزدیک روستا به شهر گرگان تفاوت معنادارحاصل شده است. همچنین یافته های تحلیلی به دست آمده نشان دهنده تأثیرگذاری بالای تخلفات ساختمانی بر ساختار و محیط زیست روستایی است. نتایج حاصل از ضریب همبستگی اسپیرمن نشان داد که هرچه برخورد با متخلفین بیشتر و قیمت زمین پایینتر باشد تخلفات ساختمانی از رشد بیشتری برخوردار است.
محسن آقایاری هیر، حسین کریم زاده، ناهید رحیم زاده،
دوره 6، شماره 22 - ( زمستان 1396 )
چکیده
قابلیت تحرک به معنی جابجایی مردم و کالاها از نقطه ای به نقطه دیگر در نظر گرفته می شود که به زیرساخت های حمل و نقل وابسته بوده و از اهمیت زیادی در توسعه پایدار نواحی روستایی برخوردار است. بهبود قابلیت تحرک میتواند اثرات مستقیم و غیرمستقیم گوناگونی در بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی نواحی روستایی داشته باشد. با توجه به اینکه قابلیت تحرک مناسب از جمله معضلات پویایی، بهویژه پویایی اقتصادی نقاط روستایی کشور بوده، تحقیق حاضر بر آن است تا ضمن تحلیل قابلیت تحرک در نقاط روستایی بخش مرکزی شهرستان تبریز، عوامل مؤثر بر آن را مورد بررسی قرار دهد. برای این منظور روش تحقیق توصیفی – تحلیلی مورد توجه قرار گرفت. ابتدا با استفاده از ادبیات تحقیق به عملیاتی نمودن مفاهیم و متغیرهای مطرح در سؤالات پرداخته شده و روایی آن به روش نظرسنجی از نخبگان مورد ارزیابی قرار گرفت و پس از تأیید جهت تعیین روابط علت و معلولی میان شاخص ها و در مرحله بعد جهت وزندهی به نظرسنجی مجدد (15 نفر از متخصصان رشته جغرافیا و برنامه ریزی روستایی و برنامه ریزی حمل و نقل) اقدام گردید. سپس برای ارزیابی قابلیت تحرک، تکنیک فرآیند شبکه ای با بهره گیری از نرمافزار Super Decisions و برای بررسی نقش عوامل در قابلیت تحرک نقاط روستایی مورد مطالعه از مدلسازی معادلات ساختاری در نرمافزار AMOS.24 استفاده شد. جامعه آماری تحقیق را روستاهای بخش مرکزی شهرستان تبریز شامل 52 روستا تشکیل می دهد که داده های لازم به صورت تمام شماری از دهیاران آنها جمع آوری گردید. نتایج نشان داد که در بین شاخصهای قابلیت تحرک، شاخص های تعداد مسافران در فصول مختلف و جابجایی تولیدات باغی، بیشترین روابط علت و معلولی را با سایر شاخص های مطرح داشته است. به علاوه روستای کردکندی کمترین میزان قابلیت تحرک و مایان سفلی بیشترین قابلیت تحرک را دارد که این مسئله بیانگر اثر عوامل دیگری غیر از جمعیت صرف نواحی در میزان قابلیت تحرک آنها است. بهعلاوه بر اساس نتایج مدلسازی معادلات ساختاری، عامل فاصله بیشتر از سایر عوامل در قابلیت تحرک سکونتگاه های روستایی مؤثر بوده است.
محمدحسین کریم، علی سردارشهرکی، سیدمهدی حسینی،
دوره 7، شماره 23 - ( بهار 1397 )
چکیده
فعالیت کشاورزی در شهرستان هیرمند شغل اصلی اکثریت روستاییان این شهرستان است. در سال های اخیر بهدلیل خشکسالی های پی درپی و وابستگی شدید این منطقه به رودخانه فرامرزی هیرمند، مشکلات عدیده ای مانند مهاجرت و خالی شدن از سکنه بسیاری از روستاها و آبادی های این شهرستان گردیده است. از اینرو در مطالعه حاضر تلاش شده تا به شناسایی و اولویتبندی موانع توسعه کشاورزی در شهرستان هیرمند پرداخته شود. اطلاعات مورد نیاز از طریق تکمیل پرسشنامه از 350 کشاورز و بهره بردار در شهرستان هیرمند و تحلیل نتایج با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی (FA) انجام شده است. بر اساس نتایج به دست آمده 5 عامل محیطی، اقتصادی-مدیریتی، زیرساختی، آموزشی و فرهنگی تحت 27 متغیر شناسایی و اولویتبندی گردید. نتایج به دست آمده نشان می دهد که عامل محیطی با مقدار ویژه 564/5 و متغیر کمبود منابع آبی با بار عاملی 986/0 مهمترین متغیر بوده است. عامل اقتصادی-مدیریتی با مقدار ویژه 125/4 از عوامل مهم دیگر شناسایی گردید که در این متغیر، هزینههای زیاد سیستمهای آبیاری تحت فشار با بار عاملی 859/0 نیز از اهمیت بالایی قرار داشته است. با توجه به نتایج به دست آمده پیشنهاد می گردد که از طریق بسط روابط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی به رعایت حقآبه ایران اقدام گردد.
علیرضا کریمی، حسین دانش مهر،
دوره 7، شماره 24 - ( تابستان 1397 )
چکیده
قرار گرفتن ایران در زمره کشورهای خشک جهان و دارا بودن منابع آب محدود از یک سو و استفاده بیش از 90 درصد آب مصرفی کشور در بخش کشاورزی از سوی دیگر، ضرورت مدیریت و بهره برداری از آب کشاورزی را دو چندان ساخته است. در همین راستا پروژه بزرگ دشت ارایض بهعنوان بخشی از طـرح توسـعه اراضی دشتهای خوزستان و ایلام به مرحله اجرا درآمد. مناطق روستایی دهستان چنانه در شهرستان شوش که در واحدهای عمرانی 2 و 3 دشت ارایض قرار گرفته، جامعه آماری بوده است. هدف تحقیق، تحلیل وضعیت مشارکت روستاییان در پروژه و عوامل اجتماعی مؤثر بر آن است. روش مورد بررسی در این پژوهش به صورت کمی با تکنیک پیمایش و ابزار پرسشنامه و با حجم نمونه 134 نفر از بهرهبرداران ساکن در روستا است. یافته های پژوهش نشان داد میزان مشارکت روستاییان در مرحله طراحی و تمایل به مشارکت در بهرهبرداری از پروژه در سطح متوسط به بالایی قرار دارد ولی میزان مشارکت در مرحله اجرای پروژه در سطح بالایی نیست. در مجموع در حدود سه چهارم از پاسخگویان وضعیت مشارکت خود را در سطح متوسط ارزیابی نموده اند. درآمد سالیانه بهرهبرداران، اعتماد بینشخصی، اعتماد نهادی، مشارکت ذهنی، تعلق مکانی، حمایت اجتماعی و همبستگی اجتماعی با میزان مشارکت روستاییان در مدیریت و بهره برداری از پروژه رابطه مثبت و معناداری دارد. متغیر سن بهره برداران با میزان مشارکت آنها از رابطه معکوس و منفی برخوردار است. میزان مشارکت بر حسب سطح تحصیلات بهرهبرداران نیز تفاوت معناداری دارد. سابقه کار کشاورزی و توانمندی اقتصادی بهرهبرداران با میزان مشارکت آنها رابطه معناداری ندارد. تقویت اعتماد از دست رفته روستاییان به مجریان پروژه که به دلیل ناکارآمدی پروژه های پیشین اتفاق افتاده است و همچنین توانمندسازی آنها می تواند زمینه تقویت مشارکت روستاییان را در این پروژه و پروژههای آتی فراهم سازد.
محمد ولائی، حسین کریم زاده، رضا منافی آذر،
دوره 7، شماره 25 - ( پاییز 1397 )
چکیده
توسعه مشاغل یا کسبوکارهای کوچک روستایی به علت برخورداری از ماهیت و مزایایی خاص، با استقبال متخصصان توسعهروستایی روبهرو شده، بهگونهای که برخی متخصصان آن را مهمترین راهکار توسعهروستایی در کشورهای جهان سوم در نظر میگیرند. هدف این پژوهش، بررسی زمینههای ایجاد کسبوکارهایکوچک جدید و موانع راهاندازی آنها در سکونتگاههای روستایی بود. تحقیق حاضر از لحاظ هدف کاربردی، ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی و بنیان آن مبتنی بر پراگماتیسم و روش تحقیق آمیخته است. جمعآوری دادهها و اطلاعات بهصورت مطالعات میدانی و اسنادی انجام گرفت و قلمرو مکانی تحقیق بخش مرحمتآباد شهرستان میاندوآب بود. از مصاحبههای نیمهساختیافته با مدیران روستایی و مالکان واحدهای کسبوکار برای شناسایی زمینههای ایجاد کسبوکارها استفاده شد. با انجام 33 مصاحبه به اشباع نظری رسید و با شیوه تئوری زمینه ای تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که زمینههای متعددی در بخش کشاورزی، صنعت، گردشگری و خدمات وجود دارد ولی فقط بخش کشاورزی زمینهها و توان زیادی برای ایجاد واحدهای کسبوکار جدید دارد. روستاهای قپچاق و فیروزآباد با داشتن زمینه ایجاد 34 و 30 نوع از این کسبوکارهای مساعدترین روستاها به شمار میروند. جهت شناسایی موانع ایجاد کسبوکارهای جدید، فرایند روش Q طی شد. جامعه گفتمان از طریق نمونهگیری هدفمند معین شد و مجموعه کیو 41 گویهای را 20 نفر از کارآفرینان و مدیران واحدهای کسبوکارهای کوچک مرتب کردند. آزمون تحلیل عاملی استفنسون بر مبنای فرد نشان داد ایجاد کسبوکار جدید در محدوده مورد موانع سهگانهای دارد که عبارتند از: «موانع اقتصادی- اجتماعی»، «موانع زیرساختی» و «ضعف سرمایه اجتماعی و ترجیح سپردهگذاری به سرمایهگذاری». موانع «اقتصادی و اجتماعی» مهمترین عامل عدم ایجاد کسبوکار جدید بوده و با مقدار ویژه 10.10 بیش از 50 درصد واریانس را تبیین کرده است.
علیرضا دربان آستانه، حسین حاتمی نژاد، مینا کریمی،
دوره 8، شماره 2 - ( ویژه نامه گردشگری روستایی(پاییز 1398) 1398 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش گردشگری مسئولیتپذیر در کیفیتزندگی روستاهای مقصد گردشگری شهرستانگرگان است. جامعه آماری، کلیه ساکنان روستاهای هدف گردشگری شهرستانگرگان بوده است. حجم نمونه از طریق فرمولکوکران تعیین شد و 376 نفر از ساکنان روستاها مورد بررسی قرار گرفته است. دادههای پژوهش از طریق پرسشنامه جمعآوری گردید. روایی پرسشنامه، با استفاده از نظر اساتید و کارشناسان و پایایی پرسشنامه با استفاده از آزمون آلفایکرونباخ مورد تایید قرارگرفت. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرم افزار SSPS و از طریق میانگین توصیفی و آزمون tset-T انجام شدهاست. یافتهها حاکی از آن است که وضعیت مسئولیتپذیری گردشگران شامل سه بعد اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و زیستمحیطی و همچنین کیفیتزندگی ساکنان روستا شامل چهار بعد اجتماعی، کالبدی، محیطی و اقتصادی نسبتا ضعیف است. میتوان چنین نتیجهگیری کرد که بین مسئولیتپذیری گردشگران و کیفیتزندگی ساکنان ارتباط مستقیم وجود دارد. چراکه پایین بودن میزان مسئولیتپذیری گردشگران در کیفیتزندگی ساکنان نیز اثرگذار است، همچنین متغیر مسئولیتپذیری اقتصادی مهمترین متغیر تاثیرگذار در کیفیتزندگی ساکنان روستا محسوب میشود و پس از این متغیر، متغیرهای اجتماعی- فرهنگی و سپس زیستمحیطی در مراتب بعدی اهمیت قرار دارد.
خالد علی پور، حسین کریم زاده، محمد ظاهری،
دوره 8، شماره 28 - ( تابستان 1398 )
چکیده
روستاهای مرزی عمدتاً به دلیل دوری از مرکز و وجود برخی ناامنیهای احتمالی و انزوای جغرافیایی، با مشکلات متعدد اقتصادی و اجتماعی مواجه هستند. بازارچههای مرزی به عنوان یکی از اهرمهای مهم توسعه پایدار در نواحی مرزی به شمار میروند و میتوانند تأثیرات متعددی بر روستاهای پیرامون خود داشته باشد. لازمه بهرهگیری از فرصتهای مرتبط با بازارچههای مرزی، تقویت عناصر مشارکت روستایی جهت پیوند و ارتباط با بازارچههای مرزی و توسعه برنامهریزی مشارکتی و ارائه راهبردهای مطلوب است. در این پژوهش به تبیین روابط و پیوندهای بین بازارچههای مرزی و روستاهای پیرامون با تاکید بر برنامهریزی مشارکتی و ارائه راهبردهای مطلوب در جهت توسعه آتی این پیوند در شهرستان سردشت پرداخته شده است. روش گردآوری دادهها و اطلاعات، با استفاده از پیمایش و مطالعات میدانی و استفاده از ابزار پرسشنامه بوده است. برای تحقق این هدف، 335 نفر از مردم روستاهای مورد مطالعه (سرپرستان خانوار) بصورت تصادفی و 25 نفر کارشناس که شامل پژوهشگران و محققان، مدیران و مسئولان بازارچههای مرزی و مدیران روستایی (شورا، دهیار) بودند، انتخاب شدند. در نهایت تجزیه و تحلیل دادهها به صورت توصیفی – تحلیلی و تبیینی از طریق تحلیل SWOT اقدام به ارائه نقاط قوت، ضعف، فرصتها، تهدیدها و راهبردهای مؤثر در این زمینه شد. نتایج نشان میدهد نقاط قوت بسیار کمتر از نقاط ضعف بوده است و میزان تأثیرات بازارچههای مرزی بر ابعاد توسعه روستایی، عوامل جلب مشارکت مردمی نیز نسبی و محدود و چندان برجسته نبوده است. بررسی عوامل درونی و بیرونی راهبردها نیز نشان میدهد که سهم تأثیرات عوامل بیرونی با وزن نهایی 296/3 بیشتر از عوامل درونی با وزن نهایی 230/3 است. بر این اساس با توجه به وضعیت موجود، راهبردهای مشارکت روستاییان در بازارچههای مرزی شهرستان سردشت ارائه گردیده و با استفاده از ماتریس کمی برنامهریزی راهبردی (QSPM) اولویت راهبردها مشخص شده است.
محمدحسین کریم، عبدالماجد سپاهیان، سیدمهدی حسینی، امیر دادرس مقدم،
دوره 8، شماره 30 - ( زمستان 1398 )
چکیده
انبه یکی از میوههای گرمسیری محسوب میشود که به دلیل خصوصیات ویژهای که دارد همواره دارای علاقهمندان زیادی است. خاستگاه اصلی این میوهی خوش طعم و مطبوع که نقش مهمی در اقتصاد روستانشینان دارد، شبه قارهی هند، پاکستان، بنگلادش و آسیای جنوب شرقی است و در مناطق روستایی استانهای سیستان و بلوچستان، هرمزگان و کرمان به میزان قابل توجهی تولید و کشت میشود. در این مطالعه وضعیت ساختار بازارهای داخلی انبه تولیدی کشور بر اساس شاخصهای تمرکز و شاخصهای هرفیندال و مزیت نسبی این محصول در استانهای تولید کننده بر اساس شاخص های RCA و SRCA در طی سال های 1387-1396 مورد مطالعه قرارگرفته است. نتایج حاصل از آزمونهای شاخصهای مذکور نشان از آن دارد که ساختار بازار انبه کشور دارای ساختار انحصار دوجانبه(بیش از90 درصد از تولید انبه کل کشور) و متعلق به دو استان هرمزگان و سیستان و بلوچستان است. همچنین بر اساس شاخصهای مزیت نسبی آشکارشده مشخص شد که تولید این محصول در استانهای سیستان و بلوچستان و هرمزگان دارای مزیت نسبی است و در استان کرمان دارای مزیت نسبی نیست. بر اساس شاخص مزیت نسبی آشکار قرینه شده، میزان مزیت نسبی تولید محصول انبه در استانهای سیستان و بلوچستان و هرمزگان بالا است. پیشنهاد میشود با توجه به شرایط اقلیمی خاص مورد نیاز برای تولید محصول انبه و بهوجود آمدن شرایط انحصاری طبیعی برای استانهای هرمزگان و سیستان و بلوچستان در کشور و همچنین با توجه به اثری که تولید این محصول در رونق اقتصاد و اشتغالزایی برای روستاییان دارد، با افزایش تولید و همچنین امر برندسازی که به سبب خاصیتهای منحصر به فرد این محصول تولید شده در این مناطق ایران به راحتی میسر است زمینهی ورود آن به بازارهای منطقهای فراهم گردد.
حامد شهرکی مقدم، مریم کریمیان بستانی، محمودرضا انوری،
دوره 9، شماره 31 - ( بهار 1399 )
چکیده
توسعهی اقتصادی هر منطقه بر اساس ظرفیتهای مختلفی صورت میپذیرد، که یکی از مهمترین آنها زیرساختهای ارتباطی و حمل و نقل جادهای میباشد. در این میان در استان سیستان و بلوچستان بیش از 90 درصد جابجایی کالاها از طریق ناوگان حمل و نقل جادهای انجام میشود. همچنین با توجه به موقعیت استراتژیک استان و بهره بردن از ظرفیتهای اقیانوسی و ریلی، کشورهای همسایه به دنبال بهره بردن از این ظرفیتها هستند. یکی از مهمترین محورهای ارتباطی در منطقه محور ترانزیتی میلک (سیستان) به چابهار است. موقعیت جغرافیایی ویژه و مناسب مرز بینالمللی میلک به لحاظ همجواری با کشور افغانستان، قابلیتهای اقتصادی بسیاری در بازرگانی ملی و ترانزیت خارجی میان اروپا، آسیای مرکزی و شرقی ایجاد کرده است. هدف پژوهش حاضر بررسی ترانزیت جادهای و تأثیر آن بر توسعه اقتصادی منطقه سیستان با تأکید بر اقتصاد روستایی بوده است. پژوهش حاضر، تحقیقی تحلیلی-کاربردی است. روش مورد استفاده در مرحله جمعآوری دادهها، مبتنی بر مرور منابع معتبر خارجی و داخلی و میدانی (پرسشنامه) میباشد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات، توصیفی و استنباطی از نرم افزارهای (SPSS) و (Expert Choice) استفاده شده است. نتایج نشان داد که از بین شاخصهای توسعه اقتصاد روستایی، متاثر از تزانزیت جادهای مولفه ایجاد اشتغال با مقدار وزن به دست آمده (112/0)، بالاترین امتیاز را به خود اختصاص داده است. نتایج آزمون T تک نمونهای، گویای تاثیر زیاد ترانزیت جادهای بر توسعه اقتصاد روستایی شهرستانهای منطقه سیستان میباشد. همچنین نتایج آزمون کای اسکویر نشان داد که ارتباط معنادار و مثبت بین ترانزیت جادهای و توسعه اقتصاد روستایی منطقه سیستان وجود دارد. در نهایت نتایج آزمون فریدمن نشان داد، از بین شهرستانهای مورد مطالعه، شهرستانهای زابل با امتیاز (78/4)، نیمروز با امتیاز (11/3)، بالاترین و پایینترین امتیاز را به لحاظ توسعه اقتصاد روستایی با تأکید بر ترانزیت جادهای به خود اختصاص دادهاند.
حسین کریم زاده، عقیل خالقی، رباب نقی زاده،
دوره 9، شماره 33 - ( پاییز 1399 )
چکیده
در شیوع ویروس کرونا، بین جمعیت روستایی- شهری و سکونتگاههای روستایی و شهری تفاوت ویژهای دیده نمیشود. با این حال، به عنوان یک بحران، ویروس کرونا، تأثیر منفی در اقتصاد روستایی داشته و یا میتواند محرک مهم برای نوآوری در مشاغل جدید در نواحی روستایی باشد. در محیطهای مختلف جغرافیایی، ادراک و شناختهای متفاوتی نسبت به این ویروس دیده میشود. با توجه به هدف تحقیق مبنی بر تحلیل ادراک محیطی جامعه روستایی از شیوع ویروس کرونا در قلمرو جغرافیای رفتاری، تحقیق حاضر در پی کشف و شناخت نقشههای ذهنی جامعه روستایی بخش مرکزی شهرستان ورزقان و ادراکات آنهاست. بر اساس هدف، کاربردی و ازنظر نحوه گردآوری دادهها، پیمایشی از نوع آمیخته (ترکیبی) است. روش «طراحی اکتشافی (مدل توسعه ابزار)» در این تحقیق استفاده شده است. در فاز یک با استفاده از روش «توصیف ضخیم» (فراتر از توصیف و مشاهده برای بیان ظهور رفتار خاص در جامعه) و به کمک نرمافزار مکسکیودا توصیفی عمیق از تجربیات افراد مطلع محلی گردآوری شد و به مشاهده ژرف و لایهلایه موضوع از زوایای مختلف به شیوه استقرایی در کدگذاری کیفی انجام شد. برای رصد متغیرهای کیفی نیز از شیوه STEEP (V) استفاده شده است. بر اساس نتایج کیفی، به توسعه ابزار (با استفاده از تکنیک تاپسیس فازی) از طریق تحلیل دادههای کمی حاصل از نتایج پرسشنامه محققساخته اقدام شده و مقولهها اولویتبندی شدهاند. نتایج تحقیق نشان داد که کاهش حداکثری تعاملات اجتماعی غیرضروری در نواحی روستایی، شرط اصلی کنترل شیوع کرونا است. بعلاوه، شیوع ویروس در زمانبندی فعالیت کشاورزان، توجه به پسانداز، آسیب فعالیت اقامتگاههای گردشگری روستایی، و رونق کسبوکارهای روستایی، و نیز سرمایه اجتماعی اثر منفی داشته است.
محسن محسن آقایاری هیر، محمد ظاهری، حسین کریم زاده، علی مجنونی توتاخانه،
دوره 10، شماره 36 - ( تابستان 1400 )
چکیده
توجه به ارتقای بهرهوری آب به منظور تضمین ادامه حیات سکونتگاههای روستایی و تأمین امنیت غذایی کشور اهمیت دارد. عوامل مؤثر بر بهرهوری آب در روستاها، تحت تأثیر عوامل متعدد طبیعی و انسانی است که در صورت شناخت صحیح و برنامهریزی مبتنی بر آن میتوان زمینه را برای استفاده بهینه از آب فراهم ساخت. پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت بهرهوری آب در 36 روستای واقع در حوضه آبخیز قلعه چای صورت گرفته است. نوع پژوهش کاربردی و ماهیت آن توصیفی- تحلیلی و استنباطی است. در این خصوص 19 متغیر محیطی و انسانی مؤثر بر بهرهوری آب شناسایی شده و دادههای آن از طریق سالنامههای آماری جهاد کشاورزی، آب منطقهای و سرشماری عمومی نفوس و مسکن به دست آمد. با استفاده دادهای به دست آمده در محیط نرمافزار ArcGIS پایگاه داده تشکیل شده و با استفاده از آزمونهای خودهمبستگی فضایی موران محلی و آزمون رگرسیون وزنی جغرافیایی اقدام به تحلیل فضایی گردید. یافتههای پژوهش با استفاده از آزمون موران نشان داد که متغیرهای ارزش تولیدات کشاورزی و دامی و باسوادی دارای خودهمبستگی فضایی و متغیرهای تعداد منابع آب و میزان بهرهوری نهایی در هر روستا فاقد خودهمبستگی هستند. نتایج آزمون رگرسیون وزنی نشان داد که هر دو گروه از متغیرهای محیطی، انسانی با میزان بهرهوری آب در سطح روستاهای موردمطالعه ارتباط معناداری دارد و شدت همبستگی تحت تأثیر میزان آببهای پرداختی، شیب زمین، تعداد منابع آب و دوری یا نزدیکی به مرکز شهرستان است. درنهایت، متناسب با یافتههای تحقیق پیشنهاد میشود رویکرد فضایی بهعنوان یک روش مناسب برای بهبود بهرهوری آب در روستاها موردتوجه قرار گیرد.
عطیه سلیمانی، احمد یعقوبی فرانی، سعید کریمی،
دوره 10، شماره 36 - ( تابستان 1400 )
چکیده
هدف این پژوهش تدوین مدل برای توسعه کارآفرینی پایدار در کسبوکارهای روستایی با بهره گیری از دیدگاه های خبرگان و افراد مجرب در این حوزه میباشد. مطالعه حاضر از لحاظ پارادایم، جزء تحقیقات کیفی بوده و به منظور تجزیه و تحلیل دادهها، از روش تئوریبنیانی استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق شامل صاحبان کسبو کارهای روستایی نمونه و کارآفرینان موفق بودند. روش نمونهگیری به صورت هدفمند بود و جمعآوری اطلاعات از طریق مصاحبههای عمیق انجام شد. به منظور تحلیل دادههای حاصل از 10 مصاحبه، تحلیل محتوا و سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی صورت پذیرفت. کدهای باز، شامل 229 مفهوم و کدهای محوری نیز شامل 34 مقوله عمده بود که در مدل پارادایمی تحقیق، در قالب شرایط علی (عوامل فردی، ویژگیهای کسبوکار، مدیریت منابع، عملکرد مالی)، شرایط واسطهای (بستر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه، رسانهها، فشار ذینفعان، محیط قانونگذاری، خودتنظیمی، قدرت سرمایهگذاران، مصرفگرایی اخلاقی جامعه، نقش حکومتها، کیفیت و هماهنگی نهادی، آموزش)، شرایط زمینهای (حاکمیت شرکتی، تعهدات اخلاقی، تعهدات زیستمحیطی، پیوند مسئولیت اجتماعی با عملیات کسبوکار، مدیریت پایدارمحور)، راهبردها (از جمله راهبردهای آموزشی ترویجی، مشارکت ذینفعان، اصلاح قوانین و مقررات، تمهیدات حمایتی و تشویقی و فعالیتهای تحقیق و توسعه) و پیامدها (مشتمل بر پیامدهای اقتصادی، اجتماعی، زیستمحیطی، تعهد سازمانی، مزیت رقابت و پیامدهای سیاسی) نشان داده شده است. مدل ارائه شده میتواند به عنوان ابزار تحلیلی و برنامهریزی برای توسعه کارآفرینی پایدار روستایی مبنای عمل قرار گیرد تابر مبنای آن به گونهای منطقی و اصولی به بسترسازی، حل مشکل و اقدام در جهت دستیابی به پایداری در کسبوکارهای کارآفرینانه پرداخته شود.
علی رضا کریمی، حسین دانش مهر،
دوره 10، شماره 37 - ( پاییز 1400 )
چکیده
کلید فهم اثرات سرمایه اجتماعی بر توانمندسازی اقتصادی این است که اشکال مختلف سرمایه قابلیت تبدیل به یکدیگر را دارند. توانمندسازی اقتصادی روستاییان در منطقه مرزی بخش خاو و میرآباد شهرستان مریوان علاوه بر اینکه همه ضرورتهای توانمندسازی اقتصادی روستاییان در سایر نقاط کشور را دارد از دو ضرورت بسیار مهم دیگر نیز برخوردار میباشد که عبارتند از ماندگاری روستاییان در روستا و جلوگیری از خالی شدن نوار مرزی که این ضرورت علاوه بر جنبه اجتماعی از جنبه امنیتی نیز حائز اهمیت است. ضرورت دوم مربوط به عدم سوق یافتن جوانان روستایی به سمت کولبری است. سوالات اصلی پژوهش عبارتند از 1) میزان توانمندی اقتصادی روستاییان و سرمایه اجتماعی آنها در چه سطحی میباشد؟ 2) سرمایه اجتماعی و مولفههای آن چه رابطهای با توانمندی اقتصادی روستاییان دارد؟. مبانی نظری پژوهش متمرکز بر اندیشه بوردیو در زمینه تبدیل اشکال سرمایه به یکدیگر است. روش پژوهش پیمایش با ابزار پرسشنامه محقق ساخته میباشد. جامعه آماری مورد مطالعه روستاییان مناطق روستایی بخش خاو و میرآباد شهرستان مریوان است که با استفاده از نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای تعداد 483 نمونه انتخاب شد. یافتههای پژوهش نشان میدهد که سرمایه اجتماعی روستاییان در سطح متوسط به بالا و توانمندی اقتصادی آنها در سطح پایینی قرار دارد. رابطه سرمایه اجتماعی با توانمندی اقتصادی معنادار و معکوس میباشد. شاخصهای سرمایه اجتماعی برون گروهی روستاییان در سطح متوسط است و رابطه غیرمعنادار و مثبتی با توانمندی اقتصادی دارد در حالی که شاخصهای سرمایه اجتماعی درون گروهی قوی و رابطه معنادار و معکوسی با توانمندی اقتصادی دارد. بازتولید شدن توانمندیهای پیشین و سنتی در میان روستاییان که به دلیل غلبه سرمایه اجتماعی درون گروهی بر برون گروهی میباشد سبب شده که سطح مهارت و توانمندیهای جدید در میان روستاییان در سطح پایینی باشد.
محمدحسین کریم، مهرشاد طولابی نژاد،
دوره 10، شماره 38 - ( زمستان 1400 )
چکیده
تجدید حیات روستاها به عنوان پیادهسازی استراتژی توسعه روستایی از طریق توسعه اقتصادی، اجتماعی و زیباسازی روستاها معرفی شده است. در مناطق روستایی، احیای بخش کشاورزی به عنوان پایهای اصلی و به عنوان مبنایی برای رسیدن به این هدف در نظر گرفته شده است. با توجه به اهمیت این موضوع، هدف از این مطالعه ارزیابی شاخص ها و راهبردهای احیای کشاورزی در راستای تجدید حیات مناطق روستایی می باشد. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن ترکیبی (کیفی و کمی) است. ابزار گردآوری دادهها و اطلاعات پرسشنامه و مصاحبه می باشد. جامعه آماری پژوهش، کارشناسان مختلف در زمینههای تحصیلی جغرافیای روستایی، اقتصاد کشاورزی، علوم اجتماعی و جامعهشناسی روستایی، کارشناسان جهاد کشاورزی، متخصصان/نخبگان/ مدیران و جوانان روستایی استان لرستان میباشد. با روش نمونهگیری هدفمند 70 کارشناس به عنوان نمونه انتخاب گردید. برای پاسخگویی به سوالات پژوهش از مدل تحلیل شبکهای فازی (FANP)، مدل گسترش عملکرد کیفیت (QFD) و برای شناسایی راهبردهای اجرایی تجدید حیات مناطق روستایی از مصاحبههای اکتشافی و نتایج مدل تجربی QFDاستفاده شد. نتایج پژوهش گویای آن است که 1) سرمایهگذاری، 2) توسعه بازاریابی، 3) سیاستهای حمایت از کشاورزان، 4) اصلاح و تغییر الگوی کشت مهمترین راهبردهای احیای کشاورزی در لرستان بودهاند. نتایج مدل QFD و ماتریس ارتباط نشان داد که 1) عامل انسانی، 2)کمک مالی/مشاوره دولتی، 3)عامل اجتماعی، 4)منابع محلی و 5)برنامهریزی محیطی/امکانات برای توسعه آتی روستاها و کشاورزی مهمترین پیشرانهای مورد نیاز تجدید حیات مناطق روستایی لرستان میباشند. آموزش نیروی انسانی و رهبری محلی، کمک مالی/ سرمایهای و مشاوره دولتی، عامل اجتماعی و تقویت مشارکت، استفاده بهینه از منابع محلی و برنامهریزی بر اساس منابع محیطی و امکانات محلی برجستهترین استراتژیهای اجرایی تجدید حیات مناطق روستایی لرستان با تاکید بر بخش کشاورزی بودند. از نتایج این پژوهش برای احیای کشاورزی و تجدید حیات روستایی در سایر مناطق روستایی ایران میتوان استفاده نمود.
حسین غضنفرپور، صادق کریمی، زکریا گمشادزهی،
دوره 10، شماره 38 - ( زمستان 1400 )
چکیده
یکی از راهکارهای مهم جهت جلوگیری از ناپایداری روستاها در ابعاد مختلف و حرکت بسوی توسعه پایدار روستایی ظرفیتسنجی و متنوعسازی فعالیتهای اقتصادی میباشد.یکی از دلایل عقبافتادگی روستاهای کشور ما عدم ظرفیتسنجی فعالیتهای اقتصادی در روستاها و عدم طرح و برنامه مشخص و سرمایهگذاری لازم برای توسعه اقتصادی روستاهاست. متنوعسازی فعالیتهای اقتصاد روستایی میتواند محرک بسیار قوی در فرایند رشد و توسعه عمل کند و ظرفیتهای ناشناخته و غیرفعال را به فعالیت وادارد. برای این منظور یکی از شهرستانهای استان سیستان و بلوچستان در مرز با پاکستان مورد بررسی قرار گرفته است. پژوهش حاضر به بررسی ظرفیتها اقتصادی و متنوعسازی این فعالیتهای در دهستانهای شهرستان میرجاوه میپردازد. این پژوهش براساس هدف جزء تحقیقات کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی- تحلیلی است. جامعهآماری پژوهش جمعیت روستایی میرجاوه و نمونهآماری در این پژوهش کارشناسان و متخصصان توسعه اقتصادی شهرستان فوق میباشند که ارتباط تنگاتنگی با اقتصاد روستایی دارند. روش تحلیل دادهها به صورت کیفی و کمی توامان میباشد به این صورت که دادههای مربوط از سازمان مختلف جمعآوری شد و با استفاده از مدل هفت سرمایه تجزیه و تحلیل شدند و با استفاده از نمودار راداری نمایش داده شدند. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد که عمده مشاغل روستاهای دهستانها باتوجه به موقعیت جغرافیایی، پتانسیل منابع آبی، ظرفیت مراتع، میزان سرمایه روستائیان، میزان مشارکت اجتماعی روستائیان برای توسعه روستا، ظرفیتهای گردشگری، ظرفیتهای محیط طبیعی و پتانسیلهای حمل ونقل و ارتباطات متفاوت بوده است. سطح توسعه دهستانهای شهرستان میرجاوه نشان میدهد بیشترین ظرفیت به ترتیب در روستاهای دهستانهای لادیز، تمین، انده، جونآباد و حومه و کمترین ظرفیت به ترتیب در روستاهای دهستان تهلاب و سپس ریگملک وجود دارد.