جستجو در مقالات منتشر شده


65 نتیجه برای کارآفرینی

فاطمه مظفری، عبدالحمید نظری، شاه بختی رستمی، مصطفی شاهینی فر،
دوره 11، شماره 41 - ( 9-1401 )
چکیده

ارزیابی طرح "ساماندهی مشاغل خانگی" که در قالب برنامه­ های توسعه از سال 1389 در ایران در حال اجراست، اهمیت خاصی دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش اقتصادی کسب و کارهای خانگی بر معیشت پایدار خانوارهای روستایی استان ایلام انجام گرفت. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی- نظری و از حیث روش انجام توصیفی- تحلیلی است. جمع ­آوری داده­ ها با استفاده از شیوه ­های کتابخانه ­ای و میدانی انجام شد. جامعه آماری شامل 1476" خانوار دریافت­ کننده وام در مشاغل خانگی" ساکن در 287 روستای استان ایلام می ­باشد. نظر به تعدد و پراکندگی روستاها انتخاب آنها به دو روش نمونه­ گیری انجام گرفت. ابتدا تعداد روستاها با استفاده از" نمونه­ گیری خوشه­ ای" ( با ملاحظه همگنی چهار عامل: ارتفاع، فاصله از مرکز شهرستان، تعداد خانوار و وام گیرندگان) به 56 روستا کاهش یافت. سپس تعداد خانوارهای نمونه طبق فرمول کوکران 200 واحد برآورد و به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده­ ها پرسشنامه محقق ­ساخته است که پس از تایید روایی و پایایی تکمیل شدند. نتایج نشان داد: ایجاد کسب و کارهای خانگی از جنبه اقتصادی در زمینه شاخص ­های اشتغال­زایی، بویژه افزایش مشاغل زنان اثرات مثبتی داشته است که بیانگر همسویی آن با موازین راهبرد معیشت پایدار می­ باشد. اما با اینکه از نظر افزایش درآمد نسبتاً موفق بوده، لیکن از منظر توانمندسازی و بویژه فقرزدایی از اقشار پایین جامعه موفق نبوده است. در مجموع ارزیابی اثربخشی ایجاد کسب و کارهای خانگی توسط جامعه هدف بر پایداری معیشت خانوارها نشان داد که اشتغال ­زایی و تنوع­ بخشی فعالیت­ ها، درآمدزایی و توانمندسازی و فقرزدایی به ترتیب در رتبه­ های اول تا سوم قرار گرفتند.

علی اکبر تقی پور، فاطمه مطلبی نژاد، پارسا احمدی دهرشید،
دوره 11، شماره 42 - ( 11-1401 )
چکیده

مفهوم کارآفرینی در پاسخ به نیازهای حاصل از تحولات نظام­ های اجتماعی و اقتصادی عصر حاضر مطرح شد. در بسیاری از جوامع درحال‌توسعه از جمله ایران، در مسیر کارآفرینی زنان، مشکلات زیادی وجود دارد که سبب شده تا روند حضور زنان در کارآفرینی، کُند باشد. در پژوهش حاضر تلاش می­شود تا عوامل مؤثر بر موفقیت کارآفرینی روستایی از دیدگاه زنان و مردان روستاهای بخش امیرآباد شهرستان دامغان شناسایی شود. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر ماهیّت توصیفی - تحلیلی و از نظر روش گردآوری اطلاعات اسنادی - پیمایشی است. به‌منظور سنجش میزان همبستگی میان متغیرها از آزمون همبستگی پیرسون و برای تحلیل دیدگاه­ زنان و مردان نسبت به شاخص­های موفقیت کارآفرینی از آزمون T مستقل استفاده شد. نتایج پژوهش دال بر وجود تفاوت معناداری در دیدگاه زنان و مردان دارد؛ البته دراین‌بین هر دو گروه جنسیتی عامل «فردی» را بیش از هر عامل دیگری در موفقیت کارآفرینی مؤثر می­دانند؛ زنان «داشتن تعهد» و «مصمم بودن در کارها» و مردان «داشتن روحیه ریسک­پذیری» و «داشتن روحیه خودباوری» را مهم­ترین زیرمؤلفه‌های عامل «فردی» برشمردند. در میان سایر عوامل نیز، تفاوت دیدگاه معناداری از نظر زنان و مردان وجود دارد؛ از نظر زنان، عوامل «فردی»، «زیرساختی نهادی»، «اقتصادی»، «خانوادگی» و «اجتماعی فرهنگی» به ترتیب نقش مهمی را در موفقیت کارآفرینی ایفا می­نمایند.

شمسی عابری منصور، میثم موسایی، عادل عبداللهی،
دوره 11، شماره 42 - ( 11-1401 )
چکیده

کارآفرینی به‌عنوان یک مداخله توسعه استراتژیک در نظر گرفته می‌شود که می‌تواند در سرعت‌بخشیدن به توسعه نقش مهمی را ایفا نماید. در همین راستا کارآفرینی روستایی که یک مفهوم پویا بوده به‌طورکلی به‌عنوان «کارآفرینی در سطح روستا که می‌تواند در زمینه‌های مختلف از جمله تجارت، صنعت، کشاورزی رخ دهد و به‌عنوان یک عامل قوی برای توسعه اقتصادی عمل کند» تعریف می‌شود. هدف از انجام این تحقیق زمینه­سازی جهت گسترش کارآفرینی و تبیین جامعه­شناختی از عوامل مؤثر بر این امر است. برای دستیابی به این هدف از نظریه ساخت­یابی گیدنز بهره گرفته شد. بر اساس این نظریه ظهور فرصت‌ها یا خطرات درون فضا از دریچه نظری ساختار و علم پیچیده مورد بررسی قرار می­گیرد و به طور خاص، برخورد و ملاقات فرصت‌ها با کارآفرینان از این منظر موردبحث قرار می‌دهد. برانگیختگی انرژی کارآفرینی از پیوند افراد و فرصت‌ها سرچشمه می‌گیرد. از این رو  بررسی این موضوع در بخش بهار همدان با توجه به ظرفیت­های موجود در منطقه امری ضروری است. بنابراین در پژوهش کاربردی و توصیفی- تحلیلی حاضر از روش پیمایش بهره گرفته شد و ابزار گردآوری داده­ها نیز پرسش‌نامه محقق ساخته است. جامعه آماری این پژوهش را ساکنین­ روستاهای بخش بهار همدان تشکیل می­دهند که ازاین‌بین تعداد 450 خانوار به‌عنوان حجم نمونه از طریق نمونه­گیری خوشه­ای چندمرحله‌ای جهت مصاحبه انتخاب شدند. نتایج این تحقیق بیانگر آن بود که زمینه­های توسعه کارآفرینی در روستاهای این بخش بالا بوده و این روستاها پتانسیل لازم جهت توسعه کارآفرینی را دارند. همچنین نتایج این پژوهش بیانگر آن بود که بین امنیت اقتصادی، امنیت اجتماعی، اعتماد اجتماعی و امید به آینده با کارآفرینی رابطه مستقیم و مثبت وجود دارد. همچنین از دیگر نتایج این تحقیق می­توان به تبیین 215/0 متغیرهای مذکور بر کارآفرینی اشاره کرد.

کلثوم طهماسبی، بیژن رضایی، نادر نادری،
دوره 11، شماره 42 - ( 11-1401 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف واکاوی عوامل مؤثر بر کارآفرینی زنان روستایی شهرستان نهاوند صورت گرفته است. این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی، به لحاظ روش، توصیفی- همبستگی و ازنظر فلسفه، قیاسی است که بر مبنای پارادایم اثبات‌گرایی اجرا شده است. جامعه آماری تحقیق را زنان کارآفرین روستاهای شهرستان نهاوند تشکیل می‌دهند که در مجموع 110 نفر به عنوان نمونه، به صورت تمام شماری مورد بررسی قرار گرفت. ابزار گردآوری داده­ها، پرسشنامه محقق ساخته بود. تجزیه و تحلیل داده‌های به دست آمده با استفاده از نرم افزار اسمارت پی آل اس نسخه 3، صورت گرفت. یافته‌های پژوهش حاکی از رابطه مثبت و معناداری بین عوامل فردی، عوامل خانوادگی، عوامل اقتصادی، عوامل اجتماعی- فرهنگی و کارآفرینی زنان روستایی وجود دارد، بر اساس نتایج تحلیل مسیر، میزان تأثیرگذاری عوامل فردی (0556)؛ عوامل خانوادگی (0.125)؛ عوامل اقتصادی (0.398)؛ عوامل فرهنگی اجتماعی (0.349) می‌باشد، که نشان دهنده تأثیر تمامی عوامل شناسایی شده بر کارآفرینی زنان روستایی بوده است. همچنین معیار فردی و اقتصادی بیشترین تأثیر را بر کارآفرینی زنان روستایی دارا بودند.

خلیل میرزایی، اعظم شکوری، مرجان سپه پناه، فرشته عواطفی کمل، مسعود سامیان،
دوره 12، شماره 43 - ( 2-1402 )
چکیده

کارآفرینی روستایی، با خلق فرصت‌های جدید اشتغال و در نتیجه، ایجاد درآمد، نقش مؤثری در بهبود وضع اقتصادی و معیشتی روستاییان ایجاد می‌کند. این پژوهش با هدف شناسایی سناریوهای توسعه پایدار نواحی روستایی با تأکید بر کارآفرینی و مشاغل خانگی در استان همدان در سال 1401 انجام گرفت. در این پژوهش، به‌منظور تدوین سناریوهای راهبردهای توسعه روستایی با رویکرد کارآفرینی و خوداشتغالی از تکنیک آینده‌پژوهی با نرم‌افزار میک‌مک استفاده شد. در بخش کیفی این پژوهش، جامعه آماری متخصصان و خبرگان توسعه روستایی و کارآفرینی بودند که به روش نمونه‌گیری گلوله برفی انتخاب شدند. بر اساس نتایج، شاخص‌های "سرمایه‌گذاری و تخصیص منابع مالی کافی به روستاها"، "ایجاد و گسترش فضای مشروع برای حضور زنان در ابعاد سیاسی- حقوقی، اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، کالبدی و عملیاتی" و "تعریف مشخص مدل برنامه‌ریزی مشارکتی در ساختار قانونی برنامه‌ریزی استان همدان"، دارای بیش­ترین تأثیرگذاری در سیستم می‌باشند. این شاخص‌ها، بیش­ترین تأثیرگذاری و کم­ترین تأثیرپذیری را داشته و به­عنوان بحرانی‌ترین شاخص‌ها، وضعیت سیستم و تغییرات آن وابسته به آن‌هاست. شاخص‌های شناسایی­شده، متغیرهای ورودی سیستم محسوب می‌شوند و توسط سیستم قابل کنترل نیستند. شاخص "بهبود زیرساخت­های گردشگری روستایی"، شاخص ریسک سیستم می‌باشند و ظرفیت بسیار بالایی جهت تبدیل به بازیگران کلیدی سیستم را دارا می‌باشند، زیرا به­علت ماهیت ناپایدارشان، پتانسیل تبدیل­شدن به نقطه انفصال سیستم را دارا می‌باشند. شاخص­­های "تقویت، باورسازی و آگاهی­بخشی به روستاییان در جهت تأمین نیازهای اساسی آنان همچون: آموزش رایگان در مقاطع ابتدایی، تحصیلات دانشگاهی، مهارت­مندی، اشتغال‌زایی" و "تصویب قوانینی جهت حمایت از مشاغل روستایی به­هنگام نوسانات شدید ارز"، تأثیرپذیر و وابسته می‌باشند و نسبت ­به تکامل متغیرهای تأثیرگذار و دووجهی بسیار حساس هستند. به­عبارت دیگر، این متغیرها، خروجی سیستم هستند. بر اساس نتایج، تحلیل شاخص­ها در نرم­افزار ویزارد، دو سناریو استخراج گشت. سناریوی شماره یک، تحت عنوان: "توجه به برنامه‌ریزی بومی‌نگر" نام گرفت. همچنین سناریو دوم، تحت عنوان "برنامه‌ریزی مقطعی" نام گرفت.

زهرا ترکاشوند، امیر حیدریان، حسنعلی فرجی سبکبار،
دوره 12، شماره 43 - ( 2-1402 )
چکیده

مهاجرت پدیده‌ای است که اثرات مهمی در زمینه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی از خود به جای می‌گذارد. اثرات متقابل عوامل اقتصادی و پدیده مهاجرت دارای جایگاه ویژه‌ای است. برای توسعه کارآفرینی، ایجاد زمینه مناسب برای به کارگیری مهاجرین و شکل‌گیری بوم‌زیست مناسب کارآفرینی روستایی از ابزار‌های موثر در کشور‌های توسعه یافته می‌باشد. در همین چارچوب تعداد بسیاری از مهاجران افغانستانی که در روستا‌های ایران ساکن شده‌اند و در گذر زمان به عنوان نیروی فعال در ساختار اشتغال روستایی قرار گرفته‌اند. بر این پایه پژوهش حاضر به بررسی عوامل موثر بر تشخیص فرصت‌‌های کارآفرینی روستایی از نظر مهاجران افغانستانی می‌پردازد. پژوهش حاضر از نظر هدف توصیفی-تحلیلی و به لحاظ ماهیت کاربردی است. برای گردآوری داده‌‌ها از روش برداشت میدانی (پرسشنامه) بهره گرفته شده است. تعداد نمونه آماری 374 نمونه از بین مهاجران مقیم در محدوده مورد مطالعه است که برای بررسی تشخیص فرصت‌‌های کارآفرینی روستایی از نگاه مهاجران افغانستانی از چهار بعد اقتصادی-مالی، فرهنگی-اجتماعی، شخصیتی-فردی و سیاسی-اداری مورد پرسش قرار گرفته‌اند. به منظور تحلیل و پیشبینی اثر شاخص‌‌ها از آزمون رگرسیون استفاده شد؛ مهمترین عوامل تاثیرگذار به ترتیب شامل شاخص‌‌های سخت کوشی، دسترسی، خلاقیت، اجتماعی، مشارکت و تجربیات هستند، که مربوط به بعد شخصیتی- فردی و فرهنگی-اجتماعی هستند و مهمترین موانع شامل ابعاد اقتصادی-مالی و فرهنگی-اجتماعی است که به ترتیب شامل شاخص‌‌های حامی و پشتیبانی مالی، سرمایهگذاری، مشاغل و قوانین و فرهنگی هستند. افزایش تشخیص فرصت‌‌های کارآفرینی در ابعاد اقتصادی-مالی و فرهنگی-اجتماعی شامل ، تامین سرمایه‌های لازم در قالب ارائه تسهیلات، افزایش مشارکت در فعالیت‌های خلاقانه، افزایش سطح سواد شغلی، آشنایی با قوانین کسب‌و‌کار، استفاده از خدمات مشاوره‌ای و بهره‌گیری از تجربیات کارآفرینان شاخص، راهکار‌های پیشنهادی این پژوهش است.

علی جنابی نمین، احد نوروززاده،
دوره 12، شماره 43 - ( 2-1402 )
چکیده

عملیات آبخیزداری در استان اردبیل، یکی از بزرگترین و بی‌نظیرترین طرح‌های راهبردی درحوزه آبخیزداری کشور می‌باشد که در جلوگیری از هدررفت و ذخیره‌سازی رواناب‌های بالادست نقش بسیار اثرگذاری ایفا می‌کند و می‌تواند بخش کشاورزی منطقه را متحول و به بهبود فضای کسب و کار و اشتغال پایدار روستایی کمک شایانی نماید. پژوهش حاضر نیز با هدف طراحی مدل کارآفرینی پایدار روستایی مبتنی بر طرح‌های آبخیزداریِ اجراشده در استان اردبیل در دو مرحله کیفی و کمّی انجام گرفته است. جامعه آماری در مرحله اول 20 نفر از اساتید مدیریت و آبخیزداری و ناظرین عالی اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان اردبیل بودند که به صورت هدفمند (نمونه‌گیری نظری) و با روش ارجاع زنجیره‌ای (روش گلوله‌برفی)، و در مرحله دوم نیز تعداد 200 نفر از بهره‌برداران از طرح‌های آبخیزداری که به شیوه تصادفی طبقه‌ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده‌ها در مرحله‌ی کیفی، مصاحبه‌ی عمیق و نیمه‌ساختاریافته با خبرگان که به روش دلفی و در سه مرحله انجام و در مرحله‌ی کمّی نیز از پرسشنامه‌یِ بازطراحی‌شده‌یِ منتج از مرحله‌ی اول استفاده گردید. شاخص‌های استخراج‌شده در 7 عامل انتزاعی‌تر (ترویج، تأمین منابع پایدار، گردشگری، اجتماعی، اقتصادی، مشاغل جدید، مشارکت و توانمندی) و 38 مفهوم (کدهای باز) دسته‌بندی شدند. نتایج پژوهش نشان داد مؤلفه‌ی "گردشگری" با ضریب مسیر 902/0 بیشترین تأثیر را در الگوی طراحی‌شده داشته است. در نهایت با استفاده از نرم‌افزار Smart PLS، از برازشِ مدلِ بدست آمده اطمینان حاصل گردید و تمامی روابط معنی‌دار تشخیص داده شدند.

حمید رستگاری کوپایی، ذکریا محمدی تمری، مریم شریف زاده، ویدا علی یاری،
دوره 12، شماره 44 - ( 5-1402 )
چکیده

تغییر و تحولات امروزی ساختار اقتصادی دنیا را دگرگون ساخته است. رقابت­پذیری در اقتصاد جهانی بدون توجه کافی به رویکردها و روش­های خلاقانه امکان پذیر نمی­باشد. کارآفرینی با  بدل شدن به مقوله­ای تحول آفرین در اقتصاد تمامی جوامع به‌عنوان موتور محرکه توسعه اقتصادی و فرهنگی شناخته شده و نقش اساسی در فرآیند توسعه پایدار کشورها ایفا می­کند. در عصر حاضر اهمیت شرکت­های نوآور و کارآفرین به­اندازه­ای است که نیرو محرکه اقتصاد کشورها شناخته می­شوند. کارآفرینی نوآوری را در سازمان نهادینه ساخته و تعالی اقتصاد کشور را به­دنبال خواهد داشت. کارآفرینی در مناطق روستایی نقش مهمی در توسعه اقتصاد روستایی دارد. توسعه کارآفرینی در شرکت­های تعاونی راهکاری مؤثر برای تعالی این سازمان­ها می­باشد. این رویکرد به رشد و توسعه تعاونی­ها کمک نموده و در بهبود کسب و کار، افزایش درآمد و سود‌آوری برای آن­ها نقش بسزایی دارد. از این‌رو تلاش برای زمینه‌سازی در جهت توسعه کارآفرینی در تعاونی‌ها یکی از اولویت‌های برنامه‌های توسعه بخش تعاون به‌حساب می‌آید. لذا، هدف پژوهش حاضر نیز ارائه مدلی برای توسعه کارآفرینی سازمانی در تعاونی­های کشاورزی، احیاء، بهره­برداری و توسعه جنگل استان مازندران بود. به این منظور 5 تعاونی با تعداد نمونه آماری 201 نفر مورد بررسی و مطالعه قرار گرفتند. به منظور جمع­آوری داده از پرسشنامه­های ساختارمند استفاده شد. همچنین در بخش تحلیل داده­های توصیفی از نرم­افزار SPSS، در بخش آزمون ابزار پژوهش و آزمون فرضیه­ها از نرم­افزار SmartPls و به منظور ارائه مدل توسعه از روش شبکه عصبی پرسپترون چندلایه استفاده گردید. نتایج نشان داد که ابزار پژوهش از اعتبار همگرای (روایی و پایایی) مناسبی برخوردار است و با توجه به آزمون وارسی اعتبار اشتراک، نیز ابزار اندازه­گیری از کیفیت قابل قبولی برخوردار است. همچنین، از 15 فرضیه بررسی شده، 13 فرضیه تأیید و دو فرضیه نیز رد شدند. در نهایت با توجه به مدل توسعه کارآفرینی پنج متغیر: "ویژگی­های مدیران"، "ویژگی­های کارکنان"، "سبک رهبری تعاونی"، "ساختار سازمانی" و "سیستم پاداش" حائز بیشترین اهمیت در مدل شدند و درصد بیشتری از متغیر توسعه کارآفرینی سازمانی را تبیین نمودند.

فاطمه کاظمی کساری، محمود مرادی، محمدرحیم رمضانیان،
دوره 12، شماره 44 - ( 5-1402 )
چکیده

کسب‌وکارهای خانگی ازجمله بخش‌های حیاتی فعالیت‌های اقتصادی کشورهای پیشرفته بشمار می‌آیند، کسب‌وکار خانگی ازنظر ایجاد شغل، نوآوری در عرصه محصول و خدمات، موجب تنوع و دگرگونی زیادی در اجتماع و اقتصاد هر کشور می‌شوند. در واقع کسب‌وکارهای خانگی نقطه شروع مناسبی برای راه‌اندازی کسب‌وکار شخصی است. مطالعات نشان داده که کارآفرینی اجتماعی به‌منزله ایجاد راه‌حل‌های نوآورانه به‌منظور رفع مشکلات اجتماعی و بسیج ایده‌ها، ظرفیت‌ها و منابع موردنیاز برای تغییرات اجتماعی، در کنار توسعه کسب‌وکارهای خانگی تأثیر زیادی در توسعه روستایی دارد. براین اساس هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی و اولویت­بندی عوامل مؤثر بر توسعه کسب‌وکارهای خانگی روستایی با تأکید بر نقش کارآفرینی اجتماعی است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش تحلیلی است. پژوهش حاضر خبره محور بوده و به ‌منظور شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه کسب‌وکارهای خانگی روستایی ابتدا عوامل بررسی‌شده از ادبیات به‌صورت پرسشنامه درآمده و در اختیار خبرگان در حوزه کسب­وکارخانگی قرار گرفت. عوامل شناسایی‌شده در 4 دسته (توانمندی‌های کارآفرینانه، توانمندی‌های کسب‌وکاری، برخورداری از نیروی انسانی مناسب و زیرساخت نهادی و قانونی حمایت­گرانه) طبقه‌بندی شدند. برای تجزیه‌وتحلیل داده‌ها از روش بهترین- بدترین (BWM) استفاده شد که نتایج ارزیابی نشان می­دهد توانمندی­های کارآفرینانه بهترین عامل بوده و از طرف دیگر زیر معیار روحیه و تلاش و سخت‌کوشی با وزن 0.101 در رتبه نخست و زیر معیار باور درونی افراد به توانایی حل مسائل جامعه با وزن 0.027 در رتبه آخر قرار دارد.

بیژن رضایی، میثم خدادوستی، فاطمه خدادوستی،
دوره 12، شماره 45 - ( 8-1402 )
چکیده

این مطالعه با هدف ارائه مدلی برای تشخیص فرصت­های کارآفرینی در میان زنان کارآفرین روستایی استان کرمانشاه انجام شد. روش پژوهش مطالعه­ی حاضر، آمیخته و بر حسب محیط پژوهش، کتابخانه­ای میدانی و برحسب  ماهیت و روش پژوهش پیمایشی بود. این مطالعه به­صورت آمیخته (کمی-کیفی) انجام شد. در بخش کیفی از 15 نفر از اساتید، کارشناسان و افراد متخصص در زمینه­ی کارآفرینی روستایی در سراسر کشور در رابطه با تشخیص فرصت­های کارآفرینی در میان زنان کارآفرین روستایی مصاحبه­هایی انجام شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات این افراد از تحلیل مضمون استفاده شد. ابتدا سخنان این افراد استخراج و کدگذاری شد و مضامین استخراج شدند و سپس پرسش­نامه­ها تدوین شدند و بین 361 نفر از زنان کارآفرین در سطح استان کرمانشاه به­صورت تصادفی ساده توزیع شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع‌آوری شده، از دو نرم‌افزار SPSS و AMOS استفاده شد. در این مطالعه 71 کد و 9 مقوله (بعد) به­عنوان عوامل تشخیص فرصت­های کارآفرینی روستایی شناخته شدند. بر اساس کدبندی به­دست آمده این 9 بعد اصلی شامل وجود پویایی رقابتی، دنبال کردن فرصت­های نوآورانه، ایجاد ایده­ها و راهکارهای نوآورانه، داشتن توانایی­های کارآفرینانه، تعاملات و سرمایه­های اجتماعی، داشتن هشیاری کارآفرینانه، نوع­شناسی فرصت، محیط کسب­وکار و عوامل فردی بودند. برای مناسب بودن سؤالات از تحلیل عاملی استفاده شد و همچنین برای بررسی پایایی از آلفای کرونباخ استفاده گردید. بر اساس نتایج این مطالعه، متغیرهای پویایی رقابتی، دنبال کردن فرصت­های نوآورانه، ایجاد ایده­ها و راهکارهای نوآورانه، داشتن توانایی­های کارآفرینانه، تعاملات و سرمایه­های اجتماعی، داشتن هشیاری کارآفرینانه، نوع شناسی فرصت، محیط کسب­وکار و عوامل فردی بترتیب 00/58 درصد، 00/63 درصد، 00/58 درصد، 00/63 درصد، 00/63 درصد، 00/59 درصد، 00/63 درصد، 00/59 درصد و 00/52 درصد از واریانس تشخیص فرصت­های کارآفرینانه را پیش­بینی کردند و همگی بر تشخیص فرصت تأثیر داشتند.

جواد زحمت کش ممتاز، حسن افراخته، وحید ریاحی، مجتبی قدیری معصوم،
دوره 12، شماره 46 - ( 11-1402 )
چکیده

هدف این‌ پژوهش‌، شناسایی متغیرهای نهادی مؤثر بر کارآفرینی ناحیه روستایی نسا در شهرستان کرج است. این پژوهش‌ براساس هدف، بنیادی - کاربردی و بر اساس روش گردآوری داده­ها توصیفی-پیمایشی است. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش، پرسشنامه است. جامعه آماری پژوهش ساکنان دهستان نسا است. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران به تعداد 216 n= محاسبه شده است و توزیع آن در میان روستاها بر اساس انتساب متناسب با تعداد خانوارها در هر روستا بود و نمونه­ گیری نیز با روش تصادفی ساده انجام شد. در این پژوهش از تکنیک آماری تحلیل عاملی تاییدی به منظور بررسی روایی پرسشنامه با استفاده از شاخص­های بار عاملی و میانگین واریانس استخراج شده (AVE) استفاده شد و پایایی پرسشنامه با روش آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی مورد ارزیابی قرار گرفت. ­در ­این پژوهش از تکنیک آماری مدل­سازی معادلات ساختاری برای آزمون مدل مفهومی استفاده شد و رابطه متغیرها با آزمون همبستگی پیرسون سنجیده شد. یافته ­های پژوهش در خصوص وضعیت کارآفرینی نشان می­دهد، خوداشتغالی با رویکرد کسب و کارهای خرد خانوادگی و عمدتا فاقد نوآوری، فعالیت غالب کارآفرینی در محدوده مورد مطالعه بوده است. نتایج مدل مفهومی پژوهش، نشان از تاثیر قوی عوامل نهادی بر کارآفرینی روستایی داشت (01/0>p). ضریب استاندارد یا شدت تاثیر برابر با 71/0 بود.  بر این اساس مشخص شد، عوامل نهادی دارای تاثیر معنی‌داری بر کارآفرینی روستایی است. نتایج پژوهش نشان داد که جهت تاثیر عوامل نهادی بر کارآفرینی روستایی مثبت است و بیانگر این است که افزایش و ارتقاء عوامل نهادی با بهبود کارآفرینی روستایی همراه است.
 
کبری نجفی، حسین فراهانی، بهروز محمدی یگانه، علی‌اکبر نجفی‌کانی،
دوره 12، شماره 46 - ( 11-1402 )
چکیده

امروزه کسب و کارهای کوچک و خرد روستایی می­تواند نقش مهمی در متنوع­سازی اقتصاد جوامع روستایی ایفا کند و وسیله­ای برای تحریک رشد اقتصاد نواحی روستایی و به تبع آن اقتصاد ملّی به شمار می­آید. در این راستا جاذبه­های گردشگری در روستاهای ساحلی نقش بسیار حایز اهمیتی در رونق کسب و کارها ایفا می­کنند. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و از نظر روش توصیفی­- تحلیلی و میدانی می­باشد. جامعه آماری تحقیق حاضر خانوارهای روستایی 12 روستای شهرستان  بابلسر می­باشند که بالغ بر 8364 خانوار بوده و جمعیت آن برابر با 25840 نفر می­باشد. تعداد نمونه مورد نیاز با استفاده فرمول کوکران معادل 367 نفر تعیین گردید. پایایی ابزار تحقیق نیز با استفاده از ضریب آلفای کرون­باخ برای مولفه­های مورد بررسی تحقیق برابر با 79/0 به دست آمده است و روایی تحقیق یا اعتبار پرسشنامه از طریق اعتبار صوری محتوایی بدست آمده است. داده­های مستخرج از پرسش­نامه با بهره­گیری از نرم­افزار spss و با استفاده از مقایسه میانگین فریدمن، ماتریس تحلیلی همبستگی گاما و رگرسیون خطی چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از آزمون فریدمن نشان می­دهد که استفاده از مناظر روستایی و ساحلی بسیار زیبا با چشم­اندازهای خیره­کننده، داشتن محیط آرام و بدون سر و صدا و تفریحات ساحلی بالاترین مقادیر را به خود اختصاص دادند و در بهبود کسب و کارها نقش کلیدی ایفا می­کنند. نتایح تحلیل همبستگی گاما نشان می­دهد که افزایش تنوع شغلی به تبع وجود جاذبه­های گردشگری در روستاهای ساحلی با افزایش فرصت­های شغلی، افزایش درآمد روستاییان، افزایش سطح آگاهی و دانش عمومی در راستای فعالیت­های کارآفرینانه و افزایش انگیزه جوانان جهت سکونت و اشتغال در روستا رابطه معنادار و 99 درصدی دارند. همچنین نتایج حاصل از آزمون رگرسیون خطی چندگانه با روش هم‌زمان برای تبیین تأثیر جاذبه­های گردشگری بر بهبود کسب و کارهای کوچک و اوضاع اقتصادی خانوارهای روستایی نشان می‌دهد که مؤلفه‌های بررسی‌شده تا حد قابل‌قبول و معناداری به متغیرهایی مرتبط هستند که بررسی شدند. در ضمن ضریب تعیین بدست آمده حاکی از آن است که توسعه‌یافتگی حدود 72 درصد به متغیرهای بررسی‌شده وابسته است.
 
حوریه مرادی،
دوره 13، شماره 48 - ( 6-1403 )
چکیده

هدف: با شکل­گیری مفهوم عمیق فرآیند کارآفرینی در گذر زمان و تحول در فهم چگونگی گذار از بحران­های اقتصادی در کشورهای در حال رشد، توجه به توسعه SMEها مورد توجه اندیشمندان توسعه قرار گرفت. بحران­ اقتصادی در فضاهای جغرافیایی کنش ­ها و واکنش ­هایی مختلفی را به همراه دارد. اگر قرار است اقتصاد در نواحی مختلف تصویری از موفقیت را تداعی کند توجه به اقتصاد اجتماعی و ایجاد محیط­ های رقابتی از طریق توسعه کسب و کارهای کوچک مکانی در جوامع محلی از اهمیت ویژه ­ای برخوردار است. از این ­رو، پژوهش حاضر به شیوه کمی و با هدف "تحلیل توسعه SMEها در ایران در فرآیند تحول نوآوری روستایی" بدنبال رهیافتی بر گذار از بحران اقتصادی و درک معنایی از واقعیت­ های موجود کسب و کار در جوامع محلی است که می ­تواند زمینه­ ساز نوآوری و کارآفرینی گردد.
روش پژوهش: روش تحقیق توصیفی ـ پیمایشی و از نوع کاربردی است. جامعه آماری پژوهش را 52 نفر از صاحبان SMEها واقع در دهستان­ های میان دربند، پشت دربند و بالا دربند شهرستان کرمانشاه تشکیل می­ دهند که بیشترین میزان از بین رفتن شرکت­ های جدید را در 15 سال اخیر تجربه کرده ­اند. برای تجزیه و تحلیل داده ­ها از نرم ­افزار SPSS20 و برای ترسیم نقشه ­ها از ArcGIS استفاده شد.
یافته‌ها: یافته ­ها نشان داد که میزان اثرات متغیرهای توسعه SMEها در فرآیند تحول نوآوری روستایی بر پذیرش یا رد کارآفرینی در شبکه پویای روستانشینی 371/72 درصد بوده که در عامل­ های تمایل های سیاسی فضا (321/19درصد)، نیروهای دانش ­بنیان سر ریز فن­آوری (32/15درصد)، عامل رقابت ­پذیری و بهبودیاب اقتصادی (12/11درصد)، نیروی خواسته ­ها و تعامل ­های اجتماعی فضا (48/10درصد)، تحولات جمعیتی و تولیدی فضا (08/10درصد) و حمایت­ های نهادی و محیطی فضا (05/6 درصد)) نمود پیدا کرده است.
نتیجه‌گیری: توسعه کسب و کارهای خرد، کوچک و متوسط منجر شده است که دو دهستان بالادربند و میان­دربند به مکان مرکزی تبدیل شده است. به طوری­که پیامدهای فضایی کارآفرینی در بیشتر نقاط آن قابل رؤیت است. این دو دهستان می ­توانند قابلیت انتشار نوآوری و سر ریز دانش به دیگر دهستان­های پیرامون دورتر از مرکز شهرستان را دارا باشند.





 

شیما عمیدی، مجتبی قدیری معصوم، محمدامین خراسانی، زهرا ترکاشوند،
دوره 13، شماره 48 - ( 6-1403 )
چکیده

هدف: اکوسیستم کارآفرینی روستایی برای توسعه کارآفرینی و اشتغالزایی در مناطق روستایی حیاتی است. با استفاده از اهرم کارآفرینی در مناطق روستایی، می‌توان اقتصاد روستایی پویا و نوآور ایجاد کرد. استان البرز با وجود داشتن شرایط مناسب اقلیمی، جغرافیایی، ارتباطی و دسترسی مناسب، اما طی سالیان اخیر در زمینه توسعه اقتصادی نواحی روستایی شرایط نامناسبی مانند؛ افزایش نرخ بیکاری، پایین بودن نرخ مشارکت اقتصادی و اختلاف درآمد خانوارهای روستایی و شهری دارد. بنابراین، هدف از مطالعه حاضر تحلیل وضعیت اکوسیستم کارآفرینی روستایی در استان البرز است.
روش پژوهش: این پژوهش درچهارچوب روش‌شناسی کمی انجام شده است. گردآوری داده‌ها با استفاده از مطالعات کتابخانه‌ای و پیمایش میدانی صورت گرفته که در بخش میدانی ابزار اصلی پرسشنامه بوده است. جامعه آماری شامل روستاهای استان البرز بوده که از بین آن‌ها تعداد 33 روستا به عنوان نمونه انتخاب شده و بر اساس فرمول کوکران تعداد 380 نفر به عنوان نمونه برای تکمیل پرسش‌نامه انتخاب شده‌اند. جهت تحلیل داده‌ها از آزمون‌های آماری کای اسکوئر، t تک نمونه‌ای، آزمون آنووا، دانکن و درون‌یابی کریجینگ استفاده شده است.
یافته‌ها: نتایج پژوهش نشان می‌دهد که اکوسیستم کارآفرینی روستایی استان البرز دارای وضعیت نامناسبی است، به طوریکه از بین 10 گروه‌ شاخص‌های اصلی شامل؛ شاخص‌های کسب و کار، شاخص‌های مالی، شاخص‌های آموزشی، شاخص‌های سرمایه انسانی، شاخص‌های حمایتی، شاخص‌های بازار و مشتریان، شاخص‌های اجتماعی، شاخص‌های فرهنگی، شاخص‌های زیرساختی و شاخص‌های نوآوری، تحقیق و توسعه که مورد بررسی قرار گرفته است، صرفاً دو گروه دارای وضعیت مناسب و هشت گروه دیگر دارای وضعیت نامناسب بوده‌اند. همچنین پراکندگی جغرافیایی وضعیت اکوسیستم کارآفرینی روستایی در سطح استان متفاوت است.
نتیجه‌گیری:
وجود زیرساخت‌های سخت افزاری مانند دسترسی به راه‌های ارتباطی و مراکز شهری به تنهایی برای توسعه اکوسیستم کارآفرینی کافی نمی‌باشد بلکه لازم است در کنار آن توسعه زیرساخت‌های نرم‌افزایی مانند امور مالی، آموزش، انواع حمایت‌ها، سرمایه‌ انسانی و اجتماعی و تحقیق و توسعه نیز مورد توجه قرار گیرد.

محمد ظاهری، دکتر حسین کریم زاده، دانشجوی دکتری نبی الله حسینی شه پریان،
دوره 13، شماره 50 - ( 10-1403 )
چکیده

هدف: کارآفرینی با ایجاد فرصت­های شغلی، تولید ثروت و بهبود شرایط اقتصادی، پیش‌زمینه اساسی برای ارتقای سطح توسعه جامعه است. اما باید توجه داشت که شکل‌گیری کارآفرینی به‌ویژه کارآفرینی روستایی نیازمند فراهم بودن و ایجاد بسترهایی است که بتوانند موجب ایجاد یک اکوسیستم مطلوب و حمایت‌کننده توسعه کارآفرینی و موفقیت کارآفرینان شود. بر این مبنا، در این تحقیق هدف، شناسایی عوامل اثرگذار بر توسعه کارآفرینی روستایی با به‌کارگیری روش فراتحلیل و نرم‌افزار CMA3 می‌باشد.
روش پژوهش: جهت انجام این پژوهش کلیه مقالات در بازه زمانی 12 سال اخیر در نشریات کشور، از طریق پایگاه‌های عملی معتبر با استفاده از کلیدواژه‌های مرتبط با عنوان تحقیق، موردبررسی قرارگرفته‌اند و 13 مقاله پژوهشی و 2 پایان‌نامه دانشگاهی که از معیارهای ورودی برخوردار بودند، انتخاب شدند که اطلاعات 11 عامل و 343 متغیر به فراتحلیل وارد شدند.
یافته‌ها: نتایج نشان داده از مجموع متغیرها، 175 متغیر در مطالعات مختلف 50 بار تکرار شده‌اند که 8 مورد (16 درصد) دارای اندازه اثر کمتر از 3/0، 37 موردی (74 درصد) دارای اندازه اثر بین 3/0 تا 5/0 درصد و 5 مورد (10 درصد) دارای اندازه اثر بالاتر از 5/0 بوده‌اند. همچنین در بین عوامل اثرگذار بر توسعه کارآفرینی روستایی، عوامل با اندازه اثر کم و متوسط هرکدام 9 درصد و 82 درصد دارای اندازه اثر زیاد بوده‌اند. لازم به ذکر است که در بین عوامل 11 گانه 7 عامل (فردی، اقتصادی، اجتماعی، محیطی، زیرساختی، آموزشی و نهادی) پرتکرارترین عامل‌ها شناخته شدند. در عامل‌های فردی متغیرهای (حس رقابت‌جویی، شوق و تحمل ابهام)، اقتصادی (تولید و بازاریابی، دسترسی به تسهیلات و حمایت‌های دولتی)، اجتماعی (تعلق مکانی، سازمان‌های مردم‌نهاد و امنیت اقتصادی)، عامل محیطی (دسترسی به زمین و آب و محیط طبیعی مناسب)، زیرساختی (زیرساخت‌های فیزیکی، فضای کسب‌وکار و دسترسی به بازار)، آموزشی (آموزش‌های ترویجی) و در عامل نهادی متغیرهای (نهادسازی، پوشش رسانه‌ای کارآفرینی روستایی و قوانین کارآفرینی)، بیشترین اندازه اثر را به خود اختصاص داده‌اند.
نتیجه‌گیری: مرور مطالعات با رویکرد فراتحلیل بیانگر آن است کارآفرینی روستایی برای شکل‌گیری تحت تأثیر عوامل مختلفی است. در این تحقیق با رویکردی ترکیبی نتایج تحقیقات مختلف، عوامل و متغیرهای اثرگذار بر اساس ضریب اندازه اثر اولویت‌بندی شده‌اند و بر اساس آن مدل کارآفرینی روستایی ترسیم‌شده است.

مسلم سلیمان پور، رضا نوروزی اجیرلو،
دوره 14، شماره 51 - ( 3-1404 )
چکیده

هدف: در چند سال اخیر از مهمترین مسائل در توسعه مناطق روستایی  کاهش قابل‌توجه جمعیت و چالش‌های اقتصادی را می‌توان برشمرد. بازآفرینی روستایی می‌تواند با ترویج مشاغل محلی، جذب سرمایه‌گذاری و ایجاد شغل باعث رشد اقتصادی  شده و مشارکت جامعه و انسجام اجتماعی را افزایش دهد. بقای اقتصادی و کارآفرینی اجتماعی می‌تواند به عنوان دو متغیر عمده تأثیرگذار این امر را تسهیل نماید.
روش پژوهش: در این پژوهش که به‌عنوان پژوهش‌های کاربردی و توصیفی از نوع همبستگی طبقه‌بندی‌شده است از پرسشنامه برای جمع‌آوری داده‌ها استفاده گردید. جامعه آماری پژوهش شامل دهیاران و شورای روستاها و کارشناسان کارآفرینی روستایی باسابقه فعالیت در زمینه کارآفرینی اجتماعی از  124 روستای منتخب دهستان‌های بکشلوچای، ترکمان و باش قلعه از بخش مرکزی شهرستان ارومیه بودند که تعداد 180 نفر به روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند. تجزیه‌وتحلیل داده‌ها با  نرم‌افزار SPSS23 و شیوه مدل‌سازی معادلات ساختاری (نرم‌افزار PLS  SMART) انجام شد و نتایج برای آزمون مدل و بررسی فرضیه‌ها مورد استفاده قرار گرفت.
یافته‌ها: یافته‌ها نشان می‌دهد ارتباط مستقیم و معناداری بین مؤلفه‌‌های بقای اقتصادی (عوامل اقتصادی، اجتماعی و محیطی) با بازآفرینی روستایی با 0/586=B  و کارآفرینی اجتماعی با بازآفرینی روستایی با  0/397=B  در سطح معناداری 0/001 وجود دارد.
نتیجه‌گیری: به‌طور خلاصه، این پژوهش بر اهمیت بقای اقتصادی و کارآفرینی اجتماعی جهت رشد و توسعه بازآفرینی روستایی تأکید دارد و تأثیر کارآفرینی اجتماعی و بقای اقتصادی بر نواحی روستایی را می‌توان از ابعاد مختلف ازجمله اشتغال‌زایی، مشارکت اجتماعی و توسعه پایدار مشاهده کرد. با آموزش و حمایت مناسب خانوارهای روستایی می‌توان درآمد روستاییان را از چنین سرمایه‌گذاری‌هایی به میزان قابل‌توجهی افزایش داد و درنتیجه منجر به رشد شاخص های بازآفرینی روستا شد.

یاسر محمدی، فرشته عواطفی اکمل،
دوره 14، شماره 52 - ( 6-1404 )
چکیده

هدف: طی دهه‌های اخیر موضوع توانمندسازی زنان روستایی مورد توجه بسیاری از برنامه‌ریزان روستایی قرارگرفته است. یکی از عواملی که بر توانمندسازی زنان روستایی مؤثر هست ایجاد و توسعه کسب‌وکارهای خرد است. پژوهش حاضر، با هدف بررسی تأثیر ایجاد و توسعه کسب‌وکارهای خرد بر توانمندسازی زنان روستایی انجام شد.
روش پژوهش: پژوهش حاضر از روش فراتحلیل بعنوان یک روش آماری و نظام‌مند برای ترکیب یافته‌های پژوهش‌های دیگر در زمینه مورد مطالعه بهره برده است. جامعه آماری این پژوهش، پژوهش‌های در دسترس مرتبط با رابطه کسب‌وکار با توانمندسازی زنان روستایی منتشر شده در پایگاههای علمی (Sid، Ensani، Noormags، Magiran، Scienc direct، Google Scholar، Scopus) طی سال‌های 2000 تا 2024 بود. در مجموع، 720 مطالعه در این موضوع به‌دست‌آمد که 30 مورد از آن‌ها بر اساس معیارهای ورود و خروج، شرایط ورود به فرا تحلیل را داشتند و با استفاده از نرم‌افزار CMA2 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. در این پژوهش با توجه به نتایج بررسی ناهمگنی از طریق شاخص Q و مجذور I مدل اثرات تصادفی انتخاب گردید. همچنین، برای ترسیم شبکه موضوع پژوهش و دستیابی به واژگان پرتکرار در این حوزه، از نرم‌افزار VOSviewer استفاده شد. بنابراین، کلیدواژه‌های تحقیق در پایگاه‌های خارجی جستجو و داده‌های مقالات انتخابی در فایل CSV ذخیره و به VOSviewer وارد شدند. برای منابع داخلی نیز، جستجو به‌طور جداگانه انجام و مقالات واجد شرایط انتخاب و اطلاعات آنها به‌صورت دستی وارد نرم‌افزار گردید. سپس شاخص‌های علم‌سنجی با این نرم‌افزار تحلیل شدند.
یافته‌ها: نتایج ترسیم شبکه موضوعی پژوهش به‌وسیله نرم‌افزار VOSviewer بیانگر وجود هم رویدادی بین توانمندسازی زنان روستایی با موضوعاتی مانند کارآفرینی، اعتبارات خرد و درآمد بود. بر اساس نتایج آزمون همبستگی بگ و مزدار، مطالعات واردشده از تقارن نسبی برخوردار بودند و عدم سوگیری پژوهش حاضر مورد تائید قرار گرفت. بر اساس نتایج، میزان اندازه اثر ترکیبی 0/453 به دست آمد که این اندازه اثر بر اساس معیار کوهن، بیانگر میزان متوسط تأثیرگذاری ایجاد کسب‌و‌کارهای خرد بر توانمندسازی زنان روستایی است.
نتیجه‌گیری: یافته‌های این مطالعه بیانگر تأثیر معنی‌دار ایجاد و توسعه کسب‌و‌کارهای خرد بر توانمندسازی زنان روستایی است. بنابراین توجه به کسب‌وکار زنان روستایی یکی از عوامل موثر بر تقویت توانمندی آنان است که مستلزم سیستم‌های حمایتی است.

مهتاب ژیان، بیژن رضایی، نادر نادری،
دوره 14، شماره 52 - ( 6-1404 )
چکیده

هدف: این پژوهش با هدف طراحی یک مدل بومی برای توسعه تعاونی‌ها با رویکرد کارآفرینی روستایی در استان کرمانشاه انجام شد.
روش پژوهش: این پژوهش دارای رویکرد کیفی بوده و از روش نظریه زمینه‌ای برای استخراج مدل استفاده شده است. جامعه هدف در این پژوهش شامل مدیران و کارشناسان اداره کل کار، تعاون و رفاه اجتماعی استان کرمانشاه، اساتید دانشگاه رازی و کارآفرینان بخش تعاون روستایی در استان کرمانشاه بودند و از روش نمونه‌گیری نظری استفاده شد. اشباع نظری بعد از 12 مصاحبه عمیق حاصل شد. فرایند تحلیل داده‌ها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی صورت گرفت.
یافته‌ها: بر اساس سه مرحله کدگذاری، بنیان کارآفرینی در روستاها، انسجام کارآفرینانه در تعاونی‌های روستایی و ویژگی‌های فردی کارآفرینان روستایی حوزه تعاون به عنوان شرایط علّی شناسایی شدند. شرایط زمینه‌ای در این پژوهش شامل تنوع فرصت‌های کارآفرینی روستایی در حوزه تعاونی، دسترسی به عوامل تولید، موقعیت راهبردی استان، حمایت علمی متخصصان و صاحبنظران، بنیان کارآفرینی جمعی (در قالب تعاونی روستایی)، موانع فرهنگی و ضعف نظام آموزشی است. شرایط مداخله‌گر هم شامل  تغییرات اقلیمی، عوامل اقتصادی، آشفتگی و عدم نظم محیطی، عوامل سازمانی، عوامل ارتباطی– اطلاع‌رسانی، حمایت واقعی دولت از تعاونی‌ها و عوامل زیرساختی می‌باشد. راهبردهای شناسایی شده نیز شامل راهبرد تنوع‌گرایی در کسب‌و‌کار، تجدید‌نظر در برنامه‌های آمایش سرزمین، توانمند‌سازی شرکت‌های تعاونی، بهره‌گیری از فرصت‌های تجارت بین‌المللی، ترویج و فرهنگ‌سازی و راهبردهای اصلاحی- حمایتی هستند. در نهایت، پیامدهای شناسایی شده شامل ارتقا کیفیت زندگی روستاییان، توسعه پایدار روستایی و وجود تعاونی‌های کارآفرین روستایی است.
نتیجه‌گیری: برای توسعه تعاونی‌ها با رویکرد کارآفرینی روستایی در استان کرمانشاه باید با در نظر گرفتن همه عواملی که فرایند توسعه تعاونی‌ها را تسریع می‌بخشند؛ نسبت به فراهم کردن پیش‌نیازهای خاص این حوزه به‌همراه برنامه‌ریزی‌های جامع اقدام شود. نتایج این پژوهش ضمن تقویت ادبیات کارآفرینی روستایی و تعاون روستایی، دستاوردهای شایسته ای را برای کمک به مدیران و برنامه‌ریزان روستایی در راستای توسعه کارآفرینی روستایی تعاون - محور به همراه دارد که در نهایت به فرآیند توسعه روستایی کمک خواهد کرد.

فیروز ناظری، سید رامین غفاری، امیر گندمکار، حمید صابری،
دوره 14، شماره 52 - ( 6-1404 )
چکیده

هدف: اکوتوریسم، علاوه بر ایجاد فرصت‌های نوین برای توسعه پایدار مناطق روستایی و حفظ محیط زیست و تنوع زیستی، می‌تواند به طور مؤثری در ایجاد اشتغال، تقویت کارآفرینی و بهبود معیشت جوامع بومی نقش ایفا کند.
روش پژوهش: این تحقیق از نوع توصیفی - تحلیلی بوده و داده‌ها از طریق روش‌های اسنادی و میدانی جمع‌آوری گردید. جامعه آماری، 3475 خانوار ساکن در ۹۸ سکونتگاه روستایی بخش دالخانی شهرستان رامسر است که با فرمول کوکران تعداد 370 خانوار به عنوان نمونه انتخاب گردید. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزارSPSS  وSmart PLS  مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. روایی پرسشنامه با نظرات متخصصان اکوتوریسم و کارآفرینی تأیید و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ 0/949 به صورت مطلوب ارزیابی گردید.
یافته‌ها: نسبت تأثیر ابعاد زیست‌محیطی، اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی و کالبدی- فضایی توسعه اکوتوریسم بررسی شد. در این معادله، شاخص اقتصادی با رتبه 31/53 و شاخص اجتماعی با رتبه 27/91 بیشترین ارتباط و پیوستگی را با یکدیگر داشته که رقمی برابر با 0/74 را دارا می‌باشد و کمترین تأثیر متقابل نیز مربوط به ارتباط شاخص کالبدی- فضایی با شاخص اقتصادی بوده که رقمی بالغ بر 0/32 را دربرمی‌گیرد. تحلیل‌ها نشان داد که هر یک از این ابعاد به طور معناداری بر شاخص‌های کارآفرینی روستایی اثرگذار بوده و اکوتوریسم به شکل چشمگیری توسعه کارآفرینی را در سکونتگاه‌های روستایی تسهیل کرده است.
نتیجه‌گیری: در منطقه مورد مطالعه، اکوتوریسم توانسته است فرصت‌های شغلی جدیدی ایجاد کرده و باعث افزایش درآمد خانوارها از راه خدمات اقامت، پذیرایی، فروش محصولات کشاورزی و صنایع دستی و تقویت نسبی زیرساخت‌های محلی شود. اما بی‌توجهی به مقوله توسعه پایدار، منجر به عدم تعادل اکولوژیکی و فرهنگی سکونتگاه‌های روستایی شده است. بنابراین ضروری است این موضوع در برنامه‌ریزی‌های آینده، مد نظر مسئولان و مدیران روستایی قرار گیرد.

مسعود صفری علی اکبری،
دوره 14، شماره 53 - ( 9-1404 )
چکیده

هدف: هدف از پژوهش حاضر تبیین نقش اقتصاد خلاق روستایی در توسعه کارآفرینی روستایی شهرستان سنقر است.
روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و به شیوه توصیفی-تحلیلی بوده و جامعه آماری تحقیق حاضر را کلیه کارشناسان و متخصصان حوزه توسعه کارآفرینی روستایی در سطح شهرستان سنقر به تعداد 43 نفر تشکیل دادند. حجم نمونه بر اساس کل سرشماری به تعداد 43 نفر انتخاب شدند. روش نمونه‌گیری به شیوه سرشماری بود. ابزار پژوهش شامل دو پرسشنامه اقتصاد خلاق و کارآفرینی روستایی به ترتیب با 12 و 19 سوال بوده و روایی به شیوه صوری و سازه‌ای و پایایی بر اساس آلفای کرونباخ به میزان 0/79 مورد تایید واقع شده است. دادههای گردآوری شده بر اساس تحلیل مسیر معادلات ساختاری با نرم‌افزار PLS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که مدل نقش اقتصاد خلاق روستایی در توسعه کارآفرینی روستایی شهرستان سنقر از برازش مناسبی برخوردار است و به طور کلی اقتصاد خلاق بر کارآفرینی روستایی با ضریب تاثیر 0/38 و مقدار بحرانی 3/97 تاثیر مثبت و معناداری داشته است. از طرفی اقتصاد خلاق بر سیاستهای حمایتی با ضریب تاثیر 0/39 و مقدار بحرانی 3/87، اقتصاد خلاق بر آموزشهای ترویجی با ضریب تاثیر 0/36 و مقدار بحرانی 4/07، اقتصاد خلاق بر زیرساخت‌ها با ضریب تاثیر 0/34 و مقدار بحرانی 3/48، اقتصاد خلاق بر ظرفیت‌های محیطی با ضریب تاثیر 0/37 و مقدار بحرانی 3/63 و اقتصاد خلاق بر اقتصاد مشارکتی با ضریب تاثیر 0/45 و مقدار بحرانی 5/56 تاثیر مثبت و معناداری داشته است.
نتیجه‌گیری: چنانچه اقتصاد خلاق در مناطق روستایی شهرستان سنقر دنبال شود و از کلیه ظرفیت‌های روستاها به‌ویژه ایده‌ها و نوآوریها در این زمینه استفاده شود، زمینه مشارکت و تلاش بی‌وقفه روستائیان فراهم می‌شود و به دنبال آن مناطق روستایی در زمینه کارآفرینی موقعیت متناسبی پیدا خواهند کرد.


صفحه 3 از 4     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه اقتصاد فضا و توسعه روستایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 |

Designed & Developed by : Yektaweb