531 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي
عبدالله عبداللهی، محمد ولائی، آرزو انوری،
دوره 2، شماره 6 - ( 12-1392 )
چکیده
فقر به عنوان یک معضل اقتصادی - اجتماعی پیامدهای نامطلوبی در سطح جوامع روستایی دارد و مانعی در مسیر رسیدن به توسعه پایدار روستایی تلقی میگردد. توجه به مقوله سرمایه اجتماعی به عنوان یکی از راهکارهای کاهش فقر در جوامع روستایی به شمار میرود. از این رو هدف مقاله حاضر ارزیابی اثرات سرمایه اجتماعی در کاهش فقر روستایی در محدودهی روستای قپچاق شهرستان میاندوآب بوده است. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی بوده است. گردآوری دادهها با مطالعات اسنادی و میدانی (پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده) انجام شده است. در تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی (میانگین، واریانس و انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون همبستگی اسپیرمن، آزمون رگرسیون چند متغیره و تحلیل مسیر)استفاده شده است. قلمرو مکانی این تحقیق روستای قپچاق، شهرستان میاندوآب بوده است که حجم نمونه با استفاده از فرمول اصلاح شده کوکران 163 خانوار تعیین و با روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدهاند. نتایج تحقیق نشان میدهد، بین گسترش مولفههای سرمایه اجتماعی و کاهش فقر اقتصادی روستاییان رابطه معناداری وجود دارد؛ به طوری که تمامی مولفههای سرمایه اجتماعی (اعتماد، مشارکت، انسجام و ارتباطات اجتماعی) در کاهش فقر اقتصادی روستاییان تاثیر داشته و موجب کاهش آن میشود. در این میان مولفه "انسجام اجتماعی" با میزان (598/0) بیشترین تاثیر و مولفه "اعتماد" با میزان (197/0) کمترین تاثیر را در کاهش فقر اقتصادی در محدوده مورد مطالعه داشته است.
مجتبی قدیری معصوم، مهدی چراغی، نسرین کاظمی، زهره زارع،
دوره 3، شماره 7 - ( 3-1393 )
چکیده
فعالیت کارآفرینانه در مناطق روستایی، به رغم وجود زمینه های مناسب و متنوع، نهادینه نشده است، زیرا موانع و محدودیتهای گوناگون، افراد کارآفرین را به نواحی خارج از سکونتگاههای روستایی ترغیب نموده است. در همین راستا در تحقیق حاضر به بررسی مهمترین موانع توسعه کارآفرینی در نواحی روستایی شهرستان زنجان پرداخته شده است. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر درجه نظارت و کنترل میدانی و از نظر ماهیت و روش به صورت توصیفی- تحلیلی می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل خانوارهای روستایی دهستان غنی بیگلو میباشد، این دهستان در سرشماری سال 1390 دارای 33 روستا، 2330 خانوار و 9843 نفر جمعیت بوده که نمونه مورد بررسی 195 خانوار در 12 روستا از این دهستان است. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانهای و میدانی (پرسشنامه) بوده است و با استفاده از تحلیل عاملی تجزیه و تحلیل دادهها صورت گرفته است. نتایج تحقیق نشان میدهد عامل اقتصادی، فردی و زیرساختی با توجیه 13.64 درصد واریانس، مهمترین مانع توسعه کارآفرینی در نواحی روستایی میباشد. ضمن اینکه پایین بودن احساس تعلق مکانی، عدم فرصتهای مناسب اشتغال، عدم سرمایه کافی، پایین بودن ریسک اشتغال و امکان تغییر شغل در نواحی روستایی از محدودیتهای مهم توسعه کارآفرینی در روستاهای مورد مطالعه بوده است.
دوره 3، شماره 7 - ( 3-1393 )
چکیده
دوره 3، شماره 7 - ( 3-1393 )
چکیده
سیدعلی حسینی،
دوره 3، شماره 7 - ( 3-1393 )
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی و تبیین میزان تأثیر عوامل موثر بر افزایش درآمد و اشتغال روستاییان در استان گیلان انجام گرفته است. روش بررسی در پژوهش فوق توصیفی- تحلیلی و کاربردی است. جامعه آماری روستاییان استان گیلان بوده که ابتدا با روش نمونهگیری مطبق، تعداد 45 روستا از بین کلیه روستاها انتخاب و سپس با روش نمونهگیری تصادفی ساده از بین این روستاها، تعداد 380 کشاورز انتخاب گردید. جهت عاملسازی و تعیین نقش عوامل اصلی مؤثر بر افزایش درآمد و اشتغال روستاییان استان گیلان و بر اساس نظر کارشناسان مربوطه، از 74 متغیر استفاده شده است که برای این کار از مدل تحلیل عاملی و مدل رگرسیون خطی استفاده شده است. با استفاده از مدل تحلیل عاملی شاخصهابهپنجگروه اقتصادی، اجتماعی، مدیریتی، کالبدی و جغرافیایی دستهبندی گردید که در مجموع 08/61 درصد از تغییرات واریانس را به خود اختصاص میدهد. نتایج مدل تحلیل رگرسیون خطی با روش مرحلهای، نشان داد که از 74 متغیر مستقل وارد شده به مدل، فقط 13 متغیر است که بیشترین تأثیر رگرسیونی را روی متغیر وابسته داشته است. نتیجه مدل مذکور در آخرین مرحله از پردازش نشان داد که متغیر «تثبیت قیمت محصولات» با ضریب رگرسیونی 398/0، متغیر «توانمندسازی اقشار فاقد مهارتهای فنی» با ضریب 272/0، متغیر «اقدامات اشتغال زایی دولت» با ضریب 239/0، بیشترین تأثیر رگرسیونی را روی متغیر افزایش درآمد و اشتغال روستاییان داشتهاند. هم چنین یافتهها حاکی است عوامل مدیریتی بیشترین تأثیر را روی متغیر افزایش درآمد و اشتغال روستاییان استان گیلان داشته است.
علی اکبر عنابستانی، مهدی جوانشیری،
دوره 3، شماره 7 - ( 3-1393 )
چکیده
مکانیابی کاربریها یکی از مراحل پایانی برنامهریزی کاربری زمین است. از این رو، استقرار مطلوب کاربریها، که خود متأثر از عوامل متنوع و متعدد میباشد، عامل اصلی در پایین نگهداشتن هزینهها و بالا بردن قابلیت دسترسی است. هدف از این تحقیق بررسی عوامل موثر بر مکانیابی کاربریهای پیشنهادی طرح هادی سکونتگاههای روستایی در ایران است. وجود معیارها و ضوابط گوناگون در انتخاب مکان مناسب برای کاربریهای روستایی، استفاده از روشهای تصمیم چند معیاری را ضروری میکند. یکی از پرکاربردترین و رایجترین این روشها فرایند تحلیل سلسلهمراتبی است. به این منظور، برای مکانیابی بهینه کاربریهای پیشنهادی طرح هادی روستایی، شاخصها و معرفهایی را شناسایی و برای تعیین امتیاز هر کدام، ماتریسهای مقایسه دو به دویی شاخصها در بین 30 نفر کارشناس از سه گروه اساتید دانشگاه، کارشناسان بنیاد مسکن انقلاب اسلامی و مهندسان مشاور تهیه طرح هادی روستایی توزیع و تکمیل شد. در ادامه ارتباط بین اهداف، معیارها، زیر معیارها و معرفها یک ساختار سلسلهمراتبی تهیه شد. سپس ضریب اهمیت معیارها و زیر معیارها، وزن معرفها و امتیاز نهایی شاخصها و معرفها محاسبه و سازگاری منطقی قضاوتها بررسی شد. مراحل یادشده، با استفاده از نرمافزار Expert Choice، صورت گرفته است. نتایج به دست آمده نشان داد که از بین سه شاخص عوامل کمی، کیفی و نیازهای جامعه، به عنوان شاخصهای اصلی در مکانیابی کاربریهای پیشنهادی طرح هادی روستایی، شاخص نیازهای جامعه روستایی با وزن 413/0 بیشترین تأثیر را دارد. که خود دارای چندین زیر معیار است و در این میان شاخصهای آسایش و عدالت در توزیع کاربریها با وزنهای، 166/0 و 122/0 بالاترین وزنها را به خود اختصاص دادهاند.
ساناز آرپناهی، مهدی نوریپور،
دوره 3، شماره 7 - ( 3-1393 )
چکیده
در سالهای اخیر رویکردهای مختلفی در زمینه حفاظت از محیط زیست و کاهش اثرات منفی برنامههای توسعه مد نظر قرار گرفتهاند. یکی از این رویکردها، کشاورزی ارگانیک میباشد. کشاورزیارگانیک به عنوانیکسیستمتولیدتلقی میشود که در آن از کودهای مصنوعی، آفتکشهاو تنظیمکنندهرشدوافزودنیهایخوراکی کمترین استفاده به عمل میآید. با توجه به شرایط خاص جغرافیایی، اقتصادی و اجتماعی کشور، موقعیت مناسبی برای گسترش کشاورزی ارگانیک وجود دارد. هدف از مطالعه حاضر، بررسی دیدگاه جامعه نظام اطلاعات کشاورزی نسبت به محصولات ارگانیک در بخش مرکزی شهرستان بویراحمد بوده است. جامعه آماری مطالعه حاضر در بخش محققان، مروجان و کشاورزان (مددکاران ترویجی) به ترتیب مشتمل بر 77، 68 و 72 نفر بوده که با مراجعه به جدول نمونهگیری کرجیسی و مورگان حجم نمونه برابر 67، 55 و 60 نفر تعیین شده است. روش نمونهگیری و انتخاب افراد در جامعه تکنیک نمونهگیری طبقهبندی به صورت تصادفی بوده است. ابزار اصلی جمعآوری دادهها، پرسشنامه بوده که روایی محتوایی آن توسط متخصصان توسعه روستایی تایید و پایایی ابزار سنجش نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ که مقدار آن برای گویههای مختلف بین 76/0-94/0 به دست آمد، مورد تایید قرار گرفت. نتایج نشان داد که دیدگاه محققان و مروجان نسبت به محصولات ارگانیک در حد متوسط رو به مطلوب بود و دیدگاه کشاورزان نسبت به این مقوله نسبتاً مطلوب ارزیابی شد. نتایج حاصل از سنجش میزان آشنایی با مفهوم کشاورزی ارگانیک نشان داد که میزان آشنایی محققان و مروجان در مورد کشاورزی ارگانیک نسبتاً بالاست در حالی که آشنایی کشاورزان در این زمینه متوسط میباشد.
جمشید عینالی، احمد رومیانی،
دوره 3، شماره 7 - ( 3-1393 )
چکیده
پیوندهای روستایی- شهری نقش بسزایی در توسعه روستایی و پویایی آنها ایفا میکند. به طوری که از شهر به مثابه موتور توسعه روستایی یاد شده است. از این رو مناسبات روستا- شهری نیازمند برررسیهای جامع به منظور فهم تغییر در ماهیت و شدت این تعاملات در طول زمان است. یکی از نقشهای کلیدی مناسبات روستایی- شهری در فرآیند توسعه، مبادلات مالی و پولی و جریان سرمایه در اشکال مختلف اعم از بودجههای عمرانی دولت، انتقال کالاها و انواع سرمایهگذاریهای فردی یا خانوادگی است که برای سرمایهگذاری در مناطق روستایی میتواند در اختیار کشاورزان و شاغلین روستایی قرار داده شود. هدف از این پژوهش بررسی روابط شهر- روستا در توسعه روستایی با تاکید بر سرمایهگذاریهای فردی در توسعه گردشگری در منطقه مورد مطالعه میباشد. نوع تحقیق توصیفی- تحلیلی است. دادههای مورد نیاز با تنظیم پرسشنامه و مصاحبه گردآوری شده است. جامعه آماری این تحقیق ساکنین دائمی روستاهای مورد مطالعه میباشد که به صورت تمام شماری مورد بررسی قرار گرفتهاند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای آماری ویلکاکسون و رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. یافتههای این تحقیق نشان میدهد کهوجود تفاوت معناداری در همه موارد در دوره قبل و بعد از توسعه و گسترش گردشگری روستایی و سرمایهگذاری در گردشگری است؛ به طوری که بیشترین تفاوت معناداری به مولفههای کیفیت کالبدی روستای محل زندگی و مسکن روستایی و کمترین تفاوت معناداری در مولفه میزان مشارکت مردم روستا در مدیریت عمومی روستا با تاکید بر امور گردشگری بوده است. هم چنین بررسی مدل برازش رگرسیونی نشان میدهد که تاثیر مثبت در رضایت مردم از سرمایهگذاری فردی در توسعه روستایی در روستاهای مورد مطالعه خود تابع اثرات مثبت گردشگری است.
علیرضا بستانی، خدیجه جوانی،
دوره 3، شماره 7 - ( 3-1393 )
چکیده
مهاجرت روستاییان یکی از پدیدههای مهم است که مورد توجه بسیاری از برنامهریزان اقتصادی به خصوص در کشورهای در حال توسعه قرار گرفته است. هدف از انجام این پژوهش مقایسه درآمد و سطح زندگی خانوارهای روستایی تحت تاثیر مهاجرت کاری به کشورهای عربی حوزه خلیج فارس در بخش مرکزی شهرستان لارستان میباشد. دادههایموردنیازتحقیقبااستفاده ازروشهای کتابخانهای (استفاده از منابع مکتوب و رسمی) و میدانی(پرسشنامه) گردآوری شده است. محدوده مورد بررسی در این تحقیق مشتمل بر 18 روستا و 400 خانوار روستایی دارای فرد مهاجر و فاقد مهاجر بوده است. پس از گردآوری دادههای لازم، برای پردازش و تجزیه تحلیل آنها از نرمافزارهای آماری SPSS وExcel استفاده گردید. هم چنین برای مقایسه دادههای مورد نظر و تایید یا رد فرضیات از جداول توزیع فراوانی و آزمون خی دو استفاده شده است. نتایج نشان میدهد که درآمدهای ارسالی مهاجران روستایی شاغل در کشورهای عربی در ارتقاء سطح درآمد و امکانات رفاهی خانوارهای روستایی موثر بوده است. هم چنین نتایج حاکی است که مهاجرتهای بینالمللی اگر چه پیامدهای اقتصادی برای خانوارهای روستایی دارد، دارای پیامدهای منفی اجتماعی برای خانوارهای روستایی است که میبایست در فرآیند مهاجرتهای بینالمللی مورد توجه قرار گیرد.
فرهاد عزیزپور، حسن افراخته، مریم شامانیان،
دوره 3، شماره 7 - ( 3-1393 )
چکیده
کیفیت زندگی مفهومی چندوجهی، نسبی، متأثر از زمان و مکان و ارزشهای فردی و اجتماعی است که دارای ابعاد عینی و بیرونی، ذهنی و درونی میباشد. از این رو، معانی گوناگونی برای افراد و گروههای مختلف بر آن مترتب است. در این مقاله سعی شده است ضمن سنجش کیفیت زندگی مبتنی بر شاخصهای ذهنی، مهمترین عوامل مکانی- فضایی مؤثر بر کیفیت زندگی روستاهای ناحیه شناسایی و تحلیل شود. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی است. محدوده جغرافیایی مورد مطالعه دهستان قرق شهرستان گرگان و جامعه آماری روستاییان 5 روستا از این دهستان و حجم نمونه 340 خانوار از روستاییان است که با استفاده از فرمول کوکران تعیین گردیدهاند. روش نمونهگیری طبقهای در انتخاب روستاهای نمونه بکار گرفته شد. برای جمعآوری اطلاعات از مطالعات کتابخانهای و میدانی (پرسشنامه) استفاده شد. به منظور تحلیل دادهها از آزمون ANOVA استفاده شده است. نتایج نشان داد که کیفیت زندگی در ناحیه مورد مطالعه از نگاه روستاییان در ابعاد محیطی و کالبدی دارای شرایط مناسبتری بوده است. تفاوت فضایی در وضعیت روستا بر اساس شاخصهای ذهنی کیفیت زندگی متاثر از عوامل بعد فاصله روستاها از جاده اصلی، فاصله روستا تا شهر گرگان و تنوع قومیتی است.
کیومرث زرافشانی، مرضیه کشاورز، طاهره ملکی،
دوره 3، شماره 7 - ( 3-1393 )
چکیده
خشکسالیبهعنوانبلایطبیعی،ازدیربازکشورهایمختلف را تحت تأثیر آثار زیان بار قرار داده است.کشور ایران نیز، یکی از کشورهایی است که در سالهای اخیر، از پیامدهای خشکسالی متضرر شده است. در این میان، خانوارهای روستایی به دلیل وابستگی معیشتی به اقتصاد کشاورزی، در برابر این پدیده چندبعدی، توان سازگاری کمتری دارند. هدف پژوهش حاضر، سنجش توان سازگاری خانوار کشاورز در برابر خشکسالی است. جامعه آماری تحقیق، 3329 خانوار کشاورز ساکن دهستان درود فرامان از توابع شهرستان کرمانشاه بوده است که از بین آنها تعداد 172 خانوار به عنوان نمونه آماری انتخاب شده است. بر اساس یافتهها، توان سازگاری خانوارهای نمونه در سه طبقه کم، متوسط و زیاد معرفی شده است. طبقهبندی توان سازگاری بر اساس روستای محل سکونت نیز نشان داد که از میان چهارده روستای مورد بررسی، خانوارهای ساکن روستای مرادآباد و بزگدار سفلی، بیشترین میزان توان سازگاری را در برابر خشکسالی داشتهاند. دستاوردهای حاصل از این پژوهش نشان میدهد، برنامهریزان درباره خشکسالی استان، میبایست با در نظر گرفتن میزان و علت بروز آسیبپذیری، برنامههایی را جهت کاهش آن در دهستان درود فرامان تدارک دهند.
فاطمه کاظمیه، جواد حسین زاد، قادر دشتی، هوشنگ غفوری،
دوره 3، شماره 8 - ( 5-1393 )
چکیده
بخش کشاورزی با حدود۱۱درصد تولید ناخالص ملی، 23 درصد اشتغال و تأمین غذای بیش از۸۰ درصد افراد جامعه، نقشی حیاتی دراقتصاد ایران دارد. آب به عنوان مهمترین عامل، در تولید کشاورزی تأثیر بسزایی دارد. این پژوهش به منظور شناسایی شاخصهای مؤثر در توسعه کشاورزی و مدیریت آب کشاورزی مناطق روستایی دشت تبریز با استفاده از روش تحلیل عاملی انجام شده است. جامعه آماری تحقیق شامل 39 روستای دشت تبریز میباشد و اطلاعات لازم از طریق تکمیل پرسشنامه، مطالعات کتابخانهای، مراجعه به سازمان آب منطقهای و مدیریت جهاد کشاورزی فراهم گردیده است.در این مطالعه به منظور تبیین عوامل و متغیرهای اثرگذار بر مدیریت منابع آب و توسعه کشاورزی، تعداد 25 شاخص برای توسعه کشاورزی و تعداد 11 شاخص برای مدیریت آب کشاورزی در سطح روستاها انتخاب شده است. در مرحله بعد برای کاهش تعداد شاخصها به تعداد کمتری از سازههای زیربنایی و شاخصهای مؤثر از تحلیل عاملی استفاده گردید. نتایج نشان داد چهار عامل مکانیزاسیون، ساختاری، عملکرد و کشت آبی حدود 79 درصد از تغییرات واریانس کل توسعه کشاورزی و سه عامل آبهای سطحی، چاههای عمیق و چاههای نیمه عمیق حدود 61 درصد از تغییرات واریانس کل مدیریت آب کشاورزی را تبیین نمودهاند. همچنین در ﺷﻬﺮﺳﺘﺎنﻫﺎیﯽ ﮐﻪ دارای ﻣﺰیﺖ ﻧﺴﺒﯽ در ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻣﺤﺼﻮﻻت ﮐﺸﺎورزی (زراﻋﺖ و ﺑـﺎغداری) و عدم ﻣﺤﺪودیﺖ ﻧﻬﺎده و آب هستند، ضروری است ﻃﺮحﻫﺎی ﺗﻮﺳﻌﻪ ﮐﺸﺎورزی با اولویت محصولات دارای ﻣﺰیﺖ ﻧﺴﺒﯽ اجرا شده و در ﻣﻨﺎﻃﻘﯽ ﮐﻪ اﻓﺰایﺶ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺳﻄﺢ زیﺮکشت ﺑﺎ ﻣﺸﮑﻞ مواجه اﺳﺖ، ﻃﺮحﻫﺎی ﺗﻮﺳﻌه ﮐﺸﺎورزی میبایست ﺑـﻪ ﺳﻤﺖ ﺣﻔﻆ و اﺳﺘﻔﺎده ﺑﻬﯿﻨﻪ از ﻣﻨﺎﺑﻊ ﺑﺎﺷﺪ.
دوره 3، شماره 8 - ( 5-1393 )
چکیده
نصرالله مولائی هشجین، سیاوش مولایی پارده،
دوره 3، شماره 8 - ( 5-1393 )
چکیده
بخش کشاورزی به دلیل توانمندی در ایجاد ارزش افزوده و اشتغالزایی از یک سو و تامین امنیت غذایی و حیات اقتصادی- اجتماعی کشور از سوی دیگر، از اهمیت بسیار بالایی در رشد و شکوفایی اقتصاد ملی برخوردار است. شناخت و بررسی امکانات و تواناییها و در پی آن تعیین سطوح توسعه یافتگی کشاورزی، نخستین گام در فرایند برنامهریزی و توسعه کشاورزی میباشد. این پژوهش با بهرهگیری از مدل موریس و شاخص مرکزیت به تعیین درجه توسعه یافتگی شهرستانهای استان خوزستان به لحاظ شاخصهای عمده بخش کشاورزی پرداخته و هدف اصلی آن یافتن میزان شکاف موجود بین شهرستانها و نوع محرومیت آنها است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده است. جامعه آماری کل شهرستانهای استان خوزستان را شامل میشود. به منظور پیشبرد تحقیق، شاخصهای 29 گانه توسعه کشاورزی و اطلاعات مربوط به آن از سالنامه کشاورزی سال 1388 استان خوزستان استخراج گردید. نتایج تحقیق حاکی از آن است که شکاف و نابرابری بین شهرستانها در زمینه فعالیتهای کشاورزی عمیق بوده، به طوری که ضریب نهایی در برخوردارترین شهرستان (باغ ملک) به ترتیب در مدل موریس و شاخص مرکزیت 53.54 و 286، و درمحرومترین شهرستان (آبادان) به ترتیب 14.87 و 65.69 به دست آمده است. با توجه به ضریب نهایی محاسبه شده، اختلاف بین برخوردارترین شهرستان و محرومترین شهرستان تقریبا چهار برابر بوده است. در پایان نیز با مشخص شدن تفاوت و اختلاف در سطوح برخورداری این شهرستانها، پیشنهادهایی برای برنامهریزان جهت از بین بردن نابرابریهای موجود، ارائه شده است.
صادق هادیزاده زرگر، بهرنگ سخایی،
دوره 3، شماره 8 - ( 5-1393 )
چکیده
افزایش نرخ بیکاری و مهاجرت جوانان از سکونتگاههای روستایی، یکی از مهمترین تهدیدهای دهههای اخیر جوامع روستایی کشور بوده است. در این میان گردشگری به عنوان بستر بالقوه برای تغییر این وضعیت میتواند جریان اقتصادی، اشتغال و جمعیت را به سوی روستاها بازگرداند. توجه به پتانسیلهای موجود و سرمایهگذاری هدفمند در گردشگری روستایی یکی از زمینههای مناسبی است که در مقاله حاضر به آن پرداخته شد.هدف از این پژوهش تعیین مناسبترین زمینه توسعه گردشگری روستایی با در نظر گرفتن قابلیتها و محدودیتهای دهستان رودپیشمالی شهرستان ساری است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی-تحلیلی بوده و در ابتدا با استفاده از تحلیلSWOT، نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید محدوده مورد مطالعه در زمینه گردشگری مورد شناسایی قرار گرفته است. سپس از تلفیق تحلیلSWOT با تکنیکT2 FS-AHP، مناسبترین زمینه توسعه گردشگری روستایی تعیین شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد اکوتوریسم مناسبترین زمینه گردشگری دهستان رودپی شمالی شناخته شده، و سپس گردشگری فرهنگی، گردشگری ورزشی و در نهایت گردشگری کشاورزی در رتبههای بعدی جهت توسعه گردشگری روستایی در دهستان رودپیشمالی قرار دارد.
محمد ولائی، بهروز محمدی یگانه،
دوره 3، شماره 8 - ( 5-1393 )
چکیده
تنوع شالوده و اساس ثبات و پایداری است و هر اندازه سیستمی متنوعتر گردد، پایداری و پویایی آن در طول زمان و در مکانهای مختلف نه تنها در مقابل تنشهای درونی، در مقابل تنشهای بیرونی نیز حفظ میگردد. در همین راستا، امروزه تنوع بخشی به اقتصاد روستایی یکی از رویکردهایی است که در جهت تحقق توسعه پایدار روستایی مطرح شده است. هدف از تحقیق حاضر بررسی رابطه بین تنوع اقتصاد روستایی و میزان پایداری آنها میباشد. نوع تحقیق کاربردی و روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است که به منظور جمعآوری اطلاعات از مطالعات کتابخانهای و پیمایش میدانی، در محدوده مورد مطالعه استفاده شده است. قلمرو مکانی این تحقیق دهستان مرحمتآباد شمالی شهرستان میاندوآب است. جمعیت این دهستان در سال 1390 برابر 10289 نفر در 2800 خانوار بوده است که تعداد 264 خانوار از طریق فرمول اصلاح شده کوکران به عنوان حجم نمونه تحقیق انتخاب گردید. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی و استنباطی (تحلیل خوشهای، ضریب همبستگی اسپیرمن) و مدل ویکور استفاده شده است.نتایج تحقیق نشان میدهد، بین تنوع اقتصادی روستاها و میزان پایداری آنها در سطح 0.05 درصد آلفا رابطه معناداری وجود دارد؛ به طوری که با افزایش تنوع اقتصادی در سطح روستاهای مورد مطالعه، میزان پایداری هر یک از روستاهای نیز افزایش مییابد.
آئیژ عزمی، هادی الماسی،
دوره 3، شماره 8 - ( 5-1393 )
چکیده
مدیریت جدید روستایی و شوراهای اسلامی به عنوان سازمانی مردمی در چند سال اخیر جایگاه مهمی در توسعه اقتصاد روستایی پیدا کرده است. این موضوع سبب شده تا تلاش شود جایگاه این نهاد هر چه بیشتر بهبود یابد. این مقاله با هدف تحلیل عوامل اثرگذار بر تقویت نقش اقتصادی شوراها در نواحی روستایی شهرستان هرسین در استان کرمانشاه تدوین شده است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی از نوع پیمایشی است و از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. حجم نمونه 50 نفر و روش نمونهگیری برای انتخاب روستا در سطح شهرستان نمونهگیری تصادفی ساده بوده و 23 روستا انتخاب شده است. پایایی تحقیق توسط ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد که حاکی از مناسب بودن دادهها بوده است. روایی تحقیق توسط ضریب K.M.O (برابر با 7/0و 71/0) و آزمون بارتلت محاسبه شد. تحلیل یافته ها توسط روش های توصیفی همچون میانگین و درصد و فراوانی و روشهای تحلیلی نظیر تحلیل عاملی و ویلکاکسون محاسبه گردید. نتایج حاکی از آن است که تفاوت معنیداری در ارائه خدمات اقتصادی قبل و بعد از تأسیس شوراها وجود دارد. همچنین با کمک تحلیل عاملی6 مولفه پیش برنده در شورای اسلامی در راستای توسعه اقتصاد روستایی شناسایی شدند که شامل ضعفهای قانونی شوراها، مشکلات مربوط به توانایی شوراها در تصویب قوانین اقتصادی مربوطه، مشکلات مربوط به همکاری مردم و شوراها با یکدیگر، مشکلات مربوط به عدم آشنایی اعضا با قوانین شوراها، عدم اعتماد مردم به شوراها، محدودیت اختیارات شوراها به لحاظ اداری و مالی و 4 مولفه بازدارنده مشارکت مردمی در اداره امور شوراها، شناخت بهتر اعضای شورا نسبت به مشکلات اقتصادی روستا، مردمی بودن اعضای شورا، جلب حمایتهای دولتی و مردمی به پروژه های روستایی شناسایی شده است.
حمدالله سجاسی قیداری، احمد رومیانی، سمیه صانعی،
دوره 3، شماره 8 - ( 5-1393 )
چکیده
صنعت یکی از ارکان مهم اقتصادی هر منطقه به شمار میرود و علاوه بر اینکه سهم عمدهای از متغیرهای اصلی اقتصادی یعنی تولید، اشتغال و سرمایهگذاری را به خود اختصاص میدهد، سهم قابل توجهی در تغییرات اجتماعی و محیطی نیز دارد. در این میان صنعت روستایی به دلایلی چون اشتغالزایی، کمک به حفظ جمعیت روستایی، افزایش سطح بهرهوری اقتصادی، تنوع بخشی اقتصادی، تمرکززدایی اقتصادی و استفاده بهینه از منابع دارای اهمیت فراوانی است؛ به گونهای که وجود صنایع به عنوان شاخصی برای تعیین میزان توسعهیافتگی و یا عدم توسعه جامعه روستایی در نظر گرفته میشود. بر این اساس ارزیابی نتایج کارکردی صنایع روستایی میتواند مدیران و برنامهریزان را در جهت دستیابی به توسعه پایدار صنعتی در مناطق روستایی یاری رساند. هدف این تحقیق، بررسی و تبیین کارکردی صنایع روستایی با رویکرد توسعه پایدار در دهستان صائین قلعه- شهرستان ابهر میباشد. نوع تحقیق کاربردی، روش مورد استفاده توصیفی- تحلیلی بوده است و برای گردآوری دادهها از مطالعات کتابخانهای و میدانی استفاده شده است. حجم نمونه مورد مطالعه منتج از فرمول کوکران 104 خانوار بوده است. نتایج نشان داد که صنایع روستایی در ابعاد اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، زیست محیطی و کالبدی توسعهی روستاهای منطقه مورد مطالعه اثر معناداری داشته است. همچنین مقایسه میانگینها در سطح شاخصها، حاکی از اثرات نسبی تاثیرگذاری صنعت در توسعه روستایی منطقه است؛ به طوری که ابعاد اقتصادی و ابعاد محیطی بیشترین اثرپذیری را به همراه داشته و کمترین آن نیز مربوط به بعد کالبدی میباشد. در ادامه تحلیل اثرات صنایع روستایی با رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر نشان داد که بیشترین میزان اثرگذاری صنعتی در بعد اقتصادی روستاها بوده است. همچنین اولویتبندی روستاها به لحاظ سطح تغییرات ناشی از توسعه صنعتی، با استفاده از مدل ویکور در منطقه مورد مطالعه انجام گرفت، که روستایی چرگر بیشترین رتبه و روستایی سرو جهان کمترین رتبه را به خود اختصاص دادهاند
علی قاسمی، واراز مرادی مسیحی،
دوره 3، شماره 8 - ( 5-1393 )
چکیده
گردشگری روستایی و اقتصاد گردشگری در حال تبدیل شدن به یکی از ارکان اصلی توسعه اقتصادی میباشد. افزون بر این بسیاری از برنامهریزان و سیاستگذاران توسعه نیز از صنعت گردشگری به عنوان رکن اصلی توسعه پایدار یاد میکنند و در همین ارتباط گردشگری روستایی نیز با برنامهریزی اصولی و شناسایی مزیتها و محدودیتها میتواند، نقش مؤثری در توسعه روستایی و در نتیجه توسعه ملی و تنوع بخشی به اقتصاد ملی داشته باشد. هدف از پژوهش حاضر، تعیین و شناسایی ظرفیتها در جهت توسعه گردشگری پایدار روستای التپه در مجاورت شهر بهشهر در استان مازندران میباشد. این روستا با دارا بودن منطقه توریستی عباسآباد و ثبت جهانی آثار دوره صفویه، یکی از مهمترین سکونتگاههای روستایی شهرستان در حوزه گردشگری میباشد. مقاله حاضر در پی تبیین نقش گردشگری در توسعه پایدار اجتماعی - اقتصادی روستای التپه است. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی از نوع پیمایشی بوده که با مطالعات میدانی و کتابخانهای دادههای مورد نیاز گردآوری شده است. در تحلیل دادهها با استفاده از مدل SWOT به تعیین نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدها و ارائه راهبردها در جهت توسعه گردشگری و در نهایت توسعه پایدار گردشگری روستایی میپردازد. جامعه آماری شامل ساکنان روستایی (حدود 1900 نفر) و گردشگران (حدود 500 هزار نفر در سال) بوده است که حجم نمونه، شامل 218 نفر متشکل از دو گروه (78 نفر بومی بخش خدمات گردشگری و 140 نفر گردشگر) تعیین شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که نخست آستانه آسیبپذیری روستایی به لحاظ وجود منطقه تفریحی عباسآباد و چشم انداز اکوتوریستی بالاست. سپس گردشگری روستایی در این روستا نیازمند بازنگری و ارائه سیاستهای مناسب در جهت رفع محدودیتها و استفاده از مزیتهای نسبی موجود میباشد. در نهایت برنامهریزی گردشگری میتواند در این ناحیه موجب تنوع اقتصاد محلی و رونق فعالیتهای اقتصادی به صورت سازمان یافته در حوزه گردشگری شده و زمینه توسعه پایدار روستایی را فراهم آورد.
حجت اله صادقی، محمود فال سلیمان، صدیقه هاشمی، معصومه فدایی،
دوره 3، شماره 8 - ( 5-1393 )
چکیده
در کشور ما روستاهای مرزی با مشکلاتی ازقبیل ضعف خدماترسانی در زمینههای مختلف فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی از یک سو و تبلیغات امواج بیگانه به منظور بزرگنمایی مشکلات اقوام ساکن در نواحی مرزی از طرف دیگر و عدم توجه به قابلیتها و توانهای این مناطق،مواجهه هستند، که این مشکلات لزوم توجه به روستاهای مناطق مرزی را آشکار میسازد. در این تحقیق، محدودیتها و ظرفیتهای توسعه روستاهای مرزی دهستان بندان شهرستان نهبندان مورد بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق به صورت پیمایشی و روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانهای و میدانی بوده است. تعداد نمونه 258 خانوار بهرهبردار کشاورزی از 17روستای این دهستان بود که از میان 7577نفر با استفاده از فرمول کوکران انتخاب شد. پایایی پرسشنامه با استفاده از محاسبه آلفاء کرونباخ (آلفای کل 71/0) تأمین شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آزمون t تک نمونهای، فریدمن، همبستگی و آزمون تحلیل واریانس یک طرفهصورت گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد که وضعیت اقتصادی و اجتماعی روستاهای مرزی در سطح نامطلوبی قرار دارد که شرایط زیست محیطی، مدیریتی-امنیتی و عدم توجه به ظرفیتهای منطقه در این زمینه موثر است. در سنجش میزان تأثیرگذاری و تفاوت عوامل، شاخص امنیت و مدیریت کمترین میانگین و شاخص زیربنایی بیشترین میانگین را برخوردار می باشد. همچنین بین شاخصها رابطه وجود دارد که با بهبود ظرفیت هر یک از این شاخصها، سایر ظرفیتها هم بهبود پیدا میکند.