22 نتیجه برای مرادی
بهزاد عادلی، حمیدرضا مرادی، مرضیه کشاورز، حمید امیرنژاد،
دوره 3، شماره 9 - ( 8-1393 )
چکیده
خشکسالی بهعنوان پیچیده ترین بلای طبیعی، تعداد زیادی از ساکنان مناطق روستایی دارای اقتصاد متکی بر کشاورزی را تحت تأثیر قرار می دهد. از آنجا که شدت و گستره خشکسالی در مناطق خشک و نیمهخشک افزایش یافته است، شناخت و درک این پدیده طبیعی و تبعات ناشی از آن ضروری میباشد. این پژوهش با هدف بررسی اثرات اقتصادی خشکسالی سال های اخیر و عوامل اثرگذار بر آن در دهستان دودانگه شهرستان بهبهان انجام پذیرفته است. دادههای مورد نیاز برای انجام پژوهش، از طریق روش نمونهگیری تصادفی ساده جمعآوری گردید. در این راستا نسبت به انجام مصاحبه حضوری و تکمیل پرسشنامه از 339 تن از کشاورزانی که در سالهای اخیر خشکسالی را تجربه نموده اند، اقدام شد. روایی صوری ابزار پژوهش توسط متخصصان موضوعی مورد تأیید قرار گرفت و برای تعیین پایایی از مطالعه راهنما استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد خشکسالی صورت گرفته در سال آبی 88-1387، شدیدترین خشکسالی منطقه در دهه های اخیر بوده است. این پدیده موجب کاهش عملکرد محصولات دیم، تعداد دام، میزان اراضی آبی و دیم و درآمد خانوار گردیده است. همچنین میزان توانایی مالی، سن، اشتغال غیرکشاورزی، توانایی در بازپرداخت تسهیلات بانکی، مخارج خانوار و میزان اراضی آبی و دیم مهم ترین عوامل تعیینکننده آسیبپذیری اقتصادی کشاورزان از خشکسالی بوده است. بر اساس یافتههای پژوهش، توصیههایی برای کاهش اثرات اقتصادی خشکسالی و بهبود سیاست گذاری و مدیریت این پدیده ارائه گردیده است.
حسین حیدری، کیومرث زرافشانی، خدیجه مرادی،
دوره 4، شماره 11 - ( 2-1394 )
چکیده
هدف از این پژوهش، تبیین جایگاه سرمایه اجتماعی در توسعه یافتگی روستای فارسینج است که با بهرهگیری از روش تئوری بنیانی انجام پذیرفت. جامعه مورد مطالعه، افراد 20 سال به بالای کلیدی روستای فارسینج بوده است که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. جمعآوری دادهها با بهرهگیری از مصاحبه نیمه ساختارمند و گروههای متمرکز آغاز گردید، این روند تا رسیدن به اشباع تئوریک ادامه یافت. دادههای حاصل در قالب سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل و جایگاه سرمایه اجتماعی در فرآیند توسعه یافتگی روستای فارسینج تبیین شد. نتایج نشان داد آنچه این روستا را به لحاظ توسعهیافتگی از روستاهای دیگر متمایز میسازد، الگوی بومی توسعه این روستا می باشد که بر مبنای سرمایه اجتماعی برونگروهی شکل گرفته است. نتایج این مطالعه علاوه بر غنای ادبیات پژوهشهای کیفی مرتبط با سرمایه اجتماعی، سیاست گذاران و برنامه ریزان توسعه روستایی را یاری خواهد کرد در مطالعات زمینهیابی پروژههای توسعه، تنها به سرمایه های فیزیکی و مادی بسنده نکرده و به سرمایه اجتماعی به عنوان محوری که کارآیی سایر اشکال سرمایه را تضمین میکند، توجهی ویژه مبذول دارد.
سید حسن مطیعی لنگرودی، حوریه مرادی،
دوره 4، شماره 13 - ( 8-1394 )
چکیده
برنامهریزی روستایی یکی از مهمترین فعالیتهای کارگزاران و برنامهریزان توسعه است. سازمان جهاد کشاورزی در جهت تحقق اهداف توسعه روستایی، با تدوین برنامهها و فعالیتهای خود در جهت ارتقاء سطح آگاهیها و مهارتهای حرفهای روستاییان گام بر میدارد. در این تحقیق به تبیین توانمندی حرفهای کارگزاران جهاد کشاورزی استان کرمانشاه در برنامهریزی روستایی پرداخته شده است. کلیهی کارگزاران و برنامهریزان توسعه روستایی استان کرمانشاه به تعداد 456 نفر جامعه آماری این پژوهش را تشکیل دادهاند. پژوهش از نوع کاربردی، روش پژوهش از نوع توصیفی ـ پیمایشی بوده است. حجم نمونه براساس جدول مورگان 210 نفر تعیین گردید. روش نمونهگیری، تصادفی طبقهای با انتساب متناسب از پاسخگویان انتخاب شد. ابزار پژوهش پرسشنامه بود که روایی صوری آن براساس نظر جمعی از اساتید و صاحبنظران تأیید گردیده و پایایی آن با استفاده از پیشآزمون مشخص گردید. ضریب آلفای کرونباخ برای مؤلفه توانمندی حرفهای در برنامهریزی روستایی و روحیه کارآفرینی به ترتیب 93/0 و 90/0 محاسبه شد که بیانگر مناسب بودن ابزار پژوهش بود. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آزمونهای همبستگی و رگرسیون انجام شد. براساس نتایج، بین مؤلفه توانمندی حرفهای در برنامهریزی روستایی با روحیه کارآفرینانه، سن کارگزاران و اثربخشی دورههای آموزشی ضمن خدمت رابطه مثبت و معنیداری در سطح یک درصد خطا برقرار است. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که متغیرهای روحیه کارآفرینانه و اثربخشی دورههای آموزشی ضمن خدمت، تأثیر معنیداری بر میزان توانمندی حرفهای کارگزاران در برنامهریزی روستایی داشته و توانایی تبیین 64 درصد از تغییرات متغیر توانمندی حرفهای را دارد.
علی علی مددی، عبدالحمید نظری، محمود مرادی، رامین غفاری،
دوره 5، شماره 16 - ( تابستان 1395 )
چکیده
طرح هدفمندی یارانهها به پشتوانه ماده (3) قانون برنامه چهارم اجرا شده است. نظر به تغییر شیوه پرداخت آن از شکل «کالایی» به صورت «نقدی» و تأثیر مستقیمی که بر الگوی مصرف خانوارها دارد، این تحقیق در چارچوب رویکرد "معیشت پایدار(LS)" انجام شده است؛ چرا که رویکرد معیشت پایدار علاوه بر رفع نیازهای روزانه، امرار معاش، تسهیلات رفاهی، افزایش قابلیتها و توانمندسازی نسلهای کنونی، بر ابعاد زیست محیطی و حفظ داراییها و منابع طبیعی برای آیندگان تأکید دارد. روش تحقیق حاضر توصیفی ـ تحلیلی است که با هدف شناسایی اقشار اجتماعی روستایی و اثرات طرح هدفمندی یارانهها بر الگوی مصرف معیشتی آنان در دو ناحیه متفاوت انجام شده است. جامعه آماری 16140 خانوار ساکن در 88 روستای شهرستانهای کلات و بینالود بوده است. برای نمونهگیری از روشهای خوشهای و تصادفی سیستماتیک استفاده شده است، در مجموع 38 روستای نمونه انتخاب و سپس طبق جدول مورگان- کرچی حجم نمونه تعداد 360 خانوار تعیین شده است. گردآوری دادهها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته بوده است. پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 83/0 به دست آمده است. با استفاده از آمارهای توصیفی و آزمونهای"کولموگروف اسمیرنف"،"یومن ویتنی"و"کراسکال والیس" تجزیه و تحلیل دادهها انجام شده است. در نهایت نتایج نشان داد که تباینات محیطی و توزیع نامتوازن منابع اقتصادی، هم بر شاخص متوسط سرمایه و هم بر متوسط درآمد تأثیر داشته و موجب اختلاف طبقاتی دو ناحیه شده است. از نظر تغییر الگوی مصرف نیز بین مقادیر مصرف طبقات کم درآمد نواحی، تفاوت معنادار و در طبقات مرفه فاقد معناداری آماری بوده است. در مجموع میتوان گفت پرداخت یارانهها در تعدیل شکاف طبقاتی هر دو ناحیه تأثیر داشته است که میزان آن در کلات بیش از بینالود بوده است.
احمد اکبری، ابراهیم مرادی، مژگان اکرمی مهاجری،
دوره 6، شماره 20 - ( تابستان 1396 )
چکیده
پایداری تولید کشاورزی در نواحی روستایی به عوامل متعددی وابسته است. این عوامل با توجه به شرایط جغرافیایی نواحی روستایی و یا بنا بر نوع فعالیت کشاورزی، دارای تنوع و پیچیدگیهایی است. در مطالعه حاضر بر پایداری تولید پسته در نواحی روستایی شهرستان رفسنجان با توجه به سه شاخص زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی پرداخته شده است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و به لحاظ اجرا، پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل 45 هزار بهرهبردار تولید کننده پسته در روستاهای شهرستان شهرستان رفسنجان بوده است که با فرمول نمونهگیری کوکران، تعداد 320 بهرهبردار به عنوان حجم نمونه تعیین شده است. در این پژوهش، با توجه به مبانی نظری و پیشینه مطالعات، شاخص زیستمحیطی با 15 سنجه از 3 بعد (استفاده از کودها و سموم، مصرف آب آبیاری و مدیریت کشت و علوم زیست)، شاخص اجتماعی با 9 سنجه از 2 بعد (پایگاه اجتماعی و آموزش) و شاخص اقتصادی با 9 سنجه از 3 بعد (منابع مالی باغات، ساختار باغات و خدمات نهادی) در قالب پرسشنامه میان 320 بهره بردار تولید کننده پسته در نواحی روستایی توزیع گردید. طبق یافتههای تحقیق، شاخصهای زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی تأثیر مثبت و معناداری در پایداری تولید پسته دارد و میزان تأثیر شاخصهای زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی بر پایداری به ترتیب 39/0 درصد، 90/0 درصد و 92/0 درصد محاسبه شده و کمترین تأثیر بر پایداری را شاخص زیست محیطی داشته است. از بین سنجههای ابعاد زیست محیطی، استفاده از کودها و سموم شیمیایی و کاهش آب آبیاری، و سنجههای ابعاد اجتماعی، دسترسی به متخصصین و کلاسهای ترویجی و آموزشی، سطح پایین تحصیلات و روی آوردن به کارهای غیرکشاورزی و در آخر سنجههای اقتصادی، افزایش هزینه نهادهها و پایین بودن کیفیت نهادهها و خرده مالکیت در عدم پایداری نقش مؤثرتری دارد.
واراز مرادی مسیحی، مانی طالبی،
دوره 6، شماره 21 - ( پاییز 1396 )
چکیده
نخستین گام در ارزیابی نابرابریهای فضایی روستایی، شناخت دقیق ادبیات این حوزه و به تبع آن، تبیین و تحلیل شاخصهای توسعهی پایدار روستایی است. در این راستا پژوهش حاضر به مطالعهی دهستانهای شهرستان صومعهسرا پرداخته است. با توجه به ماهیت موضوع، پژوهش از نوع توصیفی و تحلیلی و از گونهی تکاملی (توسعهای) است. جامعهی آماری، دهستانهای شهرستان صومعهسرا و حجم نمونه شامل 20 تن از خبرگان، یعنی متخصصان و مسئولان اجرایی در حوزههای توسعهی پایدار روستایی هستند. ابتدا به منظور اعتبارسنجی، شاخصهای برداشت شده از مطالعات کتابخانهای، بر اساس ابعاد توسعهی پایدار روستایی مطابق طیف لیکرت، در قالب 15 معیار و 144 زیر معیار، مورد سنجش خبرگان قرار گرفته است. در ادامه به منظور توصیف و تحلیل شاخصهایی که بیشترین تأثیرگذاری و تأثیرپذیری را دارند، از روش تحلیل ساختاری استفاده شد. این روش برای تحلیل روابط میان متغیرها بهویژه در سیستمهای گسترده با ابعاد متعدد بهکار میرود و یکی از روشهای پرکاربرد در حوزهی آیندهپژوهی است. نتایج نشان میدهد که متغیرهای «ریسک»، «میزان سرمایهگذاری دولت در امور زیربنایی» و «اعتبارات تخصیص یافته به فصل عمران و نوسازی روستا» هستند. این متغیرها ظرفیت بسیار بالایی جهت تبدیل شدن به بازیگران کلیدی سیستم را دارند و ماهیت ناپایدارشان، نقطهی انفصال سیستم است. متغیرهای «هدف»، «(کنترل) روند مهاجرتها»، «میزان امید به زندگی» و «درآمد حاصل از مشاغل پایدار» است. این متغیرها، بیش از اینکه تأثیرگذار باشند، تأثیرپذیرند و نتایج تکامل سیستم هستند. میزان امید به زندگی در روستاهای شهرستان علاوه بر جهانبینی، باورها و تجربیات فردی و اجتماعی، وابسته به امکانات و خدمات در دسترس روستائیان نیز است. عواملی که امید به زندگی روستائیان، به ویژه جوانان را تحت تأثیر قرار میدهد، دغدغههایی چون امنیت و پایداریِ اشتغال و دسترسی به کیفیت بالای امکانات و خدمات مدرن است. مسئلهی مهاجرت نیز در ارتباط مستقیم با شاخص امید به زندگی قرار میگیرد.
حوریه مرادی، فرهاد جوان،
دوره 7، شماره 23 - ( بهار 1397 )
چکیده
هدف این مقاله واکاوی عوامل مؤثر بر شکل گیری بنگاه های اقتصادی کارآفرینانه در نواحی روستایی شهرستان کرمانشاه است. این پژوهش از نوع کاربردی بوده که با روش کیفی انجام شده است. روش انتخاب نمونه ها به صورت نمونه گیری هدفمند بوده و جمع آوری دادهها با بهرهگیری از مصاحبههای عمیق و نیمه ساختار یافته تا مرحله اشباع نظری ادامه یافته است. در مجموع از مصاحبه با 15 نفر از کارشناسان جهاد کشاورزی شهرستان کرمانشاه، اشباع نظری حاصل شد. برای تحلیل داده های به دست آمده از روش کدگذاری سه مرحله ای باز، محوری و انتخابی استفاده گردید و در نهایت مدل پارادایم یک درک معنایی عوامل مؤثر بر شکل گیری بنگاه های اقتصادی در نواحی روستایی شهرستان کرمانشاه ترسیم گردید. نتایج نشان داد رشد فعالیت های اقتصادی و تشکیل بنگاه های تجاری نوآورانه در شبکه اقتصاد فضایی نواحی روستایی شهرستان کرمانشاه بیشتر در بستر فعالیت های کشاورزی بوده و در گذر زمان از فعالیت های صنعتی نواحی روستایی کاسته شده است. همچنین، سنجش متغیرهای مؤثر نیز گویای این است که به ترتیب متغیرهای عوامل سرمایه انسانی و اقتصادی در شکل گیری بنگاه های اقتصادی کارآفرینانه نواحی روستایی شهرستان کرمانشاه دارای بیشترین اهمیت بوده است.
علی اکبر عنابستانی، طاهره صادقلو، کبریا مرادی،
دوره 7، شماره 23 - ( بهار 1397 )
چکیده
مشارکت زنان در فعالیت های مختلف در راستای توسعه روستایی نقش مؤثری دارد، این نیاز احساس می شود که زنان روستایی باید در زمینه های مختلف توانمند شوند تا از این طریق بتوانند نقش خود را در جامعه ایفا کنند. از راهکارهای مناسب در جهت بکارگیری مشارکت زنان، ایجاد تشکل ها و تعاونی های مخصوص زنان است؛ موفقیت این تشکلها تحت الشعاع عوامل بسیاری است که مدیریت طرحهای تشکلهای زنان روستایی و عملکرد آنها، یکی از عوامل موثر است. بر این اساس هدف از مطالعه حاضر، بررسی نقش مدیریت پروژههای کارآفرینانه از طریق نظام صنفی کشاورزی و اثرگذاری آن در تحقق اهداف طرحهای خوداشتغالی یعنی در توانمندسازی زنان است. به لحاظ روش شناختی این پژوهش از نوع پژوهشهای توصیفی – تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش را زنان کارآفرین عضو نظام صنفی کشاورزی شهرستان محلات که دارای 113 عضو بوده، تشکیل میدهند. حجم نمونه به کمک فرمول کوکران 79 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردید. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که متغیر توانمندسازی با آماره پیرسون 796/0 با متغیر مدیریت پروژه های کارآفرینانه دارای رابطه ای مستقیم با شدتی قوی بوده است بدین معنا که هرچه نقش مدیریت پروژه های کارآفرینانه افزایش یابد، توانمندی زنان کارآفرین نیز بیشتر خواهد شد.
حمدالله سجاسی قیداری، شادی خوب، سیدرضا حسینی کهنوج، کبری مرادی،
دوره 7، شماره 24 - ( تابستان 1397 )
چکیده
اقتصاد روستاییان دارای آسیبپذیری بالایی است و با کوچکترین تغییرات دچار مشکلات اقتصادی و اجتماعی متعددی میشود. روستاییان عمدتاً دارای فعالیتهای کشاورزی تک ساختی هستند که با دگرگونی در آن و تنوعبخشی فعالیتهای اقتصادی موجب افزایش انعطافپذیری و کاهش آسیبپذیری روستاییان میگردد. هدف این مطالعه، بررسی میزان تأثیر تنوع بخشی اقتصادی بر تابآوری مردم مناطق روستایی بوده است. ناحیه مورد مطالعه دهستان رادکان شهرستان چناران بوده است. برای تعیین جامعه آماری نمونه در روستاهای مورد مطالعه از فرمول کوکران با میزان خطای 07/0 استفاد شد که تعداد 202 خانوار به عنوان نمونه انتخاب شده است. برای تجزیه و تحلیل دادههای جمع آوری شده از آمار توصیفی و استنباطی (آزمون همبستگی پیرسون، تی تک نمونه ای، رگرسیون خطی ساده ) در نرم افزار SPSS و در نهایت از سیستم استنتاج فازی در محیط نرم افزار متلب (MATLAB) استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد متغیر وابسته ویژگی اقتصادی با آماره پیرسون 119/0 و ویژگی اجتماعی با آماره پیرسون 256/0 با متغیر مستقل (تنوع شغلی) دارای رابطه مستقیم اما با شدت ضعیف بوده است. با استفاده از آزمون T نتایج گویای آن است که شاخصهای متغیر تاب آوری در وضعیت مناسبی قرار دارد. همچنین بین شاخصهای تابآوری (اقتصادی و اجتماعی) با متغیر تنوع شغلی رابطه معناداری وجود دارد، روستاهای مورد مطالعه در دهستان رادکان از جمله رادکان، موچنان، قیاس آباد، حکیم آباد، خریج، مغان، زینگر، گوارشگان، بهمن جان علیا و قزلحصار از لحاظ تأثیر تنوع بخشی اقتصادی بر تابآوری روستایی در وضعیت متفاوتی نسبت به هم قرار دارد.
سیدیاسر حکیم دوست، محمود مرادی، شاهبختی رستمی، عبدالحمید نظری،
دوره 7، شماره 26 - ( زمستان 1397 )
چکیده
وجود روستاهای پویا، فعال و دارای شرایط مناسب زیستی در مرزها با شناسایی مشکلات و عوامل موثر در ناپایداری آنان میسر خواهد بود. هدف از انجام تحقیق بررسی زیست پذیری روستاهای شهرستان هیرمند می باشد. این پژوهش به لحاظ هدف از نوع کاربردی و از حیث روش تحقیق توصیفی و تحلیلی می باشد. در پژوهش حاضر با توجه به موضوع تحقیق به منظور دستیابی به حداکثر ضریب دقت از نمونه گیری تصادفی استفاده شده است که با توجه به سه پارامتر پراکنش روستاهای منطقه از لحاظ فاصله از مرز و پراکندگی در تمام سطح شهرستان، از طبقات مختلف جمعیتی و بر اساس کامل بودن اطلاعات آماری، 44 روستای شهرستان هیرمند از 290 روستای داراس سکنه به صورت نمونه و بر طبق فرمول کوکران، 360 نفر از سرپرستان خانوار به عنوان جامعه نمونه نیز انتخاب گردیدند.نتایج حاصل از تحلیل موران دو متغیره نشان می دهد 7 روستا از 44 روستای مورد مطالعه، در وضعیت کاملا مطلوب و 12 روستا در وضعیت بحرانی از حیث زیست پذیری و رعایت ملاحظات پدافند غیر عامل قرار دارند. همچنین نتایج حاصل از تحلیل HOT/SPOT نشان می دهد، 8 خوشه در منطقه به طور پراکنده در جنوب شرق شهرستان هیرمند شناسایی گردید که شرایط ناپایداری و امنیتی سکونتگاه های واقع در این خوشه ها لزوم توجه بیشتر را می طلبد همچنین 15 روستای شهرستان هیرمند به نوعی یا دارای شرایط زیست پذیری بالا و رعایت ملاحظات پدافند غیر عامل پایین یا برعکس هستند که لازم است جهت افزایش امنیت منطقه، زیست پذیری و رعایت ملاحظات پدافند غیر عامل در تمامی روستای مورد نظر تقویت گردد.
حسین فراهانی، جمشید عینالی، معصومه مرادی،
دوره 8، شماره 2 - ( ویژه نامه گردشگری روستایی(پاییز 1398) 1398 )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر واکاوی تأثیرات توسعه گردشگری روستایی بر ارتقاء کیفیت زندگی روستای گازرخان شهرستان قزوین است. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و روش آن توصیفی- تحلیلی است. برای گردآوری دادهها از روشهای کتابخانهای و میدانی استفاده شده است. جامعه آماری، کلیه سرپرستان خانوارهای واقع در روستای گازرخان تشکیل میدهد که جهت دستیابی به اهداف پژوهش، کلیه سرپرستان خانوار روستای مورد نظر(N=207) به صورت تمام شماری مورد مطالعه قرار گرفتهاند. روایی پرسشنامه از دیدگاه متخصصان بررسی شد و پایایی متغیرها از طریق آلفای کرونباخ 86درصد محاسبه شد که نشان دهنده قابل اعتماد بودن ابزار تحقیق بود. برای تجزیه و تحلیل دادهها کمی از آزمونهای آماری ، tتک نمونهای و تکنیک تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شده است. نتایج رتبه بندی متغیرهای مورد بررسی نشان داد گردشگری بیشترین اثرات را در روستای گازرخان بر متغیرهای بهبود وضعیت ساخت وسازهای روستایی، ارتقاء سطح استانداردهای زندگی ساکنین، گسترش جایگاههای دفع زباله، به ترتیب با ضریب 154/0، 160/0، 166/ ، داشتهاند. همچنین توسعه گردشگری روستایی در ارتقاء کیفیت زندگی تأثیر مثبت دارد. تکنیک تحلیل عاملی اکتشافی نیز نشان داد تأثیرگذاری گردشگری روستایی در چهار عامل اصلی خلاصه میشود که در مجموع 8. 76 درصد از واریانس کل متغیر وابسته را تبیین کرده که به ترتیب اهمیت عبارت است از عامل اجتماعی- فرهنگی (271. 27 درصد)، عامل اقتصادی (893. 25درصد)، عامل زیرساختی ـ کالبدی(350. 14 درصد) و عامل زیست محیطی (566. 8 درصد).
سهیلا جشاری، ابراهیم مرادی،
دوره 8، شماره 29 - ( پاییز 1398 )
چکیده
هدف مقاله استخراج پیشرانهای توسعه بخش کشاورزی در نواحی روستایی استان سیستان و بلوچستان، تدوین سناریوها و ارائه راهبردهای اصولی برای توسعه بخش کشاورزی است. برای این منظور از روش تحلیل ماتریس اثرات متقاطع استفاده شد. اطلاعات مورد نیاز در قالب پرسشنامه دلفی و استفاده از نظر متخصصان استخراج گردید و پیشرانهای اثرگذار بر توسعه کشاورزی استان شناسایی گردید. از بین پیشرانهای مختلف مؤثرترین پیشرانها شامل ارتقا دانش کشاورزی، مدیریت صحیح منابع آب، تأمین مالی پروژههای کشاورزی، توسعه صنایع تبدیلی در بخش کشاورزی، ارتقا دانش بازاریابی محصولات کشاورزی شناسایی گردید. با استفاده از پیشرانهای شناسایی شده فضای سناریو تدوین شد و از بین سناریوهای مختلف 4 سناریوی سازگار که احتمال وقوع بیشتری داشتند شناسایی شدند. با استفاده از پیشرانهای شناساییشده فضای سناریو تدوین شد و از بین سناریوهای مختلف سناریویهای سازگار سناریوی اول با 72/75 درصد محتملترین سناریو شناسایی شدند و سپس در قالب هر سناریو با توجه به اسناد بالادستی و مطالعات پیشین برای توسعه کشاورزی استان راهبردهایی مانند ارتقای آموزشهای تخصصی و کاربردی و توانمندسازی نیروی انسانی، گسترش فنآوری آبیاری تحتفشار، تداوم سرمایهگذاریهای دولت در امر توسعه زیربناهای استان بهویژه حملونقل و سردخانهها و صنایع تبدیلی ارائه شد.
مسلم سواری، مهرداد مرادی،
دوره 8، شماره 30 - ( زمستان 1398 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف عوامل موثر بر بهبود زیستپذیری خانوارهای روستایی در شرایط خشکسالی در شهرستان هندیجان انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل همه خانوارهای روستایی شهرستان هندیجان واقع در استان خوزستان میباشد که تعداد کل آنها 1906 خانوار است. با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، تعداد 230 نفر از آنها به روش نمونهگیری طبقهای تصادفی با انتساب متناسب انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامهای محقق ساخت بود که روایی آن توسط پانل متخصصان و ورایی سازه بررسی و پایایی آن توسط ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی تایید شد. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزارهای SPSS19 و Lisrel8.54 و برای نشان داده محدوده جغرافیایی مطالعه از Arc GIS10.5 استفاده شد. نتایج تحلیل همبستگی نشان داد که بین عاملهای حمایتی، حرفهای و مهارتی، برنامهریزی و سیاستگذاری، مدیریت مزرعه، تشکیلاتی و اجتماعی با سطح زیستپذیری خانوارهای روستایی رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد. علاوه بر این، نتایج مدلسازی معادلات ساختاری پژوهش نشان داد که عاملهای تاثیرگذار با ضریب تبیین 81 درصد (γ= 0.90, t=19.39).اثر مثبت و معنیداری بر زیستپذیری خانوارهای مورد بررسی داشته است.
علی اشرف زینلی، آئیژ عزمی، امیدعلی مرادی،
دوره 9، شماره 32 - ( تابستان 1399 )
چکیده
هدف اصلی از انجام این پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر توسعه تعاونیهای روستایی دامداران دهستان حسنآباد شهرستان اسلام آباد غرب است. نوع پژوهش از لحاظ هدف جزء پژوهشهای کاربردی و از نظر ماهیت و روش جزء پژوهشهای توصیفی – پیمایشی از نوع همبستگی است. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل 53 واحد شرکت تعاونی دامداریهای صنعتی، نیمه صنعتی و روستایی و افراد مرتبط با آن ( دامداران) در دهستان مربوطه است. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه است که از تحقیقات مشابه قبلی اقتباس شده است و پایایی آن از روش آلفای کرونباخ 928/0 بوده و روایی صوری آن از طریق اساتید راهنما و کارشناسان مورد تأیید قرار گرفته است. جهت تحلیل دادهها از نرمافزارهای آماری SPSS و LISREl با هدف بررسی عوامل تأثیرگذار بر توسعه شرکتهای تعاونی دامداران روستایی، در منطقه مورد مطالعه مبنای تجزیه و تحلیل قرار گرفت. با توجه به نتایج مشخص گردید که این شرکتها در حال حاضر فعالیت بسیار کمی در جهت رفع و حل مشکلات دامداران دارند و از اهداف اصلی خود که کمک به اعضاء است، فاصله زیادی گرفتهاند و نتوانستهاند رضایت و اعتماد اعضاء را برای همکاری و مشارکت لازم جلب نمایند. هرچند اکثر پاسخدهندگان اظهار داشتهاند که این تعاونیها در مناطق روستایی مورد نیاز است، اما به لحاظ خدماتی چون تأمین خوراک دام و نهادههای مورد نیاز دامداران و همچنین در مورد اعتبارات و تسهیلات لازم جهت هدایت سرمایهگذاریها در تولید فراوردههای دامی اعضاء بسیار ضعیف عمل کردهاند که بخشهای اقتصادی و سیاسی و اداری با بالاترین ضریب و در بخش اجتماعی و بخش فرهنگی با پایینترین ضریب نشاندهنده آنست که اعضا رضایت چندانی از برنامههای شرکتهای تعاونی روستایی دامداران ندارند.
حوریه مرادی، فرهاد جوان، سپیده امرایی، مریم بیرانوندراد،
دوره 9، شماره 34 - ( زمستان 1399 )
چکیده
کارآفرینی بهعنوان یک فرآیند اقداماتی نوظهور و ایجاد ارزش در مکانهای جغرافیایی است که در صورت برنامهریزی و مدیریت عقلایی میتواند سرمایهای برای توسعه فضای اجتماعی و جغرافیایی باشد. جریانهای کارآفرینانه روستایی، شکلگیری بنگاههای اقتصادی خرد و بازتابپذیری و نقشپذیری کارآفرینان در جریان-های توسعهای نواحی پیرامون شهرهای بزرگ، میتواند دگرگونیهای مکانی ـ فضایی را سبب شده و در توسعه کلانشهر نقش قابلتوجهی داشته باشد، بر این اساس، مقاله حاضر باهدف تبیین اثرات کارآفرینی روستایی در توسعه فضاهای پیراشهری شهرستان کرمانشاه بر پایهی روش فرایندی نگرش چندبعدی کارآفرینی طراحی شد. روش پژوهش توصیفی ـ تحلیلی و گردآوری اطلاعات به شیوه میدانی و پرسشنامهای بود. جامعه آماری شامل 21 روستای کارآفرین بافاصله کمتر از 20 کیلومتر از کلانشهر بود؛ این روستاها به دلیل حضور کارآفرینان و پیوستگی مکانی ـ فضایی با شهرستان کرمانشاه، با چالشها و مسائل بیش از دیگر نواحی روستایی روبرو بوده و بر توسعه شهرستان اثرگذار بودند. برای تحلیل اثرات از آزمونهای همبستگی و رگرسیون چندگانه در نرمافزار SPSS20 استفاده شد. یافتهها نشان داد بین متغیرهای روحیه کارآفرینی افراد، فرآیند اقتصادی و محیطی حاکم بر روستا و توسعه فضاهای پیراشهری رابطه مثبت و معنیداری در سطح یک درصد خطا برقرار است. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که متغیرهای کارآفرینی روستایی (روحیه کارآفرینی افراد، فرآیند اقتصادی و محیط (بیرونی و درونی) حاکم بر روستا)، تأثیر معنیداری بر توسعه فضاهای پیراشهری داشته و توانایی تبیین 96 درصد از تغییرات متغیر توسعه فضاهای پیراشهری شهرستان را دارد. مهمترین متغیر اثرگذار نیز متغیر محیطی تشخیص داده شد.
سیده سمانه راعی، ابراهیم مرادی، احمد اکبری،
دوره 10، شماره 35 - ( بهار 1400 )
چکیده
با توجه به محدودیت منابع و نهادهها در کشاورزی، آنچه محرک رشد تولید است پیشرفت تکنولوژی است. تکنولوژی چیزی فراتر از روش تولید و فرآیندهای آن است، در حقیقت تکنولوژی آمیختهای از دانش، مهارت و توانایی فنی است. با توجه به اهمیت تکنولوژی در رشد تولید در این مقاله به بررسی تغییرات تکنولوژی و تأثیر آن بر اقتصاد روستایی در استان فارس با رهیافت رگرسیون وزنی جغرافیایی طی دوره زمانی 1397-1392پرداخته شده است. بدین منظور ابتدا تابع هزینه ترانسلوگ با استفاده از دادههای جمعآوری شده برای محدوده زمانی مورد مطالعه با روش رگرسیون وزنی جغرافیایی (GWR) برآورد شده است. سپس با استفاده از نتایج حاصل از تخمین مدل، تغییرات تکنولوژی به سه جزء تغییر فنی خالص، غیر خنثی و ناشی از گسترش مقیاس تجزیه شده است. نتایج نشان داد که در دوره مورد مطالعه میانگین تغییرات تکنولوژی 001/0 رشد داشته است. میزان اثر نرخ تغییر فنی غیر خنثی در تغییرات تکنولوژی بیشتر ازمیزان تغییر فنی خالص و گسترش مقیاس بوده است، میانگین نرخ رشد تغییر فنی غیر خنثی، تغییر فنی خالص و گسترش مقیاس به ترتیب 021/0، 005/0- و 015/0- بدست آمدهاست. بنابراین با توجه به یافتهها، میانگین تغییرات تکنولوژی رشد اندکی بر اقتصاد روستا داشته است و نتوانسته است موجب به کارگیری امکانات تولید و بهبود مقیاس تولید گردد، اما منجر به تغییر فنی غیر خنثی از طریق عامل تغییرات قیمت نهادهها و صرفه جویی در عوامل تولید شده است. بنابراین با توجه به نتایج پیشنهاد میگردد، به منظور استفاده هر چه بیشتر از تکنولوژیهای نوین باید مشکل توسعه زیر ساختهای مکانیزاسیون(تسطیح، یکپارچهسازی، زهکشی اراضی و اعطای وام کمبهره) برطرف گردد تا استفاده از ماشینآلات را مقرون به صرفه نماید.
کبریا مرادی، حمداله سجاسی قیداری، حمید شایان، امیدعلی خوارزمی،
دوره 10، شماره 38 - ( زمستان 1400 )
چکیده
امروزه اغلب برنامه ریزان توسعه روستایی به این نتیجه رسیده اند که مناسب ترین راهبرد پاسخگویی به چالشهای اقتصادی در مناطق روستایی تشویق روستاییان به فعالیتهای کارآفرینانه میباشد. یکی از حوزه های شکلگیری فعالیتهای کارآفرینانه در مناطق روستایی، گردشگری کشاورزی است که تحت تأثیر عوامل و نیروهای متعددی میباشند. لذا هدف از پژوهش حاضر شناسایی ابعاد و مؤلفههای مؤثر بر توسعه کسب و کارهای کارآفرینانه گردشگریکشاورزی و مدل سازی مفهومی این عوامل در قالب رویکرد سیستمی می باشد. بنابراین پژوهش حاضر از نظر هدف یک پژوهش کاربردی و از نظر نتیجه یک پژوهش اکتشافی و با روش کیفی- کمی است. به منظور بررسی میزان تأثیر هر یک از متغیرها در مدل عوامل علی، تعداد 30 پرسشنامه در اختیار نخبگان اجرایی و دانشگاهی قرار گرفت. برای ترسیم مدل مفهومی علی و معلولی بر اساس مدلسازی سیستم پویا از نرم افزار Vensim و برای تجزیه و تحلیل دادهها از آمار توصیفی و استنباطی (تک نمونهای و آزمون فریدمن) در نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج پژوهش بر اساس آزمون t نشان میدهد که تأثیر عامل سیاست گذاری بر توسعه کسب و کارهای کارآفرینانه گردشگری کشاورزی دارای رتبه اول میباشد و عامل امکانات و خدمات گردشگری، عوامل فرهنگی- اجتماعی، مهارتهای فردی و ظرفیتهای محلی کشاورزی به ترتیب در رتبههای بعدی قرار گرفتهاند.
فاطمه کاظمی کساری، محمود مرادی، محمدرحیم رمضانیان،
دوره 12، شماره 44 - ( تابستان 1402 )
چکیده
کسبوکارهای خانگی ازجمله بخشهای حیاتی فعالیتهای اقتصادی کشورهای پیشرفته بشمار میآیند، کسبوکار خانگی ازنظر ایجاد شغل، نوآوری در عرصه محصول و خدمات، موجب تنوع و دگرگونی زیادی در اجتماع و اقتصاد هر کشور میشوند. در واقع کسبوکارهای خانگی نقطه شروع مناسبی برای راهاندازی کسبوکار شخصی است. مطالعات نشان داده که کارآفرینی اجتماعی بهمنزله ایجاد راهحلهای نوآورانه بهمنظور رفع مشکلات اجتماعی و بسیج ایدهها، ظرفیتها و منابع موردنیاز برای تغییرات اجتماعی، در کنار توسعه کسبوکارهای خانگی تأثیر زیادی در توسعه روستایی دارد. براین اساس هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی و اولویتبندی عوامل مؤثر بر توسعه کسبوکارهای خانگی روستایی با تأکید بر نقش کارآفرینی اجتماعی است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش تحلیلی است. پژوهش حاضر خبره محور بوده و به منظور شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه کسبوکارهای خانگی روستایی ابتدا عوامل بررسیشده از ادبیات بهصورت پرسشنامه درآمده و در اختیار خبرگان در حوزه کسبوکارخانگی قرار گرفت. عوامل شناساییشده در 4 دسته (توانمندیهای کارآفرینانه، توانمندیهای کسبوکاری، برخورداری از نیروی انسانی مناسب و زیرساخت نهادی و قانونی حمایتگرانه) طبقهبندی شدند. برای تجزیهوتحلیل دادهها از روش بهترین- بدترین (BWM) استفاده شد که نتایج ارزیابی نشان میدهد توانمندیهای کارآفرینانه بهترین عامل بوده و از طرف دیگر زیر معیار روحیه و تلاش و سختکوشی با وزن 0.101 در رتبه نخست و زیر معیار باور درونی افراد به توانایی حل مسائل جامعه با وزن 0.027 در رتبه آخر قرار دارد.
ناصر شفیعی ثابت، سیاوش مرادی مکرم،
دوره 13، شماره 47 - ( 3-1403 )
چکیده
دسترسی به نظام حمل و نقل روستایی اجزای ضروری اقتصاد بشمارمی آیدو یکی از مولفه های است که می تواند در توسعه اقتصادی نواحی روستایی اثرگذارباشد. در این راستا، برای تبیین دقیق موضوع، در پژوهش کمی حاضر گردآوری داده ها از طریق ابزارپرسشنامه انجام شد و ارتباط میان دسترسی نظام حمل و نقل و توسعه اقتصادی نواحی روستایی در قالب 8 شاخص در سطح 30روستا و 368 خانوار نمونه در شهرستان اسدآباد به دو شکل توصیفی و استنباطی سنجیده شد. یافته ها آشکارساخت همه شاخص های دسترسی به نظام حمل ونقل برروی شاخص های توسعه اقتصادی نواحی روستایی شهرستان اسدآباد اثر گذار بودهاند. همچنین، میان دسترسی روستاها به نظام حمل و نقل و بهبود توسعه اقتصادی آنها متناسب با نظام استقرارشان درموقعیتهای دشتی،کوهپایهای، و کوهستانی رابطه معنیدار مشاهده شد. به سخن دیگر، افزون بر قابلیت دسترسی به نظام حمل و نقل و فاصله روستاها تا کانونهای بازار شهری و روستایی، موقعیت استقرار روستاها در توسعه اقتصادی روستاها اثرگذاربوده است. بر اساس ضریب بتا استاندارد شده تأثیر متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته، نتایج نشان میدهد که ضرایب تأثیر برای هر یک از شاخص های نظام حمل و نقل روستایی به صورت مثبت بوده و سطح معنی داری کوچکتر از (05/0) است؛ که تأثیر مستقیم و معنی دار هر یک از شاخص¬های نظام حمل و نقل روستایی در توسعه اقتصادی نواحی روستایی تایید شده است. می توان گفت براساس مقادیر Beta به ترتیب بهبود خدمات حمل و نقل341/0، بیشترین اثر و کمترین اثر گسترش زیرساخت حمل و نقل 270/0 داشته است.
حوریه مرادی،
دوره 13، شماره 48 - ( 6-1403 )
چکیده
هدف: با شکلگیری مفهوم عمیق فرآیند کارآفرینی در گذر زمان و تحول در فهم چگونگی گذار از بحرانهای اقتصادی در کشورهای در حال رشد، توجه به توسعه SMEها مورد توجه اندیشمندان توسعه قرار گرفت. بحران اقتصادی در فضاهای جغرافیایی کنش ها و واکنش هایی مختلفی را به همراه دارد. اگر قرار است اقتصاد در نواحی مختلف تصویری از موفقیت را تداعی کند توجه به اقتصاد اجتماعی و ایجاد محیط های رقابتی از طریق توسعه کسب و کارهای کوچک مکانی در جوامع محلی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. از این رو، پژوهش حاضر به شیوه کمی و با هدف "تحلیل توسعه SMEها در ایران در فرآیند تحول نوآوری روستایی" بدنبال رهیافتی بر گذار از بحران اقتصادی و درک معنایی از واقعیت های موجود کسب و کار در جوامع محلی است که می تواند زمینه ساز نوآوری و کارآفرینی گردد.
روش پژوهش: روش تحقیق توصیفی ـ پیمایشی و از نوع کاربردی است. جامعه آماری پژوهش را 52 نفر از صاحبان SMEها واقع در دهستان های میان دربند، پشت دربند و بالا دربند شهرستان کرمانشاه تشکیل می دهند که بیشترین میزان از بین رفتن شرکت های جدید را در 15 سال اخیر تجربه کرده اند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS20 و برای ترسیم نقشه ها از ArcGIS استفاده شد.
یافتهها: یافته ها نشان داد که میزان اثرات متغیرهای توسعه SMEها در فرآیند تحول نوآوری روستایی بر پذیرش یا رد کارآفرینی در شبکه پویای روستانشینی 371/72 درصد بوده که در عامل های تمایل های سیاسی فضا (321/19درصد)، نیروهای دانش بنیان سر ریز فنآوری (32/15درصد)، عامل رقابت پذیری و بهبودیاب اقتصادی (12/11درصد)، نیروی خواسته ها و تعامل های اجتماعی فضا (48/10درصد)، تحولات جمعیتی و تولیدی فضا (08/10درصد) و حمایت های نهادی و محیطی فضا (05/6 درصد)) نمود پیدا کرده است.
نتیجهگیری: توسعه کسب و کارهای خرد، کوچک و متوسط منجر شده است که دو دهستان بالادربند و میاندربند به مکان مرکزی تبدیل شده است. به طوریکه پیامدهای فضایی کارآفرینی در بیشتر نقاط آن قابل رؤیت است. این دو دهستان می توانند قابلیت انتشار نوآوری و سر ریز دانش به دیگر دهستانهای پیرامون دورتر از مرکز شهرستان را دارا باشند.