546 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي
زینب آیینی، خبات نسایی، دلشاد امین زاده، عاطفه احمدی دهرشید،
دوره 13، شماره 49 - ( 9-1403 )
چکیده
هدف: در راستای بهرهمندی مناطق روستایی از قابلیتهای دیجیتال در سالهای اخیر هابهای دیجیتال روستایی به عنوان بسترهایی معرفی شدهاند که میتوانند امکان توسعه پایدار روستاها در بلندمدت را فراهم آورند. به دلیل عدم شناخت این مراکز در ایران هنوز بهرهبرداری مناسبی از آنها صورت نگرفته است. بر این اساس هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل و شرایط دخیل در پذیرش هابهای دیجیتال در نواحی روستایی است.
روش پژوهش: در این پژوهش با بهرهگیری از روش کیفی و بطور خاص استراتژی پژوهشی نظریه داده بنیاد در صدد ارائهی الگویی از شرایط و عوامل موثر بر پذیرش هابهای دیجیتال روستایی با تمرکز بر روستاهای استان کردستان هستیم دادههای پژوهش از طریق مصاحبه با خبرگان دانشگاهی، مقامات دولتی و فعالین سازمانهای مردمنهاد گردآوری و با کمک نرم افزار مکس کیو دی ای مورد تحلیل قرار گرفتهاند.
یافتهها: نتایج پژوهش به اتکا ابعاد پنج گانه نظریه دادهبنیاد، ارائه شده است. بر این اساس "کاستیهای اقتصادی و فرهنگی-اجتماعی"، "زیرساختها، ویژگی ساختاری روستا، ترکیب جمعیتشناختی"، "عدم یکپارچگی در سیاستگذاری، تدبیر ناکارآمد امور روستایی، اقتصاد مبتنی بر سوداگری"، "شناسایی ظرفیتها، کارکردهای مراکز هاب دیجیتال، پیش آموزش" و "توسعه فرهنگی - اجتماعی، توسعه اقتصادی، و تقویت خرد سیاسی" به ترتیب شرایط علی، زمینهای، مداخلهگر، راهبردها و پیامدها را در برمیگیرند.
نتیجهگیری: در مجموع عوامل اقتصادی، فرهنگی-اجتماعی، سیاسی و محیطی تعیین کننده علل، راهبردها، پیامدها و شرایط زمینه ای و مداخلهگر پذیرش هاب های دیجیتال روستایی بودهاند. شناسایی شرایط اثرگذار بر پذیرش این بسترهای دیجیتال امکان طراحی و پیادهسازی سیاستهای اثربخش در مسیر بهره گیری از هابهای دیجیتال روستایی را تسهیل خواهد کرد.
آرزو سواری، دکتر مریم شریف زاده، دکتر آیت اله کرمی،
دوره 13، شماره 49 - ( 9-1403 )
چکیده
هدف: مطالعه ی حاضر با هدف سنجش پایداری تعاونیهای تکثیر و پرورش ماهی صورت گرفت و به دنبال شناسایی عوامل مؤثر بر پایداری تعاونیها و ارائه راهکارهایی در این زمینه بود.
روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نوع پیمایشی بود. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه ساختارمند و محقق ساخته بهره گرفته شد. روایی پرسشنامه طبق نظر پانلی از اساتید و کارشناسان تأیید گردید و پایایی آن با انجام مطالعه ای پیشآهنگ و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ (94/0-59/0) به دست آمد. جامعه مورد مطالعه پژوهش حاضر اعضای 61 تعاونی فعال تکثیر و پرورش ماهی بخش مرکزی شهرستان اهواز و شامل 454 عضو بود. شیوه نمونه گیری به صورت تصادفی ساده بود که با استفاده از جدول مورگان، حجم نمونه 150 نفر از اعضای تعاونیها تعیین گردید. برای تعیین آسیب های تعاونیهای تکثیر و پرورش ماهی از تکنیک تحلیل محتوایی بهره گرفته شد. برای این منظور 20 نفر پرورش دهنده از تعاونیهای موفق تکثیر و پرورش ماهی تا حصول اشباع نظری مورد مطالعه قرار گرفتند.
یافتهها: یافته های پژوهش نشان داد که پایداری تعاونیهای تکثیر و پرورش ماهی در سه مرحله امکانسنجی و طراحی، راه اندازی و بهره برداری، و توسعه تعاونی تحت تأثیر هویت سازمانی، تعهد هویتی و چارچوب قانونی قرار دارند. بر مبنای یافته ها تعاونیهای تکثیر و پرورش ماهی از حیث ابعاد آموزشی، زیرساختی، اجتماعی و اقتصادی آسیبپذیر بودند.
نتیجهگیری: این پژوهش از یک طراحی موازی همگرا برای ادغام دادههای کمی و کیفی استفاده نمود و دیدگاهی جامع از پایداری در تعاونیهای پرورش ماهی ارائه داد. در حالی که در بخش تحلیل کمی، پیش بینی کننده های کلیدی پایداری شناسایی شد، بینش حاصل از بخش کیفی به درک عوامل زمینه ای، مانند نقش هویت سازمانی و ارتباطات عاطفی بین اعضا را کمک شایانی نمود. این رویکرد روششناختی غنای یافتهها را افزایش داد و موضوعاتی مانند ضرورت آموزش و تأثیر پویاییهای اجتماعی را آشکار ساخت که برای درک پایداری فراتر از معیارهای کمی به تنهایی حیاتی است.
پریسا نوری درزیکلایی، فاطمه رزاقی بورخانی، دکتر طاهر عزیزی خالخیلی، دکتر علی اکبر براتی،
دوره 13، شماره 49 - ( 9-1403 )
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف تبیین مدل بهبود کارایی پیوند آب، انرژی و غذا در سطح مزارع برنج شهرستان ساری انجام گرفتهاست.
روش پژوهش: این تحقیق نوعی مطالعه پیمایشی بود که بر اساس رویکرد کمی انجام شد و از نظر هدف در گروه مطالعات کاربردی قرار میگیرد. جامعه آماری تحقیق شامل 25590 نفر از شالیکاران شهرستان ساری بود. حجم نمونه با استفاده از نرمافزار G-Power معادل 170 نفر برآورد شد. نمونهگیری به روش طبقهای چندمرحلهای با انتساب متناسب انجام شد. ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامه محقق ساخته بود. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه توسط متخصصان و پایایی ابزار تحقیق با شاخص آلفای کرونباخ انجام شد. برای تحلیل دادهها از روش تحلیل پوششی دادهها استفاده شد.
یافتهها: یافتههای این مطالعه نشان داد که بهطورکلی، شاخص کارایی پیوند در میان واحدهای مورد مطالعه 198/0 است که حاکی از وضعیت بسیار نامناسب کارایی پیوند آب، انرژی و غذا در فرآیند تولید محصول برنج است. بر اساس این شاخص، وضعیت کارایی پیوند در میان 70 درصد از واحدهای مورد مطالعه در حد بسیار نامناسب بوده است. همچنین، بین میزان انرژی و آب مصرفی با میزان شاخص کارایی پیوند رابطه منفی و معنیداری وجود داشت واحدهای دارای سطح تولید بیشتر از کارایی پیوند بیشتری برخوردار بوده و واحدهای دارای مقیاس کوچکتر از کارایی پیوند پایینتری برخوردار هستند. به عبارت دیگر بین شاخص کارایی پیوند با اندازه واحد بهرهبرداری همبستگی مثبت وجود دارد.
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که شاخص کارایی پیوند آب، انرژی و غذا در میان واحدهای مورد مطالعه از وضعیت بسیار نامناسب برخوردار است. این بدان مفهوم است که فرآیند تولید محصول برنج در استان مازندران از نظر مصرف آب و انرژی وضعیت نامطلوبی دارد. به عبارت دیگر میزان تولید محصول در ازای مقدار آب و انرژی مصرفی در حد نامطلوب بود، حدر رفت منابع آب و انرژی در این نظام تولید بالا بوده و نیازمند بهینهسازی است. برای بهینهسازی مصرف منابع آب و انرژی با هدف بهبود شاخص کارایی پیوند میبایست میزان مصرف آب و انرژی کاهش یابد بدون آنکه به تولید محصول و در نتیجه آن امنیت غذایی آسیبی وارد گردد. در این خصوص توجه به تفاوتهای منطقهای و الگوی کشت مناسب منطقه در شرق، غرب و مرکز و ضرورت پهنهبندی کشاورزی منطقه از نظر نوع اقلیم و شرایط آب و هوایی در استان حائز اهمیت است. در همین خصوص، پیگیری برنامهریزی ترویجی- آموزشی برای بهبود عملیات مدیریت مزرعه با معرفی مزارع نمونه و کارا به سایر افراد از طریق مزارع نمایشی، سایت الگویی و مدرسه مزرعه کشاورز، پیشنهاد میشود.
وحید سیفی، سجاد خسروآبادی،
دوره 13، شماره 49 - ( 9-1403 )
چکیده
هدف: شناخت دقیق مسائل مربوط به روستاهای ایران از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است؛ البته باید پیوندش با شهر و جایگاهش در کشور حفظ شود. همچنین روستا برای حفظ برتری برند خود، باید به مدلهای بومی روی بیاورد. متأسفانه هنوز مدلی برای معیشت پایدار روستایی در سطح ملی و کلان بوجود نیامده است. هدف اصلی این مقاله، بررسی احیای روستاها و ایجاد معیشت پایدار در آنها از طریق بررسی تحقیقات بومی صورت گرفته پیرامون معیشت روستایی است. این مقاله حاصل یک پژوهش عملیاتی و راهبردی در زمینه شناسایی عوامل موثر بر طراحی مدل معیشت پایدار روستایی مبتنی بر زیست بوم روستایی میباشد.
روش پژوهش: با استفاده از روش فرا ترکیب، انتخاب 120 مقاله و پژوهش مرتبط در سالهای 1380 تا 1401 از نمایه استنادی CIVILICA است که با به کارگیری این روش در نهایت 63 مقاله نهایی مبنای استخراج یافتهها قرار گرفتند؛ این پژوهش کیفی بوده و در پارادایم تفسیرگرایی با هدف اکتشاف مدل معیشت پایدار روستایی مبتنی بر زیست بوم روستایی، انجام شده و از دیدگاه هدف، پژوهشی کاربردی است. همچنین جمع آوری دادهها از نظر زمان پژوهشی مقطعی است.
یافتهها: باتوجه به پژوهش حاضر، مولفههای مهم در طراحی مدل معیشت پایدار روستایی، تامین امنیت غذایی روستایی، افزایش بهره وری نیروی کار با افزایش سطح سواد، توسعه پایدار گردشگری و تقویت و گسترش بازارها و بازارچه های محلی و سرمایهگذاری در زیرساختهای توسعه روستایی میباشد.
نتیجهگیری: در پژوهش حاضر به دنبال طراحی بسته جامع معیشت پایدار روستایی باتوجهبه مؤلفههای احراز شده از سایر پژوهشها برآمدیم تا با استفاده از روش فراترکیب، ویژگیهای معیشت پایدار روستایی را مبتنی بر زیستبوم روستایی کشور، طبقهبندی کرده و پیشنهادهای سیاستی متناسب با نتایج را ارائه دهیم.
آقای امین فعال جلالی، دکتر مریم قاسمی،
دوره 13، شماره 49 - ( 9-1403 )
چکیده
هدف: هدف انجام پژوهش بررسی تاثیر استفاده از ظرفیتهای هوشمندسازی بر بهبود وضعیت گردشگری روستایی و همچنین کاهش مشکلات و مسائل روستایی در روستاهای هدف گردشگری استان خراسان رضوی میباشد.
روش پژوهش: از نظر روششناسی، نمونههای پژوهش شامل 261 نفر گردشگرانی بودند که به روستا سفر داشتهاند و از امکانات فضای مجازی جهت سفر به روستا استفاده نمودهاند که برای انتخاب تعداد نمونه باتوجه به متمرکز نبودن جامعه آماری، از روش گلوله برفی استفاده گردید. در این تحقیق دادهها با ابزار پرسشنامه جمعآوری و با نرم افزار spss از طریق آزمونهای آماری تجزیه و تحلیل شدهاند. در ادامه به منظور بررسی تاثیر فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی بر توسعه گردشگری هوشمند در روستاهای مورد مطالعه از مدل PLS استفاده گردید.
یافتهها: یافتههای تحقیق نشان داد که وجود ظرفیتهای گردشگری میتواند تاثیر مستقیم و معناداری بر روی توسعه گردشگری هوشمند برجای گذارد. بیشترین اثرگذاری در بین مولفهها برای حمل و نقل هوشمند مانند مسیریابی آنلاین و آفلاین، اطلاع از ترافیک مسیر، استفاده از خدمات بینراهی و سایر موارد از مزایای حمل و نقل هوشمند میباشد. پس از حمل و نقل هوشمند دومین مولفه اثرگذار در تحقق گردشگری هوشمند، استفاده از وسایل ارتباطی مانند ایمیل، تلفن، سایتهای اینترنتی، عضویت در کانالهای پیامرسانها و... بوده است. همچنین در درجه بعدی محیط هوشمند نیز تاثیر بسیار زیادی بر روی توسعه گردشگری هوشمند داشته است که از شاخصههای آن میتوان به شبکه آنتندهی مناسب، شبکههای اینترنت در سطح روستا، خدمات بانکداری الکترونیک در روستا و سایر موارد مشابه اشاره داشت.
نتیجهگیری: بر اساس نتایج میتوان گفت که میانگین شاخصهای پژوهش در بخش امکانات مجازی در روستاهای مورد مطالعه از مقدار نرمال بالاتر بوده و روستاها دارای امکانات و ظرفیت زیرساختی و انسانی برای توسعه گردشگری هوشمند میباشند. همچنین تحلیل نتایج اثرگذاری بیان داشت که ظرفیتهای هوشمند روستایی بر توسعه گردشگری هوشمند اثرگذار بوده است.
عباس نباتی، دکتر بهروز محمدی یگانه، دکتر مهدی چراغی،
دوره 13، شماره 49 - ( 9-1403 )
چکیده
هدف: یکی از مهمترین فرصتها و مزیتهای اقتصادی که با توجه به شرایط خاص سرزمینی ایران میتوان برای کشاورزان و ساکنین روستاها در کنار شغل اصلی آنها یعنی دامداری و کشاورزی مطرح کرد، فعالیت در بخش معدن میباشند که می تواند زمینه دستیابی به توسعه پایدار را فراهم نموده و تأثیرات بی شماری در ابعاد مختلف به همراه خواهد داشت. در این راستا تحقیق حاضر با هدف بررسی اثرات استخراج معادن بر توسعه پایدار روستایی انجام شده است.
روش پژوهش: حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش، تحقیق توصیفی تحلیلی می باشد و جمع آوری اطلاعات بصورت کتابخانه ای و میدانی صورت گرفته است. جامعه آماری این پژوهش 10 سکونتگاه روستایی بخش کرانی است که در اراضی پیرامون خود دارای معادن می باشند که با استفاده از فرمول کوکران 250 خانوار به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ارزیابی پایداری روستاها در سه بعد محیطی، اجتماعی و اقتصادی با 40 شاخص با ابزار پرسش نامه انجام شد. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون t و مدل ماباک مورد تحلیل قرار گرفتند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و Excel و ترسیم نقشه ها از نرم افزار Arc GIS بهره برده شده است.
یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد که فعالیت معادن آثار مثبت و معناداری را در بعد اقتصادی و اجتماعی بترتیب با میانگین 34/3 و 83/2 ایجاد نموده ولی در بعد محیطی اثرات منفی و معناداری با میانگین 22/3 به جا گذاشته است. رتبه بندی پایداری روستاها با استفاده از مدل ماباک نیز نشان داد روستاهای آغبلاغ طغامین، اوچگنبد خان و بستاندره بترتیب با امتیاز 940/0، 715/0 و 568/0 در رتبه های اول تا سوم و روستای شهرک با امتیاز 869/0- در رتبه آخر قرار گرفتند.
نتیجهگیری: طبق یافته های پژوهش، وضعیت پایداری نواحی روستایی بخش کرانی در اثر فعالیت معادن در بعد اقتصادی، پایدار در بعد اجتماعی، نیمه پایدار و در بعد محیطی ناپایدار می باشد. نتایج رتبه بندی پایداری روستاها نیز نشان داد در کنار عامل فاصله از معادن عوامل دیگری از جمله سطح آگاهی اجتماعی و روحیه مطالبه گری ساکنین روستا، عملکرد و روابط سیاسی- اجتماعی مدیران محلی روستا بویژه شورا و دهیار موثر بوده است.