جستجو در مقالات منتشر شده


28 نتیجه برای توسعه اقتصادی

ژاله کورکی نژاد،
دوره 11، شماره 40 - ( 6-1401 )
چکیده

سرمایه اجتماعی به عنوان مکمل سایر صورت‌های سرمایه، یکی از پیش‌نیازهای مهم دستیابی به توسعه پایدار به خصوص در جوامع روستایی است. توسعه و پیشرفت در روستاها مستلزم گسترش اعتماد، مشارکت و ارتباطات و انسجام در بین کشاورزان است. در این مطالعه به دلیل نقش سرمایه اجتماعی در تسهیل و تسریع توسعه پایدار، در ابتدا ابعاد مختلف سرمایه اجتماعی و توسعه پایدار با استفاده از گویه‌های مختلف در طیف 5 گزینه‌ای لیکرت ارزش‌گذاری شدند. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه‌ای که روایی و پایایی آن مورد بررسی قرار گرفت، در بین نمونه‌ای از کشاورزان ساکن در روستاهای شمال شهرستان سیرجان جمع‌آوری شدند. پس از محاسبه شاخص سرمایه اجتماعی و شاخص توسعه پایدار، با استفاده از روش رگرسیون‌های به ظاهر نامرتبط، تأثیر سرمایه اجتماعی در کنار ویژگی‌های حرفه‌ای-اجتماعی روستاییان بر ابعاد مختلف پایداری بررسی شدند. بر طبق نتایج تحقیق شاخص سرمایه اجتماعی 57/0 و ابعاد اقتصادی، اجتماعی، زیست‌محیطی و نهادی توسعه پایدار به ترتیب 44/0، 51/0، 49/0 و 40/0 به‌دست آمدند. هم‌چنین نتایج نشان داد متغیر سرمایه اجتماعی بر هر چهار بعد پایداری تأثیر مثبتی دارد، اما تأثیر آن بر پایداری نهادی به لحاظ آماری معنی‌دار نمی‌باشد. از آن‌جایی که سرمایه اجتماعی محاسبه شده در بین کشاورزان در سطح بالایی نمی‌باشد، اما سبب بهبود پایداری می‌شود، لازم است با دقت در اجزای تشکیل‌دهنده ابعاد گوناگون سرمایه اجتماعی و برنامه‌ریزی صحیح جهت ارتقای آن و رفع نواقص موجود سطوح بالاتری از پایداری را به دست آورد و زندگی با کیفیت و توأم با رفاه بالاتری را برای کشاورزان به ارمغان آورد و جلوی مهاجرت آنان به شهرها را گرفت.

شمسی عابری منصور، میثم موسایی، عادل عبداللهی،
دوره 11، شماره 42 - ( 11-1401 )
چکیده

کارآفرینی به‌عنوان یک مداخله توسعه استراتژیک در نظر گرفته می‌شود که می‌تواند در سرعت‌بخشیدن به توسعه نقش مهمی را ایفا نماید. در همین راستا کارآفرینی روستایی که یک مفهوم پویا بوده به‌طورکلی به‌عنوان «کارآفرینی در سطح روستا که می‌تواند در زمینه‌های مختلف از جمله تجارت، صنعت، کشاورزی رخ دهد و به‌عنوان یک عامل قوی برای توسعه اقتصادی عمل کند» تعریف می‌شود. هدف از انجام این تحقیق زمینه­سازی جهت گسترش کارآفرینی و تبیین جامعه­شناختی از عوامل مؤثر بر این امر است. برای دستیابی به این هدف از نظریه ساخت­یابی گیدنز بهره گرفته شد. بر اساس این نظریه ظهور فرصت‌ها یا خطرات درون فضا از دریچه نظری ساختار و علم پیچیده مورد بررسی قرار می­گیرد و به طور خاص، برخورد و ملاقات فرصت‌ها با کارآفرینان از این منظر موردبحث قرار می‌دهد. برانگیختگی انرژی کارآفرینی از پیوند افراد و فرصت‌ها سرچشمه می‌گیرد. از این رو  بررسی این موضوع در بخش بهار همدان با توجه به ظرفیت­های موجود در منطقه امری ضروری است. بنابراین در پژوهش کاربردی و توصیفی- تحلیلی حاضر از روش پیمایش بهره گرفته شد و ابزار گردآوری داده­ها نیز پرسش‌نامه محقق ساخته است. جامعه آماری این پژوهش را ساکنین­ روستاهای بخش بهار همدان تشکیل می­دهند که ازاین‌بین تعداد 450 خانوار به‌عنوان حجم نمونه از طریق نمونه­گیری خوشه­ای چندمرحله‌ای جهت مصاحبه انتخاب شدند. نتایج این تحقیق بیانگر آن بود که زمینه­های توسعه کارآفرینی در روستاهای این بخش بالا بوده و این روستاها پتانسیل لازم جهت توسعه کارآفرینی را دارند. همچنین نتایج این پژوهش بیانگر آن بود که بین امنیت اقتصادی، امنیت اجتماعی، اعتماد اجتماعی و امید به آینده با کارآفرینی رابطه مستقیم و مثبت وجود دارد. همچنین از دیگر نتایج این تحقیق می­توان به تبیین 215/0 متغیرهای مذکور بر کارآفرینی اشاره کرد.

جواد وهابی، محمدباسط قریشی، نصرالله مولائی هشجین،
دوره 12، شماره 43 - ( 2-1402 )
چکیده

در توسعه اقتصادی روستاهای کشور ایران، آب نقش محوری و غیر قابل‌ انکاری دارد. حجم قابل توجهی از منابع آبی کشور در بخش کشاورزی مورداستفاده قرار می­گیرد و به همین جهت دسترسی به منابع آبی دارای اهمیت است. در واقع مدیریت منابع آب بر توسعه اقتصادی مناطق روستایی شمال کشور نقش بسیار مهمی دارد. به همین جهت در این پژوهش به تحلیل تاثیر مدیریت آب بر توسعه اقتصادی مناطق روستایی پرداخته­ شد. مقاله حاضر از نوع پژوهش­های پیمایشی - تحلیلی به شمار می آید. بنابراین مانند اغلب پژوهش­های پیمایشی بر روی نمونه محدودی از کل جامعه متمرکز شده و با استفاده از پرسشنامه اطلاعات مورد نیاز از جامعه نمونه (مسئولان روستایی و خانوارهای بهره بردار کشاورز روستاهای منطقه مورد مطالعه) گردآوری شده است. جامعۀ آماری تحقیق روستاهای جلگه مرکزی گیلان است که شامل مسئولان روستایی و خانوارهای بهرهبردار کشاورز روستاهای منطقه مورد مطالعه بوده و تعداد 384 پرسشنامه بصورت تصادفی تکمیل شد. داده های فراهم شده، با استفاده از نرم‌افزار SPSS  و با آزمون‌های آماری مربوطه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین مدیریت منابع آب کشاورزی بخش جلگه‌ای ناحیه مرکزی استان گیلان و توسعه اقتصادی روستاهای آن رابطه مستقیم وجود دارد. مدیریت منابع آب توانسته است تا موجب ارتقاء شاخص­های اقتصادی در جوامع روستایی مورد مطالعه شده و در اشتغال و درآمد و سطح رفاه جامعه روستایی تاثیر­گذار بوده است.

مجید یاسوری، مهدی خیاطی، فاطمه مومنی طارمسری،
دوره 12، شماره 44 - ( 5-1402 )
چکیده

رقابت­ پذیری منطقه ­ای برای اولین بار پس از رشد پارادایم جهانی شدن توسط مایکل پورتر مطرح شد. رقابت­پذیری با تاکید بر فاکتورهای اقتصادی، اجتماعی، نهادی و منابع طبیعی سعی در تقویت بعد اقتصادی دارد. در واقع این رویکرد،  موجب افزایش بهره­وری و افزایش نرخ اشتغال در منطقه خواهد شد و از این طریق سرمایه­های بیشتری به منطقه تزریق خواهد شد. همزمان با افزایش سرمایه و بالا رفتن درآمد عمومی، کیفیت زندگی نیز بهبود خواهد یافت. در این مسیر سرمایه­ی انسانی افزایش یافته و کارآفرینی و نوآوری منطقه تقویت خواهد شد و در نهایت، تداوم این چرخه موجب پویایی و پایداری توسعه در منطقه می­گردد. با اینکه، شهرستان رودبار از مزیتی نسبی تولید عمده زیتونبرخوردار است، به نظر می­رسد عوامل پیشران اقتصادی در این منطقه ضعیف بوده و شهرستان از سطح رقابت­پذیری بالایی برخوردار نیست. از این رو تحقیق حاضر تلاشی است که با مطالعه چهارچوب سیستم منطقه­ای، علاوه بر شناسایی عوامل تاثیرگذار در رقابت­پذیری، با برآورد میزان اثرگذاری آن­ها، سمت و سوی راهبردهای توسعه­ی منطقه­ی رودبار را مشخص می­کند. در این راستا پس از شناسایی شاخص­های رقابت­پذیری از مطالعات پیشین، به تدوین و تکمیل 384 پرسشنامه که با روش کوکران نمونه­برداری شده بود، مطالعه­ی میدانی خود را آغاز نمود. سپس با استفاده از آزمون آماری کالموگروف- اسمیرنوف به بررسی توزیع داده­ها پرداخته است. پس از مشخص شدن چولگی در توزیع داده­ها با استفاده از آزمون KMO همبستگی جزیی بین شاخص­ها بررسی شد. سپس با کمک نرم­افزار PLS بار عاملی هر شاخص محاسبه شده است. در این مسیر، ابعاد پنچ­گانه­ی رقابت­پذیری، به ترتیب الویت اثرگذاری در مدل نهایی: بعد نهادی با بار عاملی 694/0، بعد اجتماعی با بار عاملی 691/0، منابع اولیه با بارعاملی 550/0، اقتصاد با بارعاملی 510/0و در نهایت زیرساخت با بار عاملی 365/0 به دست آمده است.

علی حسنوند، محسن عارف‌نژاد،
دوره 12، شماره 45 - ( 8-1402 )
چکیده

اهمیت توسعه و پیشرفت روستا جهت دستیابی به امنیت غذایی، مساعدت به بخش صنعت و نیز نقش صادرات غیر نفتی روستا در تولید ناخالص کشور و ایجاد فرصت‌های شغلی نشان دهنده اهمیت توسعه مناطق روستایی در توسعه ملی کشور است، لذا هدف از این تحقیق تهیه نگاشت فازی عوامل موثر بر توسعه پایدار اقتصادی در روستا با مطالعه روستاهای استان لرستان صورت گرفت. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نوع، توصیفی پیمایشی می‌باشد. روش جمع‌آوری داده‌ها آمیخته می‌باشد که در مرحله اول داده‌ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان جمع‌آوری گردید و در مرحله‌ی دوم محاسبات مناسب با استفاده از مراحل روش نقشه نگاشت فازی انجام شد. نمونه آماری شامل 18 نفر از خبرگان فعال در سازمان های جهاد کشاورزی، کمیته امداد، میراث فرهنگی و اعضای هیات علمی گروه اقتصاد و توسعه و ترویج دانشگاه لرستان می‌باشند به روش نمونه‌گیری گلوله برفی و هدفمند انتخاب شدند. پس از بررسی و تحلیل یافته ها مشخص گردید که شناسایی مزیت های رقابتی روستاها بیشترین تأثیر را بر توسعه پایدار اقتصادی روستاها دارد و پس از آن عواملی مانند جذب سرمایه گذار خصوصی، ایجاد خوشه های صنعتی در روستاها و فرهنگ سازی در راستای حمایت از سرمایه گذاران غیر بومی در رتبه های بعدی قرار دارند.
 
کبری نجفی، حسین فراهانی، بهروز محمدی یگانه، علی‌اکبر نجفی‌کانی،
دوره 12، شماره 46 - ( 11-1402 )
چکیده

امروزه کسب و کارهای کوچک و خرد روستایی می­تواند نقش مهمی در متنوع­سازی اقتصاد جوامع روستایی ایفا کند و وسیله­ای برای تحریک رشد اقتصاد نواحی روستایی و به تبع آن اقتصاد ملّی به شمار می­آید. در این راستا جاذبه­های گردشگری در روستاهای ساحلی نقش بسیار حایز اهمیتی در رونق کسب و کارها ایفا می­کنند. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و از نظر روش توصیفی­- تحلیلی و میدانی می­باشد. جامعه آماری تحقیق حاضر خانوارهای روستایی 12 روستای شهرستان  بابلسر می­باشند که بالغ بر 8364 خانوار بوده و جمعیت آن برابر با 25840 نفر می­باشد. تعداد نمونه مورد نیاز با استفاده فرمول کوکران معادل 367 نفر تعیین گردید. پایایی ابزار تحقیق نیز با استفاده از ضریب آلفای کرون­باخ برای مولفه­های مورد بررسی تحقیق برابر با 79/0 به دست آمده است و روایی تحقیق یا اعتبار پرسشنامه از طریق اعتبار صوری محتوایی بدست آمده است. داده­های مستخرج از پرسش­نامه با بهره­گیری از نرم­افزار spss و با استفاده از مقایسه میانگین فریدمن، ماتریس تحلیلی همبستگی گاما و رگرسیون خطی چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از آزمون فریدمن نشان می­دهد که استفاده از مناظر روستایی و ساحلی بسیار زیبا با چشم­اندازهای خیره­کننده، داشتن محیط آرام و بدون سر و صدا و تفریحات ساحلی بالاترین مقادیر را به خود اختصاص دادند و در بهبود کسب و کارها نقش کلیدی ایفا می­کنند. نتایح تحلیل همبستگی گاما نشان می­دهد که افزایش تنوع شغلی به تبع وجود جاذبه­های گردشگری در روستاهای ساحلی با افزایش فرصت­های شغلی، افزایش درآمد روستاییان، افزایش سطح آگاهی و دانش عمومی در راستای فعالیت­های کارآفرینانه و افزایش انگیزه جوانان جهت سکونت و اشتغال در روستا رابطه معنادار و 99 درصدی دارند. همچنین نتایج حاصل از آزمون رگرسیون خطی چندگانه با روش هم‌زمان برای تبیین تأثیر جاذبه­های گردشگری بر بهبود کسب و کارهای کوچک و اوضاع اقتصادی خانوارهای روستایی نشان می‌دهد که مؤلفه‌های بررسی‌شده تا حد قابل‌قبول و معناداری به متغیرهایی مرتبط هستند که بررسی شدند. در ضمن ضریب تعیین بدست آمده حاکی از آن است که توسعه‌یافتگی حدود 72 درصد به متغیرهای بررسی‌شده وابسته است.
 
دکتر محسن آقایاری هیر، دکتر حسین اصغرپور، دکتر سهیلا باختر،
دوره 13، شماره 47 - ( 3-1403 )
چکیده

هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تحلیل عوامل اقتصادی مؤثر بر پذیرش محصولات کشاورزی ارگانیک در شهرستان تبریز انجام شده است.
روش پژوهش: جامعه آماری این مطالعه را تولیدکنندگان و مصرف‌کنندگان شهرستان تبریز تشکیل می‌دهد. جامعه تولیدکنندگان در سطح شهرستان 28 نفر می‌باشد. با توجه به محدود بودن تعداد آنها، به صورت تمام شماری مطالعه شدند. در جامعه مصرف‌کنندگان، حجم نمونه 384 نفر برآورد گردید، ولی برای دستیابی به نتایج بهتر 391 پرسشنامه تکمیل شد. جهت تحلیل داده‌ها از مدل‌سازی معادلات ساختاری در نرم افزار SMART PLS و آزمون t تک نمونه‌ای و فریدمن در نرم افزار SPSS بهره گرفته شد.
یافته‌ها: نتایج مدل اندازه‌گیری بیانگر آن است که بارهای عاملی معرف‌های مشاهده شده، با متغیر پنهان خود دارای مقادیر معناداری هستند و معرف‌های مشاهده شده به خوبی متغیرهای پنهان خود را اندازه‌گیری نموده‌اند. همچنین نتایج مدل ساختاری بیانگر این موضوع است که رابطه ساختاری معناداری بین ادراک گرانی، ارائه تسهیلات حمایتی، توزیع محصول، شیوه تهیه محصولات، قیمت محصول، ویژگی‌های محصول، کیفیت محصول و تمایل به پرداخت وجود دارد. مقادیر بدست آمده T، میانگین و کرانه بالا و پایین عوامل مؤثر بر پذیرش کشاورزی ارگانیک از دیدگاه تولیدکنندگان، مقادیری بالاتر از استاندارد تعیین شده داشتند. نتایج آزمون فریدمن نشان داد، قیمت محصول دارای بالاترین اهمیت و ارائه تسهیلات حمایتی دارای پایین‌ترین میزان اهمیت هستند.
نتیجه‌گیری: مقایسه و بررسی دیدگاه‌های دو گروه تولیدکننده و مصرف‌کننده نشان می‌دهد که بعد اقتصادی تأثیر عمده‌ای بر پذیرش کشاورزی ارگانیک داشته است. همچنین عواملی مانند داشتن قیمت بالای محصولات، هزینه‌ها و قیمت ارائه شده برای یک برند خاص، سیستم بازاریابی مناسب و ... از عواملی هستند که بعد اقتصادی پذیرش کشاورزی ارگانیک را تحت تأثیر قرار داده‌اند.
 
اسدالله حیدری، صمد خباز باویل،
دوره 13، شماره 48 - ( 6-1403 )
چکیده

هدف: این پژوهش برمبنای شناسایی، بررسی و سطح بندی مولفه‌های موثر در خوداشتغالی روستایی در استان آذربایجان شرقی به دنبال پاسخگویی به سوالات و اهداف زیر می‌باشد: مؤلفه‌های خوداشتغالی مهم در روستاهای استان آذربایجان شرقی کدامند؟، هر یک از مؤلفه‌های خوداشتغالی روستائی شناسایی شده، در چه سطحی قرار دارند؟، الگو یا مدل روابط مؤلفه‌های خوداشتغالی روستائیان چگونه است؟ و در نهایت سیاست‌ها و تصمیم‌های موثر برای توسعه و افزایش خوداشتغالی روستائیان چیست؟.
روش پژوهش: روش‌شناسی این پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده که به صورت کیفی در قالب تکنیک مدل‌سازی ساختاری-تفسیری (ISM) اقدام به سطح‌بندی و تعیین روابط مؤلفه‌های خوداشتغالی تأثیرگذار در روستاها گردید. جامعۀ آماری این پژوهش شامل 34 نفر از افراد واجد شرایط از اساتید دانشگاهی و مدیران ارشد در سطح استان آذربایجان شرقی می‌باشد که در امر خوداشتغالی روستائیان صاحب‌نظر می‌باشند. بر اساس تئوری وارفیلد در مدل‌سازی ساختاری- تفسیری و  ملاک خبرگی بر اساس دو شاخص میزان تجربۀ و سطح تحصیلات 13 نفر اعضای نمونۀ پژوهشی به عنوان خبرگان در نظر گرفته شد.
یافته‌ها: یافته‌های  این مدل نشان داد که چهار مؤلفه: زیرساخت‌های مناسب، تسهیل مقررات و فرآیندهای اداری، فرهنگ و روابط اجتماعی ، روحیه فردی و تربیتی، به عنوان عوامل پایه‌ای و مبنایی در مولفه‌های یازده‌گانه توسعۀ خوداشتغالی روستائیان استان آذربایجان شرقی می‌باشند.  
نتیجه‌گیری: ایجاد زیرساخت‌ها و فراهم کردن امکانات مناسب در روستاها، تفویض اختیار به استان‌ها و تمرکز زدایی در برنامه‌ریزی روستاها، اصلاح و بازنگری قوانین و مقررات بازدارنده مرتبط با اشتغال روستائیان، فعال‌سازی میزهای تخصصی اقتصاد و اشتغال روستایی، ارائه آموزش‌های مهارتی به داوطلبان خوداشتغالی در روستاها از  جمله نتایج و پیشنهادات کاربردی  پژوهش هستند.
 

صفحه 2 از 2    
2
بعدی
آخرین
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه اقتصاد فضا و توسعه روستایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 |

Designed & Developed by : Yektaweb