71 نتیجه برای گردشگری
علی اکبر نجفی کانی، کبری نجفی،
دوره 10، شماره 35 - ( 2-1400 )
چکیده
گردشگری می تواند زمینه مناسبی را برای سرمایه گذاری در نواحی روستایی فراهم سازد و فرصتی را در اختیار کشورهای کمتر توسعه یافته برای تحریک رشد اقتصادی خود در راستای افزایش تولید و ایجاد فرصتهای شغلی قرار دهد. هدف کلی پژوهش حاضر بررسی ظرفیت توسعه گردشگری روستاهای کوهستانی شهرستان دماوند در نزدیکی کلانشهر تهران می باشد. این تحقیق به صورت کاربردی بوده و روش آن به صورت توصیفی- تحلیلی و میدانی است. جامعه آماری تحقیق حاضر خانوارهای روستایی ساکن در دوازده روستای شهرستان دماوند است که براساس سرشماری سال 1395 دارای 14024 نفر جمعیت و 3600 خانوار می باشند. پس از شناسایی و طراحی شاخص پرسشنامه ای تنظیم شد که با استفاده از فرمول کوکران، 290 نفر از روستاییان بهعنوان جامعه نمونه انتخاب شدند که با روش نمونه گیری تصادفی ساده/سیستماتیک، پرسشنامه ها بین آنها توزیع گردید و در نهایت با استفاده از آزمون فریدمن و تحلیل خوشه ای در محیط نرم افزاری SPSS، داده ها مورد سنجش قرار گرفتند. نتایج حاصل از آزمون فریدمن برای ظرفیت سنجی توسعه گردشگری با یکدیگر تفاوت معنادار در سطح اطمینان 99 درصد را تبیین میکنند. همچنین برای چالش های توسعه گردشگری تفاوت معنادار و 95 درصدی بین شاخصهای بررسی شده مشاهده می گردد. نتایج حاصل از تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی، فاصله اقلیدوسی هر روستا نسبت به روستای دیگر را مقایسه می کند و براین اساس شباهت ها و تفاوت های روستاها تبیین می شوند. فرایند خوشه بندی در یازده مرحله انجام شده و روستاهای مورد مطالعه از نظر میزان ظرفیت گردشگری به چهار دسته طبقه بندی شدند. روستاهای خوشه اول (مومج، جابان و آینهورزان) و خوشه دوم (سربندان، زان، سیدآباد، هویر، دهنار و شلمبه) به ترتیب بیشترین ظرفیت توسعه گردشگری را دارا هستند و روستاهای خوشه سوم (وادان) و خوشه چهارم (سرخده و هاشمک) اگرچه دارای جاذبههای گردشگری هستند، اما در مقایسه با دیگر روستاها از ظرفیت توسعه گردشگری پایینتری برخوردارند. روستاهای مورد مطالعه از نظر میزان چالشهای توسعه گردشگری نیز به چهار دسته طبقهبندی شدند. روستاهای خوشه اول (مومج) و خوشه دوم (جابان، سربندان، وادان، زان، آینهورزان، سیدآباد و دهنار) به ترتیب بیشترین چالشهای توسعه گردشگری را دارا هستند. اما روستاهای خوشه سوم (هویر و شلمبه) و خوشه چهارم (سرخده و هاشمک) از چالش کمتری برخوردارند.
علی موحد، مسلم قاسمی، لیلا اروجی،
دوره 10، شماره 36 - ( 5-1400 )
چکیده
کارآفرینی یکی از رویکردهای توسعه مناطق روستایی در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی است و نقش مهمی بهعنوان یک راهبرد در بخش گردشگری دارد. فعالیتهای کارآفرینی میتواند تأثیرات مهمی در بخشهای مختلف نواحی روستایی و مقصدهای گردشگری روستایی داشته و تغییر و تحولات مهمی در این مقصدها ایجاد نماید. بخش الموت شهرستان قزوین با داشتن منابع و توان های گردشگری روستایی همراه با ظرفیتهای گردشگری بومگردی و فرهنگی، یکی از مناطقی است که در یک دهه گذشته با رشد گردشگری و فعالیتهای کارآفرینی همراه بوده است. هدف اصلی پژوهش، سنجش میزان و دامنه تأثیرات و پیامدهای برنامههای کارآفرینی بر تغییر و تحولات مقصدهای گردشگری روستایی در ابعاد مختلف است. این تحقیق از نوع کاربردی و ازنظر ماهیت دادهها، یک پژوهش ترکیبی کمی- کیفی است. برای این منظور ابتدا از طریق مجموعه مطالعات کتابخانهای و میدانی، فعالیتهای کارآفرینی انجامشده در یک دهه گذشته شناساییشده و سپس تغییرات مقصدهای گردشگری روستایی در چهار بعد اقتصادی، مدیریتی- انسانی، اجتماعی- فرهنگی و کالبدی-فیزیکی مشخص شد. جامعه آماری اصلی پژوهش، گروه کارشناسان شامل دهیار و شوراهای مقصدهای گردشگری روستایی، محققان و پژوهشگران آشنا با منطقه و صاحبان کسبوکارهای گردشگری بودند که با توجه به محدود بودن تعداد آنها، کلیه این جامعه که 30 کارشناس مسلط بودند، در نظر گرفته شد. همچنین مردم محلی نیز بهعنوان جامعه آماری مکمل بهصورت کیفی و شیوه اشباع نظری جهت تکمیل اطلاعات بررسی شد. تجزیهوتحلیل دادهها نیز با استفاده از شاخصها و آزمونها و تحلیلهای آماری در کنار تحلیلهای کیفی انجامشده است. نتایج تحقیق نشان میدهد فعالیتهای کارآفرینی دارای تنوع مطلوبی است و میتواند بر کلیه بخشهای مقصدهای روستایی تأثیرگذار باشد و ابعاد مختلف را پوشش دهد. با این وجود سطح تأثیرات و پیامدهای کارآفرینی بر تغییرات مقصد عمدتاً در سطح متوسط رو به بالا بوده و میزان تأثیرپذیری مقصدها از برنامههای کارآفرینی، نسبی است.
عرفانه حسین زاده، علی شمس الدینی، ریباز قربان نژاد، علی توکلان،
دوره 10، شماره 37 - ( 9-1400 )
چکیده
گردشگری تغذیه میتواند منافع اقتصادی زیادی برای مناطق روستایی کشورمان به همراه داشته باشد. بسیاری از کارشناسان این نوع از گردشگری را ابزاری برای توسعۀ روستایی قلمداد میکنند که میتواند سبب تحرک اقتصاد محلی شده و از مشاغل موجود حمایت کرده و باعث ایجاد اشتغال در این نواحی شود. تحقیق از منظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت دادهها، آمیخته ترکیبی(کیفی-کمی)است. در بخش کیفی، روش تحقیق تحلیل محتوا و در بخش کمی توصیفی-اکتشافی است. روش گردآوری اطلاعات، مطالعات کتابخانهای و روش گردآوری دادهها، میدانی و با ابزار مصاحبۀ نیمهساختاریافته و پرسشنامه میباشد. جامعۀ تحقیق در دو بخش کیفی و کمی است. در بخش کیفی، خبرگان سازمان گردشگری و میراث فرهنگی و اساتید دانشگاهی درخصوص برنامهریزی و توسعۀ روستایی در استان مازندران و به روش هدفمند و گلولهبرفی به تعداد 16 نفر (اشباع نظری) انتخاب شدند. جامعه آماری در بخش کمی شامل 375 نفر از رستورانداران، اقامتگاه ها، هتلداران و کارشناسان سازمان گردشگری میباشند که به صورت تصادفی و در دسترس به تعداد 182 نفر از طریق فرمول کوکران انتخاب شدند. روش تجزیه و تحلیل دادهها در بخش کیفی استفاده از کدگذاری و در بخش کمی روش دلفی برای طراحی مدل است و در نهایت مدل طراحی شده با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری و با نرمافزار اسمارت PLS تحلیل شد. براساس نتایج به دست آمده شاخصها برای مدل تحلیل گردشگری تغذیه بر اقتصاد پایدار روستایی مازندران مورد تایید قرار گرفت. این یافتهها نشان میدهد که ابعاد گردشگری تغذیه، درآمد پایدار، رشد اقتصادی و اشتغال پایدار توانستهاند مدل تحلیل گردشگری تغذیه بر اقتصاد پایدار روستایی را تشکیل دهند.
کبریا مرادی، حمداله سجاسی قیداری، حمید شایان، امیدعلی خوارزمی،
دوره 10، شماره 38 - ( 12-1400 )
چکیده
امروزه اغلب برنامه ریزان توسعه روستایی به این نتیجه رسیده اند که مناسب ترین راهبرد پاسخگویی به چالشهای اقتصادی در مناطق روستایی تشویق روستاییان به فعالیتهای کارآفرینانه میباشد. یکی از حوزه های شکلگیری فعالیتهای کارآفرینانه در مناطق روستایی، گردشگری کشاورزی است که تحت تأثیر عوامل و نیروهای متعددی میباشند. لذا هدف از پژوهش حاضر شناسایی ابعاد و مؤلفههای مؤثر بر توسعه کسب و کارهای کارآفرینانه گردشگریکشاورزی و مدل سازی مفهومی این عوامل در قالب رویکرد سیستمی می باشد. بنابراین پژوهش حاضر از نظر هدف یک پژوهش کاربردی و از نظر نتیجه یک پژوهش اکتشافی و با روش کیفی- کمی است. به منظور بررسی میزان تأثیر هر یک از متغیرها در مدل عوامل علی، تعداد 30 پرسشنامه در اختیار نخبگان اجرایی و دانشگاهی قرار گرفت. برای ترسیم مدل مفهومی علی و معلولی بر اساس مدلسازی سیستم پویا از نرم افزار Vensim و برای تجزیه و تحلیل دادهها از آمار توصیفی و استنباطی (تک نمونهای و آزمون فریدمن) در نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج پژوهش بر اساس آزمون t نشان میدهد که تأثیر عامل سیاست گذاری بر توسعه کسب و کارهای کارآفرینانه گردشگری کشاورزی دارای رتبه اول میباشد و عامل امکانات و خدمات گردشگری، عوامل فرهنگی- اجتماعی، مهارتهای فردی و ظرفیتهای محلی کشاورزی به ترتیب در رتبههای بعدی قرار گرفتهاند.
جواد معدنی، اسماعیل تقوی زیروانی،
دوره 11، شماره 40 - ( 6-1401 )
چکیده
نواحی روستایی در طی قرنها بهعنوان مهمترین فعالیتهای اقتصادی در نظر گرفته میشدند و امروزه، علاوه بر فعالیتهای کشاورزی و دامپروری، ازجمله کانونهای گردشگری نیز هستند. گردشگری بهعنوان یک استراتژی توسعهای خوب برای مناطق روستایی در نظر گرفته شده است که متضمن بهبود معیشت خانوارهای روستایی است. هدف تحقیق حاضر، شناسایی و اولویتبندی پیشرانهای کلیدی و مؤثر گردشگری روستایی در بهبود معیشت خانوارهای روستایی است که با محوریت روستاهای مجاور شهر سرعین صورت میپذیرد. روش تحقیق پژوهش حاضر از نوع ترکیبی است که با رویکرد متوالی اکتشافی در دو فاز کیفی-کمّی صورت پذیرفته است. مشارکتکنندگان فاز اول تحقیق، خبرگان حوزه های مدیریت و برنامهریزی روستایی، گردشگری روستایی، جغرافیای روستایی و جامعهشناسی هستند که با استفاده از نمونهگیری هدفمند مورد بررسی قرار خواهند گرفت. مطابق با یافتههای تحقیق، در فاز اول که با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام شده است، مضامین استخراجشده از مصاحبههای نیمه ساختاریافته در قالب 58 مضمون پایه، 19 مضمون سازماندهنده و 4 مضمون فراگیر هستند که برای شناسایی پیشرانها به مرحله بعدی راه مییابند. مطابق با یافتههای فاز کمّی تحقیق، از میان مضامین سازمان دهنده، مضامین توسعه زیرساختهای عمومی و بهداشتی، ایجاد امکانات زیرساختی حملونقل، هویت بخشی به جامعه محلی، افزایش امکانات تفریحی برای جامعه محلی، هویت بخشی به جامعه محلی، حفظ درآمد پایدار برای بلندمدت دارای بیشترین تأثیر میباشند. نتیجه میشود پیشرانهای گردشگری روستایی میتوانند با تمرکز بیشتر بر توسعه این نوع از گردشگری، اثرات مثبتی را در معیشت خانوارهای روستایی اعم از ارتقای کیفیت زندگی، بهبود وضعیت اقتصادی، توسعه زیرساختی روستاها و... بگذارند که درمجموع، رضایت ساکنان روستاها را در بر داشته باشد.
اسماء خسروی زو، مریم قاسمی،
دوره 11، شماره 42 - ( 11-1401 )
چکیده
بررسی اقتصاد روستاهای مقصد گردشگری در شرایط کووید 19 به دلیل وابستگی بخشی از درآمد ساکنین به گردشگری حائز اهمیت است. از اینرو مطالعه حاضر به بررسی تاثیر کووید 19 بر اقتصاد روستاهای مقصد گردشگری شهرستان کلات نادری پرداختهاست. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و از نوع تحقیقات کاربردی-توسعهای است. گردآوری اطلاعات شامل روشهای اسنادی و میدانی است. در این مطالعه 8 روستای مقصد گردشگری در شهرستان کلاتنادری شناسایی و به کمک مطالعات میدانی و اسنادی موردمطالعه قرارگرفت. تاثیر کووید 19 بر اقتصاد روستاهای مقصد گردشگری براساس طیف لیکرت و ذیل سه مولفه اشتغال، سرمایهگذاری و درآمد به کمک 19 شاخص کمی شد. نتایج نشان داد کووید 19 درآمد صاحبان کسبوکارهای گردشگری را با میانگین 8/3 بیش از مولفه اشتغال با 5/3 و سرمایهگذاری با 5/3 تحتتاثیر قرار دادهاست. روستای آبگرم با میانگین 5/4 بیشترین اثرات را از کووید 19 متحمل شدهاست. همچنین در روستاهای مقصد گردشگری بهطور متوسط هر روستا با کاهش سالیانه 19941 نفر گردشگر نسبت به قبل از شیوع کووید 19 مواجه بوده که این امر باعث کاهش تعداد 31 کسبوکار مستقیم و 44 کسبوکار غیرمستقیم فعال در گردشگری، 47 شاغل مستقیم و 77 شاغل غیرمستقیم و 5/1 اقامتگاه بومگردی نسبت به قبل از شیوع کووید 19 در روستاهای مقصد گردشگری گردیده است.
اکبر پورفرج، مریم نقوی،
دوره 11، شماره 42 - ( 11-1401 )
چکیده
گردشگری کشاورزی ابزاری جهت تنوعبخشی اقتصادی، حفاظت از منابع زمین، مناظر کشاورزی و داراییهای فرهنگی مقصد شناخته میشود که میتواند بهعنوان یکی از راهبردهای توسعه پایدار در جوامع روستایی موردتوجه قرار گیرد. بااینحال موفقیت در این زمینه مستلزم توجه به مسئله برنامهریزی و مدیریت تقاضا برای جذب و ترغیب گردشگران علاقهمند است و این امر نیز با درک چرایی و چگونگی الگوی فرآیندهای رفتاری و تصمیمگیری سفر آنها آغاز میشود. لذا هدف از این مطالعه درک عوامل مؤثر برنیات رفتاری گردشگران نسبت به گردشگری کشاورزی در مناطق روستایی استان مازندران میباشد و بهمنظور درک و تبیین صریح فرآیند اتخاذ تصمیمات، در پژوهش حاضر از مدل رفتار برنامهریزیشده استفاده شده است. این پژوهش ازنظر هدف، از نوع تبیینی، و بر اساس ماهیت از نوع کمّی مبتنی بر مدلسازی معادلات ساختاری میباشد. جامعهی آماری این پژوهش، گردشگرانی هستند که تجربه سفر به استان مازندران را داشتهاند. روش نمونهگیری غیر احتمالی در دسترس بوده و دادههای پژوهش نیز از طریق پرسشنامه مجازی جمعآوری شد. طبقهبندی و تحلیل دادهها نیز با استفاده از نرمافزارهای SPSS25و SmartPLSS 3.3.3 انجام شد. در آزمون فرضیات مشخص شد که سه عامل تعیینکننده نیات رفتاری در مدل رفتار برنامهریزیشده (نگرش نسبت به گردشگری کشاورزی، هنجارهای ذهنی و کنترل رفتاری ادراکشده) تأثیر مثبت و مستقیمی برنیات رفتاریِ گردشگران کشاورزی دارند. همچنین نقش تعدیلگر تجربه گذشته در رابطه بین این سه عامل با نیات رفتاری تائید نشد. یافتههای پژوهش نشان داد که اغلب گردشگران این مقصد گردشگرانی هستند که تمایل به فعالیتهای تفریحی و تفرجی دارند و گردشگر تخصصی حوزه گردشگری کشاورزی نیستند؛ لذا ایجاد برند و تصویر مقصد جدیدی از مناطق روستایی استان بهعنوان مقصد گردشگری کشاورزی توسط برنامهریزان و بازاریابان مقصد توصیه میشود.
فاتح حبیبی،
دوره 12، شماره 43 - ( 2-1402 )
چکیده
صنعت گردشگری به عنوان یکی از بخشهای اصلی اقتصادی از حیث کسب درآمدهای ارزی در بسیاری از کشورها تبدیل شده است. وجود جاذبههای گردشگری به عنوان یکی از ارکان و عناصر اصلی صنعت گردشگری در کنار دیگر مؤلفهها از جمله جامعه میزبان شرایط لازم را برای جلب و جذب گردشگر فراهم مینماید این مطالعه با هدف شناسایی توانمندیها و تجزیه و تحلیل اثرات گردشگری بر روستاهای هدف گردشگری استان کردستان انجام شده است. روش پژوهش، بر اساس هدف کاربردی و بر اساس جمعآوری اطلاعات توصیفی و از نوع تحلیل همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل ساکنان محلی روستاهای مورد مطالعه است. نتایج آزمون t تک نمونهای نشان داد که گردشگری دارای اثرات مثبت و منفی مختلفی بر جامعه میزبان میباشد. بیشترین اثر مطلوب گردشگری از بعد اقتصادی مربوط به ایجاد درآمد و شغل میباشد. نگرش مثبت ساکنان محلی به گردشگری از جمله اثرات مثبت اجتماعی و فرهنگی گردشگری تلقی میشود. از طرف دیگر کاهش انسجام و مشارکت در توسعه روستا، از بین رفتن آداب، فرهنگ و ارزشهای محلی روستاها و الگوبرداری نامناسب از گردشگران از جمله اثرات منفی گردشگری است. نتایج نشان داد که گردشگری دارای اثرات نامطلوب زیست محیطی بصورت تخریب چشماندازهای طبیعی روستا، ساختوسازهای بیرویه و تغییر کاربری اراضی کشاورزی شده است. همچنین نتایج رتبهبندی نشان میدهد که روستاهای سلین، پالنگان و ژیوار در رتبههای اول تا سوم قرار دارند. روستاهای بلبل، نگل، دولاب، صلوات آباد، درهتفی، مجسه، نجنه، سورین، نوره و قمچقای به ترتیب در رتبههای چهارم تا سیزدهم جای گرفتهاند. با توجه به نتایج، سرمایهگذاری بخش دولتی در زیرساختها به خصوص جادههای ارتباطی و همچنین سرمایهگذاری بخش خصوص در روستاهای با رتبه بالاتر در زمینه طبیعتگردی، صنایع دستی و صنایع وابسته توصیه میگردد.
مژگان قلمی چراغتپه، علیرضا دربان آستانه، محمدامین خراسانی،
دوره 12، شماره 43 - ( 2-1402 )
چکیده
صنعت گردشگری به عنوان صنعتی پویا، بخش مهمی از فعالیتهای اقتصادی و تولیدی کشورهای توسعهیافته و درحال توسعه را به خود اختصاص داده است. استان آذربایجان غربی در زمینه گردشگری رتبه دهم را در ایران دارا میباشد. شهرستان ارومیه با وجود دریاچه ارومیه درکنار 50 نوع جاذبه گردشگری، بزرگترین و پرجمعیتترین شهرستان در استان آذربایجان غربی میباشد و با پتانسیل بالای جذب گردشگر، برنامهریزیهای کلان و مدیریت یکپارچه را میطلبد. از سویی برنامهریزی سنتی دیگر قادر به پاسخگویی نیست و باید از روشهای آینده پژوهی مانند سناریونویسی در جهت پیش بینی آینده و تبیین راهکارهای رسیدن به شرایط مطلوب استفاده کرد. پژوهش مورد مطالعه از نظر هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت، توصیفی-تحلیلی میباشد. روش انجام شده در پژوهش حاضر به دو شیوه کتابخانهای و پرسشنامه می باشد و نیز برای تجزیه و تحلیل دادهها از سناریو ویزارد بهره گرفته شده است. باتوجه به وضعیت گردشگری در روستاهای شهرستان ارومیه و وضعیتهای احتمالی آینده پیش روی توسعه گردشگری استان آذربایجان غربی، مجموعاً 36 وضعیت مختلف برای 12 عامل کلیدی طراحی شد که این وضعیتها طیفی از شرایط مطلوب تا نامطلوب را شامل میشود. بنابر پژوهش صورت گرفته روستاهای شهرستان ارومیه با سه گروه از سناریوهای توسعه گردشگری در آینده روبروست. در این میان "سناریو گروه دوم" با 8 وضعیت کاملا مطلوب، 1 وضعیت نسبتا مطلوب، 2 وضعیت در آستانه بحران و 1 وضعیت بحرانی با عنوان سناریو مطلوب این پژوهش، آرمان شهری بیبدیل است که با اجرای آن افق روشن گردشگری روستاهای شهرستان ارومیه را خواهد ساخت؛ افقی که برای تحقق آن راهبردهایی در انتهای پژوهش ارائه گردیده است.
مرتضی خزاییپول، بنفشه فراهانی، معصومه ایزدینیا،
دوره 12، شماره 43 - ( 2-1402 )
چکیده
گردشگری خلاق شکل جدیدی از گردشگری است که به شکل بالقوه میتواند مدلهای موجود توسعه گردشگری را تغییر دهد و به تنوع و نوآوری تجربه گردشگری کمک کند. بنظر میرسد گردشگری خلاق میتواند به تحریک توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی محلی کمک کند و در نهایت این نوع از گردشگری میتواند مزایای بسیاری را برای مقاصدی که مایل به توسعه اشکال جدید فعالیت گردشگری هستند، ارائه دهد. هدف این پژوهش کاربردی و دادهها از نوع توصیفی-پیمایشی بوده است که از طریق پرسشنامه جمعآوری شدند. جامعه آماری را ساکنین روستای پیوهژن تشکیل دادهاند. تعداد نمونه آماری بر اساس جدول مورگان 196 نفر برآورد شد که تعداد 205 پرسشنامه توزیع و پاسخ داده شد. روش نمونهگیری این پژوهش بر اساس روش در دسترس بوده است. برای ارزیابی روایی ابزار تحقیق، از روایی صوری و پایایی آن بر اساس تحلیل آلفای کرونباخ تأیید شد. لازم به ذکر است که عملیات مربوط به آمار توصیفی و استنباطی و آزمون فرضیهها با استفاده از نرم افزار spss26 انجام شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان دهنده تأثیر و اهمیت بالای گردشگری خلاق بر توسعه و جذب گردشگر در مناطق روستایی میباشد و تمامی 5 مؤلفه گردشگری خلاق با درصد تأثیر بالای 90 درصد از نظر اهالی روستا مورد پذیرش قرار گرفت که این نشان از تأثیر بسیار زیاد گردشگری خلاق بر توسعه و جذب گردشگر و وجود بستری آماده برای عرصه فعالیتهای گردشگری در روستاها میباشد.
ناهید عیسی نژاد، علی اکبر نجفی کانی، علیرضا خواجه شاهکویی،
دوره 12، شماره 43 - ( 2-1402 )
چکیده
در سالهای اخیر به دلیل توسعه سریع شهرها و تبعات ناشی از آن از یک سو و تفاوتهای آب و هوایی بین شهرها و روستاهای کوهستانی از سوی دیگر، گردشگری خانههای دوم در روستاهای کوهستانی رشد و گسترش چشمگیری داشته است. از اینرو پژوهش حاضر سعی دارد به بررسی نقش گردشگری خانههای دوم در تحولات فیزیکی و فضایی روستاهای کوهستانی بپردازد. این تحقیق به صورت کاربردی بوده و روش آن به صورت توصیفی- تحلیلی و میدانی است. جامعه آماری تحقیق حاضر خانوارهای روستایی ساکن در 9 روستا است که براساس سرشماری سال 1395 دارای 5554 نفر جمعیت میباشند. با استفاده از فرمول کوکران، 310 نفر از روستاییان به عنوان جامعه نمونه انتخاب شدند که با روش نمونهگیری تصادفی/ سیستماتیک، پرسشنامهها بین آنها توزیع گردید و در نهایت با استفاده از تحلیلهای همبستگی، فریدمن، کروسکالوالیس و رگرسیون خطی در محیط نرمافزاری اسپیاساس، دادهها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از تحلیلهای همبستگی کایاسکوئر، اسپیرمن و کندال نشان میدهد که توسعه گردشگری خانههای دوم با تحولات فیزیکی روستاها و بهبود شاخصهای اقتصادی رابطه معناداری تا سطح اطمینان 99 درصد دارند. همچنین نتایج فریدمن عوامل موثر در جذب گردشگر و گسترش خانههای دوم را رتبهبندی کرده است و نتایج کروسکالوالیس نشان میدهد که همه روستاهای مورد مطالعه از لحاظ ارتقاء شاخصهای کالبدی و اقتصادی تحت تاثیر گردشگری خانههای دوم بوده و تفاوتی با یکدیگر ندارند. نتایج حاصل از آزمون رگرسیون خطی نشان میدهد که مؤلفههای بررسیشده تاحد قابل قبول و معناداری وابسته به متغیرهایی هستند که مورد بررسی قرار گرفتند. شایان ذکر است که ضریب تعیین و تعدیل نشان میدهد که توسعهیافتگی حدود 95 درصد وابسته به متغیرهای مورد بررسی است و فقط حدود 5 درصد وابسته به متغیرهایی است که در این پژوهش مورد شناسایی قرار نگرفتند.
عیسی نیازی، رامین باقری، حامد میرداروطن،
دوره 12، شماره 44 - ( 5-1402 )
چکیده
در قرن اخیر گردشگری به علت ایجاد درآمد، اشتغالزایی، رشد بخش خصوصی و توسعه زیرساخت کشورها به عنوان یک صنعت موردتوجه قرار گرفته است. بنابراین امروزه دولتها در پی آن هستند با برنامهریزی صحیح و حسابشده توریسم و گردشگری را در کشورشان گسترش دهند. گردشگری انواع متعددی دارد که یکی از محبوبترین آن، گردشگری روستایی است. اهمیت و محبوبیت این نوع گردشگری تا آنجاست که بسیاری از متخصصان حوزه گردشگری معتقدند روستاها در آینده به یکی از مهمترین مقاصد گردشگران تبدیل خواهند شد. لذا هدف از این پژوهش بررسی رابطه نمادهای فرهنگی و اصالت برند مقصد گردشگری با رفاه ذهنی گردشگران روستایی باتوجه به نقش میانجی درگیری فرهنگی بوده است. روش بکارگرفته شده در این تحقیق از نوع توصیفی- پیمایشی است. همچنین به دلیل اینکه رابطه بین متغیر مستقل و متغیر وابسته و متغیرهای میانجی مورد مطالعه قرار گرفتهاند، از نوع همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق مراجعهکنندگان به اقامتهای بومگردی در استان گلستان و روش نمونهگیری به صورت نمونهگیری در دسترس انتخاب شده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش مدلسازی معادلات ساختاری و نرمافزار اسمارت پیالاس استفاده گردید. نتایج نشاندهنده تأثیر مثبت نمادهای فرهنگی مقصد گردشگری بر رفاه ذهنی اخلاقی و رفاه ذهنی لذت جویانه گردشگران روستایی میباشد. نمادهای فرهنگی بر اصالت برند مقصد گردشگری تأثیر مثبت دارد. رفاه ذهنی اخلاقی گردشگران روستایی بر رفاه ذهنی لذتجویانه گردشگران تأثیر مثبت دارد. همچنین اصالت مقصد گردشگری در تأثیر نمادهای فرهنگی مقصد گردشگری بر رفاه ذهنی اخلاقی و لذت جویانه گردشگران روستایی نقش میانجی مثبت داشته است. همچنین درگیری فرهنگی پایدار در تأثیر نمادهای فرهنگی بر اصالت برند مقصد گردشگری نقش میانجی مثبت دارد.
زینب لنگوری، هدایتالله نیکخواه، صادق صالحی،
دوره 12، شماره 45 - ( 8-1402 )
چکیده
گردشگری خانههای دوم یکی از انواع گردشگری که به طورخاص با مردم محلی در ارتباط است و از این نظر، اثرات این نوع گردشگری و مدیریت درست آن، اهمیت دارد. هدف از این تحقیق بررسی اثرات اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی گسترش خانههای دوم در نواحی روستایی شهرستان سوادکوه شمالی میباشد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظرروش، توصیفی-تحلیلی میباشد. اطلاعات و دادههای مورد نیاز در مورد اثرات توسعه خانههای دوم از طریق مطالعات میدانی و پیمایشی جمعآوری گردید جامعه آماری این پژوهش، مردمان بومی ساکن در روستاهای شهرستان سوادکوه شمالی هستند که شامل 4 روستا از بخش مرکزی دهستان شرق و غرب شیرگاه و 3 روستا از بخش نارنجستان دهستان هتکه با جمعیت 1620 نفر میباشد که 354 نفر به عنوان نمونه انخاب گردید. یافتههای تحقیق نشان میدهد که شکلگیری و گسترش پدیده خانههای دوم تاثیرات چشمگیری بردگرگونیهای اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی داشته است. نتایج نشان داد که بیشترین تاثیر گسترش خانههای دوم مربوط به اثرات اقتصادی با میانگین(M=3.66) و کمترین تاثیر را اثرات زیستمحیطی با میانگین (M=2.96) داشته است. همچنین یافتهها نشان داد که از بین اثرات مثبت و منفی، بیشترین تاثیر گسترش خانههای دوم مربوط به اثر اقتصادی منفی با (M=4.12) وکمترین تاثیر را اثر مثبت زیستمحیطی با میانگین(M=2.82) داشته است.
محمد بیرانوند، اسماعیل تقویزیروانی،
دوره 12، شماره 45 - ( 8-1402 )
چکیده
هدف این پژوهش بررسی اثرات اجتماعی، اقتصادی و کالبدی – محیط زیستی گردشگری خانههای دوم در کالایی شدن فضای روستا شهر گلدشت شهرستان بروجرد است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بر اساس مشاهدات مستقیم، پیمایش و توزیع پرسشنامه میباشد نوع اطلاعات مورد بررسی پژوهش صفت (کیفیت) اسمی – ترتیبی در مقیاس لیکرت می باشد جامعه آماری آن تمام ساکنان ناحیه روستا شهری گلدشت بوده است که در سرشماری سال 1395 برابر 3261 نفر بودهاند که به تناسب جمعیت سه روستا پرسشنامه توزیع گردید. برای تخمین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شدهاست که مطابق این فرمول تعداد نمونه 344 نفر برآورد شدهاست. همچنین از روش نمونه گیری غیر احتمالی و تصادفی ساده در سطح منطقه روستا شهری استفاده شدهاست و با استفاده از آزمون تی تک نمونه ای اطلاعات تجزیه و تحلیل شدند. همچنین از تصاویر ماهوارهای گوگل ارث برای تحلیل دقیق اثرات کالبدی – محیط زیستی بهره گرفته شد. یافتهها نشان دادند که گردشگری خانههای دوم با اثرات مثبت و منفی گوناگونی در تشدید کالایی شدن فضا نقش دارد که در شاخص اجتماعی؛ افزایش مصرفگرایی، کاهش مهاجرت، احساس خصوصی شدن منطقه، در شاخص اقتصادی؛ افزایش قیمت زمین و مسکن، افزایش درآمد، بهبود وضعیت اشتغال و در شاخص کالبدی – زیستمحیطی تشدید تغییر کاربری اراضی کشاورزی به مسکونی و تجاری، بهبود کیفیت مسکن و گسترش بافت مسکونی از جمله عوامل تأثیرگذار در کالایی شدن فضای روستا شهر گلدشت شهرستان بروجرد میباشند. نتایج بیانگر این است که متغیر زمین بهعنوان یک کالای سرمایه ای و نه مصرفی از طریق گردشگری خانههای دوم سبب تغییر کاربری اراضی کشاورزی و باغی و نتیجتاً ساخت و سازهای مسکونی، ویلایی و انواع تالارهای پذیرایی شده است.
کبری نجفی، حسین فراهانی، بهروز محمدی یگانه، علیاکبر نجفیکانی،
دوره 12، شماره 46 - ( 11-1402 )
چکیده
امروزه کسب و کارهای کوچک و خرد روستایی میتواند نقش مهمی در متنوعسازی اقتصاد جوامع روستایی ایفا کند و وسیلهای برای تحریک رشد اقتصاد نواحی روستایی و به تبع آن اقتصاد ملّی به شمار میآید. در این راستا جاذبههای گردشگری در روستاهای ساحلی نقش بسیار حایز اهمیتی در رونق کسب و کارها ایفا میکنند. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی و میدانی میباشد. جامعه آماری تحقیق حاضر خانوارهای روستایی 12 روستای شهرستان بابلسر میباشند که بالغ بر 8364 خانوار بوده و جمعیت آن برابر با 25840 نفر میباشد. تعداد نمونه مورد نیاز با استفاده فرمول کوکران معادل 367 نفر تعیین گردید. پایایی ابزار تحقیق نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای مولفههای مورد بررسی تحقیق برابر با 79/0 به دست آمده است و روایی تحقیق یا اعتبار پرسشنامه از طریق اعتبار صوری محتوایی بدست آمده است. دادههای مستخرج از پرسشنامه با بهرهگیری از نرمافزار spss و با استفاده از مقایسه میانگین فریدمن، ماتریس تحلیلی همبستگی گاما و رگرسیون خطی چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از آزمون فریدمن نشان میدهد که استفاده از مناظر روستایی و ساحلی بسیار زیبا با چشماندازهای خیرهکننده، داشتن محیط آرام و بدون سر و صدا و تفریحات ساحلی بالاترین مقادیر را به خود اختصاص دادند و در بهبود کسب و کارها نقش کلیدی ایفا میکنند. نتایح تحلیل همبستگی گاما نشان میدهد که افزایش تنوع شغلی به تبع وجود جاذبههای گردشگری در روستاهای ساحلی با افزایش فرصتهای شغلی، افزایش درآمد روستاییان، افزایش سطح آگاهی و دانش عمومی در راستای فعالیتهای کارآفرینانه و افزایش انگیزه جوانان جهت سکونت و اشتغال در روستا رابطه معنادار و 99 درصدی دارند. همچنین نتایج حاصل از آزمون رگرسیون خطی چندگانه با روش همزمان برای تبیین تأثیر جاذبههای گردشگری بر بهبود کسب و کارهای کوچک و اوضاع اقتصادی خانوارهای روستایی نشان میدهد که مؤلفههای بررسیشده تا حد قابلقبول و معناداری به متغیرهایی مرتبط هستند که بررسی شدند. در ضمن ضریب تعیین بدست آمده حاکی از آن است که توسعهیافتگی حدود 72 درصد به متغیرهای بررسیشده وابسته است.
غلامرضا امینی نژاد، یاسر زنده بودی، یزدان شفیعی، وحید صمصامی،
دوره 12، شماره 46 - ( 11-1402 )
چکیده
گردشگری پدیده ای کهن است که بر بنیاد حرکت و جابجایی انسان استوار است؛ گردشگری این فرصت را برای انسانها به وجود آورده تا حین لذت از شگفتیهای طبیعی و انسانساخت همزمان بتوانند در مورد یکدیگر بیاموزند و ضمن آشنایی بافرهنگ یکدیگر تفاوتهای یکدیگر را بهتر درک کنند. آبپخش، از توابع شهرستان دشتستان استان بوشهر و یکی از قطبهای تولید خرما و نخلداری در کشور است، سالانه بیش از ۶۰ هزار تن خرما (۳۵٪ خرمای تولیدی استان بوشهر) در آن برداشت میشود؛ مطالعه حاضر با هدف تبیین اثرات جشنواره خرما بر گردشگری از دیدگاه ساکنین محلی صورت گرفته است، بنابراین در پژوهش کاربردی و توصیفی- تحلیلی حاضر، با استفاده از پرسشنامه، داده های مورد نیاز، جمع آوری شد؛ جامعه آماری در این پژوهش کلیه ساکنان بخش (23132 N=) و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 391 نفر بود که بصورت تصادفی ساده انتخاب شدند. پرسشنامه به صورت محقق ساخته بود، ابتدا سؤالات پرسشنامه توسط محققین متناسب با اهداف تحقیق طراحی و سپس در اختیار اساتید و کارشناسان متخصص، قرار داده شد و پس از بررسی و تأیید، تعداد 48 سؤال برای اجرای پژوهش انتخاب و روایی آن، به صورت صوری تأیید گردید؛ پایایی پرسشنامه (94/0) بود. برای تجزیه و تحلیل دادهها و اطلاعات از نرمافزار SPSS استفاده شد. نتایج آزمونt (در سطحα=.01) شاخصها و متغیرهای برپایی جشنواره خرما بخش آب پخش نشان داد که: 1) متغیر نگرش(رضایت مندی) با ضریب (152/98)؛ 2) متغیر کالبدی با ضریب (839/73)؛ 3) متغیر محیطی با ضریب (064/63)؛ 4) متغیر اقتصادی با ضریب (04/97)؛ و 5) متغیر اجتماعی با ضریب (815/85)، معنادار است. میانگین محاسبه شده نمره آزمودنیها در فاصله اطمینان 95 درصدی آزمون t و در حد بالای آن قرار دارد؛ و بیانگر اثرات مثبت برپایی جشنواره خرما در این بخش است.
دکتر ارسطو یاری حصار، دکتر برزین ضرغامی، خانم خدیجه ابراهیمی،
دوره 13، شماره 47 - ( 3-1403 )
چکیده
هدف: یکی از چالش های اصلی قرن حاضر در حوزه گردشگری، ارتقاء و توسعه فعالیتهای گردشگری و در عین حال حفظ پایداری اکوسیستمهای طبیعی و ارتقا شاخصهای رفاه انسانی است. کلید دستیابی به این هدف در برقراری تعادل بین دو بخش اکولوژیکی و انسانی است که بدون انجام ارزیابیهای جامع و کافی محقق نمیشود. این پژوهش میکوشد مقاصد گردشگری استانهای اردبیل و آذربایجان شرقی را از منظر کیفیت رفاه اکوسیستم و رفاه انسانی به عنوان دو رکن اساسی گردشگری پایدار مورد ارزیابی قرار دهد.
روش پژوهش: این بررسی از نوع مطالعات کاربردی بوده و تجزیه و تحلیل اطلاعات به روش توصیفی-تحلیلی انجام گرفته است و برای تجزیه و تحلیل آنها از مدل چرخه حیات گردشگری آلن باتلر استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش مشتمل بر روستاهای زنوزق، کندوان و اشتبین در استان آذربایجان شرقی و روستاهای گزج، آلوارس و اونار در استان اردبیل است که مجموعا مشتمل بر 465 خانوار و 1876 نفر جمعیت می باشد. حجم جامعه نمونه در این تحقیق 176 خانوار ست که با روش کوکران برآورد شده است. اطلاعات مورد نیاز با روش میدانی و با استفاده از ابزار پرسشنامه گردآوری شده است. گزینش جامعه میزبان برای پرسشگری با روش تصادفی سیستماتیک و گزینش جامعه گردشگر و بازدیدکننده به روش تصادفی ساده می باشد.
یافتهها: نتایج این بررسی نشان میدهد که رفاه اکوسیستم و انسانی در مقاصد گردشگری غالبا در سطح پایداری متوسط بوده و هنوز با ویژگی های مقاصد دارای ثبات و کاملا پایدار فاصله قابل توجهی دارند و تاکید صرف بر نتایج و درآمدهای اقتصادی باعث غفلت از وجوه طبیعی و انسانی فعالیت های گردشگری در مقاصد مورد مطالعه شده است.
نتیجهگیری: نتایج بررسیها نشان میدهد که شاخص بازدید از مقاصد گردشگری در طول زمان میتواند وضعیت رفاه اکوسیستم و رفاه انسان را در مقاصد بهبود بخشد، در صورتی که روستای کندوان در هر دو منطقه از وضعیت رفاهی بهتری برخوردار باشد. طبیعتاً عوامل ثانویه مانند ارتقای سطح آگاهی اجتماعی و تبادل فرهنگی بین جامعه میزبان و جامعه گردشگر و آموزش اجتماعی میتواند در این شرایط مؤثر باشد، چنانکه در مقاصدی با بازدید کمتر و جایگاه کمتر این شاخص ها، وضعیت متفاوت دیگری را نشان می دهد.
|
زهرا سلطانی، مجید گودرزی، محمد رئوف فیاضی،
دوره 13، شماره 48 - ( 6-1403 )
چکیده
هدف: توسعه گردشگری خلاق در روستاها بهعنوان یکی از عوامل اساسی توسعه پایدار و افزایش اقتصادی مناطق روستایی موردتوجه قرار گرفته است. پژوهش حاضر به بررسی و تحلیل عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری خلاق در دهستان میان آب جنوبی شهرستان شوشتر پرداخته است.
روش پژوهش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی است. برای این منظور، با مطالعه مبانی نظری، پرسشنامهای با ابعاد مختلف (زیرساختی، آموزش، مشارکت محلی، نوآوری و ابتکار، فناوری اطلاعات و ارتباطات و فرهنگ و هویت بومی) طراحی شد. سپس، با استفاده از روش تصادفی طبقهای، در میان ساکنان دهستان توزیع شد. سپس از روشهای آمار توصیفی در نرمافزار SPSS و EXCEL برای تجزیهوتحلیل دادهها استفاده شد. همچنین، با استفاده از آزمون تی تک نمونهای در SPSS و تحلیل عاملی تأییدی در نرمافزار LISREL، وضعیت شاخصهای توسعه گردشگری خلاق در دهستان میان آب جنوبی ارزیابی شد.
یافتهها: بر اساس نتایج بهدستآمده، وضعیت دهستان میان آب جنوبی ازلحاظ شاخصهای توسعه گردشگری خلاق روستایی با میانگین 288/2 در سطح پایینی قرار دارد. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که در بخش زیرساختی، وجود امکانات تفریحی، تأسیسات پذیرایی با بار عاملی 88/0بیشترین ارتباط و تأثیرگذاری را دارد، یعنی دارای ارتباط 88 درصدی میباشد. در مرتبه بعدی در بخش مشارکت محلی، میزان همکاری و مشارکت مردم روستا در مسائل زیستمحیطی، با بار عاملی 87/0 قرار دارد. در مرتبه سوم نیز شاخص وجود فرصتها و برنامههای تداوم آموزشی برای جامعه محلی با بار عاملی 86/0 بهعنوان اولویت سوم تأثیرگذاری قرار گرفته است.
نتیجهگیری: بنابراین میتوان نتیجه گرفت، توجه و توسعه به سه مورد بالا اولویتهای موردنیاز برای بهبود و توسعه گردشگری خلاق روستایی در دهستان میان آب جنوبی میباشد، میتواند به تصمیمگیریهای مدیران و برنامهریزان در زمینه توسعه گردشگری خلاق روستایی در دهستان میان آب جنوبی کمک کند.
میترا محمدی، فاتح حبیبی، سامان قادری،
دوره 13، شماره 49 - ( 9-1403 )
چکیده
هدف: تجریه بسیاری از کشورهای توسعه یافته نشان می دهد که توسعه گردشگری یک نیاز اساسی برای توسعه ملی و باید با درجه بالایی از اولویت آنرا در نظر گرفت. بر این اساس، در ایران نیز دولت در سال های اخیر توجه بیشتری به توسعه صنعت گردشگری نموده است. همچنین با توجه به پتانسیل های بالقوه و کم نظیرمناطق روستایی توجه به این بخش می تواند در راستای توانمند سازی مناطق روستایی و توسعه این مناطق کمک نماید. هدف از این تحقیق بررسی تاثیر گردشگری بر معیشت پایدار روستایی استان کردستان با مقایسه ی دو گروه روستاهای گردشگری و غیر گردشگری است.
روش پژوهش: از ابزار پرسشنامه برای جمع آوری داده های مورد نیاز استفاده شده است و 203 نفر سرپرست خانوار از روستاهای گردشگری و 147نفر سرپرست خانوار از روستاهای غیر گردشگری به شیوه تصادفی انتخاب شده و تجزیه و تحلیل بر روی آنها صورت گرفت. برای اطمینان از پایایی ابزار تحقیق، از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. بر این اساس قابلیت اعتماد پرسشنامه با ضریب 0.82 درصد بسیار مناسب بوده است.
یافتهها: نتایج آزمون t مستقل نشان داد که میانگین سرمایه های انسانی واجتماعی و کل سرمایه ها در روستاهای گردشگری از روستاهای غیر گردشگری بیشتر است. همچنین نتایج آزمون فریدمن نشان داد که در روستاهای گردشگری فعالیت هایی مانند باغداری ، زراعت ، فروش غذاهای محلی ، فروش صنایع دستی، اجاره منزل، فروش تولیدات لبنی محلی و فروش لباس محلی به ترتیب راهبرد معیشتی اهمیت بیشتری داشته است. در حالی که روستاهای گروه دوم، به ترتیب فعالیت های باغداری، زراعت، فروش تولیدات لبنی محلی ، دامداری ، کارگری اهمیت بیشتری داشته است.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که بین روستاهای گردشگری و غیرگردشگری از لحاظ سرمایه های انسانی، اجتماعی، فیزیکی، طبیعی، مالی و کل سرمایه ها، تفاوت معنیداری وجود دارد. میانگین سرمایه انسانی، اجتماعی و کل سرمایه ها (داراییهای معیشتی) در روستاهای گردشگری بیشتر از روستاهای غیرگردشگری بود.
آقای امین فعال جلالی، دکتر مریم قاسمی،
دوره 13، شماره 49 - ( 9-1403 )
چکیده
هدف: هدف انجام پژوهش بررسی تاثیر استفاده از ظرفیتهای هوشمندسازی بر بهبود وضعیت گردشگری روستایی و همچنین کاهش مشکلات و مسائل روستایی در روستاهای هدف گردشگری استان خراسان رضوی میباشد.
روش پژوهش: از نظر روششناسی، نمونههای پژوهش شامل 261 نفر گردشگرانی بودند که به روستا سفر داشتهاند و از امکانات فضای مجازی جهت سفر به روستا استفاده نمودهاند که برای انتخاب تعداد نمونه باتوجه به متمرکز نبودن جامعه آماری، از روش گلوله برفی استفاده گردید. در این تحقیق دادهها با ابزار پرسشنامه جمعآوری و با نرم افزار spss از طریق آزمونهای آماری تجزیه و تحلیل شدهاند. در ادامه به منظور بررسی تاثیر فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی بر توسعه گردشگری هوشمند در روستاهای مورد مطالعه از مدل PLS استفاده گردید.
یافتهها: یافتههای تحقیق نشان داد که وجود ظرفیتهای گردشگری میتواند تاثیر مستقیم و معناداری بر روی توسعه گردشگری هوشمند برجای گذارد. بیشترین اثرگذاری در بین مولفهها برای حمل و نقل هوشمند مانند مسیریابی آنلاین و آفلاین، اطلاع از ترافیک مسیر، استفاده از خدمات بینراهی و سایر موارد از مزایای حمل و نقل هوشمند میباشد. پس از حمل و نقل هوشمند دومین مولفه اثرگذار در تحقق گردشگری هوشمند، استفاده از وسایل ارتباطی مانند ایمیل، تلفن، سایتهای اینترنتی، عضویت در کانالهای پیامرسانها و... بوده است. همچنین در درجه بعدی محیط هوشمند نیز تاثیر بسیار زیادی بر روی توسعه گردشگری هوشمند داشته است که از شاخصههای آن میتوان به شبکه آنتندهی مناسب، شبکههای اینترنت در سطح روستا، خدمات بانکداری الکترونیک در روستا و سایر موارد مشابه اشاره داشت.
نتیجهگیری: بر اساس نتایج میتوان گفت که میانگین شاخصهای پژوهش در بخش امکانات مجازی در روستاهای مورد مطالعه از مقدار نرمال بالاتر بوده و روستاها دارای امکانات و ظرفیت زیرساختی و انسانی برای توسعه گردشگری هوشمند میباشند. همچنین تحلیل نتایج اثرگذاری بیان داشت که ظرفیتهای هوشمند روستایی بر توسعه گردشگری هوشمند اثرگذار بوده است.