لیلا برفی زاده، منصور غنیان، مسلم سواری،
دوره 11، شماره 42 - ( 11-1401 )
چکیده
شرکت های تعاونی در زمینه های رشد اقتصادی، فقرزدایی، اشتغال مولد، یکپارچگی اجتماعی، تقویت کارآفرینی و مدیریت و تمرکز سرمایه های کوچک در قالب سرمایه های متوسط و کلان ایفای نقش میکنند و به عنوان یکی از جدیدترین راه های توسعه پایدار در برنامه های توسعه کشور مطرح هستند. در واقع میتوان گفت شرکت های تعاونی تولید روستایی از مؤثرترین شبکه های موجود در سطح روستا هستند که بهطور مستقیم به کشاورزان و توده های روستایی خدمت و در تحقق برنامه های کلان کشور نقش مهمی ایفا میکنند. لذا موفقیت تعاونی ها میتوانند نقش آنها را در توسعه روستایی پر رنگتر نماید در این راستا این پژوهش در پی شناسایی عوامل موفقیت تعاونی های تولید در مناطق روستایی استان لرستان براساس مدل EFQM انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل اعضای شرکتهای تعاونی تولید روستایی فعال استان لرستان که 2602 نفر در 7 تعاونی تولید روستایی در چهار شهرستان دورود، بروجرد، خرم آباد و الیگودرز، در 41 روستا، میباشد. با استفاده از جدول کرجسی مورگان 335 نفر به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شد. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار، SPSS20 انجام شد. یافته ها نشان داد که در بین عوامل EFQM (رهبری، خطمشی و استراتژی، کارکنان، شراکت و منابع، فرایندها، نتایج مشتری، نتایج کارکنان، نتایج جامعه و نتایج کلیدی عملکرد) معیارهای رهبری، خطمشی و استراتژی، کارکنان، شراکت و منابع، نتایج کارکنان، نتایج جامعه، نتایج کلیدی عملکرد تأثیر مثبت و معناداری بر روی موفقیت تعاونیها دارند که قادرند3/60 درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین کنند.
سونا حبیبی، صادق صالحی،
دوره 11، شماره 42 - ( 11-1401 )
چکیده
محیطزیست مناطق روستایی علیرغم دارا بودن تنوع زیستیِ غنی، در معرض تخریب فزاینده قرار دارد. هدف این پژوهش، بررسی زمینههای اقتصادی و مدیریتیِ شکلگیری مشکلات محیطزیستیِ روستاهای طوالش در غرب استان گیلان با رویکردی کیفی و مبتنی بر نظریه دادهبنیاد است. جامعه مطالعاتی شامل 35 نفر از مسئولین و روستاییان است که با استفاده از نمونهگیری هدفمند از نوع حداکثر تنوع، تا رسیدن به اشباع نظری، در بهار و تابستان 1399، مورد مصاحبه نیمه ساختیافته قرار گرفتند. روایی و پایایی به روش ارتباطی یعنی کنترل و اعتباریابی توسط مشارکتکنندگان ارزیابی گردید. تحلیل دادهها طی سه مرحله کدگذاری صورت گرفت. در کدگذاری باز، هفت مفهوم شناسایی و در کدگذاری محوری 23 مقوله عمده استخراج شد. از طریق کدگذاری انتخابی، هسته اصلی کشف و مدل پارادایمی ترسیم گردید. «تخریب محیطزیست و ناپایداری اکوسیستم» به عنوان پدیده اصلی شناخته شد. شرایط علّی شامل: اقتصاد تک محصولی، ناکارامدی سازمانی و مدیریتی، واگرایی سازمانی، معیشت وابسته و بیکاری؛ شرایط مداخلهگر شامل: دخالت سازمانی، کمبود نیروی متخصص، فروش زمین، خردهمالکی و صنایع کوچک ارائه شد. در مجموع، یافتهها نشان داد که تخریب محیطزیست یک پدیده چندعلیتی است که مدل نظری «همگرایی چندعلیتی محیطزیستی» مفهومسازی شد. گزاره نهایی منتج از مدل پارادایمی عبارت است از: در نواحی روستایی، تخریب محیطزیست و ناپایداری اکوسیستم در بستری از همگرایی زمینههای اقتصادی-مدیریتی بروز مییابند. در این راستا، ادغام مدیریتی، اصلاح منابع انسانی در سازمانهای مسئول، تعریف معیشتهای جایگزین، آموزش متناسب با معیشت، سندیکایی کردن تولیدات روستایی و اجرای جامع طرح کاداستر جهت مسئولیتپذیری و نظارت بیشتر سازمانی، تقویت اقتصاد جوامع محلی، معیشت پایدار و امنیت اقتصادی روستاییان و پیشگیری از تصرف اراضی طبیعی-ملی گامی ضروری برای تحقق پایداری محیطزیستی میباشد.
علی اکبر تقی پور، فاطمه مطلبی نژاد، پارسا احمدی دهرشید،
دوره 11، شماره 42 - ( 11-1401 )
چکیده
مفهوم کارآفرینی در پاسخ به نیازهای حاصل از تحولات نظام های اجتماعی و اقتصادی عصر حاضر مطرح شد. در بسیاری از جوامع درحالتوسعه از جمله ایران، در مسیر کارآفرینی زنان، مشکلات زیادی وجود دارد که سبب شده تا روند حضور زنان در کارآفرینی، کُند باشد. در پژوهش حاضر تلاش میشود تا عوامل مؤثر بر موفقیت کارآفرینی روستایی از دیدگاه زنان و مردان روستاهای بخش امیرآباد شهرستان دامغان شناسایی شود. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر ماهیّت توصیفی - تحلیلی و از نظر روش گردآوری اطلاعات اسنادی - پیمایشی است. بهمنظور سنجش میزان همبستگی میان متغیرها از آزمون همبستگی پیرسون و برای تحلیل دیدگاه زنان و مردان نسبت به شاخصهای موفقیت کارآفرینی از آزمون T مستقل استفاده شد. نتایج پژوهش دال بر وجود تفاوت معناداری در دیدگاه زنان و مردان دارد؛ البته دراینبین هر دو گروه جنسیتی عامل «فردی» را بیش از هر عامل دیگری در موفقیت کارآفرینی مؤثر میدانند؛ زنان «داشتن تعهد» و «مصمم بودن در کارها» و مردان «داشتن روحیه ریسکپذیری» و «داشتن روحیه خودباوری» را مهمترین زیرمؤلفههای عامل «فردی» برشمردند. در میان سایر عوامل نیز، تفاوت دیدگاه معناداری از نظر زنان و مردان وجود دارد؛ از نظر زنان، عوامل «فردی»، «زیرساختی – نهادی»، «اقتصادی»، «خانوادگی» و «اجتماعی – فرهنگی» به ترتیب نقش مهمی را در موفقیت کارآفرینی ایفا مینمایند.
اسماء خسروی زو، مریم قاسمی،
دوره 11، شماره 42 - ( 11-1401 )
چکیده
بررسی اقتصاد روستاهای مقصد گردشگری در شرایط کووید 19 به دلیل وابستگی بخشی از درآمد ساکنین به گردشگری حائز اهمیت است. از اینرو مطالعه حاضر به بررسی تاثیر کووید 19 بر اقتصاد روستاهای مقصد گردشگری شهرستان کلات نادری پرداختهاست. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و از نوع تحقیقات کاربردی-توسعهای است. گردآوری اطلاعات شامل روشهای اسنادی و میدانی است. در این مطالعه 8 روستای مقصد گردشگری در شهرستان کلاتنادری شناسایی و به کمک مطالعات میدانی و اسنادی موردمطالعه قرارگرفت. تاثیر کووید 19 بر اقتصاد روستاهای مقصد گردشگری براساس طیف لیکرت و ذیل سه مولفه اشتغال، سرمایهگذاری و درآمد به کمک 19 شاخص کمی شد. نتایج نشان داد کووید 19 درآمد صاحبان کسبوکارهای گردشگری را با میانگین 8/3 بیش از مولفه اشتغال با 5/3 و سرمایهگذاری با 5/3 تحتتاثیر قرار دادهاست. روستای آبگرم با میانگین 5/4 بیشترین اثرات را از کووید 19 متحمل شدهاست. همچنین در روستاهای مقصد گردشگری بهطور متوسط هر روستا با کاهش سالیانه 19941 نفر گردشگر نسبت به قبل از شیوع کووید 19 مواجه بوده که این امر باعث کاهش تعداد 31 کسبوکار مستقیم و 44 کسبوکار غیرمستقیم فعال در گردشگری، 47 شاغل مستقیم و 77 شاغل غیرمستقیم و 5/1 اقامتگاه بومگردی نسبت به قبل از شیوع کووید 19 در روستاهای مقصد گردشگری گردیده است.
شمسی عابری منصور، میثم موسایی، عادل عبداللهی،
دوره 11، شماره 42 - ( 11-1401 )
چکیده
کارآفرینی بهعنوان یک مداخله توسعه استراتژیک در نظر گرفته میشود که میتواند در سرعتبخشیدن به توسعه نقش مهمی را ایفا نماید. در همین راستا کارآفرینی روستایی که یک مفهوم پویا بوده بهطورکلی بهعنوان «کارآفرینی در سطح روستا که میتواند در زمینههای مختلف از جمله تجارت، صنعت، کشاورزی رخ دهد و بهعنوان یک عامل قوی برای توسعه اقتصادی عمل کند» تعریف میشود. هدف از انجام این تحقیق زمینهسازی جهت گسترش کارآفرینی و تبیین جامعهشناختی از عوامل مؤثر بر این امر است. برای دستیابی به این هدف از نظریه ساختیابی گیدنز بهره گرفته شد. بر اساس این نظریه ظهور فرصتها یا خطرات درون فضا از دریچه نظری ساختار و علم پیچیده مورد بررسی قرار میگیرد و به طور خاص، برخورد و ملاقات فرصتها با کارآفرینان از این منظر موردبحث قرار میدهد. برانگیختگی انرژی کارآفرینی از پیوند افراد و فرصتها سرچشمه میگیرد. از این رو بررسی این موضوع در بخش بهار همدان با توجه به ظرفیتهای موجود در منطقه امری ضروری است. بنابراین در پژوهش کاربردی و توصیفی- تحلیلی حاضر از روش پیمایش بهره گرفته شد و ابزار گردآوری دادهها نیز پرسشنامه محقق ساخته است. جامعه آماری این پژوهش را ساکنین روستاهای بخش بهار همدان تشکیل میدهند که ازاینبین تعداد 450 خانوار بهعنوان حجم نمونه از طریق نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای جهت مصاحبه انتخاب شدند. نتایج این تحقیق بیانگر آن بود که زمینههای توسعه کارآفرینی در روستاهای این بخش بالا بوده و این روستاها پتانسیل لازم جهت توسعه کارآفرینی را دارند. همچنین نتایج این پژوهش بیانگر آن بود که بین امنیت اقتصادی، امنیت اجتماعی، اعتماد اجتماعی و امید به آینده با کارآفرینی رابطه مستقیم و مثبت وجود دارد. همچنین از دیگر نتایج این تحقیق میتوان به تبیین 215/0 متغیرهای مذکور بر کارآفرینی اشاره کرد.
فاطمه عسکری بزایه،
دوره 11، شماره 42 - ( 11-1401 )
چکیده
یکی از مهمترین و مؤثرترین مشوق های سرمایه گذاری و بهبود محیط کسبوکار، تسهیل و تسریع فرایندهای صدور مجوزهای کسبوکار است. این فرایند دارای چنان اهمیتی است که به تنها مؤلفه یا دستکم یکی از اصلیترین مؤلفهها برای ارزیابیهای بینالمللی محیط کسبوکار تبدیلشده است. رویههای صدور مجوز در بخش کشاورزی نیز متداول است و چهبسا به دلیل مسائل مهم ازجمله رعایت بهداشت عمومی و ایمنی محیطی حالت خاصتری به خود میگیرد. دامپروری یکی از پررونقترین فعالیتهای تولیدی در بخش کشاورزی و یکی از ارکان مهم اقتصاد روستایی است و بهمانند تمامی آنها نیازمند بستری مناسب برای تحقق مأموریتهای محوله خود است. صدور پروانه پرورش دام سنگین با توجه به ضوابط و مقررات تعیینشده در قانون نظام جامع دامپروری کشور صورت میگیرد. براین اساس، بهمنظور تبیین وضع موجود و بهینه فرایند صدور مجوزهای دام سنگین، پروژهای ملی در استانهای اصفهان، خراسان رضوی، قم، کردستان، کرمانشاه، گیلان باهدف بهینه کاوی و به روش کانونی و مصاحبه هدفمند با متقاضیان و کارشناسان کلیدی دستگاههای متولی صدور مجوز انجامشده است. نتایج پروژه حاکی از وضعیت نابسامان فرایند صدور مجوز و نبود رویه یگانه و هماهنگ در استانهای موردبررسی بوده است. با توجه به بررسیهای بهعملآمده در استانهای موردبررسی، بحرانیترین عامل طولانی شدن فرایند صدور مجوز تعدد مراکز تصمیمگیری و استعلامهای موازی دستگاهها و عدم وجود سامانههای برخط و هوشمند و بهروز و نیز ضوابط و دستورالعملهای این مراکز است. درنهایت، وضعیت موجود و بهینه فرایند صدور مجوز در قالب چارتهایی ترسیمشده است که به درک بهتر این مسئله کمک خواهد کرد. بازمهندسی فرایند صدور مجوزها طبق قانون هیئت مقررات زدایی ذیل وزارت امور اقتصادی و دارایی؛ نظارت دورهای برای تسهیل صدور مجوزهای کسبوکار در خصوص کاهش زمان و پیچیدگی فرایند و هزینههای سربار و مضاعف؛ و پاسخگویی به استعلامات صدور مجوزها بهصورت الکترونیکی و طبق برنامه زمانبندی ابلاغی ازجمله پیشنهادهای مطرحشده است.
معصومه نوروزینژاد، مجید یاسوری، روحاله اوجی،
دوره 11، شماره 42 - ( 11-1401 )
چکیده
در طی دهه های گذشته، تضعیف فعالیتهای اقتصادی به دلیل شرایط نامناسب بازار، دلالی و معیشتیبودن، موجب گسترش فقر، بیکاری پنهان، درآمد پایین و در نهایت موجب ناپایداری اقتصادی سکونتگاه های روستایی شده است. یکی از اقدامات مهم شناخت وضع موجود پایداری اقتصادی است تا در برنامهریزیها مورد استفاده قرار گیرد. در این راستا تحقیق حاضر با هدف شناخت سطح پایداری اقتصادی روستاهای شهرستان و شناسایی الگوی فضایی آن انجام شده است. جامعه آماری تحقیق، دهیاران روستاهای شهرستان لنگرود است که تعداد آنها 110 دهیار میباشد. در این پژوهش برای شناسایی الگوی فضایی پایداری اقتصادی سکونتگاه های روستایی شهرستان از آزمونهای فضایی خودهمبستگی موران عمومی، آماره G، و تحلیل لکههای داغ بهره گرفته شد. نتایج بهدست آمده نشان داد الگوی توزیع فضایی پایداری اقتصادی و مولفه های آن در سطح روستاهای شهرستان لنگرود به صورت تصادفی است که یکی از مهمترین دلایل آن نیز، تصادفی بودن الگوی توزیع روستاها در سطح شهرستان میباشد. نتایج مقایسه سطح پایداری اقتصادی روستاها و موقعیت جغرافیایی آنها (جلگه ای و کوهپایه ای) نشان داد که روستاهای پایدار در مناطق جلگه ای شهرستان واقع شدهاند و هرچه موقعیت طبیعی و ارتفاعی روستاها به سمت کوهپایهای پیش میرود، از میزان پایداری اقتصادی آنها کاسته میشود که به دلیل موقعیتهای ارتباطی روستاهای کوهپایهای و کوهستانی و دوری از شهر، پراکندهبودن و جمعیت پایین، پایینبودن سرانه زمین کشاورزی به علت شرایط شیب زمین این مناطق است.
محمود گنجی پور، مصطفی طالشی، محسن شاطریان،
دوره 11، شماره 42 - ( 11-1401 )
چکیده
در این پژوهش با توجه به نقش دولت در توانمندسازی و توسعه روستاها، اقداماتی که دولت در قالب نظام برنامه های توسعه به ویژه بعد از انقلاب اسلامی ایران انجام داده است، نخست با شناخت و تحلیل سرمایه گذاری های دولتی به روستاها و سپس نقش توانمندسازی مردم و چگونگی اثرگذاری آن در روستاهای ناحیه کاشان مورد بازشناسی قرار می گیرد. روش پژوهش توصیفی – تحلیلی است. جامعه آماری کلیه 15255 خانوار روستایی ناحیه کاشان و حجم نمونه 316 خانوار می باشد. دراین تحقیق با بهره گیری از روش طبقه بندی و بکارگیری ماتریس سه بعدی از شاخصهای همچون میزان سرمایه گذاری دولتی(شاخص اثرگذار)، موقعیت جغرافیایی روستا و میزان جمعیت به عنوان شاخص های اثربخش تعیین روستاهای نمونه استفاده و در مجموع 12 روستا انتخاب شد. برای تبیین رابطه میان متغیر مستقل و وابسته با توجه به ماهیت فرضیات از همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیونی و ضریب تعیین(R2) درنرم افزار SPSS استفاده شد. یافتههای حاصل از مطالعات میدانی ازوجود رابطه قوی، مثبت و مستقیم بین دو متغیر سرمایهگذاری و توانمندسازی روستاییان(000/0P=) حکایت دارد. با توجه به تحلیل رگرسیون چند متغیره، متغیر سرمایهگذاری کالبدی – فضایی (301/0BETA=)، سرمایهگذاری اجتماعی (256/0BETA=) و سرمایه گذاری اکولوژیکی (228/0BETA=)، بیشترین تاثیر را بر متغیر وابسته(توانمندسازی) داشتهاند. در نهایت باید در فرایند سرمایه گذاری دولت، توانمندسازی و ظرفیت سازی به عنوان هدف تعقیب شوند و دربرنامههای توسعه پایدارروستایی به برنامهریزی مشارکتمدار و تسهیلگر، پایین به بالا و غیرمتمرکز توجه و رویکرد حاکم بر فرایند توسعه روستایی در ایران و ناحیه از طریق انتخاب سیاستهای اجتماعی، اقتصادی، اکولوژیکی و کالبدی- فضایی مناسب اصلاح گردد.
رویا رحیمی، حامد قادرزاده،
دوره 11، شماره 42 - ( 11-1401 )
چکیده
یکی از چالش های اصلی جمعیت موجود و رو به رشد انسان تامین غذا و تولید کشاورزی است. استفاده از منابع آب مثل دریاچه های طبیعی، آبگیرها، مخازن پشت سدها، آب بندها و رودخانه ها می تواند در دستیابی به منابع غذایی جدید نقش مهمی داشته باشد. این پژوهش با هدف ارزیابی اثرات اقتصادی – اجتماعی احداث سد آزاد بر توسعه روستایی و نظام های بهرهبرداری کشاورزی انجام پذیرفت. جامعه آماری شامل بهره برداران سرپرست خانوار ساکن روستاهای حاشیه سد آزاد در منطقه کلاترزان است. روش نمونه گیری تصادفی ساده برای انتخاب نمونه ها استفاده شد. داده ها از نوع میدانی و از طریق پرسشنامه و مصاحبه حضوری برای سال 99 جمعآوری گردید. تعداد نمونه های پژوهش بالغ بر 146 نمونه است. آمار توصیفی و روش منفعت -هزینه برای تجزیه و تحلیل دادههای پژوهش استفاده شد. نتایج پژوهش نشان میدهد، با احداث سدّ تعداد کل بهره برداران از 209 خانوار بهرهبردار قبل از احداث به 179 کاهش پیدا کرده است؛ و این باعث مهاجرت 473 نفر از مردم ساکن به ویژه جوانان به سایر مناطق اعم از شهر و سایر روستاها شده است. با توجه به کاهش ارزش تغییرات تولید محصولات کشاورزی (بعد از احداث) و ارزش منافع و هزینه های سدّ برای روستاییان حاشیه سدّ، مجموع کل منافع و هزینه به ترتیب 30/65557 میلیون تومان و 14/146368 میلیون تومان میباشد. نسبت منفعت به هزینه ( با نرخ تنزیل 18 درصد) بالغ بر 448/0 است و از نظر افراد نمونه توجیه اقتصادی ندارد. بازنگری الگوی بهینه تولید و سایر فعالیتهای ممکن در منطقه با توجه به تغییر ساختار و اندازه واحدها از سوی کارشناسان اقتصاد کشاورزی قویا پیشنهاد میگردد. نتایج مقایسه مطالعات با مطالعات مشابه نشان میدهد، در بیشتر موارد خانوارهای جابجا شده نگاهی چندان مثبت نسبت به اجرای چنین طرحهایی ندارند و نگرانی غالب معطوف به از دست دادن نیروهای کار جوان خانوادگی است. در خاتمه پیشنهاد میگردد، ارزیابی اقتصادی مناطق پایین سدّ نیز انجام گیرد.
اکبر پورفرج، مریم نقوی،
دوره 11، شماره 42 - ( 11-1401 )
چکیده
گردشگری کشاورزی ابزاری جهت تنوعبخشی اقتصادی، حفاظت از منابع زمین، مناظر کشاورزی و داراییهای فرهنگی مقصد شناخته میشود که میتواند بهعنوان یکی از راهبردهای توسعه پایدار در جوامع روستایی موردتوجه قرار گیرد. بااینحال موفقیت در این زمینه مستلزم توجه به مسئله برنامهریزی و مدیریت تقاضا برای جذب و ترغیب گردشگران علاقهمند است و این امر نیز با درک چرایی و چگونگی الگوی فرآیندهای رفتاری و تصمیمگیری سفر آنها آغاز میشود. لذا هدف از این مطالعه درک عوامل مؤثر برنیات رفتاری گردشگران نسبت به گردشگری کشاورزی در مناطق روستایی استان مازندران میباشد و بهمنظور درک و تبیین صریح فرآیند اتخاذ تصمیمات، در پژوهش حاضر از مدل رفتار برنامهریزیشده استفاده شده است. این پژوهش ازنظر هدف، از نوع تبیینی، و بر اساس ماهیت از نوع کمّی مبتنی بر مدلسازی معادلات ساختاری میباشد. جامعهی آماری این پژوهش، گردشگرانی هستند که تجربه سفر به استان مازندران را داشتهاند. روش نمونهگیری غیر احتمالی در دسترس بوده و دادههای پژوهش نیز از طریق پرسشنامه مجازی جمعآوری شد. طبقهبندی و تحلیل دادهها نیز با استفاده از نرمافزارهای SPSS25و SmartPLSS 3.3.3 انجام شد. در آزمون فرضیات مشخص شد که سه عامل تعیینکننده نیات رفتاری در مدل رفتار برنامهریزیشده (نگرش نسبت به گردشگری کشاورزی، هنجارهای ذهنی و کنترل رفتاری ادراکشده) تأثیر مثبت و مستقیمی برنیات رفتاریِ گردشگران کشاورزی دارند. همچنین نقش تعدیلگر تجربه گذشته در رابطه بین این سه عامل با نیات رفتاری تائید نشد. یافتههای پژوهش نشان داد که اغلب گردشگران این مقصد گردشگرانی هستند که تمایل به فعالیتهای تفریحی و تفرجی دارند و گردشگر تخصصی حوزه گردشگری کشاورزی نیستند؛ لذا ایجاد برند و تصویر مقصد جدیدی از مناطق روستایی استان بهعنوان مقصد گردشگری کشاورزی توسط برنامهریزان و بازاریابان مقصد توصیه میشود.
کلثوم طهماسبی، بیژن رضایی، نادر نادری،
دوره 11، شماره 42 - ( 11-1401 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف واکاوی عوامل مؤثر بر کارآفرینی زنان روستایی شهرستان نهاوند صورت گرفته است. این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی، به لحاظ روش، توصیفی- همبستگی و ازنظر فلسفه، قیاسی است که بر مبنای پارادایم اثباتگرایی اجرا شده است. جامعه آماری تحقیق را زنان کارآفرین روستاهای شهرستان نهاوند تشکیل میدهند که در مجموع 110 نفر به عنوان نمونه، به صورت تمام شماری مورد بررسی قرار گرفت. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامه محقق ساخته بود. تجزیه و تحلیل دادههای به دست آمده با استفاده از نرم افزار اسمارت پی آل اس نسخه 3، صورت گرفت. یافتههای پژوهش حاکی از رابطه مثبت و معناداری بین عوامل فردی، عوامل خانوادگی، عوامل اقتصادی، عوامل اجتماعی- فرهنگی و کارآفرینی زنان روستایی وجود دارد، بر اساس نتایج تحلیل مسیر، میزان تأثیرگذاری عوامل فردی (0556)؛ عوامل خانوادگی (0.125)؛ عوامل اقتصادی (0.398)؛ عوامل فرهنگی – اجتماعی (0.349) میباشد، که نشان دهنده تأثیر تمامی عوامل شناسایی شده بر کارآفرینی زنان روستایی بوده است. همچنین معیار فردی و اقتصادی بیشترین تأثیر را بر کارآفرینی زنان روستایی دارا بودند.
خلیل میرزایی، اعظم شکوری، مرجان سپه پناه، فرشته عواطفی کمل، مسعود سامیان،
دوره 12، شماره 43 - ( 2-1402 )
چکیده
کارآفرینی روستایی، با خلق فرصتهای جدید اشتغال و در نتیجه، ایجاد درآمد، نقش مؤثری در بهبود وضع اقتصادی و معیشتی روستاییان ایجاد میکند. این پژوهش با هدف شناسایی سناریوهای توسعه پایدار نواحی روستایی با تأکید بر کارآفرینی و مشاغل خانگی در استان همدان در سال 1401 انجام گرفت. در این پژوهش، بهمنظور تدوین سناریوهای راهبردهای توسعه روستایی با رویکرد کارآفرینی و خوداشتغالی از تکنیک آیندهپژوهی با نرمافزار میکمک استفاده شد. در بخش کیفی این پژوهش، جامعه آماری متخصصان و خبرگان توسعه روستایی و کارآفرینی بودند که به روش نمونهگیری گلوله برفی انتخاب شدند. بر اساس نتایج، شاخصهای "سرمایهگذاری و تخصیص منابع مالی کافی به روستاها"، "ایجاد و گسترش فضای مشروع برای حضور زنان در ابعاد سیاسی- حقوقی، اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، کالبدی و عملیاتی" و "تعریف مشخص مدل برنامهریزی مشارکتی در ساختار قانونی برنامهریزی استان همدان"، دارای بیشترین تأثیرگذاری در سیستم میباشند. این شاخصها، بیشترین تأثیرگذاری و کمترین تأثیرپذیری را داشته و بهعنوان بحرانیترین شاخصها، وضعیت سیستم و تغییرات آن وابسته به آنهاست. شاخصهای شناساییشده، متغیرهای ورودی سیستم محسوب میشوند و توسط سیستم قابل کنترل نیستند. شاخص "بهبود زیرساختهای گردشگری روستایی"، شاخص ریسک سیستم میباشند و ظرفیت بسیار بالایی جهت تبدیل به بازیگران کلیدی سیستم را دارا میباشند، زیرا بهعلت ماهیت ناپایدارشان، پتانسیل تبدیلشدن به نقطه انفصال سیستم را دارا میباشند. شاخصهای "تقویت، باورسازی و آگاهیبخشی به روستاییان در جهت تأمین نیازهای اساسی آنان همچون: آموزش رایگان در مقاطع ابتدایی، تحصیلات دانشگاهی، مهارتمندی، اشتغالزایی" و "تصویب قوانینی جهت حمایت از مشاغل روستایی بههنگام نوسانات شدید ارز"، تأثیرپذیر و وابسته میباشند و نسبت به تکامل متغیرهای تأثیرگذار و دووجهی بسیار حساس هستند. بهعبارت دیگر، این متغیرها، خروجی سیستم هستند. بر اساس نتایج، تحلیل شاخصها در نرمافزار ویزارد، دو سناریو استخراج گشت. سناریوی شماره یک، تحت عنوان: "توجه به برنامهریزی بومینگر" نام گرفت. همچنین سناریو دوم، تحت عنوان "برنامهریزی مقطعی" نام گرفت.
سعید نصیری زارع، وحید ریاحی،
دوره 12، شماره 43 - ( 2-1402 )
چکیده
شناخت همکاریهای علمی و موضوع مقالات، میتواند تصویر جامعی از نوع فعالیتهای علمی نویسندگان در مجله مشخص و سبب شناسایی نقاط قوت و ضعف تحقیقات انجام شده گردد. در این جهت یکی از مناسبترین روشها، استفاده از روشهای تجزیه و تحلیل علمسنجی است. پژوهش با این رویکرد به تحلیل شبکه همکاریهای علمی و ترسیم موضوع مقالات مورد توجه در مجله «اقتصاد فضا و توسعه روستایی» پرداخت. پژوهش از نوع کاربردی، با استفاده از فنون علمسنجی و به روش کتابخانهای انجام شد. اطلاعات توصیفی و شناختی مقالات به عنوان مبنای تحلیل قرار گرفت. مجله اقتصاد فضا و توسعه روستایی اکنون پس از انتشار 34 شماره، 364 مقاله توسط 641 نویسنده منتشر کرده که الگوی تألیفی بیشتر این مقالات از همکاری سه نویسنده بوده است. در مجله شبکه کامل همکاری علمی، از آن جهت که نویسندگان در زمینههای علمی متفاوت قرار دارند، شکل نگرفته است. این موضوع از سویی بیانگر توجه اصلی مجله به موضوع مقالات بدون توجه به نویسندگان بوده است. با این حال در شبکه همکاریهای علمی مجله، قدیری معصوم، مطیعیلنگرودی و ریاحی، بیشترین تعداد ارتباطات را داشتهاند. این نویسندگان به همراه رضوانی مهمترین نقش را نیز به عنوان میانجیگر در کنترل و انتقال اطلاعات در شبکه علمی مجله ایفا میکنند. در شبکه علمی مجله سهم عمدهای از نویسندگان نیز از دانشگاه تهران، خوارزمی و پیام نور تهران بودهاند که تمایل کمتری برای همکاری در شبکه علمی مجله با نویسندگان دیگر دارند. اما موضوع اصلی مقالات در مجله، با اهتمام به ابعاد توسعه روستایی؛ بیشتر در زمینه «توسعه اقتصادی» بوده که بیشتر منطبق با جهتگیری سیاستهای توسعه روستایی در کشور است. «گردشگری» و «کشاورزی» دو موضوع محوری در این زمینه هستند. بنابراین برنامهریزان در جهت تحقق توسعه علمی مجله، میتوانند جهتگیری موضوع مقالات را در سایر زمینههای علمی توسعه روستایی مورد توجه قرار بدهند.
فاتح حبیبی،
دوره 12، شماره 43 - ( 2-1402 )
چکیده
صنعت گردشگری به عنوان یکی از بخشهای اصلی اقتصادی از حیث کسب درآمدهای ارزی در بسیاری از کشورها تبدیل شده است. وجود جاذبههای گردشگری به عنوان یکی از ارکان و عناصر اصلی صنعت گردشگری در کنار دیگر مؤلفهها از جمله جامعه میزبان شرایط لازم را برای جلب و جذب گردشگر فراهم مینماید این مطالعه با هدف شناسایی توانمندیها و تجزیه و تحلیل اثرات گردشگری بر روستاهای هدف گردشگری استان کردستان انجام شده است. روش پژوهش، بر اساس هدف کاربردی و بر اساس جمعآوری اطلاعات توصیفی و از نوع تحلیل همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل ساکنان محلی روستاهای مورد مطالعه است. نتایج آزمون t تک نمونهای نشان داد که گردشگری دارای اثرات مثبت و منفی مختلفی بر جامعه میزبان میباشد. بیشترین اثر مطلوب گردشگری از بعد اقتصادی مربوط به ایجاد درآمد و شغل میباشد. نگرش مثبت ساکنان محلی به گردشگری از جمله اثرات مثبت اجتماعی و فرهنگی گردشگری تلقی میشود. از طرف دیگر کاهش انسجام و مشارکت در توسعه روستا، از بین رفتن آداب، فرهنگ و ارزشهای محلی روستاها و الگوبرداری نامناسب از گردشگران از جمله اثرات منفی گردشگری است. نتایج نشان داد که گردشگری دارای اثرات نامطلوب زیست محیطی بصورت تخریب چشماندازهای طبیعی روستا، ساختوسازهای بیرویه و تغییر کاربری اراضی کشاورزی شده است. همچنین نتایج رتبهبندی نشان میدهد که روستاهای سلین، پالنگان و ژیوار در رتبههای اول تا سوم قرار دارند. روستاهای بلبل، نگل، دولاب، صلوات آباد، درهتفی، مجسه، نجنه، سورین، نوره و قمچقای به ترتیب در رتبههای چهارم تا سیزدهم جای گرفتهاند. با توجه به نتایج، سرمایهگذاری بخش دولتی در زیرساختها به خصوص جادههای ارتباطی و همچنین سرمایهگذاری بخش خصوص در روستاهای با رتبه بالاتر در زمینه طبیعتگردی، صنایع دستی و صنایع وابسته توصیه میگردد.
مرتضی مختاری، محمدرضا قائدی فر، روح الله میرمحمودی، امیر موسایی، سمیه نقوی، حمید بیدشکی، احمدعلی صادقی،
دوره 12، شماره 43 - ( 2-1402 )
چکیده
برنامههای آموزشی و ترویجی، ابزار اصلی تحقق هدفهای توسعه کشاورزی و توانمندسازی دامداران میباشند. این تحقیق، با هدف الگوی پیروی دامداران از آموزشهای ترویج دامپروری در شهرستانهای جنوب کرمان انجام شد. بدین منظـور از دیدمـان تحقیـق کمّی بر پایه بررسی میدانی اسـتفاده شـد. جامعه آماری تحقیق، 250 واحد دامپروی جنوب کرمان بودند که با استفاده از فرمول کوکران،حجم نمونه، 154 واحد برآورد و از این شمار، دامدارانی که در کلاسهای ترویجی شرکت کرده بودند، با استفاده از نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند. ابزار تحقیق، پرسشنامه بود که روایی محتوای آن توسط گروهی از استادان دانشگاه و کارشناسان جهاد کشاورزی و پایایی با استفاده از آلفای کرونباخ تأیید شد. از الگوی لاجیت ترتیبی تعمیمیافته جهت بررسی عوامل مؤثر بر بهرهمندی دامداران از دورههای آموزشی و ترویجی استفاده شد. نتایج نشان داد متغیرهای سن دامدار، تحصیلات، رضایت دامدار از فروش و بازاریابی محصولات، نگرش دامدار نسبت به کارشناسان ترویج، شغل اصلی و هزینه خوراک دام، تأثیر معنیدار بر بهرهمندی دامداران از دورههای آموزشی و ترویجی دارند. موفقیت برنامههای ترویجی و رضایت دامداران از این برنامهها، در گرو کارکرد بهینه همهی عاملان نظام آموزشهای ترویجی میباشد. بنابراین باید تمهیدات لازم برای دسترسی دامداران به امکانها و نهادههای موردنیاز برای بهکارگیری و استفاده از توصیههای ترویجی درنظر گرفته شود.
مژگان قلمی چراغتپه، علیرضا دربان آستانه، محمدامین خراسانی،
دوره 12، شماره 43 - ( 2-1402 )
چکیده
صنعت گردشگری به عنوان صنعتی پویا، بخش مهمی از فعالیتهای اقتصادی و تولیدی کشورهای توسعهیافته و درحال توسعه را به خود اختصاص داده است. استان آذربایجان غربی در زمینه گردشگری رتبه دهم را در ایران دارا میباشد. شهرستان ارومیه با وجود دریاچه ارومیه درکنار 50 نوع جاذبه گردشگری، بزرگترین و پرجمعیتترین شهرستان در استان آذربایجان غربی میباشد و با پتانسیل بالای جذب گردشگر، برنامهریزیهای کلان و مدیریت یکپارچه را میطلبد. از سویی برنامهریزی سنتی دیگر قادر به پاسخگویی نیست و باید از روشهای آینده پژوهی مانند سناریونویسی در جهت پیش بینی آینده و تبیین راهکارهای رسیدن به شرایط مطلوب استفاده کرد. پژوهش مورد مطالعه از نظر هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت، توصیفی-تحلیلی میباشد. روش انجام شده در پژوهش حاضر به دو شیوه کتابخانهای و پرسشنامه می باشد و نیز برای تجزیه و تحلیل دادهها از سناریو ویزارد بهره گرفته شده است. باتوجه به وضعیت گردشگری در روستاهای شهرستان ارومیه و وضعیتهای احتمالی آینده پیش روی توسعه گردشگری استان آذربایجان غربی، مجموعاً 36 وضعیت مختلف برای 12 عامل کلیدی طراحی شد که این وضعیتها طیفی از شرایط مطلوب تا نامطلوب را شامل میشود. بنابر پژوهش صورت گرفته روستاهای شهرستان ارومیه با سه گروه از سناریوهای توسعه گردشگری در آینده روبروست. در این میان "سناریو گروه دوم" با 8 وضعیت کاملا مطلوب، 1 وضعیت نسبتا مطلوب، 2 وضعیت در آستانه بحران و 1 وضعیت بحرانی با عنوان سناریو مطلوب این پژوهش، آرمان شهری بیبدیل است که با اجرای آن افق روشن گردشگری روستاهای شهرستان ارومیه را خواهد ساخت؛ افقی که برای تحقق آن راهبردهایی در انتهای پژوهش ارائه گردیده است.
مرتضی خزاییپول، بنفشه فراهانی، معصومه ایزدینیا،
دوره 12، شماره 43 - ( 2-1402 )
چکیده
گردشگری خلاق شکل جدیدی از گردشگری است که به شکل بالقوه میتواند مدلهای موجود توسعه گردشگری را تغییر دهد و به تنوع و نوآوری تجربه گردشگری کمک کند. بنظر میرسد گردشگری خلاق میتواند به تحریک توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی محلی کمک کند و در نهایت این نوع از گردشگری میتواند مزایای بسیاری را برای مقاصدی که مایل به توسعه اشکال جدید فعالیت گردشگری هستند، ارائه دهد. هدف این پژوهش کاربردی و دادهها از نوع توصیفی-پیمایشی بوده است که از طریق پرسشنامه جمعآوری شدند. جامعه آماری را ساکنین روستای پیوهژن تشکیل دادهاند. تعداد نمونه آماری بر اساس جدول مورگان 196 نفر برآورد شد که تعداد 205 پرسشنامه توزیع و پاسخ داده شد. روش نمونهگیری این پژوهش بر اساس روش در دسترس بوده است. برای ارزیابی روایی ابزار تحقیق، از روایی صوری و پایایی آن بر اساس تحلیل آلفای کرونباخ تأیید شد. لازم به ذکر است که عملیات مربوط به آمار توصیفی و استنباطی و آزمون فرضیهها با استفاده از نرم افزار spss26 انجام شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان دهنده تأثیر و اهمیت بالای گردشگری خلاق بر توسعه و جذب گردشگر در مناطق روستایی میباشد و تمامی 5 مؤلفه گردشگری خلاق با درصد تأثیر بالای 90 درصد از نظر اهالی روستا مورد پذیرش قرار گرفت که این نشان از تأثیر بسیار زیاد گردشگری خلاق بر توسعه و جذب گردشگر و وجود بستری آماده برای عرصه فعالیتهای گردشگری در روستاها میباشد.
زهرا ترکاشوند، امیر حیدریان، حسنعلی فرجی سبکبار،
دوره 12، شماره 43 - ( 2-1402 )
چکیده
مهاجرت پدیدهای است که اثرات مهمی در زمینه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی از خود به جای میگذارد. اثرات متقابل عوامل اقتصادی و پدیده مهاجرت دارای جایگاه ویژهای است. برای توسعه کارآفرینی، ایجاد زمینه مناسب برای به کارگیری مهاجرین و شکلگیری بومزیست مناسب کارآفرینی روستایی از ابزارهای موثر در کشورهای توسعه یافته میباشد. در همین چارچوب تعداد بسیاری از مهاجران افغانستانی که در روستاهای ایران ساکن شدهاند و در گذر زمان به عنوان نیروی فعال در ساختار اشتغال روستایی قرار گرفتهاند. بر این پایه پژوهش حاضر به بررسی عوامل موثر بر تشخیص فرصتهای کارآفرینی روستایی از نظر مهاجران افغانستانی میپردازد. پژوهش حاضر از نظر هدف توصیفی-تحلیلی و به لحاظ ماهیت کاربردی است. برای گردآوری دادهها از روش برداشت میدانی (پرسشنامه) بهره گرفته شده است. تعداد نمونه آماری 374 نمونه از بین مهاجران مقیم در محدوده مورد مطالعه است که برای بررسی تشخیص فرصتهای کارآفرینی روستایی از نگاه مهاجران افغانستانی از چهار بعد اقتصادی-مالی، فرهنگی-اجتماعی، شخصیتی-فردی و سیاسی-اداری مورد پرسش قرار گرفتهاند. به منظور تحلیل و پیشبینی اثر شاخصها از آزمون رگرسیون استفاده شد؛ مهمترین عوامل تاثیرگذار به ترتیب شامل شاخصهای سخت کوشی، دسترسی، خلاقیت، اجتماعی، مشارکت و تجربیات هستند، که مربوط به بعد شخصیتی- فردی و فرهنگی-اجتماعی هستند و مهمترین موانع شامل ابعاد اقتصادی-مالی و فرهنگی-اجتماعی است که به ترتیب شامل شاخصهای حامی و پشتیبانی مالی، سرمایهگذاری، مشاغل و قوانین و فرهنگی هستند. افزایش تشخیص فرصتهای کارآفرینی در ابعاد اقتصادی-مالی و فرهنگی-اجتماعی شامل ، تامین سرمایههای لازم در قالب ارائه تسهیلات، افزایش مشارکت در فعالیتهای خلاقانه، افزایش سطح سواد شغلی، آشنایی با قوانین کسبوکار، استفاده از خدمات مشاورهای و بهرهگیری از تجربیات کارآفرینان شاخص، راهکارهای پیشنهادی این پژوهش است.
غلامرضا امینی نژاد، یاسر زنده بودی، معصومه نوروزی،
دوره 12، شماره 43 - ( 2-1402 )
چکیده
توجه به کشاورزی میتواند در توسعه پایدار روستایی اثرگذار باشد و در کاهش ناهنجاریهای اجتماعی، کاهش بیکاری و کاهش مهاجرت مؤثر باشد، مطالعه حاضر با هدف بررسی تحلیل نقش کشاورزی در توسعه روستایی دهستان اهرم استان بوشهر، با تاکید بر تولید تنباکو صورت گرفته است، جامعه آماری در این تحقیق کلیه روستاییان دهستان اهرم از توابع شهرستان تنگستان میباشد. دهستان اهرم بر اساس سرشماری نفوس و مسکن سال 1395، 8612 نفر جمعیت داشته است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 330 به دست آمد که به صورت تصادفی از جامعه انتخاب شدند. در این تحقیق با بهرهگیری از منابع و اطلاعات و بررسی میدانی، با در نظر گرفتن متغیرها، شامل مؤلفههای توسعه روستایی با تاکید بر نقش کشاورزی و متغیر وابسته گویههای مربوط به هر یک از مؤلفههای توسعه روستایی و سهم هریک تعیینشده است؛ به منظور تعیین روایی، پرسشنامه در اختیار اساتید و کارشناسان قرار گرفت و برخی گویهها با نظر ایشان اصلاح و روایی محتوایی آن تائید گردید؛ پایایی ابزار تحقیق(پرسشنامه) با نرمافزار SPSS مورد ارزیابی قرار گرفت و آزمون آلفای کرونباخ معادل 79/0 به دست آمد؛ این مقدار برای ابزار تحقیق مناسب است. بطور خلاصه، نتایج حاصل از تحقیق بیانگر آن است که بین توسعه کشاورزی و توسعه پایدار روستایی(451/0)، بین افزایش محصولات کشاورزی و ماندگاری جمعیت(369/0)، بین نقش زنان و توسعه روستایی(394/0)، بین رونق کشاورزی و توسعه اجتماعی(298/0) در منطقه مورد مطالعه، رابطه معناداری وجود دارد(p< 0.05)؛ و برنامهریزیهای دولت متضمن تأمین منافع درازمدت روستاییان است. این یافتهها موید این است که برنامهریزی و مدیریت مؤلفههای توسعه روستایی یک فعالیت فرا بخشی است که رویکردی جامعنگر و به هماهنگی بخشهای مختلف مرتبط نیاز دارد.
ناهید عیسی نژاد، علی اکبر نجفی کانی، علیرضا خواجه شاهکویی،
دوره 12، شماره 43 - ( 2-1402 )
چکیده
در سالهای اخیر به دلیل توسعه سریع شهرها و تبعات ناشی از آن از یک سو و تفاوتهای آب و هوایی بین شهرها و روستاهای کوهستانی از سوی دیگر، گردشگری خانههای دوم در روستاهای کوهستانی رشد و گسترش چشمگیری داشته است. از اینرو پژوهش حاضر سعی دارد به بررسی نقش گردشگری خانههای دوم در تحولات فیزیکی و فضایی روستاهای کوهستانی بپردازد. این تحقیق به صورت کاربردی بوده و روش آن به صورت توصیفی- تحلیلی و میدانی است. جامعه آماری تحقیق حاضر خانوارهای روستایی ساکن در 9 روستا است که براساس سرشماری سال 1395 دارای 5554 نفر جمعیت میباشند. با استفاده از فرمول کوکران، 310 نفر از روستاییان به عنوان جامعه نمونه انتخاب شدند که با روش نمونهگیری تصادفی/ سیستماتیک، پرسشنامهها بین آنها توزیع گردید و در نهایت با استفاده از تحلیلهای همبستگی، فریدمن، کروسکالوالیس و رگرسیون خطی در محیط نرمافزاری اسپیاساس، دادهها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از تحلیلهای همبستگی کایاسکوئر، اسپیرمن و کندال نشان میدهد که توسعه گردشگری خانههای دوم با تحولات فیزیکی روستاها و بهبود شاخصهای اقتصادی رابطه معناداری تا سطح اطمینان 99 درصد دارند. همچنین نتایج فریدمن عوامل موثر در جذب گردشگر و گسترش خانههای دوم را رتبهبندی کرده است و نتایج کروسکالوالیس نشان میدهد که همه روستاهای مورد مطالعه از لحاظ ارتقاء شاخصهای کالبدی و اقتصادی تحت تاثیر گردشگری خانههای دوم بوده و تفاوتی با یکدیگر ندارند. نتایج حاصل از آزمون رگرسیون خطی نشان میدهد که مؤلفههای بررسیشده تاحد قابل قبول و معناداری وابسته به متغیرهایی هستند که مورد بررسی قرار گرفتند. شایان ذکر است که ضریب تعیین و تعدیل نشان میدهد که توسعهیافتگی حدود 95 درصد وابسته به متغیرهای مورد بررسی است و فقط حدود 5 درصد وابسته به متغیرهایی است که در این پژوهش مورد شناسایی قرار نگرفتند.