196 نتیجه برای توسعه
لیلا برفی زاده، منصور غنیان، مسلم سواری،
دوره 11، شماره 42 - ( 11-1401 )
چکیده
شرکت های تعاونی در زمینه های رشد اقتصادی، فقرزدایی، اشتغال مولد، یکپارچگی اجتماعی، تقویت کارآفرینی و مدیریت و تمرکز سرمایه های کوچک در قالب سرمایه های متوسط و کلان ایفای نقش میکنند و به عنوان یکی از جدیدترین راه های توسعه پایدار در برنامه های توسعه کشور مطرح هستند. در واقع میتوان گفت شرکت های تعاونی تولید روستایی از مؤثرترین شبکه های موجود در سطح روستا هستند که بهطور مستقیم به کشاورزان و توده های روستایی خدمت و در تحقق برنامه های کلان کشور نقش مهمی ایفا میکنند. لذا موفقیت تعاونی ها میتوانند نقش آنها را در توسعه روستایی پر رنگتر نماید در این راستا این پژوهش در پی شناسایی عوامل موفقیت تعاونی های تولید در مناطق روستایی استان لرستان براساس مدل EFQM انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل اعضای شرکتهای تعاونی تولید روستایی فعال استان لرستان که 2602 نفر در 7 تعاونی تولید روستایی در چهار شهرستان دورود، بروجرد، خرم آباد و الیگودرز، در 41 روستا، میباشد. با استفاده از جدول کرجسی مورگان 335 نفر به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شد. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار، SPSS20 انجام شد. یافته ها نشان داد که در بین عوامل EFQM (رهبری، خطمشی و استراتژی، کارکنان، شراکت و منابع، فرایندها، نتایج مشتری، نتایج کارکنان، نتایج جامعه و نتایج کلیدی عملکرد) معیارهای رهبری، خطمشی و استراتژی، کارکنان، شراکت و منابع، نتایج کارکنان، نتایج جامعه، نتایج کلیدی عملکرد تأثیر مثبت و معناداری بر روی موفقیت تعاونیها دارند که قادرند3/60 درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین کنند.
علی اکبر تقی پور، فاطمه مطلبی نژاد، پارسا احمدی دهرشید،
دوره 11، شماره 42 - ( 11-1401 )
چکیده
مفهوم کارآفرینی در پاسخ به نیازهای حاصل از تحولات نظام های اجتماعی و اقتصادی عصر حاضر مطرح شد. در بسیاری از جوامع درحالتوسعه از جمله ایران، در مسیر کارآفرینی زنان، مشکلات زیادی وجود دارد که سبب شده تا روند حضور زنان در کارآفرینی، کُند باشد. در پژوهش حاضر تلاش میشود تا عوامل مؤثر بر موفقیت کارآفرینی روستایی از دیدگاه زنان و مردان روستاهای بخش امیرآباد شهرستان دامغان شناسایی شود. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر ماهیّت توصیفی - تحلیلی و از نظر روش گردآوری اطلاعات اسنادی - پیمایشی است. بهمنظور سنجش میزان همبستگی میان متغیرها از آزمون همبستگی پیرسون و برای تحلیل دیدگاه زنان و مردان نسبت به شاخصهای موفقیت کارآفرینی از آزمون T مستقل استفاده شد. نتایج پژوهش دال بر وجود تفاوت معناداری در دیدگاه زنان و مردان دارد؛ البته دراینبین هر دو گروه جنسیتی عامل «فردی» را بیش از هر عامل دیگری در موفقیت کارآفرینی مؤثر میدانند؛ زنان «داشتن تعهد» و «مصمم بودن در کارها» و مردان «داشتن روحیه ریسکپذیری» و «داشتن روحیه خودباوری» را مهمترین زیرمؤلفههای عامل «فردی» برشمردند. در میان سایر عوامل نیز، تفاوت دیدگاه معناداری از نظر زنان و مردان وجود دارد؛ از نظر زنان، عوامل «فردی»، «زیرساختی – نهادی»، «اقتصادی»، «خانوادگی» و «اجتماعی – فرهنگی» به ترتیب نقش مهمی را در موفقیت کارآفرینی ایفا مینمایند.
شمسی عابری منصور، میثم موسایی، عادل عبداللهی،
دوره 11، شماره 42 - ( 11-1401 )
چکیده
کارآفرینی بهعنوان یک مداخله توسعه استراتژیک در نظر گرفته میشود که میتواند در سرعتبخشیدن به توسعه نقش مهمی را ایفا نماید. در همین راستا کارآفرینی روستایی که یک مفهوم پویا بوده بهطورکلی بهعنوان «کارآفرینی در سطح روستا که میتواند در زمینههای مختلف از جمله تجارت، صنعت، کشاورزی رخ دهد و بهعنوان یک عامل قوی برای توسعه اقتصادی عمل کند» تعریف میشود. هدف از انجام این تحقیق زمینهسازی جهت گسترش کارآفرینی و تبیین جامعهشناختی از عوامل مؤثر بر این امر است. برای دستیابی به این هدف از نظریه ساختیابی گیدنز بهره گرفته شد. بر اساس این نظریه ظهور فرصتها یا خطرات درون فضا از دریچه نظری ساختار و علم پیچیده مورد بررسی قرار میگیرد و به طور خاص، برخورد و ملاقات فرصتها با کارآفرینان از این منظر موردبحث قرار میدهد. برانگیختگی انرژی کارآفرینی از پیوند افراد و فرصتها سرچشمه میگیرد. از این رو بررسی این موضوع در بخش بهار همدان با توجه به ظرفیتهای موجود در منطقه امری ضروری است. بنابراین در پژوهش کاربردی و توصیفی- تحلیلی حاضر از روش پیمایش بهره گرفته شد و ابزار گردآوری دادهها نیز پرسشنامه محقق ساخته است. جامعه آماری این پژوهش را ساکنین روستاهای بخش بهار همدان تشکیل میدهند که ازاینبین تعداد 450 خانوار بهعنوان حجم نمونه از طریق نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای جهت مصاحبه انتخاب شدند. نتایج این تحقیق بیانگر آن بود که زمینههای توسعه کارآفرینی در روستاهای این بخش بالا بوده و این روستاها پتانسیل لازم جهت توسعه کارآفرینی را دارند. همچنین نتایج این پژوهش بیانگر آن بود که بین امنیت اقتصادی، امنیت اجتماعی، اعتماد اجتماعی و امید به آینده با کارآفرینی رابطه مستقیم و مثبت وجود دارد. همچنین از دیگر نتایج این تحقیق میتوان به تبیین 215/0 متغیرهای مذکور بر کارآفرینی اشاره کرد.
معصومه نوروزینژاد، مجید یاسوری، روحاله اوجی،
دوره 11، شماره 42 - ( 11-1401 )
چکیده
در طی دهه های گذشته، تضعیف فعالیتهای اقتصادی به دلیل شرایط نامناسب بازار، دلالی و معیشتیبودن، موجب گسترش فقر، بیکاری پنهان، درآمد پایین و در نهایت موجب ناپایداری اقتصادی سکونتگاه های روستایی شده است. یکی از اقدامات مهم شناخت وضع موجود پایداری اقتصادی است تا در برنامهریزیها مورد استفاده قرار گیرد. در این راستا تحقیق حاضر با هدف شناخت سطح پایداری اقتصادی روستاهای شهرستان و شناسایی الگوی فضایی آن انجام شده است. جامعه آماری تحقیق، دهیاران روستاهای شهرستان لنگرود است که تعداد آنها 110 دهیار میباشد. در این پژوهش برای شناسایی الگوی فضایی پایداری اقتصادی سکونتگاه های روستایی شهرستان از آزمونهای فضایی خودهمبستگی موران عمومی، آماره G، و تحلیل لکههای داغ بهره گرفته شد. نتایج بهدست آمده نشان داد الگوی توزیع فضایی پایداری اقتصادی و مولفه های آن در سطح روستاهای شهرستان لنگرود به صورت تصادفی است که یکی از مهمترین دلایل آن نیز، تصادفی بودن الگوی توزیع روستاها در سطح شهرستان میباشد. نتایج مقایسه سطح پایداری اقتصادی روستاها و موقعیت جغرافیایی آنها (جلگه ای و کوهپایه ای) نشان داد که روستاهای پایدار در مناطق جلگه ای شهرستان واقع شدهاند و هرچه موقعیت طبیعی و ارتفاعی روستاها به سمت کوهپایهای پیش میرود، از میزان پایداری اقتصادی آنها کاسته میشود که به دلیل موقعیتهای ارتباطی روستاهای کوهپایهای و کوهستانی و دوری از شهر، پراکندهبودن و جمعیت پایین، پایینبودن سرانه زمین کشاورزی به علت شرایط شیب زمین این مناطق است.
محمود گنجی پور، مصطفی طالشی، محسن شاطریان،
دوره 11، شماره 42 - ( 11-1401 )
چکیده
در این پژوهش با توجه به نقش دولت در توانمندسازی و توسعه روستاها، اقداماتی که دولت در قالب نظام برنامه های توسعه به ویژه بعد از انقلاب اسلامی ایران انجام داده است، نخست با شناخت و تحلیل سرمایه گذاری های دولتی به روستاها و سپس نقش توانمندسازی مردم و چگونگی اثرگذاری آن در روستاهای ناحیه کاشان مورد بازشناسی قرار می گیرد. روش پژوهش توصیفی – تحلیلی است. جامعه آماری کلیه 15255 خانوار روستایی ناحیه کاشان و حجم نمونه 316 خانوار می باشد. دراین تحقیق با بهره گیری از روش طبقه بندی و بکارگیری ماتریس سه بعدی از شاخصهای همچون میزان سرمایه گذاری دولتی(شاخص اثرگذار)، موقعیت جغرافیایی روستا و میزان جمعیت به عنوان شاخص های اثربخش تعیین روستاهای نمونه استفاده و در مجموع 12 روستا انتخاب شد. برای تبیین رابطه میان متغیر مستقل و وابسته با توجه به ماهیت فرضیات از همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیونی و ضریب تعیین(R2) درنرم افزار SPSS استفاده شد. یافتههای حاصل از مطالعات میدانی ازوجود رابطه قوی، مثبت و مستقیم بین دو متغیر سرمایهگذاری و توانمندسازی روستاییان(000/0P=) حکایت دارد. با توجه به تحلیل رگرسیون چند متغیره، متغیر سرمایهگذاری کالبدی – فضایی (301/0BETA=)، سرمایهگذاری اجتماعی (256/0BETA=) و سرمایه گذاری اکولوژیکی (228/0BETA=)، بیشترین تاثیر را بر متغیر وابسته(توانمندسازی) داشتهاند. در نهایت باید در فرایند سرمایه گذاری دولت، توانمندسازی و ظرفیت سازی به عنوان هدف تعقیب شوند و دربرنامههای توسعه پایدارروستایی به برنامهریزی مشارکتمدار و تسهیلگر، پایین به بالا و غیرمتمرکز توجه و رویکرد حاکم بر فرایند توسعه روستایی در ایران و ناحیه از طریق انتخاب سیاستهای اجتماعی، اقتصادی، اکولوژیکی و کالبدی- فضایی مناسب اصلاح گردد.
رویا رحیمی، حامد قادرزاده،
دوره 11، شماره 42 - ( 11-1401 )
چکیده
یکی از چالش های اصلی جمعیت موجود و رو به رشد انسان تامین غذا و تولید کشاورزی است. استفاده از منابع آب مثل دریاچه های طبیعی، آبگیرها، مخازن پشت سدها، آب بندها و رودخانه ها می تواند در دستیابی به منابع غذایی جدید نقش مهمی داشته باشد. این پژوهش با هدف ارزیابی اثرات اقتصادی – اجتماعی احداث سد آزاد بر توسعه روستایی و نظام های بهرهبرداری کشاورزی انجام پذیرفت. جامعه آماری شامل بهره برداران سرپرست خانوار ساکن روستاهای حاشیه سد آزاد در منطقه کلاترزان است. روش نمونه گیری تصادفی ساده برای انتخاب نمونه ها استفاده شد. داده ها از نوع میدانی و از طریق پرسشنامه و مصاحبه حضوری برای سال 99 جمعآوری گردید. تعداد نمونه های پژوهش بالغ بر 146 نمونه است. آمار توصیفی و روش منفعت -هزینه برای تجزیه و تحلیل دادههای پژوهش استفاده شد. نتایج پژوهش نشان میدهد، با احداث سدّ تعداد کل بهره برداران از 209 خانوار بهرهبردار قبل از احداث به 179 کاهش پیدا کرده است؛ و این باعث مهاجرت 473 نفر از مردم ساکن به ویژه جوانان به سایر مناطق اعم از شهر و سایر روستاها شده است. با توجه به کاهش ارزش تغییرات تولید محصولات کشاورزی (بعد از احداث) و ارزش منافع و هزینه های سدّ برای روستاییان حاشیه سدّ، مجموع کل منافع و هزینه به ترتیب 30/65557 میلیون تومان و 14/146368 میلیون تومان میباشد. نسبت منفعت به هزینه ( با نرخ تنزیل 18 درصد) بالغ بر 448/0 است و از نظر افراد نمونه توجیه اقتصادی ندارد. بازنگری الگوی بهینه تولید و سایر فعالیتهای ممکن در منطقه با توجه به تغییر ساختار و اندازه واحدها از سوی کارشناسان اقتصاد کشاورزی قویا پیشنهاد میگردد. نتایج مقایسه مطالعات با مطالعات مشابه نشان میدهد، در بیشتر موارد خانوارهای جابجا شده نگاهی چندان مثبت نسبت به اجرای چنین طرحهایی ندارند و نگرانی غالب معطوف به از دست دادن نیروهای کار جوان خانوادگی است. در خاتمه پیشنهاد میگردد، ارزیابی اقتصادی مناطق پایین سدّ نیز انجام گیرد.
خلیل میرزایی، اعظم شکوری، مرجان سپه پناه، فرشته عواطفی کمل، مسعود سامیان،
دوره 12، شماره 43 - ( 2-1402 )
چکیده
کارآفرینی روستایی، با خلق فرصتهای جدید اشتغال و در نتیجه، ایجاد درآمد، نقش مؤثری در بهبود وضع اقتصادی و معیشتی روستاییان ایجاد میکند. این پژوهش با هدف شناسایی سناریوهای توسعه پایدار نواحی روستایی با تأکید بر کارآفرینی و مشاغل خانگی در استان همدان در سال 1401 انجام گرفت. در این پژوهش، بهمنظور تدوین سناریوهای راهبردهای توسعه روستایی با رویکرد کارآفرینی و خوداشتغالی از تکنیک آیندهپژوهی با نرمافزار میکمک استفاده شد. در بخش کیفی این پژوهش، جامعه آماری متخصصان و خبرگان توسعه روستایی و کارآفرینی بودند که به روش نمونهگیری گلوله برفی انتخاب شدند. بر اساس نتایج، شاخصهای "سرمایهگذاری و تخصیص منابع مالی کافی به روستاها"، "ایجاد و گسترش فضای مشروع برای حضور زنان در ابعاد سیاسی- حقوقی، اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، کالبدی و عملیاتی" و "تعریف مشخص مدل برنامهریزی مشارکتی در ساختار قانونی برنامهریزی استان همدان"، دارای بیشترین تأثیرگذاری در سیستم میباشند. این شاخصها، بیشترین تأثیرگذاری و کمترین تأثیرپذیری را داشته و بهعنوان بحرانیترین شاخصها، وضعیت سیستم و تغییرات آن وابسته به آنهاست. شاخصهای شناساییشده، متغیرهای ورودی سیستم محسوب میشوند و توسط سیستم قابل کنترل نیستند. شاخص "بهبود زیرساختهای گردشگری روستایی"، شاخص ریسک سیستم میباشند و ظرفیت بسیار بالایی جهت تبدیل به بازیگران کلیدی سیستم را دارا میباشند، زیرا بهعلت ماهیت ناپایدارشان، پتانسیل تبدیلشدن به نقطه انفصال سیستم را دارا میباشند. شاخصهای "تقویت، باورسازی و آگاهیبخشی به روستاییان در جهت تأمین نیازهای اساسی آنان همچون: آموزش رایگان در مقاطع ابتدایی، تحصیلات دانشگاهی، مهارتمندی، اشتغالزایی" و "تصویب قوانینی جهت حمایت از مشاغل روستایی بههنگام نوسانات شدید ارز"، تأثیرپذیر و وابسته میباشند و نسبت به تکامل متغیرهای تأثیرگذار و دووجهی بسیار حساس هستند. بهعبارت دیگر، این متغیرها، خروجی سیستم هستند. بر اساس نتایج، تحلیل شاخصها در نرمافزار ویزارد، دو سناریو استخراج گشت. سناریوی شماره یک، تحت عنوان: "توجه به برنامهریزی بومینگر" نام گرفت. همچنین سناریو دوم، تحت عنوان "برنامهریزی مقطعی" نام گرفت.
سعید نصیری زارع، وحید ریاحی،
دوره 12، شماره 43 - ( 2-1402 )
چکیده
شناخت همکاریهای علمی و موضوع مقالات، میتواند تصویر جامعی از نوع فعالیتهای علمی نویسندگان در مجله مشخص و سبب شناسایی نقاط قوت و ضعف تحقیقات انجام شده گردد. در این جهت یکی از مناسبترین روشها، استفاده از روشهای تجزیه و تحلیل علمسنجی است. پژوهش با این رویکرد به تحلیل شبکه همکاریهای علمی و ترسیم موضوع مقالات مورد توجه در مجله «اقتصاد فضا و توسعه روستایی» پرداخت. پژوهش از نوع کاربردی، با استفاده از فنون علمسنجی و به روش کتابخانهای انجام شد. اطلاعات توصیفی و شناختی مقالات به عنوان مبنای تحلیل قرار گرفت. مجله اقتصاد فضا و توسعه روستایی اکنون پس از انتشار 34 شماره، 364 مقاله توسط 641 نویسنده منتشر کرده که الگوی تألیفی بیشتر این مقالات از همکاری سه نویسنده بوده است. در مجله شبکه کامل همکاری علمی، از آن جهت که نویسندگان در زمینههای علمی متفاوت قرار دارند، شکل نگرفته است. این موضوع از سویی بیانگر توجه اصلی مجله به موضوع مقالات بدون توجه به نویسندگان بوده است. با این حال در شبکه همکاریهای علمی مجله، قدیری معصوم، مطیعیلنگرودی و ریاحی، بیشترین تعداد ارتباطات را داشتهاند. این نویسندگان به همراه رضوانی مهمترین نقش را نیز به عنوان میانجیگر در کنترل و انتقال اطلاعات در شبکه علمی مجله ایفا میکنند. در شبکه علمی مجله سهم عمدهای از نویسندگان نیز از دانشگاه تهران، خوارزمی و پیام نور تهران بودهاند که تمایل کمتری برای همکاری در شبکه علمی مجله با نویسندگان دیگر دارند. اما موضوع اصلی مقالات در مجله، با اهتمام به ابعاد توسعه روستایی؛ بیشتر در زمینه «توسعه اقتصادی» بوده که بیشتر منطبق با جهتگیری سیاستهای توسعه روستایی در کشور است. «گردشگری» و «کشاورزی» دو موضوع محوری در این زمینه هستند. بنابراین برنامهریزان در جهت تحقق توسعه علمی مجله، میتوانند جهتگیری موضوع مقالات را در سایر زمینههای علمی توسعه روستایی مورد توجه قرار بدهند.
غلامرضا امینی نژاد، یاسر زنده بودی، معصومه نوروزی،
دوره 12، شماره 43 - ( 2-1402 )
چکیده
توجه به کشاورزی میتواند در توسعه پایدار روستایی اثرگذار باشد و در کاهش ناهنجاریهای اجتماعی، کاهش بیکاری و کاهش مهاجرت مؤثر باشد، مطالعه حاضر با هدف بررسی تحلیل نقش کشاورزی در توسعه روستایی دهستان اهرم استان بوشهر، با تاکید بر تولید تنباکو صورت گرفته است، جامعه آماری در این تحقیق کلیه روستاییان دهستان اهرم از توابع شهرستان تنگستان میباشد. دهستان اهرم بر اساس سرشماری نفوس و مسکن سال 1395، 8612 نفر جمعیت داشته است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 330 به دست آمد که به صورت تصادفی از جامعه انتخاب شدند. در این تحقیق با بهرهگیری از منابع و اطلاعات و بررسی میدانی، با در نظر گرفتن متغیرها، شامل مؤلفههای توسعه روستایی با تاکید بر نقش کشاورزی و متغیر وابسته گویههای مربوط به هر یک از مؤلفههای توسعه روستایی و سهم هریک تعیینشده است؛ به منظور تعیین روایی، پرسشنامه در اختیار اساتید و کارشناسان قرار گرفت و برخی گویهها با نظر ایشان اصلاح و روایی محتوایی آن تائید گردید؛ پایایی ابزار تحقیق(پرسشنامه) با نرمافزار SPSS مورد ارزیابی قرار گرفت و آزمون آلفای کرونباخ معادل 79/0 به دست آمد؛ این مقدار برای ابزار تحقیق مناسب است. بطور خلاصه، نتایج حاصل از تحقیق بیانگر آن است که بین توسعه کشاورزی و توسعه پایدار روستایی(451/0)، بین افزایش محصولات کشاورزی و ماندگاری جمعیت(369/0)، بین نقش زنان و توسعه روستایی(394/0)، بین رونق کشاورزی و توسعه اجتماعی(298/0) در منطقه مورد مطالعه، رابطه معناداری وجود دارد(p< 0.05)؛ و برنامهریزیهای دولت متضمن تأمین منافع درازمدت روستاییان است. این یافتهها موید این است که برنامهریزی و مدیریت مؤلفههای توسعه روستایی یک فعالیت فرا بخشی است که رویکردی جامعنگر و به هماهنگی بخشهای مختلف مرتبط نیاز دارد.
علی جنابی نمین، احد نوروززاده،
دوره 12، شماره 43 - ( 2-1402 )
چکیده
عملیات آبخیزداری در استان اردبیل، یکی از بزرگترین و بینظیرترین طرحهای راهبردی درحوزه آبخیزداری کشور میباشد که در جلوگیری از هدررفت و ذخیرهسازی روانابهای بالادست نقش بسیار اثرگذاری ایفا میکند و میتواند بخش کشاورزی منطقه را متحول و به بهبود فضای کسب و کار و اشتغال پایدار روستایی کمک شایانی نماید. پژوهش حاضر نیز با هدف طراحی مدل کارآفرینی پایدار روستایی مبتنی بر طرحهای آبخیزداریِ اجراشده در استان اردبیل در دو مرحله کیفی و کمّی انجام گرفته است. جامعه آماری در مرحله اول 20 نفر از اساتید مدیریت و آبخیزداری و ناظرین عالی اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان اردبیل بودند که به صورت هدفمند (نمونهگیری نظری) و با روش ارجاع زنجیرهای (روش گلولهبرفی)، و در مرحله دوم نیز تعداد 200 نفر از بهرهبرداران از طرحهای آبخیزداری که به شیوه تصادفی طبقهای انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها در مرحلهی کیفی، مصاحبهی عمیق و نیمهساختاریافته با خبرگان که به روش دلفی و در سه مرحله انجام و در مرحلهی کمّی نیز از پرسشنامهیِ بازطراحیشدهیِ منتج از مرحلهی اول استفاده گردید. شاخصهای استخراجشده در 7 عامل انتزاعیتر (ترویج، تأمین منابع پایدار، گردشگری، اجتماعی، اقتصادی، مشاغل جدید، مشارکت و توانمندی) و 38 مفهوم (کدهای باز) دستهبندی شدند. نتایج پژوهش نشان داد مؤلفهی "گردشگری" با ضریب مسیر 902/0 بیشترین تأثیر را در الگوی طراحیشده داشته است. در نهایت با استفاده از نرمافزار Smart PLS، از برازشِ مدلِ بدست آمده اطمینان حاصل گردید و تمامی روابط معنیدار تشخیص داده شدند.
جواد وهابی، محمدباسط قریشی، نصرالله مولائی هشجین،
دوره 12، شماره 43 - ( 2-1402 )
چکیده
در توسعه اقتصادی روستاهای کشور ایران، آب نقش محوری و غیر قابل انکاری دارد. حجم قابل توجهی از منابع آبی کشور در بخش کشاورزی مورداستفاده قرار میگیرد و به همین جهت دسترسی به منابع آبی دارای اهمیت است. در واقع مدیریت منابع آب بر توسعه اقتصادی مناطق روستایی شمال کشور نقش بسیار مهمی دارد. به همین جهت در این پژوهش به تحلیل تاثیر مدیریت آب بر توسعه اقتصادی مناطق روستایی پرداخته شد. مقاله حاضر از نوع پژوهشهای پیمایشی - تحلیلی به شمار می آید. بنابراین مانند اغلب پژوهشهای پیمایشی بر روی نمونه محدودی از کل جامعه متمرکز شده و با استفاده از پرسشنامه اطلاعات مورد نیاز از جامعه نمونه (مسئولان روستایی و خانوارهای بهره بردار کشاورز روستاهای منطقه مورد مطالعه) گردآوری شده است. جامعۀ آماری تحقیق روستاهای جلگه مرکزی گیلان است که شامل مسئولان روستایی و خانوارهای بهره بردار کشاورز روستاهای منطقه مورد مطالعه بوده و تعداد 384 پرسشنامه بصورت تصادفی تکمیل شد. داده های فراهم شده، با استفاده از نرمافزار SPSS و با آزمونهای آماری مربوطه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین مدیریت منابع آب کشاورزی بخش جلگهای ناحیه مرکزی استان گیلان و توسعه اقتصادی روستاهای آن رابطه مستقیم وجود دارد. مدیریت منابع آب توانسته است تا موجب ارتقاء شاخصهای اقتصادی در جوامع روستایی مورد مطالعه شده و در اشتغال و درآمد و سطح رفاه جامعه روستایی تاثیرگذار بوده است.
مجید یاسوری، مهدی خیاطی، فاطمه مومنی طارمسری،
دوره 12، شماره 44 - ( 5-1402 )
چکیده
رقابت پذیری منطقه ای برای اولین بار پس از رشد پارادایم جهانی شدن توسط مایکل پورتر مطرح شد. رقابتپذیری با تاکید بر فاکتورهای اقتصادی، اجتماعی، نهادی و منابع طبیعی سعی در تقویت بعد اقتصادی دارد. در واقع این رویکرد، موجب افزایش بهرهوری و افزایش نرخ اشتغال در منطقه خواهد شد و از این طریق سرمایههای بیشتری به منطقه تزریق خواهد شد. همزمان با افزایش سرمایه و بالا رفتن درآمد عمومی، کیفیت زندگی نیز بهبود خواهد یافت. در این مسیر سرمایهی انسانی افزایش یافته و کارآفرینی و نوآوری منطقه تقویت خواهد شد و در نهایت، تداوم این چرخه موجب پویایی و پایداری توسعه در منطقه میگردد. با اینکه، شهرستان رودبار از مزیتی نسبی تولید عمده زیتونبرخوردار است، به نظر میرسد عوامل پیشران اقتصادی در این منطقه ضعیف بوده و شهرستان از سطح رقابتپذیری بالایی برخوردار نیست. از این رو تحقیق حاضر تلاشی است که با مطالعه چهارچوب سیستم منطقهای، علاوه بر شناسایی عوامل تاثیرگذار در رقابتپذیری، با برآورد میزان اثرگذاری آنها، سمت و سوی راهبردهای توسعهی منطقهی رودبار را مشخص میکند. در این راستا پس از شناسایی شاخصهای رقابتپذیری از مطالعات پیشین، به تدوین و تکمیل 384 پرسشنامه که با روش کوکران نمونهبرداری شده بود، مطالعهی میدانی خود را آغاز نمود. سپس با استفاده از آزمون آماری کالموگروف- اسمیرنوف به بررسی توزیع دادهها پرداخته است. پس از مشخص شدن چولگی در توزیع دادهها با استفاده از آزمون KMO همبستگی جزیی بین شاخصها بررسی شد. سپس با کمک نرمافزار PLS بار عاملی هر شاخص محاسبه شده است. در این مسیر، ابعاد پنچگانهی رقابتپذیری، به ترتیب الویت اثرگذاری در مدل نهایی: بعد نهادی با بار عاملی 694/0، بعد اجتماعی با بار عاملی 691/0، منابع اولیه با بارعاملی 550/0، اقتصاد با بارعاملی 510/0و در نهایت زیرساخت با بار عاملی 365/0 به دست آمده است.
حمید رستگاری کوپایی، ذکریا محمدی تمری، مریم شریف زاده، ویدا علی یاری،
دوره 12، شماره 44 - ( 5-1402 )
چکیده
تغییر و تحولات امروزی ساختار اقتصادی دنیا را دگرگون ساخته است. رقابتپذیری در اقتصاد جهانی بدون توجه کافی به رویکردها و روشهای خلاقانه امکان پذیر نمیباشد. کارآفرینی با بدل شدن به مقولهای تحول آفرین در اقتصاد تمامی جوامع بهعنوان موتور محرکه توسعه اقتصادی و فرهنگی شناخته شده و نقش اساسی در فرآیند توسعه پایدار کشورها ایفا میکند. در عصر حاضر اهمیت شرکتهای نوآور و کارآفرین بهاندازهای است که نیرو محرکه اقتصاد کشورها شناخته میشوند. کارآفرینی نوآوری را در سازمان نهادینه ساخته و تعالی اقتصاد کشور را بهدنبال خواهد داشت. کارآفرینی در مناطق روستایی نقش مهمی در توسعه اقتصاد روستایی دارد. توسعه کارآفرینی در شرکتهای تعاونی راهکاری مؤثر برای تعالی این سازمانها میباشد. این رویکرد به رشد و توسعه تعاونیها کمک نموده و در بهبود کسب و کار، افزایش درآمد و سودآوری برای آنها نقش بسزایی دارد. از اینرو تلاش برای زمینهسازی در جهت توسعه کارآفرینی در تعاونیها یکی از اولویتهای برنامههای توسعه بخش تعاون بهحساب میآید. لذا، هدف پژوهش حاضر نیز ارائه مدلی برای توسعه کارآفرینی سازمانی در تعاونیهای کشاورزی، احیاء، بهرهبرداری و توسعه جنگل استان مازندران بود. به این منظور 5 تعاونی با تعداد نمونه آماری 201 نفر مورد بررسی و مطالعه قرار گرفتند. به منظور جمعآوری داده از پرسشنامههای ساختارمند استفاده شد. همچنین در بخش تحلیل دادههای توصیفی از نرمافزار SPSS، در بخش آزمون ابزار پژوهش و آزمون فرضیهها از نرمافزار SmartPls و به منظور ارائه مدل توسعه از روش شبکه عصبی پرسپترون چندلایه استفاده گردید. نتایج نشان داد که ابزار پژوهش از اعتبار همگرای (روایی و پایایی) مناسبی برخوردار است و با توجه به آزمون وارسی اعتبار اشتراک، نیز ابزار اندازهگیری از کیفیت قابل قبولی برخوردار است. همچنین، از 15 فرضیه بررسی شده، 13 فرضیه تأیید و دو فرضیه نیز رد شدند. در نهایت با توجه به مدل توسعه کارآفرینی پنج متغیر: "ویژگیهای مدیران"، "ویژگیهای کارکنان"، "سبک رهبری تعاونی"، "ساختار سازمانی" و "سیستم پاداش" حائز بیشترین اهمیت در مدل شدند و درصد بیشتری از متغیر توسعه کارآفرینی سازمانی را تبیین نمودند.
لیدا علیزاده دولت آبادی، حمید شایان، طاهره صادقلو، مریم قاسمی، سیدرضا حسین زاده،
دوره 12، شماره 44 - ( 5-1402 )
چکیده
امروزه مدیریت منابع در پهنههای زیستی یکی از چالشهای اصلی سازمانی – اجتماعی میباشد که موفقیت آن زیر نفوذ عوامل و سازههای بسیاری قرار دارد. لذا تلاش برای طراحی الگوی جامع و یکپارچه برای حوضههای آبخیز به گونهای که تمامی این سازهها و رفتار آنها قابل پیشبینی و هدایت باشند یکی از اهداف و برنامههای سازمانهای متولی در این امر است. هدف پژوهش حاضر، ارائه الگوی مطلوب مدیریت یکپارچه و نقش آن در توسعه پایدار روستایی در حوضه آبخیز داورزن میباشد. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی-تحلیلی و پیمایشی است. بنابراین، ابتدا به شناخت وضع موجود و چالشهای اثرگذار بر توسعه یکپارچه حوضه آبخیز داورزن به عنوان متغیرهای وابسته پرداخته شد. سپس با استفاده از پیشرانهای مدیریت حوضه آبخیز به عنوان متغیرهای مستقل شناسایی شدند. از ﻣﺪل معادلات ساختاری(SEM) در قالب نرمافزار SMART PLS برای تحلیل یافتهها استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل 60 نفر از کارشناسان اجرایی شامل مدیران روستایی و متخصصان این حوزه میباشد. نتایج بدست آمده نشان میدهد که مولفه مشکلات سیاستگذاری با ضریب 0.743 بیشترین ضریب را در بروز چالشهای حوضه آبخیز داورزن دارا میباشد و در زمینه ضعف توسعه روستایی نیز مؤلفه اقتصادی با ضریب 0.607 بیشترین تاثیر را داشته است.
عیسی نیازی، رامین باقری، حامد میرداروطن،
دوره 12، شماره 44 - ( 5-1402 )
چکیده
در قرن اخیر گردشگری به علت ایجاد درآمد، اشتغالزایی، رشد بخش خصوصی و توسعه زیرساخت کشورها به عنوان یک صنعت موردتوجه قرار گرفته است. بنابراین امروزه دولتها در پی آن هستند با برنامهریزی صحیح و حسابشده توریسم و گردشگری را در کشورشان گسترش دهند. گردشگری انواع متعددی دارد که یکی از محبوبترین آن، گردشگری روستایی است. اهمیت و محبوبیت این نوع گردشگری تا آنجاست که بسیاری از متخصصان حوزه گردشگری معتقدند روستاها در آینده به یکی از مهمترین مقاصد گردشگران تبدیل خواهند شد. لذا هدف از این پژوهش بررسی رابطه نمادهای فرهنگی و اصالت برند مقصد گردشگری با رفاه ذهنی گردشگران روستایی باتوجه به نقش میانجی درگیری فرهنگی بوده است. روش بکارگرفته شده در این تحقیق از نوع توصیفی- پیمایشی است. همچنین به دلیل اینکه رابطه بین متغیر مستقل و متغیر وابسته و متغیرهای میانجی مورد مطالعه قرار گرفتهاند، از نوع همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق مراجعهکنندگان به اقامتهای بومگردی در استان گلستان و روش نمونهگیری به صورت نمونهگیری در دسترس انتخاب شده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش مدلسازی معادلات ساختاری و نرمافزار اسمارت پیالاس استفاده گردید. نتایج نشاندهنده تأثیر مثبت نمادهای فرهنگی مقصد گردشگری بر رفاه ذهنی اخلاقی و رفاه ذهنی لذت جویانه گردشگران روستایی میباشد. نمادهای فرهنگی بر اصالت برند مقصد گردشگری تأثیر مثبت دارد. رفاه ذهنی اخلاقی گردشگران روستایی بر رفاه ذهنی لذتجویانه گردشگران تأثیر مثبت دارد. همچنین اصالت مقصد گردشگری در تأثیر نمادهای فرهنگی مقصد گردشگری بر رفاه ذهنی اخلاقی و لذت جویانه گردشگران روستایی نقش میانجی مثبت داشته است. همچنین درگیری فرهنگی پایدار در تأثیر نمادهای فرهنگی بر اصالت برند مقصد گردشگری نقش میانجی مثبت دارد.
فاطمه کاظمی کساری، محمود مرادی، محمدرحیم رمضانیان،
دوره 12، شماره 44 - ( 5-1402 )
چکیده
کسبوکارهای خانگی ازجمله بخشهای حیاتی فعالیتهای اقتصادی کشورهای پیشرفته بشمار میآیند، کسبوکار خانگی ازنظر ایجاد شغل، نوآوری در عرصه محصول و خدمات، موجب تنوع و دگرگونی زیادی در اجتماع و اقتصاد هر کشور میشوند. در واقع کسبوکارهای خانگی نقطه شروع مناسبی برای راهاندازی کسبوکار شخصی است. مطالعات نشان داده که کارآفرینی اجتماعی بهمنزله ایجاد راهحلهای نوآورانه بهمنظور رفع مشکلات اجتماعی و بسیج ایدهها، ظرفیتها و منابع موردنیاز برای تغییرات اجتماعی، در کنار توسعه کسبوکارهای خانگی تأثیر زیادی در توسعه روستایی دارد. براین اساس هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی و اولویتبندی عوامل مؤثر بر توسعه کسبوکارهای خانگی روستایی با تأکید بر نقش کارآفرینی اجتماعی است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش تحلیلی است. پژوهش حاضر خبره محور بوده و به منظور شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه کسبوکارهای خانگی روستایی ابتدا عوامل بررسیشده از ادبیات بهصورت پرسشنامه درآمده و در اختیار خبرگان در حوزه کسبوکارخانگی قرار گرفت. عوامل شناساییشده در 4 دسته (توانمندیهای کارآفرینانه، توانمندیهای کسبوکاری، برخورداری از نیروی انسانی مناسب و زیرساخت نهادی و قانونی حمایتگرانه) طبقهبندی شدند. برای تجزیهوتحلیل دادهها از روش بهترین- بدترین (BWM) استفاده شد که نتایج ارزیابی نشان میدهد توانمندیهای کارآفرینانه بهترین عامل بوده و از طرف دیگر زیر معیار روحیه و تلاش و سختکوشی با وزن 0.101 در رتبه نخست و زیر معیار باور درونی افراد به توانایی حل مسائل جامعه با وزن 0.027 در رتبه آخر قرار دارد.
مصطفی طالشی، سمیرا طالشی،
دوره 12، شماره 45 - ( 8-1402 )
چکیده
در بازاندیشی به الگوها و رویکردهای برنامهریزی توسعه سرزمینی در دهه های اخیر دیدگاه غالب همواره توجه به پارادایم فضایی و به تبع آن توازن و پایداری نظام سکونتگاهی است .درحالی که ردیابی تجارب برنامه ریزی توسعه فضایی در بسیاری از کشورهای جنوب و به ویژه برنامههای توسعه در ایران همواره تمرکز بر سیاستهای غالب توسعه ملّی - منطقهای شهرگرایی شتابان بوده است. این چنین روند توسعه شهرنشینی و ناپایداری سکونتگاههای روستایی در پیرامون شهرها یکی دیگر از جلوههای اجتماعی_ اقتصادی و کالبدی _ فضایی متمایز است. این جلوه نامتوازن نظام سکونتگاهی از طریق شکلگیری پدیدههایی همچون الحاق روستاها به شهرها، خزش شهری و به ویژه اسکان غیر رسمی در پیرامون شهرها همراه شده است. این پژوهش با روش اسنادی و تحلیل محتوی در ادبیات نظری و تجربیات برنامه ریزی فضایی و توسعه منطقه ای درپی دستییابی به الگوی نظری مطلوب درنظام مدیریت شهری_روستایی درحریم کلان شهرها است. با تعمیق درنظام مدیریت روستایی سه رویکرد غالب قابل تحلیل و ارزیابی است.دررویکرد تمایز فضایی_ عملکردی شهری_روستایی همواره انتزاع پذیری دو زیر نظام سکونتگاهی درپیرامون کلان شهرها برای دستیابی به الگوی مدیریت توسعه کالبدی و اجتماعی_اقتصادی مورد توجه است.رویکرد دوم نظام مدیریت فضایی شهر و پیرامون کلان شهرها بر اساس برنامه ریزی ساختاری_راهبردی مبتنی بر حاکمیت اعمال مدیریت شهری متمرکز است. درحالی که رویکرد سوم بدنبال مدیریت یکپارچه شهری_روستایی است.این الکو با دسترسی به ادبیات برنامه ریزی توسعه فضایی پایدار درچارچوب پارادایم فضایی بدنبال پیوند ساختاری_عملکردی با تعادل و توازن کالبدی_فضایی و اجتماعی_اقتصادی نظام سکونتگاههای شهری و روستایی در پیرامون کلان شهرها است. نتایج این پژوهش حاکی از پذیرش و چگونگی مدل مفهومی برای تحقق پذیری رویکرد سوم برای پایداری و مدیریت شهر و سکونتگاههای روستایی پیرامون کلان شهری است.
ندا بنیاسدی، داود ثمری، سیدجمال فرجاللهحسینی، مریم امیدینجفآبادی،
دوره 12، شماره 45 - ( 8-1402 )
چکیده
صنایع تبدیلی و تکمیلی یکی از راهبردهای توسعه کشاورزی و روستایی است که با کاهش پسماندهای کشاورزی و اشتغالزایی و بحث امنیت غذایی و توسعه صادرات و ارزآوری راه ارتباطی بین سه بخش کشاورزی و صنعت و خدمات است از مشکلاتی که هم اکنون صنایع تبدیلی و تکمیلی خرما در استان کرمان با آن مواجه است عدم توسعه در این صنایع و به دنبال آن نداشتن سهم کافی در بازارهای داخلی و بازارهای جهانی است. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کاربردی و از لحاظ روش تحقیق، توصیفی-همبستگی و از لحاظ تحلیلی از نوع علی-ارتباطی است. جامعه آماری این تحقیق 200نفر از افرادی است که در در زمینه بازاریابی، بستهبندی و فراوری محصولات خرما فعال هستند، ابزار تحقیق پرسشنامه است. میزان پایایی آن برابر است با 7/. که از طریق ضریب کرونباخ محاسبه شده است.حجم نمونه از طریق فرمول کوکران محاسبه و تعداد آن 155 نفر تعیین شده است که از روش نمونهگیری ساده انتخاب شدند. برای اندازهگیری آلفای کرونباخ بعد از جمعآوری دادهها و Spss26 و Amos بهره گرفته شده است این مطالعه به بررسی عوامل موثر در توسعه صنایع تبدیلی و تکمیلی در استان کرمان با اهداف نقش عوامل"اقتصادی" و "اجتماعی" و" زیرساختی" می پردازد. صنایع تبدیلی و تکمیلی در زمینههای بازاریابی، قیمتگذاری، بستهبندی و مورد بحث قرار گرفت. بر اساس نتایج بدست آمده تحلیل عوامل اقتصادی با بار عاملی 78/0 بیشترین نقش و عوامل اجتماعی با 71/0 کمترین نقش در توسعه صنعت خرما دارند.
علی حسنوند، محسن عارفنژاد،
دوره 12، شماره 45 - ( 8-1402 )
چکیده
اهمیت توسعه و پیشرفت روستا جهت دستیابی به امنیت غذایی، مساعدت به بخش صنعت و نیز نقش صادرات غیر نفتی روستا در تولید ناخالص کشور و ایجاد فرصتهای شغلی نشان دهنده اهمیت توسعه مناطق روستایی در توسعه ملی کشور است، لذا هدف از این تحقیق تهیه نگاشت فازی عوامل موثر بر توسعه پایدار اقتصادی در روستا با مطالعه روستاهای استان لرستان صورت گرفت. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نوع، توصیفی– پیمایشی میباشد. روش جمعآوری دادهها آمیخته میباشد که در مرحله اول دادهها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان جمعآوری گردید و در مرحلهی دوم محاسبات مناسب با استفاده از مراحل روش نقشه نگاشت فازی انجام شد. نمونه آماری شامل 18 نفر از خبرگان فعال در سازمان های جهاد کشاورزی، کمیته امداد، میراث فرهنگی و اعضای هیات علمی گروه اقتصاد و توسعه و ترویج دانشگاه لرستان میباشند به روش نمونهگیری گلوله برفی و هدفمند انتخاب شدند. پس از بررسی و تحلیل یافته ها مشخص گردید که شناسایی مزیت های رقابتی روستاها بیشترین تأثیر را بر توسعه پایدار اقتصادی روستاها دارد و پس از آن عواملی مانند جذب سرمایه گذار خصوصی، ایجاد خوشه های صنعتی در روستاها و فرهنگ سازی در راستای حمایت از سرمایه گذاران غیر بومی در رتبه های بعدی قرار دارند.
عبدالناصر سیدزاده، مریم کریمیانبستانی، معصومه حافظرضازاده،
دوره 12، شماره 45 - ( 8-1402 )
چکیده
هدف این تحقیق تحلیل فضایی مبلمان و مسکن در نواحی روستاشهری با رویکرد توسعه پایدار در سراوان با منطق فازی میباشد. پژوهش حاضر از نظر هدف در حیطه تحقیقات کاربردی و بر اساس مأهیت و روش، یک پژوهش توصیفی-پیمایشی است. در این تحقیق جهت شناسایی و غربالگیری شاخصها از تکنیک دلفی، جهت اولویتبندی معیارها و زیرمعیارها از تکنیک AHPفازی و همچنین جهت اولویتبندی گزینهها از تکنیک تاپسیس فازی استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان داد مهمترین شاخصهای تحلیل فضایی مبلمان شهری عبارتند از: شاخص مبلمان شهری، شاخص نما و شاخصهای زیباسازی شهری. جهت اولویتبندی این عوامل از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی (AHP) فازی استفاده شده است. براین اساس مشخص گردید معیار مبلمان شهری در اولویت اول، شاخص نما در اولویت دوم و شاخصهای زیباسازی شهری در اولویت سوم قرار میگیرد. همچنین در اولویتبندی نهایی شاخصها مشخص گردید شاخص آراستگی شهری با وزن نهایی 0.0727 در اولویت نخست، شاخص لبه با وزن نهایی 0.0638 در اولویت دوم و خط آسمان با وزن 0.0631 در اولویت سوم قرار میگیرد. در نهایت بر اساس نتایج حاصله از تکنیک تاپسیس فازی مشخص گردید گزینه زیباسازی شهری دارای بالاترین وزن بوده و در جایگاه اول قرار میگیرد.