جستجو در مقالات منتشر شده


196 نتیجه برای توسعه

واراز مرادی مسیحی، مانی طالبی،
دوره 6، شماره 21 - ( 9-1396 )
چکیده

نخستین گام در ارزیابی نابرابری­های فضایی روستایی، شناخت دقیق ادبیات این حوزه و به تبع آن، تبیین و تحلیل شاخص‌های توسعه‌ی پایدار روستایی است. در این راستا پژوهش حاضر به مطالعه‌ی دهستان‌های شهرستان صومعه‌سرا پرداخته است. با توجه به ماهیت موضوع، پژوهش از نوع توصیفی و تحلیلی و از گونه‌ی تکاملی (توسعه‌ای) است. جامعه‌ی آماری، دهستان‌های شهرستان صومعه‌سرا و حجم نمونه شامل 20 تن از خبرگان، یعنی متخصصان و مسئولان اجرایی در حوزه‌های توسعه‌ی پایدار روستایی هستند. ابتدا به منظور اعتبارسنجی، شاخص‌های برداشت شده از مطالعات کتابخانه‌ای، بر اساس ابعاد توسعه‌ی پایدار روستایی مطابق طیف لیکرت، در قالب 15 معیار و 144 زیر معیار، مورد سنجش خبرگان قرار گرفته است. در ادامه به منظور توصیف و تحلیل شاخص‌هایی که بیشترین تأثیرگذاری و تأثیرپذیری را دارند، از روش تحلیل ساختاری استفاده شد. این روش برای تحلیل روابط میان متغیرها بهویژه در سیستم‌های گسترده با ابعاد متعدد به‌کار می‌رود و یکی از روش‌های پرکاربرد در حوزه‌ی آینده‌پژوهی است. نتایج نشان می‌دهد که متغیرهای «ریسک»، «میزان سرمایه‌گذاری دولت در امور زیربنایی» و «اعتبارات تخصیص یافته به فصل عمران و نوسازی روستا» هستند. این متغیرها ظرفیت بسیار بالایی جهت تبدیل شدن به بازیگران کلیدی سیستم را دارند و ماهیت ناپایدارشان، نقطه‌ی انفصال سیستم است. متغیرهای «هدف»، «(کنترل) روند مهاجرت‌ها»، «میزان امید به زندگی» و «درآمد حاصل از مشاغل پایدار» است. این متغیرها، بیش از اینکه تأثیرگذار باشند، تأثیرپذیرند و نتایج تکامل سیستم هستند. میزان امید به زندگی در روستاهای شهرستان علاوه بر جهان‌بینی، باورها و تجربیات فردی و اجتماعی، وابسته به امکانات و خدمات در دسترس روستائیان نیز است. عواملی که امید به زندگی روستائیان، به ویژه جوانان را تحت تأثیر قرار می‌دهد، دغدغه‌هایی چون امنیت و پایداریِ اشتغال و دسترسی به کیفیت بالای امکانات و خدمات مدرن است. مسئله‌ی مهاجرت نیز در ارتباط مستقیم با شاخص امید به زندگی قرار می‌گیرد.  

نصرالله مولائی هشجین، تیمور آمار حاجی شیر کیا، عباس باقری،
دوره 6، شماره 22 - ( 11-1396 )
چکیده

 با ایجاد نهاد دهیاری در سال 1377 به عنوان بازوی اجرایی شوراهای اسلامی در روستاها، شرح وظایفی با چهار محور به منظور تعیین نقش دهیاران در عرصه­ های روستایی پرداخته شد. یکی از زمینه­ های نقش­ آفرینی­ ای که برای دهیاران در نظرگرفته شده، بسترسازی برای بهبود فضای کسب­ وکار و در نهایت، پیشرفت در اقتصاد نواحی روستایی بوده است. با توجه به اینکه از اساسی­ترین مشکلات نقاط روستایی، ضعف فضای اقتصادی آن است و از طرف دیگر، در وظایف نهادهای محلی و مدیریت این سکونتگاه­ ها همچون دهیاری­ها، تلاش برای پویاسازی اقتصاد روستا تعریف شده، در این تحقیق تلاش گردیده تا به ارزیابی عملکرد نهادهای مدیریت محلی در زمینه اقتصادی پرداخته شود. جامعه آماری این تحقیق 72 نفر از دهیاران و رؤسای شوراهای اسلامی و 370 نفراز سرپرستان خانوار روستایی روستاهای نمونه شهرستان بهشهر بوده است. روش گردآوری اطّلاعات به صورت کتابخانه­ ای و میدانی از طریق تکمیل پرسشنامه در قالب طیف لیکرت و سؤالات تحقیق از طریق نرم افزار SPSS و نقشه­ ها با استفاده از GIS مورد تحلیل قرار گرفته است، بنا به یافته­ ها، عناصر مدیریت محلی توانسته­ اند برای رشد در زمینه­ هایی مانند بهبود زندگی روستائیان، گسترش توسعه صنایع و حضور گردشگران در فضاهای روستایی، بسترسازی نمایند. در این میان، مدیریت محلی روستایی در ناحیه بهشهر، توفیقات چندانی در کاهش فقر در نواحی روستایی نداشته است.

سیروس قنبری، حسن محمدی، حسین میرکی اناری،
دوره 6، شماره 22 - ( 11-1396 )
چکیده

امروزه یکی از مهم­ترین روش‌های توسعه اشتغال و افزایش درآمد در مناطق روستایی، ایجاد و توسعه صنایع تبدیلی و تکمیلی در بخش کشاورزی است. با توجه به اینکه حدود یک چهارم از تولیدات کشاورزی در نتیجه‌ی نبود صنعت و امکانات تبدیل و نگهداری ضایع می ­شود، صنایع فرآوری کشاورزی می‌تواند در راستای جلوگیری از ضایعات محصولات کشاورزی، ایجاد ارزش افزوده در بخش کشاورزی، افزایش سطح درآمد روستائیان، بالا بردن بهره­وری بخش کشاورزی و افزایش سهم اشتغال صنعتی در مناطق روستایی و نیز به عنوان جزئی از فرآیند توسعه روستایی ایفای نقش کنند. هدف از این پژوهش مکان­یابی استقرار صنایع تبدیلی و تکمیلی کشاورزی در دهستان خانمیرزا از توابع شهرستان لردگان بوده است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است که جهت رتبه بندی 8 روستای پرجمعیت و بالای 200 خانوار، از مدل تصمیم‌گیری چندمعیاره‌ی ویکور و شیوه‌های تحلیلی استفاده شده است. بر پایه‌ی یافته‌های پژوهش، شاخص‌های هفتگانه‌ی (جمعیت، سطح زیرکشت، متوسط تولیدات، راه ارتباطی، منابع آب، خدمات زیربنایی و توپوگرافی) صنایع تبدیلی و تکمیلی در چارچوب مدل ویکور نشان می‌دهد که روستاهای ده صحرا، شاهقریه و برجویی به واسطه‌ی قرارگیری در مسیر راه ارتباطی و همچنین تمرکز امکانات و تأسیسات زیربنایی بهترین رتبه را دارا بوده است. در مقابل روستاهای ده چنار، بردبر و کلامویی به‌ دلیل جمعیت فعال کم، بعد مسافت و دسترسی دشوار، پایین‌ترین مقدار مطلوبیت را برای استقرار صنایع تبدیلی و تکمیلی را در بین روستاهای نمونه به خود اختصاص داده است.

حوریه مرادی، فرهاد جوان،
دوره 7، شماره 23 - ( 3-1397 )
چکیده

هدف این مقاله واکاوی عوامل مؤثر بر شکل­ گیری بنگاه ­های اقتصادی کارآفرینانه در نواحی روستایی شهرستان کرمانشاه است. این پژوهش از نوع کاربردی بوده که با روش کیفی انجام شده است. روش انتخاب نمونه ­ها به صورت نمونه ­گیری هدفمند بوده و جمع ­آوری داده­ها با بهره­گیری از مصاحبه­­های­ عمیق و نیمه ­ساختار یافته تا مرحله اشباع نظری ادامه یافته است. در مجموع از مصاحبه با 15 نفر از کارشناسان جهاد کشاورزی شهرستان کرمانشاه، اشباع نظری حاصل شد. برای تحلیل داده­ های به دست آمده از روش کدگذاری سه مرحله ­ای باز، محوری و انتخابی استفاده گردید و در نهایت مدل پارادایم یک درک معنایی عوامل مؤثر بر شکل ­گیری بنگاه ­های اقتصادی در نواحی روستایی شهرستان کرمانشاه ترسیم گردید. نتایج نشان داد رشد فعالیت­ های اقتصادی و تشکیل بنگاه­ های تجاری نوآورانه در شبکه اقتصاد فضایی نواحی روستایی شهرستان کرمانشاه بیشتر در بستر فعالیت­ های کشاورزی بوده و در گذر زمان از فعالیت­ های صنعتی نواحی روستایی کاسته شده است. همچنین، سنجش متغیرهای مؤثر نیز گویای این است که به ترتیب متغیرهای عوامل سرمایه انسانی و اقتصادی در شکل­ گیری بنگاه ­های اقتصادی کارآفرینانه نواحی روستایی شهرستان کرمانشاه دارای بیشترین اهمیت بوده است.

محمدحسین کریم، علی سردارشهرکی، سیدمهدی حسینی،
دوره 7، شماره 23 - ( 3-1397 )
چکیده

فعالیت کشاورزی در شهرستان هیرمند شغل اصلی اکثریت روستاییان این شهرستان است. در سال­ های اخیر به­دلیل خشکسالی­ های پی ­در­پی و وابستگی شدید این منطقه به رودخانه فرامرزی هیرمند، مشکلات عدیده­ ای مانند مهاجرت و خالی شدن از سکنه بسیاری از روستاها و آبادی­ های این شهرستان گردیده است. از این­رو در مطالعه حاضر تلاش شده تا به شناسایی و اولویت­بندی موانع توسعه کشاورزی در شهرستان هیرمند پرداخته شود. اطلاعات مورد نیاز از طریق تکمیل پرسشنامه از 350 کشاورز و بهره ­بردار در شهرستان هیرمند و تحلیل نتایج با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی (FA) انجام شده است. بر اساس نتایج به دست آمده 5 عامل محیطی، اقتصادی-مدیریتی، زیرساختی، آموزشی و فرهنگی تحت 27 متغیر شناسایی و اولویت­بندی گردید. نتایج به دست آمده نشان می­ دهد که عامل محیطی با مقدار ویژه 564/5 و متغیر کمبود منابع آبی با بار عاملی 986/0 مهم­ترین متغیر بوده است. عامل اقتصادی-مدیریتی با مقدار ویژه 125/4 از عوامل مهم دیگر شناسایی گردید که در این متغیر، هزینه‌های زیاد سیستم‌های آبیاری تحت فشار با بار عاملی 859/0 نیز از اهمیت بالایی قرار داشته است. با توجه به نتایج به دست آمده پیشنهاد می­ گردد که از طریق بسط روابط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی به رعایت حق­آبه ایران اقدام گردد.

عبدالرضا رحمانی فضلی، هدایت اله درویشی، محمد حسین آبادی، مریم بیرانوندزاده،
دوره 7، شماره 23 - ( 3-1397 )
چکیده

پژوهش حاضر باهدف بررسی وضعیت توسعه در سکونتگاه‌های روستایی استان‌های خراسان رضوی، شمالی و جنوبی با توجه به شاخص‌های ترکیبی (در3شاخص اصلی مجموعاً با 20 زیر شاخص) تدوین شده است. روش به کار گرفته‌شده توصیفی- تحلیلی است که از روش‌های تحلیل چندمعیاره(تکنیک تاپسیس) جهت سطح‌بندی سطوح توسعه روستایی در استان‌های مورد مطالعه استفاده شده است، نتایج نشان داد در استان خراسان رضوی، شهرستان‌های جغتای، گناباد و تخت جلگه (فیروزه) دارای رتبه‌های برتر از لحاظ برخورداری و شهرستان‌های بجستان و باخرز در پایین‌ترین سطح برخورداری قرار دارد، مطالعه شهرستان‌های استان به تفکیک شاخص‌ها بیانگر وجود تفاوت بین سطوح توسعه روستایی سکونتگاه‌های روستایی مورد مطالعه است. در میان شهرستان­های استان خراسان شمالی شهرستان فاروج دارای رتبه اول، شهرستان بجنورد در رتبه دوم و شهرستان‌های شیروان و جاجرم به ترتیب در سطوح پایین­تر از لحاظ شاخص­های توسعه روستایی اعم از امکانات و خدمات، نهادی کالبدی، اجتماعی و اقتصادی قرار دارد. مقایسه تفاوت در سطوح توسعه در  شاخص‌های کالبدی، اجتماعی و اقتصادی نشان می‌دهد تفاوت رتبه‌ها در هر یک از  شاخص‌های مورد استفاده در شهرستان‌ها در مقایسه با خراسان رضوی کمتر است. بررسی سطوح توسعه در استان خراسان جنوبی، نشان می‌دهد در شاخص‌های کالبدی و در مجموع شاخص‌ها، شهرستان فردوس، در شاخص‌های اجتماعی، شهرستان سرایان و در شاخص‌های اقتصادی شهرستان سربیشه رتبه اول را به خود اختصاص داده است. همچنین بنا به نتایج همبستگی، بین رتبه کلی توسعه شهرستان‌ها در استان‌ها با جایگاه شاخص‌های کالبدی ارتباط معنی‌دار وجود دارد.

سجاد امیدی، حامد چهارسوقی امین،
دوره 7، شماره 23 - ( 3-1397 )
چکیده

تحقیق حاضر با هدف بررسی نقش کسب و کارهای کوچک خانگی در کاهش فقر خانوارهای روستایی شهرستان مهران انجام شد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر نحوه جمع ­آوری داده­ ها از نوع علی- ارتباطی و از طریق پیمایشی انجام گرفت. جامعه آماری آن تمامی خانوارهای روستایی شهرستان مهران به تعداد  816 خانوار بود که در زمینه کسب و کارهای خانگی فعالیت داشتند. برای تهیه نمونه ­ی 260 نفری از این جامعه آماری از روش نمونه­ گیری طبقه ای با انتساب متناسب استفاده شد. ابزار گردآوری داده ­ها در این تحقیق پرسشنامه بود. برای تأمین روایی ابزار تحقیق، از پانل متخصصان استفاده شد. به منظور تعیین پایایی، با انجام آزمون مقدماتی از نمونه­ای 30  نفری از مجریان کسب و کارهایی خانگی شهرستان دهلران (جامعه مشابه)، مقدار ضریب آلفای کرونباخ در دامنه 75/0 تا 90/0 به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش­ های آمار توصیفی و استنباطی و نرم­افزار SPSS18 صورت گرفت. یافته­ ها نشان داد که بین کارکردهای آزادی و استقلال عمل بیشتر کسب و کارهای خانگی، پایین ­بودن هزینه راه­اندازی کسب و کارهای خانگی، تناسب با ویژگی­ های جسمی افراد معلول و کم­ توان، موفقیت بیشتر جسمی افراد معلول و کم ­توان در انجام کسب و کار خانگی، تناسب با اقشار مختلف کسب و کارهای خانگی، عدم نیاز به مجوز کسب و کارهای خانگی و کاهش فقر خانوارهای روستایی رابطه مثبت و معنی ­داری وجود دارد. همچنین، کارکردهای تناسب با اقشار مختلف، پایین ­بودن هزینه راه ­اندازی کسب و کارهای خانگی و عدم نیاز به مجوز کسب و کارهای خانگی، 65 درصد از تغییرات متغیر وابسته کاهش فقر خانوارهای روستایی را تبیین نمود.

محمود هاشمی تبار، احمد اکبری، مهسا درینی،
دوره 7، شماره 24 - ( 6-1397 )
چکیده

 پژوهش حاضر با هدف تحلیل وضعیت امنیت غذایی و عوامل مؤثر بر آن با استفاده از شاخص‌های استراتژی مقابله غذایی، اندازه‌گیری مقدار کالری دریافتی خانوار و شاخص تنوع غذایی در منطقه جبالبارز در جنوب استان کرمان انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه خانوارهای منطقه جبالبارز بوده که با استفاده از فرمول کوکران، 400 خانوار براساس روش نمونه‌گیری خوشه‌ای چند مرحله‌ای انتخاب شده است. داده‌های مورد نیاز از طریق مصاحبه و تکمیل پرسشنامه استخراج گردید. نتایج پژوهش نشان دهنده وضعیت نامناسب امنیت غذایی، تنوع غذایی و گروه‌های غذایی خانوارهای مطالعه شده بوده است. همچنین الگوی مصرفی خانوارها به لحاظ کیفیت تغذیه و تنوع، به ویژه در گروهایی مثل لبنیات بر اساس علوم تغذیه می­بایستی تغییر نماید. بر اساس نتایج مدل لاجیت نیز متغیرهای جنسیت و تحصیلات سرپرست خانوار، تعداد اعضای خانوار، سن مسئول تغذیه خانوار، داشتن درآمد ماهیانه ثابت، وضعیت تملک مسکن بر سطح امنیت غذایی مؤثر بوده است.

حسین نظم فر، آمنه علی بخشی،
دوره 7، شماره 24 - ( 6-1397 )
چکیده

شناخت و بررسی امکانات و توانایی­ ها و در پی آن تعیین سطوح توسعه یافتگی نواحی روستایی، از نخستین گام­ها در فرایند برنامه­ریزی توسعه نواحی به شمار می­رود. به همین منظور هدف از این پژوهش، سنجش و تعیین سطوح توسعه یافتگی دهستان­های استان اردبیل بوده است. این پژوهش بر اساس هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی تحلیلی است. جامعه آماری 63 دهستان استان اردبیل بوده است. داده­ها از فرهنگ آبادی­های 1390 در قالب 42 متغیر استخراج شده است. دهستان­های استان با استفاده از روش­های ویکور، تاکسونومی عددی، SAW و در نهایت با روش کپ­لند رتبه­بندی و درجه توسعه یافتگی آنها تعیین و تحلیل گردید. نتایج نشان داد که ضریب توسعه یافتگی بین دهستان­های استان اردبیل متفاوت بوده و دارای اختلاف و نابرابری است؛ به طوری که از مجموع 63 دهستان این استان، 12 دهستان در سطح توسعه یافته، 13 دهستان نسبتاً توسعه یافته، 21 دهستان در حال توسعه و 16 دهستان در سطح محروم از توسعه قرار دارد.

یاسر فیض آبادی، شبنم زاهدی،
دوره 7، شماره 24 - ( 6-1397 )
چکیده

سال 1990 در گزارش برنامه عمران ملل متحد، شاخص مرکب توسعه انسانی موسوم به HDI توسط کارشناسان آن سازمان مطرح شد. این شاخص از ترکیب شاخص­های امید به زندگی، باسوادی و درآمد سرانه به­دست میآید و در محاسبه آن از حداقل، حداکثر و نسبت بین آنها استفاده میشود. در مقاله حاضر شاخص توسعه انسانی مناطق روستایی استان­های ایران در دو مقطع 1384 و 1394 به دو روش سازمان ملل و منطق فازی محاسبه و نتایج حاصله مورد ارزیابی و مقایسه قرار می­گیرد. بر اساس شاخص توسعه انسانی محاسباتی در هر دو مقطع 1384 و 1394 استان­هایی نظیر تهران، گیلان، اصفهان و فارس بهترین رتبه­ها و استان­هایی نظیرکهگیلویه و بویراحمد، کردستان و سیستان و بلوچستان بدترین رتبه­ها را با استفاده از هر دو روش داشته است. رتبه­بندی مؤلفه­های تشکیل دهنده شاخص توسعه انسانی نیز موید نتایج حاصله است. به دلیل اینکهدر روش دوم فازی مقدار ماکسیمم و مینیمم شاخص­ها بر اساس اطلاعات استان‌ها جمع­آوری شده، رتبه شاخص توسعه انسانی محاسباتی بر اساس روش فازی نسبت به روش سازمان ملل واقع‌بینانه‌تر به نظر می­رسد. همچنین علی­رغم تحولات صورت گرفته پس از یک دهه در روستاها، هنوز این شاخص مطلوب نیست ولی در مقایسه‌ با سال 1384 بهبود یافته است، به طوری که استان سیستان و بلوچستان با حدود 15 درصد بیشترین و استان تهران با حدود 3 درصد کمترین نرخ رشد را در شاخص توسعه انسانی داشته که به وضوح حکایت از کمتر شدن اختلاف توسعه­ای بین مناطق دارد. به علاوه نتایج نشان می­دهد که مناطق روستایی استان­های مرزی کشور دارای توسعه انسانی به­مراتب پایین­تری نسبت به استان‌های مرکزی کشور هستند. بنابراین توجه به مناطق روستایی مرزی در برنامه‌ریزی‌های کلان منطقه‌ای ضروری است.

علی یوسفی، امیرمظفر امینی، مهدیه شهابی نژاد، سودابه سرائی،
دوره 7، شماره 24 - ( 6-1397 )
چکیده

بخش کشاورزی به­عنوان یکی از بخش­ های مهم اقتصادی نقش مهمی در توسعه کشورها دارد. یکی از موانع توسعه در این بخش به­ ویژه در ایران، پراکندگی قابل­ توجه زمین­ های کشاورزی است. با توجه به مزایای یکپارچه­ سازی و معایب پراکندگی اراضی، در پژوهش حاضر تلاش شده تا میزان موفقیت اجرای طرح یکپارچه­ سازی اراضی در دشت نیاله­ی بخش میمه شهرستان شاهین­شهر و میمه در استان اصفهان، با استفاده از دو رویکرد کمی و کیفی مورد سنجش قرار گیرد. جامعه آماری شامل بهره ­برداران دشت نیاله در بخش میمه بوده است. اطلاعات میدانی مورد نیاز از طریق پرسشنامه و مصاحبه حضوری با کشاورزان منطقه نیاله گردآوری شده­ است. جهت بررسی مالی طرح یکپارچه­ سازی، میزان سودآوری قبل و بعد از اجرای طرح در دشت نیاله در سطوح مختلف کشت در ده سال گذشته مورد بررسی قرار گرفت. نتایج ارزیابی مالی نشان داد که یکپارچه­ سازی زمین­ های زراعی منجر به افزایش سودآوری در سطوح زراعی کوچک­تر نسبت به سطوح بزرگ­تر در این مناطق شده است. از سویی، بهره ­برداران از اجرای طرح رضایت داشتند و ارتباطات آنها نسبت به قبل از اجرای طرح افزایش یافته است.

مهرشاد طولابی نژاد، جواد بذرافشان، سیروس قنبری،
دوره 7، شماره 24 - ( 6-1397 )
چکیده

افزایش نابرابری و محرومیت بین مناطق شهری و روستایی اثرات منفی ناخواسته­ ای، مانند افزایش مهاجرت، شهرنشینی و افزایش جرم در جامعه را در پی خواهد داشت. برای تحقق توسعه روستایی، کاهش این نابرابر­ی­ها، باید به عنوان یک اصل برای سیاست گذاران در اولویت قرار گیرد. بدین­سان، ارائه مدلی قوی از محرومیت برای شناسایی شاخص­های محرومیت و پارامترهای مرتبط برای کاهش محرومیت مهم است. هدف پژوهش، تبیین محرومیت روستایی بر اساس شاخص­های منطقه ­ای است. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن پیمایشی است. از آزمون رتبه ­ای هم­انباشتگی نامحدود اکتشافی برای شناسایی مهم­ترین شاخص­های محرومیت، و با استفاده از مدل­سازی معادلات ساختاری (SEM) به ارائه الگویی از محرومیت اقدام گردید. ابزار گردآوری داده­ ها، پرسش­نامه و سالنامه آماری استان لرستان است. جامعه آماری خانوارهای روستایی شهرستان پل‌دختر است (11289N=). با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه­ گیری سهمیه­ ای، 400 خانوار به عنوان نمونه انتخاب شد. یافته­ها نشان داد که از میان هیجده شاخص در نظر گرفته شده برای سنجش محرومیت روستایی، یازده شاخص در سطح پایینی قرار دارند و روستاهای منطقه در زمینه این شاخص­ها در وضعیت محرومی به سر می­برند. از این یازده شاخص، سه شاخص درآمد و پس­انداز (219/0)، مالکیت (120/0) و مسکن (114/0) مربوط به بعد اقتصادی محرومیت، سه شاخص آموزشی (147/0)، بهداشتی (127/0) و خدمات رفاهی (114/0) مربوط به بعد اجتماعی، دو شاخص زیرساخت­های فرهنگی (120/0) و حقوق قومیت­ها و اقلیت­ها (164/0) مربوط به بعد سیاسی-فرهنگی و سه شاخص محیط زیست روستا (135/0)، شبکه معابر روستا (102/0) و زیرساخت­های روستایی (160/0) مربوط به بعد محیطی- کالبدی محرومیت بوده است. همچنین نتایج بدست آمده از مدل­سازی معادلات ساختاری نشان داد که مدل مرتبه دوم محرومیت تحت تأثیر عامل­های پنهان اقتصادی، اجتماعی، سیاسی- فرهنگی و محیطی- کالبدی قرار دارد. مقدار p کلیه پارامترهای لامدا در مدل مرتبه دوم فوق نشان از تأیید کلیه این روابط دارد.

محمدشریف شریف زاده، غلامحسین عبدالله زاده، رقیه جیوار، اسدالله دیوسالار،
دوره 7، شماره 24 - ( 6-1397 )
چکیده

هدف این تحقیق بررسی عوامل مؤثر بر توسعه کسب‌وکار خوشه‌های صنعتی کشاورزی در مناطق روستایی استان مازندران است. داده‌های مورد نیاز از طریق یک پرسشنامه محقق‌ساخته جمع‌آوری شد. جامعه آماری این تحقیق شامل 675 نفر از کارشناسان و مدیران واحدهای کسب‌وکار فعال در خوشه­ها بوده است. بر مبنای جدول کرجسی و مورگان 250 نفر به شیوه نمونه‌گیری طبقه‌ای انتخاب شده است. روایی محتوای پرسشنامه توسط کمیته تحقیق و گروهی از کارشناسان مورد بررسی قرار گرفت. پایایی ابزار پژوهش نیز با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ (78/0-80/0) مورد تأیید قرار گرفت. از تحلیل عاملی اکتشافی برای استخراج یک الگوی مفهومی مبتنی بر رویکرد زیست­بوم کارآفرینی استفاده شده است. نتایج تحلیل عاملی کارکرد خوشه در توسعه کسب‌وکارها به استخراج هفت عامل (با تبیین واریانس کل 19/73 درصد) منجر شد: (1) ارایه اثربخش خدمات کسب‌وکار، (2) هماهنگ‌سازی کسب‌وکارها، (3) تسهیل کارکردهای کسب‌وکار، (4) توانمندسازی نهادی محیط کسب‌وکار، (5) آموزش نیروی کار، (6) مدیریت کیفیت و (7) تسهیل سرمایه‌گذاری مشترک. نتایج تحلیل عاملی عوامل تأثیرگذار بر کارکرد خوشه‌ها در توسعه واحدهای کسب‌وکار به استخراج شش عامل (با تبیین واریانس کل 56/68 درصد) منجر شد: (1) ظرفیت مدیریتی کسب‌وکارها، (2) توسعه‌یافتگی اکوسیستم کسب‌وکار خوشه، (3) تسهیلات نهادی، (4) عملکرد کسب‌وکارهای خوشه، (5) دسترسی به نهاده و خدمات کسب‌وکار و (6) جهت‌گیری راهبردی کسب‌وکارها. نتایج تحلیل عاملی پیامدهای تشکیل خوشه‌های کسب‌وکار به استخراج شش عامل (با تبیین واریانس کل 16/64 درصد) منجر شد: (1) پیشبرد توسعه اقتصادی کشاورزی، (2) پیشبرد توسعه اجتماعی، (3) افزایش ظرفیت‌های تولید در بخش کشاورزی، (4) ترویج و توسعه کارآفرینی کشاورزی، (5) توسعه بازار محصولات کشاورزی، و(6) توسعه سرمایه انسانی در بخش کشاورزی. طبق مولفه­های حاصل از تحلیل عاملی، الگوی مفهومی از کارکرد خوشه­های صنعتی در توسعه فضای کسب­وکار ارایه شده است.

فاطمه فولادچی، مسعود مهدوی، پرویز کردوانی،
دوره 7، شماره 25 - ( 9-1397 )
چکیده

امروزه حمل و نقل یکی از اجزاء مهم اقتصاد ملی محسوب می­گردد و به دلیل داشتن نقش زیربنایی تأثیر فراوانی بر فرایند رشد و توسعه کشور دارد. یکی از ارکان توسعه در دنیای امروز حمل و نقل است. توسعه و گسترش نواحی روستایی منوط به توسعه امکانات حمل و نقل است و حمل و نقل هوایی با ایجاد امکان دسترسی آسان و راحت، سریع و ایمن به نقاط مختلف سهم ویژه­ای از این توسعه را به خود اختصاص می­دهد. فرودگاه امام خمینی(ره) به عنوان یک فرودگاه بین­المللی، در راستای توسعه سکونتگاه های روستایی پیرامون نقش مهم و تأثیر­گذاری را می­تواند اعمال کند. در این پژوهش به بررسی نقش فرودگاه امام خمینی (ره) در پایداری اقتصادی سکونتگاه های روستایی رباط کریم پرداخته شده است. تحقیق از نوع کاربردی است، روش تحقیق، تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه­ای، اسنادی و میدانی است. جهت انجام تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار spss و مدل موریس دیویس استفاده شده است. نتایج حاصل از مدل موریس دیویس نشان داد، در بین 22 روستای مورد مطالعه، روستا­های یقه و حکیم آباد بیشترین پایداری را نسبت به سایر روستا­های دیگر داشته­اند. همچنین نتایج آزمون T تک نمونه­ای نیز نشان داد، در تمامی شاخص­ها میانگین به‌دست‌آمده پایین­تر از حد میانه است. با توجه به نتایج به دست آمده، تأثیر فرودگاه امام خمینی (ره) در توسعه اقتصادی روستا­های مورد مطالعه بجز در تمایل مردم به سرمایه گذاری در روستا، پایین بوده است. در ادامه با استفاده از تحلیل مسیر، به تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم فرودگاه امام خمینی (ره) در توسعه اقتصادی روستا­های مورد مطالعه پرداخته شده است. در بین شاخص­های مطرح شده، فرودگاه امام تنها بر شاخص­های مکانیزه شدن فعالیت کشاورزی، شاخص تنوع محصولات، شاخص میزان تمایل مردم به سرمایه گذاری در روستا، اثرات مستقیم را داشته است و در سایر شاخص­ها تأثیر غیر مستقیم داشته است.

وکیل حیدری ساربان،
دوره 7، شماره 25 - ( 9-1397 )
چکیده

هدف این مقاله مطالعه تحلیل اثرات سرمایه اجتماعی بر کیفیت شاخص‌های اقتصادی مناطق روستایی شهرستان آستارا است. این تحقیق از نوع لحاظ هدف توسعه‌ای، و از لحاظ ماهیت، پیمایشی و نیز از نوع همبستگی است. است که با استفاده از روش پیمایش انجام شده است. برای جمع‌آوری اطلاعات از طریق پرسش‌نامه، به روستاییان ساکن در مناطق روستایی بخش لوندویل شهرستان آستارا مراجعه شد که جامعه آماری پژوهش را تشکیل می‌دهند. تعداد کل روستاییان بالای 15 سال شهرستان آستار 11932 نفر بود. برای تعیین حجم نمونه از طریق فرمول کوکران، 372 نفرانتخاب شدند. مطالعه راهنما در منطقه مشابه جامعه آماری با تعداد 30 پرسش‌نامه صورت گرفت و با داده‌های کسب شده و استفاده از فرمول ویژه کرونباخ آلفا در نرم افزار SPSS ، پایایی بخش‌های مختلف پرسش‌نامه تحقیق 80/0 الی 86/0 بدست آمد. متغیرهای مستقل این تحقیق شامل مولفه‌های سرمایه اجتماعی (میزان آگاهی، اعتماد اجتماعی، میزان سازگاری اجتماعی، مشارکت اجتماعی، انسجام اجتماعی، میزان رضایتمندی، تمایل به عضویت در نهادهای محلی، میزان مبادله اطلاعات و دانش، میزان روابط افقی بر پایه همکاری و ارتباطات  اجتماعی) و متغیر وابسته شامل شاخص‌های اقتصادی (معکوس بار تکفل، نسبت تامین نیاز از مراکز خود روستا، درصد کشاورزان دارای پوشش بیمه محصولات، سرانه تراکتور وکمباین به زمین، درصد زمین‌های اجاره‌ای، افزایش درآمد سرانه، رضایت شغلی، نرخ اشتغال روستاییان، میزان استفاده از نهاده‌های کشاورزی، توجه به متنوع شدن فعالیت اقتصادی، بهره‌گیری از خدمات اعتباری، تنوع شغلی، میزان بهره‌وری محصولات کشاورزی و میزان پس‌انداز) مناطق روستایی است. یافته‌های تحقیق نشان داد که به جز دو متغیر میزان سازگاری اجتماعی و تمایل به عضویت در نهادهای محلی بین تمامی متغیرهای تحقیق با کیفیت شاخص‌های اقتصادی مناطق روستایی رابطه مستقیم و معناداری وجود داشته است.

محمد ولائی، حسین کریم زاده، رضا منافی آذر،
دوره 7، شماره 25 - ( 9-1397 )
چکیده

توسعه­ مشاغل یا کسب­و­کارهای کوچک روستایی به علت برخورداری از ماهیت و مزایایی خاص، با استقبال متخصصان توسعه­روستایی روبه­رو شده، به­گونه­ای که برخی متخصصان آن را مهم­ترین راهکار توسعه­روستایی در کشورهای جهان سوم در نظر می­گیرند. هدف این پژوهش، بررسی زمینه­های ایجاد کسب­وکارهایکوچک جدید و موانع راه­اندازی آنها در سکونتگاه­های روستایی بود. تحقیق حاضر از لحاظ هدف کاربردی، ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی و بنیان آن مبتنی بر پراگماتیسم و روش تحقیق آمیخته است. جمع­آوری داده­ها و اطلاعات به­صورت مطالعات میدانی و اسنادی انجام گرفت و قلمرو مکانی تحقیق بخش مرحمت­آباد شهرستان میاندوآب بود. از مصاحبه­های نیمه­ساخت­یافته با مدیران روستایی و مالکان واحدهای کسب­وکار برای شناسایی زمینه­های ایجاد کسب­وکارها استفاده شد. با انجام 33 مصاحبه به اشباع نظری رسید و با شیوه تئوری زمینه ای تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که زمینه­های متعددی در بخش کشاورزی، صنعت، گردشگری و خدمات وجود دارد ولی فقط بخش کشاورزی زمینه­ها و توان زیادی برای ایجاد واحدهای کسب­و­کار جدید دارد. روستاهای قپچاق و فیروزآباد با داشتن زمینه ایجاد 34 و 30 نوع از این کسب­وکارهای مساعدترین روستاها به شمار می­روند. جهت شناسایی موانع ایجاد کسب­وکارهای جدید، فرایند روش Q طی شد. جامعه گفتمان از طریق نمونه­گیری هدفمند معین شد و مجموعه کیو 41 گویه­ای را 20 نفر از کارآفرینان و مدیران واحدهای کسب­وکارهای کوچک مرتب کردند. آزمون تحلیل عاملی استفنسون بر مبنای فرد نشان داد ایجاد کسب­وکار جدید در محدوده مورد موانع سه­گانه­ای دارد که عبارتند از: «موانع اقتصادی- اجتماعی»، «موانع زیرساختی» و «ضعف سرمایه اجتماعی و ترجیح سپرده­گذاری به سرمایه­گذاری». موانع «اقتصادی و اجتماعی» مهمترین عامل عدم ایجاد کسب­وکار جدید بوده و با مقدار ویژه 10.10 بیش از 50 درصد واریانس را تبیین کرده است.

پرویز ضیائیان فیروزآبادی، اسداله نجفی، حمید جلالیان،
دوره 7، شماره 26 - ( 11-1397 )
چکیده

شبکه حمل‎ونقل یکی از زیرساخت‎ها و خدمات اساسی در هر ناحیه جغرافیایی است که نقش مستقیم در رشد و توسعه ناحیه دارد. در این پژوهش، اثرات فضایی حمل‎ونقل بر توسعه روستایی استان تهران بر مبنای آمار فضایی تحلیل شده است. با توجه به ماهیت مکانی دادهها و وابستگی فضایی این دادهها برای تجزیه‌وتحلیل اطلاعات از انواع توانمندی های سیستم اطلاعات جغرافیایی و تحلیل‌های آمار فضایی بر مبنای تحلیل تشابه کسینوسی و شاخص جاکارد استفاده شده است. واحد تحلیل، 71 دهستان استان تهران بوده که آمار و داده‏های رسمی مربوط به وضعیت اجتماعی، اقتصادی و خدماتی زیرساختی آنها با هم تحلیل و مقایسه گردید. علاوه بر این، در هر دهستان یک روستا بطور تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شد تا اطلاعات بهروز و کاملتری از وضعیت جریانات فضایی موجود در روستا و دهستان به دست آید. با احتساب حداقل 10 خانوار نمونه برای هر روستا، حجم نمونه برای تکمیل پرسشنامه 708 خانوار تعیین گردید. 45 شاخص مدنظر قرار گرفت و با روش‎های میدانی و پیمایشی اطلاعات مورد نیاز جمع‎آوری گردید. براساس تحلیل تشابه کسینوسی و شاخص جاکارد بیشترین میزان تأثیر حمل و نقل بر روی مؤلفه های اقتصادی با 67% مربوط به صنایع، و کمترین میزان تأثیر مربوط به بخش گردشگری با 19% است، همچنین تأثیر پذیری شاخص ها از حمل‌ونقل در دهستان های مختلف نیز متفاوت است. این موضوع از طریق تحلیل فضایی قابل شناسایی است، در صورتی که با استفاده از تحلیل های آماری کلاسیک نتیجه ای کلی برای کل منطقه حاصل می‌شود.

حیدر لطفی،
دوره 8، شماره 2 - ( 9-1398 )
چکیده

یکی از آفت­های توسعه گردشگری روستایی در ایران نداشتن راهبرد و برنامه‌ریزی مبتنی بر سنجش قابلیت­هاست به نحوی که به دلیل این ویژگی بسیاری از فعالیت­های خلق‌الساعه گردشگری روستایی پس از چندی از رونق می­افتد و زیان­های جبران‌ناپذیری به عرضه ‌کنندگان و تقاضا کنندگان سیستم گردشگری روستایی وارد می­شود. استان خراسان شمالی به دلیل مطلوبیت توریستی همه ساله پذیرای تعداد زیادی از گردشگران است که برای زیارت جاده شمال را انتخاب می‌کنند و بعد از عبور از آب و هوای مرطوب وارد یک استان با اقلیم معتدل و گهگاه خنک در فصل تابستان می­شوند؛ اما با این وجود به نظر می‌رسد که برای استفاده بهتر و بیشتر از این فرصت و برای جذب گردشگران برنامه‌ریزی راهبردی صورت نگرفته و بنابراین پتانسیل‌های گردشگری روستایی استان و بخصوص شهرستان بجنورد به شکل نسبتاً کامل و مطلوبی در راستای توسعه گردشگری روستایی قرار نگرفته­اند. هدف اصلی این مقاله عبارت است از بررسی قابلیت­های توسعه گردشگری روستایی بجنورد از منظر برنامه­ریزی راهبری با استفاده از شاخص سوآت. سؤال اصلی مقاله این است که با توجه به فرصت­ها و تهدیدها و نیز قوت­ها و ضعف‌های بجنورد در صنعت گردشگری روستایی مناسب­ترین استراتژی برای برنامه­ریزی راهبری توسعه گردشگری روستایی بجنورد با استفاده از مدل سوآت کدام استراتژی است­؟ نتایج این مقاله نشان می‌دهد که استراتژی تهاجمی مناسب‌ترین راهبرد برای توسعه گردشگری روستایی در شهرستان بجنورد است. روش تحقیق در این مقاله روش توصیفی و آمار استنباطی است. برای جمع‌آوری داد­ه­های از بررسی‌های اسنادی و کتابخانه‌ای و میدانی استفاده و برای تجزیه و تحلیل یافته‌ها از مدل SWOT­استفاده گردید. برای این منظور محیط داخلی­(نقاط قوت و ضعف) و محیط خارجی(فرصت‌ها و تهدیدها) منطقه مطالعه گردید و سپس برای سنجش وزن سنجه‌ها از فرایند تحلیل سلسله مراتبی استفاده شد.

محمد آقاپورصباغی، کوروش اکبرنژاد،
دوره 8، شماره 2 - ( 9-1398 )
چکیده

توسعه گردشگری کشاورزی و تلاش در جهت رونق آن ازجمله راهکارهای دولت در سال‌های اخیر در جهت مقابله با مسائل بخش روستایی و توسعه آن می‌باشد. ازجمله مهم‌ترین پارامترها در رونق بخشی به این صنعت در مناطق روستایی کشور، شناسایی عوامل موثر بر انتخاب مقاصد گردشگری است.  در مطالعه حاضر به استخراج و اولویت‌بندی این عوامل در بخش گردشگری استان خوزستان  در سال 1395پرداخته‌شده است.  به لحاظ وجود ابهام و عدم قطعیت در مقایسه گزینه ها، دراین تحقیق تحلیل سلسله مراتبی فازی در جهت دسترسی به نتایج دقیق تر مورد استفاده قرارگرفته است. جامعه آماری  تحقیق 21 کارشناس سازمان میراث فرهنگی و جهاد کشاورزی استان می‌باشد. نتایج  مطالعه نشان می‌دهد که وجود جاذبه‌های کشاورزی و وجود زیرساخت‌های مناسب در بخش گردشگری مهم‌ترین عوامل در ایجاد تقاضای گردشگری کشاورزی است.  پس از تعیین اولویت عوامل مشخص گردید که روستاهای تکاب، شیوند و لیوس در راس اهداف توریسم کشاورزی قرار دارند. فراهم نمودن شرایطی در جهت امکان بهره‌برداری از جاذبه‌ها در تمام طول سال،  بسترسازی شرایط شرکت گردشگران در فعالیت‌های کشاورزی و دام‌پروری،  گسترش هتل‌ها و اقامتگاه‌های روستایی، توسعه مراکز تفریحی در روستاهای هدف، ازجمله راهکارهای توسعه این صنعت در بخش کشاورزی استان می‌باشد.

اشکان بیات، علیرضا عندلیب، فرشته احمدی،
دوره 8، شماره 2 - ( 9-1398 )
چکیده

در قرن حاضر که صنعت گردشگری به عنوان یکی از با ارزشمندترین صنایع، در بازار رقابتی جهان به ایفای نقش  می­پردازد و عامل مهم در ثروت اندوزی کشورها و ارتقای اقتصادی آن محسوب می شود. در ایران گردشگری علی­رغم قابلیت های و پتانسیل های فروان، سهم کمتری در اقتصاد دارد و نتوانسته از این صنعت استفاده لازم و درآمد قابل توجهی را کسب کند. یکی از ابعاد گردشگری، گردشگری فضاهای روستایی است که می­تواند در تحقق امر توسعه منطقه­ای کمک شایانی نماید. هدف این پژوهش بررسی قابلیت های گردشگری روستای انجدان با استفاده از مدل متاسوآت است. روش تحقیق مورد  نظر توصیفی-تحلیلی است و توع پژوهش آن کاربردی است برای گردآوری اطلاعات از ابزار مشاهده، مستند سازی و مصاحبه (از بیست کارشناس خبره شهرسازی و معماری شهرداری، اداره راه و شهرسازی و اداره میراث فرهنگی و گردشگری شهر اراک) استفاده شده است. سوال اصلی این پژوهش بر این اساس تدوین شده است که: قابلیت های گردشگری روستای انجدان اراک چیست؟ نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که با تاکید بر نتایج مدل متاسوات که با رد دیدگاه توسعه برون زا و با تأکید بر قابلیت ها و توسعه درون زا می توان با توجه به قابلیت های روستای انجدان اراکو  با تقویت ویِژگی های همچون کمیابی، تقلیدناپذیری و ارزشمندی و تاکید بر قابلیت های درونی در جهت کنترل تهدیدات بیرونی به قطب گردشگری روستایی در سطح منطقه و حتی فرامنطقه تبدیل نمود.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه اقتصاد فضا و توسعه روستایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 |

Designed & Developed by : Yektaweb