185 نتیجه برای توسعه
حامد بیدل، سیدسعیدرضا احمدی زاده، جواد طیبی، مهدی غلامعلیفرد،
دوره 12، شماره 46 - ( 11-1402 )
چکیده
شهرها هرروز گستردهتر میشوند و نواحی پیرامون خود را با تغییر کاربری تحت تاثیر قرار میدهند درحالیکه پیشبینی و یافتن عوامل مؤثر بر روند رشد شهری هرروز اهمیت بیشتری مییابند. به این منظور برنامهریزی برای رشد شهری با مدلسازی و پیش بینی تغییر کاربری و توسع هشهری بهمنظور هدایت مدیریتشده و حفاظت از محیطزیست و کاربریها نیازمند درک صحیح از علل و پیامدهای رشد شهری است. در این راستا مدلهای توسعه شهری و تغییر کاربری توسعه مییابند تا درک بهتری از چگونگی رشد شهری به انسان بدهند. الگوریتم گرگ خاکستری(GWO) یک الگوریتم فرا ابتکاری الهام گرفته از طبیعت برای بهینهسازی انتخاب در مسائل پیچیده است که بر اساس زندگی اجتماعی گرگهای خاکستری توسعهیافته است. در این پژوهش مدل سلولهای خودکار شهری با الگوریتم گرگ خاکستری بهعنوان ابزار کالیبراسیون و بهینهیابی در مدل توسعه شهری مشهد تلفیق و تغییر کاربری نواحی پیرامونی شهر مشهد شبیهسازی شد. در این مدل نواحی روستایی شمال و شمال غرب مشهد بیش از سایر نواحی تحت تأثیر توسعه شهری قرار گرفتهاند. مدل توسعهیافته در پژوهش حاضر موفق شد طی 20 نسل به میزان 72.13 شاخص کاپا بهعنوان تابع هدف دست یابد. مقادیر بهینه حاصل از اجرای الگوریتم گرگ خاکستری برای شهر مشهد ارائهشده است.
کوثر گرامی، مجید یاسوری، مهدی حسام،
دوره 12، شماره 46 - ( 11-1402 )
چکیده
زیستپذیری به عنوان مفهومی با تعریف فضای مناسب برای کار و زندگی با تعدادی از مفاهیم دیگر مانند پایداری، کیفیت زندگی و اجتماعهای سالم در ارتباط است. از آنجا که زیستپذیری از شروط لازم برای دستیابی به توسعه پایدار است، بنابراین ارزیابی و سنجش آن در حوزه برنامهریزی برای روستاها اهمیت بسیاری دارد. از این رو تحقیق حاضر با هدف تحلیل زیستپذیری روستاهای بخش کومله انجام گردید. نوع پژوهش کاربردی، روش مورد استفاده آن توصیفی- تحلیلی و دادهها با استفاده از منابع اسنادی و مطالعات میدانی گردآوری شده است. نتایج آزمون اسپیرمن مشخص کرد که بین شاخصها (بجز شاخص اجتماعی-شاخص کالبدی) همبستگی وجود دارد. نتیجه آزمون دوجملهای مشخص نمود که تفاوت معناداری بین احتمال آزمون شده و احتمال مشاهده شده در همهی شاخصها وجود دارد. با استفاده از آزمون فریدمن شاخصهای زیستپذیری در منطقه مورد مطالعه مورد سنجش قرار گرفت که شاخصهای زیستمحیطی، شاخص اجتماعی، شاخص کلبدی-فضایی، شاخص مدیریتی، شاخص خدمات و زیرساخت ها و شاخص اجتماعی به ترتیب در جایگاههای اول تا ششم قرار گرفتند. رابطهی بین میزان فاصله از مرکز شهر و شاخصهای زیستپذیری با آزمون همبستگی اسپیرمن سنجیده شد که نتایج نشان داد بین متغیر فاصله و شاخص مدیریتی رابطه معناداری وجود ندارد. در ادامه روستاهای منطقه مورد مطالعه بر اساس شاخص های ارزیابی رتبهبندی گردیدند.
علی اکبر عنابستانی، مرتضی ذوالفقاری، جمیله توکلینیا،
دوره 12، شماره 46 - ( 11-1402 )
چکیده
مفهوم روستای هوشمند یک نوآوری در برنامهریزی پایدار روستا است که توسعه دانشبنیان از طریق یادگیری مداوم منابع انسانی بهعنوان بخشی جداییناپذیر از توسعه منابع در مناطق روستایی را تقویت میکند. اگرچه روستاهای هوشمند و شیوههای آنها در مقایسه با شهرهای هوشمند دیرتر موردتوجه قرارگرفته است، اما مردم انتظارات زیادی از توسعه پایدار مناطق روستایی از طریق ابتکار و عمل به روستای هوشمند، بهویژه در شرایط فعلی جهانی و عصر ارتباطات دارند. بنابراین، هدف پژوهش حاضر بررسی میزان اثرگذاری رهیافت روستای هوشمند بر توسعه پایدار سکونتگاههای روستایی پیراشهری کلانشهر تهران در محدوده شهرستان اسلامشهر است. این تحقیق به روش توصیفی- تحلیلی و ازنظر هدف کاربردی و جامعه آماری تحقیق شامل 12 سکونتگاه پیراشهری کلانشهر در شهرستان اسلامشهر با جمعیت 34574 نفر در قالب 10340 خانوار است که بیش از 95 درصد از جمعیت روستایی شهرستان را شامل میگردد. برای برآورد حجم نمونه مورد پرسشگری در روستاها با استفاده از فرمول و در سطح اطمینان 95 درصد، 260 خانوار روستایی به روش تصادفی مورد پرسشگری قرار گرفتند. برای آزمون مدل مفهومی پژوهش و بررسی تأثیر رهیافت روستای هوشمند بر توسعه پایدار سکونتگاههای پیراشهری، از تکنیک حداقل مربعات جزئی و نرمافزار Smart PLS استفاده گردید. با توجه به نتایج، ضرایب t بین متغیرهای اصلی پژوهش، بیش از 58/2 بوده یعنی رابطه معنادار و غیرمستقیم است؛ بدین ترتیب رهیافت روستای هوشمند بر توسعه پایدار سکونتگاههای روستایی تأثیر مثبت و معناداری دارد. مؤلفههای مدیریت و حکمرانی هوشمند و سلامت هوشمند به ترتیب با ضرایب 159/0 و 152/0 بیشترین تأثیر را بر توسعه پایدار روستایی را داشتهاند و مؤلفههای محیط هوشمند و کشاورزی هوشمند نیز به ترتیب با ضرایب 121/0 و 131/0 کمترین تأثیر را بر توسعه پایدار سکونتگاههای روستایی داشتهاند و درمجموع متغیر رهیافت روستای هوشمند 49 درصد از واریانس متغیر توسعه پایدار روستایی را پیشبینی میکند.
رضا منافی آذر، جواد رزمی،
دوره 12، شماره 46 - ( 11-1402 )
چکیده
دامپروری از اصلیترین بخشهای تولید مواد پروتئینی و لبنی بوده و بعد از زراعت و باغداری بالاترین سهم را در ارزش افزوده کشاورزی دارد. رشد جمعیت و تحقق امنیت غذایی، توسعه این زیربخش را ضروری ساختهاست. راهبرد نوین مورد توجه سیاستگذاران و برنامهریزان برای ارتقای مزیت رقابتی این بخش "کاربست رهیافت خوشه های فعالیتی" است که همکاری و رقابت بنگاههای تجمیعیافته در یک محدوده جغرافیایی و رقابتپذیری و کارایی آنها را محقق میسازد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و بهلحاظ روششناسی رویکرد انتقادی و مبتنی پراگماتیسم بوده و از روش تحقیق آمیخته (کمی و کیفی) بهره گفته شد. از تکنیکهای پرسشنامه و مصاحبههای نیمهساختیافته به منظور ارزیابی ساختار خوشه فراوردههای دامی منظومه روستایی باروق بهرهگرفتهشد. برای تحلیل دادهها از روشهای آمیخته متوالی (تحلیلهای شبکه اجتماعی و سلسه مراتبی در نرمافزارهای NodExcel و ExpertChoice) استفاده شد. نتایج نشان داد از بین عوامل پنجگانه شکلگیری خوشه، تمرکز جغرافیایی و ارتباطات بینبنگاهی بیشترین اثرگذاری را دارند. علیرغم وجود عناصر ضروری برای توسعه خوشهای مانند تمرکز جغرافیایی تأمینکنندگان، تولیدکنندگان، واحدهای فراوری و بازار، برای تشکیل خوشه «ارتباطات افقی و عمودی بینبنگاهی، محیط نهادی و استراتژی خوشه» دارای نارسایی است. تراکم شبکه 0.191 برای گرافی با 16 رأس و 23 یال بسیار پایینتر از واحد(1) بوده و نشانگر شبکه ناقص خوشه در وضع موجود است. این کاستیها با کاربست استراتژیهایی مانند "نظارت بر بهرهبرداری مسئولانه و حفاظت از مراتع"، "افزایش و تقویت صنایع تکمیلی بخش دامپروری و ایجاد ارتباطات بین بنگاهی" میتواند حلقههای مفقوده زنجیره ارزش فراوردههای دامی را تعبیه نماید و فعالیت خوشه را میسر کرده و گامی برای توسعه ناحیهای فراهم بسازد.
کبری نجفی، حسین فراهانی، بهروز محمدی یگانه، علیاکبر نجفیکانی،
دوره 12، شماره 46 - ( 11-1402 )
چکیده
امروزه کسب و کارهای کوچک و خرد روستایی میتواند نقش مهمی در متنوعسازی اقتصاد جوامع روستایی ایفا کند و وسیلهای برای تحریک رشد اقتصاد نواحی روستایی و به تبع آن اقتصاد ملّی به شمار میآید. در این راستا جاذبههای گردشگری در روستاهای ساحلی نقش بسیار حایز اهمیتی در رونق کسب و کارها ایفا میکنند. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی و میدانی میباشد. جامعه آماری تحقیق حاضر خانوارهای روستایی 12 روستای شهرستان بابلسر میباشند که بالغ بر 8364 خانوار بوده و جمعیت آن برابر با 25840 نفر میباشد. تعداد نمونه مورد نیاز با استفاده فرمول کوکران معادل 367 نفر تعیین گردید. پایایی ابزار تحقیق نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای مولفههای مورد بررسی تحقیق برابر با 79/0 به دست آمده است و روایی تحقیق یا اعتبار پرسشنامه از طریق اعتبار صوری محتوایی بدست آمده است. دادههای مستخرج از پرسشنامه با بهرهگیری از نرمافزار spss و با استفاده از مقایسه میانگین فریدمن، ماتریس تحلیلی همبستگی گاما و رگرسیون خطی چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از آزمون فریدمن نشان میدهد که استفاده از مناظر روستایی و ساحلی بسیار زیبا با چشماندازهای خیرهکننده، داشتن محیط آرام و بدون سر و صدا و تفریحات ساحلی بالاترین مقادیر را به خود اختصاص دادند و در بهبود کسب و کارها نقش کلیدی ایفا میکنند. نتایح تحلیل همبستگی گاما نشان میدهد که افزایش تنوع شغلی به تبع وجود جاذبههای گردشگری در روستاهای ساحلی با افزایش فرصتهای شغلی، افزایش درآمد روستاییان، افزایش سطح آگاهی و دانش عمومی در راستای فعالیتهای کارآفرینانه و افزایش انگیزه جوانان جهت سکونت و اشتغال در روستا رابطه معنادار و 99 درصدی دارند. همچنین نتایج حاصل از آزمون رگرسیون خطی چندگانه با روش همزمان برای تبیین تأثیر جاذبههای گردشگری بر بهبود کسب و کارهای کوچک و اوضاع اقتصادی خانوارهای روستایی نشان میدهد که مؤلفههای بررسیشده تا حد قابلقبول و معناداری به متغیرهایی مرتبط هستند که بررسی شدند. در ضمن ضریب تعیین بدست آمده حاکی از آن است که توسعهیافتگی حدود 72 درصد به متغیرهای بررسیشده وابسته است.