جستجو در مقالات منتشر شده


31 نتیجه برای رس

سیدیاسر حکیم دوست، محمود مرادی، شاهبختی رستمی، عبدالحمید نظری،
دوره 7، شماره 26 - ( زمستان 1397 )
چکیده

وجود روستاهای پویا، فعال و دارای شرایط مناسب زیستی در مرزها با شناسایی مشکلات و عوامل موثر در ناپایداری  آنان میسر خواهد بود. هدف از انجام تحقیق بررسی زیست پذیری روستاهای شهرستان هیرمند می باشد. این پژوهش به لحاظ هدف از نوع کاربردی و از حیث روش تحقیق توصیفی و تحلیلی می باشد. در پژوهش حاضر با توجه به موضوع تحقیق به منظور دستیابی به حداکثر ضریب دقت از نمونه گیری تصادفی استفاده شده است که با توجه به سه پارامتر پراکنش روستاهای منطقه از لحاظ فاصله از مرز و پراکندگی در تمام سطح شهرستان، از طبقات مختلف جمعیتی و بر اساس کامل بودن اطلاعات آماری، 44 روستای شهرستان هیرمند از 290 روستای داراس سکنه به صورت نمونه و بر طبق فرمول کوکران، 360  نفر از سرپرستان خانوار به عنوان جامعه نمونه نیز انتخاب گردیدند.نتایج حاصل از تحلیل موران دو متغیره نشان می دهد 7 روستا از 44 روستای مورد مطالعه، در وضعیت کاملا مطلوب و 12 روستا در وضعیت بحرانی از حیث زیست پذیری و رعایت ملاحظات پدافند غیر عامل قرار دارند. همچنین نتایج حاصل از تحلیل HOT/SPOT نشان می دهد، 8 خوشه در منطقه به طور پراکنده در جنوب شرق شهرستان هیرمند شناسایی گردید که  شرایط ناپایداری و امنیتی سکونتگاه های واقع در این خوشه ها لزوم توجه بیشتر را می طلبد همچنین 15 روستای شهرستان هیرمند به نوعی یا دارای شرایط زیست پذیری بالا و رعایت ملاحظات پدافند غیر عامل پایین یا برعکس هستند که لازم است جهت افزایش امنیت منطقه، زیست پذیری و رعایت ملاحظات پدافند غیر عامل در تمامی روستای مورد نظر تقویت گردد.

کاروان عزیزی، شفق رستگار، قدرت اله حیدری، زینب جعفریان،
دوره 8، شماره 27 - ( بهار 1398 )
چکیده

بوم­گردی با بهره‌گیری خردمندانه از منابع طبیعی و محیط زیست نقش مهمی در توانمندسازی جوامع محلی دارد. از جمله نقش­های اثربخش این نوع گردشگری تأثیر بر وضعیت اقتصادی-اجتماعی جوامع محلی است. هدف از این تحقیق بررسی اثرات اقتصادی-اجتماعی بوم گردی مراتع ییلاقی بلده بر توانمندی جامعه محلی بوده است. روش انجام تحقیق به صورت توصیفی-تحلیلی، جامعه آماری پژوهش از بهره‌برداران مراتع حریم روستاهای هدف گردشگری شامل­ کلیک، بردون، یوش، بلده، بطاهرکلا، مرچ، یالرود، سر­اسب و کمررود جمع آوری شده که به شیوه هدفمند انتخاب شده است. با استفاده از فرمول کوکران و تطبیق با جدول مورگان حجم نمونه خانوار 214 برآورد گردید. داده­های پژوهش به‌صورت اسنادی و پیمایشی (پرسشنامه) به روش نمونه‌گیری تصادفی طبقه‌بندی شده جمع‌آوری گردید. به‌منظور آزمون فرضیه­های پژوهش از همبستگی کندال تائو b و آزمون رتبه‌ای فریدمن استفاده گردید. یافته‌های پژوهش نشان داد بین گویه‌های عوامل اقتصادی-اجتماعی و شاخص توانمندی رابطه مثبت و معنی‌داری وجود داشته است. همچنین افزایش سطح درآمد و پس انداز، افزایش اشتغال فصلی روستاییان، افزایش مشارکت فرهنگی و اجتماعی مردم و ایجاد فرصت زنان روستایی برای فعالیت در شغل‌های جانبی از بیشترین میانگین وزنی و کمک به جذب منابع مالی و بودجه‌های دولتی و تغییر سبک زندگی به دلیل مراوده با گردشگران از کمترین امتیاز برخوردار شد. با توجه به آنکه اغلب فعالیت‌های روستاییان و دامداران، فصلی بوده و در سایر فصول عملاً با بیکاری مواجه‌اند؛ توانمند کردن آنان با حمایت‌های مالی دولت و ارائه تسهیلات ویژه به آن‌ها می‌تواند به ایجاد فرصت‌های بیشتر اشتغال در این نواحی منجر گردد.

سعدی محمدی، خدیجه رستمی،
دوره 8، شماره 28 - ( تابستان 1398 )
چکیده

در پژوهش حاضر استراتژی­های متنوع­سازی اقتصاد روستاها در بخش مرزی خاوومیرآباد شهرستان مریوان مورد بررسی و تحلیل قرارگرفته است تا رهیافت این امر ارائه راهکارهای کاربردی در راستای افزایش پایداری اقتصادی روستاها و به دنبال آن کم رنگ شدن فقر در روستاهای منطقه باشد. جمع آوری داده ها در بخش نظری با استفاده از منابع اسنادی و در بخش میدانی با بهره گیری از مصاحبه، مشاهده و توزیع پرسشنامه در میان 50 نفر از کارشناسان و متخصصان عرصه برنامه ریزی روستایی انجام گرفته است. تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده با بهره گیری تکنیک سوات و مقایسه دودویی در نرم افزار expert choice انجام شده است. نتایج پژوهش نشان داد که تاسیس بازارچه­های مرزی بیشترین تأثیر و نقش را در بهبود متنوع سازی اقتصادی روستاها در میان فعالیت های معیشتی موجود دارد. همچنین وضعیت متنوع سازی اقتصادی منطقه مورد مطالعه تحت تأثیر 12 عامل درونی در مقابل 9 عامل بیرونی است. به عبارتی دیگر 4 عامل قوت در مقابل 8 عامل ضعف و 5 عامل فرصت در مقابل 4 عامل تهدید، پیش روی عملکرد مطلوب متنوع سازی اقتصاد روستاهای منطقه قرار دارد. اولویت بندی عوامل با استفاده از میانگین نسبی نشان داد تنوع توان های طبیعی، اقتصادی و اجتماعی جهت تنوع بخشی اقتصادی روستاها "مهمترین قوت"، عدم ایجاد زمینه‏های ایجاد مشاغل تبدیلی کشاورزی و دامداری "مهمترین ضعف"، حرکت نظام اقتصادی کشور به بازگشایی مرزها و سیاست تجارت درهای بازخارجی "مهمترین فرصت" و تبلیغات منفی مبنی بر عدم امنیت در مناطق مرزی نیز "مهمترین تهدید" مؤثر بر عملکرد مطلوب متنوع سازی اقتصادی در سطح روستاهای منطقه بوده و راهبردهای مؤثر جهت بهبود وضعیت تنوع بخشی اقتصادی روستاهای منطقه، راهبردهای تهاجمی است.

محمدحسین کریم، عبدالماجد سپاهیان، سیدمهدی حسینی، امیر دادرس مقدم،
دوره 8، شماره 30 - ( زمستان 1398 )
چکیده

انبه یکی از میوه‌های گرمسیری محسوب می‌شود که به دلیل خصوصیات ویژه‌ای که دارد همواره دارای علاقه‌مندان زیادی است. خاستگاه اصلی این میوه‌ی خوش طعم و مطبوع که نقش مهمی در اقتصاد روستانشینان دارد، شبه قارهی هند، پاکستان، بنگلادش و آسیای جنوب شرقی است و در مناطق روستایی استانهای سیستان و بلوچستان، هرمزگان و کرمان به میزان قابل توجهی تولید و کشت میشود. در این مطالعه وضعیت ساختار بازارهای داخلی انبه تولیدی کشور بر اساس شاخص­های تمرکز و شاخص­های هرفیندال و مزیت نسبی این محصول در استان­های تولید کننده بر اساس شاخص های RCA و SRCA در طی سال های 1387-1396 مورد مطالعه قرارگرفته است. نتایج حاصل از آزمون­های شاخص­های مذکور نشان از آن دارد که ساختار بازار انبه کشور دارای ساختار انحصار دوجانبه(بیش از90 درصد از تولید انبه کل کشور) و متعلق به دو استان هرمزگان و سیستان و بلوچستان است. همچنین بر اساس شاخص‌های مزیت نسبی آشکارشده مشخص شد که تولید این محصول در استان‌های سیستان و بلوچستان و هرمزگان دارای مزیت نسبی است و در استان کرمان دارای مزیت نسبی نیست. بر اساس شاخص مزیت نسبی آشکار قرینه شده، میزان مزیت نسبی تولید محصول انبه در استان‌های سیستان و بلوچستان و هرمزگان بالا است. پیشنهاد می‌شود با توجه به شرایط اقلیمی خاص مورد نیاز برای تولید محصول انبه و به‌وجود آمدن شرایط انحصاری طبیعی برای استان­های هرمزگان و سیستان و بلوچستان در کشور و همچنین با توجه به اثری که تولید این محصول در رونق اقتصاد و اشتغال‌زایی برای روستاییان دارد، با افزایش تولید و همچنین امر برندسازی که به سبب خاصیت‌های منحصر به فرد این محصول تولید شده در این مناطق ایران به راحتی میسر است زمینه‌ی ورود آن به بازارهای منطقه‌ای فراهم گردد.

وحید ریاحی، پرویز ضیائیان فیروزآبادی، فرهاد عزیزپور، پرستو دارویی،
دوره 8، شماره 30 - ( زمستان 1398 )
چکیده

تغییرات الگوی­کشت، فرآیندهای پویای فضایی هستند که از مؤلفه­های بسیاری تأثیر می­پذیرد. شناخت این مؤلفه­های تأثیرگذار، بازگوکننده­ی عـواملی است که برای انتخـاب نـوع کشت موردتوجه کشاورزان قرار می­گیـرد که خود باعث درک بهتر چرایی رفتار آ­ن­ها خواهد شد و می­تواند مــورد اســتفاده مســئولان و سیاستگذاران بخش­کشاورزی به­منظور معرفی ­محصولات و نوآوری­های­ جدید بــه کشــاورزان و هدایت تصمیمات آن­ها به­سوی تنظیم الگوی کشت بهینه قرار گیرد. در این مقاله ضمن بررسی عوامل درونی و بیرونی مؤثر بر انتخاب الگوی­کشت در نواحی روستایی لنجانات و چگونگی ارتباط این عوامل در ایجاد ناپایداری الگوی کشت در این ناحیه، به بررسی پیامدهای ایجاد شده بر اثر این ناپایداری با استفاده از روش کیفی پرداخته شده است. مشارکت­کنندگان پژوهش، بهره­برداران کشاورز ساکن در محدوده 10کیلومتری در دو طرف رودخانه زاینده­رود در ناحیه لنجانات (بلوک لنجان) هستند. از بین آن­ها، با استفاده از نمونه­گیری نظری، 25 نفر در پژوهش مشارکت داشتند. دراین پژوهش از فنون مشاهده، مصاحبه­های عمیق و بحث گروهی متمرکز برای جمع­آوری اطلاعات و از روش نظریه­ی زمینه­ای برای تحلیل اطلاعات استفاده شد. ناپایداری الگوی کشت، تک­عاملی نبوده، بلکه متأثر از عوامل مختلفی است که ماهیت طبیعی اکولوژیک، اجتماعی اقتصادی، زیرساختی و نهادی دارند. در بین این عوامل، وجود و بروز تنش­های محیطی و ضعف نقش­پذیری مؤثر دولت عواملی هستند که از نگاه جامعه محلی از اهمیت بالاتری برخوردار هستند. ناپایداری الگوی کشت متأثر از این عوامل، ناحیه لنجانات را با پیامدهایی چون تغییر و تخریب اراضی زراعی، تضعیف نظام اقتصادی کشاورزان و در نهایت افزایش مهاجرفرستی و زوال روستایی روبرو ساخته است.

مجتبی قدیری معصوم، مهرسا مینایی، علیرضا دربان آستانه،
دوره 9، شماره 32 - ( تابستان 1399 )
چکیده

اقامتگاه‌های بوم گردی از طریق سازگاری با محیط طبیعی و جوامع محلی و اقتصاد می‌توانند پایدار بمانند و با جایگزین کردن هتل‌های معمولی به تعداد بیشتری از اقامتگاه‌های بوم­گردی تأثیر کلی صنعت گردشگری را کاهش دهند و از این طریق به توسعه پایدار گردشگری نایل شوند. بدین ترتیب، پژوهش حاضر به شیوه توصیفی- تحلیلی به نقش اقامتگاه‌های بوم­گردی در توسعه پایدار گردشگری روستایی، در شهرستان خور و بیابانک پرداخته است. جامعه آماری این پژوهش سه گانه است و شامل گردشگران اقامتگاه‌ها و صاحبان اقامتگاه‌ها و ساکنین محلی بوده‌اند که به ترتیب 143 گردشگر، 11 مالک و 330 خانوار محلی در 5 روستای گردشگری شهرستان خور و بیابانک به‌صورت نمونه‌گیری خوشه‌ای و تصادفی انتخاب‌شده و مورد سنجش قرار گرفتند. داده‌های گردآوری‌شده در محیط نرم‌افزاری spss با استفاده از آزمون‌های T تک نمونه‌ای، تحلیل واریانس یکطرفه وآزمون دانکن و آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن تجزیه‌وتحلیل شدند. نتایج نشان داد که کیفیت اقامتگاه‌های بوم­گردی در مناطق روستایی موردمطالعه در وضعیت مطلوبی قرار دارد و منطبق بر شاخص‌های پایداری اقامتگاه‌های بوم­گردی و استاندارد‌ها است. همچنین نتایج حاصله از آزمون‌ دانکن نشان داد که بین کیفیت اقامتگاه‌ها به تفکیک روستاها تفاوت معناداری وجود دارد به‌گونه‌ای که روستای گرمه بالاترین امتیاز را با مقدار 4.19 را دارا هست و روستای ایراج پایین‌ترین امتیاز را با مقدار 2.96 به خود اختصاص داده است. نتایج آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن نشان داد که بین اقامتگاه‌های بوم­گردی و توسعه پایدار گردشگری با ضریب همبستگی 0.90 ارتباط معنی‌دار وجود دارد و بیانگر آن است که الگوی اقامتگاه بوم­گردی در منطقه مورد مطالعه و دیگر مناطق روستایی و بکر طبیعی به‌عنوان یک کسب‌وکار کوچک گردشگری با مالکیت بومی و مدیریت خانوادگی، هماهنگی بیشتری با توسعه پایدار گردشگری دارد.

طیبه چراغی، علیرضا پورسعید، رویا اشزاقی سامانی، محمدباقر آرایش، مرجان واحدی،
دوره 9، شماره 32 - ( تابستان 1399 )
چکیده

انسان­ها در طول تاریخ سه نظام اجتماعی کوچ­نشینی، روستانشینی و شهرنشینی را با اوضاع و شرایط اقتصادی، فرهنگی و سیاسی گوناگونی تجربه نموده که به سبب توانایی محدود نظام قبلی در رفع نیازهای بشر، نظام اجتماعی جدید پا گرفته است. جامعه عشایری ایران به عنوان یک واقعیت اجتماعی، بخشی از ساختار تاریخی سیاسی و فرهنگی و عضو فعال از پیکره جامعه ملی است و نقش آن در تأمین مواد پروتئینی و سایر فرآورده­های لبنی قابل توجه است. این در حالی است که بررسی­های انجام شده حاکی از آن است که الگوی معیشت عشایری با بحران مواجه است. در صورتی که این ناپایداری بدلیل عدم برخورداری ادامه یابد، توسعه ملی نیز به خطر خواهد افتاد. لذا شناسایی شیوه مناسب سکنی گزینی، یک مرحله حساس و مهم برای توسعه پایدار عشایر محسوب می­گردد. از این رو این تحقیق به منظور انتخاب مناسب­ترین شیوه سکنی­گزینی که بتواند پایداری معیشت عشایر ایلام را فراهم کند با روش تحقیق کمی و کیفی صورت گرفته است. با توجه به مکتب کد گذاری اشتراوس و کوربین تجزیه و تحلیل داده­های کیفی در راستای استراتژی گراندد تئوری در قالب 3 مرحله کد گذاری باز، محوری و انتخابی با استفاده از نرم­افزار maxqda انجام پذیرفت. سپس مدل نهایی معیارهای پایداری معیشت عشایر تبیین گردید و بر اساس این مدل و پیشینه پژوهش، پرسشنامه فاز کمی تحقیق طراحی گردید. نمونه آماری در بخش کیفی 14 نفر از تسهیل­گران و خبرگان عشایر و در بخش کمی 9 نفر از خبرگان وکارشناسان بودند. داده­های مورد نیاز توسط پرسشنامه محقق ساخته و مصاحبه باز جمع­آوری گردید. نتایج تحلیل داده­ها با استفاده از روش تحلیل سلسله­مراتبی و نرم­افزارEXPERT CHOICE2000  نشان داد که شیوه کوچ­نشینی دارای بالاترین اولویت بوده است.

مرضیه آخوندی قهرودی، عبدالحمید نظری، شاه بختی رستمی، گیتی صلاحی اصفهانی،
دوره 9، شماره 32 - ( تابستان 1399 )
چکیده

بهبود شرایط زندگی در جوامع روستایی، هدف غایی برنامه­ها و پروژه­های توسعه روستایی است. پیش­شرط دستیابی به این مهم، فراهم ساختن شرایط مناسب زندگی است. به­همین خاطر، صاحب­نظران، متخصصان و مدیران حوزه برنامه­ریزی، مفهوم زیست­پذیری را به عنوان یکی از مفاهیم نوین در حوزه برنامه­ریزی روستایی که ارتباط نزدیکی با پایداری روستاها و بهبود کیفیت زندگی ساکنان آن دارد، پذیرفته­اند. هدف تحقیق حاضر، تحلیل­فضایی زیست­پذیری اقتصادی در روستاهای شهرستان ری است. این پژوهش، به لحاظ هدف از نوع کاربردی و از حیث روش تحقیق توصیفی و تحلیلی است. جمع­آوری داده­ها با استفاده از دو نوع پرسشنامه محقق­ساخته (یکی برای 98 روستای دارای سکنه به صورت تمام­شمار و دیگری برای 360 نفر از سرپرستان خانوار به عنوان جامعه نمونه که طبق فرمول کوکران محاسبه و به روش ساده انتخاب گردید) انجام گرفت. نتایج حاصل از تحلیل موران دو متغیره نشان می­دهد که 14 روستا از 98 روستای مورد مطالعه، در وضعیت کاملاً مطلوب، 37 روستا در وضعیت متوسط و 48 روستا در وضعیت نامطلوب قرار دارند. همچنین نتایج حاصل از تحلیل HOT/COLD SPOTs نشان می­دهد که 16 لکه سرد (زیست­پذیری پایین «LL»)، و 12 لکه داغ (زیست­پذیری بالا «HH») در ناحیه وجود دارد. بزرگترین لکه داغ در شمال­شرق شهرستان واقع شده و روستاهای قرار گرفته در این لکه دارای زیست­پذیری اقتصادی بالایی هستند و در مجاور همدیگر قرار گرفته­اند. بزرگترین لکه سرد نیز در جنوب­غرب شهرستان قرار گرفته است.

ملیحه شیبانی، فاطمه رستگاری پور، تکتم محتشمی،
دوره 9، شماره 33 - ( پاییز 1399 )
چکیده

بررسی وضعیت امنیت­ غذایی جامعه و شناسایی عوامل مؤثر برآن به‌ویژه در مناطق روستایی، اهمیت بسزایی دارد. تحقیق حاضر باهدف تحلیل وضعیت امنیت­ غذایی خانوارهای روستایی استان خراسان­رضوی انجام گرفت. برای این منظور از شاخص فراوانی تنوع‌غذایی برای بررسی امنیت­ غذایی استفاده شد و سپس عوامل مؤثر بر امنیت غذایی با بهره­گیری از شاخص ذکر شده و مدل لاجیت ترتیبی تعیین شد. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه خانوارهای روستایی استان خراسان­ رضوی در سال 1398 است که با استفاده از فرمول کوکران 400 خانوار براساس روش نمونه­گیری تصادفی خوشه­ای چندمرحله­ای انتخاب و داده­ های موردنیاز از طریق مصاحبه و تکمیل پرسشنامه استخراج گردید. نتایج تحقیق نشان­ داد که میانگین شاخص­ فراوانی تنوع‌غذایی در منطقه برابر 35/56 و خانوارها از نظر فراوانی مصرف گروه­های غذایی در سطح پایین تنوع‌غذایی قرار دارد. همچنین نتایج نشان داد که افزایش متغیرهای جنسیت، تحصیلات، وضعیت مسکن، هزینه ماهیانه غذا، شاخص قدرت خرید خانوار و دسترسی به بازار احتمال این که خانوارهای با فراوانی تنوع‌غذایی پایین در گروه خانوارهای با فراوانی تنوع‌غذایی بالا قرار گیرد افزایش می‌دهد و افزایش متغیرهای فاصله تا مراکزخرید و تورم مواد­غذایی احتمال این‌که خانوارهای با فراوانی تنوع‌غذایی پایین در گروه خانوارهای با فراوانی تنوع‌غذایی بالا قرار گیرد کاهش می‌دهد.

فاطمه رستمی، احسان جباری، شاه بختی رستمی،
دوره 9، شماره 34 - ( زمستان 1399 )
چکیده

هر ساختاری در فضا دارای کارکرد یا کارکرد‌هایی مشخص است. در رویکرد «پویش ساختاری-کارکردی» پیوند این دو در بررسی تمامی پدیده­های جغرافیایی مورد اهمیت و توجه قرار می­گیرد. اگر بتوان یک حوضه آبریز را به عنوان یک ساختار فضایی-مکانی در نظر گرفت، چاه­­های موجود در آن حوضه می­توانند نماینده یکی از کارکرد‌های آن در زمینه بهره­برداری از آب­های زیرزمینی باشند. تعداد چاه­های حفر شده در حوضه آبریز ماهیدشت در استان کرمانشاه طی چهار دهه اخیر 23 برابر شده است. افزایش تعداد چاه در منطقه منجر به افزایش مصرف آب­های زیرزمینی و در نتیجه پایین­تر رفتن عمق چاه­ها و ایجاد پهنه ­هایی شده که به لحاظ برداشت بی­رویه آب به پهنه­های بحران کم آبی معروف هستند. در این پژوهش، برای تعیین و ترسیم نقشه­ی چنین پهنه­هایی از دو مبنای اصلی تحلیل فضایی یعنی «موقعیت» و «فاصله» و داده­های مربوط به چاه­های منطقه به همراه تکنیک­ها و ابزار‌های متداول در سیستم­های اطلاعات جغرافیایی (GIS) استفاده شده است. نتایج این پژوهش تعیین و ترسیم نقشه­ی پهنه­های بحرانی حوضه آبریز ماهیدشت است که اراضی حدود 60 روستای منطقه را در بر گرفته و نیازمند توجه بیشتر و اعمال و اجرای سیاست­ها و راهبرد­های سخت­گیرانه­تر در زمینه حفر چاه جدید در این­گونه پهنه­ها است. روش­­های مورد استفاده در این پژوهش می­تواند برای تعیین پهنه­های بحرانی برداشت آب در سایر حوضه­های آبریز توصیه شود.

حامد آرامش، فاطمه رس، سهیلا کشاورز،
دوره 9، شماره 34 - ( زمستان 1399 )
چکیده

پژوهش حاضر باهدف ارائه الگوی اثربخشی کارآفرینی اجتماعی در راستای توانمندسازی زنان جامعه محلی ارائه‌شده است. جامعه آماری این پژوهش تمامی زنان بلوچ مناطق حاشیه­نشین چابهار در محله­های رمین، عثمان­آباد، کمب، قدس، مرادآباد و تیس که از آن­ها نمونه­ای 266 نفری به روش نمونه­گیری سهمی انتخاب شد. این پژوهش با روش آمیخته انجام گرفت. در بخش کیفی این روش، باتوجه به استراتژی فراترکیب عوامل مؤثر بر توانمندسازی زنان شناسایی شد و در‌بخش کمی با پخش دو پرسشنامه، این عوامل در جامعه آماری گفته‌شده ارزیابی و رتبه­بندی شدند. نتایج حاصل از روش کیفی فراترکیب این عوامل را در 21 شاخص دسته­بندی کرد. در‌بخش کمی، نتایج حاصل از تحلیل نرم­افزار SMART PLS نشان داد که تمامی شاخص­های حاصل از روش کیفی فراترکیب به‌جز شاخص برخورداری از مهارت کافی اثر معناداری بر توانمندسازی زنان بلوچ مناطق حاشیه­نشین چابهار داشتند و مهم­ترین این شاخص­ها، شاخص اعتمادبه‌نفس است و شاخص­های انگیزه ایجاد اشتغال، میزان تحصیلات، رفع تبعیض از بازار کار، سیاست­های حمایتی دولت به ترتیب در رتبه­های دوم تا پنجم ازنظر اهمیت توانمندسازی زنان این منطقه برخوردارند.

میرستار صدر موسوی، محسن آقایاری هیر، محمد ولائی،
دوره 9، شماره 34 - ( زمستان 1399 )
چکیده

فقر قدمتی به طول تاریخ بشر داشته و به‌عنوان یکی از مهم‌ترین آسیب‌های اجتماعی، اقتصادی و جغرافیائی شناخته می‌شود. بین فقر وزندگی روستایی ضریب ارتباط زیادی وجود دارد، زیرا بیش از سه‌چهارم فقرا در مناطق روستایی زندگی می‌کنند. به‌همین جهت بررسی راهکار‌های کاهش فقر روستایی از اهمیت زیادی برخوردار است. لذا، هدف تحقیق حاضر بررسی راهکار‌های کاهش فقر با تأکید بر متنوع‌سازی اقتصاد روستایی در شهرستان میاندوآب می‌باشد، که ازلحاظ هدف کاربردی و ازنظر روش توصیفی- تحلیلی است. جهت جمع‌آوری داده‌‌ها و اطلاعات از مطالعات میدانی و کتابخانه‌ای استفاده گردید. این تحقیق به دو‌بخش کمی و کیفی تقسیم می‌شود که در قسمت کیفی با انجام 24 مصاحبه نیمه ساختاریافته اشباع نظری حاصل شد و در قسمت کمی نیز 120 نفر به‌عنوان نمونه انتخاب شدند. سطح پایایی پرسشنامه تحقیق با استفاده از روش آلفای کرونباخ 701/0 به‌دست آمد که بیانگر قابلیت اعتماد آن می‌باشد. برای انتخاب نمونه ‌آماری از روش‌‌های هدفمند (گلوله‌برفی و روش متواتر نظری) استفاده گردید. جهت تجزیه‌وتحلیل اطلاعات از نظریه مبنایی (روش زمینه‌ای) رگرسیون، تحلیل‌مسیر و نمودار اثر بهره گرفته شد. نتایج نشان داد، مهم‌ترین راهکار‌های کاهش فقر در این محدوده عبارت‌اند از: اعطای اعتبارت خرد، بیمه و حمایت مالی دولت، تنوع‌بخشی اقتصاد روستایی و غیره. همچنین نتایج تحلیل‌‌های کمی نشان داد، شاخص تنوع‌بخشی غیرکشاورزی (غیرزراعی) با مقدار تأثیر 826/0 در رتبه اول اهمیت و شاخص بهبود زیرساخت‌‌های تولیدی و رفاهی با مقدار تأثیر 451/0 در رتبه دوم اهمیت به ترتیب بیشترین میزان تأثیر را در کاهش میزان فقر روستایی در محدوده موردمطالعه داشته‌اند و تنوع‌بخشی از طریق تحریک بخش‌های درآمدی (کشاورزی، صنعت، گردشگری و خدمات) موجب کاهش فقر روستایی می‌شود.

عبدالماجد سپاهیان، سیدمهدی حسینی، امیر دادرس مقدم،
دوره 10، شماره 36 - ( تابستان 1400 )
چکیده

محصولات گرمسیری از جمله محصولات باغی هستند که مقدار قابل توجهی از این محصولات در روستاهای سیستان و بلوچستان تولید میشود اما به دلیل توجه نکردن به زنجیره تأمین این محصولات و واردات بی­رویه، انگیزه روستاییان برای تولید این محصولات روز به روز کاهش یافته است. در این پژوهش به بررسی رابطه عناصر سه‌گانه بازار یعنی ساختار ـ رفتارـ عملکرد دو محصول انبه و موز با رهیافت SCP در مقطع زمانی 1398 در روستاهای سیستان و بلوچستان با استفاده از روش سیستم معادلات همزمان پرداخته شده است. نتایج تخمین مدل برای دو محصول انبه و موز نشان داد که در معادله تمرکز سودآوری اثر مثبت و معناداری بر تمرکز در محصول انبه داشته به‌ طوری‌که با افزایش سودآوری، بازار به شرایط انحصاری نزدیکتر شده و سودآوری تولید کنندگان افزایش مییابد. در معادله تحقیق و توسعه برای هر دو محصول انبه و موز، تمرکز دارای اثر منفی و معناداری بر تحقیق و توسعه است؛ به‌طوری‌که با افزایش تمرکز در بین تولیدکنندگان روستایی، بازار به سمت شرایط انحصاری حرکت کرده است. اما سودآوری، دارای اثر مثبت و معنادار بر فعالیت تحقیق و توسعه است که مطابق انتظارات بازار بوده و نشان می‌دهد  با افزایش سودآوری، انگیزه بیشتری برای صرف هزینه تحقیق و توسعه وجود خواهد داشت. در معادله سودآوری برای محصول انبه، با افزایش تمرکز یعنی حرکت به سمت بازار انحصاری، سودآوری نیز افزایش پیدا خواهد کرد. همچنین توسعه در هر دو محصول، دارای اثر مثبت و معناداری بر سودآوری است. بر اساس تأثیرات مثبت متقابل بین تحقیق و توسعه و سودآوری در دو محصول انبه و موز، پیشنهاد می‌شود در زمینه تولید، بازاریابی و برندسازی این محصولات در بین روستاییان جهت ایجاد شبکه مبتنی بر زنجیره تأمین این محصولات تحقیقات گستردهای صورت گیرد و راهکار دستیابی به این مهم تشکیل تعاونی‌ها یا اتحادیه­های محلی محصولات گرمسیری در روستاها است.

انوشیروان ظهیری، هادی ثنائی پور، عبدالغنی رستگار،
دوره 10، شماره 37 - ( پاییز 1400 )
چکیده

یکی از مهمترین انواع بخش­های صنعت گردشگری، گردشگری در حوزه بوم­گردی است. این بخش همواره مورد توجه سیاست‌گذاران و برنامه­ریزان توسعه روستایی بوده است چراکه در استفاده از فضا و ویژگی­های محیط روستایی برای گردشگران جذابیت ایجاد کرده و همچنین به بهبود و ارتقاء شاخص‌های اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و زیست­محیطی مناطق روستایی منجر می­شود. فعالیت کسب‌وکارهای این حوزه همواره دستخوش تغییر و تحولات عمده­ای بوده است و در شرایط پیچیده و پویای اقتصادی، صاحبان کسب‌وکارهای بوم­گردی بایستی برای شناسایی مخاطرات این صنعت آماده شده و ظرفیت تاب‌آوری خود را ارتقا دهند. بر این اساس، هدف از انجام این پژوهش، مدل­سازی الگوی تاب‌آوری کسب‌وکارهای بوم­گردی در مناطق روستایی استان گیلان می­باشد که با روش داده‌بنیاد انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش متشکل از خبرگان تجربی و دانشگاهی می­باشند که با روش نمونه‌گیری هدفمند انتخاب شده و فرآیند جمع‌آوری داده‌ها با استفاده از مصاحبه­های عمیق انجام شد. سپس مفاهیم استخراج شده در سه گام کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شده و در نهایت با استخراج، تلفیق و ترکیب مفاهیم و دسته‌بندی آنها، مدل­سازی الگوی تاب‌آوری کسب‌وکارهای بوم­گردی در مناطق روستایی استان گیلان در قالب عوامل علّی، پدیده محوری، عوامل زمینه­ای، عوامل مداخله­گر، راهبردها و پیامدها انجام شد. در انتها نیز پیشنهادهایی متناظر با نتایج پژوهش ارائه شد.

مریم مومن پور آکردی، سیده زلیخا قربان زاده زعفرانی، سیدحسن رسولی،
دوره 11، شماره 40 - ( تابستان 1401 )
چکیده

کشاورزی هسته اصلی پایه اقتصاد فضا را تشکیل می­دهد به گونه­ای که کشاورزی به عنوان بزرگ­ترین جذب کننده نیروی کار در نواحی بوده و بیشترین درآمد و توسعه را ایجاد می­کند.از آنجا که توسعه مفهومی چند بعدی است که در خود، تجدید سازمان نظام اجتماعی-اقتصادی را به همراه دارد، بررسی سطوح و ابعاد مختلف توسعه و آگاهی از میزان برخورداری مناطق مختلف می­تواند گامی موثر و اساسی در این تجدید سازمان و برنامه­ریزی باشد. در این راستا هدف از پژوهش حاضر، سنجش و ارزیابی مطلوبیت فضاهای پیراشهری از منظر شاخص­های توسعه کشاورزی جهت توسعه سکونتگاه­های روستایی در استان گلستان می­باشد. بدین منظور شاخص­های منتخب پژوهش در قالب 20 شاخص قابل سنجش در بین 14 پهنه فضایی اقتصاد(شهرستان) با بهره­گیری از مدل تصمیم­گیری ترکیبی WASPAS مورد تحلیل قرار گرفته است. در نهایت با تعیین میزان توسعه شاخص­ها، مطلوبیت مناطق چهارده گانه بر اساس برخورداری از شاخص­های مطلوبیت فضاهای پیراشهری مبتنی بر توسعه پایدار کشاورزی، پراکندگی و نابرابری در شاخص­های توسعه اقتصاد سبز منطقه­ای سنجیده شده است. برای وزن­دهی شاخص­ها از روش آنتروپی شانون استفاده گردید. جهت تحلیل داده­ها از نرم­افزار EXCEL  و SPSS استفاده شده است. یافته­های پژوهش حاکی از آن است که بر اساس تحلیل داده­ها سکونت­گاه­های پیراشهری(روستایی) استان دارای وضعیت پراکنش نابرابری می­باشند. اولویت­بندی فضاهای پیراشهری استان با مدل واسپاس حکایت از شکاف در امر برخورداری از شاخص­های توسعه کشاورزی دارد که صورت واضح آن را می­توان بین  پهنه فضایی شهرستان گنبد با مجموع برخورداری (464/0)مطلوب­ترین فضای پیراشهری نسبت به میزان مطلوبیت فضای پیراشهری شهرستان آق­قلا با میزان برخورداری (264/0) که فاصله تقریباً دو برابری را نشان می­دهد ملاحظه کرد. با توجه به نتایج بدست آمده، مسئولین و برنامه­ریزان باید راهبردها، اهداف و سیاست­گذاری­ها را در راستای بهبود مطلوبیت فضاهای پیراشهری علی­الخصوص شاخص­های کشاورزی پایدار در سکونتگاه­های روستایی جهت­دار نماید.

فاطمه مظفری، عبدالحمید نظری، شاه بختی رستمی، مصطفی شاهینی فر،
دوره 11، شماره 41 - ( پاییز 1401 )
چکیده

ارزیابی طرح "ساماندهی مشاغل خانگی" که در قالب برنامه­ های توسعه از سال 1389 در ایران در حال اجراست، اهمیت خاصی دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش اقتصادی کسب و کارهای خانگی بر معیشت پایدار خانوارهای روستایی استان ایلام انجام گرفت. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی- نظری و از حیث روش انجام توصیفی- تحلیلی است. جمع ­آوری داده­ ها با استفاده از شیوه ­های کتابخانه ­ای و میدانی انجام شد. جامعه آماری شامل 1476" خانوار دریافت­ کننده وام در مشاغل خانگی" ساکن در 287 روستای استان ایلام می ­باشد. نظر به تعدد و پراکندگی روستاها انتخاب آنها به دو روش نمونه­ گیری انجام گرفت. ابتدا تعداد روستاها با استفاده از" نمونه­ گیری خوشه­ ای" ( با ملاحظه همگنی چهار عامل: ارتفاع، فاصله از مرکز شهرستان، تعداد خانوار و وام گیرندگان) به 56 روستا کاهش یافت. سپس تعداد خانوارهای نمونه طبق فرمول کوکران 200 واحد برآورد و به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده­ ها پرسشنامه محقق ­ساخته است که پس از تایید روایی و پایایی تکمیل شدند. نتایج نشان داد: ایجاد کسب و کارهای خانگی از جنبه اقتصادی در زمینه شاخص ­های اشتغال­زایی، بویژه افزایش مشاغل زنان اثرات مثبتی داشته است که بیانگر همسویی آن با موازین راهبرد معیشت پایدار می­ باشد. اما با اینکه از نظر افزایش درآمد نسبتاً موفق بوده، لیکن از منظر توانمندسازی و بویژه فقرزدایی از اقشار پایین جامعه موفق نبوده است. در مجموع ارزیابی اثربخشی ایجاد کسب و کارهای خانگی توسط جامعه هدف بر پایداری معیشت خانوارها نشان داد که اشتغال ­زایی و تنوع­ بخشی فعالیت­ ها، درآمدزایی و توانمندسازی و فقرزدایی به ترتیب در رتبه­ های اول تا سوم قرار گرفتند.

علی اکبر تقی پور، فاطمه مطلبی نژاد، پارسا احمدی دهرشید،
دوره 11، شماره 42 - ( زمستان 1401 )
چکیده

مفهوم کارآفرینی در پاسخ به نیازهای حاصل از تحولات نظام­ های اجتماعی و اقتصادی عصر حاضر مطرح شد. در بسیاری از جوامع درحال‌توسعه از جمله ایران، در مسیر کارآفرینی زنان، مشکلات زیادی وجود دارد که سبب شده تا روند حضور زنان در کارآفرینی، کُند باشد. در پژوهش حاضر تلاش می­شود تا عوامل مؤثر بر موفقیت کارآفرینی روستایی از دیدگاه زنان و مردان روستاهای بخش امیرآباد شهرستان دامغان شناسایی شود. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر ماهیّت توصیفی - تحلیلی و از نظر روش گردآوری اطلاعات اسنادی - پیمایشی است. به‌منظور سنجش میزان همبستگی میان متغیرها از آزمون همبستگی پیرسون و برای تحلیل دیدگاه­ زنان و مردان نسبت به شاخص­های موفقیت کارآفرینی از آزمون T مستقل استفاده شد. نتایج پژوهش دال بر وجود تفاوت معناداری در دیدگاه زنان و مردان دارد؛ البته دراین‌بین هر دو گروه جنسیتی عامل «فردی» را بیش از هر عامل دیگری در موفقیت کارآفرینی مؤثر می­دانند؛ زنان «داشتن تعهد» و «مصمم بودن در کارها» و مردان «داشتن روحیه ریسک­پذیری» و «داشتن روحیه خودباوری» را مهم­ترین زیرمؤلفه‌های عامل «فردی» برشمردند. در میان سایر عوامل نیز، تفاوت دیدگاه معناداری از نظر زنان و مردان وجود دارد؛ از نظر زنان، عوامل «فردی»، «زیرساختی نهادی»، «اقتصادی»، «خانوادگی» و «اجتماعی فرهنگی» به ترتیب نقش مهمی را در موفقیت کارآفرینی ایفا می­نمایند.

حمید رستگاری کوپایی، ذکریا محمدی تمری، مریم شریف زاده، ویدا علی یاری،
دوره 12، شماره 44 - ( تابستان 1402 )
چکیده

تغییر و تحولات امروزی ساختار اقتصادی دنیا را دگرگون ساخته است. رقابت­پذیری در اقتصاد جهانی بدون توجه کافی به رویکردها و روش­های خلاقانه امکان پذیر نمی­باشد. کارآفرینی با  بدل شدن به مقوله­ای تحول آفرین در اقتصاد تمامی جوامع به‌عنوان موتور محرکه توسعه اقتصادی و فرهنگی شناخته شده و نقش اساسی در فرآیند توسعه پایدار کشورها ایفا می­کند. در عصر حاضر اهمیت شرکت­های نوآور و کارآفرین به­اندازه­ای است که نیرو محرکه اقتصاد کشورها شناخته می­شوند. کارآفرینی نوآوری را در سازمان نهادینه ساخته و تعالی اقتصاد کشور را به­دنبال خواهد داشت. کارآفرینی در مناطق روستایی نقش مهمی در توسعه اقتصاد روستایی دارد. توسعه کارآفرینی در شرکت­های تعاونی راهکاری مؤثر برای تعالی این سازمان­ها می­باشد. این رویکرد به رشد و توسعه تعاونی­ها کمک نموده و در بهبود کسب و کار، افزایش درآمد و سود‌آوری برای آن­ها نقش بسزایی دارد. از این‌رو تلاش برای زمینه‌سازی در جهت توسعه کارآفرینی در تعاونی‌ها یکی از اولویت‌های برنامه‌های توسعه بخش تعاون به‌حساب می‌آید. لذا، هدف پژوهش حاضر نیز ارائه مدلی برای توسعه کارآفرینی سازمانی در تعاونی­های کشاورزی، احیاء، بهره­برداری و توسعه جنگل استان مازندران بود. به این منظور 5 تعاونی با تعداد نمونه آماری 201 نفر مورد بررسی و مطالعه قرار گرفتند. به منظور جمع­آوری داده از پرسشنامه­های ساختارمند استفاده شد. همچنین در بخش تحلیل داده­های توصیفی از نرم­افزار SPSS، در بخش آزمون ابزار پژوهش و آزمون فرضیه­ها از نرم­افزار SmartPls و به منظور ارائه مدل توسعه از روش شبکه عصبی پرسپترون چندلایه استفاده گردید. نتایج نشان داد که ابزار پژوهش از اعتبار همگرای (روایی و پایایی) مناسبی برخوردار است و با توجه به آزمون وارسی اعتبار اشتراک، نیز ابزار اندازه­گیری از کیفیت قابل قبولی برخوردار است. همچنین، از 15 فرضیه بررسی شده، 13 فرضیه تأیید و دو فرضیه نیز رد شدند. در نهایت با توجه به مدل توسعه کارآفرینی پنج متغیر: "ویژگی­های مدیران"، "ویژگی­های کارکنان"، "سبک رهبری تعاونی"، "ساختار سازمانی" و "سیستم پاداش" حائز بیشترین اهمیت در مدل شدند و درصد بیشتری از متغیر توسعه کارآفرینی سازمانی را تبیین نمودند.

ارسطو یاری حصار، بهرام ایمانی، مهسا خانبابایی،
دوره 12، شماره 45 - ( پاییز 1402 )
چکیده

اعتبارات خرد از برنامه‌های مهم جهت فقرزدایی و توسـعه در سطح دنیا بـوده به‌طوری‌که از آن با عنوان "انقلاب اعتبارات خرد" نام می‌برند. برنامـه اعتبـارات خـرد بـا ایجـاد گسـترش فعالیت‌های درآمدزا برای قشرهای آسیب‌پذیر می‌باشد. در این پژوهش به عوامل بازدارنده و پیش برنده بهره‌مندی از اعتبارات خرد روستایی (مطالعه موردی: روستاهای بخش هیر) و تأثیر آن بر روی عوامل بازدارنده شاخص‌های بعد اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، اداری- مدیریتی، فردی و هم‌چنین تأثیر آن بر روی عوامل پیش برنده شاخص‌های بعد اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی، اداری- مدیریتی و فردی پرداخته شده است. روش این تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده و اطلاعات به‌صورت کتابخانه‌ای و میدانی (پرسشنامه‌ای)تهیه شده است. نتایج حاصل از آزمون معادلات تحلیل ساختاری در روستاهای مورد مطالعه نشان داد که در میان عوامل بازدارنده به ترتیب بعد اداری- مدیریتی با 94/0 درصد، بعد اقتصادی با 92/0 درصد، بعد فردی با 89/0 درصد و بعد اجتماعی- فرهنگی با 84/0 درصد بیشترین میانگین و در بین عوامل پیش برنده به ترتیب بعد فردی با 95/0 درصد، بعد اقتصادی با 93/0 درصد، بعد مدیریتی- اداری با 90/0 درصد و بعد اجتماعی- فرهنگی با 88/0 درصد به ترتیب بیشترین میانگین را به خود اختصاص داده‌اند. نتایج تحقیقات نشان می‌دهد که این عوامل می‌توانند نقش مهمی در بازدارندگی و پیش برندگی بهره‌مندی از اعتبارات خرد روستایی در منطقه مورد مطالعه داشته باشند.
 
دکتر ارسطو یاری حصار، دکتر برزین ضرغامی، خانم خدیجه ابراهیمی،
دوره 13، شماره 47 - ( 3-1403 )
چکیده

هدف: یکی از چالش های اصلی قرن حاضر در حوزه گردشگری، ارتقاء و توسعه فعالیتهای گردشگری و در عین حال حفظ پایداری اکوسیستمهای طبیعی و ارتقا شاخصهای رفاه انسانی است. کلید دستیابی به این هدف در برقراری تعادل بین دو بخش اکولوژیکی و انسانی است که بدون انجام ارزیابیهای جامع و کافی محقق نمیشود. این پژوهش میکوشد مقاصد گردشگری استانهای اردبیل و آذربایجان شرقی را از منظر کیفیت رفاه اکوسیستم و رفاه انسانی به عنوان دو رکن اساسی گردشگری پایدار مورد ارزیابی قرار دهد.
روش پژوهش: این بررسی از نوع مطالعات کاربردی بوده و تجزیه و تحلیل اطلاعات به روش توصیفی-تحلیلی انجام گرفته است و برای تجزیه و تحلیل آنها از مدل چرخه حیات گردشگری آلن باتلر استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش مشتمل بر روستاهای زنوزق، کندوان و اشتبین در استان آذربایجان شرقی و روستاهای گزج، آلوارس و اونار در استان اردبیل است که مجموعا مشتمل بر 465 خانوار و 1876 نفر جمعیت می باشد. حجم جامعه نمونه در این تحقیق 176 خانوار ست که با روش کوکران برآورد شده است. اطلاعات مورد نیاز با روش میدانی و با استفاده از ابزار پرسشنامه گردآوری شده است. گزینش جامعه میزبان برای پرسشگری با روش تصادفی سیستماتیک و گزینش جامعه گردشگر و بازدیدکننده به روش تصادفی ساده می باشد.
یافته‌ها: نتایج این بررسی نشان  میدهد که رفاه اکوسیستم و انسانی در مقاصد گردشگری غالبا در سطح پایداری متوسط بوده و هنوز با ویژگی های مقاصد دارای ثبات و کاملا پایدار فاصله قابل توجهی دارند و تاکید صرف بر نتایج و درآمدهای اقتصادی باعث غفلت از وجوه طبیعی و انسانی فعالیت های گردشگری در مقاصد مورد مطالعه شده است.
نتیجه‌گیری: نتایج بررسی‌ها نشان می‌دهد که شاخص بازدید از مقاصد گردشگری در طول زمان می‌تواند وضعیت رفاه اکوسیستم و رفاه انسان را در مقاصد بهبود بخشد، در صورتی که روستای کندوان در هر دو منطقه از وضعیت رفاهی بهتری برخوردار باشد. طبیعتاً عوامل ثانویه مانند ارتقای سطح آگاهی اجتماعی و تبادل فرهنگی بین جامعه میزبان و جامعه گردشگر و آموزش اجتماعی می‌تواند در این شرایط مؤثر باشد، چنانکه در مقاصدی با بازدید کمتر و جایگاه کمتر این شاخص ها، وضعیت متفاوت دیگری را نشان می دهد.


صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه اقتصاد فضا و توسعه روستایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 |

Designed & Developed by : Yektaweb