55 نتیجه برای فضا
ابوذر پرهیزکاری،
دوره 5، شماره 17 - ( 8-1395 )
چکیده
هدف اصلی تحقیق تحلیل فضایی الگوی توزیع درآمد و سطح رفاه اجتماعی خانوارهای روستایی شهرستان طالقان (از توابع استان البرز) است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، از نوع مطالعات توصیفی است. دادههای مورد نیاز این پژوهش مربوط به سال 93-1392 بوده که با مصاحبه و تکمیل پرسشنامه از خانوارهای نمونه جمعآوری شده است. جامعه آماری شامل کلیه خانوارهای روستایی شهرستان طالقان است. برای اندازهگیری نابرابری توزیع درآمد از ضریب جینی، برای محاسبه سطح رفاه اجتماعی از شاخص سن و برای تعیین معنیداری نابرابری توزیع درآمد از آزمون کروسکال- والیس استفاده شده است. مقدار ضریب جینی برای دهستانهای پایینطالقان، میانطالقان، کناررود و جوستان به ترتیب 63/0، 54/0، 41/0 و 49/0 برآورد شده است. نتایج نشان داد که توزیع درآمد خانوارهای روستایی در بخش پایین طالقان نسبت به دیگر مناطق ناپایدارتر است. نتایج آزمون کروسکال- والیس نیز نابرابری توزیع درآمد در شهرستان طالقان را نشان داده است. همچنین یافتهها حاکی است سهم درآمد حاصل از فعالیتهای باغداری مهمترین عامل نابرابری توزیع درآمد در شهرستان طالقان است. به لحاظ رفاه اجتماعی نیز خانوارهای روستایی منطقه بالا طالقان از بیشترین سطح رفاه اجتماعی برخوردار بوده است.
حسن افراخته،
دوره 5، شماره 18 - ( 11-1395 )
چکیده
فضا به عنوان یکی از واقعیتهای جهان مادی، تاکنون اندیشهورزیهای پردامنهای را برانگیخته است. ادوارد سوجا در پس فضااندیشگی خود، برای فضا سه بعد برشمرده است: نخست "فضای فیزیکی"، دوم "فضای ذهنی" و سوم "فضای اجتماعی". فضای سوم، فضایی است که از طریق آن شهروندان با شکلدهی حرکتی موسوم به "فراملت" از خواستهای دولت به روشی ظریف امتناع میورزند. در این مقاله، تلاش شده است تا پس از تبیین مفهوم "فضای سوم" و شرح مصادیقی از نواحی روستایی ایران، به بحث "فراملت" و چگونگی ارتباط آن با مقولهی فضای سوم پرداخته شود که در این خصوص، حرکت فراملتِ حاصله از فضای سوم در شهر-ناحیههای پسااستعماری بمبئی، ژوهانسبورگ و سنگاپور نیز تحلیل شده است. گرچه" عقاید گروههای حاکم در هر عصری ایده حاکم است و گروهی که حکمرانی نیروی مادی جامعه را دارند، همزمان حاکم نیروهای فکری نیز هستند، اما در شهر-ناحیههای پسااستعماری، ایدههای حاکم نه در رقابت آشکار با واقعیت متمرّد شهر- ناحیه پسااستعماری، بلکه با ظرافت خاص، خود را حاکم کرده است. در نتیجه فضای سومی ایجاد شده است که ماهیت متمرّدانه و پویای "فراملت" را نهفته دارد. سه فرم متفاوت فضای اجتماعی و فضای سوم سه شهر-ناحیه بمبئی، ژوهانسبورگ و سنگاپور مبیّن این است که شهروندان میتوانند ساختارها را در راستای تضعیف، رفع و حذف محدودیتهای تحمیلی، جهتدهی کنند. در بمبئی این فضا خود را به صورت اختلاط، در ژوهانسبورگ در غالب فضای زیرزمینی و در سنگاپور با تمرّد زبانی نشان میدهد. از طریق فضای سوم، شهروندان امیال و خواست دولتها را دور میزنند و منبع جنبشی موسوم به فراملت به ویژه در جایی هستند که رقابت آشکار با خواست قدرت حاکم به دلایل مختلف اجتماعی، اقتصادی و سیاسی میسر نیست.
عباس سعیدی، عبدالرضا رحمانی فضلی، فرهاد عزیزپور، مصطفی بیات،
دوره 6، شماره 20 - ( 5-1396 )
چکیده
نگاههای حاکم بر برنامهریزی توسعه خمین طی چند دهه گذشته مبتنی بر ثبات و فقدان جامعنگری بوده است و تنها با تکیه بر حرکت از وضعیت فعلی به وضعیت مطلوب، سعی در چیدمان مجدد فضا داشتهاند، در صورتی که پویایی جزء ذاتی سازمان فضایی حاکم بر ناحیه است و تنها با تکیه بر رویکردی پویا و ارائه آیندهای چندگانه قادر خواهیم بود که به برنامهریزی فضایی توسعه پایدار سکونتگاهها روستایی ناحیه دست یابیم. هدف پژوهش حاضر شناخت و تحلیل ساختار فضایی ناحیه خمین در چارچوب پویش ساختاری- کارکردی است. تحقیق از نوع توصیفی - تحلیلی با جنبه نظری و کاربردی است. جامعه آماری پژوهش 142 روستای دارای سکنه با مجموع 32092 نفر جمعیت و 10121 خانوار در شهرستان خمین است که با استفاده از روش نمونهگیری طبقهبندی تصادفی و نمونهگیری ناحیهای 21 روستا به عنوان نمونه انتخاب شده است. جمعآوری اطلاعات به روش اسنادی و میدانی بوده است. در روش اسنادی سوابق آماری، کارهای صورت گرفته در دانشگاهها و مؤسسات و اطلاعات موردنیاز در این زمینه از طریق سازمانهایی از قبیل: مرکز آمار ایران، جهاد کشاورزی شهرستان، فرمانداری شهرستان و بخشداری دو بخش و در روش میدانی نیز جمعآوری اطلاعات از طریق پرسشنامه روستا(دهیار و شورای روستا) بوده است. به منظور پهنه بندی ناحیه خمین از آمارهای فضایی استفاده شده و همچنین به منظور سطحبندی سکونتگاههای ناحیه خمین، از روش سطحبندی بر اساس شاخصهای خدمات و جمعیت استفاده شده است. در این راستا، نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد که مجموع ساختارهای محیطی ـ بوم شناختی(توپوگرافی، منابع آب و خاک) و انسانساخت (راههای ارتباطی، خدمات و صنایع) در سطح ناحیه موجب شکلگیری عرصههایی شده است که تمرکز جمعیت، خدمات و نقاط سکونتگاهی را در عرصه دشتی و مرکزی ناحیه به دنبال داشته است؛ پیامد حاصل از آن نیز موجب شکلگیری نابرابری فضایی، فشار بیش از حد بر منابع محیطی در قسمت دشتی، رها شدگی و تخلیه جمعیتی سکونتگاهها در سایر عرصهها بوده است.
واراز مرادی مسیحی، مانی طالبی،
دوره 6، شماره 21 - ( 9-1396 )
چکیده
نخستین گام در ارزیابی نابرابریهای فضایی روستایی، شناخت دقیق ادبیات این حوزه و به تبع آن، تبیین و تحلیل شاخصهای توسعهی پایدار روستایی است. در این راستا پژوهش حاضر به مطالعهی دهستانهای شهرستان صومعهسرا پرداخته است. با توجه به ماهیت موضوع، پژوهش از نوع توصیفی و تحلیلی و از گونهی تکاملی (توسعهای) است. جامعهی آماری، دهستانهای شهرستان صومعهسرا و حجم نمونه شامل 20 تن از خبرگان، یعنی متخصصان و مسئولان اجرایی در حوزههای توسعهی پایدار روستایی هستند. ابتدا به منظور اعتبارسنجی، شاخصهای برداشت شده از مطالعات کتابخانهای، بر اساس ابعاد توسعهی پایدار روستایی مطابق طیف لیکرت، در قالب 15 معیار و 144 زیر معیار، مورد سنجش خبرگان قرار گرفته است. در ادامه به منظور توصیف و تحلیل شاخصهایی که بیشترین تأثیرگذاری و تأثیرپذیری را دارند، از روش تحلیل ساختاری استفاده شد. این روش برای تحلیل روابط میان متغیرها بهویژه در سیستمهای گسترده با ابعاد متعدد بهکار میرود و یکی از روشهای پرکاربرد در حوزهی آیندهپژوهی است. نتایج نشان میدهد که متغیرهای «ریسک»، «میزان سرمایهگذاری دولت در امور زیربنایی» و «اعتبارات تخصیص یافته به فصل عمران و نوسازی روستا» هستند. این متغیرها ظرفیت بسیار بالایی جهت تبدیل شدن به بازیگران کلیدی سیستم را دارند و ماهیت ناپایدارشان، نقطهی انفصال سیستم است. متغیرهای «هدف»، «(کنترل) روند مهاجرتها»، «میزان امید به زندگی» و «درآمد حاصل از مشاغل پایدار» است. این متغیرها، بیش از اینکه تأثیرگذار باشند، تأثیرپذیرند و نتایج تکامل سیستم هستند. میزان امید به زندگی در روستاهای شهرستان علاوه بر جهانبینی، باورها و تجربیات فردی و اجتماعی، وابسته به امکانات و خدمات در دسترس روستائیان نیز است. عواملی که امید به زندگی روستائیان، به ویژه جوانان را تحت تأثیر قرار میدهد، دغدغههایی چون امنیت و پایداریِ اشتغال و دسترسی به کیفیت بالای امکانات و خدمات مدرن است. مسئلهی مهاجرت نیز در ارتباط مستقیم با شاخص امید به زندگی قرار میگیرد.
نصرالله مولائی هشجین، تیمور آمار حاجی شیر کیا، عباس باقری،
دوره 6، شماره 22 - ( 11-1396 )
چکیده
با ایجاد نهاد دهیاری در سال 1377 به عنوان بازوی اجرایی شوراهای اسلامی در روستاها، شرح وظایفی با چهار محور به منظور تعیین نقش دهیاران در عرصه های روستایی پرداخته شد. یکی از زمینه های نقش آفرینی ای که برای دهیاران در نظرگرفته شده، بسترسازی برای بهبود فضای کسب وکار و در نهایت، پیشرفت در اقتصاد نواحی روستایی بوده است. با توجه به اینکه از اساسیترین مشکلات نقاط روستایی، ضعف فضای اقتصادی آن است و از طرف دیگر، در وظایف نهادهای محلی و مدیریت این سکونتگاه ها همچون دهیاریها، تلاش برای پویاسازی اقتصاد روستا تعریف شده، در این تحقیق تلاش گردیده تا به ارزیابی عملکرد نهادهای مدیریت محلی در زمینه اقتصادی پرداخته شود. جامعه آماری این تحقیق 72 نفر از دهیاران و رؤسای شوراهای اسلامی و 370 نفراز سرپرستان خانوار روستایی روستاهای نمونه شهرستان بهشهر بوده است. روش گردآوری اطّلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی از طریق تکمیل پرسشنامه در قالب طیف لیکرت و سؤالات تحقیق از طریق نرم افزار SPSS و نقشه ها با استفاده از GIS مورد تحلیل قرار گرفته است، بنا به یافته ها، عناصر مدیریت محلی توانسته اند برای رشد در زمینه هایی مانند بهبود زندگی روستائیان، گسترش توسعه صنایع و حضور گردشگران در فضاهای روستایی، بسترسازی نمایند. در این میان، مدیریت محلی روستایی در ناحیه بهشهر، توفیقات چندانی در کاهش فقر در نواحی روستایی نداشته است.
کیومرث حبیبی ، هوشمند علیزاده، کیومرث ایراندوست، مهدی سعیدی،
دوره 7، شماره 23 - ( 3-1397 )
چکیده
سکونتگاههای روستایی تأثیرات متنوعی در اقتصاد ناحیه، منطقه و کشور دارد. وجود زیرساخت های خدماتی مانند شبکه توزیع آب و فاضلاب در سطح روستا و شهرستان، یکی از عامل هایی است که پایداری اقتصادی و تداوم سکونت در روستا را تضمین می نماید. در اکثر نقاط روستایی کشور زیرساخت مطلوب مربوط به شبکه توزیع آب، برنامه ریزی نشده است که این مسئله دلایل متعددی دارد. عدم وجود پایگاه اطلاعات جغرافیایی یکی از این دلایل است. مقاله پیشرو از نوع کاربردی است و با روش آمیخته (کمی-کیفی) و مطالعه موردی، به منظور ارائه مراحل ایجاد پایگاه داده لازم برای شبکه توزیع آب و فاضلاب در روستاهای شهرستان کامیاران انجام شده است. برنامه ریزی مناسب شبکه توزیع آب تأثیرات مختلف اقتصادی، اجتماعی و کالبدی دارد. ایجاد شبکه مذکور برای روستاهای شهرستان کامیاران نیازمند آمادهسازی و تحلیل پایگاه اطلاعات جغرافیایی است. در این مقاله فرآیند ایجاد پایگاه داده و تحلیل آن در چهار مرحله اصلی صورت گرفته که عبارتاند از: اول، شناخت وضع موجود و لایه های اطلاعاتی در دسترس؛ دوم، سازماندهی لایه های اطلاعاتی موجود و تهیه لایه های مورد نیاز؛ سوم، بهنگامسازی و ترسیم شبکه و چهارم، پردازش و تحلیل های مکانی و خروجی گرفتن از پایگاه. در هر مرحله با توجه به لایه های اطلاعاتی موجود اقدامات لازم جهت ایجا د پایگاه داده در دستور کار قرار گرفته است. در فرآیند انواع برنامه ریزی های کوچک و بزرگ مقیاس روستایی، تحلیل های مکانی و توصیفی مختلف مانند بیان و کنترل وضع موجود، تبیین الگوی پراکنش و توزیع فضایی پدیده ها، تحلیل لکه های داغ و سرد پارامترهای پایگاه داده، میانگین مرکزی وزنی عوارض لازم است، انجام شود تا مدیریت روستایی شهرستان به صورت مطلوب تحقق پیدا کند.
حبیب اله فصیحی،
دوره 7، شماره 24 - ( 6-1397 )
چکیده
در این مقاله عوامل مؤثر بر ساختار فضایی-کالبدی روستای گلحصار شهرستان ری در استان تهران در ارتباط با کلانشهر تهران مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی بوده و از دادههای اسنادی و نیز اطلاعات حاصل از پیمایش استفاده شده است. در تحقیق علاوه بر شیوههای توصیفی، تکنیک تحلیل ساختاری متقاطع در نرمافزار میکمک نیز بهکار گرفته شده است. یافتهها نشان داد که این روستا طی شش دهه اخیر، رشد سرسامآور جمعیتی و فیزیکی را پشت سرگذاشته و تحولات عمیقی در ابعاد اقتصادی و اجتماعی پذیرفته است. مهاجرت به روستا تحت تأثیر عملکردهای کلانشهر تهران و تحولات اقتصادی متأثر از آن در روستا محقق گردیده است. فاصله نزدیک 4 کیلومتری روستا با تهران موجبات تغییر کشت از گندم و جو به سبزیجات را در بیش از 90 درصد از زمینهای کشاورزی فراهم آورده و نیاز به کارگر را 12 برابر افزایش داده است. استقرار صنایع و فعالیتهای عظیم پالایش نفت، کارگاههای آلاینده و غیرمجاز و فعالیتهایی که به لحاظ مواد اولیه و یا بازار به تهران وابستهاند و نیز وجود و رونق بازار شغلهای ساده و بهخصوص فعالیتهای ساختمانی در تهران از عوامل دیگر تأثیرگذار بر ساختار فضایی کالبدی روستا بودهاند. نتایج تحلیل ساختاری متقاطع نیز نشان داد که از میان 28 متغیر شناسایی شده تأثیرگذار، «ضعف مقررات محیط زیستی و اجرای آنها»، «موقعیت روستا در نزدیکی تهران»، « سهولت تغییر کاربری» و «امکان تفکیک خودخواسته زمین»، «بازار کار در تهران» و«امکان گریز از مقررات»، کلیدیترین عوامل محسوب میگردند.
حسین نظم فر، آمنه علی بخشی،
دوره 7، شماره 24 - ( 6-1397 )
چکیده
شناخت و بررسی امکانات و توانایی ها و در پی آن تعیین سطوح توسعه یافتگی نواحی روستایی، از نخستین گامها در فرایند برنامهریزی توسعه نواحی به شمار میرود. به همین منظور هدف از این پژوهش، سنجش و تعیین سطوح توسعه یافتگی دهستانهای استان اردبیل بوده است. این پژوهش بر اساس هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی –تحلیلی است. جامعه آماری 63 دهستان استان اردبیل بوده است. دادهها از فرهنگ آبادیهای 1390 در قالب 42 متغیر استخراج شده است. دهستانهای استان با استفاده از روشهای ویکور، تاکسونومی عددی، SAW و در نهایت با روش کپلند رتبهبندی و درجه توسعه یافتگی آنها تعیین و تحلیل گردید. نتایج نشان داد که ضریب توسعه یافتگی بین دهستانهای استان اردبیل متفاوت بوده و دارای اختلاف و نابرابری است؛ به طوری که از مجموع 63 دهستان این استان، 12 دهستان در سطح توسعه یافته، 13 دهستان نسبتاً توسعه یافته، 21 دهستان در حال توسعه و 16 دهستان در سطح محروم از توسعه قرار دارد.
علی یوسفی، عباس ارغان، سعید کامیابی،
دوره 7، شماره 25 - ( 9-1397 )
چکیده
سرمایه داری مستغلات،یکی از انواع سرمایه داری است که در آن سرمایه برای کسب سودبیشتر، به جای ایجاد خلاقیت و رقابت در تولید کالا و خدمات، به سودا گری یا بورس بازی زمین و مسکن اختصاص داده و موجب تضعیف فعالیت های مولد می شود. این نوع سوداگری به زمین ومسکن، خصلت"ارزش دارایی" می بخشد. هدف این پژوهش بررسی سازوکارهای سرمایه داری مستغلات در ناحیه پیرامونی شاهد شهر و اثرات فضائی- مکانی آن در بازه زمانی 95-1375 است. روش شناسی تحقیق مبتنی بر پراگماتیسم و با روش تحقیق کیفی کیو انجام گرفت. نقشه های دو بازه زمانی ، با استفاده از تصاویر ماهواره ای و نرم افزارGIS تهیه شده است. نتیجه نشان داد که پنج عامل دولت رانتیر، سود آوری سرمایه داری مستغلات، ضعف قوانین و جامعه مدنی، ضعف فعالیت های مولد و سرمایه داری تولیدی، نقش مهاجرت و تقاضای بالای زمین و مسکن موجب رونق سرمایه داری مستغلات شده و در نهایت سرمایه را از مسیر تولیدی خارج ساخته است. همچنین نتایج حاصله از تحولات فضایی شاهدشهر به روش دلفی نشان داد که عقب نشینی فضای زراعی و بایر به نفع باغ ویلا و ساخت ساز شهری با میانگین 8/7، فشردگی بافت از نظر افقی و ارتفاعی با میانگین 2/7، ادغام قومی و کاهش انسجام اجتماعی با میانگین 7/8 ،تغییرات ساختار اشتغال با میانگین 9/8، تخریب باغ ها با میانگین 8/8،کاهش آب زراعی به نفع آب شرب شهری با میانگین 6/5 درصد، از جمله اثرات فضایی گسترش سرمایه داری مستغلات در ناحیه بوده است. در نهایت میتوان نتیجه گرفت سرمایهداری مستغلات در فضاهای شهری با تحولات و دگرگونیهایی که در اندام فضا به دنبال دارد، منجر به آشفتگیهای طبیعی، اقتصادی و اجتماعی فضا و کج نمودن مسیر حیات در جهتی غیر پیشروی به سوی توسعه و ترقی شده است.
ساره کفائی، عباس سعیدی، فرهاد عزیزپور، وحید ریاحی،
دوره 7، شماره 26 - ( 11-1397 )
چکیده
ماهیت و دامنه فعالیتهای اقتصادی پیوسته زمینهساز دگرگونی فضایی نظامهای سکونتگاهی بوده است. در همین ارتباط، مبادلات مرزی در تحول فضایی سکونتگاههای ساحلی و مرزی از اهمیت خاصی برخوردار است. ناحیه گناوه (استان بوشهر) واقع در حاشیه خلیج فارس، از نظر ساختار طبیعی، جلگهای خشک و بیابانی است که با محدویت منابع طبیعی آب و خاک روبرو است. این ناحیه افزون بر 52 سکونتگاه روستایی، دارای 2 کانون شهری است. روستاهای ناحیه، با دسترسی به منابع محدود آب، در مجاورت راههای ارتباطی و یا در حاشیه/ لبه خور یا پناهگاه طبیعی، در مجاورت دریا استقرار یافتهاند. از این رو، مبادلات مرزی در این ناحیه برای دوام و پایداری روستاها نه تنها از اهمیت ویژه برخوردار است، بلکه در روند زمانی، زمینهساز تحولات فضایی در این روستاها شده است. این مقاله در نظر دارد، ضمن بررسی سازوکارهای حاکم بر مبادلات مرزی، نقش و اهمیت آن را در دگرگونی فضایی روستاهای ناحیه مورد شناسایی و تحلیل قرار دهد. دوره مطالعه 1355 – 1395 بوده است. روش پژوهش کیفی بوده، برای جمع آوری داده های کمی از پرسش نامه در سطح 350 سرپرست خانوار و داده های کیفی از مصاحبههای نیمه ساختمند با 70 نفر از ساکنان روستاها، اعضای شوراها و دهیاری های روستاها استفاده شده است. تحلیل داده ها نیز بر مبنای روش استدلال منطقی در چهارچوب مقولهبندی یافته ها صورت پذیرفته است. نتیجه پژوهش بیانگر روند تحول نامطلوب این ناحیه روستایی، نابرابری فضایی و عدم تعادل در توزیع جمعیت و فعالیت در سطح روستاهاست.
پرویز ضیائیان فیروزآبادی، اسداله نجفی، حمید جلالیان،
دوره 7، شماره 26 - ( 11-1397 )
چکیده
شبکه حملونقل یکی از زیرساختها و خدمات اساسی در هر ناحیه جغرافیایی است که نقش مستقیم در رشد و توسعه ناحیه دارد. در این پژوهش، اثرات فضایی حملونقل بر توسعه روستایی استان تهران بر مبنای آمار فضایی تحلیل شده است. با توجه به ماهیت مکانی دادهها و وابستگی فضایی این دادهها برای تجزیهوتحلیل اطلاعات از انواع توانمندی های سیستم اطلاعات جغرافیایی و تحلیلهای آمار فضایی بر مبنای تحلیل تشابه کسینوسی و شاخص جاکارد استفاده شده است. واحد تحلیل، 71 دهستان استان تهران بوده که آمار و دادههای رسمی مربوط به وضعیت اجتماعی، اقتصادی و خدماتی – زیرساختی آنها با هم تحلیل و مقایسه گردید. علاوه بر این، در هر دهستان یک روستا بطور تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شد تا اطلاعات بهروز و کاملتری از وضعیت جریانات فضایی موجود در روستا و دهستان به دست آید. با احتساب حداقل 10 خانوار نمونه برای هر روستا، حجم نمونه برای تکمیل پرسشنامه 708 خانوار تعیین گردید. 45 شاخص مدنظر قرار گرفت و با روشهای میدانی و پیمایشی اطلاعات مورد نیاز جمعآوری گردید. براساس تحلیل تشابه کسینوسی و شاخص جاکارد بیشترین میزان تأثیر حمل و نقل بر روی مؤلفه های اقتصادی با 67% مربوط به صنایع، و کمترین میزان تأثیر مربوط به بخش گردشگری با 19% است، همچنین تأثیر پذیری شاخص ها از حملونقل در دهستان های مختلف نیز متفاوت است. این موضوع از طریق تحلیل فضایی قابل شناسایی است، در صورتی که با استفاده از تحلیل های آماری کلاسیک نتیجه ای کلی برای کل منطقه حاصل میشود.
مصطفی طالشی،
دوره 8، شماره 28 - ( 6-1398 )
چکیده
شهرگرایی شتابان و تمرکزبیش از حد جمعیت و فعالیت در شهرهای بزرگ کشورهای جنوب، موجبات تحولات شگرفی در نظام سکونتگاهی پیرامون آنها را باعث شده است. تجارب نظام برنامه ریزی کشور در هفت دهه اخیر حکایتگر آن است که سیاست تمرکزگرایی پیدا و پنهان در تمامی برنامههای توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور و به ویژه در ناحیه کلان شهری تهران موجبات آهنگ سریع تحولات نظام کاربری اراضی را درپی داشته که از جمله پیامدهای آن ازهم گسیختگی مکانی _ فضایی نظام سکونتگاهی است. نتایج این پژوهش با رویکرد کاربردی به منظور سنجش سیاست تمرکزگرایی از طریق روش شناسی توصیفی _تحلیلی تحولات نظام کاربردی اراضی در ناحیه کلانشهر تهران، نشان میدهد که اعمال سیاست های تمرکزگرایی در دوره پیش از انقلاب و بعد از آن ،تحول نظام کاربری اراضی از پهنههای کشاورزی را به پهنههای نیمه صنعتی، خدماتی، تبدیل سکونتگاههای روستایی به سکونتگاه شهری کوچک و در نهایت ناپایداری توسعه در سکونتگاههای روستایی بوده است. از سوی دیگر، با بروزمحدودیت های دیگر این سیاست در توزیع متوازن جمعیت_فعالیت و ناتوانی عملکردی کلان شهر تهران در ناحیه پیرامونی، شاهد انواع ناهنجاری های کالبدی – فضایی همچون توسعه بی رویه فیزیکی شهر تهران، الحاق شهری، خزش و سکونتگاههای غیررسمی بودهایم که پایداری نظام سکونتگاهی منطقه کلان شهری تهران را با مخاطرات جدی روبرو ساخته است. در نهایت با بهره گیری از اصول برنامهریزی فضایی و پیروی از سیاستهای تمرکززدایی درچارچوب رویکرد پویش ساختاری_کارکردی و پیوند فضایی _ عملکردی روستا_شهری پایداری نظام سکونتگاهی در مجموعه کلان شهر تهران قابل دستیابی است.
زهرا بخشی، سیدحسن مطیعی لنگرودی، حسنعلی فرجی سبکبار، مجتبی قدیری معصوم،
دوره 8، شماره 29 - ( 9-1398 )
چکیده
توسعه پایدار نواحی روستایی به عنوان راهبردی جامع و پایدار منوط به وجود پایداری اقتصادی در کنار سایر ابعاد پایداری است. با این حال بیعدالتی اقتصادی، عدم ثبات سازوکارهای اقتصادی، سطوح پایین رفاه اقتصادی، فقر، بیکاری، نارضایتی شغلی و درآمدی، همواره پایداری اقتصادی نواحی روستایی را با تردید مواجه نمودهاست و سطوح مختلفی از نابرابریهای فضایی را به همراه دارد. از آنجا که جلوههایی از فقر، بیکاری، نارضایتی از اشتغال، درآمد و سطوح پایینی از رفاه اقتصادی، در منطقه سبزوار – نیشابور(غرب استان خراسان رضوی)، به چشم میآید، محقق با هدف تحلیل فضایی پایداری اقتصادی سکونتگاههای روستایی منطقه، با استفاده از 48 نماگر، در قالب 516 پرسشنامه در قالب 50 واحد پایه، تحلیل پایداری اقتصادی سکونتگاههای روستایی منطقه را مورد توجه قرار دادهاست. جهت تعیین سطح پایداری اقتصادی، آزمون آماری تیتک نمونهای و جهت الگوسازی اختلافات فضایی، خودهمبستگی فضایی در دو سطح عمومی (آماره موران و آماره G)، و محلی (آمارهGi*) استفادهشدهاست. جهت ساخت واحدهای پایه نظریه MAUPT، مدل چهار ضلعی بکار رفتهاست. نتایج حاکی است پایداری اقتصادی روستاهای منطقه کمتر از میانگین مورد انتظار است و در سطح ضعیف قرار دارد، همچنین ارزشهایی با مقادیر مشابه تمایل به تشکیل خوشه دارند، بنابراین مقادیر پایداری اقتصادی الگوی فضایی خوشه تشکیل دادهاند. مقادیر آماره عمومی G، نشان میدهد که تشکیل خوشهها در سطح فضا ناشی از تمرکز مقادیر زیاد و یا کم نیست بلکه بصورت تصادفی است. همچنین تحلیل لکههای داغ در سطح محلی مبین این است که در قسمت شرق منطقه، لکههای داغ تشکیل شده و در نوار شمالی لکههای سرد تشکیل شدهاند، که نشاندهنده میزان پایین پایداری اقتصادی در این مناطق نسبت به میانگین منطقه است.
بیژن رحمانی، ناصر شفیعی ثابت، یعقوب مزارزهی،
دوره 8، شماره 29 - ( 9-1398 )
چکیده
جریانهای فضایی بین سکونتگاههای روستایی و شهری وجود دارند که در غالب جریان افراد، سرمایه، کالا، اطلاعات و فناوری و مانند آن تعریف میشود. جریانهای فضایی بین شهر و روستا در گذر زمان از عوامل کلیدی در تحولات اقتصادی سکونتگاههای روستایی است. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی نقش جریانهای فضایی در تحولات اقتصادی سکونتگاههای روستایی پیرامون شهر زاهدان است. تحقیق حاضر با توجه به ماهیت مسئله و موضوع مورد بررسی، از نوع تحقیقات داده پردازی است و جامعه آماری پژوهش را 218 روستای شهرستان زاهدان تشکیل میدهند که از این میان 30 روستا با استفاده از روش تخمین شخصی به عنوان نمونه موردی تحقیق برگزیده شدهاند. با توجه به هدف پژوهش، از بین خانوارهای روستاهای نمونه، 348 خانوار به عنوان نمونه با استفاده از فرمول کوکران تعیین شدهاند. نمونههای تحقیق (اعم از روستا و خانوار) به ترتیب با استفاده از روشهای طبقه ای(فاصله از شهر و جمعیت) و تصادفی انتخاب شدهاند. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانهای و میدانی (ابزار پرسشنامه)بوده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی (میانگین ) و آمار استنباطی ( آزمون رگرسیون و آزمون کندال تائوبی) و برای تعیین وضعیت شدت تحولات در روستاهای نمونه از تکنیک Vikor استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که جریانهای فضایی در بهبود ساختار اشتغال، گسترش فعالیتهای گردشگری، بهبود وضعیت مسکن، بهبود وضعیت صنعت، بهبود وضعیت کشاورزی و خدمات تأثیر گذاشته است اما این تحولات در همه ابعاد و در همه روستاها مثبت نبوده و تحولات منفی را نیز (تغییر کاربری اراضی زراعی و باغی، گسترش الگوی مسکن شهری، تداوم جریان سرمایه در بخش های غیر تولیدی) در پی داشته است.
علیرضا کرباسی، سیدحسین محمدزاده، هنگامه هندی زاده،
دوره 8، شماره 29 - ( 9-1398 )
چکیده
گسترش کشت کلزا در مناطق روستایی به دلیل جلوگیری از مهاجرت و اشتغال پایدار نقش مهمی در توسعه روستایی دارد. تامین حدود 90 درصد از دانه های روغنی مورد نیاز ایران از طریق واردات، اهمیت و ضرورت بررسی عوامل و دلایل توسعه کشت کلزا را دوچندان می کند. هدف اصلی این مطالعه بررسی عوامل مؤثر بر افزایش سطح زیرکشت کلزا در مناطق روستایی استان خراسانرضوی بوده است. به این منظور تعداد 550 پرسشنامه در سال 1397 با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقه بندی شده در مناطق روستایی چهار شهرستان استان خراسانرضوی که دارای بیشترین سطح زیرکشت و پتانسیل تولید کلزا هستند تکمیل گردید. به منظور بررسی مؤلفههای اثرگذار بر افزایش سطح زیر کشت کلزا به دلیل پراکندگی مناطق روستای مورد مطالعه و تاثیر مجاورت بر توسعه کشت کلزا از الگوی اقتصادسنجی فضایی استفاده گردید. نتایج نشان داد که برخی مؤلفه های توسعه اقتصادی- اجتماعی و زیست محیطی روستایی مانند درآمد روستاییان، شغل غیر کشاورزی، بهبود در پرداخت تسهیلات بانکی،برگزاری کلاس های آموزشی و شرایط اقلیمی نقش مثبت و معنی داری بر افزایش و توسعه سطح زیرکشت کلزا در این مناطق دارد. دسته بندی متغیرهای اثر گذار به سه گروه اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی نشان داد که گروه متغیرهای اقتصادی روستایی با بیشترین ضریب دارای بالاترین تاثیر بر افزایش سطح زیرکشت کلزا می باشند. از سوی دیگر نتایج نشان داد که توسعه کشت کلزا به دلیل درآمد زایی و تاثیرات مثبت زیست محیطی آن سبب ایجاد اشتغال پایدار روستایی، کاهش مهاجرت روستا به شهر و توسعه روستایی و محلی می شود.
حسن افراخته،
دوره 9، شماره 31 - ( 2-1399 )
چکیده
رویکرد مطالعات ناحیهای دردوره قبل ازجنگ جهانی دوم، دیدگاه غالب درجغرافیا بوده است. در این رویکرد، تفاوت های ناحیهای مطالعه میشد و جغرافی دانان در پی کشف قوانین قابل تعمیم در جغرافیا نبودند. دررویکرد مطالعات ناحیه ای، هدف اصلی جغرافیای اقتصادی تجزیه وتحلیل نظم فضایی اقتصاد بود و جغرافیای اقتصادی، فعالیتهای اقتصادی را که در داخل چشم انداز جغرافیایی اتفاق می افتاد، فهرست می کرد و به تشریح آن ها می پرداخت. با گسترش تحولات علمی و انقلاب کمی، دیدگاه مطالعات ناحیه ای در تحلیل پدیده های جغرافیایی کارایی خود را از دست داد و تحلیل فضایی، به پارادایم غالب جغرافیا تبدیل شد. این رویکرد، کاربرد مدل های کمی را در تحلیل فضایی پدیده های جغرافیایی رواج داد. بر اساس این رویکرد، پراکندگی پدیده های جغرافیایی، ظاهراً بی نظم است اما از اصولی منظم تبعیت می کنند که از نظر علمی قابل شناخت است. در این دوره، جغرافیای اقتصادی هم از قوانین ریاضی و فیزیک در تحلیل اقتصادی نواحی استفاده کرد. تبدیل شیوه تولید فوردیسم( تولید انبوه) به پست فوردیسم(تولید تخصصی و انعطاف پذیر) و انقلاب تکنولوژیک سبب شد که سرمایه داری تجدید ساختارپیدا کند؛ مدیریت انعطاف پذیر و تمرکز زدایی مورد توجه قرار گیرد. شرایط جدید، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی نیازمند پارادایم جدیدی بود. از این رو، رویکردهای پوزیتیویستی و نئوکلاسیکی نمی توانست پاسخگوی نیازهای شرایط جدید باشد. در نتیجه، رویکردی موسوم به "جغرافیای اقتصادی رابطه ای" مورد توجه قرار گرفته که با شرایط جدید تطابق بهتری دارد. این مقاله، تحول پارادایمی در اقتصاد فضا را مورد واکاوی قرار داده است و با بررسی نمونه های بین المللی و ملی نشان داده است که روند تحولات اقتصادی به دور از روندهای اجتماعی، سیاسی و ساختار روابط قدرت و تنها از طریق پارادایم فضایی و روابط ریاضی قابل تحلیل نیست.
مرضیه هادی پور، حسنعلی فرجی سبکبار، فضیله داورخانی، احمد رومیانی،
دوره 9، شماره 32 - ( 6-1399 )
چکیده
بحـث اشتغال از مهمترین مباحث مورد توجه درکشورها در حال توسعه و توسعهنیافته محسـوب میشود و مقولهای اقتصـادی، اجتماعی و سیاسی است که باید به آن توجه ویژه شود. از آنجا که نیروی انسانی یکی از مهم ترین و اساسیترین عوامل تولید محسوب میگردد، از طریق مشارکت در تولید چه به لحـاظ فیزیکی(نیروی کار) و چه به لحاظ فکری، مدیریتی و تکنولوژیکی میتواند نقش بسیار برجستهای را در رونـد تولیـد ایفـا نماید، بنابراین لازم است که زمینههای اشتغال نیروی انسانی را فراهم آورد. پژوهش حاضر با هدف تحلیل فضایی و تعیین جایگاه هر یک از (شهرستانهای )کشور به لحاظ بهرمندی از شاخصهای اشتغال زنان و تبیین میزان شکاف بین مناطق کشور در زمینهی بهرهمندی از شاخصهای مذکور انجام شده است. نوع تحقیق کاربردی و روش مورد استفاده توصیفی- تحلیلی و برای گردآوری اطلاعات از مطالعات کتابخانهای و میدانی بهره گرفته شده است. در این تحقیق شهرستانهای کشور مورد ارزیابی قرار گرفته است. برای ارزیابی از 6 شاخص در قالب 2 مولفه استفاده شده است و برای تجزیه و تحلیل دادهها و اطلاعات از سیستم دانش بنیان با استفاده از منطق فازی و نرمافزار متلب و نرمافزارArcGIS بهره گرفته شد. نتایج نشان میدهد که بین استانها و شهرستانهای کشور از لحاظ بهرهمندی از شاخصهای اشتغال زنان نابرابری و شکاف زیادی وجود دارد به طوری که از یک سو، مشارکت اقتصادی زنان با 21/44 درصد در 168 شهرستان در وضعیت خوب و رو به بهبود قرار دارند و از سوی دیگر، بالابودن نرخ بیکاری زنان در استانهای کشور از نظم خاصی پیروی نکرده و هرجا شرایط برای کار و اشتغال فراهم بوده است از نرخ بالایی برخوردار شده است که بخشهایی از سیستان در درجه پایین مشارکت اقتصادی و لکههایی از غرب،کرمانشاه، لرستان و جنوب غرب، در درجه دوم قرار دارند. درجه مشارکت اقتصادی در خوش بینانهترین حالت شامل اصفهان، یزد، خراسان جنوبی و لکههایی از بوشهر و هرمزگان و جزایر جنوبی از مشارکت بالایی برخوردار بوده که شرایط خاص اقتصادی این مناطق در این امر دخیل است.
مرضیه آخوندی قهرودی، عبدالحمید نظری، شاه بختی رستمی، گیتی صلاحی اصفهانی،
دوره 9، شماره 32 - ( 6-1399 )
چکیده
بهبود شرایط زندگی در جوامع روستایی، هدف غایی برنامهها و پروژههای توسعه روستایی است. پیششرط دستیابی به این مهم، فراهم ساختن شرایط مناسب زندگی است. بههمین خاطر، صاحبنظران، متخصصان و مدیران حوزه برنامهریزی، مفهوم زیستپذیری را به عنوان یکی از مفاهیم نوین در حوزه برنامهریزی روستایی که ارتباط نزدیکی با پایداری روستاها و بهبود کیفیت زندگی ساکنان آن دارد، پذیرفتهاند. هدف تحقیق حاضر، تحلیلفضایی زیستپذیری اقتصادی در روستاهای شهرستان ری است. این پژوهش، به لحاظ هدف از نوع کاربردی و از حیث روش تحقیق توصیفی و تحلیلی است. جمعآوری دادهها با استفاده از دو نوع پرسشنامه محققساخته (یکی برای 98 روستای دارای سکنه به صورت تمامشمار و دیگری برای 360 نفر از سرپرستان خانوار به عنوان جامعه نمونه که طبق فرمول کوکران محاسبه و به روش ساده انتخاب گردید) انجام گرفت. نتایج حاصل از تحلیل موران دو متغیره نشان میدهد که 14 روستا از 98 روستای مورد مطالعه، در وضعیت کاملاً مطلوب، 37 روستا در وضعیت متوسط و 48 روستا در وضعیت نامطلوب قرار دارند. همچنین نتایج حاصل از تحلیل HOT/COLD SPOTs نشان میدهد که 16 لکه سرد (زیستپذیری پایین «LL»)، و 12 لکه داغ (زیستپذیری بالا «HH») در ناحیه وجود دارد. بزرگترین لکه داغ در شمالشرق شهرستان واقع شده و روستاهای قرار گرفته در این لکه دارای زیستپذیری اقتصادی بالایی هستند و در مجاور همدیگر قرار گرفتهاند. بزرگترین لکه سرد نیز در جنوبغرب شهرستان قرار گرفته است.
محمدرحیم رهنما، مهدی بازرگان،
دوره 9، شماره 33 - ( 9-1399 )
چکیده
ظرفیت مدلسازی مکانی در GIS اهمیت فراوانی در درک تفاوت توزیع جغرافیایی بیماریهای واگیردار و عفونی و نیز مطالعات اپیدمیولوژیکی و بهداشت جامعه دارد. یکی از این بیماریهای واگیردار و عفونی در قرن 21، ویروسکرونا (کووید-19) است که از اواخر دسامبر سال 2019 به صورت شیوع پنومونی از ووهان چین به سراسر جهان در حال گسترش است. از این رو بررسی جغرافیایی این بیماری در جهت کنترل و پیشگیری آن امری ضروری است؛ بنابراین در پژوهش کاربردی و توصیفی- تحلیلی حاضر، با استفاده از آمار فضایی به مدلسازی پخشفضایی اپیدمیولوژی ویروسکرونا درروستاها و شهرهای کشور به صورت توزیع منطقهای و استانی کشور پرداخته است. جامعۀ آماری پژوهش حاضر، 31 استان کشور است که دادههای مبتلایان به ویروسکرونا در بازه زمانی 3 اسفند 1398 الی 3 فروردین 1399 (21638 نفر) و با استفاده از نرمافزار ArcGIS مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفته است. نتایج حاصل از کاربرد شاخص موران دربارۀ توزیع فضایی ویروسکرونا در تاریخ 3 اسفند 98، مقدار z-score برابر 485/1 و الگوی آن از نوع تصادفی بوده اما در تاریخ 3 فروردین 99، مقدار z-score برابر 039/3 و خوشهای بودن توزیع بیماری را در نواحی کشور نشان میدهد. تحلیل خودهمبستگی فضایی براساس فاصله نشان میدهد که در فاصله 8/383 کیلومتری از استان قم، ضریبموران برابر 136627/0 و مثبت است؛ اما در فاصله 6/762 کیلومتری از استان قم، ضریبموران برابر 040246/0- و منفی بدست آمده و بیانگر این است که از این فاصله به بعد، تعداد مبتلایان به کرونا کاهش یافته است. همچنین تحلیل لکههای داغ در خصوص تعداد مبتلایان به ویروسکرونا نشان داد که استانهای (قم، تهران، گلستان، سمنان، اصفهان، مازندران و البرز) به عنوان مناطق با جمعیت روستایی و شهری بالا، در خوشههای داغ و استانهای (بوشهر، ایلام و کرمانشاه) به عنوان مناطق با جمعیت روستایی و شهری کمتر، در خوشههای سرد قرار دارند. نتایج حاصل از تحقیق بیانگر آن است که مهمترین عامل جغرافیایی انتشار ویروسکرونا در کشور، فاصله و مجاورت مکانی استانهای درگیر با این بیماری بوده و از الگوی پخش فضایی سازشپذیر تبعیت میکند.
فاطمه رستمی، احسان جباری، شاه بختی رستمی،
دوره 9، شماره 34 - ( 12-1399 )
چکیده
هر ساختاری در فضا دارای کارکرد یا کارکردهایی مشخص است. در رویکرد «پویش ساختاری-کارکردی» پیوند این دو در بررسی تمامی پدیدههای جغرافیایی مورد اهمیت و توجه قرار میگیرد. اگر بتوان یک حوضه آبریز را به عنوان یک ساختار فضایی-مکانی در نظر گرفت، چاههای موجود در آن حوضه میتوانند نماینده یکی از کارکردهای آن در زمینه بهرهبرداری از آبهای زیرزمینی باشند. تعداد چاههای حفر شده در حوضه آبریز ماهیدشت در استان کرمانشاه طی چهار دهه اخیر 23 برابر شده است. افزایش تعداد چاه در منطقه منجر به افزایش مصرف آبهای زیرزمینی و در نتیجه پایینتر رفتن عمق چاهها و ایجاد پهنه هایی شده که به لحاظ برداشت بیرویه آب به پهنههای بحران کم آبی معروف هستند. در این پژوهش، برای تعیین و ترسیم نقشهی چنین پهنههایی از دو مبنای اصلی تحلیل فضایی یعنی «موقعیت» و «فاصله» و دادههای مربوط به چاههای منطقه به همراه تکنیکها و ابزارهای متداول در سیستمهای اطلاعات جغرافیایی (GIS) استفاده شده است. نتایج این پژوهش تعیین و ترسیم نقشهی پهنههای بحرانی حوضه آبریز ماهیدشت است که اراضی حدود 60 روستای منطقه را در بر گرفته و نیازمند توجه بیشتر و اعمال و اجرای سیاستها و راهبردهای سختگیرانهتر در زمینه حفر چاه جدید در اینگونه پهنهها است. روشهای مورد استفاده در این پژوهش میتواند برای تعیین پهنههای بحرانی برداشت آب در سایر حوضههای آبریز توصیه شود.