26 نتیجه برای تولید
غلامحسین عبدالله زاده، محمدشریف شریف زاده، علیرضا خواجه شاهکویی،
دوره 4، شماره 13 - ( 8-1394 )
چکیده
هدف این تحقیق، ارزیابی و مقایسه سطح پایداری در نظام تولید برنج شهرستان ساری بوده است. 22 شاخص منفرد مربوط به جنبههای اکولوژیکی، اقتصادی و اجتماعی پایداری انتخاب شده است و پس از تعیین مناسبت آن با شرایط محلی کشت برنج در شهرستان ساری، به بررسی 287 نفر از کشاورزان برنجکار پرداخته شد. پرسشنامهای برای گردآوری دادهها درباره عملیات کنونی کشاورزی در سه بخش الف) عملیات مدیریت زراعی؛ ب) عملکرد اقتصادی و ج) ویژگیهای اجتماعی هر مزرعه طراحی شد. روششناسی فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) برای تعیین وزن با توجه به اهمیت نسبی و تأثیر شاخصهای اجتماعی، اقتصادی و اکولوژیکی بر پایداری کل، از طریق بررسی دیدگاه کارشناسان بهکار گرفته شده است. سپس از طریق ادغام شاخصهای ترکیبی مربوط به سه مؤلفه پایداری، شاخص ترکیبی نهایی پایداری ساخته شد. نتایج نشان داد که 77/17% و 66/53% نظام تولید برنج به ترتیب در وضعیت ناپایدار و بالقوه ناپایدار است. با وجود اینکه مؤلفه اجتماعی پایداری در سطح رضایتبخشی قرار داشت اما جنبههای اقتصادی و اکولوژیکی هنوز در وضعیت ضعیف پایداری قرار دارند. بهعلاوه، پایداری مزرعه در بین کشاورزان استفاده کننده از روش مبارزه بیولوژیک، بذر کممحصول، عملیات مدیریت اگرواکولوژیک، دارنده زمینهای یکپارچه و شرکتکننده در برنامههای آموزشی-ترویجی بیشتر بوده است. تحصیلات، نیروی کار خانوادگی، میزان خودمصرفی برنج، رابطه مثبت و مقدار برنج تولیدی، رابطه منفی معنیداری با پایداری اکولوژیکی داشته است. سن، تجربه کشاورزی، تحصیلات و میزان خودمصرفی، رابطه مثبت معنیدار با پایداری اجتماعی داشته است. همچنین تحصیلات، اندازه زمین، خودمصرفی، مقدار برنج تولیدی و شاخص بهرهوری نیز با پایداری اقتصادی دارای رابطه مثبت معنیداری بوده است.
بهروز محمدی یگانه، حسین فراهانی، جواد عباسی،
دوره 6، شماره 19 - ( 2-1396 )
چکیده
از سالهای پایانی دهه هفتاد، هدفمند کردن یارانهها در ایران با توجه به آشفتگی عملکردی مدیران اجرایی نظام یارانه، از مهمترین موضوعاتی بوده است که هر سال هنگام تدوین لایحه بودجه مورد ارزیابی قرار میگرفت و به نظر میرسید که نظام یارانهها ناکارآمد عمل میکرد و لازم بود یارانهها تا حد امکان در اختیار گروههای هدف قرار گیرد. از این رو در سال 1389 با اجرای تحول تاریخی قانون هدفمندسازی یارانهها، جراحی اقتصادی دوران گذر از اقتصاد یارانهای به اقتصاد رقابتی و آزاد محقق شد. در تحقیق حاضر تلاشی شده است تا اثرات پرداخت یارانههای نقدی در اقتصاد خانوار (تغییر رفتار مصرفی و مدیریت هزینه) و اصلاح ساختارهای تولید روستایی بررسی شود. روش پژوهش در این تحقیق روش توصیفی و تحلیلی است. جهت تجزیه و تحلیل دادههای حاصل از پرسشنامه، از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که امکان کاهش مصرف انرژی و صرفه جویی وجود ندارد زیرا با وجود بافتهای فرسوده مساکن روستایی (از منظر هدر رفت انرژی) و سیستم ناکارآمد کشاورزی در کوتاه مدت، امکان اصلاح ساختار تولید، کاهش و تغییر سبک مصرف وجود نخواهد داشت، همچنین یارانههای نقدی موجب مصرفگرا شدن روستاییان در وضعیت فعلی شده است.
احمد اکبری، ابراهیم مرادی، مژگان اکرمی مهاجری،
دوره 6، شماره 20 - ( 5-1396 )
چکیده
پایداری تولید کشاورزی در نواحی روستایی به عوامل متعددی وابسته است. این عوامل با توجه به شرایط جغرافیایی نواحی روستایی و یا بنا بر نوع فعالیت کشاورزی، دارای تنوع و پیچیدگیهایی است. در مطالعه حاضر بر پایداری تولید پسته در نواحی روستایی شهرستان رفسنجان با توجه به سه شاخص زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی پرداخته شده است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و به لحاظ اجرا، پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل 45 هزار بهرهبردار تولید کننده پسته در روستاهای شهرستان شهرستان رفسنجان بوده است که با فرمول نمونهگیری کوکران، تعداد 320 بهرهبردار به عنوان حجم نمونه تعیین شده است. در این پژوهش، با توجه به مبانی نظری و پیشینه مطالعات، شاخص زیستمحیطی با 15 سنجه از 3 بعد (استفاده از کودها و سموم، مصرف آب آبیاری و مدیریت کشت و علوم زیست)، شاخص اجتماعی با 9 سنجه از 2 بعد (پایگاه اجتماعی و آموزش) و شاخص اقتصادی با 9 سنجه از 3 بعد (منابع مالی باغات، ساختار باغات و خدمات نهادی) در قالب پرسشنامه میان 320 بهره بردار تولید کننده پسته در نواحی روستایی توزیع گردید. طبق یافتههای تحقیق، شاخصهای زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی تأثیر مثبت و معناداری در پایداری تولید پسته دارد و میزان تأثیر شاخصهای زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی بر پایداری به ترتیب 39/0 درصد، 90/0 درصد و 92/0 درصد محاسبه شده و کمترین تأثیر بر پایداری را شاخص زیست محیطی داشته است. از بین سنجههای ابعاد زیست محیطی، استفاده از کودها و سموم شیمیایی و کاهش آب آبیاری، و سنجههای ابعاد اجتماعی، دسترسی به متخصصین و کلاسهای ترویجی و آموزشی، سطح پایین تحصیلات و روی آوردن به کارهای غیرکشاورزی و در آخر سنجههای اقتصادی، افزایش هزینه نهادهها و پایین بودن کیفیت نهادهها و خرده مالکیت در عدم پایداری نقش مؤثرتری دارد.
یونس وکیل الرعایا، محسن شفیعی نیکآبادی، شیما مسائلی،
دوره 7، شماره 25 - ( 9-1397 )
چکیده
امروزه، نوآوری فنّاورانه در گسترش عملکرد مشاغل کوچک نقش بسزایی دارد، و شناسایی عوامل نوآورانه بر توسعه فعالیتهای شرکتهای تعاونی تولیدی ازجمله مهمترین پیشنیاز اقدام بهمنظور استقرار این بخش در کسبوکارهای خانگی میباشد. بنابراین، هدف از این پژوهش امکانسنجی، شناسایی و رتبهبندی عوامل فنّاورانه در ایجاد تعاونیهای تولیدی کسبوکارهای خانگی و خانوادگی در روستاهای استان سمنان است. بر اساس روش نمونهگیری تصادفی در ادارات تعاون استان سمنان در بررسی اول 60 نفر از کارشناسان و متخصصان و در مرحله دوم از 10 نفر از خبرگان باسابقه کاری بیش از 15 سال برای مطالعه انتخاب شدند. پسازاین مرحله دادههای جمعآوریشده از مرحله اول، توسط تحلیل عاملی تأییدی تجزیهوتحلیل شد، و با استفاده از خروجی پرسشنامه دوم و اعمالنظر خبرگان این حوزه، وزن هر شاخص با تکنیک ANP تعیین و با روش PROMETHEE رتبهبندی گردید. نتایج این پژوهش نشان داد که عوامل فنی و ارتباطی به ترتیب مهمترین عوامل فنّاورانه در مطالعات امکانسنجی ایجاد تعاونیهای تولیدی کسبوکارهای خانگی و خانوادگی هستند. این مهم از آنجایی موردتوجه قرار میگیرد که نتایج پژوهشی در خصوص سطح پیشرفتگی فنّاوری مورداستفاده در کسبوکارهای خانگی، در ارزیابی سطح همسویی استراتژی فنآوری اطلاعات و استراتژی کسبوکار در تعاونیهای تولیدی کوچک و متوسط، بیانگر آن بود که، هنوز جایگاه فناوری در کسبوکارهای کوچک و متوسط نهادینه و بالغ نشده است. بنابراین، بهمنظور ایجاد تعاونیهای تولیدی کسبوکارهای خانگی و خانوادگی، با توجه به مزایای ایجاد تعاونی در روستاها، میبایست پارامترهای فنی و فنّاورانه، ارتباطی، و قابلیتهای واحد تولیدی و مرتبط با محصول موردتوجه کارآفرینان روستایی قرار گیرد.
محمد نوروزیان، احمد علی کیخا، حمید محمدی،
دوره 8، شماره 27 - ( 2-1398 )
چکیده
اگر چه توسعه بخش تعاون علاوه بر قانون اساسی در قوانین برنامه پنجساله و بودجه کشور مورد توجه ویژه قرار گرفته، برآیند اقدامات انجام شده و سیاستهای اخذ شده تاکنون، حاکی از حصول اهداف معین نبوده است. تعاونیهای تولید روستایی از مهمترین نهادهای تولید محصولات کشاورزی محسوب میشود. تعیین میزان کارآیی یا عملکرد این نهادها میتواند نقش بسزایی در تصمیم گیریهای مدیران وبرنامه ریزان بخش تعاون داشته باشد؛ به همین منظور، در این مطالعه به برآورد کارآیی اقتصادی تعاونیهای تولید روستایی در شهرستان کاشمر به کمک روش تحلیل پوششی دادهها تصادفی (SDEA) اقدام شده است. به منظور بررسی عوامل مؤثر بر کارآیی تعاونیها از مدل رگرسیون بوت استرپ استفاده گردید. دادههای مورد نیاز مربوط به سال 94 -1393 بوده است که از تکمیل پرسشنامه از 40 تعاونی فعال و نمونه جمعآوری شد. برای تعیین پایایی آن از روش آلفای کرونباخ استفاده شده است. تحلیل داده های استخراجی از پرسشنامهها به کمک نرمافزار Excel و نرمافزارGAMS نسخه 1/23 صورت گرفته است. نتایج نشان داد که کارآیی تصادفی تعاونیهای تولید روستایی مناطق مورد مطالعه در سطح پایین (79 درصد) قرار دارد. همچنین، سطح تحصیلات مدیر عامل، برگزاری کلاسهای آموزشی و بازدید از مراکز علمی و میزان سرمایهگذاری در تعاونی تأثیر معنیدار بر کارآیی و عامل مسافت تعاونی تا مرکز شهر اثر معکوس بر کارآیی تعاونیهای تولید روستایی مورد مطالعه داشته است.
محمد طاهرخانی،
دوره 9، شماره 31 - ( 2-1399 )
چکیده
کاهش منابع آب در طی سال های اخیر به صورت تهدیدی جدی برای تاک داران مطرح شده است. این مقاله با هدف بررسی نقش کاهش منابع بر فرایند تولید و عملکرد انگور در استفاده بهینه از آب انجام گرفته است. جامعه، آماری شامل کارشناسان، متخصصان جهاد کشاورزی و باغداران منطقه، که در حدود 20000نفر گزارش شده است. N=20000i )). حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران n=243 برآورد شد. میزان پایایی پرسش نامه ها به کمک ضریب آلفای کرونباخ سنجیده شده است. در ادامه بر اساس روش تحلیل عاملی به بررسی متغیرهای مورد اشاره در مقاله و ارتباط آنها در زمینه کاهش منابع آب بر راندمان محصول پرداخته شد. در این پژوهش، پنج عامل « کاهش دبی چاه های سنتی و افزایش دوره، آبرسانی به گیاه به بیش از یک ماه تا 45روز، کاهش کیفیت آب چاه ها به دلیل افت شدید سطح آب های زیر زمینی، افزایش دما و تبخیرآب پس از تشکیل گل دهی به ویژه در تابستان ها، دیدگاه سنتی و نادرست کشاورزان در مورد میزان آب مورد نیاز گیاه و نهایتا بروز تنش خشکی و شوری در مراحل حساسی از رشد گیاه به عنوان عوامل برتر در تحلیل عاملی به دست آمدند. تحلیل عاملی یافته ها نشان داد که پنج مولفه فوق در کل 415/64 درصد، از واریانس کاهش منابع آب در تولید انگور را تبیین کرده اند. با توجه به وضعیت آبیاری باغات منطقه مورد مطالعه که عمدتا از طریق غرقابی و بدون توجه به نیاز واقعی تاک، انجام می گیرد، با اصلاح روش مزبور، می توان آب مصرفی را به حدود نصف کاهش داد. تاک داران، معمولا با کاهش تعداد دفعات آبیاری با مشکل کم آبی، مبارزه می کنند.
علی اشرف زینلی، آئیژ عزمی، امیدعلی مرادی،
دوره 9، شماره 32 - ( 6-1399 )
چکیده
هدف اصلی از انجام این پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر توسعه تعاونیهای روستایی دامداران دهستان حسنآباد شهرستان اسلام آباد غرب است. نوع پژوهش از لحاظ هدف جزء پژوهشهای کاربردی و از نظر ماهیت و روش جزء پژوهشهای توصیفی – پیمایشی از نوع همبستگی است. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل 53 واحد شرکت تعاونی دامداریهای صنعتی، نیمه صنعتی و روستایی و افراد مرتبط با آن ( دامداران) در دهستان مربوطه است. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه است که از تحقیقات مشابه قبلی اقتباس شده است و پایایی آن از روش آلفای کرونباخ 928/0 بوده و روایی صوری آن از طریق اساتید راهنما و کارشناسان مورد تأیید قرار گرفته است. جهت تحلیل دادهها از نرمافزارهای آماری SPSS و LISREl با هدف بررسی عوامل تأثیرگذار بر توسعه شرکتهای تعاونی دامداران روستایی، در منطقه مورد مطالعه مبنای تجزیه و تحلیل قرار گرفت. با توجه به نتایج مشخص گردید که این شرکتها در حال حاضر فعالیت بسیار کمی در جهت رفع و حل مشکلات دامداران دارند و از اهداف اصلی خود که کمک به اعضاء است، فاصله زیادی گرفتهاند و نتوانستهاند رضایت و اعتماد اعضاء را برای همکاری و مشارکت لازم جلب نمایند. هرچند اکثر پاسخدهندگان اظهار داشتهاند که این تعاونیها در مناطق روستایی مورد نیاز است، اما به لحاظ خدماتی چون تأمین خوراک دام و نهادههای مورد نیاز دامداران و همچنین در مورد اعتبارات و تسهیلات لازم جهت هدایت سرمایهگذاریها در تولید فراوردههای دامی اعضاء بسیار ضعیف عمل کردهاند که بخشهای اقتصادی و سیاسی و اداری با بالاترین ضریب و در بخش اجتماعی و بخش فرهنگی با پایینترین ضریب نشاندهنده آنست که اعضا رضایت چندانی از برنامههای شرکتهای تعاونی روستایی دامداران ندارند.
حمید حیدری مکرر، فاطمه مشایخی،
دوره 9، شماره 33 - ( 9-1399 )
چکیده
بسیاری از تولیدکنندگان محصولات کشاورزی کشور، کشاورزان متوسطی هستند که توان مالی محدودی دارند و همه داراییشان را در هر دوره تولید به کار میگیرند، بنابراین خسارت هر چند اندک، در هر مرحله از فرآیند تولید ضربههای سختی را به زندگی آنان وارد میسازد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل به وجود آورنده ریسک و مدیریت آن در دو شهرستان جیرفت و عنبرآباد صورت گرفته است. جامعه آماری تحقیق روستاهای بالای 50 خانوار بوده و 10 روستا به عنوان نمونه انتخاب شده است. بر اساس فرمول کوکران حجم پرسشنامههای بدست آمده برابر با 350 میباشد. از نظر هدف، یک تحقیق کاربردی و از نظر روش تحقیق، توصیفی ـ پیمایشی است. از تکنیک همبستگی و آزمون T دو نمونهای و مدل VIKOR، نیز جهت تجزیه و تحلیل استفاده شده است. نتایج ضریب همبستگی نشان میدهد بین ویژگیهای فردی و مدیریت ریسک رابطه معنادار و مستقیمی وجود و براساس مدل ویکور عوامل ایجاد کننده ریسک تولید خرما در شهرستان جیرفت مهمترین آنها، چگونگی وضعیت بازار و عوامل اقتصادی به ترتیب با ضریب 328/0 و 872/0 و در شهرستان عنبرآباد عوامل اجتماعی و وضعیت بازار به ترتیب با ضریب 277/0 و 328/ میباشند. راهبردهای مدیریت و کنترل بازار(ایجاد شرکتهای دولتی و حذف واسطهها، جلوگیری از واردات محصول) مهمترین راهبرد جهت کاهش عوامل ایجاد کننده ریسک، بیان شده است همچنین راهبردهای دیگری مانند پسانداز و استفاده از اقلام اصلاح شده به ترتیب از استراتژیهای مالی و اقتصادی و مدیریت آفات محصول از نظر باغداران مورد توجه قرار گرفته است.
وحید ریاحی، سمیه عزیزی،
دوره 9، شماره 33 - ( 9-1399 )
چکیده
کاربردهای متعدد زعفران، مصارف متنوع غذایی، اثر اقتصادی تولید زعفران و بهویژه آثار کشت زعفران در درآمد کشاورزان، توجه ویژه به تغییر الگوی کشت، تولید زعفران و پیامد اقتصادی میان بهرهبرداران و خانوارهای روستایی را بیشازپیش روشن میسازد. بهرهبرداران محصولات کشاورزی میتوانند با انتخاب محصولات متناسب با شرایط طبیعی، اقتصادی و اجتماعی خود به اثرات اقتصادی ناشی از آن محصول دست یابند. هدف این مقاله نیز بررسی اثرات کشت زعفران بر وضعیت اقتصادی بهرهبرداران خانوارهای روستایی است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن توصیفی - تحلیلی است. ابزار جمعآوری اطلاعات و دادهها در مطالعات نظری بهصورت کتابخانهای و در مطالعه میدانی از طریق پرسشنامه میباشد. جامعه آماری پژوهش شامل کشاورزان بهرهبردار زعفران در دهستان سیاهرود شهرستان تهران میباشد (145N=). با استفاده از فرمول کوکران 100 نفر به روش نمونهگیری تصادفی ساده به عنوان حجم نمونه انتخاب گردید. برای تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار Spss23 از آزمون t تک نمونهای استفاده شد. نتایج نشاندهنده تأثیر مثبت کشت زعفران بر مؤلفههای اقتصادی موردمطالعه شامل اشتغال با میانگین (09/4)، بهبود کیفیت خدمات و امکانات با میانگین (06/4)، دسترسی به خدمات و تسهیلات با میانگین (01/4)، درآمد با میانگین (82/3)، پسانداز و سرمایه با میانگین (81/3) و رفاه اجتماعی با میانگین (80/3) در بین بهرهبرداران بوده است؛ هر یک از مؤلفههای اشارهشده، اثرات مثبت شاخصهای اقتصادی در میان بهرهبرداران و خانوارهای روستایی بهرهبردار را به همراه داشته، به طوریکه درآمد، پسانداز، اشتغال، تنوع فعالیت اقتصادی و شغلی در سطح قابل قبولی در روستاها افزایش داشته است.
سیده سمانه راعی، ابراهیم مرادی، احمد اکبری،
دوره 10، شماره 35 - ( 2-1400 )
چکیده
با توجه به محدودیت منابع و نهادهها در کشاورزی، آنچه محرک رشد تولید است پیشرفت تکنولوژی است. تکنولوژی چیزی فراتر از روش تولید و فرآیندهای آن است، در حقیقت تکنولوژی آمیختهای از دانش، مهارت و توانایی فنی است. با توجه به اهمیت تکنولوژی در رشد تولید در این مقاله به بررسی تغییرات تکنولوژی و تأثیر آن بر اقتصاد روستایی در استان فارس با رهیافت رگرسیون وزنی جغرافیایی طی دوره زمانی 1397-1392پرداخته شده است. بدین منظور ابتدا تابع هزینه ترانسلوگ با استفاده از دادههای جمعآوری شده برای محدوده زمانی مورد مطالعه با روش رگرسیون وزنی جغرافیایی (GWR) برآورد شده است. سپس با استفاده از نتایج حاصل از تخمین مدل، تغییرات تکنولوژی به سه جزء تغییر فنی خالص، غیر خنثی و ناشی از گسترش مقیاس تجزیه شده است. نتایج نشان داد که در دوره مورد مطالعه میانگین تغییرات تکنولوژی 001/0 رشد داشته است. میزان اثر نرخ تغییر فنی غیر خنثی در تغییرات تکنولوژی بیشتر ازمیزان تغییر فنی خالص و گسترش مقیاس بوده است، میانگین نرخ رشد تغییر فنی غیر خنثی، تغییر فنی خالص و گسترش مقیاس به ترتیب 021/0، 005/0- و 015/0- بدست آمدهاست. بنابراین با توجه به یافتهها، میانگین تغییرات تکنولوژی رشد اندکی بر اقتصاد روستا داشته است و نتوانسته است موجب به کارگیری امکانات تولید و بهبود مقیاس تولید گردد، اما منجر به تغییر فنی غیر خنثی از طریق عامل تغییرات قیمت نهادهها و صرفه جویی در عوامل تولید شده است. بنابراین با توجه به نتایج پیشنهاد میگردد، به منظور استفاده هر چه بیشتر از تکنولوژیهای نوین باید مشکل توسعه زیر ساختهای مکانیزاسیون(تسطیح، یکپارچهسازی، زهکشی اراضی و اعطای وام کمبهره) برطرف گردد تا استفاده از ماشینآلات را مقرون به صرفه نماید.
فاطمه معین، خلیل کلانتری، علی اسدی، سمیه کردعلیوند،
دوره 10، شماره 36 - ( 5-1400 )
چکیده
گندم بهعنوان یکی از مهمترین محصولات کشاورزی از دیرباز موردتوجه بشر بوده است. در بین غلات و مواد غذایی مورداستفاده انسان، این محصول به دلیل سازگاری گسترده کشت با شرایط مختلف آبوهوایی، سهولت کشت، امکان نگهداری طولانی، ارزانی، ارزش غذایی بالا و قابلیت مصرف در اشکال مختلف از جایگاه ویژهای برخوردار است. در این فرآیند ضایعات گندم در مراحل مختلف کاشت، داشت، برداشت و پس از برداشت و مسئله کاهش آن به یکی از چالشهای جدی در کشور تبدیلشده است. هدف پژوهش حاضر، شناسایی مؤلفههای تأثیرگذار بر ضایعات گندم از دیدگاه گندمکاران شهرستان شوش است. تحقیق حاضر از نظر نوع هدف کاربردی و نحوه گردآوری دادهها به صورت توصیفی (غیر آزمایشی) است؛ دادهها به شیوه میدانی و با استفاده از پرسشنامه جمعآوری گردید که پایایی پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ (85/0) مورد تائید قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل دادهها از تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد و کلیه محاسبات با بهرهگیری از نرم افزار SPSS انجام گردید. جامعه آماری این پژوهش را 1230 نفر از گندمکاران شهرستان شوش تشکیل میدهند که از این تعداد، حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران تعیین گردید و سپس به روش نمونهگیری چند مرحلهای 214 پرسشنامه بین گندمکاران توزیع شد. نتایج حاصل از تحلیل عاملی نشان داد مؤلفههای تأثیرگذار بر ضایعات گندم شهرستان شوش بهترتیب اهمیت در شش گروه قابل دستهبندی بوده 1) وضعیت کشت و مصرف نهادهها 2)عدم توجه به مسائل آموزشی و ترویجی 3) عدم رعایت مسائل فنی و ساختارهای نامناسب اراضی 4)عدم توجه به توسعه و ساماندهی ناوگانهای برداشت و بالابردن انگیزه کمباینداران 5) دانش فنی کشاورزان 6)ضعف مدیریتی در مراحل کاشت و داشت از مهمترین عوامل اثرگذار برضایعات گندم از دیدگاه گندمکاران محسوب می شود و این عوامل در حدود 26/62 درصد از واریانس کل را تبیین مینماید.
سمیه عاشوری مریدانی، محمدباسط قریشی، عیسی پوررمضان،
دوره 10، شماره 37 - ( 9-1400 )
چکیده
ضعف مالی بسیاری از روستاییان برای تأمین هزینههای اولیه تولید در بخش کشاورزی، آنها را از ادامه فعالیت دلسرد میکند و احتمالاً یکی از مهمترین پیامدهای ادامه این وضع، پرداختن روستاییان به مشاغل خدماتی، فروش و تغییر کاربری اراضی و در مواردی مهاجرت به شهرهاست. آنچه که میتواند موجبات بازدارندگی این روند نامطلوب را فراهم آورد افزایش سرمایۀ خانوارهای روستایی از طریق اختصاص اعتبارات مالی است. این اعتبارات با هدف ارائه خدمات مالی به گروههای کم درآمد در کشورهای در حال توسعه در سه دهۀ اخیر مطرح شده است و با اعطای وام به روستاییان بهویژه آنهایی که در امور تولیدی فعالیت دارند این امکان را میدهد که به سبب فراهم بودن نقدینگی بتوانند نیازهای مالیشان را برای انجام عملیات تولیدی و تهیه نهادههای کشاورزی تأمین نمایند. بر این اساس هدف پژوهش حاضر، تبیین نقش اعتبارات مالی در تحولات بخش کشاورزی نواحی روستایی شهرستان ماسال است. بدین منظور با استفاده از روش تحقیق توصیفی ـ تحلیلی، وضعیت وامهای دریافتی 331 خانوار نمونه روستایی در 15 روستای منتخب طی سالهای 1385 تا 1395 مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد مجموع سطح زیر کشت و میزان کل تولیدات زراعی آبی به ترتیب با افزایش 1/10 درصدی و 6/37 درصدی مواجه شد و مجموع سطح زیر کشت و میزان کل تولیدات زراعی دیم به ترتیب یک افزایش 8/34 درصدی و 3/23 درصدی را نشان داد. در بخش کشت محصولات باغی آبی نیز سطح زیر کشت و میزان تولید به ترتیب 50 درصد و 6/34 درصد افزایش یافت. محصولات باغی دیم نیز با افزایش 4/23 درصدی در سطح زیر کشت و افزایش 5/33 درصدی در تولیدات مواجه شد. لازم به ذکر است که افزایش سطح زیرکشت اراضی زراعی، عمدتاً به دلیل تغییر کاربری اراضی جنگلی (جنگلتراشی) و تبدیل اراضی بایر بوده است. جمعبندی یافتهها بر این نکته تأکید دارد که اعطای اعتبارات مالی به روستاییان موجب افزایش بازدهی اراضی کشاورزی شده و اثرات مطلوبی برجای گذاشته است.
علی اکبر نجفی کانی،
دوره 10، شماره 38 - ( 12-1400 )
چکیده
تأمین مواد غذایی برای جمعیت رو به رشد ایران و لزوم رسیدن به خودکفایی در تولیدات کشاورزی ایجاب میکند، میزان تولیدات بخش کشاورزی در کشور افزایش یابد و لازمه آن تغییر در روشهای کشاورزی سنتی و جایگزین نمودن روشهای نوین و پربازده مثل کشت هیدروپونیک میباشد. این تحقیق به صورت کاربردی بوده و روش آن به صورت توصیفی- تحلیلی و میدانی است و جامعه آماری، روستاهای بخش مرکزی شهرستان گرگان میباشند که با استفاده از فرمول کوکران، 240 نفر از کارفرمایان و کارگران مزرعه هیدروپونیک و همچنین روستاییان بهعنوان جامعه نمونه انتخاب شدند و در نهایت با استفاده از آزمون T مستقل، مانوایتنی، رگرسیون خطی چندگانه و تحلیل خوشهای در محیط نرمافزاری SPSS، دادهها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از آزمون T نشان میدهد که بین میزان تولید محصولات صیفی در واحد سطح در دو شیوه مورد مطالعه و همچنین میزان درآمد بهرهبرداران تقاوت معناداری تا سطح اطمینان 99 درصد وجود دارد. نتایج حاصل از مانوایتنی نیز حاکی از آن است که بین ضریب جذب کود شیمیایی، سموم دفع آفات و کیفیت ظاهری محصولات نیز تفاوت معنادار و 99 درصدی وجود دارد. همچنین نتایج حاصل از آزمون رگرسیون نشان میدهد که میزان رضایت کشاورزان از کشت هیدروپونیک بسیار بوده و ضریب تعیین بدست آمده نشان میدهد کشاورزی هیدروپونیک حدود 88 درصد در افزایش تولید محصول، کاهش مصرف آب و افزایش درآمد کشاورزان و تاحدی در افزایش ضریب جذب کود و سم موثر واقع شد. سپس برای ظرفیتسنجی توسعه کشت هیدروپونیک روستاها با استفاده از آزمون تحلیل خوشهای به چهار دسته طبقهبندی شدند، بهطوریکه روستای خوشه اول(کریمآباد و سعدآباد) بیشترین ظرفیت را برای توسعه کشت هیدروپونیک دارا هستند.
علی سردارشهرکی،
دوره 11، شماره 40 - ( 6-1401 )
چکیده
بخش کشاورزی با توجه به اینکه تأمین کننده نیازهای غذایی بشر، تأمین مواد اولیه در صنایع، اشتغال و درآمد دارای اهمیت بسیاری است، پایداری و ثبات در رشد بخش کشاورزی از جمله عوامل مهم یاری دهنده به پایداری اجتماعی و رشد اقتصادی جامعه محسوب می گردد. تولید محصول زعفران در ایران یکی از منابع مهم درآمد برای روستاییان و اقتصاد ملی می باشد. هدف از مطالعه حاضر بررسی محدودیت های تولید زعفران و سطح معیشت خانوارهای روستایی در شهرستان قائنات با استفاده از روش تحلیل خاکستری (GRA) می باشد. این مطالعه با روش پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه و مصاحبه با 40 نفر از خبرگان و کارشناسان انجام شده است. نتایج رتبه بندی محدودیت تولید زعفران حاکی از آنست براساس آن عامل اجتماعی- فرهنگی در اولویت نخست با وزن 95/0 و عوامل محیطی، اقتصادی و کالبدی و فضایی با وزن های 76/0، 65/0 و 48/0 در رتبه های دو تا چهارم قرار گرفته اند. همچنین نتایج حاصل از سطح معیشت خانوارها عامل سرمایه طبیعی با وزن نهایی 8/0 در اولویت نسبت به سایر عوامل قرار دارد. همچنین حمایت و سیاست های دولت، در ترغیب کشاورزان منطقه به کشت زعفران و فروش محصول در بازار موثر است.
علی اکبر تقیلو، ناصر سلطانی،
دوره 11، شماره 40 - ( 6-1401 )
چکیده
فعالیتهای تولیدی کوچک غیر کشاورزی روستایی یکی از استراتژیهای متنوعسازی اقتصاد روستایی با هدف تحقق توسعه پایدار روستایی است. یکی از استراتژیهای اصلی دولت جهت کاهش وابستگی معیشت روستاها به بخش کشاورزی و کاهش مصرف آب در بخش کشاورزی حوضه آبریز دریاچه ارومیه، توسعه فعالیتهای تولیدی کوچک غیر کشاورزی بوده است؛ اما در اجرای آن در روستاهایی که کشاورزی بهصورت گسترده همانند دشت نازلو انجام میشود، موفقیت چندانی به دست نیاورده است. این تحقیق در چارچوب تئوری روابط قدرت، روششناختی کنشگر شبکه و با مصاحبههای عمیق انجام شد. یافتههای پژوهش نشان میدهد که 1) حمایتهای مالی، قانونی، بیمهای، تشکیلاتی و ...، دولت از مشاغل کافی نبوده است؛ 2) تلقی دولت از مشاغل کوچک روستایی بهواسطه بخشودگی مالیاتی، اعطای یارانهها، ارائه تسهیلات کمبهره، ارائه آموزشهای رایگان و ...، تحمیل هزینه به دولت میباشد؛ 3) تضاد منافع مابین فعالین مشاغل کوچک غیر کشاورزی با صنایع بزرگ شهری مشهود میباشد و 4) اعمال محدودیتهای فروش بر محصولات تولیدی مشاغل کوچک غیر کشاورزی با تولید گفتمانهایی چون غیربهداشتی بودن و غیراستاندارد بودن محصولات تولیدی صورت میگیرد؛ و در نهایت، 5) روابط نابرابر قدرت میان ذینفعان، موجب شکاف توسعه شهر و روستا شده است.
مصطفی مردانی نجف آبادی، یاسمین زباری، نسرین اوحدی،
دوره 11، شماره 41 - ( 9-1401 )
چکیده
لزوم توجه به پایداری در کشاورزی در سطوح مختلف محلی، منطقهای، ملی و جهانی مورد تأیید قرار گرفته است. ارتقای کارایی و مصرف مطلوب عوامل تولید در بهبود پایداری عملیات کشاورزی در راستای توسعه پایدار امری اجتناب ناپذیر است. بر این اساس هدف مطالعه حاضر تعیین کارایی و حد بهینه استفاده از منابع تولید در راستای توسعه پایدار در مناطق روستایی گتوند با استفاده از رهیافت تحلیل پوششی دادههای استوار میباشد. رهیافت بهینهسازی استوار امکان ارزیابی واحدهای تصمیمگیری با دادههای غیرقطعی را فراهم مینماید. دادههای مورد نیاز در منطقه مدنظر از طریق توزیع و تکمیل پرسشنامه در سال 1398 توسط 121برنجکار با در نظر گرفتن جامعه آماری و استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده حاصل شد. نتایج نشان داد، میانگین کارایی کل فنی در سطح احتمال انحراف 50% و سطح عدم اطمینان 20% برابر79/0 میباشد. در نتیجه تولیدکنندگان منطقه مورد مطالعه نهادههای تولید را برای تولید سطح معینی از تولید به صورت بهینه به کار نمیبرند. مقادیر واقعی مصرف نهادهها توسط برنجکاران مناطق روستایی گتوند فاصله زیادی نسبت به مقادیر بهینه برآورد شده دارند. به عبارتی برای همه نهادهها، مازاد مصرف وجود دارد. ناکاراترین نهادهها در پژوهش حاضر سطح زیرکشت و علفکش میباشند. به طوری که میتوان به ترتیب با کاهش 48% و 45% در مصرف سطح زیرکشت و علفکش به سطح بهینه مصرف این نهادهها بدون کاهش در تولید دست یافت. در این راستا جهت افزایش کارایی و در نتیجه بهبود عملیات پایداری کشاورزی در راستای توسعه پایدار، برنامهریزی آموزشی جهت استفاده از تکنولوژیهای مناسب و پیشرفته برای بالابردن بهرهوری عوامل تولید توصیه میشود.
لیلا برفی زاده، منصور غنیان، مسلم سواری،
دوره 11، شماره 42 - ( 11-1401 )
چکیده
شرکت های تعاونی در زمینه های رشد اقتصادی، فقرزدایی، اشتغال مولد، یکپارچگی اجتماعی، تقویت کارآفرینی و مدیریت و تمرکز سرمایه های کوچک در قالب سرمایه های متوسط و کلان ایفای نقش میکنند و به عنوان یکی از جدیدترین راه های توسعه پایدار در برنامه های توسعه کشور مطرح هستند. در واقع میتوان گفت شرکت های تعاونی تولید روستایی از مؤثرترین شبکه های موجود در سطح روستا هستند که بهطور مستقیم به کشاورزان و توده های روستایی خدمت و در تحقق برنامه های کلان کشور نقش مهمی ایفا میکنند. لذا موفقیت تعاونی ها میتوانند نقش آنها را در توسعه روستایی پر رنگتر نماید در این راستا این پژوهش در پی شناسایی عوامل موفقیت تعاونی های تولید در مناطق روستایی استان لرستان براساس مدل EFQM انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل اعضای شرکتهای تعاونی تولید روستایی فعال استان لرستان که 2602 نفر در 7 تعاونی تولید روستایی در چهار شهرستان دورود، بروجرد، خرم آباد و الیگودرز، در 41 روستا، میباشد. با استفاده از جدول کرجسی مورگان 335 نفر به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شد. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار، SPSS20 انجام شد. یافته ها نشان داد که در بین عوامل EFQM (رهبری، خطمشی و استراتژی، کارکنان، شراکت و منابع، فرایندها، نتایج مشتری، نتایج کارکنان، نتایج جامعه و نتایج کلیدی عملکرد) معیارهای رهبری، خطمشی و استراتژی، کارکنان، شراکت و منابع، نتایج کارکنان، نتایج جامعه، نتایج کلیدی عملکرد تأثیر مثبت و معناداری بر روی موفقیت تعاونیها دارند که قادرند3/60 درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین کنند.
هرمز اسدی،
دوره 12، شماره 44 - ( 5-1402 )
چکیده
توصیه یافتههای تحقیقاتی در قالب برنامههای آموزشی و ترویجی به بهرهبرداران روستایی به منظور ارتقاء سطح دانش کشاورزان، نقش مهمی در بهبود بهرهوری و توسعه روستایی ایفاء میکند. در همین راستا، این مطالعه به منظور ارزیابی زراعی، سودآوری و بهرهوری اقتصادی نهادهها در تولید دانه و علوفه ذرت تحت مدیریتهای مختلف کارشناسی و بهرهبردار در روستای توللی از توابع دهستان الهیارخانی در شهرستان کرمانشاه در سال 1400 انجام شد. در این پژوهش، 10 هکتار مزرعه در مزارع بهرهبردار مشخص گردید به طوری که پنج هکتار آن با استفاده از برنامههای فنی و توصیه تحقیقاتی و پنج هکتار دیگر براساس مدیریت مرسوم توسط بهرهبردار انجام گردید. در بخش زراعی، صفات کمی و کیفی محصول تحت مدیریتهای مختلف مشخص و سطح معنیداری آنها با استفاده از آزمون t تعیین شد. ارزیابی اقتصادی با استفاده از شاخصهای سودآوری و سنجش بهرهوری نهادههای آب و بذر با استفاده از شاخصهای بهرهوری فیزیکی و اقتصادی انجام گردید. طبق نتایج، تحت توصیه تحقیقاتی نسبت به مدیریت مرسوم، عملکرد دانه و علوفه ذرت در مزرعه زارع بهترتیب 8/13 و 4/16 درصد افزایش، هزینه تمام شده هر کیلو دانه و علوفه ذرت بهترتیب 3/22 و 26 درصد کاهش، نسبت فایده به هزینه تولید دانه و علوفه ذرت بهترتیب 6/28 و 6/34 درصد افزایش، بهرهوری اقتصادی هر مترمکعب آب و هر کیلوگرم بذر در مزرعه زارع برای دانه ذرت بهترتیب 8/13 و 7/45 درصد و برای علوفه ذرت بهترتیب 4/16 و 6/38 درصد افزایش نشان داد. بنابراین با اعمال توصیههای تحقیقاتی علاوه بر بهبود سودآوری و بهرهوری در تولید ذرت، امکان کاهش خلاء عملکرد در مزرعه زارع نیز فراهم خواهد شد.
آقای محمد حسن اختیارزاده، دکتر مهدی رحیمیان، دکتر سعید غلامرضایی، دکتر محسن عارف نژاد،
دوره 13، شماره 47 - ( 3-1403 )
چکیده
هدف: با توجه به نیاز کشور به تولیدات دامی ایجاد و توسعه واحدهای پرورش گاو شیری در کشور بسیار ضروری است. از طرفی چالشهای عدیدهای در زنجیره تولید ارزش این بخش وجود دارد. هدف پژوهش حاضر شناسایی چالشهای زنجیره تولید ارزش گاو شیری است.
روش پژوهش: این پژوهش کمی از لحاظ هدف کاربردی، از لحاظ میزان کنترل متغیرها میدانی و از لحاظ نحوه گردآوری دادهها توصیفی است. ابزار پژوهش پرسشنامه محققساخت بود. جامعه آماری متخصصان، فعالان و صاحبنظران بخش تولید گاو شیری در ایران بودند. پایایی و روایی پرسشنامه به ترتیب با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و روش اعتبار محتوایی مورد تأیید قرار گرفت. تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی انجام شد.
یافتهها: بر اساس نتایج، مهمترین چالشها بهترتیب تأمین منابع مالی، چالشهای مربوط به مراکز اصلاح نژاد و چالشهای اداری و سازمانی (رتبههای اول تا سوم) میباشند. چالشهای زیستمحیطی، چالشهای مراکز عرضه و فروش تولیدات گاوداری و چالشهای صنایع تبدیلی و فرآوری محصولات دامی در رتبههای آخر (دوازدهم تا چهاردهم) این دستهبندی قرار دارند.
نتیجهگیری: در تمامی چالشها میانگین رتبهای هر دسته چالش از مقدار حد وسط آن بیشتر و اختلاف میانگین در همه چالشها با مقدار حد وسط از نظر آماری معنیدار است.
دکتر محسن آقایاری هیر، دکتر حسین اصغرپور، دکتر سهیلا باختر،
دوره 13، شماره 47 - ( 3-1403 )
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تحلیل عوامل اقتصادی مؤثر بر پذیرش محصولات کشاورزی ارگانیک در شهرستان تبریز انجام شده است.
روش پژوهش: جامعه آماری این مطالعه را تولیدکنندگان و مصرفکنندگان شهرستان تبریز تشکیل میدهد. جامعه تولیدکنندگان در سطح شهرستان 28 نفر میباشد. با توجه به محدود بودن تعداد آنها، به صورت تمام شماری مطالعه شدند. در جامعه مصرفکنندگان، حجم نمونه 384 نفر برآورد گردید، ولی برای دستیابی به نتایج بهتر 391 پرسشنامه تکمیل شد. جهت تحلیل دادهها از مدلسازی معادلات ساختاری در نرم افزار SMART PLS و آزمون t تک نمونهای و فریدمن در نرم افزار SPSS بهره گرفته شد.
یافتهها: نتایج مدل اندازهگیری بیانگر آن است که بارهای عاملی معرفهای مشاهده شده، با متغیر پنهان خود دارای مقادیر معناداری هستند و معرفهای مشاهده شده به خوبی متغیرهای پنهان خود را اندازهگیری نمودهاند. همچنین نتایج مدل ساختاری بیانگر این موضوع است که رابطه ساختاری معناداری بین ادراک گرانی، ارائه تسهیلات حمایتی، توزیع محصول، شیوه تهیه محصولات، قیمت محصول، ویژگیهای محصول، کیفیت محصول و تمایل به پرداخت وجود دارد. مقادیر بدست آمده T، میانگین و کرانه بالا و پایین عوامل مؤثر بر پذیرش کشاورزی ارگانیک از دیدگاه تولیدکنندگان، مقادیری بالاتر از استاندارد تعیین شده داشتند. نتایج آزمون فریدمن نشان داد، قیمت محصول دارای بالاترین اهمیت و ارائه تسهیلات حمایتی دارای پایینترین میزان اهمیت هستند.
نتیجهگیری: مقایسه و بررسی دیدگاههای دو گروه تولیدکننده و مصرفکننده نشان میدهد که بعد اقتصادی تأثیر عمدهای بر پذیرش کشاورزی ارگانیک داشته است. همچنین عواملی مانند داشتن قیمت بالای محصولات، هزینهها و قیمت ارائه شده برای یک برند خاص، سیستم بازاریابی مناسب و ... از عواملی هستند که بعد اقتصادی پذیرش کشاورزی ارگانیک را تحت تأثیر قرار دادهاند.