134 نتیجه برای اقتصاد روستا
مینو وقری مقدم، وحید وزیری، صیاد اصغری سراسکانرود،
دوره 11، شماره 41 - ( 9-1401 )
چکیده
از گذشته تاکنون بافت فرش یکی از هنرهای با ارزش بوده و منبع درآمد بسیاری از روستاییان در سرتاسر ایران محسوب میشود، در این میان فرشهای بافته شده در شهرستان اردبیل دارای کیفیت و اهمیت بسیار بالایی هستند، اما امروزه تولید فرش دستباف، به دلایلی مانند افزایش قیمت مواد اولیه، زمانبر بودن پروسهی بافت و نبود محیط مناسب برای بافت فرش رو به افول گذارده است. بر همین اساس پژوهش حاضر در صدد مکانیابی مناسب برای خوشهی صنعتی فرش برای توسعهی اقتصاد روستایی در شهرستان اردبیل میباشد. دستیابی به این هدف نیازمند مطالعهی عوامل طبیعی و انسانی میباشد لذا در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی، جمعآوری اطلاعات پیمایشی و فرآیند تحلیل شبکهای پس از حصول معیارها و زیرمعیارهای تاثیرگذار، وزندهی به زیرمعیارها انجام شد و بر اساس وزن این زیرمعیارها لایههای مطالعاتی در برنامهی GIS (سیستم اطلاعات جغرافیایی) تشکیل شد؛ این معیارها شامل معیارهای طبیعی مانند آب و هوا و اقلیم، معیارهای کالبدی مانند شیب، فاصله از مناطق مختلف و شعاع پوششی و معیارهای انسانساخت مانند مشاغل محلی، کاربری اراضی و غیره میشوند. در آخر با تجمیع نقشههای مطالعاتی مناسبترین مکانها برای استقرار خوشهی صنعتی فرش در شهرستان اردبیل به دست آمد. بر اساس نقشههای حاصل شده در طول پژوهش مشاهده میشود که بخشهای مرکزی شهر اردبیل دارای بهترین موقعیت برای استقرار این کاربری میباشد و نامناسبترین مکانها در ارتفاعات غربی شهرستان یعنی ارتفاعات سردابه و قسمتهای جنوب شرقی شهرستان اردبیل میباشند که دارای دمای پایینترو درصد شیب بیشتری هستند و از راهها و مناطق مرکزی شهری و روستایی فاصله دارند.
مصطفی مردانی نجف آبادی، یاسمین زباری، نسرین اوحدی،
دوره 11، شماره 41 - ( 9-1401 )
چکیده
لزوم توجه به پایداری در کشاورزی در سطوح مختلف محلی، منطقهای، ملی و جهانی مورد تأیید قرار گرفته است. ارتقای کارایی و مصرف مطلوب عوامل تولید در بهبود پایداری عملیات کشاورزی در راستای توسعه پایدار امری اجتناب ناپذیر است. بر این اساس هدف مطالعه حاضر تعیین کارایی و حد بهینه استفاده از منابع تولید در راستای توسعه پایدار در مناطق روستایی گتوند با استفاده از رهیافت تحلیل پوششی دادههای استوار میباشد. رهیافت بهینهسازی استوار امکان ارزیابی واحدهای تصمیمگیری با دادههای غیرقطعی را فراهم مینماید. دادههای مورد نیاز در منطقه مدنظر از طریق توزیع و تکمیل پرسشنامه در سال 1398 توسط 121برنجکار با در نظر گرفتن جامعه آماری و استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده حاصل شد. نتایج نشان داد، میانگین کارایی کل فنی در سطح احتمال انحراف 50% و سطح عدم اطمینان 20% برابر79/0 میباشد. در نتیجه تولیدکنندگان منطقه مورد مطالعه نهادههای تولید را برای تولید سطح معینی از تولید به صورت بهینه به کار نمیبرند. مقادیر واقعی مصرف نهادهها توسط برنجکاران مناطق روستایی گتوند فاصله زیادی نسبت به مقادیر بهینه برآورد شده دارند. به عبارتی برای همه نهادهها، مازاد مصرف وجود دارد. ناکاراترین نهادهها در پژوهش حاضر سطح زیرکشت و علفکش میباشند. به طوری که میتوان به ترتیب با کاهش 48% و 45% در مصرف سطح زیرکشت و علفکش به سطح بهینه مصرف این نهادهها بدون کاهش در تولید دست یافت. در این راستا جهت افزایش کارایی و در نتیجه بهبود عملیات پایداری کشاورزی در راستای توسعه پایدار، برنامهریزی آموزشی جهت استفاده از تکنولوژیهای مناسب و پیشرفته برای بالابردن بهرهوری عوامل تولید توصیه میشود.
اسماء خسروی زو، مریم قاسمی،
دوره 11، شماره 42 - ( 11-1401 )
چکیده
بررسی اقتصاد روستاهای مقصد گردشگری در شرایط کووید 19 به دلیل وابستگی بخشی از درآمد ساکنین به گردشگری حائز اهمیت است. از اینرو مطالعه حاضر به بررسی تاثیر کووید 19 بر اقتصاد روستاهای مقصد گردشگری شهرستان کلات نادری پرداختهاست. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و از نوع تحقیقات کاربردی-توسعهای است. گردآوری اطلاعات شامل روشهای اسنادی و میدانی است. در این مطالعه 8 روستای مقصد گردشگری در شهرستان کلاتنادری شناسایی و به کمک مطالعات میدانی و اسنادی موردمطالعه قرارگرفت. تاثیر کووید 19 بر اقتصاد روستاهای مقصد گردشگری براساس طیف لیکرت و ذیل سه مولفه اشتغال، سرمایهگذاری و درآمد به کمک 19 شاخص کمی شد. نتایج نشان داد کووید 19 درآمد صاحبان کسبوکارهای گردشگری را با میانگین 8/3 بیش از مولفه اشتغال با 5/3 و سرمایهگذاری با 5/3 تحتتاثیر قرار دادهاست. روستای آبگرم با میانگین 5/4 بیشترین اثرات را از کووید 19 متحمل شدهاست. همچنین در روستاهای مقصد گردشگری بهطور متوسط هر روستا با کاهش سالیانه 19941 نفر گردشگر نسبت به قبل از شیوع کووید 19 مواجه بوده که این امر باعث کاهش تعداد 31 کسبوکار مستقیم و 44 کسبوکار غیرمستقیم فعال در گردشگری، 47 شاغل مستقیم و 77 شاغل غیرمستقیم و 5/1 اقامتگاه بومگردی نسبت به قبل از شیوع کووید 19 در روستاهای مقصد گردشگری گردیده است.
فاطمه عسکری بزایه،
دوره 11، شماره 42 - ( 11-1401 )
چکیده
یکی از مهمترین و مؤثرترین مشوق های سرمایه گذاری و بهبود محیط کسبوکار، تسهیل و تسریع فرایندهای صدور مجوزهای کسبوکار است. این فرایند دارای چنان اهمیتی است که به تنها مؤلفه یا دستکم یکی از اصلیترین مؤلفهها برای ارزیابیهای بینالمللی محیط کسبوکار تبدیلشده است. رویههای صدور مجوز در بخش کشاورزی نیز متداول است و چهبسا به دلیل مسائل مهم ازجمله رعایت بهداشت عمومی و ایمنی محیطی حالت خاصتری به خود میگیرد. دامپروری یکی از پررونقترین فعالیتهای تولیدی در بخش کشاورزی و یکی از ارکان مهم اقتصاد روستایی است و بهمانند تمامی آنها نیازمند بستری مناسب برای تحقق مأموریتهای محوله خود است. صدور پروانه پرورش دام سنگین با توجه به ضوابط و مقررات تعیینشده در قانون نظام جامع دامپروری کشور صورت میگیرد. براین اساس، بهمنظور تبیین وضع موجود و بهینه فرایند صدور مجوزهای دام سنگین، پروژهای ملی در استانهای اصفهان، خراسان رضوی، قم، کردستان، کرمانشاه، گیلان باهدف بهینه کاوی و به روش کانونی و مصاحبه هدفمند با متقاضیان و کارشناسان کلیدی دستگاههای متولی صدور مجوز انجامشده است. نتایج پروژه حاکی از وضعیت نابسامان فرایند صدور مجوز و نبود رویه یگانه و هماهنگ در استانهای موردبررسی بوده است. با توجه به بررسیهای بهعملآمده در استانهای موردبررسی، بحرانیترین عامل طولانی شدن فرایند صدور مجوز تعدد مراکز تصمیمگیری و استعلامهای موازی دستگاهها و عدم وجود سامانههای برخط و هوشمند و بهروز و نیز ضوابط و دستورالعملهای این مراکز است. درنهایت، وضعیت موجود و بهینه فرایند صدور مجوز در قالب چارتهایی ترسیمشده است که به درک بهتر این مسئله کمک خواهد کرد. بازمهندسی فرایند صدور مجوزها طبق قانون هیئت مقررات زدایی ذیل وزارت امور اقتصادی و دارایی؛ نظارت دورهای برای تسهیل صدور مجوزهای کسبوکار در خصوص کاهش زمان و پیچیدگی فرایند و هزینههای سربار و مضاعف؛ و پاسخگویی به استعلامات صدور مجوزها بهصورت الکترونیکی و طبق برنامه زمانبندی ابلاغی ازجمله پیشنهادهای مطرحشده است.
کلثوم طهماسبی، بیژن رضایی، نادر نادری،
دوره 11، شماره 42 - ( 11-1401 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف واکاوی عوامل مؤثر بر کارآفرینی زنان روستایی شهرستان نهاوند صورت گرفته است. این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی، به لحاظ روش، توصیفی- همبستگی و ازنظر فلسفه، قیاسی است که بر مبنای پارادایم اثباتگرایی اجرا شده است. جامعه آماری تحقیق را زنان کارآفرین روستاهای شهرستان نهاوند تشکیل میدهند که در مجموع 110 نفر به عنوان نمونه، به صورت تمام شماری مورد بررسی قرار گرفت. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامه محقق ساخته بود. تجزیه و تحلیل دادههای به دست آمده با استفاده از نرم افزار اسمارت پی آل اس نسخه 3، صورت گرفت. یافتههای پژوهش حاکی از رابطه مثبت و معناداری بین عوامل فردی، عوامل خانوادگی، عوامل اقتصادی، عوامل اجتماعی- فرهنگی و کارآفرینی زنان روستایی وجود دارد، بر اساس نتایج تحلیل مسیر، میزان تأثیرگذاری عوامل فردی (0556)؛ عوامل خانوادگی (0.125)؛ عوامل اقتصادی (0.398)؛ عوامل فرهنگی – اجتماعی (0.349) میباشد، که نشان دهنده تأثیر تمامی عوامل شناسایی شده بر کارآفرینی زنان روستایی بوده است. همچنین معیار فردی و اقتصادی بیشترین تأثیر را بر کارآفرینی زنان روستایی دارا بودند.
سعید نصیری زارع، وحید ریاحی،
دوره 12، شماره 43 - ( 2-1402 )
چکیده
شناخت همکاریهای علمی و موضوع مقالات، میتواند تصویر جامعی از نوع فعالیتهای علمی نویسندگان در مجله مشخص و سبب شناسایی نقاط قوت و ضعف تحقیقات انجام شده گردد. در این جهت یکی از مناسبترین روشها، استفاده از روشهای تجزیه و تحلیل علمسنجی است. پژوهش با این رویکرد به تحلیل شبکه همکاریهای علمی و ترسیم موضوع مقالات مورد توجه در مجله «اقتصاد فضا و توسعه روستایی» پرداخت. پژوهش از نوع کاربردی، با استفاده از فنون علمسنجی و به روش کتابخانهای انجام شد. اطلاعات توصیفی و شناختی مقالات به عنوان مبنای تحلیل قرار گرفت. مجله اقتصاد فضا و توسعه روستایی اکنون پس از انتشار 34 شماره، 364 مقاله توسط 641 نویسنده منتشر کرده که الگوی تألیفی بیشتر این مقالات از همکاری سه نویسنده بوده است. در مجله شبکه کامل همکاری علمی، از آن جهت که نویسندگان در زمینههای علمی متفاوت قرار دارند، شکل نگرفته است. این موضوع از سویی بیانگر توجه اصلی مجله به موضوع مقالات بدون توجه به نویسندگان بوده است. با این حال در شبکه همکاریهای علمی مجله، قدیری معصوم، مطیعیلنگرودی و ریاحی، بیشترین تعداد ارتباطات را داشتهاند. این نویسندگان به همراه رضوانی مهمترین نقش را نیز به عنوان میانجیگر در کنترل و انتقال اطلاعات در شبکه علمی مجله ایفا میکنند. در شبکه علمی مجله سهم عمدهای از نویسندگان نیز از دانشگاه تهران، خوارزمی و پیام نور تهران بودهاند که تمایل کمتری برای همکاری در شبکه علمی مجله با نویسندگان دیگر دارند. اما موضوع اصلی مقالات در مجله، با اهتمام به ابعاد توسعه روستایی؛ بیشتر در زمینه «توسعه اقتصادی» بوده که بیشتر منطبق با جهتگیری سیاستهای توسعه روستایی در کشور است. «گردشگری» و «کشاورزی» دو موضوع محوری در این زمینه هستند. بنابراین برنامهریزان در جهت تحقق توسعه علمی مجله، میتوانند جهتگیری موضوع مقالات را در سایر زمینههای علمی توسعه روستایی مورد توجه قرار بدهند.
فاتح حبیبی،
دوره 12، شماره 43 - ( 2-1402 )
چکیده
صنعت گردشگری به عنوان یکی از بخشهای اصلی اقتصادی از حیث کسب درآمدهای ارزی در بسیاری از کشورها تبدیل شده است. وجود جاذبههای گردشگری به عنوان یکی از ارکان و عناصر اصلی صنعت گردشگری در کنار دیگر مؤلفهها از جمله جامعه میزبان شرایط لازم را برای جلب و جذب گردشگر فراهم مینماید این مطالعه با هدف شناسایی توانمندیها و تجزیه و تحلیل اثرات گردشگری بر روستاهای هدف گردشگری استان کردستان انجام شده است. روش پژوهش، بر اساس هدف کاربردی و بر اساس جمعآوری اطلاعات توصیفی و از نوع تحلیل همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل ساکنان محلی روستاهای مورد مطالعه است. نتایج آزمون t تک نمونهای نشان داد که گردشگری دارای اثرات مثبت و منفی مختلفی بر جامعه میزبان میباشد. بیشترین اثر مطلوب گردشگری از بعد اقتصادی مربوط به ایجاد درآمد و شغل میباشد. نگرش مثبت ساکنان محلی به گردشگری از جمله اثرات مثبت اجتماعی و فرهنگی گردشگری تلقی میشود. از طرف دیگر کاهش انسجام و مشارکت در توسعه روستا، از بین رفتن آداب، فرهنگ و ارزشهای محلی روستاها و الگوبرداری نامناسب از گردشگران از جمله اثرات منفی گردشگری است. نتایج نشان داد که گردشگری دارای اثرات نامطلوب زیست محیطی بصورت تخریب چشماندازهای طبیعی روستا، ساختوسازهای بیرویه و تغییر کاربری اراضی کشاورزی شده است. همچنین نتایج رتبهبندی نشان میدهد که روستاهای سلین، پالنگان و ژیوار در رتبههای اول تا سوم قرار دارند. روستاهای بلبل، نگل، دولاب، صلوات آباد، درهتفی، مجسه، نجنه، سورین، نوره و قمچقای به ترتیب در رتبههای چهارم تا سیزدهم جای گرفتهاند. با توجه به نتایج، سرمایهگذاری بخش دولتی در زیرساختها به خصوص جادههای ارتباطی و همچنین سرمایهگذاری بخش خصوص در روستاهای با رتبه بالاتر در زمینه طبیعتگردی، صنایع دستی و صنایع وابسته توصیه میگردد.
مژگان قلمی چراغتپه، علیرضا دربان آستانه، محمدامین خراسانی،
دوره 12، شماره 43 - ( 2-1402 )
چکیده
صنعت گردشگری به عنوان صنعتی پویا، بخش مهمی از فعالیتهای اقتصادی و تولیدی کشورهای توسعهیافته و درحال توسعه را به خود اختصاص داده است. استان آذربایجان غربی در زمینه گردشگری رتبه دهم را در ایران دارا میباشد. شهرستان ارومیه با وجود دریاچه ارومیه درکنار 50 نوع جاذبه گردشگری، بزرگترین و پرجمعیتترین شهرستان در استان آذربایجان غربی میباشد و با پتانسیل بالای جذب گردشگر، برنامهریزیهای کلان و مدیریت یکپارچه را میطلبد. از سویی برنامهریزی سنتی دیگر قادر به پاسخگویی نیست و باید از روشهای آینده پژوهی مانند سناریونویسی در جهت پیش بینی آینده و تبیین راهکارهای رسیدن به شرایط مطلوب استفاده کرد. پژوهش مورد مطالعه از نظر هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت، توصیفی-تحلیلی میباشد. روش انجام شده در پژوهش حاضر به دو شیوه کتابخانهای و پرسشنامه می باشد و نیز برای تجزیه و تحلیل دادهها از سناریو ویزارد بهره گرفته شده است. باتوجه به وضعیت گردشگری در روستاهای شهرستان ارومیه و وضعیتهای احتمالی آینده پیش روی توسعه گردشگری استان آذربایجان غربی، مجموعاً 36 وضعیت مختلف برای 12 عامل کلیدی طراحی شد که این وضعیتها طیفی از شرایط مطلوب تا نامطلوب را شامل میشود. بنابر پژوهش صورت گرفته روستاهای شهرستان ارومیه با سه گروه از سناریوهای توسعه گردشگری در آینده روبروست. در این میان "سناریو گروه دوم" با 8 وضعیت کاملا مطلوب، 1 وضعیت نسبتا مطلوب، 2 وضعیت در آستانه بحران و 1 وضعیت بحرانی با عنوان سناریو مطلوب این پژوهش، آرمان شهری بیبدیل است که با اجرای آن افق روشن گردشگری روستاهای شهرستان ارومیه را خواهد ساخت؛ افقی که برای تحقق آن راهبردهایی در انتهای پژوهش ارائه گردیده است.
مرتضی خزاییپول، بنفشه فراهانی، معصومه ایزدینیا،
دوره 12، شماره 43 - ( 2-1402 )
چکیده
گردشگری خلاق شکل جدیدی از گردشگری است که به شکل بالقوه میتواند مدلهای موجود توسعه گردشگری را تغییر دهد و به تنوع و نوآوری تجربه گردشگری کمک کند. بنظر میرسد گردشگری خلاق میتواند به تحریک توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی محلی کمک کند و در نهایت این نوع از گردشگری میتواند مزایای بسیاری را برای مقاصدی که مایل به توسعه اشکال جدید فعالیت گردشگری هستند، ارائه دهد. هدف این پژوهش کاربردی و دادهها از نوع توصیفی-پیمایشی بوده است که از طریق پرسشنامه جمعآوری شدند. جامعه آماری را ساکنین روستای پیوهژن تشکیل دادهاند. تعداد نمونه آماری بر اساس جدول مورگان 196 نفر برآورد شد که تعداد 205 پرسشنامه توزیع و پاسخ داده شد. روش نمونهگیری این پژوهش بر اساس روش در دسترس بوده است. برای ارزیابی روایی ابزار تحقیق، از روایی صوری و پایایی آن بر اساس تحلیل آلفای کرونباخ تأیید شد. لازم به ذکر است که عملیات مربوط به آمار توصیفی و استنباطی و آزمون فرضیهها با استفاده از نرم افزار spss26 انجام شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان دهنده تأثیر و اهمیت بالای گردشگری خلاق بر توسعه و جذب گردشگر در مناطق روستایی میباشد و تمامی 5 مؤلفه گردشگری خلاق با درصد تأثیر بالای 90 درصد از نظر اهالی روستا مورد پذیرش قرار گرفت که این نشان از تأثیر بسیار زیاد گردشگری خلاق بر توسعه و جذب گردشگر و وجود بستری آماده برای عرصه فعالیتهای گردشگری در روستاها میباشد.
ناهید عیسی نژاد، علی اکبر نجفی کانی، علیرضا خواجه شاهکویی،
دوره 12، شماره 43 - ( 2-1402 )
چکیده
در سالهای اخیر به دلیل توسعه سریع شهرها و تبعات ناشی از آن از یک سو و تفاوتهای آب و هوایی بین شهرها و روستاهای کوهستانی از سوی دیگر، گردشگری خانههای دوم در روستاهای کوهستانی رشد و گسترش چشمگیری داشته است. از اینرو پژوهش حاضر سعی دارد به بررسی نقش گردشگری خانههای دوم در تحولات فیزیکی و فضایی روستاهای کوهستانی بپردازد. این تحقیق به صورت کاربردی بوده و روش آن به صورت توصیفی- تحلیلی و میدانی است. جامعه آماری تحقیق حاضر خانوارهای روستایی ساکن در 9 روستا است که براساس سرشماری سال 1395 دارای 5554 نفر جمعیت میباشند. با استفاده از فرمول کوکران، 310 نفر از روستاییان به عنوان جامعه نمونه انتخاب شدند که با روش نمونهگیری تصادفی/ سیستماتیک، پرسشنامهها بین آنها توزیع گردید و در نهایت با استفاده از تحلیلهای همبستگی، فریدمن، کروسکالوالیس و رگرسیون خطی در محیط نرمافزاری اسپیاساس، دادهها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از تحلیلهای همبستگی کایاسکوئر، اسپیرمن و کندال نشان میدهد که توسعه گردشگری خانههای دوم با تحولات فیزیکی روستاها و بهبود شاخصهای اقتصادی رابطه معناداری تا سطح اطمینان 99 درصد دارند. همچنین نتایج فریدمن عوامل موثر در جذب گردشگر و گسترش خانههای دوم را رتبهبندی کرده است و نتایج کروسکالوالیس نشان میدهد که همه روستاهای مورد مطالعه از لحاظ ارتقاء شاخصهای کالبدی و اقتصادی تحت تاثیر گردشگری خانههای دوم بوده و تفاوتی با یکدیگر ندارند. نتایج حاصل از آزمون رگرسیون خطی نشان میدهد که مؤلفههای بررسیشده تاحد قابل قبول و معناداری وابسته به متغیرهایی هستند که مورد بررسی قرار گرفتند. شایان ذکر است که ضریب تعیین و تعدیل نشان میدهد که توسعهیافتگی حدود 95 درصد وابسته به متغیرهای مورد بررسی است و فقط حدود 5 درصد وابسته به متغیرهایی است که در این پژوهش مورد شناسایی قرار نگرفتند.
علی اکبر عنابستانی، سیروس قنبری، حبیب لطفی مهروئیه،
دوره 12، شماره 43 - ( 2-1402 )
چکیده
اقتصاد روستایی به عنوان اقتصاد ملی، بخش های مختلفی چون کشاورزی، دامپروری، صنایع تبدیلی و دستی را در برمی گیرد که هرکدام به نوعی در سلامت جامعه و البته رونق اقتصادی و اجرای اصول مهم و کاربردی اقتصاد مقاومتی، نقش بسزایی دارند. لذا، هدف از پژوهش حاضر بررسی وضعیت اقتصادی روستاها از منظر شاخص های اقتصاد مقاومتی در محدوده شهرستان های جیرفت و عنبرآباد است. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی، ماهیت و روش توصیفی-تحلیلی و جهت جمع آوری داده ها و اطلاعات از مطالعات کتابخانه ای و میدانی استفاده گردید. قلمرو مکانی تحقیق شهرستان های جیرفت و عنبرآباد در استان کرمان است. با توجه به تعداد زیاد روستاها در این دو شهرستان، طبق نظر کارشناسان و خبرگان در این زمینه روستاهای که به عنوان مراکز دهستان ها شناخته می شدند، بهعنوان روستاهای نمونه انتخاب گردیدند. لذا، جامعه آماری را سرپرستان خانوارهای روستایی در روستاهای مرکز دهستان ها تشکیل دادند که طبق سرشماری مرکز آمار ایران در سال 1395 این روستاها که حدود 21 روستا هستند، دارای 41289 نفر جمعیت و 12165 خانوار می باشند و براساس فرمول کوکران تعداد 314 خانوار به عنوان نمونه تحقیق انتخاب گردیدند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های کروسکالوالیس، تیتک نمونه ای، تحلیل خوش های و رگرسیون استفاده شد. نتایج حاصله نشان داد، شاخص های تحرک و پویایی اقتصادی با آماره 01/12، عدالت اجتماعی با آماره 31/3 در سطح متوسط به بالایی قرار دارند و در بین روستاهای نمونه روستاهای علی آباد با میانگین رتبه ای 81/253، دولت آباد با میانگین رتبه ای 50/210، حسین آباد دهدار با میانگین 35/205 و اسماعیلی سفلی با میانگین رتبه ای 179 در رتبه اول قرار دارند. همینطور، در بین شاخص های اقتصاد مقاومتی شاخص مردم محوری با اثر کلی 731/0، شاخص تحرک و پویایی اقتصادی با 686/0 و حرکت علمی و جهادی با اثر کلی 485/0 بیشترین تأثیر را در پایداری اقتصاد روستایی در محدوده مورد مطالعه دارند.
عبدالنظام جعفری، قاسم پرورینژاد، سمیرا خلیلنژادی،
دوره 12، شماره 44 - ( 5-1402 )
چکیده
آموزشهای فنی و حرفهای نقش مهمی در تشکیل سرمایه انسانی از طریق تربیت نیروهای ماهر مورد نیاز بازار کار در کشورهای مختلف جهان ایفا میکنند. این آموزشها در کشورهای در حال توسعه نه تنها عهدهدار تربیت نیروی کار مورد نیاز بخشهای مختلف اقتصاد این کشورها میباشند بلکه از طریق بسترسازی خوداشتغالی، به حل مشکل بیکاری نیز کمک مینمایند. در این راستا ارائه آموزشهای هدفمند و برنامهریزی شده توسط سازمان آموزش فنی و حرفهای در مناطق روستایی خصوصاً در بخش مشاغل خانگی و تقویت و توسعه فرهنگ کارآفرینی با استفاده از ظرفیتهای موجود نقشی کلیدی را ایفا مینماید که در ساماندهی سکونتگاههای غیررسمی و بافتهای فرسوده و ناکارآمد شهری و رفع ناپایداری آنها، سالهای زیادی است که در کانون توجه تصمیمسازان و دولتهای مختلف قرار دارد و از این منظر به عنوان چالش نظام برنامهریزی در مناطق روستایی به آن پرداخته شده است. برنامههای بازآفرینی روستایی به صورت مشخص در زمینه توانمندسازی جامعه هدف، آموزش و بالا بردن سطح آگاهی عمومی، مشارکتجویی مردم در برنامههای اصلاحی و بهبود زیرساختهای اجتماعی و خدماتی به صورت پررنگ وارد شده است. این پژوهش به طور کلی به بررسی اثر آموزشهای مهارتی سازمان آموزش فنی و حرفهای بر خلق کارآفرینانه کسب و کارهای خانگی توسط بانوان روستایی و محلات کم برخوردار شهرستان دامغان میپردازد. پس از بررسی چارچوب نظری و پیشینه پژوهش اقدام به طراحی پرسشنامه برای سنجش متغیرها و توزیع آن بین نمونههای جامعه هدف توزیع و در نهایت تعداد 146 پرسشنامه گردید. با توجه به پیمایشی بودن روش تحقیق، اقدام به بررسی پایایی پرسشنامهها و تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS گردید. نتایج به دست آمده نشان داد که آموزشهای مهارتی بر راهاندازی کسب و کارهای خانگی بانوان تاثیر مثبت و معنیداری دارد.
حمید رستگاری کوپایی، ذکریا محمدی تمری، مریم شریف زاده، ویدا علی یاری،
دوره 12، شماره 44 - ( 5-1402 )
چکیده
تغییر و تحولات امروزی ساختار اقتصادی دنیا را دگرگون ساخته است. رقابتپذیری در اقتصاد جهانی بدون توجه کافی به رویکردها و روشهای خلاقانه امکان پذیر نمیباشد. کارآفرینی با بدل شدن به مقولهای تحول آفرین در اقتصاد تمامی جوامع بهعنوان موتور محرکه توسعه اقتصادی و فرهنگی شناخته شده و نقش اساسی در فرآیند توسعه پایدار کشورها ایفا میکند. در عصر حاضر اهمیت شرکتهای نوآور و کارآفرین بهاندازهای است که نیرو محرکه اقتصاد کشورها شناخته میشوند. کارآفرینی نوآوری را در سازمان نهادینه ساخته و تعالی اقتصاد کشور را بهدنبال خواهد داشت. کارآفرینی در مناطق روستایی نقش مهمی در توسعه اقتصاد روستایی دارد. توسعه کارآفرینی در شرکتهای تعاونی راهکاری مؤثر برای تعالی این سازمانها میباشد. این رویکرد به رشد و توسعه تعاونیها کمک نموده و در بهبود کسب و کار، افزایش درآمد و سودآوری برای آنها نقش بسزایی دارد. از اینرو تلاش برای زمینهسازی در جهت توسعه کارآفرینی در تعاونیها یکی از اولویتهای برنامههای توسعه بخش تعاون بهحساب میآید. لذا، هدف پژوهش حاضر نیز ارائه مدلی برای توسعه کارآفرینی سازمانی در تعاونیهای کشاورزی، احیاء، بهرهبرداری و توسعه جنگل استان مازندران بود. به این منظور 5 تعاونی با تعداد نمونه آماری 201 نفر مورد بررسی و مطالعه قرار گرفتند. به منظور جمعآوری داده از پرسشنامههای ساختارمند استفاده شد. همچنین در بخش تحلیل دادههای توصیفی از نرمافزار SPSS، در بخش آزمون ابزار پژوهش و آزمون فرضیهها از نرمافزار SmartPls و به منظور ارائه مدل توسعه از روش شبکه عصبی پرسپترون چندلایه استفاده گردید. نتایج نشان داد که ابزار پژوهش از اعتبار همگرای (روایی و پایایی) مناسبی برخوردار است و با توجه به آزمون وارسی اعتبار اشتراک، نیز ابزار اندازهگیری از کیفیت قابل قبولی برخوردار است. همچنین، از 15 فرضیه بررسی شده، 13 فرضیه تأیید و دو فرضیه نیز رد شدند. در نهایت با توجه به مدل توسعه کارآفرینی پنج متغیر: "ویژگیهای مدیران"، "ویژگیهای کارکنان"، "سبک رهبری تعاونی"، "ساختار سازمانی" و "سیستم پاداش" حائز بیشترین اهمیت در مدل شدند و درصد بیشتری از متغیر توسعه کارآفرینی سازمانی را تبیین نمودند.
هرمز اسدی،
دوره 12، شماره 44 - ( 5-1402 )
چکیده
توصیه یافتههای تحقیقاتی در قالب برنامههای آموزشی و ترویجی به بهرهبرداران روستایی به منظور ارتقاء سطح دانش کشاورزان، نقش مهمی در بهبود بهرهوری و توسعه روستایی ایفاء میکند. در همین راستا، این مطالعه به منظور ارزیابی زراعی، سودآوری و بهرهوری اقتصادی نهادهها در تولید دانه و علوفه ذرت تحت مدیریتهای مختلف کارشناسی و بهرهبردار در روستای توللی از توابع دهستان الهیارخانی در شهرستان کرمانشاه در سال 1400 انجام شد. در این پژوهش، 10 هکتار مزرعه در مزارع بهرهبردار مشخص گردید به طوری که پنج هکتار آن با استفاده از برنامههای فنی و توصیه تحقیقاتی و پنج هکتار دیگر براساس مدیریت مرسوم توسط بهرهبردار انجام گردید. در بخش زراعی، صفات کمی و کیفی محصول تحت مدیریتهای مختلف مشخص و سطح معنیداری آنها با استفاده از آزمون t تعیین شد. ارزیابی اقتصادی با استفاده از شاخصهای سودآوری و سنجش بهرهوری نهادههای آب و بذر با استفاده از شاخصهای بهرهوری فیزیکی و اقتصادی انجام گردید. طبق نتایج، تحت توصیه تحقیقاتی نسبت به مدیریت مرسوم، عملکرد دانه و علوفه ذرت در مزرعه زارع بهترتیب 8/13 و 4/16 درصد افزایش، هزینه تمام شده هر کیلو دانه و علوفه ذرت بهترتیب 3/22 و 26 درصد کاهش، نسبت فایده به هزینه تولید دانه و علوفه ذرت بهترتیب 6/28 و 6/34 درصد افزایش، بهرهوری اقتصادی هر مترمکعب آب و هر کیلوگرم بذر در مزرعه زارع برای دانه ذرت بهترتیب 8/13 و 7/45 درصد و برای علوفه ذرت بهترتیب 4/16 و 6/38 درصد افزایش نشان داد. بنابراین با اعمال توصیههای تحقیقاتی علاوه بر بهبود سودآوری و بهرهوری در تولید ذرت، امکان کاهش خلاء عملکرد در مزرعه زارع نیز فراهم خواهد شد.
لیدا علیزاده دولت آبادی، حمید شایان، طاهره صادقلو، مریم قاسمی، سیدرضا حسین زاده،
دوره 12، شماره 44 - ( 5-1402 )
چکیده
امروزه مدیریت منابع در پهنههای زیستی یکی از چالشهای اصلی سازمانی – اجتماعی میباشد که موفقیت آن زیر نفوذ عوامل و سازههای بسیاری قرار دارد. لذا تلاش برای طراحی الگوی جامع و یکپارچه برای حوضههای آبخیز به گونهای که تمامی این سازهها و رفتار آنها قابل پیشبینی و هدایت باشند یکی از اهداف و برنامههای سازمانهای متولی در این امر است. هدف پژوهش حاضر، ارائه الگوی مطلوب مدیریت یکپارچه و نقش آن در توسعه پایدار روستایی در حوضه آبخیز داورزن میباشد. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی-تحلیلی و پیمایشی است. بنابراین، ابتدا به شناخت وضع موجود و چالشهای اثرگذار بر توسعه یکپارچه حوضه آبخیز داورزن به عنوان متغیرهای وابسته پرداخته شد. سپس با استفاده از پیشرانهای مدیریت حوضه آبخیز به عنوان متغیرهای مستقل شناسایی شدند. از ﻣﺪل معادلات ساختاری(SEM) در قالب نرمافزار SMART PLS برای تحلیل یافتهها استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل 60 نفر از کارشناسان اجرایی شامل مدیران روستایی و متخصصان این حوزه میباشد. نتایج بدست آمده نشان میدهد که مولفه مشکلات سیاستگذاری با ضریب 0.743 بیشترین ضریب را در بروز چالشهای حوضه آبخیز داورزن دارا میباشد و در زمینه ضعف توسعه روستایی نیز مؤلفه اقتصادی با ضریب 0.607 بیشترین تاثیر را داشته است.
لیلا حسنلو، حمید جلالیان، فرهاد عزیزپور،
دوره 12، شماره 44 - ( 5-1402 )
چکیده
یکی از راهبردهای توسعه اقتصاد روستایی توسعه خوشههای صنعتی مبتنی بر صنایع کشاورزی است که زمینهساز تحقق توسعه پایدار روستایی است. هدف از این پژوهش، ارزیابی اثرات شکلگیری خوشههای صنعتی در پایداری اقتصاد روستایی در شهرستان طارم است. پژوهش حاضر براساس هدف از نوع پژوهشهای کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی بوده و برای جمعآوری دادهها و اطلاعات از روشهای میدانی و کتابخانهای بهره گرفته شدهاست. قلمرو مکانی پژوهش شهرستان طارم در استان زنجان است که براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال 1395 دارای ۴۶۶۴۱ نفر جمعیت بوده که ۳۹۹۲۷ نفر آنها (85.6%) در روستاها زندگی میکنند. جامعه آماری شامل 196 نفر از مدیران روستایی (دهیاران و اعضای شوراهای اسلامی)، خبرگان و آگاهان محلی، صاحبان صنایع و بنگاههای اقتصادی خرد، افراد شاغل در صنایع روستایی و شهری، کارشناسان و مسئولان ادارات و سازمانهایی که با مناطق روستایی ارتباط تنگاتنگی دارند، بودهاست. برای شناسایی نمونهها از روش کیفی هدفمند (گلولهبرفی و روش متواتر نظری) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمونهای تی تک نمونهای، رگرسیون و تحلیل مسیر استفاده گردید. نتایج نشان میدهد بین شکلگیری خوشههای صنعتی با شاخص اشتغال با ارزش 545/0، درآمد با ارزش 690/0، افزایش سرمایهگذاری با ارزش 405/0، افزایش تولید با ارزش 620/0 و توسعه فناوری اطلاعات و ارتباط با ارزش 749/0 در سطح آلفای 001/0 رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین، شکلگیری خوشههای صنعتی در شهرستان طارم بیشترین تأثیر را بر افزایش تولیدات کشاورزی و غیرکشاورزی روستاییان با مقدار کلی 706/0 و افزایش اشتغال در زمینههای مختلف برای جوانان روستایی و در نتیجه کاهش مهاجرتهای روستا- شهری در پی خواهد داشت. با توجه به تمرکز عمده تولید محصول زیتون، این منطقه میتواند قطب خوشههای صنعتی- کشاورزی مبتنی بر زیتون قرار گیرد و بنابراین پیشنهاد میشود برنامهریزی و سرمایهگذاری برای ایجاد زیرساختهای لازم در این زمینه انجام گرفته گیرد.
نسیبه جمالی، معصومه فروزانی، عباس عبدشاهی،
دوره 12، شماره 44 - ( 5-1402 )
چکیده
امروزه، راهبرد صنعتی کردن روستاها در مباحث توسعه روستایی، مورد تاکید بسیاری از برنامهریزان حوزه کشاورزی است. در همین رابطه، راهاندازی صنایع تبدیلی و تکمیلی محصولات کشاورزی میتواند موجب بهبود شاخصهای اقتصادی، اجتماعی و کالبدی در مناطق روستایی و متعاقبا بهبود کیفیت زندگی روستاییان شود. با علم به این مساله، پژوهشی با هدف بررسی نقش صنایع تبدیلی کشاورزی در کیفیت زندگی کشاورزان با استفاده از روش پیمایش انجام شد. جامعه آماری پژوهش، کشاورزان ساکن در مناطق روستایی شهر جنتمکان از بخش مرکزی شهرستان گتوند بودند که بر اساس نمونهگیری طبقهای تصادفی، نمونهای به حجم 205 نفر از بین آنها انتخاب گردید. طبقات مورد بررسی شامل دو دسته از کشاورزان شامل افرادی بود که محصول خود را برای فروش به کارخانه صنایع غذایی مجید میفروختند و افرادی که محصولات خود را برای فروش به بازار آزاد میدادند. ابزار جمعآوری دادهها، پرسشنامه بود که روایی صوری آن توسط تعدادی از اعضای هیآت علمی گروه ترویج و آموزش کشاورزی تایید شد و برای سنجش پایایی آن، از ضریب آلفای کرونباخ (87/0-72/0 =α) استفاده شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS و STATA انجام گرفت. همچنین برای وزندهی زیر مؤلفهها و متغیرهای کیفیت زندگی از روش تحلیل مؤلفه اصلی (PCA) استفاده گردید. یافتههای بدست آمده نشان داد که تفاوت معنیداری بین میانگین ابعاد اقتصادی و اجتماعی کیفیت زندگی در بین کشاورزانی که محصول خود را به کارخانه میدهند و آنهایی که محصول خود را به بازار میفروشند، وجود دارد. همچنین، کشاورزانی که محصول خود را به کارخانه میدهند، میزان رضایت شغلی، احساس ارزشمندی، بهزیستی ذهنی، امکانات رفاهی، درآمد و پسانداز بالاتری داشتند.
فاطمه کاظمی کساری، محمود مرادی، محمدرحیم رمضانیان،
دوره 12، شماره 44 - ( 5-1402 )
چکیده
کسبوکارهای خانگی ازجمله بخشهای حیاتی فعالیتهای اقتصادی کشورهای پیشرفته بشمار میآیند، کسبوکار خانگی ازنظر ایجاد شغل، نوآوری در عرصه محصول و خدمات، موجب تنوع و دگرگونی زیادی در اجتماع و اقتصاد هر کشور میشوند. در واقع کسبوکارهای خانگی نقطه شروع مناسبی برای راهاندازی کسبوکار شخصی است. مطالعات نشان داده که کارآفرینی اجتماعی بهمنزله ایجاد راهحلهای نوآورانه بهمنظور رفع مشکلات اجتماعی و بسیج ایدهها، ظرفیتها و منابع موردنیاز برای تغییرات اجتماعی، در کنار توسعه کسبوکارهای خانگی تأثیر زیادی در توسعه روستایی دارد. براین اساس هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی و اولویتبندی عوامل مؤثر بر توسعه کسبوکارهای خانگی روستایی با تأکید بر نقش کارآفرینی اجتماعی است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش تحلیلی است. پژوهش حاضر خبره محور بوده و به منظور شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه کسبوکارهای خانگی روستایی ابتدا عوامل بررسیشده از ادبیات بهصورت پرسشنامه درآمده و در اختیار خبرگان در حوزه کسبوکارخانگی قرار گرفت. عوامل شناساییشده در 4 دسته (توانمندیهای کارآفرینانه، توانمندیهای کسبوکاری، برخورداری از نیروی انسانی مناسب و زیرساخت نهادی و قانونی حمایتگرانه) طبقهبندی شدند. برای تجزیهوتحلیل دادهها از روش بهترین- بدترین (BWM) استفاده شد که نتایج ارزیابی نشان میدهد توانمندیهای کارآفرینانه بهترین عامل بوده و از طرف دیگر زیر معیار روحیه و تلاش و سختکوشی با وزن 0.101 در رتبه نخست و زیر معیار باور درونی افراد به توانایی حل مسائل جامعه با وزن 0.027 در رتبه آخر قرار دارد.
ندا بنیاسدی، داود ثمری، سیدجمال فرجاللهحسینی، مریم امیدینجفآبادی،
دوره 12، شماره 45 - ( 8-1402 )
چکیده
صنایع تبدیلی و تکمیلی یکی از راهبردهای توسعه کشاورزی و روستایی است که با کاهش پسماندهای کشاورزی و اشتغالزایی و بحث امنیت غذایی و توسعه صادرات و ارزآوری راه ارتباطی بین سه بخش کشاورزی و صنعت و خدمات است از مشکلاتی که هم اکنون صنایع تبدیلی و تکمیلی خرما در استان کرمان با آن مواجه است عدم توسعه در این صنایع و به دنبال آن نداشتن سهم کافی در بازارهای داخلی و بازارهای جهانی است. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کاربردی و از لحاظ روش تحقیق، توصیفی-همبستگی و از لحاظ تحلیلی از نوع علی-ارتباطی است. جامعه آماری این تحقیق 200نفر از افرادی است که در در زمینه بازاریابی، بستهبندی و فراوری محصولات خرما فعال هستند، ابزار تحقیق پرسشنامه است. میزان پایایی آن برابر است با 7/. که از طریق ضریب کرونباخ محاسبه شده است.حجم نمونه از طریق فرمول کوکران محاسبه و تعداد آن 155 نفر تعیین شده است که از روش نمونهگیری ساده انتخاب شدند. برای اندازهگیری آلفای کرونباخ بعد از جمعآوری دادهها و Spss26 و Amos بهره گرفته شده است این مطالعه به بررسی عوامل موثر در توسعه صنایع تبدیلی و تکمیلی در استان کرمان با اهداف نقش عوامل"اقتصادی" و "اجتماعی" و" زیرساختی" می پردازد. صنایع تبدیلی و تکمیلی در زمینههای بازاریابی، قیمتگذاری، بستهبندی و مورد بحث قرار گرفت. بر اساس نتایج بدست آمده تحلیل عوامل اقتصادی با بار عاملی 78/0 بیشترین نقش و عوامل اجتماعی با 71/0 کمترین نقش در توسعه صنعت خرما دارند.
مجتبی حکیمی، جمشید عینالی، حسین فراهانی،
دوره 13، شماره 49 - ( 9-1403 )
چکیده
هدف: معادن یکی از منابع محیطی است که اولین و مهمترین نمود آن تأثیرات اقتصادی بوده و اثرات دیگر بدنبال آن حاصل میگردد و اگر بدرستی مورد توجه و ارزیابی قرار گیرد سبب شکلگیری زنجیره های ارزشافزوده در سایر بخشهای اقتصادی و ایجاد زمینه ی دستیابی به اهداف توسعه پایدار می گردد. بدین جهت هدف از تحقیق حاضر شناخت اثرات بهرهبرداری از معادن بر شاخص های اقتصادی و پایداری جمعیت روستایی دهستان بوغداکندی می باشد.
روش پژوهش: نوع تحقیق کاربردی و روش آن توصیفی-تحلیلی بوده و برای گردآوری اطلاعات و داده ها از روش های کتابخانه ای و میدانی شامل مشاهده (علنی و فردی)، مصاحبه (منظم) و پرسشنامه (بسته و طیفی) استفاده شده است. روایی صوری پرسشنامه از دیدگاه متخصصان بررسی شد و پایایی متغیرها از طریق ضریب آلفای کرونباخ به میزان (0.802) محاسبه گردید. جامعه ی آماری تحقیق خانوارهای دهستان بوغداکندی است. طبق سرشماری سال 1395 مجموع خانوارهای ساکن در این روستاها 2227 خانوار است که با استفاده از فرمول کوکران تعداد نمونه لازم جهت تکمیل پرسشنامه 314 مورد محاسبه شد. روش تجزیهوتحلیل اطلاعات با استفاده از آزمونهای آماری به صورت توصیفی (میانگین، توزیع فراوانی و انحراف معیار) و استنباطی (t تک نمونهای، پیرسون، کروسکالوالیس) انجام شده است.
یافتهها: نتایج تحقیق نشان از وجود رابطه معنادار میان بهره برداری از معادن و شاخصهای اقتصادی دهستان داشته بگونه ای که میانگین عددی در شاخصهای اشتغال (3.229)، شاخص درآمد (3.132)، منابع طبیعی (3.393)، رفاه (3.431)، در سطح متوسط و شاخص پایداری جمعیت (2.763-) سرمایه (2.742-) در سطح پایینتر از متوسط قرار داشته است.
نتیجهگیری: سالنامه های آماری در سالهای (1395-1385) روند کاهشی جمعیت تمامی روستاهای مورد مطالعه بجز روستای سعیدکندی که نرخ رشد (0.9) درصد را تجربه کرده است، نشان می دهد. بنابراین بهرهبرداری از منابع معدنی در منطقه اثرات مثبتی بر پایداری جمعیت نداشته است.