جستجو در مقالات منتشر شده


134 نتیجه برای اقتصاد روستا

عزت اله غزانی، مسعود بیژنی، محمد چیذری،
دوره 7، شماره 26 - ( 11-1397 )
چکیده

هدف از این پژوهش، تحلیل راهبردی جایگاه سرمایه اجتماعی در رونق گردشگری طبیعی مردم‏نهاد در استان مازندران است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و ترکیبی است که در فاز کمی به روش توصیفی ـ همبستگی و با استفاده از فن پیمایش و در فاز کیفی با استفاده از فن SWOT  انجام شد. جامعه آماری، روستاهای هدف گردشگری و ساکنان مناطق روستایی این روستاها در استان مازندران بوده است (19345=N). حجم نمونه بر اساس آماره کوکران، 207 نفر برآورد گردید. جامعه آماری در فاز کیفی، کارشناسان گردشگری طبیعی مازندران بودند که به صورت هدفمند، 11 نفر از آنها انتخاب شدند. ابزار اندازه‏گیری در فاز کیفی، مصاحبه عمیق و در فاز کمی، پرسشنامه‏ محقق‏ساخت و از نوع بسته‏پاسخ بود که روایی آن با استفاده از نقطه نظرات پانلی از متخصصان محقق گردید. پایایی دسته گویه‏های آن نیز با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد، بین دیدگاه روستاییان از سرمایه اجتماعی و هر یک از اجزای توسعه گردشگری طبیعی مردم‏نهاد رابطه مثبت و معنی‏داری وجود دارد. همچنین، آن دسته از روستاییانی که در سازمان‏های محلی عضو بودند نسبت به روستاییانی که عضو نبودند، از سطح سرمایه اجتماعی، اعتماد اجتماعی و مشارکت اجتماعی بیشتری برخوردار بودند. علاوه بر این، نتایج تحلیل نشان داد، برای توسعه گردشگری طبیعی مردم‏نهاد لازم است اقدامت حمایتی از سوی سازمان‏های گروگزار با توجه به ابعاد اجتماعی صورت گیرد و اعتبارات لازم جهت توسعه ساختاری و فیزیکی گردشگری طبیعی مردم‏نهاد لحاظ شود.

علی اکبر نجفی کانی، ابوذر نظری،
دوره 7، شماره 26 - ( 11-1397 )
چکیده

ارتباط و وابستگی تنگاتنگ فعالیت­های زراعی با محیط طبیعی، همواره عامل اصلی تولید در نواحی روستایی بوده و با وقوع مخاطرات طبیعی، تولید زراعی روستاییان در معرض تهدید قرار می­گیرد. از اینرو زارعان، اقداماتی را در راستای کاهش آثار زیان­بار مخاطرات طبیعی انجام می دهند و یا با آن مقابله می­کنند. با توجه به اهمیت مدیریت ریسک فعالیت­های زراعی، پژوهش حاضر سعی دارد در زمینه شناسایی موانع و عوامل موثر بر مدیریت ریسک و کاهش مخاطرات فعالیت­های زراعی و بهبود فعالیت­ها و ارتقاء کیفی زیستی روستاییان گام بردارد. در تحقیق حاضر به منظور دست­یابی به این هدف از روش توصیفی-تحلیلی و میدانی استفاده گردید و اطلاعات مورد نیاز به دو صورت اسنادی و میدانی گردآوری شده است. جامعه آماری تحقیق برابر با 2828 خانوار روستایی شهرستان راز و جرگلان می باشند که با استفاده از فرمول کوکران، 300 خانوار از میان آنان به عنوان جامعه نمونه انتخاب شدند و سپس داده­های مستخرج از پرسشنامه در محیط نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل و سنجش قرار گرفته­اند. نتایج حاصل از آزمون فرضیه­ها که از طریق تحلیل همبستگی اسپیرمن، کای اسکوئر و پیرسون و آزمون­های مقایسه میانگین فریدمن، مان وایتنی و مک­نمار استفاده گردید، نشان می­دهد که موانعی از قبیل میزان شیب اراضی، کیفیت اراضی، میزان فرسایش اراضی، عدم ثبات در قیمت محصولات و مشکلات دسترسی به ماشین­آلات با مدیریت ریسک فعالیت­های زراعی رابطه معناداری را نشان می­دهند. همچنین با بررسی عوامل تاثیرگذار بر ریسک فعالیت­های زراعی مشخص گردید که تاثیر میزان سن و تجربه، درآمد، تحصیلات، وسعت اراضی، میزان شرکت در کلاس­های ترویجی و آموزشی با مولفه­های مدیریت ریسک فعالیت­های زراعی تا سطح اطمینان بالا و قابل قبولی رابطه معنی­داری دارند. همچنین نتایج حاصل از آزمون­های مقایسه میانگین، تفاوت معنادار بین روستاهای کوهستانی و دشتی را نشان می دهند. به نحوی که روستاهای کوهستانی در مقایسه با روستاهای دشتی دارای مدیریت ریسک زراعی قابل قبولی نیستند. بنابراین روستاهای کوهستانی نسبت به روستاهای دشتی در زمینه فعالیت­های زراعی آسیب­پذیرترند.

محمدصادق علیائی، سمیه عزیزی،
دوره 8، شماره 27 - ( 2-1398 )
چکیده

پژوهش پیش رو، با هدف بررسی عوامل مؤثر بر تحولات کارکرد اقتصادی نواحی روستایی دهستان قلعه‌نو در شهرستان ری انجام شده است. گردآوری اطلاعات به دو صورت اسنادی و پیمایشی با فن مصاحبه و پرسشنامه انجام گرفته است. بر اساس فرمول نمونه‌گیری کوکران از 4831 خانوار، 235 خانوار به عنوان حجم نمونه تعیین شد و پرسشنامه به روش نمونه‌گیری تصادفی بین روستاهای مد نظر توزیع شده است. در روش تحلیل داده‌ها و اطلاعات از آزمون‌های آماری همبستگی اسپیرمن استفاده شده است. همچنین با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی تغییر کاربری اراضی طی سال‌های 1387-1397 نشان داده شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که کارکرد اقتصادی نقاط روستایی دهستان قلعه‌نو طی 10 سال گذشته از کارکرد اقتصاد کشاورزی به سمت کارکرد خدماتی، صنعتی و سکونتی - خوابگاهی تغییر یافته است. این تغییر کارکرد دارای آثار مثبتی همچون افزایش درآمد روستاییان، بهبود کیفیت زندگی، متنوع شدن اقتصاد روستا و ایجاد اشتغال بوده است. همچنین از جمله آثار منفی حاصل از تغییرات کارکردی روستاها می‌توان به افزایش قیمت زمین، ایجاد کاربری‌های مزاحم و آلوده صنعتی، مسائل مربوط به آلودگی آب‌های سطحی، مهاجرپذیری، توسعه شهرک‌ها و روستاهای خوابگاهی، نامشخص بودن مرز شهر و روستا، آمیختگی اجتماعی و قومیتی، از بین رفتن چشم‌اندازها و مناظر زیبای طبیعی روستا و کاهش کیفیت هوا اشاره داشت.

سیدحسن مطیعی لنگرودی، حسنعلی فرجی سبکبار، سیروس حجت شمامی،
دوره 8، شماره 27 - ( 2-1398 )
چکیده

کشاورزی مهم­ترین فعالیت در نواحی روستایی است که به صورت سنتی و معیشتی در سکونتگاه های روستایی ایران صورت می گیرد. چنین ساختار اقتصادی و شغلی در نواحی روستایی مسائل خاصی را به دنبال داشته است. مشکلات موجود در مناطق شهری را تنها می توان با ایجاد فرصت های شغلی در مناطق روستایی حل کرد. ایجاد مشاغل متنوع با تنوع بخشی به فعالیت ها در نواحی روستایی، می تواند بسیاری از مشکلات این نواحی را مرتفع سازد. از این رو تحقیق حاضر با هدف تحلیل موانع و قابلیت های تنوع بخشی فعالیت های اقتصادی در نواحی روستایی بخش رحمت آباد و بلوکات شهرستان رودبار تدوین شده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش انجام، توصیفی ـ تحلیلی است. در این تحقیق جامعه آماری،14 روستا در غالب تیپ‌های مختلف(کوهستانی، کوهپایه‌ای و دشتی)  واقع در بخش مورد مطالعه است. در این مطالعه موانع و قابلیت های تنوع بخشی فعالیت های اقتصادی به ترتیب با 4 بعد و 44 شاخص، 3 بعد و 30 شاخص و با بهره‌گیری از آزمون آماری تحلیل مسیر مورد تحلیل قرار گرفت. جهت تحلیل داده‌ها از نرم افزار Excel و Spss استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد ساختار فعالیت های اقتصادی در روستاهای بخش رحمت آباد و بلوکات، از وضعیت نامطلوبی برخوردار است. همچنین مشخص شد بعد زیرساختی و نهادی با مجموع اثرگذاری 920/0 بیشترین تأثیر را بر روی سایر ابعاد(بعد محیطی، اجتماعی و اقتصادی) داشته و مهم­ترین مانع در تنوع بخشی به فعالیت های اقتصادی در روستاهای این بخش است. بعد محیط طبیعی نیز با ضریب 378/0 بیشترین تأثیر را بر روی سایر ابعاد( محیط اقتصادی و محیط اجتماعی-فرهنگی) داشته و قابلیت روستاهای بخش رحمت آباد و بلوکات در تنوع بخشی به فعالیت های اقتصادی محسوب می شود.

پرویز ضیائیان فیروزآبادی، وحید ریاحی، سعید نصیری زارع، مهران ابراهیمی،
دوره 8، شماره 28 - ( 6-1398 )
چکیده

هدف این پژوهش تحلیل گسترش کشت گل محمدی بر اقتصاد سکونتگاهای روستایی دهستان لاله زار بود. برای بررسی سطح زیر کشت و مقایسه ی آن در دوره های زمانی مورد بررسی30ساله (1987-2017)، ابتدا تصاویر ماهواره ای لندست 8 أخذ و پس از پیش پردازش و آماده سازی تصاویر، به روش طبقه بندیMLC نقشه پراکندگی پوشش و کاربری اراضی کشاورزی منطقه مورد مطالعه به دست آمد. سپس به منظور تحلیل اثرات گسترش کشت گل محمدی بر اقتصاد سکونتگاه­های مورد مطالعه از پرسشنامه استفاده شد. پایایی پرسشنامه برابر با 761/0 و جامعه ی آماری مورد مطالعه نیز شامل تمام بهره برداران گل محمدی که حجم نمونه ی آن به روش کوکران150 نمونه آماری بدست آمد. روش انتخاب نمونه ها نیزبه صورت تصادفی ساده از بین بهره برداران کشت گل محمدی بوده است. نتایج بررسی نشان داد کشت گل محمدی در طی دوره مورد بررسی افزایش قابل توجهی در مقایسه با کشت سایر محصولات کشاورزی(سیب زمینی، گندم، یونجه و متکی) داشته است به گونه ای که میزان کشت این محصول در سال 1987 برابر با 437 هکتار بوده و این سطح زیر کشت در ادامه با روندی صعودی و بسیار بالا در سال2017 به1763 هکتار رسیده است. همچنین با توجه به یافته های تحقیق، گسترش کشت گل محمدی توانسته است موجب ایجاد اشتغال در زمینه های گلاب گیری و فعالیت های وابسته به آن، جذب توریست روستایی و همچنین موجب کسب درآمد، پس انداز و سرمایه گذاری در فعالیت های آن شود. بدین ترتیب گسترش کشت گل محمدی در اقتصاد سکونتگاه­های روستایی مورد مطالعه مؤثر بوده است.

محمود فال سلیمان، گلسار حجی پور، جواد میکانیکی،
دوره 8، شماره 28 - ( 6-1398 )
چکیده

عرصه روستایی شهرستان سربیشه از جمله نواحی کم برخورداری بوده که با هدف بهبود وضع نابسامان منابع طبیعی و کاهش اثرات محیط زیستی ناشی از فقر حاکم بر روستاها، با همکاری دو نهاد بین المللی (برنامه عمران ملل متحد و بخش تسهیلات محیط زیستی بانک جهانی) اقدام به اجرای پروژه ترسیب کربن شده است. به دنبال اجرای پروژه یاد شده، گسترش گروه­های توسعه روستایی و ایجاد صندوق­های خرد اعتباری، از اهم اقداماتی بوده که با هدف توانمندسازی و بهبود وضعیت اقتصادی جامعه روستایی پیگیری شده است. با توجه به گذشت بیش از یک دهه از اقدامات یاد شده، این پرسش اساسی مطرح است که «در طول اجرای پروژه و گسترش گروه­های توسعه روستایی، وضعیت پایداری اقتصاد در روستاهای بخش مرکزی شهرستان سربیشه چه تغییراتی داشته است؟» به منظور پاسخ به سوال یاد شده، به مطالعه­ی 20 روستا پرداخته شد. داده­ها به کمک مطالعات اسنادی و میدانی گردآوری شد. تجزیه و تحلیل داده­ها با بهره­گیری از نماگرهای آمار توصیفی و آمار استباطی انجام شده است. یافته­های تحقیق نشان داد ایجاد و گسترش گروه­های توسعه روستایی منجر به بهبود پایداری اقتصادی فضا در روستاهای دارای گروه توسعه شده است. در حقیقت گروه­های توسعه روستایی با مکانیزم صندوق­های خرد اعتباری، سهولت دستیابی به منابع مالی را برای روستائیان در "شرایط پیش از تولید"، "در حین تولید" و "مراحل سخت فروش" فراهم ساخته است.پس از کمک به توانمندی روستائیان از حیث مالی و دانشی، آنان ضمن تقویت فعالیت­های از پیش برخوردار، زمینه­ای برای فعالیت­های جدید در روستاها یافته که می­توان در قالب کسب و کارهای جدید در روستاهای بخش مرکزی شهرستان سربیشه (به ویژه روستاهای دارای گروه توسعه روستایی) اعم از آرایشگری، شیرینی­پزی، عرق گیری و عروسک سازی مشاهده نمود. ترکیب فعالیت­های تقویت شده­ی قبلی و پایابی فعالیت­های اقتصادی نوظهور در اقتصاد محلی منجر شده تا تبعاتی همچون مازاد اقتصادی و رشد سهم افراد از منابع (تقویت مالکیت) پدیدار شود.

آیت اله کرمی، مینا فاریابی، مصطفی احمدوند،
دوره 8، شماره 28 - ( 6-1398 )
چکیده

از آن‏جا که توسعه کشاورزی به عنوان کانون و محور اصلی توسعه از نقش و جایگاه خاصی در کشور برخوردار است، صنایع تبدیلی را می‏توان شرط لازم و موتور محرک توسعه این بخش دانست. از این رو، پژوهش حاضر با هدف سنجش نگرش کارشناسان و مسئولان صنایع، پیرامون پیامدهای استقرار صنایع تبدیلی و تکمیل  در بخش مرکزی شهرستان جیرفت انجام شده است. داده­های مورد نیاز از طریق منابع اسنادی ـ کتابخانه‏ای و مطالعه میدانی به وسیله پرسشنامه‏ای محقق ساخته از 43 کارشناس و مسئول صنایع تبدیلی و تکمیلی شهرستان جیرفت به دست آمد. روایی پرسشنامه توسط پانل متخصصان و پایایی آن نیز با انجام یک مطالعه پیش­آهنگ و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ (بالای 8/0برای تمامی متغیرها) تأیید گردید. تجزیه و تحلیل داده­ها با نرم‏افزار SPSS19 انجام گرفت. یافته‏های پژوهش حاکی از آن بود که به ترتیب در بُعد اقتصادی، مؤلفه­های «گسترش جایگاه کشاورزی در منطقه»، «افزایش مشارکت بخش خصوصی در سرمایه‏گذاری» و «افزایش سرمایه‏گذاری در بخش کشاورزی»، در بُعد اجتماعی مؤلفه‏های «نیاز منطقه به صنایع تبدیلی مربوطه»، «افزایش انسجام و پیوستگی بین کشاورزان» و «افزایش علاقه جهت انجام فعالیت‏های کشاورزی»، و در بُعد زیست‏محیطی مؤلفه‏های «کاهش ضایعات محصولات کشاورزی»، «عرضه بهداشتی‏تر محصولات غذایی» و «در نظر گرفتن برنامه‏های مدون جهت رعایت بهداشت محیط روستا» از مهم‏ترین پیامد استقرار صنایع تبدیلی و تکمیلی در بخش کشاورزی بوده است. همچنین مؤلفه­های بُعد اقتصادی نسبت به دو بُعد اجتماعی و زیست‏محیطی دارای اهمیت و وضعیت بالاتری است.

زهرا بخشی، سیدحسن مطیعی لنگرودی، حسنعلی فرجی سبکبار، مجتبی قدیری معصوم،
دوره 8، شماره 29 - ( 9-1398 )
چکیده

توسعه پایدار نواحی روستایی به عنوان راهبردی جامع و پایدار منوط به وجود پایداری اقتصادی در کنار سایر ابعاد پایداری است. با این حال بی­عدالتی اقتصادی، عدم ثبات سازوکارهای اقتصادی، سطوح پایین رفاه اقتصادی، فقر، بیکاری، نارضایتی شغلی و درآمدی، همواره پایداری اقتصادی نواحی روستایی را با تردید مواجه نموده­است و سطوح مختلفی از نابرابری­های فضایی را به همراه دارد. از آنجا که جلوه­هایی از فقر، بیکاری، نارضایتی از اشتغال، درآمد و سطوح پایینی از رفاه اقتصادی، در منطقه سبزوار نیشابور(غرب استان خراسان رضوی)، به چشم می­آید، محقق با هدف تحلیل فضایی پایداری اقتصادی سکونتگاههای روستایی منطقه، با استفاده از 48 نماگر، در قالب 516 پرسشنامه در قالب 50 واحد پایه، تحلیل پایداری اقتصادی سکونتگاه­های روستایی منطقه را مورد توجه قرار داده­است. جهت تعیین سطح پایداری اقتصادی، آزمون آماری تی­تک نمونه­ای و جهت الگوسازی اختلافات فضایی، خودهمبستگی فضایی در دو سطح عمومی (آماره موران و آماره G)، و محلی (آمارهGi*) استفاده­شده­است. جهت ساخت واحدهای پایه نظریه MAUPT، مدل چهار ضلعی بکار رفته­است. نتایج حاکی است پایداری اقتصادی روستاهای منطقه کمتر از میانگین مورد انتظار است و در سطح ضعیف قرار دارد، همچنین ارزش­هایی با مقادیر مشابه تمایل به تشکیل خوشه دارند، بنابراین مقادیر پایداری اقتصادی الگوی فضایی خوشه تشکیل داده­اند. مقادیر آماره عمومی G، نشان می­دهد که تشکیل خوشه­ها در سطح فضا ناشی از تمرکز مقادیر زیاد و یا کم نیست بلکه بصورت تصادفی است. همچنین تحلیل لکه­های داغ در سطح محلی مبین این است که در قسمت شرق منطقه، لکه­های داغ تشکیل شده و در نوار شمالی لکه­های سرد تشکیل شده­اند، که نشان­دهنده میزان پایین پایداری اقتصادی در این مناطق نسبت به میانگین منطقه است.

مصطفی پورافضل، احمدرضا عمانی،
دوره 8، شماره 29 - ( 9-1398 )
چکیده

هدف از این تحقیق، تحلیل اثربخشی تسهیلات سرمایه در گردش ارائه شده به اعضای تعاونی های دام‌داران روستاهای شهرستان اهواز توسط بانک کشاورزی بود. با استفاده از جدول کرجسی و مورگان 201 نفر به عنوان نمونه آماری تعیین شد روش نمونه‌گیری، تصادفی طبقه‌ای، بود. ابزار اصلی این تحقیق پرسشنامه‌ای بود که روایی آن با کسب نظرات صاحب‌نظران به دست آمد. پایایی پرسشنامه از طریق آزمون مقدماتی با 30 نفر انجام گرفت که ضریب آلفای کرونباخ 89/0 به دست آمد. با توجه به نتایج حاصل در خصوص اثر تسهیلات سرمایه در گردش اخذ شده از بانک کشاورزی بر سه بعد تولید(32/4M=، 785/0SD=)، درآمد(25/4M=، 794/0SD=)، و اشتغال(08/4M=، 892/0SD=)، میانگین نمره اثر بخشی در سطح بسیار بالا بود. همچنین در بعد بهبود سطح زندگی و رفاه دام‌دار (74/3M=، 050/1SD=)، بیانگر اثربخشی در سطح بالا بود. بین متغیرهای مشارکت اجتماعی، منزلت اجتماعی، سطح تحصیلات دام‌دار، میزان تجربه در امر دام‌داری، نظارت کارشناسان بانک، درآمد حاصل از فعالیت دام‌داری، میزان پس‌انداز و حجم تسهیلات اخذ شده از سوی دام‌دار، با متغیر وابسته اثربخشی تسهیلات سرمایه در گردش رابطه مثبت و معنی‌داری به دست آمد. همچنین یافته‌های تحقیق نشان داد که چهار عامل مؤثر بر اثربخشی تسهیلات سرمایه در گردش ارائه شده به اعضای تعاونی های دام‌داران شهرستان اهواز شامل: ویژگی اقتصادی و دانش مدیریتی دامدار، ویژگی‌های وام، ویژگی‌های شخصی دام‌دار و تنوع دام و محصول بوده و این عوامل در مجموع 524/68 درصد از واریانس کل عوامل مؤثر بر اثربخشی اعتبارات سرمایه در گردش را به خود اختصاص می‌دهند.

علی اکبر نجفی،
دوره 8، شماره 29 - ( 9-1398 )
چکیده

اقتصاد روستایی یکی از مؤلفه­­های اساسی و مهم در اقتصاد هر کشوری است و در بسیاری از کشورهای توسعه­یافته توجه به اقتصاد روستایی از اهداف کلان در برنامه­­های توسعه­­ای محسوب می­شود. در کشور ما نیز با وجود ظرفیت و توان­های محیطی قوی روستاها در بخش­­های مختلف اقتصادی به­ خصوص تولید که سهم قابل توجه آن متوجه بخش کشاورزی است، به طور میانگین سهم اقتصاد روستا در اقتصاد کشور با احتساب نفت حدوداً معادل5/26درصد و بدون احتساب نفت حدوداً معادل 22 درصد است و در مجموع، بین 20 تا 23 درصد از سهم ارزش افزوده تولیدی کشور متعلق به روستاها است. با توجه به اهمیت موضوع هدف کلی پژوهش حاضر بررسی تنگناها و چالش­ها پیش روی توسعه اقتصادی و ارائه راهکارهایی در راستای توسعه اقتصادی روستاهای مرزی است. این تحقیق به صورت کاربردی بوده و روش آن به صورت توصیفی- تحلیلی و میدانی است و جامعه آماری، روستاهای مرزی بخش داشلی­برون شهرستان گنبد بوده است. پس از شناسایی و طراحی شاخص، پرسشای تنظیم شد که با استفاده از فرمول کوکران، 200 نفر از روستاییان و مسئولان ذیربط بهعنوان جامعه نمونه انتخاب و مورد پرسشگری قرار گرفته­اند و در نهایت با استفاده از آماره­های توصیفی و آزمون تحلیل­عاملی در محیط نرم­افزاری SPSS، داده­ها مورد سنجش و تجزیه و تحلیل واقع شده است. نتایج حاصل از آزمون تحلیل­عاملی حاکی از آن بوده که نقاط ضعف و چالش­ها در چهار دسته (عامل) طبقه­بندی می­شود. مهم­ترین چالش توسعه اقتصادی روستاهای مرزی به ترتیب چالش­های زیست­محیطی، نهادی، اجتماعی و زیرساختی است که مجموعاً 35/84 درصد از واریانس کل را تبیین می­کند و 65/15 درصد باقی­مانده مربوط به عامل­هایی است که خارج از محدوده تحقیق حاضر بوده­ است.

مهدی بشارتده، قاسم نوروزی، یاسر فیض آبادی،
دوره 8، شماره 30 - ( 11-1398 )
چکیده

توسعه کشاورزی همواره به­عنوان یکی از ابعاد توسعه پایدار روستایی مورد تأکید بوده و بر نقش­های­ اقتصادی و زیست­محیطی آن تأکید شده است. در همین راستا و با توجه به نقش و سهمی که استان مازندران در تولید محصول نارنگی دارد، ارزیابی پایداری تولید این محصول به کمک شاخص کارایی اقتصادی-زیست‌محیطی انجام شد. اطلاعات اولیه از طریق مصاحبه حضوری با 79 باغدار در سال زراعی 98/1397 جمع­آوری شد و مدل‌سازی بین مقدار انتشار گازهای گلخانه­ای و عملکرد و هزینه نهاده­ها و درآمد با استفاده از روش رگرسیون خطی چندگانه برقرار گردید. در بررسی پایداری زیست­محیطی، مجموع انتشار گازهای گلخانه­ای در تولید kgCO2eq 18/4794 و نسبتاً بالا به­دست آمد که نهاده سوخت با 23/54 درصد بیشترین میزان انتشار را در بین نهاده­های مصرفی داشت. در بررسی پایداری اقتصادی، کل هزینه‌های تولید 25/18 میلیون تومان در هکتار و ارزش ناخالص تولید 13/62 میلیون تومان در هکتار به‌دست آمد که نهاده نیروی انسانی با 76/34 درصد بیشترین هزینه را در تولید داشت. همچنین مقدار بهره­وری اقتصادی که یکی از شاخص­های مهم پایداری اقتصادی است، 41/1 کیلوگرم بر هزار تومان محاسبه شد. مقدار شاخص کارایی اقتصادی-زیست­محیطی نیز 153/9 هزار تومان به ازای هر کیلوگرم معادل دی‌اکسیدکربن به­دست آمد. همچنین نتایج مدل‌سازی نشان داد که مدیریت مصرف دو نهاده کود دامی و کود شیمیایی می­تواند بیشترین تأثیر را در پایداری زیست‌محیطی و مدیریت هزینه نهاده کود شیمیایی می­تواند بیشترین تأثیر را در پایداری اقتصادی تولید این محصول داشته باشد.

موسی کمانرودی کجوری، احمد زنگانه، احمد قلی نیا،
دوره 8، شماره 30 - ( 11-1398 )
چکیده

امروزه پراکنده­رویی یکی از مهم‌ترین مسائل توسعه شهری کشورهای در حال توسعه است. این مفهوم بیشتر در نیم‌قرن اخیر وارد ادبیات مدیریت و برنامه‌ریزی شهری این کشورها شده است. البته ماهیت این پدیده در کشورهای در حال توسعه با کشورهای توسعه‌یافته متفاوت است. این پدیده در این کشورها اغلب به‌دلیل روستاگریزی و در کشورهای توسعه‌یافته به‌دلیل شهرگریزی به‌وقوع می‌پیوندد. این پدیده در کشورهای توسعه‌یافته اغلب به‌واسطه گسترش شهر بر روی عرصه‌های روستایی پیرامون روی می‌دهد. برخی شهرهای ایران نیز همانند سایر کشورهای در حال توسعه، این نوع گسترش را در مرحله‌ رشد شتابان خود در ششدهه اخیر تجربه کرده که شهر بابل یکی از این شهرها است. این روند اغلب موجب استحاله و دگردیسی ساختاری و کارکردی روستاهای کشور و ادغام آن‌ها در شهرها شده است. از جمله‌ این پیامدها، تغییر نقش اقتصادی این روستاها از کشاورزی به خدماتی است. جامعه آماری این پژوهش، شهر بابل و روستاهای واقع در بخش مرکزی شهرستان بابل است. محدوده زمانی این پژوهش، سال 1335 تا 1395 است. سوال اصلی این پژوهش این است که شهر بابل از چه الگوی گسترشی در سال‌های 1335 تا 1395 برخوردار بوده و چه تغییرات اقتصادی را در روستاهای پیرامون خود در محدوده بخش مرکزی شهرستان بابل برجای گذاشته است؟ بنابراین هدف این پژوهش، شناخت الگوی گسترش شهر بابل در این دوره و تأثیر آن بر ویژگی‌های اقتصادی روستاهای پیرامون آن است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از حیث نوع داده، کمی است که به روش توصیفی-تحلیلی انجام میپذیرد. داده‌ و اطلاعات این پژوهش اغلب به روش کتابخانه‌ای جمع‌آوری شده است. جهت تحلیل داده‌‌ و اطلاعات این پژوهش از آمار توصیفی استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان می­دهد که پراکنده‌رویی شهر بایل در این دوره موجب تغییر نسبت شاغلین بخش‌های اقتصادی این شهر و روستاهای پیرامون آن شده است.

کاوه زال نژاد، یوسف علی پور،
دوره 9، شماره 31 - ( 2-1399 )
چکیده

رشد جمعیت و افزایش شهرنشینی منجر به افزایش تقاضا برای توسعه راه های جدید می­شود. راه ها از عناصر مهم زندگی نوین به شمار می­آیند و زمینه­های رشد و توسعه اقتصادی و اجتماعی را فراهم می­سازند. در عصر حاضر انسان کاملاً از طبیعت جدا شده و در مسیری ناپایدار قرار گرفته که قطعاً به تخریب کامل محیط زیست و از بین رفتن شرایط زیستی بر کره زمین منتهی خواهد شد. به منظور امکان ارتباط سریع، ایمن و ارزان بین مناطق شمالی و مرکزی کشور و تکمیل کریدور حمل و نقلی شمال- جنوب کشور، نیاز به احداث آزادراه تهران- شمال در منطقه شمال کشور احساس گردید. این پروژه در دست احداث علاوه بر اینکه پیامدهای بالقوه­  مثبت، پیامدهای منفی را نیز به همراه داشته است. در این تحقیق، با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و جمع آوری داده های میدانی و تحلیل آماری  تأثیر آزاد راه تهران- شمال بر اقتصاد روستاهای پیرامونی، مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد در محدوده مورد مطالعه، علی رغم مزایای غیر قابل انکار احداث آزادراه تهران- شمال نظیر کاهش میانگین شیب طولی، افزایش سرعت سفر، کاهش مصرف انرژی، این پروژه دارای اثرات و پیامدهای منفی بر روستاهای پیرامونی می باشد. یافته ها نشان داده است که روستای سینوا واقع در مسیر  این با دگرگونی های بنیادین مواجه گردیده است و احداث آزاد راه  نه تنها هیچ گونه جنبش و پویایی اقتصادی به وجود نیاورده است بلکه با تصرف و تخریب بافت اصلی روستا باعث از بین بردن زمین های زراعی، باغات، و مراکز دامپروری گردیده و  در مجموع هیچ گونه دستاورد اقتصادی و گردشگری نداشته است.

محمد طاهرخانی،
دوره 9، شماره 31 - ( 2-1399 )
چکیده

کاهش منابع آب  در طی سال های اخیر به صورت تهدیدی جدی برای تاک داران مطرح شده است. این مقاله با هدف بررسی نقش کاهش منابع  بر فرایند تولید و عملکرد انگور در استفاده بهینه از آب انجام گرفته است. جامعه، آماری شامل کارشناسان،  متخصصان جهاد کشاورزی و باغداران منطقه، که در حدود 20000نفر گزارش شده است. N=20000i  )). حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران n=243 برآورد شد. میزان پایایی پرسش نامه ها به کمک ضریب آلفای کرونباخ سنجیده شده است. در ادامه بر اساس روش تحلیل عاملی به بررسی متغیرهای مورد اشاره در مقاله و ارتباط آنها در زمینه کاهش منابع آب بر راندمان محصول پرداخته شد. در این پژوهش، پنج عامل « کاهش دبی چاه های سنتی و افزایش دوره، آبرسانی به گیاه به بیش از یک ماه تا 45روز، کاهش کیفیت آب چاه ها به دلیل افت شدید سطح آب های زیر زمینی، افزایش دما و تبخیرآب پس از تشکیل گل دهی به ویژه در تابستان ها، دیدگاه سنتی و نادرست کشاورزان در مورد میزان آب مورد نیاز گیاه و نهایتا بروز تنش خشکی و شوری در مراحل حساسی از رشد گیاه به عنوان عوامل برتر در تحلیل عاملی به دست آمدند. تحلیل عاملی یافته ها نشان داد که پنج مولفه فوق در کل 415/64  درصد، از واریانس کاهش منابع  آب در تولید انگور را تبیین کرده اند. با توجه به وضعیت آبیاری باغات منطقه مورد مطالعه که عمدتا از طریق غرقابی و بدون توجه به نیاز واقعی تاک، انجام می گیرد،  با اصلاح روش مزبور، می توان آب مصرفی را به حدود نصف کاهش داد. تاک داران، معمولا با کاهش تعداد دفعات آبیاری با مشکل کم آبی، مبارزه می کنند.

فردوس امیدپور، عبدالرضا رحمانی فضلی، فرهاد عزیزپور،
دوره 9، شماره 31 - ( 2-1399 )
چکیده

رویکرد کارآفرینی از راهبردهای مهم توسعه روستایی است که در دهه‌های اخیر برای غلبه بر مسائل اقتصادی- اجتماعی پیش روی جوامع روستایی، موردتوجه قرارگرفته است. این رویکرد که تمایل به سمت نوآوری، ریسک‌پذیری و پیش‌نگری دارد، ذاتی یک فرد یا جامعه نیست و علاوه بر آن یک رویداد شانسی و تصادفی هم نیست بلکه پدیده‌ای است که شرایط محیطی که عملیات در آن صورت می‌گیرد (در قالب سطوح مختلف)تعیین‌کننده است .در همین ارتباط این پژوهش با روشی توصیفی- تحلیلی در پی دستیابی به وضعیت ساختارهای مختلف توسعه کارآفرینی روستایی در  شهرستان دلفان است. جامعه آماری این پژوهش 77556 نفر جمعیت روستایی این شهرستان است که بر اساس جدول مورگان 382 نفر از آن‌ها با روش نمونه‌گیری طبقه‌بندی تصادفی به‌عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده‌ها نیز پرسش‌نامه‌ای است که پایایی آن بر اساس آزمون آلفای کرونباخ مورد سنجش قرار گرفت که مقدار آن (85/0) به دست آمد.  یافته‌های حاصل از تحلیل آماری داده‌ها نیز نشان داد که ناحیه موردمطالعه، ساختارهای مناسبی برای توسعه کارآفرینی ندارد  علاوه بر این امکانات و ظرفیت‌های موجود هم به‌صورت یکپارچه شکل نگرفته‌اند و به لحاظ فضایی از الگوی متعادلی تبعیت نکرده است. عرصه‌های نزدیک به شهر و واقع در مسیرهای اصلی از شرایط نسبتاً بهتری برخوردار هستند. برای تعیین مکانیزم اثرگذاری ساختارها نیز از مدل رگرسیون چندگانه بهره گرفته شد که نتایج آن نشان داد که ارتباط مؤلفه زیرساختی - فضایی با توسعه کارآفرینی مستقیم و تأثیرگذاری آن بیشتر از دیگر مؤلفه‌های اقتصادی، اجتماعی فرهنگی و ویژگی‌های فردی است که ارتباطی غیرمستقیم و اثرگذاری پایین‌تری نسبت به مؤلفه زیرساختی- فضایی در توسعه کارآفرینی ناحیه دارد. 

عبدالعزیز محمدی، عبدالرضا رکن الدین افتخاری، مهدی پورطاهری،
دوره 9، شماره 31 - ( 2-1399 )
چکیده

صنایع تبدیلی و تکمیلی بخش کشاورزی یکی از مهم ترین صنایع روستایی به شمار می رود و ایجاد  و تقویت این صنایع یکی از سودمند ترین ارتباطات بین دو بخش صنعت و کشاورزی است. این تحقیق از نظر روش کمی، از نظر هدف کاربردی، و از نظر ماهیت از  نوع توصیفی - تحلیلی است. اطلاعات در این تحقیق با استناد به مدارک موجود، مقالات، کتب و آمارها، جمع آوری شدند و در مرحله بعد اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه و با کمک روش میدانی جمع آوری گردیدند. تعداد 17 روستا در این تحقیق به عنوان روستاهای نمونه انتخاب شدند. کلیه بهره برداران کشاورزی در این 17 روستا جامعه آماری تحقیق را تشکیل می دهند، کل تعداد بهره برداران 4023 نفر است که با استفاده از فرمول کوکران نمونه گیری انجام شد و عدد 350 بدست آمد، که این تعداد به نسبت تعداد بهره بردار بین روستاهای نمونه تقسیم شد. در مرحله بعدی با استفاده از نرم افزار های Excel و Spss پرسشنامه ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. آزمون ها برای پاسخ دادن به فرضیات، آزمون تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تی برای دو گروه وابسته هستند. بر اساس نتایج بدست آمده از این تحقیق عامل نهادی در بین سه عوامل دیگر اقتصادی، اجتماعی و محیطی نقش تعیین کننده و اهمیت زیادی در مدیریت ظرفیت های صنایع تبدیلی و تکمیلی دارد. بنابراین از آنجا که مدیریت ظرفیت ها در این شهرستان ضعیف است می توان با تکیه بر عامل نهادی و ایجاد یک حکمروایی مناسب و توسعه روش های مشارکتی و توسعه سازمان های مردمی به بهبود مدیریت ظرفیت ها در شهرستان کمک کرد. و این امر با در پیش گرفتن نظریات حکمروایی: توانمند سازی، ظرفیت سازی، توسعه مشارکتی، و توسعه نهادی امکان پذیر می گردد.

حامد شهرکی مقدم، مریم کریمیان بستانی، محمودرضا انوری،
دوره 9، شماره 31 - ( 2-1399 )
چکیده

توسعه­ی اقتصادی هر منطقه بر اساس ظرفیت­های مختلفی صورت می­پذیرد، که یکی از مهمترین آنها زیرساخت­های ارتباطی و حمل و نقل جاده­ای می­باشد. در این میان در استان سیستان و بلوچستان بیش از 90 درصد جابجایی کالاها از طریق ناوگان حمل و نقل جاده‌ای انجام می‌شود. همچنین با توجه به موقعیت استراتژیک استان و بهره بردن از ظرفیت‌های اقیانوسی و ریلی، کشورهای همسایه به دنبال بهره بردن از این ظرفیت‌ها هستند. یکی از مهمترین محورهای ارتباطی در منطقه محور ترانزیتی میلک (سیستان) به چابهار است. موقعیت جغرافیایی ویژه و مناسب مرز بین­‌المللی میلک به لحاظ همجواری با کشور افغانستان، قابلیت­های اقتصادی بسیاری در بازرگانی ملی و ترانزیت خارجی میان اروپا، آسیای مرکزی و شرقی ایجاد کرده است. هدف پژوهش حاضر بررسی ترانزیت جاده­ای و تأثیر آن بر توسعه اقتصادی منطقه سیستان با تأکید بر اقتصاد روستایی بوده است. پژوهش حاضر، تحقیقی تحلیلی-کاربردی است. روش مورد استفاده در مرحله جمع­آوری داده­ها، مبتنی بر مرور منابع معتبر خارجی و داخلی و میدانی (پرسشنامه) می­باشد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات، توصیفی و استنباطی از نرم افزار­های­ (SPSS) و (Expert Choice) استفاده شده است. نتایج نشان داد که از بین شاخص­های توسعه اقتصاد روستایی، متاثر از تزانزیت جاده­ای مولفه ایجاد اشتغال با مقدار وزن به دست آمده (112/0)، بالاترین امتیاز را به خود اختصاص داده است. نتایج آزمون T تک نمونه­ای، گویای تاثیر زیاد ترانزیت جاده­ای بر توسعه اقتصاد روستایی شهرستان­های منطقه سیستان می­باشد. همچنین نتایج آزمون کای اسکویر نشان داد که ارتباط معنادار و مثبت بین ترانزیت جاده­ای و توسعه اقتصاد روستایی منطقه سیستان وجود دارد. در نهایت نتایج آزمون فریدمن نشان داد، از بین شهرستان­های مورد مطالعه، شهرستان­های زابل با امتیاز (78/4)، نیمروز با امتیاز (11/3)، بالاترین و پایین­ترین امتیاز را به لحاظ توسعه اقتصاد روستایی با تأکید بر ترانزیت جاده­ای به خود اختصاص داده­اند.

محمد حجی پور، فرهاد جوان،
دوره 9، شماره 31 - ( 2-1399 )
چکیده

بنیاد توسعه اقتصادی هر سرزمینی بر پایه رشد و ترقی فعالیت­های مولد آن است. دامداری از جمله فعالیت­هایی است که در بعد مکانی و فضایی دارای آثار مهم و بی­بدیلی است. ارتباط تنگاتنگ دامداری با معیشت جمعیت، امنیت غذایی و سلامت جامعه بر اهمیت آن می­افزاید. علی­رغم نقش اقتصادی برجسته دامداری شواهد حاکی از این است که در کشور طی سال­های اخیر رکود رو به­تزایدی در این بخش تولیدی حاکم شده است. از این رو تلاش گردیده تا به تبیین علل تکانه­های رکود دامداری در ایران به تأسی از اقتصاد سیاسی حاکم بر فضا پرداخته شود. بنا به بررسی­های صورت گرفته هفت عامل شامل "رویکرد نئولیبرالیستی حاکم بر فضا"، "رویکرد سیاست­های کلان توسعه"، "واردات دام"، "سهم دامداری در نظام توزیع ثروت"، "قاچاق دام"، "رانتیریسم و برتری فعالیت­های نامولد در رقابت با تولید" و "تغییرات نرخ تورم" تبیین کننده­ی نظام تحولات است. در نهایت، از آنجا که دامدارای همچون سایر بخش­های مولد اقتصادی دارای تولید ثروت آنی و فراوان نیست (علی­رغم اینکه دارای بُرد اشتغال­زایی است)؛ از سوی دیگر، سرمایه­داری حاکم در کشور به دنبال حداکثر سودیابی با حداقل ریسک بوده که توجیه­کننده­ی انتفاع سرمایه­گذاری­های کلان و هلدینگ­های داخلی و خارجی است؛ بدین­سان فعالیت­های دامداری در مسیر افول و رکود قرار گرفته است.

الهه کیانی، آزاده نوراله نوری وندی، احمدرضا عمانی،
دوره 9، شماره 31 - ( 2-1399 )
چکیده

امروزه تجارت الکترونیک از راهبردهای مهم مزیت رقابتی در توسعه شرکت‌های تعاونی محسوب می‌شود. هدف از انجام این تحقیق اولویتبندی الزامات توسعه تجارت الکترونیک در شرکت‌های تعاونی روستایی استان خوزستان است. این پژوهش از نوع تحقیقات کاربردی و از لحاظ روش تحقیق، توصیفی و از نظر جمع‌آوری داده‌ها پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش دربرگیرنده 160 نفر از مدیران عامل شرکتهای تعاونی روستاییدر سطح استان خوزستان بود. شمارافراد نمونه مورد نظر با استفاده از جدول مورگان، 113 نفر تعیین شد. ابزار گردآوری اطلاعات در این تحقیق، پرسشنامه بود. روایی ظاهری پرسشنامه با استفاده از روش نظرسنجی از متخصصان مطلوب ارزیابی و پایایی آن نیز با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ، حداقل 771/0 برآورد شد. به منظور تعیین وزن هر یک از معیارها و زیر معیارها در سطوح مختلف و انجام مقایسه زوجی مربوط به فرآیند سلسله مراتبی، از نرم افزارهای SPSS20 و Expert Choice استفاده شد. بر پایه فرآیند سلسله مراتبی، در خصوص امکان کاربرد تجارت الکترونیک در تعاونیهای روستایی، معیارهای سنجش به ترتیب تمایل بازار و مشتریان، اطلاعات و امکانات فنی، دسترسی کافی، قوانین و رویهها و تمایل مدیران و سازمان با وزنهای 385/0، 225/0، 223/0، 089/0 و 078/0 در اولویت اول تا پنجم قرار گرفتند. بر اساس نتایج حاصل از بین الزامات توسعه تجارت الکترونیک، عامل فنی با وزن 326/0 در اولویت اول، عامل سیاستگذاری (179/0) در اولویت دوم، عامل اقتصادی (144/0) در اولویت سوم، عامل آموزشی (126/0) در اولویت چهارم، عامل اجتماعی (119/0) در اولویت پنجم و عامل مدیریتی ( 107/0) در اولویت ششم قرار گرفتند.

کیومرث ایراندوست، داود جمینی،
دوره 9، شماره 31 - ( 2-1399 )
چکیده

سکونتگاه­های مرزی استان کرمانشاه به‌ویژه روستاهای شهرستان ثلاث و باباجانی از نظر برخورداری از شاخص­های توسعه به‌ویژه در زمینه اقتصادی و زیرساختی، از محروم­ترین روستاهای کشور هستند. باوجود محرومیت­های موجود، در سال 1396، زمین‌لرزه زیان­باری بنیادهای معیشتی و کالبدی ناتوان آن‌ها را بیش‌ازپیش سست کرد. در چنین شرایطی برنامه­ریزی توسعه برای نگاهداشت جمعیت و بازسازی بنیان اقتصادی و معیشتی روستاها از بنیادی‌ترین نیازها به شمار می­رود. سوال اساسی این پژوهش کاربردی که با روش توصیفی ـ تحلیلی انجام شده است، عبارت است از: برای بهبود جایگاه کنونی توسعه این روستاها کدام پروژه­ها در اولویت قرار دارند؟ برای گردآوری داده­های مورد نیاز، افزون بر مستندات مرکز آمار، ترکیبی از ابزار پرسشنامه، مصاحبه و برگزاری نشست­های گروهی استفاده شده است. دستاوردهای پژوهش نشان داد روستاهای موردبررسی در سه دوره سرشماری گذشته، دارای نرخ رشد منفی 68/1 بوده و تنها سرچشمه درآمد نزدیک به 90 درصد خانوارها یارانه بوده است. بر پایه یافته‌های مدل سوات درخورترین راهبرد توسعه روستایی، راهبرد رقابتی ـ تهاجمی، است که در آن باید بر نقاط قوت درونی و فرصت­های بیرونی تمرکز نمود. همچنین نتایج نشان داد که اقتصاد روستاها پیش از زمین‌لرزه نیز با بسته شدن مرز و اثرگذاری گذر تونل انتقال آب قطعه 2 نوسود ـ گِردِ ­قاسمان و خشکیدن برخی چشمه‌ها دچار چالش بوده است. بر این پایه با مشارکت اجتماع محلی و در راستای توسعه پایدار، پروژه­های اجرایی و عملیاتی ضروری برای بالا بردن زندگی و بهبود شرایط ارائه شد. بر این اساس از نگاه اقتصادی (فراهم کردن زمینه و بستر بهره‌برداری روستاییان از پروژه انتقال آب منطقه­ای، ساماندهی فعالیت­های اقتصادی مرزی به‌صورت هدفمند، توسعه صنایع‌دستی و مشاغل خانگی و ... )، از نگاه اجتماعی (برگزاری کارگاه­های گوناگون مانند کاهش استرس، مهارت زندگی، بهداشت خانواده و ...) و از نگاه زیست­محیطی و کالبدی (مقاوم­سازی ساخت‌وسازها، راه‌اندازی خانه فرهنگ، تعیین محل جمع­آوری و مدیریت زباله و پسماند و ...) به­عنوان اولویت­های اصلی تشخیص داده شده است.


صفحه 3 از 7     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه اقتصاد فضا و توسعه روستایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 |

Designed & Developed by : Yektaweb