134 نتیجه برای اقتصاد روستا
زهرا شریفی نیا،
دوره 10، شماره 35 - ( 2-1400 )
چکیده
توجه به رویکرد معیشت پایدار، یکی از رویکردهای تحلیلی در زمینه توسعه پایدار روستایی است؛ که مورد توجه زیادی از مردم محلی قرار گرفته است. هدف از این پژوهش بررسی عوامل اثرگذار بر تقویت معیشت پایدار روستایی در دهستان مذکوره( شهرستان ساری) است. نوع تحقیق کاربردی، روش مورد استفاده توصیفی و مبتنی برای گردآوری میدانی(پرسشنامه) است. جامعه آماری این تحقیق بر اساس سرشماری 1395 شامل 30 روستا در دهستان مذکوره و بالغ بر 19488 نفر و طبق فرمول کوکران، و خطای 05/0؛ تعداد 377 پرسشنامه محاسبه و به صورت تصادفی بین مردم محلی توزیع شد. برای تحلیل دادهها از آمار توصیفی و استنباطی تحلیل عاملی استفاده شد. یافتههای تحقیق نشان داد که مقدار KMO برای عوامل مؤثر در تقویت معیشت پایدار 924/0، مقدار بارتلت 279/9764 و در سطح 99% اطمینان، معنادار است. همچنین 15 عامل شناسایی و در مجموع 908/53 درصد واریانس کل متغیرها را تبیین میکنند و 002/47 درصد از واریانس باقی مانده مربوط به سایر عواملی است که پیشبینی آنها مسیر نشده است. عامل اول، یعنی درآمد و اشتغالزایی با مقدار ویژه 35/15 و بیش از350/15 درصد از کل واریانس ها را به خود اختصاص داد و عامل پانزدهم، کانون فرهنگی با مقدار ویژه 384/1 و مقدار واریانس 908/53 در اخرین عامل قرار دارد. بنابراین میتوان بیان کرد که معیشت پایدار در مناطق روستایی، تابع عوامل بسیاری است که درآمد و اشتغالزایی از مهمترین عوامل تأثیر گذار از دیدگاه مردم محلی است.
مهدی کرمی دهکردی، عبدالمتین میانی،
دوره 10، شماره 35 - ( 2-1400 )
چکیده
بهمنظور پایداری فعالیتهای معیشتی میبایستی تلاشهای زیادی صورت گیرد تا بتوان از راه فعالیتهای تولیدی، منابع پایداری برای امرار معاش خانوادهها ایجاد کرد. در این راستا، هدف این پژوهش شناسایی و طراحی رهیافت معیشت پایدار در روستاهای شمالی شهرستان اندر در کشور افغانستان میباشد. پژوهش حاضر در چارچوب رویکرد کیفی و با بهرهمندی از روش نظریه مبنایی انجام شده است. بهمنظور تحلیل دادهها از روش استراوس و کوربین در نظریه مبنایی استفاده شده است. ابزار جمعآوری دادهها مصاحبههای عمیق و مشاهده بوده و به منظور گردآوری دادهها از روش نمونهگیری هدفمند و تکنیک گلولهبرفی استفاده شده است. تجزیه و تحلیل دادهها در سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی صورت پذیرفته است. نتایج پژوهش حاضر منجر به شناسایی 19 مقوله اصلی و 27 مقوله فرعی شد که در قالب مدل پارادایمی دسترسی به معیشت پایدار به عنوان مقوله محوری و شرایط علی (وابستگی بیشتر به بخش کشاورزی، جنگ و چالشهای امنیتی و کارایی ضعیف بخش دامداری و طیور)، عوامل زمینهای (ضعف در زیرساخت و خدمات، پایین بودن سطح آگاهی کشاورزان و تکانههای اقتصادی و مالی)، شرایط مداخلهگر (فروش و بازاریابی محصولات کشاورزی، مسایل اجتماعی و هزینههای بالایی منابع مصرفی)، راهبردها (صنعتیسازی روستاها، استفاده از انرژیهای خورشیدی، مقاومسازی مساکن روستایی، اثربخشی عوامل تولید و پرورش طیور بومی در حیاط) و پیامدها (ایجاد فرصتهای شغلی متنوع، کاهش میزان وابستگی به بخش کشاورزی، کاهش هزینههای زندگی، تقویت صنایع دستی و بهبود روشهای کسب درآمد) قرار گرفت.
فاطمه معین، خلیل کلانتری، علی اسدی، سمیه کردعلیوند،
دوره 10، شماره 36 - ( 5-1400 )
چکیده
گندم بهعنوان یکی از مهمترین محصولات کشاورزی از دیرباز موردتوجه بشر بوده است. در بین غلات و مواد غذایی مورداستفاده انسان، این محصول به دلیل سازگاری گسترده کشت با شرایط مختلف آبوهوایی، سهولت کشت، امکان نگهداری طولانی، ارزانی، ارزش غذایی بالا و قابلیت مصرف در اشکال مختلف از جایگاه ویژهای برخوردار است. در این فرآیند ضایعات گندم در مراحل مختلف کاشت، داشت، برداشت و پس از برداشت و مسئله کاهش آن به یکی از چالشهای جدی در کشور تبدیلشده است. هدف پژوهش حاضر، شناسایی مؤلفههای تأثیرگذار بر ضایعات گندم از دیدگاه گندمکاران شهرستان شوش است. تحقیق حاضر از نظر نوع هدف کاربردی و نحوه گردآوری دادهها به صورت توصیفی (غیر آزمایشی) است؛ دادهها به شیوه میدانی و با استفاده از پرسشنامه جمعآوری گردید که پایایی پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ (85/0) مورد تائید قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل دادهها از تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد و کلیه محاسبات با بهرهگیری از نرم افزار SPSS انجام گردید. جامعه آماری این پژوهش را 1230 نفر از گندمکاران شهرستان شوش تشکیل میدهند که از این تعداد، حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران تعیین گردید و سپس به روش نمونهگیری چند مرحلهای 214 پرسشنامه بین گندمکاران توزیع شد. نتایج حاصل از تحلیل عاملی نشان داد مؤلفههای تأثیرگذار بر ضایعات گندم شهرستان شوش بهترتیب اهمیت در شش گروه قابل دستهبندی بوده 1) وضعیت کشت و مصرف نهادهها 2)عدم توجه به مسائل آموزشی و ترویجی 3) عدم رعایت مسائل فنی و ساختارهای نامناسب اراضی 4)عدم توجه به توسعه و ساماندهی ناوگانهای برداشت و بالابردن انگیزه کمباینداران 5) دانش فنی کشاورزان 6)ضعف مدیریتی در مراحل کاشت و داشت از مهمترین عوامل اثرگذار برضایعات گندم از دیدگاه گندمکاران محسوب می شود و این عوامل در حدود 26/62 درصد از واریانس کل را تبیین مینماید.
علی موحد، مسلم قاسمی، لیلا اروجی،
دوره 10، شماره 36 - ( 5-1400 )
چکیده
کارآفرینی یکی از رویکردهای توسعه مناطق روستایی در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی است و نقش مهمی بهعنوان یک راهبرد در بخش گردشگری دارد. فعالیتهای کارآفرینی میتواند تأثیرات مهمی در بخشهای مختلف نواحی روستایی و مقصدهای گردشگری روستایی داشته و تغییر و تحولات مهمی در این مقصدها ایجاد نماید. بخش الموت شهرستان قزوین با داشتن منابع و توان های گردشگری روستایی همراه با ظرفیتهای گردشگری بومگردی و فرهنگی، یکی از مناطقی است که در یک دهه گذشته با رشد گردشگری و فعالیتهای کارآفرینی همراه بوده است. هدف اصلی پژوهش، سنجش میزان و دامنه تأثیرات و پیامدهای برنامههای کارآفرینی بر تغییر و تحولات مقصدهای گردشگری روستایی در ابعاد مختلف است. این تحقیق از نوع کاربردی و ازنظر ماهیت دادهها، یک پژوهش ترکیبی کمی- کیفی است. برای این منظور ابتدا از طریق مجموعه مطالعات کتابخانهای و میدانی، فعالیتهای کارآفرینی انجامشده در یک دهه گذشته شناساییشده و سپس تغییرات مقصدهای گردشگری روستایی در چهار بعد اقتصادی، مدیریتی- انسانی، اجتماعی- فرهنگی و کالبدی-فیزیکی مشخص شد. جامعه آماری اصلی پژوهش، گروه کارشناسان شامل دهیار و شوراهای مقصدهای گردشگری روستایی، محققان و پژوهشگران آشنا با منطقه و صاحبان کسبوکارهای گردشگری بودند که با توجه به محدود بودن تعداد آنها، کلیه این جامعه که 30 کارشناس مسلط بودند، در نظر گرفته شد. همچنین مردم محلی نیز بهعنوان جامعه آماری مکمل بهصورت کیفی و شیوه اشباع نظری جهت تکمیل اطلاعات بررسی شد. تجزیهوتحلیل دادهها نیز با استفاده از شاخصها و آزمونها و تحلیلهای آماری در کنار تحلیلهای کیفی انجامشده است. نتایج تحقیق نشان میدهد فعالیتهای کارآفرینی دارای تنوع مطلوبی است و میتواند بر کلیه بخشهای مقصدهای روستایی تأثیرگذار باشد و ابعاد مختلف را پوشش دهد. با این وجود سطح تأثیرات و پیامدهای کارآفرینی بر تغییرات مقصد عمدتاً در سطح متوسط رو به بالا بوده و میزان تأثیرپذیری مقصدها از برنامههای کارآفرینی، نسبی است.
اقبال وحدانی، حسین محمدی، فریده اسدیان،
دوره 10، شماره 36 - ( 5-1400 )
چکیده
بخش کشاورزی نقش اساسی در حیات اقتصادی و سیاسی روستاهای استان کردستان دارد. از این رو استفاده درست و بهینه از اراضی کشاورزی نیازمند ارزیابی دقیق این منابع است. ارزیابی توان اراضی جهت کشت و ترویج محصولات جدید، اولویت راهبردی جهت افزایش رفاه ساکنین مناطق روستایی و بهینهسازی مصرف منابع است. فقر اقتصادی حاکم بر روستاها و خشکسالیهای أخیر، لزوم ترویج کشتهای با نیاز آبی کم، همچنین شرایط اقلیمی زمینه توسعه و ترویج این گونه کشتها را در منطقه فراهم کرده است و امید است با ترویج و گسترش آن، زمینه تقویت بنیانهای اقتصادی و اجتماعی مردم در آینده فراهم شود. زعفران به عنوان گرانبهاترین محصول کشاورزی و دارویی جهان با توجه به مقاومت خود در برابر خشکی، نیاز آبی کم، قابلیت نگهداری بالا، عدم فسادپذیری و اثرات اشتغالزایی و درآمدزایی بالا، میتواند نقش حیاتی در توسعه روستایی استان را به عهده بگیرد. در این مطالعه به پهنهبندی اراضی مستعد کشت زعفران در سطح استان کردستان پرداخته شده است. برای این منظور با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی(AHP)( و سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)، که پس از تهیه لایههای اطلاعاتی مورد نظر و وارد ساختن این لایهها در محیطGIS و بهرهگیری از نظر متخصصین، ماتریس اولیه و نرمال برای تعیین وزن نسبی لایهها تکمیل شده و سپس مراحل مختلف از جمله وزندهی لایهها و همپوشانی آنها انجام شده و سرانجام نقشه نهایی مناطق مستعد کشت زعفران در استان کردستان ترسیم گردید. یافتهها نشان میدهد شرق، شمالشرق و جنوب شرق استان کردستان (شهرستانهای بیجار، قروه و دهگلان) با 549 روستا در 26 دهستان، با 9124 بهرهبردار و در مساحتی بالغ بر 49729 هکتار زمین زراعی آبی شرایط مناسبی برای کشت زعفران دارد. بر اساس نقشه نهایی حدود 4538.8 کیلومترمربع معادل (16.21 درصد) از مساحت استان شرایط بسیار مناسبی برای کشت زعفران دارند و مناطق خوب 19.30 درصد، مناطق متوسط 31.71 درصد، مناطق ضعیف 19.36 درصد و مناطق نامناسب 13.42 درصد، در مرحلهی بعد قرار دارند.
مجتبی قدیری معصوم، محمدامین خراسانی، زهرا ترکاشوند، شیما عمیدی،
دوره 10، شماره 37 - ( 9-1400 )
چکیده
پیشرانها نیروها و روندهای مهمی هستند که نقش بازساخت آینده فضاهای زندگی را بازی میکنند. بر همین اساس پیشرانها بهعنوان تسهیلکننده در دستیابی به اهداف و بهبود شرایط زندگی به خصوص در نواحی روستایی نقش به سزایی دارند. در این مقاله سعی شده مهمترین پیشرانهای توسعه کارآفرینی روستایی در ایران که منجر به بهبود و توسعه هرچه بیشتر و بهتر کارآفرینی روستایی میگردد، شناسایی و اولویتبندی گردد. توسعه کارآفرینی روستایی پتانسیلی برای کمک به تنوع بخشی به منابع درآمد و اشتغال روستایی است که فرصتهای مناسبی را برای کاهش مخاطرات معیشتی و ماندگاری در مناطق روستایی فراهم میکند. این پژوهش به لحاظ هدف از نوع پژوهشهای کاربردی و به لحاظ محتوا از نوع پژوهشهای توصیفی- تحلیلی است. جهت گردآوری اطلاعات مورد نیاز و تجزیه و تحلیل آنها از روش فراتحلیل و روش کیو استفاده شده است. در این راستا پیشرانهای توسعه کارآفرینی در مناطق روستایی از طریق مرور ساختار یافته 50 مقاله داخلی و خارجی در حوزه کارآفرینی روستایی شناسایی، و با استفاده از روش کیو اولویتبندی شدهاند. نتایج فراتحلیل شناسایی شش گروه از پیشرانهای توسعه کارآفرینی روستایی شامل پیشرانهای حمایتی، پیشرانهای اقتصادی، پیشرانهای آموزشی و فناورانه، پیشرانهای اجتماعی، پیشرانهای رفتاری، پیشرانهای محیطی و زیرساختی را نشان میدهد. که در این میان فراوانی و تکرار پیشرانهای رفتاری بیشتر از سایر پیشرانها بوده است. همچنین شناسایی 7 دیدگاه در مورد پیشرانهای توسعه کارآفرینی روستایی را نشان میدهد. بر اساس این دیدگاهها به ترتیب بیشترین تاکید بر روی پیشرانهای رفتاری، آموزشی، اقتصادی، حمایتی و زیرساختی بوده است.
ندا بنی اسدی، داود ثمری، سیدجمال فرج الله حسینی، مریم امیدی نجف آبادی،
دوره 10، شماره 37 - ( 9-1400 )
چکیده
مطالعه حاضر به منظور ارایه تحلیل مدیریت جامع نوآوری در صنایع تبدیلی و تکمیلی خرما استان کرمان انجام شده است، تا از این رهآورد نخست بتواند مدیریت نوآوری با موضوع صنایع تبدیلی و تکمیلی به مصرف بازار عرصه برسد و سپس با بهبود صنایع تبدیلی و تکمیلی شرایط اشتغال و بهبود درآمد در باغداران را فراهم آورد. این تحلیل برای بهبود عملکرد بهتر در مدیریت نوآوری در پیوند عمیقتر صنعت با کشاورزی میباشد. از مشکلاتی که هم اکنون صنایع تبدیلی و تکمیلی خرما در استان کرمان با آن مواجه است عدم توسعه در این صنایع و به دنبال آن نداشتن سهم کافی در بازارهای داخلی و بازارهای جهانی است. مدیریت جامع نوآوری به عنوان یک پارادیم جدید شامل پنج مولفه، فرهنگ نوآوری، ساختار سازمانی، مدیریت تکنولوژی، استراتژی نوآوری و نوآوران است. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کاربردی و از لحاظ روش تحقیق، توصیفی-همبستگی و از لحاظ تحلیلی از نوع علی-ارتباطی است. در این تحقیق با توجه مسئله مورد بررسی، طبق آمار در اداره اتاق بازرگانی و اداره جهاد کشاورزی استان کرمان 200 نفر در سه زمینه بازاریابی، بستهبندی و فراوری محصولات خرما مشغول بهکار میباشند، حجم نمونه براساس فرمول کوکران محاسبه می گردد که در این پژوهش برابر است با 155 نفر از کارکنان که به روش تصادفی ساده انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بوده است که دارای 58 گویه می باشد و با طیف لیکرت 5 نقطه ای نمره گذاری شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده های گرداوری شده از آزمون های رگرسیون چندگانه و واریانس یک راهه و از نرم افزار SPSS25 استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که بین توسعه صنایع تبدیلی و تکمیلی خرما و ابعاد مدیریت جامع نوآوری (که شامل مدیریت تکنولوژی، ساختار سازمانی، استرتژیک نوآوری، فرهنگ نوآوری و روانشناختی )همبستگی وجود دارد.
علی رضا کریمی، حسین دانش مهر،
دوره 10، شماره 37 - ( 9-1400 )
چکیده
کلید فهم اثرات سرمایه اجتماعی بر توانمندسازی اقتصادی این است که اشکال مختلف سرمایه قابلیت تبدیل به یکدیگر را دارند. توانمندسازی اقتصادی روستاییان در منطقه مرزی بخش خاو و میرآباد شهرستان مریوان علاوه بر اینکه همه ضرورتهای توانمندسازی اقتصادی روستاییان در سایر نقاط کشور را دارد از دو ضرورت بسیار مهم دیگر نیز برخوردار میباشد که عبارتند از ماندگاری روستاییان در روستا و جلوگیری از خالی شدن نوار مرزی که این ضرورت علاوه بر جنبه اجتماعی از جنبه امنیتی نیز حائز اهمیت است. ضرورت دوم مربوط به عدم سوق یافتن جوانان روستایی به سمت کولبری است. سوالات اصلی پژوهش عبارتند از 1) میزان توانمندی اقتصادی روستاییان و سرمایه اجتماعی آنها در چه سطحی میباشد؟ 2) سرمایه اجتماعی و مولفههای آن چه رابطهای با توانمندی اقتصادی روستاییان دارد؟. مبانی نظری پژوهش متمرکز بر اندیشه بوردیو در زمینه تبدیل اشکال سرمایه به یکدیگر است. روش پژوهش پیمایش با ابزار پرسشنامه محقق ساخته میباشد. جامعه آماری مورد مطالعه روستاییان مناطق روستایی بخش خاو و میرآباد شهرستان مریوان است که با استفاده از نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای تعداد 483 نمونه انتخاب شد. یافتههای پژوهش نشان میدهد که سرمایه اجتماعی روستاییان در سطح متوسط به بالا و توانمندی اقتصادی آنها در سطح پایینی قرار دارد. رابطه سرمایه اجتماعی با توانمندی اقتصادی معنادار و معکوس میباشد. شاخصهای سرمایه اجتماعی برون گروهی روستاییان در سطح متوسط است و رابطه غیرمعنادار و مثبتی با توانمندی اقتصادی دارد در حالی که شاخصهای سرمایه اجتماعی درون گروهی قوی و رابطه معنادار و معکوسی با توانمندی اقتصادی دارد. بازتولید شدن توانمندیهای پیشین و سنتی در میان روستاییان که به دلیل غلبه سرمایه اجتماعی درون گروهی بر برون گروهی میباشد سبب شده که سطح مهارت و توانمندیهای جدید در میان روستاییان در سطح پایینی باشد.
مهدیه ساعی، پیروز شاکری، اصغر صالحی، صفت الله رحمانی،
دوره 10، شماره 37 - ( 9-1400 )
چکیده
دامپروری و دامداری بهعنوان یک بخش اقتصادی، یکی از پررونقترین فعالیتهای تولیدی است. در حال حاضر استان کرمان از نظر تولید گوشت قرمز، تخم مرغ و عسل جایگاه سیزدهم، از نظر تولید شیر خام جایگاه هفدهم و از لحاظ تولید گوشت مرغ رتبه هجدهم را در بین استانهای کشور بهخود اختصاص داده و 40 درصد اشتغال استان در بخش دامداری و دامپروری است. مطالعه حاضر، در راستای بررسی عوامل مؤثر بر توسعه پایدار صنعت دامپروری شمال استان کرمان طراحی و اجرا شده است. این تحقیق، از نظر هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت، توصیفی-تحلیلی است. نتایج مطالعه که با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی بهدست آمد نشان داد که از نظر کارشناسان، میزان موفقیت اهداف کمی و کیفی برنامههای قبلی دام سنگین، بیشترین تأثیر در شاخص تعیین چشمانداز، اهداف و راهبردهای کلان صنعت در اسناد بالادستی، میزان موفقیت فرآیندهای تأمین نهادهها قبل از تولید، بیشترین تأثیر در شاخص موفقیت فرآیند و چرخههای تأمین نهادهها و فروش محصولات دامی، افزایش سطح درآمد حاصل از فعالیت دامپروری، بیشترین تأثیر در تعیین شاخص چشمانداز، اهداف و راهبردهای توسعه پایدار صنعت، تسهیلگری سازمان جهاد کشاورزی، مؤثرترین متغیر برای ارتقاء ظرفیت فعالیتهای اقتصادی موجودِ صنعت، برنامههای مبتنی بر افزایش تولید و بهرهوری فعالیتهای موجود، بیشترین تأثیر در برنامههای توسعه پایدار صنعت دامپروری، تقویت نگرش کارآفرینی بین دستگاههای اجرایی، بیشترین تأثیر بر شاخص ساز و کارهای مؤثر در توسعه پایدار صنعت دامپروری و شناسایی و جذب منابع انسانی مستعد موجود در صنعت دامپروری برای اجرای طرحها، بهلحاظ تأثیر بر شاخص ملاحظات و الزامات اجتماعی و نهادی جهت اجرای طرحها، اولویت اول را دارا بودند. نتایج این مطالعه میتواند بهعنوان راهنما و نقشه راه در سیاستهای توسعه، برنامهها، پروژهها و مطالعات آینده مورد استفاده قرار گیرد.
عثمان هدایت، شهرام باسیتی،
دوره 10، شماره 37 - ( 9-1400 )
چکیده
اقتصاد مرزی یکی از مهمترین فرصتها و در عین حال چالشهایی است که مرزنشینان روستایی با آن مواجه هستند. این امر شرایطی را ایجاد کرده است که به سبب آن، زیستپذیری روستایی به عنوان یک چالش اساسی مطرح میشود. بنابراین، پژوهش حاضر در پی تأثیرات اقتصاد مرزی بر زیستپذیری مناطق مرزی روستایی دهستان ننور با رویکردهای توسعه پایدار و زیستپذیری روستایی است. تلفیق نظری و تجربی این دو دیدگاه در خوانش وضعیت زیستپذیری روستاهای مرزی میتواند علاوه بر توصیف وضعیت وجود، به زمینهها، علل و عوامل مداخلهای و پیامدها و راهبردهای اتخاذ شده کمک کند. برای همین منظور، با ٤٦ نفر از مطلعین کلیدی روستاها مصاحبه به عمل آمد. نتایج نشان داد که شرایط جغرافیای و مرزی زمینهی شکلگیری اقتصاد مرزی را فراهم آورده است. آنچه حائز اهمیت است شرایطی علّی و مداخلهایی _ تجاریشدن مرز و ضعف زیرساختهای توسعهای _ است که زمینه و علل ناپایداری اجتماعی و کاهش تابآوری اجتماعی_اقتصادی را به عنوان پیامد اصلی اقتصاد مرزی و تأثیر آن بر روی زیستپذیری روستاهای مرزی را فراهم آورده است. راهبردهای اتخاذ شده برای کاهش این پیامدها در قالب اقدامات محلی و نهادی انجام شده است. براساس یافتهها، اقدامات مرزنشینان برای زیستپذیر نمودن روستاها مثبت اما اقدامات نهادی مقطعی، دارای بار سیاسی و ایدئولوژیکی بوده است. در نهایت نتایج بررسی این یافتهها نشان داد که اقدامات صورت گرفتهی نهادی، برای این مناطق بیکاربرد بوده و غالبأ به تشدید ناپایداری و کاهش زیستپذیری اجتماعی_ اقتصادی منجر شده است.
حسین ربیعی، مریم تکروستا،
دوره 10، شماره 37 - ( 9-1400 )
چکیده
ایران بعد از پیروزی انقلاب از سوی کشورهای غربی به ویژه ایالات متحده آمریکا تحت تاثیر تحریمهای بسیاری قرار گرفته است که اقتصاد کشور به ویژه اقتصاد روستایی را تضعیف نموده است. هدف از این تحقیق بررسی اثرات تحریم اقتصادی آمریکا علیه ایران بر اقتصاد روستایی در بازه زمانی 1391 -1397 است. برای رسیدن به این هدف از روش توصیفی-تحلیلی و استفاده از دادههای مرکز آمار جمهوری اسلامی ایران در این بازه زمانی بهره گرفته شد. یافتههای تحقیق نشان میدهد که تحریمها دارای تاثیرات قابل توجهی بر بعد اقتصادی به ویژه در بخش کشاورزی و درآمدی است. این اقدامات سبب شده است تا بخش کشاورزی که منبع اصلی درآمدی مردم روستایی است با کاهش روبرو گردد و از این رو شکاف درآمدی بین بخش شهری و روستایی در این دوره زمانی افزایش یابد. البته در سال 1392 به علت برجام میتوان روند رو به بهبودی در شرایط موجود را مشاهده نمود. بعد از این سال به علت تحریمهای ایالات متحده شرایط مانند قبل بحرانی گردیده است. نتایج تحقیق نشان داد بخش کشاورزی دارای بیشترین تاثیرپذیری از تحریمها بوده و روند سرمایه گذاری از سال 90 تا 98 نشان میدهد که تحت تاثیر شوکهای برونزای اقتصادی که مهمترین آن تحریمها بوده است، رشد سرمایه گذاری اعم از دولتی و خصوصی کاهش یافته است. از اینرو، تدوین برنامههایی به منظور کاهش اثرات تحریمها بر اقتصاد روستایی و مهاجرت روستاییان به نواحی شهری ضروری است. بعلاوه با توجه به اهمیتی که نواحی روستایی برای امنیت غذایی دارد به حمایت های ویژه اقتصاد کشاورزی در نواحی روستایی نیاز دارد.
عرفانه حسین زاده، علی شمس الدینی، ریباز قربان نژاد، علی توکلان،
دوره 10، شماره 37 - ( 9-1400 )
چکیده
گردشگری تغذیه میتواند منافع اقتصادی زیادی برای مناطق روستایی کشورمان به همراه داشته باشد. بسیاری از کارشناسان این نوع از گردشگری را ابزاری برای توسعۀ روستایی قلمداد میکنند که میتواند سبب تحرک اقتصاد محلی شده و از مشاغل موجود حمایت کرده و باعث ایجاد اشتغال در این نواحی شود. تحقیق از منظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت دادهها، آمیخته ترکیبی(کیفی-کمی)است. در بخش کیفی، روش تحقیق تحلیل محتوا و در بخش کمی توصیفی-اکتشافی است. روش گردآوری اطلاعات، مطالعات کتابخانهای و روش گردآوری دادهها، میدانی و با ابزار مصاحبۀ نیمهساختاریافته و پرسشنامه میباشد. جامعۀ تحقیق در دو بخش کیفی و کمی است. در بخش کیفی، خبرگان سازمان گردشگری و میراث فرهنگی و اساتید دانشگاهی درخصوص برنامهریزی و توسعۀ روستایی در استان مازندران و به روش هدفمند و گلولهبرفی به تعداد 16 نفر (اشباع نظری) انتخاب شدند. جامعه آماری در بخش کمی شامل 375 نفر از رستورانداران، اقامتگاه ها، هتلداران و کارشناسان سازمان گردشگری میباشند که به صورت تصادفی و در دسترس به تعداد 182 نفر از طریق فرمول کوکران انتخاب شدند. روش تجزیه و تحلیل دادهها در بخش کیفی استفاده از کدگذاری و در بخش کمی روش دلفی برای طراحی مدل است و در نهایت مدل طراحی شده با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری و با نرمافزار اسمارت PLS تحلیل شد. براساس نتایج به دست آمده شاخصها برای مدل تحلیل گردشگری تغذیه بر اقتصاد پایدار روستایی مازندران مورد تایید قرار گرفت. این یافتهها نشان میدهد که ابعاد گردشگری تغذیه، درآمد پایدار، رشد اقتصادی و اشتغال پایدار توانستهاند مدل تحلیل گردشگری تغذیه بر اقتصاد پایدار روستایی را تشکیل دهند.
سعید عزیزی، مسعود مهدوی حاجیلویی، ریباز قربانی نژاد،
دوره 10، شماره 38 - ( 12-1400 )
چکیده
توانمندسازی روستاییان - به عنوان رویکرد جدید توسعه - در افزایش درآمد و توسعه سکونتگاههای روستایی مؤثر است. به بیانی دیگر، توسعه روستایی بدون توانمندسازی روستاییان امکانپذیر نمیشود. چراکه تغییر و تکامل دانش، مهارت و نگرش روستاییان از فرآگرد توانمندسازی، بستر توسعه روستایی پایدار است و همچنانکه روستاییان از ایدهها و روشهای تازه استقبال میکنند، بهدنبال آن، افکارشان نیز متحول میشود و در نتیجه، نگرش تازهای در آنها نسبت به فعالیتهای کشاورزی و دیگر فعالیتهای اقتصادی در مناطق روستایی ایجاد میشود و با ارتقای ظرفیتهای شناختی (آگاهی و دانش) خود، موجبات توسعه پایدار روستایی را فراهم میسازند. هدف از انجام این پژوهش، تحلیل و رتبهبندی سکونتگاههای روستایی از نظر عوامل مؤثر بر توانمندسازی روستاییان بخش چَندار شهرستان ساوجبلاغ بودهاست. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر رویکرد پژوهش، کمّی (پیمایشی) است. جامعه آماری شامل ساکنان 10 روستای پرجمعیت بخش چندار شهرستان ساوجبلاغ با جمعیت 12764 تن است و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر به دست آمد و براساس جمعیت هر روستا، نسبت نمونه هر روستا مشخص گردید. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه پژوهشگرساخته است. برای مقایسه و رتبهبندی روستاها از شش شاخص ترکیبی (مولفه) شامل علاقه و انگیزه افراد، آموزش، مشارکت روستائیان، گردشگری، خدمات کمیته امداد و ظرفیتهای جغرافیایی به عنوان عوامل اثرگذار بر توانمندسازی استفاده شدهاست. بهمنظور وزندهی شاخصها از تکنیک دیمتل و برای رتبهبندی از مدل ویکور بهره گرفته شد. یافتههای پژوهش نشان میدهد که روستای کُردان در رتبه یک و بعد از آن به ترتیب مزرعه گزلدره، فشند، مزرعه حسن آباد، ازنق، سبیستان، هرجاب، کوشک زر، امامزاده شاهحسین و بانوصحرا قرار گرفتهاند. در میان شاخصهای موثر بر توانمندسازی به ترتیب شاخصهای مشارکت، علاقهمندی و انگیزه، بیشترین نقش را داشتند و سپس، ظرفیتهای جغرافیایی، آموزش و خدمات کمیته امداد در رتبههای بعدی قرار دارند. شاخص گردشگری با اختلاف در رتبه آخر قرار گرفتهاست.
مرضیه سنچولی، حمید حیدری مکرر، صادق اصغری لفمجانی،
دوره 10، شماره 38 - ( 12-1400 )
چکیده
اهمیت کسب وکارهای کوچک در تأمین اشتغال برای افراد و ایجاد درآمد برای آنها از یک سو و کاهش بیکاری در سطح کلان از سوی دیگر، نقش بنیادها و سازمان های کارآفرین را در شکل گیری و پایایی این مشاغل نمایان کرده است. لذا این پژوهش با هدف بررسی تاثیرسازمان ها و نهادهای کارآفرین درایجادکسب وکارهای کوچک درروستاهای بخش مرکزی شهرستان کلاله انجام شده است. پژوهش حاضر ترکیبی از روشهای توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانهای، اسنادی و میدانی است، جامعه آماری این پژوهش شامل خانوارهای ساکن در روستاهای بخش مرکزی شهرستان کلاله می باشد که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 30 روستا و تعداد 384 سرپرست خانوار به عنوان نمونه انتخاب شده است و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرمافزارهای SPSS، ArcGIS و با استفاده از مدل تاپسیس و آزمونهای آماری T تک نمونه ای، تحلیل رگرسیون و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. نتایج ضریب پیرسون نشان داد که بین مهمترین راهبرد سازمان های کارآفرین و ایجاد کسب وکارهای کوچک منطقه مورد مطالعه رابطه کاملا معنی داری برقرار است. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که شاخص حمایت مالی با مقدار ضریب بتای 396/0 مهم ترین راهبرد سازمان های کارآفرین درایجاد کسب وکارهای کوچک منطقه در روستاهای شهرستان کلاله است. نتایج نشان می دهد،از میان 3 شاخص مورد بررسی شاخص صنعت با میانگین (78/2) بالاترین میانگین و شاخص خدمات با میانگین (74/2) پایین تر میانگین است و این بدین معنی است که فقط شاخص صنعت در وضعیت مناسبی قرار دارد و سایر شاخصها در وضعیت نامطلوب قرار دارند..
صفت اله رحمانی اندبیلی،
دوره 10، شماره 38 - ( 12-1400 )
چکیده
ماموریت اصلی سازمان تات ایران، انجام تحقیقات، آموزش و ترویج در حوزههای مختلف بخش کشاورزی و منابع طبیعی با هدف بهبود سطح بهرهوری، اقتصاد کشاورزی و توسعه روستایی است. تحقیقات کاربردی، تولید اقتصادی، انتقال یافتههای تحقیقاتی در قالب برنامههای آموزشی و ترویجی به بهرهبرداران و کشاورزان، تبدیل علم به ثروت با تجاریسازی فنآوریهای حاصل از تحقیقات انجام شده و مدیریت وحفظ ذخایر ژنتیک گیاهی، دامی و آبزیان، از جمله وظائف مهم این سازمان است. هدف از انجام این مطالعه، بررسی ظرفیت درآمدزایی سازمان تات در کشور با بهرهگیری از عرصههای در اختیار در مناطق روستایی در قالب ایستگاه، پایگاه و مزارع تحقیقاتی وآموزشی است، در این پژوهش ایستگاه ها و مزارع تحقیقاتی و آموزشی تحت اختیار 12 مرکز و سه موسسه با استفاده از نظرات خبرگان دستاندرکار (مدیران و کارشناسان) و دادهها و اطلاعات عرصهای و عملکردی مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج بررسیهای انجام شده نشان میدهد که بهطور متوسط، 5/48 درصد از ظرفیتهای تولیدی و اقتصادی ایستگاهها و مزارع موجود درجغرافیای روستایی تحت پوشش مراکز تحقیقات و آموزشسازمان تات استفاده میشود. همچنین بهرهوری آب در تولید محصولات کشاورزی در اراضی تحت پوشش مراکز مورد مطالعه، کمتر از متوسط کشور است. متوسط نرخ بازدهی سرمایهگذاری برای فعالیتهای اقتصادی در عرصهها و بهرهبرداری از امکانات تولیدی مراکز مورد مطالعه معادل 27/91 درصد با دوره برگشت 65/2 در سال است.
حسین غضنفرپور، صادق کریمی، زکریا گمشادزهی،
دوره 10، شماره 38 - ( 12-1400 )
چکیده
یکی از راهکارهای مهم جهت جلوگیری از ناپایداری روستاها در ابعاد مختلف و حرکت بسوی توسعه پایدار روستایی ظرفیتسنجی و متنوعسازی فعالیتهای اقتصادی میباشد.یکی از دلایل عقبافتادگی روستاهای کشور ما عدم ظرفیتسنجی فعالیتهای اقتصادی در روستاها و عدم طرح و برنامه مشخص و سرمایهگذاری لازم برای توسعه اقتصادی روستاهاست. متنوعسازی فعالیتهای اقتصاد روستایی میتواند محرک بسیار قوی در فرایند رشد و توسعه عمل کند و ظرفیتهای ناشناخته و غیرفعال را به فعالیت وادارد. برای این منظور یکی از شهرستانهای استان سیستان و بلوچستان در مرز با پاکستان مورد بررسی قرار گرفته است. پژوهش حاضر به بررسی ظرفیتها اقتصادی و متنوعسازی این فعالیتهای در دهستانهای شهرستان میرجاوه میپردازد. این پژوهش براساس هدف جزء تحقیقات کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی- تحلیلی است. جامعهآماری پژوهش جمعیت روستایی میرجاوه و نمونهآماری در این پژوهش کارشناسان و متخصصان توسعه اقتصادی شهرستان فوق میباشند که ارتباط تنگاتنگی با اقتصاد روستایی دارند. روش تحلیل دادهها به صورت کیفی و کمی توامان میباشد به این صورت که دادههای مربوط از سازمان مختلف جمعآوری شد و با استفاده از مدل هفت سرمایه تجزیه و تحلیل شدند و با استفاده از نمودار راداری نمایش داده شدند. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد که عمده مشاغل روستاهای دهستانها باتوجه به موقعیت جغرافیایی، پتانسیل منابع آبی، ظرفیت مراتع، میزان سرمایه روستائیان، میزان مشارکت اجتماعی روستائیان برای توسعه روستا، ظرفیتهای گردشگری، ظرفیتهای محیط طبیعی و پتانسیلهای حمل ونقل و ارتباطات متفاوت بوده است. سطح توسعه دهستانهای شهرستان میرجاوه نشان میدهد بیشترین ظرفیت به ترتیب در روستاهای دهستانهای لادیز، تمین، انده، جونآباد و حومه و کمترین ظرفیت به ترتیب در روستاهای دهستان تهلاب و سپس ریگملک وجود دارد.
علی اکبر نجفی کانی،
دوره 10، شماره 38 - ( 12-1400 )
چکیده
تأمین مواد غذایی برای جمعیت رو به رشد ایران و لزوم رسیدن به خودکفایی در تولیدات کشاورزی ایجاب میکند، میزان تولیدات بخش کشاورزی در کشور افزایش یابد و لازمه آن تغییر در روشهای کشاورزی سنتی و جایگزین نمودن روشهای نوین و پربازده مثل کشت هیدروپونیک میباشد. این تحقیق به صورت کاربردی بوده و روش آن به صورت توصیفی- تحلیلی و میدانی است و جامعه آماری، روستاهای بخش مرکزی شهرستان گرگان میباشند که با استفاده از فرمول کوکران، 240 نفر از کارفرمایان و کارگران مزرعه هیدروپونیک و همچنین روستاییان بهعنوان جامعه نمونه انتخاب شدند و در نهایت با استفاده از آزمون T مستقل، مانوایتنی، رگرسیون خطی چندگانه و تحلیل خوشهای در محیط نرمافزاری SPSS، دادهها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از آزمون T نشان میدهد که بین میزان تولید محصولات صیفی در واحد سطح در دو شیوه مورد مطالعه و همچنین میزان درآمد بهرهبرداران تقاوت معناداری تا سطح اطمینان 99 درصد وجود دارد. نتایج حاصل از مانوایتنی نیز حاکی از آن است که بین ضریب جذب کود شیمیایی، سموم دفع آفات و کیفیت ظاهری محصولات نیز تفاوت معنادار و 99 درصدی وجود دارد. همچنین نتایج حاصل از آزمون رگرسیون نشان میدهد که میزان رضایت کشاورزان از کشت هیدروپونیک بسیار بوده و ضریب تعیین بدست آمده نشان میدهد کشاورزی هیدروپونیک حدود 88 درصد در افزایش تولید محصول، کاهش مصرف آب و افزایش درآمد کشاورزان و تاحدی در افزایش ضریب جذب کود و سم موثر واقع شد. سپس برای ظرفیتسنجی توسعه کشت هیدروپونیک روستاها با استفاده از آزمون تحلیل خوشهای به چهار دسته طبقهبندی شدند، بهطوریکه روستای خوشه اول(کریمآباد و سعدآباد) بیشترین ظرفیت را برای توسعه کشت هیدروپونیک دارا هستند.
کبری حسن پور، یاسر محمدی، زینب اسدی،
دوره 10، شماره 38 - ( 12-1400 )
چکیده
براساس گزارش سازمان ملل متحد، زنان 49 درصد از جمعیت روستاها را تشکیل داده و 65 درصد از فعالیتهای بخش کشاورزی توسط آنان انجام میشود. بهطوریکه حدود 50 درصد از تولید مواد غذایی جهان توسط زنان تولید میشود. در شرایط کنونی شیوع بیماری کرونا و نیاز هرچه بیشتر جوامع به غذای سالم، اهمیت مشارکت زنان در بخش کشاورزی، دوچندان شده است. زنان روستایی با داشتن دانش و تجربه کافی در فعالیتهای مختلف کشاورزی مانند فرآوری مواد غذایی و کارهای خانگی، در بازار صنایع دستی نیز نقشآفرینی نموده و از مهمترین ارکان دستیابی به اقتصاد پایدار روستایی هستند. این پژوهش با هدف بررسی میزان مشارکت زنان کشاورز در فعالیتهای کشاورزی قبل و بعد از شیوع ویروس کرونا انجام شد. جامعه مورد مطالعه شامل زنان کشاورز شهرستان دلفان بود که با محاسبه فرمول کوکران، تعداد 200 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین شدند. فرآیند نمونهگیری به شکل طبقهای با انتساب متناسب انجام شد. تحلیل دادهها در محیط نرمافزار SPSS26 استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که شیوع ویروس کرونا تأثیر منفی بر مشارکت زنان در فعالیتهای کشاورزی داشته و باعث شده میزان مشارکت پس از شیوع ویروس کرونا کاهش پیدا کند. فقط پرورش حیوانات اهلی، کار روزمزد در مزارع و کاشت بذر و نهال نبست به قبل از شیوع ویروس کرونا کاهش محسوسی پیدا نکرده بود. همچنین عواملی مانند دسترسی به بازار، نوع کشت، سطح زیر کشت، شرکت در کلاسهای ترویجی و دسترسی به خدمات کشاورزی رابطه مثبت و معناداری با میزان مشارکت زنان در فعالیتهای کشاورزی نشان دادند.
عادل سلیمانی، محمدرضا رضوانی،
دوره 11، شماره 39 - ( 3-1401 )
چکیده
بررسی و تحلیل زیست بوم مطالعات جهانی در حوزه تابآوری اقتصاد روستایی، به دلیل تکثر و پراکندگی زیاد روستاهای کشور، آسیبپذیری سگونتگاههای روستایی در مواجهه با انواع مخاطرات طبیعی و انسانی و پیامدهای مختلف ناشی از آن ها ضرورتی مضاعف دارد، لذا واکاوی انبوه اسناد علمی معتبر و دانش فربه تولید شده جهانی، در این زمینه میتواند راهگشای بسیاری از مطالعات و اقدامات توانمندسازی اقتصادی جوامع محلی در سطح کشور باشد. در این راستا هدف کلی مطالعه حاضر، تحلیل نظامند شبکه دانش و ترسیم نقشه تابآوری اقتصاد روستایی با بررسی شبکه همنویسندگی و همرخدادی واژگان این حوزه است تا منبع ها و روندهای دانش و کمبودهای آن را مشخص گردد. برای انجام این تحقیق درآغاز، دادهها از پایگاه اطلاع رسانی اسکوپوس احصاء شدند. آن گاه، مرحله های دادهآمایی انجام و بر پایه ی هدفهای تحقیق، دادههای نهایی با استفاده از الگوریتمهای مبتنی بر تحلیل شبکهی اجتماعی در نرم افزار VOSviewer ارزیابی و تحلیل گردید. یافتهها نشان دادند که از میان بیش از 1105 سند علمی و 3493 نویسنده، کشورهای آمریکا، انگلستان و استرالیا، چین و ایتالیا بیشترین انتشارها و نویسندگانی چون سالویا، کورانتا، شاو و کاستیلو بالاترین ارجاع ها را داشتهاند. خوشهی فکری لی جینگ از چین، بیشترین تراکم شبکه را دارا بود. تحلیل هم رخدادی واژگان، چهار خوشهی پژوهشی در مطالعات تابآوری اقتصاد روستایی مرتبط با پیوندهای حکمروایی، تغییرات اقلیمی، توسعه پایدار و فقر را آشکار ساخت. یافتههای تحلیل شبکه دانش و ترسیم نقشه آن در این مطالعه میتواند دستاوردهای ارزشمندی برای پژوهشگران جغرافیا و برنامهریزی روستایی داشته باشد و افقهای نوین مطالعاتی را به روی آنان بگشاید.
مهرانگیز رضائی، حسنعلی فرجی سبکبار، حامد مزینانی، سیامک طهماسبی،
دوره 11، شماره 39 - ( 3-1401 )
چکیده
فعالیتهای اقتصادی و صنایع اغلب در مناطق خاصی تمرکز مییابند. صنایع مرتبط با فعالیتهای کشاورزی به خصوص صنایع دامی نیز از چنین الگویی پیروی میکنند. شناسایی الگوهای فضایی گاوداریهای صنعتی و نیروهایی که موجب استقرار آنها در مناطق خاص میشود از اهمیت زیادی برخوردار است زیرا میتواند نقش مهمی در طراحی برنامههای آمایشی با هدف توزیع بهینه صنایع دامی متناسب با توانمندیهای مناطق داشتهباشد. این پژوهش با هدف مدلسازی توزیع فضایی گاوداریهای صنعتی و تعیینکنندههای اصلی آن در سطح استانهای ایران انجام شده است. دادههای پژوهش مربوط به تعداد گاوداریهای فعال بهتفکیک استانها و مستخرج از نتایج آمارگیری، از گاوداریهای صنعتی کشور در سالهای 1392، 1395و 1398 میباشد. از رگرسیون وزنی جغرافیایی پواسن(GWPR) برای مدلسازی روابط بین توزیع فضایی گاوداریهای صنعتی و تعیینکنندهها استفاده شد. نتایج نشان میدهد که توزیع فضایی و زمانی گاوداریهای صنعتی در دورههای مورد بررسی تغییرپذیری فضایی و زمانی کمی دارند. به طورکلی، گاوداریهای صنعتی فعال عمدتاً در مناطق مرکزی، جنوب(استان فارس) و شمالشرق تمرکز یافتهاند، این الگو در طی دورههای مورد بررسی تقریباً ثابت بودهاست اما در سال 1398 تاحدودی مناطق شمال غربی نیز بدان افزوده شدهاست. نتایج مدل نشانمیدهد که 84 درصد از انحراف تبیینشده مربوط به متغیرهای مورد بررسی(درصد تولید جو، درصد تولید علوفه، میانگین ارتقاع، تولید ناخالص داخلی، متوسط دما، متوسط بارش، تراکم شبکه راه و درصد جمعیت) است. نتایج ضرایب محلی مدل GWPR نشان داد که مقادیر آن در سراسر فضا یکسان نیست و باتوجه به شرایط محلی تغییر میکند. همچنین مدل GWPR عملکرد بهتری در مقایسه با مدل GPR دارد.