جستجو در مقالات منتشر شده


5 نتیجه برای ضیائیان

پرویز ضیائیان فیروزآبادی، آرزو انوری، محمد ولائی،
دوره 4، شماره 14 - ( 11-1394 )
چکیده

شناخت تفاوت­های موجود میان مناطق و نواحی مختلف به منظور ارائه برنامه­های متناسب در راستای آمایش سرزمین و با هدف کاهش نابرابری­های منطقه­ای، امری ضروری است. از این رو هدف تحقیق حاضر سطح­بندی روستاهای بخش مرحمت­آباد شهرستان میاندوآب از لحاظ شاخص­های توسعه یافتگی بوده است که در این خصوص از تکنیک تاپسیس و تحلیل خوشه­ای استفاده شد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و نوع تحقیق کاربردی است. جمع­آوری اطلاعات و داده­های مورد نیاز، در قالب 7 شاخص کلی با 36 زیرشاخص  از مطالعات کتابخانه­ای و میدانی استفاده شده است. به منظور وزن­دهی به شاخص­ها از مدل AHP استفاده گردید. نتایج نشان می­دهد که بر اساس میزان Ci در تکنیک تاپسیس، روستای قپچاق Ci= 0.705)) و روستای کردکندیCi= 0.184) ) به ترتیب بالاترین و پایین­ترین رتبه را دارد. مطابق آزمون تحلیل خوشه­ای نیز، روستای قپچاق به تنهایی در رده توسعه یافته قرار گرفته است. 7 روستا در رده متوسط توسعه و 6 روستا در سطح توسعه نیافته واقع شده است. در نهایت می­توان گفت با توجه به این نابرابری در سطح توسعه یافتگی روستاهای بخش مرحمت آباد، لزوم اتخاذ برنامه­های مرتبط جهت توسعه متوازن نیازی مبرم شناخته می­شود.


پرویز ضیائیان، شمس صالح پور، بابا داوردان،
دوره 5، شماره 17 - ( پاییز 1395 )
چکیده

رتبه‌بندی زیستگاه‌های انسانی بر اساس شاخص‌های توسعه جهت تعیین سطوح برخورداری مناطق (شهرستان‌های) استان، یکی از مسائلی است که در هر واحد برنامه‌ریزی جهت تسهیل روند خدمات‌رسانی، کاهش نابرابری‌های منطقه‌ای و نیل به توسعه پایدار مورد توجه است. مطالعه حاضر با هدف بررسی تحلیل سطح توسعه‌یافتگی جامعه عشایری شهرستان‌های آذربایجان غربی با بهره‌گیری از روش تلفیقی انجام شده است. روش تحقیق به صورت مقایسه‌ای ـ تحلیلی بوده و داده‌های آن به صورت اسنادی- کتابخانه‌ای گردآوری شده است. در تجزیه و تحلیل داده‌ها از روش‌های تحلیلی تاکسونومی عددی و AHP استفاده شده است. همچنین برای رسیدن به یک اجماع کلی از یک تکنیک ادغامی به نام روش میانگین رتبه‌ها استفاده شده است. یافته‌های حاصل از میانگین رتبه‌ها نشان داد که جوامع عشایری شهرستان‌های ارومیه و ماکو  با کسب رتبه 1 و 2 در سطح اول برخورداری از خدمات توسعه‌ای و جوامع عشایری شهرستان‌های میاندوآب، پلدشت و شاهین دژ با کسب رتبه‌های 7 و 8 در سطح چهارم برخورداری از خدمات توسعه جای گرفته‌اند.


پرویز ضیائیان فیروزآبادی، اسداله نجفی، حمید جلالیان،
دوره 7، شماره 26 - ( زمستان 1397 )
چکیده

شبکه حمل‎ونقل یکی از زیرساخت‎ها و خدمات اساسی در هر ناحیه جغرافیایی است که نقش مستقیم در رشد و توسعه ناحیه دارد. در این پژوهش، اثرات فضایی حمل‎ونقل بر توسعه روستایی استان تهران بر مبنای آمار فضایی تحلیل شده است. با توجه به ماهیت مکانی دادهها و وابستگی فضایی این دادهها برای تجزیه‌وتحلیل اطلاعات از انواع توانمندی های سیستم اطلاعات جغرافیایی و تحلیل‌های آمار فضایی بر مبنای تحلیل تشابه کسینوسی و شاخص جاکارد استفاده شده است. واحد تحلیل، 71 دهستان استان تهران بوده که آمار و داده‏های رسمی مربوط به وضعیت اجتماعی، اقتصادی و خدماتی زیرساختی آنها با هم تحلیل و مقایسه گردید. علاوه بر این، در هر دهستان یک روستا بطور تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شد تا اطلاعات بهروز و کاملتری از وضعیت جریانات فضایی موجود در روستا و دهستان به دست آید. با احتساب حداقل 10 خانوار نمونه برای هر روستا، حجم نمونه برای تکمیل پرسشنامه 708 خانوار تعیین گردید. 45 شاخص مدنظر قرار گرفت و با روش‎های میدانی و پیمایشی اطلاعات مورد نیاز جمع‎آوری گردید. براساس تحلیل تشابه کسینوسی و شاخص جاکارد بیشترین میزان تأثیر حمل و نقل بر روی مؤلفه های اقتصادی با 67% مربوط به صنایع، و کمترین میزان تأثیر مربوط به بخش گردشگری با 19% است، همچنین تأثیر پذیری شاخص ها از حمل‌ونقل در دهستان های مختلف نیز متفاوت است. این موضوع از طریق تحلیل فضایی قابل شناسایی است، در صورتی که با استفاده از تحلیل های آماری کلاسیک نتیجه ای کلی برای کل منطقه حاصل می‌شود.

پرویز ضیائیان فیروزآبادی، وحید ریاحی، سعید نصیری زارع، مهران ابراهیمی،
دوره 8، شماره 28 - ( تابستان 1398 )
چکیده

هدف این پژوهش تحلیل گسترش کشت گل محمدی بر اقتصاد سکونتگاهای روستایی دهستان لاله زار بود. برای بررسی سطح زیر کشت و مقایسه ی آن در دوره های زمانی مورد بررسی30ساله (1987-2017)، ابتدا تصاویر ماهواره ای لندست 8 أخذ و پس از پیش پردازش و آماده سازی تصاویر، به روش طبقه بندیMLC نقشه پراکندگی پوشش و کاربری اراضی کشاورزی منطقه مورد مطالعه به دست آمد. سپس به منظور تحلیل اثرات گسترش کشت گل محمدی بر اقتصاد سکونتگاه­های مورد مطالعه از پرسشنامه استفاده شد. پایایی پرسشنامه برابر با 761/0 و جامعه ی آماری مورد مطالعه نیز شامل تمام بهره برداران گل محمدی که حجم نمونه ی آن به روش کوکران150 نمونه آماری بدست آمد. روش انتخاب نمونه ها نیزبه صورت تصادفی ساده از بین بهره برداران کشت گل محمدی بوده است. نتایج بررسی نشان داد کشت گل محمدی در طی دوره مورد بررسی افزایش قابل توجهی در مقایسه با کشت سایر محصولات کشاورزی(سیب زمینی، گندم، یونجه و متکی) داشته است به گونه ای که میزان کشت این محصول در سال 1987 برابر با 437 هکتار بوده و این سطح زیر کشت در ادامه با روندی صعودی و بسیار بالا در سال2017 به1763 هکتار رسیده است. همچنین با توجه به یافته های تحقیق، گسترش کشت گل محمدی توانسته است موجب ایجاد اشتغال در زمینه های گلاب گیری و فعالیت های وابسته به آن، جذب توریست روستایی و همچنین موجب کسب درآمد، پس انداز و سرمایه گذاری در فعالیت های آن شود. بدین ترتیب گسترش کشت گل محمدی در اقتصاد سکونتگاه­های روستایی مورد مطالعه مؤثر بوده است.

وحید ریاحی، پرویز ضیائیان فیروزآبادی، فرهاد عزیزپور، پرستو دارویی،
دوره 8، شماره 30 - ( زمستان 1398 )
چکیده

تغییرات الگوی­کشت، فرآیندهای پویای فضایی هستند که از مؤلفه­های بسیاری تأثیر می­پذیرد. شناخت این مؤلفه­های تأثیرگذار، بازگوکننده­ی عـواملی است که برای انتخـاب نـوع کشت موردتوجه کشاورزان قرار می­گیـرد که خود باعث درک بهتر چرایی رفتار آ­ن­ها خواهد شد و می­تواند مــورد اســتفاده مســئولان و سیاستگذاران بخش­کشاورزی به­منظور معرفی ­محصولات و نوآوری­های­ جدید بــه کشــاورزان و هدایت تصمیمات آن­ها به­سوی تنظیم الگوی کشت بهینه قرار گیرد. در این مقاله ضمن بررسی عوامل درونی و بیرونی مؤثر بر انتخاب الگوی­کشت در نواحی روستایی لنجانات و چگونگی ارتباط این عوامل در ایجاد ناپایداری الگوی کشت در این ناحیه، به بررسی پیامدهای ایجاد شده بر اثر این ناپایداری با استفاده از روش کیفی پرداخته شده است. مشارکت­کنندگان پژوهش، بهره­برداران کشاورز ساکن در محدوده 10کیلومتری در دو طرف رودخانه زاینده­رود در ناحیه لنجانات (بلوک لنجان) هستند. از بین آن­ها، با استفاده از نمونه­گیری نظری، 25 نفر در پژوهش مشارکت داشتند. دراین پژوهش از فنون مشاهده، مصاحبه­های عمیق و بحث گروهی متمرکز برای جمع­آوری اطلاعات و از روش نظریه­ی زمینه­ای برای تحلیل اطلاعات استفاده شد. ناپایداری الگوی کشت، تک­عاملی نبوده، بلکه متأثر از عوامل مختلفی است که ماهیت طبیعی اکولوژیک، اجتماعی اقتصادی، زیرساختی و نهادی دارند. در بین این عوامل، وجود و بروز تنش­های محیطی و ضعف نقش­پذیری مؤثر دولت عواملی هستند که از نگاه جامعه محلی از اهمیت بالاتری برخوردار هستند. ناپایداری الگوی کشت متأثر از این عوامل، ناحیه لنجانات را با پیامدهایی چون تغییر و تخریب اراضی زراعی، تضعیف نظام اقتصادی کشاورزان و در نهایت افزایش مهاجرفرستی و زوال روستایی روبرو ساخته است.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه اقتصاد فضا و توسعه روستایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 |

Designed & Developed by : Yektaweb