جستجو در مقالات منتشر شده


9 نتیجه برای کریمی

محمدرضا شریف زاده، زهرا کریمی پور،
دوره 6، شماره 21 - ( پاییز 1396 )
چکیده

صنایع دستی به عنوان منبعی غنی از فرهنگ و تمدن ایران، دارای پتانسیل کم نظیری در معرفی ویژگی­های فرهنگی و باورهای اجتماعی به دنیا است. استفاده از این پتانسیل به­ویژه در میان مخاطبین بین­المللی صنایع دستی، نیازمند بهره­گیری از اطلاعات و روش­های به­روز و هوشمندانه است. بسته­بندی می­تواند به عنوان واسطه­ای ارزشمند، جهت معرفی صنایع دستی روستایی ایران به بازارهای جهانی و بهبود و وضعیت آن به شکل مؤثری عمل نماید. یکی ار شاخص­های مؤثر در انتخاب و خریداری کالای بسته­بندی شده، فاکتورهای "هویت بخشی" است. هدف این تحقیق، شناخت و معرفی راه و روشی مناسب برای طراحی شایسته بسته­بندی صنایع دستی روستایی ایران با توجه به رویکرد صادرات بوده است؛ به گونه­ای که عناصر بصری هویت بخش به طور مناسبی نشانگر هویت و فرهنگ ایرانی باشد. بیان فاکتورهای هویت بخش بدون در نظر گرفتن تأثیر بسته­بندی در شناسایی محصول امکان پذیر نیست. برای دستیابی به اطلاعات تعاریف و عملکردهای بسته­بندی و مشخص کردن عناصر بصری پایه در بسته­بندی، به بررسی نقش بسته­بندی صنایع دستی در صادرات پرداخته شد. نتایج تحقیق نشان داد که در صادرات محصولات و کالاهای صنایع دستی روستایی، اهمیت بسته­بندی­های چندفرهنگی ضروری است. سپس به منظور ادغام آگاهانه هویت و فرهنگ در طراحی بسته­بندی، مدل طراحی فرهنگ محور پیشنهاد شده است. با استفاده از این مدل مشخص گردید که طراحی بسته‌بندی با توجه به عوامل فرهنگی، می‌تواند تا از تطابق راه‌حل‌های پیشنهادی اطمینان حاصل کند و در عین حفظ ویژگی‌های فرهنگی و هویتی روستاهای ایرانی در طراحی بسته‌بندی صنایع دستی، به درک بهتر تجربیات سایر فرهنگ ‌ها و راه‌حل‌های کاربردی و مؤثر منتهی شود.

ایوب بدراق نژاد، حسین موسی زاده، آرام کریمی، مهدی خداداد،
دوره 6، شماره 22 - ( زمستان 1396 )
چکیده

ساخت­ و سازهای غیرمجاز و بدون برنامه در کمتر از یک دهه در محدوده روستاهای ییلاقی رواج زیادی پیدا کرده و هیچ چارچوب و برنامه­ ای برای آن تدوین نشده است. در واقع مالکان غیربومی، خارج از ضوابط طرح هادی روستایی اقدام به ساخت ­وساز نموده و باعث ایجاد بافت و کالبد ناهنجار می ­شوند. پژوهش حاضر به بررسی اثرات ساخت­ وسازهای غیرمجاز بر قیمت زمین و مسکن روستاهای ییلاقی شهرستان گرگان، با استفاده از روش توصیفی­- تحلیلی و پیمایش میدانی پرداخته است. جامعه آماری پژوهش ساکنان روستای زیارت بوده است. داده های جمع­آوری شده با استفاده از نرم افزار تحلیل آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته­ های به دست آمده نشان می ­دهد که تعداد 194 مورد تخلف ساختمانی در روستای زیارت صورت گرفته که از این تعداد 143 مورد داخل حریم قانونی روستا و تعداد 51 مورد خارج از حریم شکل گرفته است. از آزمون ناپارامتریک Mann Whitney جهت مقایسه دیدگاه مردم روستایی و مدیریت محلی در زمینه عوامل مؤثر بر شکل گیری تخلفات ساختمانی استفاده شده است. طبق نتایج حاصله در رابطه با مؤلفه­ های عدم برخورد قانونی با متخلفین و دسترسی نزدیک روستا به شهر گرگان تفاوت معنادارحاصل شده است. همچنین یافته­ های تحلیلی به دست آمده نشان دهنده تأثیرگذاری بالای تخلفات ساختمانی بر ساختار و محیط زیست روستایی است. نتایج حاصل از ضریب همبستگی اسپیرمن نشان داد که هرچه برخورد با متخلفین بیشتر و قیمت زمین پایین­تر باشد تخلفات ساختمانی از رشد بیشتری برخوردار است.

علیرضا کریمی، حسین دانش مهر،
دوره 7، شماره 24 - ( تابستان 1397 )
چکیده

قرار گرفتن ایران در زمره کشورهای خشک جهان و دارا بودن منابع آب محدود از یک سو و استفاده بیش از 90 درصد آب مصرفی کشور در بخش کشاورزی از سوی دیگر، ضرورت مدیریت و بهره­ برداری از آب کشاورزی را دو چندان ساخته است. در همین راستا پروژه بزرگ دشت ارایض به‌عنوان بخشی از طـرح­ توسـعه اراضی دشت‌های خوزستان و ایلام به مرحله اجرا درآمد. مناطق روستایی دهستان چنانه در شهرستان شوش که در واحدهای عمرانی 2 و 3 دشت ارایض قرار گرفته­، جامعه آماری بوده است. هدف تحقیق، تحلیل وضعیت مشارکت روستاییان در پروژه و عوامل اجتماعی مؤثر بر آن است. روش مورد بررسی در این پژوهش به صورت کمی با تکنیک پیمایش و ابزار پرسشنامه و با حجم نمونه 134 نفر از بهره­برداران ساکن در روستا است. یافته­ های پژوهش نشان داد میزان مشارکت روستاییان در مرحله طراحی و تمایل به مشارکت در بهره­برداری از پروژه در سطح متوسط به بالایی قرار دارد ولی میزان مشارکت در مرحله اجرای پروژه در سطح بالایی نیست. در مجموع در حدود سه چهارم از پاسخگویان وضعیت مشارکت خود را در سطح متوسط ارزیابی نموده­ اند. درآمد سالیانه بهره­برداران، اعتماد بین­شخصی، اعتماد نهادی، مشارکت ذهنی، تعلق مکانی، حمایت اجتماعی و همبستگی اجتماعی با میزان مشارکت روستاییان در مدیریت و بهره­ برداری از پروژه رابطه مثبت و معناداری دارد. متغیر سن بهره­ برداران با میزان مشارکت آنها از رابطه معکوس و منفی برخوردار است. میزان مشارکت بر حسب سطح تحصیلات بهره­برداران نیز تفاوت معناداری دارد. سابقه کار کشاورزی و توانمندی اقتصادی بهره­برداران با میزان مشارکت آنها رابطه معناداری ندارد. تقویت اعتماد از دست رفته روستاییان به مجریان پروژه که به دلیل ناکارآمدی پروژه­ های پیشین اتفاق افتاده است و همچنین توانمندسازی آنها می­ تواند زمینه تقویت مشارکت روستاییان را در این پروژه و پروژه­های آتی فراهم سازد.

علیرضا دربان آستانه، حسین حاتمی نژاد، مینا کریمی،
دوره 8، شماره 2 - ( ویژه نامه گردشگری روستایی(پاییز 1398) 1398 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر بررسی نقش گردشگری مسئولیت­پذیر در کیفیت‌زندگی روستاهای مقصد گردشگری شهرستان­گرگان است. جامعه ­آماری، کلیه ساکنان روستاهای هدف گردشگری شهرستان­گرگان بوده است. حجم نمونه از طریق فرمول­کوکران تعیین شد و 376 نفر از ساکنان روستاها مورد بررسی قرار گرفته است. داده­های پژوهش از طریق پرسشنامه جمع­آوری گردید. روایی پرسشنامه، با استفاده از نظر اساتید و کارشناسان و پایایی پرسشنامه با استفاده از آزمون آلفای­کرونباخ مورد تایید قرار­گرفت. تجزیه ­و ­تحلیل داده­ها با استفاده از نرم افزار SSPS و از طریق میانگین توصیفی و آزمون tset-T انجام شده­است. یافته­ها حاکی از آن است که وضعیت مسئولیت­پذیری گردشگران شامل سه بعد اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و زیست­محیطی و همچنین کیفیت‌زندگی ساکنان روستا شامل چهار بعد اجتماعی، کالبدی، محیطی و اقتصادی نسبتا ضعیف است. می­توان چنین نتیجه­گیری کرد که بین مسئولیت­پذیری گردشگران و کیفیت‌زندگی ساکنان ارتباط مستقیم وجود دارد. چراکه پایین بودن میزان مسئولیت­پذیری گردشگران در کیفیت‌زندگی ساکنان نیز اثرگذار است، همچنین متغیر مسئولیت­پذیری اقتصادی مهم­ترین متغیر تاثیر­گذار در کیفیت‌زندگی ساکنان روستا محسوب می­شود و پس از این متغیر، متغیر­های اجتماعی- فرهنگی و سپس زیست­محیطی در مراتب بعدی اهمیت قرار دارد.

حامد شهرکی مقدم، مریم کریمیان بستانی، محمودرضا انوری،
دوره 9، شماره 31 - ( بهار 1399 )
چکیده

توسعه­ی اقتصادی هر منطقه بر اساس ظرفیت­های مختلفی صورت می­پذیرد، که یکی از مهمترین آنها زیرساخت­های ارتباطی و حمل و نقل جاده­ای می­باشد. در این میان در استان سیستان و بلوچستان بیش از 90 درصد جابجایی کالاها از طریق ناوگان حمل و نقل جاده‌ای انجام می‌شود. همچنین با توجه به موقعیت استراتژیک استان و بهره بردن از ظرفیت‌های اقیانوسی و ریلی، کشورهای همسایه به دنبال بهره بردن از این ظرفیت‌ها هستند. یکی از مهمترین محورهای ارتباطی در منطقه محور ترانزیتی میلک (سیستان) به چابهار است. موقعیت جغرافیایی ویژه و مناسب مرز بین­‌المللی میلک به لحاظ همجواری با کشور افغانستان، قابلیت­های اقتصادی بسیاری در بازرگانی ملی و ترانزیت خارجی میان اروپا، آسیای مرکزی و شرقی ایجاد کرده است. هدف پژوهش حاضر بررسی ترانزیت جاده­ای و تأثیر آن بر توسعه اقتصادی منطقه سیستان با تأکید بر اقتصاد روستایی بوده است. پژوهش حاضر، تحقیقی تحلیلی-کاربردی است. روش مورد استفاده در مرحله جمع­آوری داده­ها، مبتنی بر مرور منابع معتبر خارجی و داخلی و میدانی (پرسشنامه) می­باشد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات، توصیفی و استنباطی از نرم افزار­های­ (SPSS) و (Expert Choice) استفاده شده است. نتایج نشان داد که از بین شاخص­های توسعه اقتصاد روستایی، متاثر از تزانزیت جاده­ای مولفه ایجاد اشتغال با مقدار وزن به دست آمده (112/0)، بالاترین امتیاز را به خود اختصاص داده است. نتایج آزمون T تک نمونه­ای، گویای تاثیر زیاد ترانزیت جاده­ای بر توسعه اقتصاد روستایی شهرستان­های منطقه سیستان می­باشد. همچنین نتایج آزمون کای اسکویر نشان داد که ارتباط معنادار و مثبت بین ترانزیت جاده­ای و توسعه اقتصاد روستایی منطقه سیستان وجود دارد. در نهایت نتایج آزمون فریدمن نشان داد، از بین شهرستان­های مورد مطالعه، شهرستان­های زابل با امتیاز (78/4)، نیمروز با امتیاز (11/3)، بالاترین و پایین­ترین امتیاز را به لحاظ توسعه اقتصاد روستایی با تأکید بر ترانزیت جاده­ای به خود اختصاص داده­اند.

عطیه سلیمانی، احمد یعقوبی فرانی، سعید کریمی،
دوره 10، شماره 36 - ( تابستان 1400 )
چکیده

هدف این پژوهش تدوین مدل برای توسعه کارآفرینی پایدار در کسب­وکارهای روستایی با بهره گیری از دیدگاه های خبرگان و افراد مجرب در این حوزه می­باشد. مطالعه حاضر از لحاظ پارادایم، جزء تحقیقات کیفی بوده و به منظور تجزیه و تحلیل داده­ها، از روش تئوری­بنیانی استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق شامل صاحبان کسب­و کارهای روستایی نمونه و کارآفرینان موفق بودند. روش نمونه­گیری به صورت هدفمند بود و جمع­آوری اطلاعات از طریق مصاحبه­های عمیق انجام شد. به منظور تحلیل داده­های حاصل از 10 مصاحبه، تحلیل محتوا و سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی صورت پذیرفت. کدهای باز، شامل 229 مفهوم و کدهای محوری نیز شامل 34 مقوله عمده بود که در مدل پارادایمی تحقیق، در قالب شرایط علی (عوامل فردی، ویژگی­های کسب­وکار، مدیریت منابع، عملکرد مالی)، شرایط واسطه­ای (بستر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه، رسانه­ها، فشار ذینفعان، محیط قانون­گذاری، خودتنظیمی، قدرت سرمایه­گذاران، مصرف­گرایی اخلاقی جامعه، نقش حکومت­ها، کیفیت و هماهنگی نهادی، آموزش)، شرایط زمینه­ای (حاکمیت شرکتی، تعهدات اخلاقی، تعهدات زیست­محیطی، پیوند مسئولیت اجتماعی با عملیات کسب­وکار، مدیریت پایدارمحور)، راهبردها (از جمله راهبردهای آموزشی ترویجی، مشارکت ذینفعان، اصلاح قوانین و مقررات، تمهیدات حمایتی و تشویقی و فعالیت­های تحقیق و توسعه) و پیامدها (مشتمل بر پیامدهای اقتصادی، اجتماعی، زیست­محیطی، تعهد سازمانی، مزیت رقابت و پیامدهای سیاسی) نشان داده شده است. مدل ارائه شده می­تواند به عنوان ابزار تحلیلی و برنامه­ریزی برای توسعه کارآفرینی پایدار روستایی مبنای عمل قرار گیرد تابر مبنای آن به گونه­ای منطقی و اصولی به بسترسازی، حل مشکل و اقدام در جهت دستیابی به پایداری در کسب­وکارهای کارآفرینانه پرداخته شود.

علی رضا کریمی، حسین دانش مهر،
دوره 10، شماره 37 - ( پاییز 1400 )
چکیده

کلید فهم اثرات سرمایه اجتماعی بر توانمندسازی اقتصادی این است که اشکال مختلف سرمایه قابلیت تبدیل به یکدیگر را دارند. توانمندسازی اقتصادی روستاییان در منطقه مرزی بخش خاو و میرآباد شهرستان مریوان علاوه بر اینکه همه ضرورت­های توانمندسازی اقتصادی روستاییان در سایر نقاط کشور را دارد از دو ضرورت بسیار مهم دیگر نیز برخوردار می­باشد که عبارتند از ماندگاری روستاییان در روستا و جلوگیری از خالی شدن نوار مرزی که این ضرورت علاوه بر جنبه اجتماعی از جنبه امنیتی نیز حائز اهمیت است. ضرورت دوم مربوط به عدم سوق یافتن جوانان روستایی به سمت کولبری است. سوالات اصلی پژوهش عبارتند از 1) میزان توانمندی اقتصادی روستاییان و سرمایه اجتماعی آنها در چه سطحی می­باشد؟ 2) سرمایه اجتماعی و مولفه­های آن چه رابطه­ای با توانمندی اقتصادی روستاییان دارد؟. مبانی نظری پژوهش متمرکز بر اندیشه بوردیو در زمینه تبدیل اشکال سرمایه­ به یکدیگر است. روش پژوهش پیمایش با ابزار پرسشنامه محقق ساخته می­باشد. جامعه آماری مورد مطالعه روستاییان مناطق روستایی بخش خاو و میرآباد شهرستان مریوان است که با استفاده از نمونه‌گیری خوشه­ای چند مرحله­ای تعداد 483 نمونه انتخاب شد. یافته­های پژوهش نشان می­دهد که سرمایه اجتماعی روستاییان در سطح متوسط به بالا و توانمندی اقتصادی آنها در سطح پایینی قرار دارد. رابطه سرمایه اجتماعی با توانمندی اقتصادی معنادار و معکوس می­باشد. شاخص­های سرمایه اجتماعی برون گروهی روستاییان در سطح متوسط است و رابطه غیرمعنادار و مثبتی با توانمندی اقتصادی دارد در حالی که شاخص‌های سرمایه اجتماعی درون گروهی قوی و رابطه معنادار و معکوسی با توانمندی اقتصادی دارد. بازتولید شدن توانمندی­های پیشین و سنتی در میان روستاییان که به دلیل غلبه سرمایه اجتماعی درون گروهی بر برون گروهی می­باشد سبب شده که سطح مهارت و توانمندی­های جدید در میان روستاییان در سطح پایینی باشد.

حسین غضنفرپور، صادق کریمی، زکریا گمشادزهی،
دوره 10، شماره 38 - ( زمستان 1400 )
چکیده

یکی از راهکارهای مهم جهت جلوگیری از ناپایداری روستاها در ابعاد مختلف و حرکت بسوی توسعه پایدار روستایی ظرفیت­سنجی و متنوع‌سازی فعالیت‌های اقتصادی می­باشد.یکی از دلایل عقب­افتادگی روستاهای کشور ما عدم ظرفیت­سنجی فعالیت­های اقتصادی در روستاها و عدم طرح  و برنامه مشخص و سرمایه­گذاری لازم برای توسعه اقتصادی روستاهاست. متنوع­سازی فعالیت­های اقتصاد روستایی می­تواند محرک بسیار قوی در فرایند رشد و توسعه عمل کند و ظرفیت­های ناشناخته و غیر­فعال را به فعالیت وادارد. برای این منظور یکی از شهرستان­های استان سیستان و بلوچستان در مرز با پاکستان مورد بررسی قرار گرفته است. پژوهش حاضر به بررسی ظرفیت‌ها اقتصادی و متنوع‌سازی این فعالیت‌های در دهستان­های شهرستان میرجاوه می­پردازد. این پژوهش بر­اساس هدف جزء تحقیقات کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی- تحلیلی است. جامعه­آماری پژوهش جمعیت روستایی میرجاوه و نمونه­آماری در این پژوهش کارشناسان و متخصصان توسعه اقتصادی شهرستان فوق می­باشند که ارتباط تنگاتنگی با اقتصاد روستایی دارند. روش تحلیل داده­ها به صورت کیفی و کمی توامان می­باشد به این صورت که داده­های مربوط از سازمان مختلف جمع­آوری شد و با استفاده از مدل هفت سرمایه تجزیه و تحلیل شدند و با استفاده از نمودار راداری نمایش داده شدند. نتایج حاصل از پژوهش نشان می­دهد که عمده مشاغل روستاهای دهستان­ها باتوجه به موقعیت جغرافیایی، پتانسیل منابع آبی، ظرفیت مراتع، میزان سرمایه روستائیان، میزان مشارکت اجتماعی روستائیان برای توسعه روستا، ظرفیت­های گردشگری، ظرفیت­های محیط طبیعی و پتانسیل­های حمل ونقل و ارتباطات متفاوت بوده است. سطح توسعه دهستان­های شهرستان میرجاوه نشان می­دهد بیشترین ظرفیت به ترتیب در روستاهای دهستان­های لادیز، تمین، انده، جون­آباد و حومه و کمترین ظرفیت به ترتیب در روستاهای دهستان تهلاب و سپس ریگ­ملک وجود دارد.

عبدالناصر سیدزاده، مریم کریمیان‌بستانی، معصومه حافظ‌رضازاده،
دوره 12، شماره 45 - ( پاییز 1402 )
چکیده

هدف این تحقیق تحلیل فضایی مبلمان و مسکن در نواحی روستاشهری با رویکرد توسعه پایدار در سراوان با منطق فازی می­باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف در حیطه تحقیقات کاربردی و بر اساس مأهیت و روش، یک پژوهش توصیفی-پیمایشی است. در این تحقیق جهت شناسایی و غربالگیری شاخص­ها از تکنیک دلفی، جهت اولویت­بندی معیارها و زیرمعیارها از تکنیک  AHPفازی و همچنین جهت اولویت­بندی گزینه­ها از تکنیک تاپسیس فازی استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان داد مهمترین شاخص­های تحلیل فضایی مبلمان شهری عبارتند از: شاخص مبلمان شهری، شاخص نما و شاخص­های زیباسازی شهری. جهت اولویت‌بندی این عوامل از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی (AHP) فازی استفاده شده است. براین اساس مشخص گردید معیار مبلمان شهری در اولویت اول، شاخص نما در اولویت دوم و شاخص­های زیباسازی شهری در اولویت سوم قرار می­گیرد. همچنین در اولویت­بندی نهایی شاخص‌ها مشخص گردید شاخص آراستگی شهری با وزن نهایی 0.0727 در اولویت نخست، شاخص لبه با وزن نهایی 0.0638 در اولویت دوم و خط آسمان با وزن 0.0631 در اولویت سوم قرار می­گیرد. در نهایت بر اساس نتایج حاصله از تکنیک تاپسیس فازی مشخص گردید گزینه زیباسازی شهری دارای بالاترین وزن بوده و در جایگاه اول قرار می­گیرد.
 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه اقتصاد فضا و توسعه روستایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 |

Designed & Developed by : Yektaweb