جستجو در مقالات منتشر شده


5 نتیجه برای مازندران

محمدشریف شریف زاده، غلامحسین عبدالله زاده، رقیه جیوار، اسدالله دیوسالار،
دوره 7، شماره 24 - ( 6-1397 )
چکیده

هدف این تحقیق بررسی عوامل مؤثر بر توسعه کسب‌وکار خوشه‌های صنعتی کشاورزی در مناطق روستایی استان مازندران است. داده‌های مورد نیاز از طریق یک پرسشنامه محقق‌ساخته جمع‌آوری شد. جامعه آماری این تحقیق شامل 675 نفر از کارشناسان و مدیران واحدهای کسب‌وکار فعال در خوشه­ها بوده است. بر مبنای جدول کرجسی و مورگان 250 نفر به شیوه نمونه‌گیری طبقه‌ای انتخاب شده است. روایی محتوای پرسشنامه توسط کمیته تحقیق و گروهی از کارشناسان مورد بررسی قرار گرفت. پایایی ابزار پژوهش نیز با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ (78/0-80/0) مورد تأیید قرار گرفت. از تحلیل عاملی اکتشافی برای استخراج یک الگوی مفهومی مبتنی بر رویکرد زیست­بوم کارآفرینی استفاده شده است. نتایج تحلیل عاملی کارکرد خوشه در توسعه کسب‌وکارها به استخراج هفت عامل (با تبیین واریانس کل 19/73 درصد) منجر شد: (1) ارایه اثربخش خدمات کسب‌وکار، (2) هماهنگ‌سازی کسب‌وکارها، (3) تسهیل کارکردهای کسب‌وکار، (4) توانمندسازی نهادی محیط کسب‌وکار، (5) آموزش نیروی کار، (6) مدیریت کیفیت و (7) تسهیل سرمایه‌گذاری مشترک. نتایج تحلیل عاملی عوامل تأثیرگذار بر کارکرد خوشه‌ها در توسعه واحدهای کسب‌وکار به استخراج شش عامل (با تبیین واریانس کل 56/68 درصد) منجر شد: (1) ظرفیت مدیریتی کسب‌وکارها، (2) توسعه‌یافتگی اکوسیستم کسب‌وکار خوشه، (3) تسهیلات نهادی، (4) عملکرد کسب‌وکارهای خوشه، (5) دسترسی به نهاده و خدمات کسب‌وکار و (6) جهت‌گیری راهبردی کسب‌وکارها. نتایج تحلیل عاملی پیامدهای تشکیل خوشه‌های کسب‌وکار به استخراج شش عامل (با تبیین واریانس کل 16/64 درصد) منجر شد: (1) پیشبرد توسعه اقتصادی کشاورزی، (2) پیشبرد توسعه اجتماعی، (3) افزایش ظرفیت‌های تولید در بخش کشاورزی، (4) ترویج و توسعه کارآفرینی کشاورزی، (5) توسعه بازار محصولات کشاورزی، و(6) توسعه سرمایه انسانی در بخش کشاورزی. طبق مولفه­های حاصل از تحلیل عاملی، الگوی مفهومی از کارکرد خوشه­های صنعتی در توسعه فضای کسب­وکار ارایه شده است.

عزت اله غزانی، مسعود بیژنی، محمد چیذری،
دوره 7، شماره 26 - ( 11-1397 )
چکیده

هدف از این پژوهش، تحلیل راهبردی جایگاه سرمایه اجتماعی در رونق گردشگری طبیعی مردم‏نهاد در استان مازندران است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و ترکیبی است که در فاز کمی به روش توصیفی ـ همبستگی و با استفاده از فن پیمایش و در فاز کیفی با استفاده از فن SWOT  انجام شد. جامعه آماری، روستاهای هدف گردشگری و ساکنان مناطق روستایی این روستاها در استان مازندران بوده است (19345=N). حجم نمونه بر اساس آماره کوکران، 207 نفر برآورد گردید. جامعه آماری در فاز کیفی، کارشناسان گردشگری طبیعی مازندران بودند که به صورت هدفمند، 11 نفر از آنها انتخاب شدند. ابزار اندازه‏گیری در فاز کیفی، مصاحبه عمیق و در فاز کمی، پرسشنامه‏ محقق‏ساخت و از نوع بسته‏پاسخ بود که روایی آن با استفاده از نقطه نظرات پانلی از متخصصان محقق گردید. پایایی دسته گویه‏های آن نیز با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد، بین دیدگاه روستاییان از سرمایه اجتماعی و هر یک از اجزای توسعه گردشگری طبیعی مردم‏نهاد رابطه مثبت و معنی‏داری وجود دارد. همچنین، آن دسته از روستاییانی که در سازمان‏های محلی عضو بودند نسبت به روستاییانی که عضو نبودند، از سطح سرمایه اجتماعی، اعتماد اجتماعی و مشارکت اجتماعی بیشتری برخوردار بودند. علاوه بر این، نتایج تحلیل نشان داد، برای توسعه گردشگری طبیعی مردم‏نهاد لازم است اقدامت حمایتی از سوی سازمان‏های گروگزار با توجه به ابعاد اجتماعی صورت گیرد و اعتبارات لازم جهت توسعه ساختاری و فیزیکی گردشگری طبیعی مردم‏نهاد لحاظ شود.

عرفانه حسین زاده، علی شمس الدینی، ریباز قربان نژاد، علی توکلان،
دوره 10، شماره 37 - ( 9-1400 )
چکیده

 گردشگری تغذیه می­تواند منافع اقتصادی زیادی برای مناطق روستایی کشورمان به همراه داشته باشد. بسیاری از کارشناسان این نوع از گردشگری را ابزاری برای توسعۀ روستایی قلمداد می­کنند که می­تواند سبب تحرک اقتصاد محلی شده و از مشاغل موجود حمایت کرده و باعث ایجاد اشتغال در این نواحی شود. تحقیق از منظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت داده­ها، آمیخته ترکیبی(کیفی-کمی)است. در بخش کیفی، روش تحقیق تحلیل محتوا و در بخش کمی توصیفی-اکتشافی است. روش گردآوری اطلاعات، مطالعات کتابخانه­ای و روش گردآوری داده­ها، میدانی و با ابزار مصاحبۀ نیمه­ساختار­یافته و پرسش­نامه می­باشد. جامعۀ تحقیق در دو بخش کیفی و کمی است. در بخش کیفی، خبرگان سازمان گردشگری و میراث فرهنگی و اساتید دانشگاهی درخصوص برنامه­ریزی و توسعۀ روستایی در استان مازندران و به روش هدفمند و گلوله­برفی به تعداد 16 نفر (اشباع نظری) انتخاب شدند. جامعه آماری در بخش کمی شامل 375 نفر از رستوران­داران، اقامتگاه ها، هتلداران و کارشناسان سازمان گردشگری می­باشند که به صورت تصادفی و در دسترس به تعداد 182 نفر از طریق فرمول کوکران انتخاب شدند. روش تجزیه و تحلیل داده­ها در بخش کیفی استفاده از کدگذاری و در بخش کمی روش دلفی برای طراحی مدل است و در نهایت مدل طراحی شده با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری و با نرم­افزار اسمارت PLS تحلیل شد. براساس نتایج به دست آمده شاخص­ها برای مدل تحلیل گردشگری تغذیه بر اقتصاد پایدار روستایی مازندران مورد تایید قرار گرفت. این یافته­ها نشان می­دهد که ابعاد گردشگری تغذیه، درآمد پایدار، رشد اقتصادی و اشتغال پایدار توانسته­اند مدل تحلیل گردشگری تغذیه بر اقتصاد پایدار روستایی را تشکیل دهند.

اکبر پورفرج، مریم نقوی،
دوره 11، شماره 42 - ( 11-1401 )
چکیده

گردشگری کشاورزی ابزاری جهت تنوع‌بخشی اقتصادی، حفاظت از منابع زمین، مناظر کشاورزی و دارایی‌های فرهنگی مقصد شناخته می‌شود که می‌تواند به‌عنوان یکی از راهبردهای توسعه پایدار در جوامع روستایی موردتوجه قرار گیرد. بااین‌حال موفقیت در این زمینه مستلزم توجه به مسئله برنامه‌ریزی و مدیریت تقاضا برای جذب و ترغیب گردشگران علاقه‌مند است و این امر نیز با درک چرایی و چگونگی الگوی فرآیندهای رفتاری و تصمیم‌گیری سفر آن‌ها آغاز می‌شود. لذا هدف از این مطالعه درک عوامل مؤثر برنیات رفتاری گردشگران نسبت به گردشگری کشاورزی در مناطق روستایی استان مازندران می‌باشد و به‌منظور درک و تبیین صریح فرآیند اتخاذ تصمیمات، در پژوهش حاضر از مدل رفتار برنامه‌ریزی‌شده استفاده شده است. این پژوهش ازنظر هدف، از نوع تبیینی، و بر اساس ماهیت از نوع کمّی مبتنی بر مدل‌سازی معادلات ساختاری می‌باشد. جامعه‌ی آماری این پژوهش، گردشگرانی هستند که تجربه سفر به استان مازندران را داشته‌اند. روش نمونه‌گیری غیر احتمالی در دسترس بوده و داده‌های پژوهش نیز از طریق پرسشنامه مجازی جمع‌آوری شد. طبقه‌بندی و تحلیل داده‌ها نیز با استفاده از نرم‌افزارهای  SPSS25و SmartPLSS 3.3.3 انجام شد. در آزمون فرضیات مشخص شد که سه عامل تعیین‌کننده نیات رفتاری در مدل رفتار برنامه‌ریزی‌شده (نگرش نسبت به گردشگری کشاورزی، هنجارهای ذهنی و کنترل رفتاری ادراک‌شده) تأثیر مثبت و مستقیمی برنیات رفتاریِ گردشگران کشاورزی دارند. همچنین نقش تعدیل‌گر تجربه گذشته در رابطه بین این سه عامل با نیات رفتاری تائید نشد. یافته‌های پژوهش نشان داد که اغلب گردشگران این مقصد گردشگرانی هستند که تمایل به فعالیت‌های تفریحی و تفرجی دارند و گردشگر تخصصی حوزه گردشگری کشاورزی نیستند؛ لذا ایجاد برند و تصویر مقصد جدیدی از مناطق روستایی استان به‌عنوان مقصد گردشگری کشاورزی توسط برنامه‌ریزان و بازاریابان مقصد توصیه می‌شود.

حمید رستگاری کوپایی، ذکریا محمدی تمری، مریم شریف زاده، ویدا علی یاری،
دوره 12، شماره 44 - ( 5-1402 )
چکیده

تغییر و تحولات امروزی ساختار اقتصادی دنیا را دگرگون ساخته است. رقابت­پذیری در اقتصاد جهانی بدون توجه کافی به رویکردها و روش­های خلاقانه امکان پذیر نمی­باشد. کارآفرینی با  بدل شدن به مقوله­ای تحول آفرین در اقتصاد تمامی جوامع به‌عنوان موتور محرکه توسعه اقتصادی و فرهنگی شناخته شده و نقش اساسی در فرآیند توسعه پایدار کشورها ایفا می­کند. در عصر حاضر اهمیت شرکت­های نوآور و کارآفرین به­اندازه­ای است که نیرو محرکه اقتصاد کشورها شناخته می­شوند. کارآفرینی نوآوری را در سازمان نهادینه ساخته و تعالی اقتصاد کشور را به­دنبال خواهد داشت. کارآفرینی در مناطق روستایی نقش مهمی در توسعه اقتصاد روستایی دارد. توسعه کارآفرینی در شرکت­های تعاونی راهکاری مؤثر برای تعالی این سازمان­ها می­باشد. این رویکرد به رشد و توسعه تعاونی­ها کمک نموده و در بهبود کسب و کار، افزایش درآمد و سود‌آوری برای آن­ها نقش بسزایی دارد. از این‌رو تلاش برای زمینه‌سازی در جهت توسعه کارآفرینی در تعاونی‌ها یکی از اولویت‌های برنامه‌های توسعه بخش تعاون به‌حساب می‌آید. لذا، هدف پژوهش حاضر نیز ارائه مدلی برای توسعه کارآفرینی سازمانی در تعاونی­های کشاورزی، احیاء، بهره­برداری و توسعه جنگل استان مازندران بود. به این منظور 5 تعاونی با تعداد نمونه آماری 201 نفر مورد بررسی و مطالعه قرار گرفتند. به منظور جمع­آوری داده از پرسشنامه­های ساختارمند استفاده شد. همچنین در بخش تحلیل داده­های توصیفی از نرم­افزار SPSS، در بخش آزمون ابزار پژوهش و آزمون فرضیه­ها از نرم­افزار SmartPls و به منظور ارائه مدل توسعه از روش شبکه عصبی پرسپترون چندلایه استفاده گردید. نتایج نشان داد که ابزار پژوهش از اعتبار همگرای (روایی و پایایی) مناسبی برخوردار است و با توجه به آزمون وارسی اعتبار اشتراک، نیز ابزار اندازه­گیری از کیفیت قابل قبولی برخوردار است. همچنین، از 15 فرضیه بررسی شده، 13 فرضیه تأیید و دو فرضیه نیز رد شدند. در نهایت با توجه به مدل توسعه کارآفرینی پنج متغیر: "ویژگی­های مدیران"، "ویژگی­های کارکنان"، "سبک رهبری تعاونی"، "ساختار سازمانی" و "سیستم پاداش" حائز بیشترین اهمیت در مدل شدند و درصد بیشتری از متغیر توسعه کارآفرینی سازمانی را تبیین نمودند.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه اقتصاد فضا و توسعه روستایی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 |

Designed & Developed by : Yektaweb