6 نتیجه برای ارزیابی
نصرالله مولائی هشجین، عبدالحمید نظری، وحید عادلی مسیب،
دوره 2، شماره 4 - ( 6-1392 )
چکیده
بخش کشاورزی ایران علیرغم میل به تجاری شدن و افزایش مکانیزاسیون در قیاس با دیگر بخش&zwjهای اقتصادی از شیوه تولید سنتی رنج میبرد. کوچک بودن و پراکندگی قطعات، تعدد کرتها، نبود جادههای بین مزراع، نبود کانالهای آبیاری و عدم زهکشی مناسب موجب افزایش هزینههای تولید و در نتیجه عدم فعالیت و سرمایهگذاری در بخش کشاورزی شده است. دگرگونی و تغییر اساسی این عرصه در گرو اجرای طرحی تحت عنوان "تجهیز و نوسازی اراضی شالیزاری" است و این مطالعه به بررسی مساله در شهرستان صومعه سرا پرداخته است. روش تحقیق، توصیفی –تحلیلی است و از روش میدانی بصورت مشاهده، مصاحبه و تکمیل پرسشنامه برای ارزیابی اثرات اقتصادی، اثرات مکانیزاسیون و آزاد سازی نیروی انسانی و تنوع بخشی به فعالیتها در طرح تجهیز و نوسازی اراضی شالیزاری در بخش مرکزی شهرستان صومعهسرا استفاده شده است. با استفاده از جدول مورگان 376 پرسشنامه در بین کشاورزان تکمیل و جمعآوری شد. پرسشنامهها بعد از کُد گذاری و وارد کردن در محیط SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت، که مهمترین نتایج آن عبارتند از: اجرای طرح تجهیز و نوسازی اراضی شالیزاری در روستاهای دارای طرح موجب کاهش هزینههای تولید برنج، افزایش راندمان تولید و درآمد کشاورزان شده است ، نیروی انسانی به کار رفته در مزارع دارای طرح کمتر از مزارع فاقد طرح است و کشاورزان در این روستاها از تنوع شغلی بیشتری نسبت به روستاهای فاقد طرح برخوردارند. همچنین از نظر تعداد کشاورزانی که در اراضی دارای طرح کشت دوم انجام میدهند از روستاهای فاقد طرح کمتر است ولی سطح زیرکشت در اراضی شالیزاری در کشت دوم در روستاهای دارای طرح از روستاهای فاقد طرح بیشتر است.
غلامحسین عبدالله زاده، محمدشریف شریف زاده، علیرضا خواجه شاهکویی،
دوره 4، شماره 13 - ( 8-1394 )
چکیده
هدف این تحقیق، ارزیابی و مقایسه سطح پایداری در نظام تولید برنج شهرستان ساری بوده است. 22 شاخص منفرد مربوط به جنبههای اکولوژیکی، اقتصادی و اجتماعی پایداری انتخاب شده است و پس از تعیین مناسبت آن با شرایط محلی کشت برنج در شهرستان ساری، به بررسی 287 نفر از کشاورزان برنجکار پرداخته شد. پرسشنامهای برای گردآوری دادهها درباره عملیات کنونی کشاورزی در سه بخش الف) عملیات مدیریت زراعی؛ ب) عملکرد اقتصادی و ج) ویژگیهای اجتماعی هر مزرعه طراحی شد. روششناسی فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) برای تعیین وزن با توجه به اهمیت نسبی و تأثیر شاخصهای اجتماعی، اقتصادی و اکولوژیکی بر پایداری کل، از طریق بررسی دیدگاه کارشناسان بهکار گرفته شده است. سپس از طریق ادغام شاخصهای ترکیبی مربوط به سه مؤلفه پایداری، شاخص ترکیبی نهایی پایداری ساخته شد. نتایج نشان داد که 77/17% و 66/53% نظام تولید برنج به ترتیب در وضعیت ناپایدار و بالقوه ناپایدار است. با وجود اینکه مؤلفه اجتماعی پایداری در سطح رضایتبخشی قرار داشت اما جنبههای اقتصادی و اکولوژیکی هنوز در وضعیت ضعیف پایداری قرار دارند. بهعلاوه، پایداری مزرعه در بین کشاورزان استفاده کننده از روش مبارزه بیولوژیک، بذر کممحصول، عملیات مدیریت اگرواکولوژیک، دارنده زمینهای یکپارچه و شرکتکننده در برنامههای آموزشی-ترویجی بیشتر بوده است. تحصیلات، نیروی کار خانوادگی، میزان خودمصرفی برنج، رابطه مثبت و مقدار برنج تولیدی، رابطه منفی معنیداری با پایداری اکولوژیکی داشته است. سن، تجربه کشاورزی، تحصیلات و میزان خودمصرفی، رابطه مثبت معنیدار با پایداری اجتماعی داشته است. همچنین تحصیلات، اندازه زمین، خودمصرفی، مقدار برنج تولیدی و شاخص بهرهوری نیز با پایداری اقتصادی دارای رابطه مثبت معنیداری بوده است.
طاهره صادقلو، حمدالله سجاسی قیداری، وحید ریاحی،
دوره 5، شماره 15 - ( 2-1395 )
چکیده
امروزه پیشرفت در پروژههای صنعتی، علاوه بر تأمین بخشی از نیازهای انسانی، خواسته و ناخواسته سبب بروز ناپایداریها و مشکلات زیست محیطی فراوانی برای محیط زیست ساکنان مجاور این صنایع گردیده که این امر ضرورت ارزیابی اثرات زیست محیطی را در فضای جغرافیایی افزایش داده است. در این میان صنایع استخراجی- معدنی، بیشترین تأثیرات زیست محیطی را در محیط های اطراف دارد. در این مطالعه به بررسی کارخانه سیمان زنجان و اثرات زیست محیطی آن بر روستاهای اطراف پرداخته شده است. روششناسی مطالعه، از نوع توصیفی- تحلیلی با کمک مطالعات اسنادی- کتابخانهای و میدانی است. برای دستیابی به هدف تحقیق از طریق تحلیل دادههای پرسشنامه ای حاصل از شاخص های روش چک لیست در 9 روستای مورد مطالعه با 36 نفر از خبرگان محلی و تعداد 295 سرپرست خانوار روستایی بهره گرفته شد. تحلیل دادهها با استفاده از SPSS، GIS و تکنیکهای تصمیمگیری چندمعیاره پرومتی و ماتریس ارزیابی اثرات زیست محیطی (ICOLD ) انجام شد و نتایج به دست آمده بیانگر این است که بیشترین اثرات منفی زیست محیطی در محدوده دست خورده و نزدیک کارخانه با امتیاز کل 208- است که با فاصله از کارخانه، میزان آن کمتر می گردد. همچنین بر اساس رتبه بندی انجام شده، بیشترین ناپایداری شکل گرفته در سیستم زیست محیطی روستایی، ناشی از فعالیت کارخانه به ترتیب در روستاهای مجیدآباد(امتیاز81/0)، زرند(امتیاز73/0) و مزیدآباد(امتیاز67/0) بوده است که در فاصله نزدیک به کارخانه قرار دارند.
کیومرث زرافشانی، لیدا شرفی، محمدامین شریفی، شهرزاد بارانی، شهره کرمی، مسعود رمضانی، فرحناز رستمی،
دوره 6، شماره 19 - ( 2-1396 )
چکیده
با مروری بر پروژههای توسعه روستایی در سطح جهان، به نظر میرسد که همه ساله، بودجههای هنگفتی صرف احداث شبکههای آبیاری میشود. اما اینکه تا چه اندازه این پروژهها به اهداف از پیش تعیین شده خود رسیده باشند، مشخص نیست. یکی از این طرح های عمرانی، پروژه احداث شبکههای فرعی آبیاری و زهکشی گاوشان در استان کرمانشاه است. هدف از اجرای این طرح، ایجاد سیستمهای آبیاری تحت فشار، افزایش تولید در واحد سطح و ارتقاء درآمد بهره برداران، تبدیل زمینهای دیم به آبی، و افزایش تنوع کشت بوده است. هدف از این تحقیق، ارزشیابی کیفی شبکه آبیاری پایاب سدّ گاوشان بوده است. در این مطالعه، از دو روستای ماراب و الک با تکنیکهای PRA (قدم زدن، نقشه اجتماعی، نقشه منابع، ماتریس زوجی و مصاحبه گروه متمرکز) دادههای مورد نیاز جمع آوری گردید. به منظور اعتبار بخشی به یافتهها، سعی شد از تکنیکهای مختلف ارزیابی مشارکتی روستایی استفاده شود. روش نمونهگیری پژوهش نیز با استفاده از نمونهگیری نظری، صورت پذیرفت. بدین معنا که حجم نمونه تا رسیدن به مرحله اشباع نظری پیش رفت (حدود 20 نفر از هر روستا). نتایج ارزشیابی نشان داد که این پروژه با سه مشکل عمده روبرو است: 1) مشکلات مربوط به پیمانکار؛ 2) مشکلات مربوط به برنامهریزی و نظارت؛ 3) مشکلات مربوط به بهرهبردارن. همچنین نتایج نشان داد که اگر چه اجرای این طرح در منطقه، با مشکلاتی همراه بوده است، اما با این وجود، طرح توسعه سیستمهای آبیاری تحت فشار، به عنوان اولین طرح ملّی شبکه آبیاری که به طور متمرکز هدایت میشود، توفیقات قابل توجهی داشتهاست. به عنوان مثال، ارتقاء فرهنگ کشت آبی، مسدود شدن تعداد قابل توجهی از چاهها، افزایش قیمت زمینها در منطقه، گرایش به کشت آبی و درآمد بیشتر برای کشاورزان از مزیتهای این طرح بودهاست.
سعید کامیابی، سکینه الیانی،
دوره 8، شماره 30 - ( 11-1398 )
چکیده
در این تحقیق تناسب زمین برای توسعه کالبدی-فضایی شهر ماکلوان در غرب استان گیلان بر پایه ده معیار در چهار منطقه پیشنهادی ارزیابی شد. در این بین شاخصهای اقتصادی همچون هزینه خرید ؤ آماده سازی وزن بالاتری به خود اختصاص داد. در تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش توصیفی و تحلیلی وجهت وزن دهی معیارها و پارامترهای مربوط، از مدل سلسله مراتبیAHP با استفاده از دانش خبرگان و نرم افزار Export choice استفاده شده است. در مقایسه پارامترهای زیست محیطی شهر ماکلوان اغلب شرایط مناسب و نسبتا مناسب دارد به طوری که بر اساس مدل مخدوم از نظر اقلیم، پوشش گیاهی در طبقه اول مناسب، شکل زمین و ژئومرفولوژی و زمین شناسی و خاک و منابع آب طبقه 2 نسبتامناسب قرار دارد. از نظر پتانسیل های آلودگی فقط از نظر شرایط هوا مطلوب است از نظر آلودگی خاک،آب نسبتا به دلیل اثر مردم و گردشگران نامطلوب است. از نظر مخاطرات محیطی مستعدسیل خیزی،خشکسالی متوسط، زلزله و رانش در قسمتهای پرشیب است. به طور کلی از آسیب پذیری بسیار بالایی به عنوان یک زیست بوم با ارزش، منابع آب وخاک برخوردار است. هدف اصلی از این مطالعه، تعیین بهترین مکان مناسب برای توسعه آتی شهرماکلوان است که بدون توجه به ارزش های زیست بیوم خود در مسیر توسعه فیزیکی قرار گرفته است؛ به طوری که زمین های کشاورزی(شالیزار و چایکاری) و مشجر، تغییر کاربری داده و تبدیل به خانه و ویلا شده است. تجاوز به حریم ماسوله رودخان به شدت شکل گرفته است. عدم ساماندهی و مبلمان خوب شهری جهت حکمروایی مطلوب شهری نیز ضعیف است و آشفتگی و نوعی آنارشیسم کالبدی-فضایی شکل گرفته است. هرگونه توسعه باید متناسب با محدودیت های اکولوژیکی صورت گیرد و حال آنکه قرار است توسعه هدفمندی بین چهار محدوده جهت توسعه شهر ماکلوان در آینده و بر اساس افق توسعه شهری شکل گیرد. پس از ارزیابی و بررسی و پهنه بندی انجام شده مشخص گردید که محدوده ماکلوان بالا نسبت به ماکلوان پایین، امتداد جنوبی جاده اصلی و سه راهی ماکلوان، توان های محیطی بیشتری جهت توسعه فضایی پایدار آتی شهر دارد.
آقای آرش درخشان درآبی، دکتر یاسر محمدی،
دوره 13، شماره 48 - ( 6-1403 )
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارزیابی محیطی برنامههای توسعه روستایی سازمان بسیج سازندگی جهت تدوین ماتریس راهبردی برتر اجرا شد.
روش پژوهش: پژوهش از روش ترکیبی (کیفی-کمی) بهره برده و برای گردآوری دادهها از ابزار مصاحبه در بخش کیفی و پرسشنامه در بخش کمی استفاده شد. با توجه به هدف پژوهش، جامعه آماری متشکل از دوگروه کارشناسان بود. جهت ارزیابی محیطی برنامههای توسعه روستایی از سه گروه کارشناسان سازمانهای توسعه روستایی، کارشناسان سازمان بسیج سازندگی و مطلعان روستایی (شوراها و دهیاران)، هر گروه 30 تَن و برای تدوین ماتریس راهبردی برتر، از 8 خبره توسعه روستایی نظرخواهی شد. برای ارزیابی محیطی از تکنیک سوات (SWOT) و برای تدوین ماتریس راهبردی برتر از روش ترکیبی TOPSIS-ANP در محیط نرمافزار Super Decision استفاده شد.
یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد که نقاط قوت برنامههای توسعه روستایی بسیج بر نقاط ضعف برتری داشته اما با تهدیدهایی نیز روبروست. ماتریس راهبردی برتر نیز نشان داد که از بین 10 راهبرد استخراجشده از تحلیل محیطی، "هماهنگی بسیج سازندگی با سایر متولیان توسعه روستایی در تدوین برنامهها و کاهش دوبارهکاریها" بهعنوان راهبرد برتر مشخص شد. راهبردهای "همفکری و برگزاری نشستهای منظم با رهبران محلی جهت اجرا و ارزیابی برنامههای توسعه روستایی" و "همکاری با سمنها و نهادهای مذهبی جهت بسیج نیروهای مردمی و منابع مالی به سمت پروژههای اشتغالزایی" نیز در دو رتبه بعدی اهمیت قرار گرفتند.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج این پژوهش، ضرورت گسترش شبکه همکاری و همفکری با سایر متولیان توسعه روستایی و پیروی از یک الگوی توسعه روستایی جامع و هدفمند، بهمنظور بهبود برنامههای توسعه روستایی بسیج سازندگی پیشنهاد میشود.