3 نتیجه برای پذیرش
علی اکبر عنابستانی، الهه انزایی، صدیقه بهزادی،
دوره 5، شماره 16 - ( 5-1395 )
چکیده
تغییر شکل روستاها به ویژه در نواحی شمالی طی دهههای اخیر بسیار زیاد بوده است. این تغییر شکل، گاه به دلیل تأثیر فرهنگ شهر بر نما و کالبد روستاها و گاه به دلیل مهاجرتهای روستاییان به شهر بوده است. امروزه این پرسش اساسی مطرح است که چگونه میتوان این تأثیرپذیری از فرهنگ شهر در نمای فیزیکی روستاها را با عناصر بومی و سنتی در روستا انطباق داد. در این تحقیق تلاش شده است تا به بررسی اثرات تغییر شاخصهای فرهنگی و اجتماعی در روستاها بر الگوی مسکن روستایی پرداخته شود. روش تحقیق در این مطالعه، از نظر هدف کاربردی و از نظر روششناسی، توصیفی – تحلیلی بوده است. جامعه آماری 91 روستای بالای 20 خانوار شهرستان نکا برابر با 57769 نفر در قالب 14572 خانوار بوده است. حجم نمونه انتخابی در سطح آبادی، تعداد 10 روستا و در سطح خانوار روستایی تعداد 256 خانوار بوده است که به صورت نمونهگیری تصادفی ساده مورد پرسشگری قرار گرفتهاند. برای تحلیل استنباطی دادهها از رگرسیون و لیزرل استفاده شده است. نتایج نشان میدهد که ارتباط معنیدار و نسبتاً قوی با ضریب 658/0 بین عوامل تغییرات فرهنگی و اجتماعی با الگوی مسکن روستایی وجود داشته است، به نحوی که شاخصهای تغییرات فرهنگی و اجتماعی حدود 6/58 درصد تغییرات متغیر وابسته را تبیین نموده است. پذیرش فرهنگی به تنهایی 8/66 درصد تغییرات در الگوی مسکن روستایی را توجیه نموده و گرایش به مصرفگرایی، بیشترین تأثیر را در تحلیل مسیر بر روی شاخصهای رضایتمندی، پلان معماری، مقاومت و کیفیت مسکن با ضرایب 34/0، 29/0، 19/0 و 25/0 بر جای گذاشته است. در توزیع فضایی رابطه بین تغییرات اجتماعی و الگوی مسکن در هشت روستا، همبستگی مستقیم و نسبتاً کاملی وجود داشته است.
آقای سعید گلآقایی کالمرزی1، دکتر محمدکریم معتمد، دکتر محمدرضا خالدیان، دکتر پریسا شاهین رخسار،
دوره 13، شماره 1 - ( 4-1403 )
چکیده
تحقیق حاضر در سال 1402 در استان گیلان، شهرک گلخانهای کیشستان شهرستان صومعهسرا انجام گرفت. این تحقیق علی و پس از وقوع و از لحاظ هدف کـاربردی است. پرسشنامه محققساخته ابزار اصلی این تحقیق میباشد که روایی آن با ارائه به 15 کارشناس و پایایی آن با استفاده از ضریب کرونباخ مقدار 9/0 بدست آمد. جامعه آماری این تحقیق 103 گلخانهدار بوده که به دو گروه دارای سامانه آبیاری تحت فشار و فاقد سامانه آبیاری تحت فشار تقسیم شدند. با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 82 گلخانهدار برآورد گردید. بخشی از نتایج در بخش آمار توصیفی نشان داد میانگین سنی گروه اول 40 سال و گروه دوم 46 سال میباشد. میانگین سابقه کار گروه اول 2/12 سال و گروه دوم 63/16 سال است. میانگین مساحت سطح زیرکشت گلخانهداران در گروه اول برابر 3235 متر مربع و گروه دوم برابر 2640 متر مربع است. در بخش آمار تحلیلی با استفاده از رگرسیون لجستیک مشخص شد 93 درصد از تغییرات متغیر وابسته پژوهش بهوسیله متغیرهای مستقل سطح زیر کشت، درآمد سالانه کل، تأمین منبع آب، مراکز پژوهشی و خدماتی و نشریات ترویجی تبیین میگردد.
دکتر محسن آقایاری هیر، دکتر حسین اصغرپور، دکتر سهیلا باختر،
دوره 13، شماره 1 - ( 4-1403 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تحلیل عوامل اقتصادی مؤثر بر پذیرش محصولات کشاورزی ارگانیک در شهرستان تبریز انجام شده است. جامعه آماری این مطالعه را تولیدکنندگان و مصرفکنندگان شهرستان تبریز تشکیل میدهد. جامعه تولیدکنندگان در سطح شهرستان 28 نفر میباشد. با توجه به محدود بودن تعداد آنها، به صورت تمام شماری مطالعه شدند. در جامعه مصرفکنندگان، حجم نمونه 384 نفر برآورد گردید، ولی برای دستیابی به نتایج بهتر 391 پرسشنامه تکمیل شد. جهت تحلیل دادهها از مدلسازی معادلات ساختاری در نرم افزار SMART PLS و آزمون t تک نمونهای و فریدمن در نرم افزار SPSS بهره گرفته شد. نتایج مدل اندازهگیری بیانگر این است که بارهای عاملی معرفهای مشاهده شده با متغیر پنهان خود دارای مقادیر معناداری هستند و معرفهای مشاهده شده به خوبی متغیرهای پنهان خود را اندازهگیری نمودهاند. بیشترین بار عاملی برای معرفهای تأثیر قیمت بالا بر میزان و حجم خرید و آگاهی از مزایای خرید برند محصول خاص، برآورد گردیده است. همچنین نتایج مدل ساختاری بیانگر این موضوع است که رابطه ساختاری معناداری بین ادراک گرانی، ارائه تسهیلات حمایتی، توزیع محصول، شیوه تهیه محصولات، قیمت محصول، ویژگیهای محصول، کیفیت محصول و تمایل به پرداخت وجود دارد. مقادیر بدست آمده t، میانگین و کرانه بالا و پایین عوامل مؤثر بر پذیرش کشاورزی ارگانیک از دیدگاه تولیدکنندگان، مقادیری بالاتر از استاندارد تعیین شده داشتند. نتایج آزمون فریدمن نشان داد، قیمت محصول دارای بالاترین اهمیت و ارائه تسهیلات حمایتی دارای پایینترین میزان اهمیت هستند. همچنین عواملی مانند داشتن قیمت بالای محصولات، هزینهها و قیمت ارائه شده برای یک برند خاص، سیستم بازاریابی مناسب و ... از عواملی هستند که بعد اقتصادی پذیرش کشاورزی ارگانیک را تحت تأثیر قرار دادهاند.