۵ نتیجه برای گردشگری کشاورزی
محمد آقاپورصباغی، کوروش اکبرنژاد،
دوره ۸، شماره ۲ - ( ۹-۱۳۹۸ )
چکیده
توسعه گردشگری کشاورزی و تلاش در جهت رونق آن ازجمله راهکارهای دولت در سالهای اخیر در جهت مقابله با مسائل بخش روستایی و توسعه آن میباشد. ازجمله مهمترین پارامترها در رونق بخشی به این صنعت در مناطق روستایی کشور، شناسایی عوامل موثر بر انتخاب مقاصد گردشگری است. در مطالعه حاضر به استخراج و اولویتبندی این عوامل در بخش گردشگری استان خوزستان در سال ۱۳۹۵پرداختهشده است. به لحاظ وجود ابهام و عدم قطعیت در مقایسه گزینه ها، دراین تحقیق تحلیل سلسله مراتبی فازی در جهت دسترسی به نتایج دقیق تر مورد استفاده قرارگرفته است. جامعه آماری تحقیق ۲۱ کارشناس سازمان میراث فرهنگی و جهاد کشاورزی استان میباشد. نتایج مطالعه نشان میدهد که وجود جاذبههای کشاورزی و وجود زیرساختهای مناسب در بخش گردشگری مهمترین عوامل در ایجاد تقاضای گردشگری کشاورزی است. پس از تعیین اولویت عوامل مشخص گردید که روستاهای تکاب، شیوند و لیوس در راس اهداف توریسم کشاورزی قرار دارند. فراهم نمودن شرایطی در جهت امکان بهرهبرداری از جاذبهها در تمام طول سال، بسترسازی شرایط شرکت گردشگران در فعالیتهای کشاورزی و دامپروری، گسترش هتلها و اقامتگاههای روستایی، توسعه مراکز تفریحی در روستاهای هدف، ازجمله راهکارهای توسعه این صنعت در بخش کشاورزی استان میباشد.
سپیده آشفته پور لیلاکوهی، محمدباسط قریشی میناباد، سیدحسن مطیعی لنگرودی، تیمور آمار حاجی شیرکیا،
دوره ۹، شماره ۳۱ - ( ۲-۱۳۹۹ )
چکیده
یکی از راههای تنوعبخشی اقتصاد روستایی شکل دادن به گردشگری کشاورزی است. در این رابطه مرغوبترین فضاها با ساختارهای مناسب و توانمند محیطی است که در معنای سازگاری، مطلوب با شرایط طبیعی تعریف شده و کاربری مناسب را با توان سرزمین نشان داده است. اینکه کدامیک از روستاها مستعد تحقق گردشگری کشاورزی هستند، نیازمند بررسی عناصر کیفیت بخش محیط است. بر این اساس هدف اصلی پژوهش حاضر اولویتبندی روستاها با توجه به اثرگذاری مؤلفههای کیفیت محیطی در توسعه گردشگری کشاورزی در شهرستان رودسر بوده است. جامعه آماری شامل مدیران محلی روستاها و کارشناسان متخصص و ۱۶ روستا از ۳۸۲ دارای سکنه شهرستان رودسر با شیوه هدفمند به عنوان محدوده مورد مطالعه انتخاب شدند. دادههای مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته و توزیع قضاوتی بین ۷۰ نفر مورد تجزیه و تحلیل گردید و با استفاده از مدل کمّی تاپسیس، روستاهای مستعد گردشگری کشاورزی شناسایی واولویت بندی شدند. نتایج نشان داد که گسترش فعالیتهای بخش گردشگری و حضور گردشگران در ایام گوناگون سال در نواحی برخوردار از جاذبههای طبیعی و انسانی، سبب افزایش فرصتهای شغلی و افزایش درآمد مردم محلی در شهرستان رودسر شده است. همچنین در بین روستاهای مورد مطالعه روستای قاسمآباد، زیاز، لیما، شوک و سجیران، بالاترین اولویت و امتیاز را کسب نمودند که نشان میدهد دارای کیفیت محیط مطلوب، شرایط مناسب برای اجرای موفق گردشگری کشاورزی و در نهایت توانهای لازم برای توسعه گردشگری روستایی را با حفظ ابعاد پایداری محیط برخوردارند.
کبریا مرادی، حمداله سجاسی قیداری، حمید شایان، امیدعلی خوارزمی،
دوره ۱۰، شماره ۳۸ - ( ۱۲-۱۴۰۰ )
چکیده
امروزه اغلب برنامه ریزان توسعه روستایی به این نتیجه رسیده اند که مناسب ترین راهبرد پاسخگویی به چالشهای اقتصادی در مناطق روستایی تشویق روستاییان به فعالیتهای کارآفرینانه میباشد. یکی از حوزه های شکلگیری فعالیتهای کارآفرینانه در مناطق روستایی، گردشگری کشاورزی است که تحت تأثیر عوامل و نیروهای متعددی میباشند. لذا هدف از پژوهش حاضر شناسایی ابعاد و مؤلفههای مؤثر بر توسعه کسب و کارهای کارآفرینانه گردشگریکشاورزی و مدل سازی مفهومی این عوامل در قالب رویکرد سیستمی می باشد. بنابراین پژوهش حاضر از نظر هدف یک پژوهش کاربردی و از نظر نتیجه یک پژوهش اکتشافی و با روش کیفی- کمی است. به منظور بررسی میزان تأثیر هر یک از متغیرها در مدل عوامل علی، تعداد ۳۰ پرسشنامه در اختیار نخبگان اجرایی و دانشگاهی قرار گرفت. برای ترسیم مدل مفهومی علی و معلولی بر اساس مدلسازی سیستم پویا از نرم افزار Vensim و برای تجزیه و تحلیل دادهها از آمار توصیفی و استنباطی (تک نمونهای و آزمون فریدمن) در نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج پژوهش بر اساس آزمون t نشان میدهد که تأثیر عامل سیاست گذاری بر توسعه کسب و کارهای کارآفرینانه گردشگری کشاورزی دارای رتبه اول میباشد و عامل امکانات و خدمات گردشگری، عوامل فرهنگی- اجتماعی، مهارتهای فردی و ظرفیتهای محلی کشاورزی به ترتیب در رتبههای بعدی قرار گرفتهاند.
اکبر پورفرج، مریم نقوی،
دوره ۱۱، شماره ۴۲ - ( ۱۱-۱۴۰۱ )
چکیده
گردشگری کشاورزی ابزاری جهت تنوعبخشی اقتصادی، حفاظت از منابع زمین، مناظر کشاورزی و داراییهای فرهنگی مقصد شناخته میشود که میتواند بهعنوان یکی از راهبردهای توسعه پایدار در جوامع روستایی موردتوجه قرار گیرد. بااینحال موفقیت در این زمینه مستلزم توجه به مسئله برنامهریزی و مدیریت تقاضا برای جذب و ترغیب گردشگران علاقهمند است و این امر نیز با درک چرایی و چگونگی الگوی فرآیندهای رفتاری و تصمیمگیری سفر آنها آغاز میشود. لذا هدف از این مطالعه درک عوامل مؤثر برنیات رفتاری گردشگران نسبت به گردشگری کشاورزی در مناطق روستایی استان مازندران میباشد و بهمنظور درک و تبیین صریح فرآیند اتخاذ تصمیمات، در پژوهش حاضر از مدل رفتار برنامهریزیشده استفاده شده است. این پژوهش ازنظر هدف، از نوع تبیینی، و بر اساس ماهیت از نوع کمّی مبتنی بر مدلسازی معادلات ساختاری میباشد. جامعهی آماری این پژوهش، گردشگرانی هستند که تجربه سفر به استان مازندران را داشتهاند. روش نمونهگیری غیر احتمالی در دسترس بوده و دادههای پژوهش نیز از طریق پرسشنامه مجازی جمعآوری شد. طبقهبندی و تحلیل دادهها نیز با استفاده از نرمافزارهای SPSS۲۵و SmartPLSS ۳,۳.۳ انجام شد. در آزمون فرضیات مشخص شد که سه عامل تعیینکننده نیات رفتاری در مدل رفتار برنامهریزیشده (نگرش نسبت به گردشگری کشاورزی، هنجارهای ذهنی و کنترل رفتاری ادراکشده) تأثیر مثبت و مستقیمی برنیات رفتاریِ گردشگران کشاورزی دارند. همچنین نقش تعدیلگر تجربه گذشته در رابطه بین این سه عامل با نیات رفتاری تائید نشد. یافتههای پژوهش نشان داد که اغلب گردشگران این مقصد گردشگرانی هستند که تمایل به فعالیتهای تفریحی و تفرجی دارند و گردشگر تخصصی حوزه گردشگری کشاورزی نیستند؛ لذا ایجاد برند و تصویر مقصد جدیدی از مناطق روستایی استان بهعنوان مقصد گردشگری کشاورزی توسط برنامهریزان و بازاریابان مقصد توصیه میشود.
مائده حاجی پور، مهدی حسام، حبیب محمودی چناری،
دوره ۱۳، شماره ۵۰ - ( ۱۰-۱۴۰۳ )
چکیده
هدف: وجود مشکلات اقتصادی و اشتغال در روستاها سبب شده است که اشکال نوینی از گردشگری مثل گردشگری کشاورزی در جهان مورد توجه واقع گردد. در سالهای اخیر، کشاورزی در بیشتر نواحی کشور با مشکلاتی مواجه است که با توجه به ظرفیت های کشاورزی موجود می توان برای ایجاد و توسعه فعالیتهای گردشگری کشاورزی و حضور گردشگران به عنوان فعالیت مکمل بخش کشاورزی استفاده نمود. موضوعی که در این زمینه اهمیت بسیاری دارای خواست و تمایل جامعه محلی برای مشارکت در توسعه این نوع از گردشگری می باشد. بر این اساس در پژوهش حاضر به دنبال بررسی میزان تمایل جامعه محلی برای مشارکت در توسعه گردشگری کشاورزی در دهستان سیاهکلرود شهرستان رودسر پرداخته شد.
روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر روش جمع آوری اطلاعات اسنادی و میدانی با رویکرد کمی و از نظر ماهیت، یک تحقیق توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری در در این تحقیق متشکل از ساکنین سکونتگاههای روستایی دهستان سیاهکلرود است که دارای ۱۹۴۲ خانوار می باشد که از این تعداد با استفاده از فرمول کوکران ۳۸۵ خانوار به عنوان جامعه نمونه انتخاب گردیدهاند. در نهایت جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمونهای دوجمله ای، فریدمن، همبستگی اسپیرمن، یومن ویتنی و کروسکال والیس استفاده شد.
یافتهها: یافته های تحقیق نشان می دهد در همه شاخص های مورد بررسی یعنی اقتصادی، اجتماعی، خدمات و تسهیلات زیرساختی و فعالیتهای گردشگری کشاورزی اکثریت پاسخ دهندگان دارای میزان تمایل بیش از حد متوسط یعنی ۳ می باشد. نتایج حاصل از رتبهبندی شاخصهای پژوهش با آزمون فریدمن نشان میدهد که به ترتیب شاخص فعالیتهای گردشگری کشاورزی (۲۱/۳)، شاخص اقتصادی (۱۹/۳)، شاخص اجتماعی (۸۵/۱) و شاخص خدمات و تسهیلات زیرساختی (۷۵/۱) قرار دارند. همچنین بین تمامی شاخصهای مورد بررسی همبستگی مثبت و بالایی مشاهده می شود. با توجه به نتایج آزمون یومن ویتنی تمایل زنان بیشتر از مردان ، مجردها بیش از افراد متأهل و افرادی که دارای یک فضای کشاورزی هستند بیشتر از کسانی که این فضا را ندارند، است.
نتیجهگیری: نتایج تحقیق نشان میدهد که روستاییان مورد مطالعه عمدتاً به دلایل اقتصادی به توسعه گردشگری کشاورزی علاقهمند هستند. با این حال، عوامل اجتماعی نظیر حفظ حریم شخصی و عدم آشنایی کافی با مفاهیم گردشگری کشاورزی، تا حدودی بر تمایل آنها تأثیر گذاشته است. با این وجود، با برنامهریزی دقیق و جامع، سرمایهگذاری در زیرساختها، آموزش جامعه محلی و ترویج گردشگری مسئولانه، میتوان به توسعه پایدار گردشگری کشاورزی در این منطقه دست یافت و به بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی اهالی کمک کرد.