|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
2 نتیجه برای یادگیری زبان دوم
شیوا کیوان پناه، زهزا قاسمی، دوره 14، شماره 2 - ( 6-1390 )
چکیده
این تحقیق به بررسی منابع اصلی کاهنده انگیزه دانش آموزان ایرانی در یادگیری زبان دوم و سنجش رابطه بین کاهش انگیزه و جنسیت و مقطع تحصیلی دانش آموزان می پردازد. به منظور یافتن عوامل اصلی کاهنده انگیزه پرسشنامه ای با 32 سوال پنج گزینه ای تدوین و توسط 327 دانش آموز دختر و پسر تکمیل شد. به منظور بررسی عوامل اساسی پرسشنامه تحلیل عامل اکتشافی انجام شد. بر اساس نتایج پنج دسته از عوامل کاهنده انگیزه شناسایی شدند: مطالب مواد و امکانات اموزشی، نگرش نسبت به جامعه انگلیسی زبان، معلم، تجربه شکست، نگرش نسبت به یادگیری زبان دوم. به منظور بررسی عوامل کاهنده انگیزه در رابطه با جنسیت و مقطع آموزشی دانش آموزان دو تحلیل واریانس یک طرفه انجام شدند. یافته ها تفاوت معناداری بین دانش آموزان دختر و پسر در مورد سه عامل کاهنده انگیزه نشان دادند. تفاوت معناداری بین دانش آموزان در مقاطع تحصیلی مختلف نسبت به سه عامل کاهنده انگیزه مشاهده شد. در پایان، یک تحلیل واریانس چند متغیره به منظور بررسی تفاوتهای بین دانش آموزان دختر و پسر در مقاطع تحصیلی یکسان در مورد عوامل کاهنده انگیزه انجام شد. تفاوت معناداری بین دانش آموزان دختر و پسر در مقاطع تحصیلی مختلف نسبت به همه عوامل کاهنده انگیزه جز یک مورد یافته شد.
علی روحانی، الهام امینی باغبادرانی، دوره 15، شماره 2 - ( 6-1391 )
چکیده
این تحقیق تاثیر آموزش توسعه راهبردهای خودتنظیمی را بر نگارش ایجابی و خود کارایی فراگیران ایرانی زبان انگلیسی بررسی کرده و میزان تاثیر این نوع آموزش راهبردی را با آموزش غیرراهبردی (سنتی) مقایسه نموده است. در این تحقیق از مدل توسعهی راهبردهای خودتنظیمی شامل نمودار کمک حافظه و جدول واژگان انتقالی، مقالههای نمونه ایجابی و سازمان دهنده تصویری استفاده شده است. برای بررسی اهداف تحقیق، 60 فراگیر ایرانی زبان انگلیسی در مقطع لیسانس از دو دانشگاه در این تحقیق شرکت کردند و از شیوهی نیمه تجربی پیش آزمون-پس آزمون با گروه شاهد استفاده شد. تجزیه و تحلیل کوواریانس نشان داد که هر دو نوع آموزش راهبردی خودتنظیمی و آموزش غیرراهبردی تاثیر مثبتی بر نگارش ایجابی فراگیران داشت، لیکن تاثیر راهبردهای خودتنظیمی، بر توانش نگارش ایجابی فراگیران زبان انگلیسی در زمینه های فرم و محتوای نگارش، سازماندهی و انسجام، ساختار جمله و واژگان در مهارت نگارش به مراتب بیشتر و به لحاظ آماری معنادار بود. همچنین خودکارایی فراگیرانی که آموزش توسعه راهبردهای خودتنظیمی داشتند در نگارش بهبود یافت، ولیکن عملکرد بهتر آنها نسبت به فراگیرانی که آموزش غیرراهبردی داشتند در پس آزمون به لحاظ آماری چندان معناداری نشان نداد. نتایج این تحقیق توجه مدرسان زبان را به بعد آگاهی فراشناختی نگارش و اهمیت تدریس راهبردهای خود تنظیمی به عنوان راهی برای کسب خود مختاری و خود کارایی در مهارت نگارش معطوف میدارد.
|
|
|
|
|
|