|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
4 نتیجه برای Pragmatics
محمد خطیب، محمد احمدی صفا، دوره 14، شماره 1 - ( 1-1390 )
چکیده
مطالعات مبتنی بر دیدگاه اجتماعی – فرهنگی که به بررسی چگونگی توسعه کاربرد شناسی زبان بینابین می پردازند به تازگی توجه پژوهشگران حیطه اکتساب و آموزش زبان دوم را به خود جلب نموده و در این میان نقش مفاهیمی چون «همیاری»و « حیطه تحول تدریجی» در توسعه کاربرد شناسی زبان بینابین از جمله زمینه های در خور توجه است. مطالعه حاضر به بررسی میزان اثرگذاری کمک همیاران ارشد در حیطه تحول تدریجی ، همیاران هم سطح ، ونیز آموزگاران بدون توجه به حیطه تحول تدریجی بر توسعه کاربرد شناسی زبان می پردازد. در این مطالعه هشتاد و پنج دانشجوی رشته زبان انگلیسی شرکت نموده اند که از این تعداد 27 نفر مرد و 58 نفر زن بودند که در قالب سه گروه گواه و یک گروه کنترل قرار گرفتند. شرکت کنندگان گروه های گواه یا به یکی از روشهای همیاری مستقیم و غیرمستقیم در حیطه تحول تدریجی توسط همیاران ارشد خود و یا توسط همیاران هم سطح خود و بدون توجه به حیطه تحول تدریجی در انجام فعالیتهای زبانی یاری می شدند. شرکت کنندگان گروه کنترل نیز کمک های معلم خویش را که بدون توجه به حیطه تحول تدریجی آنان ارایه می شد دریافت می کردند. این مطالعه نشان می دهد که کمک و همیاری مستقیم و غیرمستقیم همیاران ارشد در حیطه تحول تدریجی زبان آموزان نسبت به دو نوع دیگر همیاری که بدون توجه به حیطه تحول تدریجی از طرف همیاران هم سطح و معلم ارایه می شد در توسعه کاربرد شناسی زبان بینابین نقش موثرتری دارد . کمک همیاران هم سطح نیز پس از همیاری مستقیم و غیر مستقیم همیاران ارشد در رتبه سوم تاثیر گذاری بر توسعه کاربرد شناسی زبان بینابین و تشکیل حیطه تحول تدریجی قرار می گیرد. یافته های تحقیق حاکی از آن است که اشکال مختلف همیاری به طور نسبی در توسعه کاربرد شناسی زبان بینابین زبان آموزان انگلیسی موثر می باشد.
عبدالحسین احمدی، رضا غفارثمر، مسعود یزدانی مقدم، دوره 14، شماره 2 - ( 6-1390 )
چکیده
این تحقیق به بررسی تأثیر فعالیت های تمرکزی(focused tasks) بر روی پیشرفت توانش کاربردی زبان آموزان انگلیسی به عنوان زبان خارجه پرداخته است. بدین منظور، محققین تأثیر آگاهی انگیزی (Consciousness Raising) به عنوان یک فعالیت ورود محور واملاء-انشاء) Dictogloss که یک فعالیت مشارکتی تولیدی محسوب می گردد) را به عنوان یک فعالیت تولید محور مورد مقایسه قرار داده اند. در آغاز، 147 زبان آموز انگلیسی ایرانی با شرکت در مطالعه، محققین را در ساخت ابزار تحقیق یعنی پرسشنامه درک، تستهای تشخیص و تولید یاری نمودند. در همین راستا، 43 بومی آمریکایی انگلیسی زبان برای ساختن تست تشخیص و مواد آموزشی برای انجام تحقیق دعوت به همکاری شدند. برای انجام تحقیق، 60 زبان آموز انگلیسی فارسی زبان بر اساس نمراتشان درآزمون سطح آکسورد (2004) به دو گروه همگن تقسیم گردیدند. این گروهها به طور تصادفی در یکی از شرایط آموزشی آگاهی انگیزی به عنوان یک فعالیت ورود محور و املاء-انشاء به عنوان یک فعالیت تولید محور قرار گرفتند. این دو فعالیت برای ارائه آموزش به مدت هشت جلسه مورد استفاده قرار گرفتند. براساس نتایج پرسشنامه و تستها، تأثیر آموزش(از پیش آزمون تا پس آزمون اول) و زمان (از پس آزمون اول تا پس آزمون دوم) باعث تفاوت معناداری بین دو گروه نگردید. نتایج پرسشنامه و تستها نشانگر پیشرفت معنادار شرکت کنندگان در هر دو فعالیت در پس آزمون اول و دوم نسبت به پیش آزمون میباشد. شرکت کنندگان در هر دو فعالیت توانستند تأثیر مثبت آموزش را در پس آزمون دوم بر روی پرسشنامه درک و تست تولید حفظ نمایند. اما در مورد تست تشخیص، شرکت کنندگان در فعالیت تولید محور نتوانستند تأثیر مثبت آموزش را در پس آزمون دوم حفظ نمایند.
، دوره 22، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده
The present study aimed to examine the translator's solutions to the translation of conversational implicatures from English into Persian. To do so, 120 conversational implicatures were extracted from the novel the Lord of the Rings (Tolkien, 1954) and classified based on Grice's (1975) categorization of Maxims, including quality, quantity, relevance, and manner. Mur Duenas's (2003) taxonomy of translation strategies was used as a valid framework to find out the translation strategies the translator employed to transfer the 120 conversational implicatures. Furthermore, the most /least frequent translation strategies applied by the translator were investigated. At the end, the effectiveness of the source text (ST)-and target text (TT)-oriented strategies in transferring the same meaning of implicatures to the target text was determined. As the results indicate, the translator employed five out of six of Mur Duenas's translation strategies, namely TL cultural cognate, SL cultural and linguistic borrowing, replacement of the SL cultural reference by explanation, TL cultural reference suppression, and TL cultural reference literal translation, of which SL cultural and linguistic borrowing and replacement of the SL cultural reference by explanation were the most/least frequently-used strategies. Moreover, the translator preferred to employ the ST-oriented strategies rather than the TT-oriented ones that referred to the employment of the ST-oriented strategy for the whole text. Based on Grice's theory, the researcher concluded that the ST-oriented strategies were more effective than the TT-oriented ones and helped the translator to produce comprehensible translations and convey the meaning of implicatures to the target readers
Mozhgan Younesi، Hossein Talebzadeh، دوره 25، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده
Many studies on L1 and/or L2 pragmatic competence are constrained by universalist orientations towards sociopragmatics and overlook the idiosyncratic cultural scripts and schemas of underexplored languages and cultures. Particularly neglected is the complicating role of Iranian cultural schema of a (dis-)belief in the evil eye with regards to the speech act of complimenting (and responding to it); actually, the schema is hypothesized (Talebzadeh & Rajabi, in preparation; Younesi & Talebzadeh, 2022) to pose intricate interactional challenges for both parties due to the possible interpretations of and (non-)verbal responses to compliments (as predominantly Face-Saving Acts versus potentially Face-Threatening Acts). Moreover, still unknown is the way these could confound EFL learners’ cross-cultural communications. To address these gaps, we present the second phase of a more comprehensive study of compliment response (CR) behaviors of Iranian respondents while checking the adequacy of our proposed model (inspired by Herber’s taxonomy). To qualitatively and quantitatively examine the CRs of fifteen proficient Iranian female learners of English, we initially collected the data using two sets of Discourse Completion Tasks (DCT) (in Persian and English) consisting of a variety of situations and variables (e.g., social distance and compliment topics). Then, follow-up semi-structured interviews were conducted to tap into the participants’ (non-)beliefs in the evil eye and its presupposed effects on their compliment exchanges. The findings underscore the adequacy of our modified model and the particularities of Iranian cultural schemas. Specifically, being a widespread belief, evil-eye is shown to play a pivotal role in formulating the responses to compliments through the selective application of CR types such as Cheshm-Zadan and Taarof in reaction to the compliments given (particularly those on family members or beloved ones) across both languages. The study concludes with a discussion of the findings with reference to the relevant literature and implications for intercultural communication, language education, and sociopragmatic research and practice.
|
|
|
|
|
|
|