1- دانشیار/ دانشگاه الزهراء ، drhoseini@yahoo.com 2- کارشناس ارشد/ دانشگاه الزهرا
چکیده: (9442 مشاهده)
هزارویکشب همچون بسیاری از آثار ادبی جهان آیینهای است که کهننمونهها را، بهعنوان محصولات تجربههای مکرر بشر که در ناخودآگاه وی به یادگار نهاده شدهاند، بهشیوهای نمادین منعکس میکند. مطالعه روانکاوانه اسطورهها، که گنجینه آرزوها و اندیشههای بشریاند، نشاندهنده حضور ناخودآگاه جمعی است که در این نمونههای ازلی آشکار میشوند. در این پژوهش یکی از داستانهای هزارویکشب با عنوان «جوذر» با توجه به یافتههای یونگ در عرصه روانشناسی اسطوره تحلیل میشود. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد که در این اثر علاوه بر کهننمونههای اصلی همچون آنیما، آنیموس، پیر دانا، سایه و مادر، انواع کهننمونههای فرعی نیز به چشم میخورند. کهنالگوها در سه دسته موقعیتهای کهننمونهای، شخصیتهای کهننمونهای و نمادهای کهننمونهای طبقهبندی شدهاند. در این پژوهش انواع موقعیتهای کهننمونهای چون سفر، دیدار با آنیما و پیر خردمند و انواع شخصیتهای کهننمونهای چون قهرمان، پیر دانا و مادر و انواع نمادهای کهننمونهای چون اعداد و حیوانات دیده میشود. بررسی موردی حاضر درباره یکی از داستانهای هزارویکشب نشاندهنده قابلیت بالای این اثر برای مطالعه روان جمعی مشترک بشر در طول تاریخ است که شامل قصهها و افسانهها نیز میشود.
Hosseini M, Gazme A. Archetypes in the Story of 'One Thousand and One Nights': The Story of Jozar. Persian Language and Literature 2011; 19 (70) :7-35 URL: http://jpll.khu.ac.ir/article-1-985-fa.html
حسینی مریم، گزمه عاطفه. کهننمونهها در داستانی از هزارویک شب (حکایت جوذر). زبان و ادبيات فارسی. 1390; 19 (70) :7-35