کریم مهنام، فاطمه میراحمدی باباحیدری،
دوره 5، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
پروتئین XIAP يکی از اعضای پروتئینهای مهارکننده آپوپتوز يا مرگ برنامهریزیشده یاخته (خانواده IAP) است. پروتئین XIAP نقش باارزشی در مهار آپوپتوز بازی میکند و دربرگیرندۀ سه دومین BIR (Baculoviral IAP Repeat) است. دومین سوم اين پروتئين يعني BIR3 بهطور مستقیم به پايانه N پروتئين کاسپاز 9 متصل میشود و آپوپتوز را مهار میکند. نشان دادهشده است که چهار اسیدآمینه پایانة N پروتئين SMAC يعني AVPI میتوانند به BIR3 متصل شوند و آن را مهار کنند و بنابراین، آپوپتوز را به راهاندازند. در اين پژوهش 15 پپتيد به دومین BIR3 داک شدهاند و سپس 10 نانوثانیه شبیهسازی دینامیک مولکولی روی هر کمپلکس بهدستآمده از داکینگ انجام شد. سپس از روش مکانیک مولکولی پوازی بولتزمن سطح در دسترس حلال (MM/PBSA) برای برآورد انرژي اتصال آزاد پپتیدها به دومين BIR3 استفاده شد. نتایج روش MM/PBSA هماهنگی نسبی با روش داکینگ وهماهنگی خوبی با نتایج تجربی موجود داشتند. نتایج نشان داد که بهترین پپتیدها با کمترین انرژي آزاد اتصال عبارتاند از ATPF و AKPW و ARPF. همچنين بررسی پيوندهای ميان اين پپتيدها و دومین BIR3 در ساختار نهايي کمپلکسها آشکار کرد که لوسين 307 و ترئونین 308 و گلوتامات 314 و تيروزين 324 دومين BIR3 برای اتصال پپتیدها ضروری هستند. نتایج تفکیک انرژي آزاد و تعیین سهم باقیماندههای شکاف دومين BIR3 در اتصال به اين پپتيدها در طول شبیهسازی نيز هماهنگ با نتايج پیشین بود و نقش همان باقیماندهها را در اتصال نشان میداد. همچنين گرایش بالای این پپتیدها نسبت به پپتيد طبيعي ((AVPI و مقایسه آنها با ساير پپتيدها آشکار میکند که وجود بار مثبت در جايگاه دوم پپتيد و وجود گروه هیدروفوب آروماتيک در جایگاه چهارم پپتيد باعث افزايش قدرت اتصال پپتيد میشود.
لیلا کرمی، محمد مدرسی، محمد امین کهن مو، فاطمه ذهابی احمدی، سعید آیریان،
دوره 6، شماره 3 - ( 7-1398 )
چکیده
بابونه یک گیاه دارویی از تیرۀ کاسنیان است. این مطالعه به منظور بررسی اثر تریفلورالین بر القاء پلیپلوئیدی در گیاه بابونه انجام شدهاست. دو آزمایش مستقل به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی بر روی دانه رست و جوانههای رأسی در مرحله دو برگی انجام گرفت. به دنبال آنالیزهای ریختشناختی، بیوشیمیایی و سیتولوژیکی تعداد کروموزومها برای انواع دیپلوئید و تتراپلوئید به ترتیب 18 و 36 مورد تائید قرار گرفت. بررسیهای ریختشناختی و بیوشیمیایی آشکار کرد که افزایش در تعداد مجموعه کامل کروموزومی با کاهش تعداد روزنهها در واحد سطح و افزایش اندازه روزنه، تعداد کلروپلاست و محتوای کلروفیل همراه است. همچنین القاء افزایش سطح پلیپلوئیدی موجب کاهش ارتفاع گیاه و افزایش تعداد شاخههای جانبی، اندازه برگ و قطر ساقه ، گل و نهنج شد. میتوان نتیجه گرفت که در هر دو روش، غلظت 5/22 میکرومولار تریفلورالین یک غلظت بهینه برای تولید بابونه تتراپلوئید با بالاترین میزان القاء پلیپلوئیدی و پایینترین درصد ناهنجاری است.
ندا تنباکوچی مقدمی، حمیرا حاتمی نعمتی، غلامرضا دهقان، سیدمهدی بانان خجسته، حاتم احمدی،
دوره 7، شماره 2 - ( 4-1399 )
چکیده
مالاتیون جزو رایجترین نوع حشرهکش های ارگانوفسفره است که استرس اکسیداتیو به عنوان یکی از مکانیسمهای ملکولی اصلی در سمّیت این ماده بر اندام های بدن شناخته شده است. کوئرستین یکی از ترکیبات فلاونوئیدی است. هدف مطالعه حاضر بررسی اثر آنتیاکسیدانی کوئرستین بر حافظه فضایی و پارامترهای استرس اکسیداتیو موشهای نر نژاد ویستار طی مسمومیت با سم مالاتیون است. این مطالعه بر روی 9 گروه 8 تايي موشهای صحرایی نر صورت گرفته است. سه روز پس از تزریق درون صفاقی داروهای کوئرستین، مالاتیون و یا تداخل این داروها، دستگاه ماز آبی موریس به منظور سنجش پارامترهای مرتبط با حافظه فضایی استفاده شد. نمونه برداری از هیپوکامپ انجام گردید و پارامترهای استرس اکسیداتیو در این ناحیه سنجش گردید. تزریق درون صفاقی دوزهای mg/kg 200 و 100 مالاتیون به طور معنیداری موجب کاهش پارامترهای حافظه فضایی (01/0 >P ) و نیز القا استرس اکسیداتیو شد (001/0 >P ). تزریق درون صفاقی دوز mg/kg 50 کوئرستین حافظه فضایی در رتهای مسموم شده با مالاتیون را بهبود بخشید (05/0 >P ). همچنین پارامترهای استرس اکسیداتیو درگروه های مسموم شده با مالاتیون، با تیمار کوئرستین کاهش معنیداری یافت (01/0 > P). کوئرستین قادر به بازگرداندن عملکرد حافظه فضایی و مقدار پارامترهای استرس اکسیداتیو گروه های تحت تیمار با مالاتیون به سطح طبیعی است.
طاهره سادات میراحمدی، فرهاد ولی زادگان، مریم رحیمی،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده
هیپوکامپ، ساختاری کلیدی در پردازش اضطراب و ذخیره حافظه است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی برهمکنش میان سیستمهای گابائرژیک ناحیهCA1 هیپوکامپ و سیستم مورفینرژیک در تعدیل این رفتارها است. در این مطالعه موشهای نر نژاد ویستار با استفاده از جراحی استرئوتاکسیک در ناحیه CA1کانول گذاری شدند. پس از طی دوره ریکاوری مورفین (آگونیست گیرندههای اوپیوئیدی مو) به صورت درون صفاقی، موسیمول و بیکوکولین (آگونیست و آنتاگونیست گیرندههایGABAA) به درون CA1 تزریق گردید. پارامترهای مدت زمان حضور (%OAT) و تعداد ورود به بازوی باز (%OAE) در دستگاه EPM محاسبه شدند. آزمون تحلیل واریانس یک طرفه نشان داد تزریق درون صفاقی مورفین (%OAT) و (%OAE) را افزایش میدهد که حاکی از اثرات اضطراب زدای مورفین است. طبق نتایج آزمون t زوجی تشکیل حافظه بهبود یافت. تزریق پیش از آزمون دوزهای مختلف موسیمول و بیکوکولین به ترتیب رفتارهای شبه اضطراب زدا و اضطراب زایی را القا نمود در حالیکه اثرات آنها روی حافظه بهبودبخش بود. تزریق سیستمیک دوز موثر مورفین به همراه دوزهای سه گانه موسیمول اثرات هم افزایی را در تشکیل حافظه و کاهش اضطراب القا نمود. تزریق این دوز از مورفین به همراه دوزهای سه گانه بیکوکولین، سبب تغییر اثرات منفی بیکوکولین روی اضطراب گردید ضمن اینکه تشکیل حافظه در این گروهها افزایش یافت. این یافتهها نشان میدهند که سیستمهای گابائرژیک و اپيوئيدرژيک تاثیرات مشابهی برحافظه و اضطراب در ناحیه CA1 دارند.
مینا ازهاری، الهام احمدی،
دوره 10، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده
نرمتنان از آفات مهم اکوسیستمهای طبیعی و کشاورزی هستند که با تغذیه از قسمتهای مختلف برگ، ساقه، گل، جوانه، میوه و ریشه میزبان گیاهی مختلف و ایجاد خوردگی و کاهش بازارپسندی سالانه خسارت زیادی به محصولات کشاورزی و گونههای گیاهی زیستگاههای مختلف در کشور وارد مینمایند. از طرفی، ميزبانان واسط بیماریهای انگلی انسان و احشام بوده که در پزشکي و دامپزشکي حائز اهمیت هستند. به این منظور، نمونهبرداری حلزونها و لیسکهای مناطق غرب و جنوب استان تهران براساس وضعیت طبیعی، پوشش گیاهی، قرارگیری باغات و مزارع، از خاک یا زیر خاک، زیر سنگ و تنه، مناطق آبی و دیگر مناطق مربوط به زیستگاه حلزونها و لیسکها، در ۹ ایستگاه تعیین شده، انجام شد. جمعآوری، با استفاده از توریهای نمونهگیری و مستقیم با دست از روی گیاهان، درختچهها و حاشیه رودها صورت گرفت. مجموعاً، تعداد ۱۷ گونه متعلق به ۱۲ جنس از ۹ خانواده براساس خصوصیات مورفومتری (شکل، اندازه، نقوش روی صدف، اپرکول، دریچه صدف، راستگرد یا چپگرد بودن صدف، محل قرارگیری سوراخ تنفسی، خط میانه پشتی، موکوس و رنگ آن، اندازه بدن، سوهانک ،خط کلیه و دستگاه تولید مثلی) شناسایی شدند. بیشترین و کمترین تنوع گونهای در میان نرمتنان شناسایی شده به ترتیب با ۱۶ و ۶ گونه مربوط به ایستگاههای ۹ و۲ از غرب و جنوب استان تهران است. بزرگترین خانواده از نظر تنوع گونهای خانواده Helicidae با پنج گونه Monacha cantiana، Euomphalia pisiformis، Helicella krynickii، Helicella derbentina، Caucasotachea atrolabiata است. همچنین از بین گونههای شناسایی شده مهمترین گونه از لحاظ پزشکی در انتقال بیماریهای انگلی در انسان و دام گونه Lymnaea truncatula است. گونه Monacha cantiana نیز برای اولین بار از ایران گزارش میگردد. تمام نمونهها همراه با کلیه اطلاعات مکانی و زمانی مربوطه، در موزه بخش تحقیقات جانورشناسی کشاورزی موسسه تحقیقات گیاهپزشکی کشور موجود هستند.
الهام احمدی، نسیم آقایی دلچه،
دوره 10، شماره 4 - ( 10-1402 )
چکیده
پایش مستمر محیط زیست از اصول مهم مدیریت و محور ارزیابی محیط زیستی بهشمار میآید و نرمتنان یکی از نشانگرهای زیستی کیفیت اکوسیستم میباشند. بدین منظور اقدام به جمعآوری و شناسایی حلزونها و لیسکهای شرق استان تهران گردید که در طی آن با توجه به امکان دسترسی، تنوع زیستگاهی و تفاوتهای ژئومورفولوژیکی بیش از ۳۲۵۱ نمونه از پنج خرداقلیم جمعآوری و شناسایی شدند. تعداد زیادی از نرمتنان با استفاده از روشهای متداول از جمله توریهای نمونهگیری و جمعآوری مستقیم با دست از روی گیاهان آبزی، زیر چوبهای پوسیده، درختچهها و علفهای هرز جمعآوری و با ثبت مشخصات جغرافیایی و اقليمي به آزمایشگاه انتقال داده شدند. سپس با مراجعه به كليدهاي شناسايي معتبر و معاينة مشخصات شكلشناسي، ۱۹ گونه متعلق به ۱۳ جنس از ۱۰ خانواده بر اساس خصوصیات مورفومتریک (شکل، اندازه، نقوش روی صدف، اپرکول، دریچه صدف، راستگرد یا چپگرد بودن صدف، محل قرارگیری سوراخ تنفسی، خط میانه پشتی،؛ اندازه بدن، سوهانک، خط کلیه و دستگاه تولیدمثلی) شناسایی و تعيين نام شدند و مقايسه عكسها و كليد شناسايي اين آرایهها تهيه و بحث گرديد:
Bithynia tentaculata (Linnaeus, 1758), Physella acuta (Draparnaud,1805), Lymnaea truncatula (Müller, 1774), , Lymnaea palusris (Müller, 1774) , Lymnaea pereger (Müller, 1774) , Lymnaea gedrosiana (Annandale and Prashad, 1919), Planorbis planorbis (Linnaeus, 1758), Gyraulus euphraticus(Mousson, 1874), Gyraulus convexiusculus (Hutton, 1849), Succinea putris (Linnaeus, 1758), Helicella krynickii (Krynicki, 1833), Helicella derbentina(Krynicki, 1836), Caucasotachea atrolabiata (Krynicki, 1833), * Monacha cartusiana (Müller, 1774), Oxychilus herzi (Boettger, 1889), Agriolimax agrestis=Deroceras reticulatum (Müller, 1774), *Theba pisana (Müller, 1774), Parmacella ibera Eichwald, 1841, Planorbis carinatus Müller, 1774
گونههای ستارهدار برای اولین بار جمعآوری و شناسایی شده و برای ایران گزارش جدید است. در این بررسی، از میان نمونههای جمعآوریشده، بزرگترين خانوادهها از نظر تنوع گونهای خانواده Planorbidae با چهار گونه (Planorbis planorbis, Gyraulus euphraticus, Gyraulus convexiusculus, Planorbis carinatus) ، خانواده Lymnaeidae با چهار گونه(Lymnaea truncatula, Lymnaea gedrosiana, Lymnaea palustris, Lymnaea pereger) و خانواده Helicidae با چهار گونه Helicella krynickii, Helicella derbentina, Caucasotachea atrolabiata, Theba pisana است. بيشترين و کمترين تنوع گونهای در ميان گونههای شناسايی شده بهترتيب با ۱۸ و ۵ گونه مربوط به ايستگاههای ۴ و ۵ از مناطق مورد بررسی است. تمام نمونهها همراه با کلیه اطلاعات مکانی و زمانی مربوطه، در موزه بخش تحقیقات جانورشناسی کشاورزی موسسه تحقیقات گیاهپزشکی کشور موجود میباشند.