4 نتیجه برای سلمکی
یاسمن سلمکی،
دوره 3، شماره 4 - ( 10-1395 )
چکیده
تکامل صفات ریخت شناختی در چارچوب مطالعات تبارزایشی و براساس داده های توالی nrITS صورت گرفت. در این تحلیل 28 آرایه شامل دو برون گروه (Betonica officinalis, Melittis mellisophyllum) و 26 آرایه از گونه های سرده Stachys که در ایران رویش دارند به منزلۀ درونگروه انتخاب شدند. بهمنظور بررسی روند تکامل صفات، ده صفت رویشی و زایشی انتخاب شد. این صفات شامل زیستگاه، شکل رویشی، ریختشناسی برگ، گلآذین، کاسه، و جام کرکپوش بودند. بازسازی روابط تبارزایشی داده های توالی nrITS براساس روش استنباط بیزی انجام شد. سپس، بررسی روند تکامل صفات ریخت شناختی با استفاده از نرم افزار Mesquite و ماتریس داده های ریخت شناسی انجام گرفت. نوع صفت، حالت های صفت، تعداد گام های و ضریب لازم و ضریب سازگاری برای هریک از صفات محاسبه شد. از میان صفات ریخت شناختی بررسی شده، صفات مربوط به شکل رویشی و وجود کرکپوش ساده از جمله صفاتی بودند که دارای بالاترین ضریب سازگاری بود و کمترین جورگرایی را نشان میدادند. کمترین میزان ضریب سازگاری به صفاتی همچون کاسۀ متقارن، برگهای قاعده ای پایا و وجود کرک غده ای اختصاص داشت و به عبارت دیگر بیشترین میزان جورگرایی را نشان میدادند. بررسی روند تکامل صفات ریخت شناختی نشان داده است که بخشۀ Eriostomum و بخشۀ Fragilicaulis به ترتیب از جمله ابتدایی ترین و پیشرفته ترین بخشه های سرده Stachys به شمار می رود.
المیرا عیوض زاده خسروشاهی، یاسمن سلمکی،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
فندقچه های 20 گونه از سرده سنبل بیابانی، که کمابیش به نمایندگی از تمام بخشه های موجود در این سرده به شمار میروند توسط میکروسکوپ الکترونی نگاره مورد بررسی قرار گرفتند. شکل رایج در اغلب گونه های مورد مطالعه تخم مرغی پهن بود اما شکلهایی همچون تخممرغی، مثلثی و مستطیلی نیز در بین گونه ها دیده شدند. در ارتباط با انواع الگوهای تزئینات سطحی چهار نوع اصلی تشخیص داده شدند که شامل مشبک، نردبانی، rugose و ruminate بودند. تزئینات سطحی از نوع مشبک نوع رایج تزئینات سطحی در بین گونه ها به شمار می رفت، هر چند که تنوع در شکل شبکه ها، نوع شبکه ها و نوع دیواره های این تزئینات شواهد تکمیلی مفیدی را در جهت تمایز گونه ها فراهم میکرد. اگرچه که تزئینات سطحی متنوع در تفکیک گونه های درون یک بخشه بسیار مفید بود اما در مربوط ساختن بخشه های مشابه به هم مفید واقع نشد. برای مثال، اغلب اعضای بخشه بزرگ Filipendula بر اساس تنوع در شکل و تزئینات سطحی فندقچه ها از یکدیگر تفکیک شدند، اما بررسی این تزئینات سطحی در معرفی کردن گروه های طبیعی
سوده سیادتی، شهریار سعیدی مهرورز، یاسمن سلمکی،
دوره 6، شماره 3 - ( 7-1398 )
چکیده
فندقچه های 20 آرایه از طایفه فراسیونی ها توسط میکروسکوپ الکترونی نگاره مورد بررسی قرار گرفتند و توضیحات مفصلی از ویژگی های ریزریخت شناسی آنها برای تمامی گونه های مورد مطالعه ارائه شده است. فندقچه های مطالعه شده در اندازه، شکل، رنگ و تزئینات سطحی تنوع خوبی نشان می دهند. شکل فندقچه در اغلب گونه های مورد بررسی تخم مرغی است، همچنین اشکال گرد، تخم مرغی پهن، بیضوی، سرنیزهای، مثلثی و مستطیلی را در تعداد کمی از گونه ها می توان یافت. شش نوع اصلی الگوی تزئینات سطحی برای فندقچه ها قابل تشخیص است که شامل: شبکه ای، لانکدار، نردبانی، جویده، تاولدار و پشته پشته ای-ریزدانه ای است. رایج ترین نوع تزئینات سطحی فندقچه در بین گونه های مورد مطالعه نوع شبکه ای است، اما تنوع در اندازه و شکل سلول های تشکیل دهنده آنها صفات تشخیصی مفیدی را نیز فراهم می کند. تحقیقات ما نشان می دهد که نوع تزئینات در تحدید و تعریف آرایه ها در سطح گونه ای در بین گونه های Marrubium و خویشاوندان آن مفید است.
یاسمن سلمکی، محیا خاکپاش،
دوره 10، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده
بخشه Satureoides با چهار گونه و ویژگیهایی نظیر شکل رویشی علفی یکساله، برگها واژسرنیزهای در قاعده باریکشده، کاسهگل خمرهای شکل به هنگام میوهدهی، وجود کرک متراکم در دهانه کاسهگل از جمله بخشههای سرده سنبلهای (Stachys) بهشمار میرود که در شرق و جنوب ترکیه، سوریه، شمال عراق و غرب ایران پراکنش دارد. هدف اصلی پژوهش حاضر تعیین جایگاه تبارزایشی بخشه Satureoides بر اساس گونه Stachys melampyroides بهعنوان تنها نماینده این بخشه در ایران است. پژوهش حاضر نخستین مطالعه مولکولی بر روی بخشه Satureoides است که بر اساس نشانگر هستهای (nrITS) و با استفاده از روشهای بیشینه صرفهجویی و استنباط بیزی انجام شده است. در این پژوهش در مجموع، 86 توالی (9 برونگروه، 77 درونگروه) مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از تحلیلهای تبارزایشی ما نشان داد که بخشه Satureoides در تبارشاخه Olisia که یکی از ناهمگنترین و بزرگترین تبارشاخههای سرده پراتبار سنبلهای بهشمار میرود، جای میگیرد. همچنین نه تنها جایگاه بخشه Satureoides که بر اساس ویژگیهای ریختشناسی بیشترین قرابت را با بخشه Neurocalyx نشان داده تائید نمیشود، بلکه بهعنوان گروه خواهری اعضای بخشه Fragilicaulis که گونههایی صخرهزی چندساله با ساقههای شکننده و گلهای زرد هستند، شناخته میشود. بر اساس نتایج درخت مولکولی هستهای، بخشه Neurocalyx نزدیکترین گروه به تبارشاخه Satureoides+Fragilicaulis است. شایان ذکر است که قرابت گونههای یکساله با گونههای چندساله سنبلهای در درخت تبارزایی هستهای نشان داده شده است. بنابراین به نظر میرسد"شکل رویشی یکساله" بهطور مستقل در بین دودمانهای چندساله تکامل یافته است.