6 نتیجه برای عریان
فاطمه قارونی، شهربانو عریان، محمد نبیونی، دلارام اسلیمی اصفهانی، طلیعه السادات حسینی نیا، منیژه کریمیان پیرو، سودابه پارسا،
دوره 1، شماره 2 - ( 10-1393 )
چکیده
کلستاز در اثر تجمع بیشاز حد صفرا در کبد به علت عوامل درون یا بیرونکبدی ایجاد میشود. عوارض کلستاز مستقیم یا غیرمستقیم با کاهش جریان صفرا در ارتباط است و نتیجۀ آن احتباس مواد وابسته به ترشح صفرا (مانند اسیدهای صفراوی، بیلی روبین و کلسترول) است. از طرف دیگر عواملی نظیر اپیوئیدها، آلکالینفسفاتاز، اندوتوکسینها و نیتریکاکساید در خون افزایش مییابد که میتواند باعث آسیب بافتی شود. ازآنجاکه اخذ آب در هنگام کلستاز کاهش مییابد و هستههای هیپوتالاموسی مانند هستۀ مجاوربطنی و هستۀ فوق بصری در تنظیم میزان آب بدن نقش دارند، این تحقیق به بررسی تغییرات بافتی این هستهها در هنگام کلستاز پرداخته است. موشهای نر نژاد ویستار با وزن 200 تا 250 گرم به صورت تصادفی به سه گروه هفتتایی، شامل موشهای گروه کنترل (بدون جراحی)، موشهای گروه شم (عمل جراحی کاذب) و موشهای گروه کلستاز، که مجرای صفراوی آنها بسته شد، تقسیم شدند. سپس نمونهها ازنظر بافتی و با استفاده از روش هیستوتکنیک و میکروسکوپ نوری تحت ارزیابی قرار گرفتند. در مغز موشهای کلستاتیک، نکروز در بافت هستههای مجاوربطنی و فوقبصری نسبت به بافت این هستهها در مغز موشهای شم و کنترل به طور چشمگیری مشاهده شد. در اثر کلستاز و نکروز بافتی، هتروکروماتینهشدن برخی سلولها و افزایش ضخامت در هستههای مجاوربطنی و فوقبصری نیز اتفاق افتاد. احتمال دارد که کلستاز ازطریق افزایش اندوتوکسینها باعث ایجاد آسیب بافتی شود.
محمد نبیونی، شهربانو عریان، محمد ایوبی پور، طیبه رمضانی،
دوره 2، شماره 1 - ( 3-1394 )
چکیده
هدف از این تحقیق مطالعۀ تأثیر دود حاصل از سوزاندن برگهای یکسالۀ گیاه V.speciocum موجود در منطقۀ یزن بویینزهرا در ترمیم زخم پوست آسیبدیدۀ موش صحرایی نر نژاد ویستار بود. در این بررسی تجربی پایهای، در شرایط درونتنی، 36 سر موش صحرایی نر بالغ به طور تصادفی در سه گروه کنترل، شم و گروه تجربی تحت تیمار قرار گرفتند. روز جراحی روز صفر محسوب شد و تیمار 10 روز ادامه یافت. در روز 14، موشها با کلروفرم کشته شدند و نمونهبرداری از محل بستر زخم جهت مطالعات هیستولوژیکی با رنگآمیزی اختصاصی تریکرومماسون و وانگیسون برای کلاژن و نیز جهت سنجش میزان جذب نوری اسید آمینه هیدروکسی پرولین تحت بررسی قرارگرفت. بررسی گروههای تجربی نشان داد که ضخامت اپیدرم، قطر فولیکولهای مو، تعداد و قطر عروق خونی در رنگآمیزی وانگیسون و تریکرومماسون افزایش معناداری در مقایسه با گروههای شم وکنترل نداشت، اما تعداد فولیکولهای مو در گروه تجربی تیمار با دود کاهش یافت. قطر کلاژن در گروه تیمار افزایش یافته بود، ولی این افزایش معنادار نبود. بهعلاوه میزان جذب نوری اسید آمینه هیدروکسی پرولین گروههای تجربی نسبت به گروه شم وکنترل در سطح p<0.001معنادار بود. نتایج نشان داد که استفاده از دود برگهای یکسالۀ گیاه گل ماهور، بهطورکلی باعث افزایش سرعت ترمیم زخم و بستهشدن آن نشد و احتمالاً در مرحلۀ تکثیر از مراحل ترمیم زخم اثر اندکی از خود نشان داد که به بررسی بیشتری احتیاج دارد.
خلیل راسخی، شهربانو عریان، محمد ناصحی، محمدرضا زرین دست،
دوره 2، شماره 2 - ( 6-1394 )
چکیده
سیستمهای نوروترانسمیتری و نورومودولاتوری متعددی در تشکیل حافظه موثرند که از میان آنها سیستم اندوکانابینوئیدی با تعدیل ترشح بسیاری از نوروترانسمیترها نقش تعیینکنندهای در شکلگیری حافظه دارد. بهنظر میرسد که هستۀ آکومبنس با داشتن جایگاهی در مرکز مدارهای نورونی سیستم لیمبیک نقش یکپارچهسازی و تثبیت اطلاعات ورودی از سایر بخشهای مغز را برعهده دارد. در این مطالعه تأثیر تزریق دوطرفه عوامل تحریکی و مهاری رسپتور کانابینوئیدی بهداخل پوستۀ آکومبنس بر فرآیند تثبیت حافظه در رتهای نر بالغ، با استفاده از مدل یادگیری اجتنابی غیرفعال تحت بررسی قرارگرفته است. نتایج نشان دادند که تزریق ACPA بهعنوان آگونیست رسپتورCB1 (ng/rat 6) بهداخل پوستۀ آکومبنس بلافاصله پس ازمرحلۀ آموزش، تثبیت حافظۀ اجتنابی را کاهش میدهد، درحالیکه تزریق آنتاگونیست آن (AM251) با دوزهای مختلف هیچ اثری بر تثبیت حافظه اجتنابی ندارد. بههرحال تزریق توأم AM251 (ng/rat 60) با دوز موثر ACPA توانست از ایجاد اختلال در تثبیت حافظه توسط ACPA، جلوگیری کند. این نتایج نشان میدهند که سیستم کانابینوئیدی پوستۀ آکومبنس بهعنوان یک سیستم تعدیل کننده، احتمالاً در فرآیند تثبیت حافظههای آزاردهنده از جمله حافظۀ اجتنابی غیرفعال دخالت دارد.
فرهاد ولی زادگان، شهربانو عریان، محمدرضا زرین دست،
دوره 3، شماره 1 - ( 3-1395 )
چکیده
هسته قاعده ای-جانبی آمیگدال(BLA)، یک جایگاه مهم مغزی در تنظیم اضطراب است. هدف این پژوهش، بررسی میانکنش بین مورفین و داروهای نورآدرنرژیک بر رفتارهای اضطرابی و حافظه بود. رتهای نر به صورت گروه های 6 تایی ابتدا بیهوش شده و در دستگاه استرئوتاکسیک قرار داده شدند و هسته قاعدهای – جانبی آمیگدال بصورت دوطرفه مورد کانولگذاری قرار گرفتند. سپس در دستگاه تست elevated plus maze قرار داده شدند. پارامترهایی میزان حضور در بازوهای باز، تعداد ورود به بازوهای باز و میزان فعالیت حرکتی حیوان مورد سنجش آماری قرار گرفت. بکارگیری درون صفاقی مورفین (mg/kg 6)، درصد حضور در بازوهای باز را افزایش داد. تزریق درون BLA کلونیدین، ( μg/rat4)، اضطراب را افزایش داد. درحالیکه تزریق توامان درون BLA ( μg/rat4)، و دوز غیر موثر مورفین ( mg/kg4) افزایش معناداری را در OAT% در تست اضطراب یک پاسخ اضطراب زدا را نشان داد. تزریق درون BLA یوهیمبین ( μg/rat2)، موجب افزایش رفتارهای اضطرابی شد. درحالیکه تزریق توامان درون BLA کلونیدین ( μg/rat4) همراه با دوز موثر مورفین ( mg/kg6) نشان دهنده یک افزایش معنادار در OAT%است. بکارگیری توامان دوزهای غیرموثر مورفین ( mg/kg4) و یوهیمبین ( μg/rat5/.) به همراه دوز موثر کلونیدین ( μg/rat4) نشان داد که یوهیمبین توانست اثرات اضطراب زدایی مورفین و کلونیدین را برگرداند. سیستمهای اپیوئیدرژیک ونورآدرنرژیک، هردو سبب بروز تاثیرات مشابه بر اضطراب و تثبیت حافظه شدند. اما این دو سیستم بصورت موازی عمل کرده و اثرات سینرژیستیک دارند.
دلارام اسلیمی اصفهانی، شهربانو عریان، محمد نبیونی، منیژه کریمیان پیرو،
دوره 4، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده
به قطع جریان صفرا از کانالیکول های صفراوی به روده کلستاز میگویند. در سندروم کلستاز تغییر سطح اسیدها، نمک های صفراوی، اندوتوکسینها و اوپیوئیدها با آنسفالوپاتی کبدی و آسیب مغزی همراه است. برای بررسی میزان آسیب مغز این مطالعه، تأثیر بستن مجرای صفراوی بر تغییرات هیستولوژیک هیپوکامپ مغز موش صحرایی را نشان میدهد. اين مطالعه دربارۀ موش های نر نژاد ویستار انجام شد. حیوانات به سه گروه شاهد (بدون جراحي)، گروه شم (جراحي بدون انسداد مجراي صفراوي) و گروه كلستاتيك (جراحي همراه با انسداد مجراي صفراوي) تقسيمبندي شدند. پساز دو هفته موش ها تحت بیهوشی کشته شدند و مغز آنها بلافاصله خارج شد. از نمونه های مغز پساز تثبیت و قالب گیری، مقاطع بافتی با ضخامت شش میکرون تهیه شد. مقاطع با روش هماتوکسیلین-ائوزین رنگ آمیزی و با میکروسکوپ نوری ارزیابی شد. دادهها ازطریق واریانس یکطرفه بااستفاده از نرمافزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. ازلحاظ آماری p کمتر از 05/0 معنیدار فرض شد. چهارده روز پساز کلستاز، در مقاطع بافت هیپوکامپ نکروز،کاهش تراکم سلولی، هسته های پررنگ (هتروکروماتین) و چروکیده در بافت هیپوکامپ مشاهده شد. همچنین ضخامت بافتی در بیشتر بخش های هیپوکامپ کاهش یافت؛ درصورتیکه چنین تغییرات بافتی در بافت مغز موشهای گروه شم یا کنترل مشاهده نشد. داده ها نشان داد که در نتیجۀ کلستاز و تجمع اسیدهای صفراوی و اندوتوکسین ها، تغییرات بافتی مانند نکروز، هسته های پررنگ و چروکیده، کاهش تراکم سلولی در هیپوکامپ ایجاد میشود. اندوتوکسینها میتوانند باعث ایجاد آسیب بافتی شوند. این احتمال وجود دارد که کلستاز ازطریق افزایش اندوتوکسین ها باعث ایجاد آسیب بافتی شده باشد.
دلارام اسلیمی اصفهانی، شهربانو عریان، محمد نبیونی، طلیعه السادات حسینی نیا،
دوره 6، شماره 1 - ( 2-1398 )
چکیده
عمل کردهای معیوب حرکتی در حیوانات کلستاتیک گزارش شده است. این اختلال در عمل کرد و مرگ نورونهای حرکتی بسیار به تغییرات در محیط پیرامون آستروسیتها و سد خونی- مغزی وابسته است که توسط پروتئین آکواپورین 4 تعدیل می شود. به همین دلیل در این مطالعه به بررسی اثرات کلستاز بر هیستولوژی و مورفولوژی قشر مغز و بررسی آکواپورین 4 در ایجادناحیه قشر حرکتی پرداخته شد. نمونهها با روش ائوزین-هماتوکسیلین رنگ شده و تغییرات بافتی قشر مغز مورد بررسی قرار گرفت. همچنین مقدار آکواپورین 4 در تمامی گروهها توسط روش ایمونوهیستوشیمی مورد بررسی قرار گرفت. در این مطالعه ضخامت قشر مغز درقشر حرکتی در نمونه های کلستاتیک نسبت به گروه شم وکنترل افزایش یافت. همچنین کلستاز باعث ایجاد سلول های هتروکروماتین شد. از طرف دیگر، نکروز بافتی در نمونه های کلستاتیک در مقایسه با نمونه های شم وکنترل قابل تشخیص بود. کاهش تراکم سلول ها در برخی از لایههای قشر مغز مشاهده شد که احتمالاً نشانگر مرگ سلولی در اثر کلستاز است. مقدار آکواپورین 4 در گروه کلستاتیک نسبت به گروه های کنترل و شم کاهش معنی دار نشان داد (P<0.05). در این تحقیق، آسیب بافتی مشاهده شده در قشر حرکتی موش های صحرایی کلستاتیک ممکن است دلیل ناهنجاری های حرکتی ایجاد شده باشد. همچنین کاهش سطح آکواپورین 4 ممکن است باعث آسیب نورونهای حرکتی گردد.