جستجو در مقالات منتشر شده


360 نتیجه برای نوع مطالعه: مقاله پژوهشی

زینب قائدی، ریحانه صابری پیروز، الهام ابراهیمی، سحر بدری، فراهم احمدزاده،
دوره 7، شماره 2 - ( 4-1399 )
چکیده

روش ­های متفاوتی برای بررسی تاثیرات نوسانات اقلیم بر روی موجودات وجود دارد. از میان آن­ها جغرافیای تبارشناختی (Phylogeography) و مدلسازی توزیع گونه ­ای SDM (Species Distribution Model) مناسب­ ترین ابزار برای بررسی اثرات تغییر اقلیم در طی زمان بر تغییرات توزیع جغرافیایی گونه ­ها هستند. در این تحقیق به منظور بررسی تنوع ژنتیکی درون گونه ­ای سوسمار خاردم ایرانی Saara asmussi هفت نمونه از محدوده پراکنش این گونه در ایران جمع ­آوری و با استفاده از ژن سیتوکروم b بررسی شد. مدلسازی توزیع این گونه نیز با 41 نقطه حضور و لایه­ های اقلیمی Bioclime برای شرایط کنونی و آینده (سال 2050) با استفاده از بسته آماری SDM و با هدف بهره­ گیری از مدل همادی (Ensemble) انجام شد. نتایج آنالیزهای ژنتیکی نشان داد که نمونه بستک در استان هرمزگان از سایر نمونه­ ها مجزا است. تنوع هاپلوتایپی این گونه 8/0 به­ دست آمد. شبکه هاپلوتایپی، هاپلوتایپ­ مرکزی این گونه را در فلات مرکزی ایران نشان داد. همچنین مدل همادی در شرایط اقلیمی حاضر لکه ­هایی زیستگاهی مطلوب این گونه را در جنوب و فلات مرکزی ایران پیش ­بینی کرد که در سال 2050 مساحت این لکه­ ها کاهش و لکه ­ای با وسعت محدود در بلوچستان به عنوان زیستگاه مطلوب افزوده می­ شود. به­ طور کلی مطالعات ژنتیکی و پیش ­بینی ­های مدلسازی توزیع گونه­ ای نشان داد که جدایی نمونه ­های غربی از جنوب (بستک در هرمزگان) به دلیل ایجاد دو لکه زیستگاهی مجزا در این نواحی بوده است. همچنین براساس طرح­ های راهنما مدلسازی آینده، زیستگاه مطلوب این گونه در محدوده هاپلوتایپ مرکزی قرار گرفته است.
 
 

شهین اسمعیل‌نژاد، فرهاد مشایخی،
دوره 7، شماره 2 - ( 4-1399 )
چکیده

مایع آمنیوتیک یک مؤلفه ضروری برای تکوین جنین و بلوغ آن طی بارداری است. در بسیاری از مطالعات غربالگری، میزان پروتئین‌های مایع آمنیوتیک به‌عنوان بیومارکر برای ناهنجاری‌های وابسته به بارداری، تعیین می‌شود. آلفافیتوپروتئین، پروتئینی مهم در مایع آمنیوتیک و پلاسما است که توسط کیسه زرده و کبد طی دوران جنینی تولید می‌شود. غلظت آلفافیتوپروتئین در سرم جهت غربالگری سندرم‌های مختلف بررسی می‌شود. گزارش شده است که میدان‌های الکترومغناطیسی بیان ژن را در جنین و بالغین تغییر می‌دهند. هدف از این پژوهش بررسی اثر میدان الکترومغناطیسی 50 هرتز/1 میلی‌تسلا بر بیان آلفافیتوپروتئین در مایع آمنیوتیک جنین موش است. نمونه مایع آمنیوتیک از موش‌های حامله در روزهای بارداری 16 و 18 بدست آمد. بیان نسبی آلفافیتوپروتئین توسط وسترن بلاتینگ مطالعه شد. نتایج افزایش معنی‌داری در بیان نسبی آلفافیتوپروتئین در نمونه‌های مایع آمنیوتیک تیمار (EMF) در مقایسه با گروه شم و کنترل نشان داد. بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که میدان‌ الکترومغناطیسی بیان نسبی آلفافیتوپروتئین را در مایع آمنیوتیک افزایش می‌دهد. همچنین پیشنهاد می‌شود که میدان الکترومغناطیسی بیان آلفافیتوپروتئین در مایع آمنیوتیک را با تأثیر بر بیان ژن آلفافیتوپروتئین و یا نفوذپذیری سدهای خونی جفتی، تغییر می‌دهد.
 
 

علیرضا ایرانبخش، علیرضا قادری،
دوره 7، شماره 2 - ( 4-1399 )
چکیده

این پژوهش به‌منظور بررسی تاثیر نانواکسید آهن (Fe2O3) بر رشد، فیزیولوژی و کالزایی گیاه فلفل بر پایه طرح کاملاً تصادفی در شرایط درون‌شیشه­ای انجام شد. دانه­رست‌ها در محیط کشت MS حاوی غلظت­های 0، 1، 10 و 20 mgl-1  نانواکسید آهن کشت شدند. همچنین، اثر غلظت­های مختلف نانوآهن برروی تشکیل کالوس در 2 شرایط مختلف هورمونی شامل0.5 mgl-1 2,4D+0.5 mgl-1 BAP و0.5 mgl-1 BAP+1 mgl-1 Kin بررسی شد. نتایج نشان داد به­کارگیری نانوآهن موجب افزایش معنی­دار بیومس در اندام­های ریشه، ساقه و برگ گیاه شد. به­علاوه، نانوآهن موجب افزایش غلظت رنگیزه‌های فتوسنتزی (کلروفیلa، کلروفیلb و کارتنوئیدها) شد. تاثیر نانو اکسید آهن بر کالزایی بسته به نوع هورمون­های به کارگرفته شده متفاوت بود. غلظت­های مختلف نانو اکسیدآهن برروی کالزایی تحت تیمار هورمونی 2,4-D و BAP، اثر تحریکی داشت. درحالی­که، حضور نانو آهن در محیط کشت حاوی هورمون­های 2,4-D و کاینتین، اثر معنی­داری روی القای کالوس نداشت. نتایج این تحقیق دلالت بر این مسئله دارد که  بکارگیری نانواکسید آهن در غلظت­های مناسب می‌تواند موجب افزایش راندمان تولید گیاهان به ویژه در شرایط درون شیشه شود.
 
 
منیره مارصفری، حبیب اله سمیع زاده لاهیجی، بابک ربیعی، علی اشرف مهرابی، یونگ کون لوی، پنگ شو،
دوره 7، شماره 2 - ( 4-1399 )
چکیده

 امروزه استفاده از مخمر یارُویا لیپولیتیکا به دلیل برخورداری از ظرفیت تولید بالا، گلیکوزیله شدن در مقادیر کم، برخورداری از نشانگرهای مولکولی و ابزارهای ژنتیکی انحصاری به طور گسترده و برای سرعت بخشیدن به روند تولید ترکیبات گیاهی-دارویی و به عنوان یک میزبان سلولی بسیار مورد توجه قرار گرفته است. نارینجنین نه‌تنها به‌عنوان هسته مرکزی تولید فلاونوئیدهای مختلف از اهمیت زیادی برخوردار است، بلکه در گیاهان و نیز درمان بیماری ­های مختلف انسان نقش ویژه ­ای برعهده دارد. به‌همین منظور و برای تولید بهینه این ترکیب فلاونوئیدی ارزشمند، ژن­ های مهم و اصلی مسیر بیوسنتز نارینجنین از منابع مختلف گیاهی شناسایی شدند و پس از مقایسه الگوی بیان و به منظور تولید نارینجنین در میزبان موردنظر معرفی شدند. نتایج این تحقیق نشان داد که chs ژن کلیدی و مهم در تولید نارنجنین به‌شمار می­ رود و به‌همین منظور افزایش تعداد نسخه­ های این ژن در هر سازه ژنی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از تجزیه داده ­های HPLC نشان داد که بهینه‌سازی شرایط رشد و رفع موانع محدودکننده و نیز افزایش تعداد 5 نسخه ژن chs در هر سازه می­ تواند 14/7 برابر میزان نارینجنین را افزایش دهد و تولید آن را به 16/90 میلی­ گرم در لیتر برساند. این بررسی نشان داد که دانش کافی از ژن­های درگیر در مسیر بیوسنتزی فراورده موردنظر، طراحی مصنوعی این مسیر و نیز بهره ­گیری از مخمر Y. lipolytica به عنوان یک میزبان کارآمد و ارزان می ­تواند در تولید انبوه ترکیبات گیاهی-دارویی نقش به سزایی داشته باشد.
زهره خلیلی، شاهرخ کاظم پور اوصالو، علی اصغر معصومی،
دوره 7، شماره 2 - ( 4-1399 )
چکیده

روابط تبارزایشی و تکامل صفات ریخت‌شناسی بخشه‌های Acanthophace و Aegacantha از سرده Astragalus با استفاده از ترکیب داده‌های ITS و rpl32-trnLUAG و انتخاب گونه Astragalus stocksii به عنوان برون‌گروه بررسی شدند. از دستاوردهای تبارزایشی این مطالعه تک نیا نبودن بخشه Acanthophace در مفهوم کنونی به دلیل جدایی گونه A. ovigerus و ناسازگاری موقعیت این گونه در داده‌های هسته‌ای با کلروپلاستی است. بخشه Aegacantha نیز به دلیل موقعیت گونه A. montis-parrowii در فاصله دور از سایر اعضای بخشه و قرارگیری در کنار سایر گون های خاردار، در مفهوم کنونی تک نیا نیست. بازسازی 32 صفت بر روی درخت تبارزایشی ترکیبی بیزین نشان داد که برخی از صفات برای تعیین حدود آرایه‌شناختی بخشه‌های Acanthophace و Aegacantha مفید است. تکامل صفاتی مانند وجود فشردگی در پهنک درفش، شکل نیام و داشتن نیام تک‌حجره به اندازه کافی برای جداسازی گونه A. ovigerus از سایر گونه‌های خویشاوند خود ارزشمند است. تکامل صفات منطبق با موقعیت تبارزایشی دور گونه A. montis-parrowii از سایر گونه‌های خویشاوند خود عبارتند از: تعداد گل در گل‌آذین، وجود دم گل‌آذین، گلبرگ‌های کرک‌دار، شکل ویولونی و وجود فشردگی در پهنک درفش، تمایز ناخنک در قاعده درفش، وجود ناخنک درفش و اختلاف اندازه طول ناو و بال.
 
 
احسان آذین، حمید مقیمی،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده

سالانه مصرف گسترده رنگ­ها در صنایع نساجی و تخلیه پساب­ها به محیط منجر به آلودگی­های وسیع زیست­محیطی می­شود؛ بنابراین تصفیه این پساب­ها با استفاده از روش­های کارآمد و دوست­دار محیط­زیست ضروری است. در این مطالعه، جداسازی سویه­های توانمند با روش غنی­سازی صورت ­پذیرفت و با توجه به بیشترین میزان جذب رنگ در طول­موج ­500­ نانومتر در کمترین زمان، بهترین جدایه انتخاب و در غلظت‌های مختلف از کنگورد مورد بررسی رنگ‌بری قرار گرفت. در این مطالعه 50 گونه قارچی جداسازی شد که 10­ جدایه دارای ویژگی رنگ­بری بود. بر اساس نتایج جدایه ADH8­ با جذب 94 ­درصد از رنگ به عنوان قارچ برتر انتخاب شد. علاوه­ بر ­این، طی 48 ساعت 80­ درصد از رنگ در غلظت­­های مختلف توسط این جدایه از محیط­کشت حذف و بیشترین میزان رشد و حذف رنگ در غلظت 1000 میلی­گرم ­بر ­لیتر به­دست آمد. همچنین نتایج حاکی از آن بود که غلظت­های مختلف نمک، تأثیری بر میزان جذب رنگ توسط جدایه منتخب ندارد. شناسایی مولکولی توالی ITS جدایه ADH8 مشخص کرد که این جدایه به میزان 100­ درصد مشابه Mucor circinelloides بوده و با کد شناسایی UTMC 5032 در کلکسیون میکروارگانیسم‌های دانشگاه تهران ثبت و نگهداری گردید. نتایج حاصل از میزان رنگ­بری پساب واقعی صنایع رنگرزی نشان داد که بیشترین میزان جذب رنگ توسط UTMC 5032­M. circinelloides 35-60 درصد طی تیمار 3 ساعته زیست‌توده با پساب رنگرزی نسبت به نمونه شاهد بود. نتایج به‌دست‌آمده نشان داد UTMC 5032­M. circinelloides  توانایی بالایی در جذب رنگ‌های آزو داشته و برای اولین بار جهت جذب پساب­های صنایع نساجی مورد استفاده قرارگرفته است.


ویدا حجتی، مجتبی دیمه ­کار،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده

منطقه شکار‌ممنوع طالو و شیربند در 12 کیلومتری شمال شرقی شهر دامغان در استان سمنان در جنوب سلسله جبال البرز واقع شده و از آب و هوای سرد و خشک در زمستان و گرم و خشک در تابستان برخوردار است. این منطقه دارای تنوع زیستی غنی بخصوص در فون خزندگان است. تاکنون، 22 گونه مار از کل استان سمنان گزارش شده است. با توجه به اینکه مطالعه دقیقی در منطقه شکار‌ممنوع طالو و شیربند صورت نگرفته است، تحقیق حاضر به منظور بررسی فون مارهای این منطقه از فروردین تا اواخر آبان‌ماه 1393 انجام شد. نمونه‌برداری با استفاده از دست (با رعایت نکات ایمنی)، چوب مارگیری و قلاب انجام گرفت. نمونهها بعد از انتقال به آزمایشگاه دانشگاه آزاد اسلامی واحد دامغان، شناسایی و عکسبرداری شدند. شش صفت متریک و مریستیک در آن‌ها اندازهگیری شد و با استفاده از نرمافزار SPSS17 و Excel مورد ارزیابی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در مجموع، 45 نمونه مار جمعآوری شد که متعلق به 10 گونه، هشت جنس و چهار خانواده بودند. گونهها عبارتند از:Platyceps karelini karelini (Brandt 1838) ، Platyceps rhodorachis rhodorachis (Jan in Filippi 1865)، Platyceps ventrimaculatus ventrimaculatus (Gray 1834)،Hemorrhois ravergieri (Ménétries 1832) ،Telescopus fallax iberus Eichwald 1831، Spalerosophis diadema cliffordii (Schlegel 1837)، Psammophis schokari (Forskal 1775) ، Eryx miliaris (Pallas, 1773)،Macrovipera lebetina obtusa (Dwigubsky 1832) ، (Duméril, Bibron & Duméril 1854) Pseudocarastes persicus. بیشترین فراوانی مربوط به شترمار و کمترین فراوانی مربوط به سوسن‌مار بوده است. تمامی این گونهها برای اولین‌بار از این منطقه گزارش میشوند. گونه Eryx miliaris نیز برای اولین‌بار از استان سمنان گزارش میشود. در ایران هشت گونه آندمیک وجود دارد که فقط گونه مار شاخ‌دار ایرانی (Pseudocarastes persicus) در منطقه مورد مطالعه یافت شد.
 

 

 
ندا تکیه معروف، ناهید ابوطالب، مریم ناصرالاسلامی،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده

نانوذرات سوپر پارامغناطیس اکسیدآهن، پیشرفت­های گسترده­ای را در نانوتکنولوژی ایجاد کرده است. خصوصیات منحصر به فرد این ذرات موجب گسترش روزافزون کاربرد آن­ها در زمینه­های مختلف از جمله حوزه­های پزشکی شده است. یکی از این کاربرد­ها، امکان تجزیه و تحلیل غیرتهاجمی برای ردیابی سلول­ها است. با این حال، احتمال ایجاد سمیت در سلول­ها توسط این نانوذرات گزارش شده است. با توجه به این­که آسیب سلولی ناشی از نانوذرات اکسید­آهن وابسته به غلظت است، بنابراین پیدا کردن غلظت مناسب نانوذرات اکسید آهن برای جلوگیری از آسیب سلولی یا مرگ سلولی ناشی از آپوپتوز بسیار مهم است. هدف از این مطالعه یافتن غلظتی از نانوذرات سوپر پارامغناطیس اکسیدآهن است که منجر به ایجاد آپوپتوز در سلول­ها نشود. اين مطالعه با هدف بررسی اثر غلظت­های مختلف نانوذره اکسید­آهن بر بقای سلول، تاثیر بر افزایش بیان ژن دخیل در آپوپتوز در سلول­های بنیادی مزانشيمي مشتق از غشای آمنیوتیک انسان مورد ارزیابی و بررسی قرار گرفت. ابتدا سلول­هاي بنیادي از بافت غشای آمنیوتیک انسانی استخراج و کشت داده شدند و جهت اثبات ویژگی مولتی پوتنت بودن این سلول­ها به رده­های سلولی چربی، استخوانی و غضروفی متمایز شدند. سپس درصد زنده­مانی سلول­های تیمار شده با غلظت­های مختلف نانوذره اکسید­آهن (200، 150، 100، 50، 0 میکروگرم در میلی­لیتر) در بازه زمانی 24 و 48 ساعت به روش MTT مورد ارزیابی قرار گرفت. سپس اثر غلظت­های 0، 100،150 و 200 میکروگرم بر میلی­لیتر از نانوذره بعد از 24 ساعت در hAMSCs از نظر بیان ژن p53 با روش Real-time PCR سنجیده شد. سلول های hAMSC استخراج شده در کشت دو بعدی ظاهری دوکی شکل داشتند که در بررسی مارکرهای سطحی توسط فلوسایتومتری، مشخص شد که این سلول­ها CD29، CD90 و CD105 را بیان کرده و در مقابل CD34 و CD45 را قادر به بیان نبودند. نتایج حاصل از بررسی توانایی چند توانی hAMSCs نشان داد که این سلول­ها قابلیت تمایز به رده­های سلول­های چربی، استخوانی و غضروفی را دارا هستند. نانوذره اکسید­آهن در غلظت 50 و 100 میکروگرم در میلی­لیتر در مدت زمان 24 ساعت تاثیری معنادار بر بقا سلول­ها نداشت. در حالی­که از غلظت 150 به بعد بقا سلولی به شکل قابل ملاحظه­ای کاهش یافت (%4/1±42، 001/0 >P ). نتایج حاصل از آنالیز Real-time PCR نشان داد که بیان ژن p53 ناشی از مواجه سلول با نانوذره با غلظت­های 150 میکروگرم در میلی­لیتر (1/0±4/2، 001/0 >P ) و 200 میکروگرم در میلی­لیتر (11/0±1/4، 001/0 >P ) به شکل قابل ملاحظه­ای افزایش می‌یابد. با توجه به نتایج، نانوذرات مورد استفاده در این مطالعه در غلظت 100 میکروگرم در میلی­لیتر برای ردیابی سلول­ها مناسب هستند.
بیژن اسمعیل نژاد، جمال قره خانی، آوات سمیعی، هادی رضایی،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده

کوکسیلا بورنتی عامل تبکیو است که بیش از 40 گونه کنه در انتقال آن نقش دارند. هدف از مطالعه حاضر بررسی گونههای کنه سخت در گردش بزهای شهرستان مشکین شهر در استان اردبیل  و نقش آن‌ها در انتقال کوکسیلا بورنتی بود. در یک نمونهگیری تصادفی از فروردین 1394 لغایت فروردین 1395، تعداد 365 بز از نظر آلودگی به کنههای سخت مورد بازرسی قرار گرفتند. تعداد 280 کنه جمعآوری شده از سطح بدن دامها مورد شناسایی قرار گرفته و از نظر آلودگی به کوکسیلا بورنتی به روش مولکولی بررسی شدند. 8/40 درصد از دامها حداقل به یک کنه آلوده بودند. هیالوما آناتولیکوم آناتولیکوم (9/33 درصد)، ریپیسفالوس سانگوئینوس (1/22 درصد)، ریپیسفالوس تورانیکوس (1/17 درصد)، هیالوما اکسکاواتوم (1/11 درصد)، ریپیسفالوس بورسا (5 درصد)، هیالوما دتریتوم (9/3 درصد)، هیالوما درومداری (6/3 درصد)، هیالوما اسیاتیکوم اسیاتیکوم (8/1 درصد) و هیالوما مارژیناتوم (1 درصد) گونههای شناساییشده هستند. اختلاف آماری معنیداری بین میزان آلودگی دامها به کنه و فصول مختلف، جنس و سن آن‌ها مشاهده نشد (05/0=p).  در بررسی مولکولی 280 کنه صید شده، 5 مورد از 40 دسته شامل هیالوما آناتولیکوم آناتولیکوم (3 pool)، هیالوما اکسکاواتوم (1 pool) و ریپیسفالوس سانگوئینوس (1 pool) آلوده به کوکسیلا بورنتی بودند. بررسی حاضر اولین گزارش از وضعیت آلودگی کنهها به کوکسیلا بورنتی در شمالغرب ایران است. با توجه به زئونوز بودن تبکیو، مطالعه بیشتر در مورد ناقلین و میزبانهای دیگر ضروری بهنظر میرسد.
 

 

 
سیدعلی معزی، یزدان کیوانی، بنینیو الوایرا،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده


 
مقایسه ساختارهای ریختی، یک عنصر کلیدي در زیست­شناسی تکاملی است که هم در آرایه­شناسی و هم در درك تنوع موجودات کاربرد دارد. اﻳﻦ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﺑﺎ ﻫﺪف مقایسه ساختارهای استخوانی Chondrostoma orientale و C. nasus به اجرا درآمد. برای این منظور سه نمونه از C. orientale از رودخانه کر ایران و پنج نمونه از C. nasus از حوضه رودخانه­های دانوب، دنیپر و رون و دریاچه اوهرد بررسی شدند. نتایج نشان داد که دو زائده قدامی استخوان فراپرویزنی در C. orientale نسبت به C. nasus فاصله بیشتری ازهم دارند. نمای قدامی استخوان فراپرویزنی در C. orientale مقعر ولی در C. nasus تقریباً صاف است. زائده حلقی- خلفی در استخوان قاعده­ای پس­سری در C. orientale پهن و مثلثی­شکل و در C. nasus باریک و مستطیلی­شکل است. زائده بالارونده میانی- جانبی استخوان فکی در  C. orientaleمتمایل به جلو، درحالی­که در C. nasus کمی به سمت عقب متمایل شده است. زائده پایین­رونده استخوان فکی در C. orientale بلند و در C. nasus کوتاه است. استخوان پیش­فکی در C. orientale دارای زائده بالارونده منقاری است، در حالی­که در  C. nasusوجود ندارد. بخش قدامی استخوان دندانی در C. orientale باریک و کشیده و زائده منحنی به صورت عمود بر وسط استخوان دندانی قرار گرفته، درحالی­که در C. nasus بخش قدامی استخوان دندانی کوتاه و پهن و زائده منحنی به سمت جلو متمایل شده است.
 
واژه‌های کلیدی:
 

 
SayyedAli Moezzi1, Yazdan Keivany2 & Benigno Elvira3
1MSc Graduate, Department of Natural Resources (Fisheries Divission), Isfahan University of Technology, Isfahan, Iran; 2Department of Natural Resources (Fisheries Divission), Isfahan University of Technology, Isfahan, Iran; 3Department of Biodiversity, Ecology and Evolution, Complutense University of Madrid (UCM), Madrid, Spain
Correspondent author: SayyedAli Moezzi, moezzi.sayyed.ali@ut.ac.ir
 
Abstract.  
Keywords.
ایمان علی نژادی، نسترن حیدری، حسین جوان بخت،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده

دوشکلی جنسی در نسبت طول انگشتان یک ویژگی مورفولوژیکی حاصل از برهمکنش بین هورمون‌های جنسی و ژن‌های Hox قبل از تولد بوده که تکوین هر دوی اندام‌های حرکتی دست‌ها و پاها و اندام‌های جنسی را کنترل می‌کند. وضعیت این روند و نسبت‌ها در گروه‌های مختلف جانوری از جمله در انسان، دیگر پستانداران، پرندگان، خزندگان و دوزیستان بررسی شده است. در این مطالعه، دوشکلی جنسی از لحاظ نسبت بین طول انگشتان II  تا IV (2D:3D, 2D:4D, 3D:4D) دست و پای چپ، در 54 نمونه از وزغ‌ها متشکل از گونه Bufo viridis (16 نمونه نر و 19 نمونه ماده) و گونه Pelobates syriacus (10 نمونه نر و 9 نمونه ماده) در شمال ایران مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد در Pelobates syriacus ماده‌ها دارای میانگین طول بدن (SVL) بیشتری نسبت به نرها بودند و این اختلاف از نظر آماری معنی‌دار بود (05/0P≤). در گونه Bufo viridis نیز ماده‌ها دارای میانگین طول بدن بیشتری از نرها بودند اما این اختلاف بین افراد نر و ماده از لحاظ آماری معنی‌دار نبود. نسبت اندازه طول انگشتان دست و پا در سمت چپ بدن برای هر دو گونه از لحاظ (2D:3D, 2D:4D, 3D:4D) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که در هیچ کدام از صفات مورد بررسی در اندام‌های حرکتی جلویی و عقبی، اختلاف معنی‌داری بین افراد نر و ماده در گونه Bufo viridis مشاهده نشد. اما از لحاظ 2D:4D بین افراد نر و ماده در گونه Pelobates syriacus اختلاف معنی‌دار (040/0P=) وجود داشت و این نسبت در افراد نر بیشتر از مادهها بود. بنابراین، وجود تفاوت‌های معنی‌دار در این انگشتان در گونه Pelobates syriacus هماهنگ با این الگوی تغییرات در بیشتر دوزیستان و دیاپسیدها است.
 
 
سعیده حسینی، حمید اجتهادی، فرشید معماریانی، محمدباقر عرفانیان،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده

رشته‌كوه هزار مسجد به­عنوان يكي از ارتفاعات مهم شمال‌شرق ایران است. پوشش گياهي در بخش‌هاي مرتفع این منطقه به­خوبی مورد بررسي قرار نگرفته ‌است. هدف اين مطالعه، بررسی تنوع‌زیستی گیاهی در ارتباط با جهت شیب در قله هزار مسجد است. برای بررسی اثر جهت شیب بر تنوع­زیستی گیاهی تعداد 139 قاب 1 متر مربعی تصادفی در جهت­های مختلف شیب و منطقه مسطح قله مستقر گردید. اطلاعات مربوط به پوشش گیاهی هر قاب شامل درصد پوشش تاجی و تعداد گونه‌های آوندی ثبت گردید. غنای گونه‌ای کل هر شیب و منطقه مسطح محاسبه و با استفاده از روش بوت‌استرپ تخمین زده شد و از روش ریرفکشن برای مقایسه غنای گونه‌ای بین شیب‌ها استفاده شد. اعداد 1N و 2N هیل و شاخص یک‌نواختی کامارگو برای داده‌ها محاسبه و نیم‌رخ تنوع هیل نیز رسم گردید. برای تعیین گونه‌های غالب و تعیین تیپ در هر جهت شیب از منحنی‌های رتبه-وفور استفاده شد. تحلیل‌های‌ تنوع‌زیستی  و  آماری با استفاده از نرم‌افزار R انجام گرفت. در جهت‌های مختلف شیب در قله هزار مسجد، شیب شرقی بیش‌ترین و شیب جنوبی  کمترین غنا، یک­نواختی و هتروژنیتی را نشان داد. شیب شمالی نیز با وجود مناسب بودن از نظر در دسترس بودن منابع آبی، احتمالا به دلیل غالب شدن گونه سمّی Seseli transcaucasicum در آن از تنوع‌زیستی پایین‌تری را نسبت به شیب شرقی نمایش داد. به طور کلی در این مطالعه نشان داده شد که در قله هزار مسجد جهت شیب می­تواند از طریق تغییر فاکتورهای محیطی بر تنوع­زیستی اثر بگذارد.
 

 

 
 
جمیله پناهی میرزاحسنلو، دکتر طاهر نژادستاری، زهره رمضان پور، جاوید ایمان پور نمین، یونس عصری،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده


 
جمیله پناهی میرزاحسنلو1، طاهر نژادستاری2، زهره رمضان‌پور3، جاوید ایمان‌پور نمین4 و یونس عصری5
1گروه زیست شناسی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه گنبدکاووس، گنبدکاووس، ایران؛ 2گروه زیست شناسی، دانشکده علوم، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران، تهران، ایران؛ 3 موسسه تحقیقات بین المللی تاسماهیان دریای خزر، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، رشت، ایران؛ 4گروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه گیلان، صومعه سرا، گیلان، ایران؛ 5 بخش گیاه­شناسی موسسه تحقیقات جنگل­ها و مراتع، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایران.
مسئول مکاتبات: جمیله پناهی میرزاحسنلو، panahi@gonbad.ac.ir
 
چکیده. جلبک‌ها از جمله مهمترین گروه از موجودات فتوسنتزکننده هستند که کیفیت آب را به طور قابل ملاحظه‌ای تحت تاثیر قرار میدهند. با وجود اینکه جلبک‌ها یکی از  بخش‌های اصلی زنجیرههای غذایی اکوسیستم‌های آبی را تشکیل می‌دهند، مطالعات محدودی در رابطه با جلبک‌های آب شیرین ایران انجام شده است. جلبک‌های رشته‌ای جزء مهمی از پوشش گیاهی رودخانه‌ای را تشکیل می‌دهند. با توجه به اینکه آب رودخانه بالیخلو به عنوان منبع آب شرب شهر اردبیل استفاده می‌شود، در این مطالعه، بررسی جلبک‌های این رودخانه مورد توجه قرار گرفت و در مجموع 18 آرایه جلبک رشته‌ای شناسایی شد. بیشترین تعداد با 9 گونه به Cyanobacteriae رده Cyanophyceae متعلق است و پنج گونه، متعلق به Chlorophyta بود. در این بررسی چهار گونه برای اولین بار از ایران گزارش میشود شامل گونههایAudouinella eugenea ، Arthrospira gigantea ، Homoeothrix janthina  وTychonema bourrellyi.
 
محمدرضا جوهرچی، یاسمین ناصح،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده

در ایران عموما گونه Lonicera japonica را که پیچ امین‌الدوله ژاپنی است به نام یاس یا گلِ یاس می‌شناسند. درحالی که واژه یاس در گیاه شناسی به سرده‌هایی از تیره زیتونیان اطلاق می‌شود. اما در کتاب‌ها، واژگان و فرهنگ‌های گیاه‌‌‌شناسی، معادل فارسی این نام علمی چندان شناخته‌شده نیست و متخصصان علوم‌گیاهی و باغبانی آن را پیچ امین‌الدوله می‌نامند؛ درحالی که نام علمی پیچ امین‌الدوله گونة‌L. caprifolium  است. در ادبیات و طب سنتی کهن ایران به ندرت اثری از واژه یاس دیده می‌شود و به‌جای آن واژه‌های یاسمن و یاسمین مصطلح بوده‌اند. به‌طوری که نام سرده Jasminum را برگرفته از یاسمن فارسی دانسته‌اند. دراین تحقیق با بررسی منابع قدیم و جدید با توجه به صفات ریخت‌شناسی گیاهی و با استفاده از کلیدهای گیاه‌شناسی، انطباق اسامی صحیح یاس‌ها و یاسمن‌های ایران مشخص شده است. همچنین در این نوشتار حضور سرده Chrysojasminum در فلور ایران تایید می­گردد.
 

 
 
Mohammad Reza Joharchi & Yasamin Nasseh
Department of Botany (Herbarium), Research Center for Plant Sciences, Ferdowsi University of Mashhad, Mashhad, Iran
Correspondent author: Mohammad Reza Joharchi, Joharchi@um.ac.ir
 
Abstract.  
Key words.

رقیه حیدری، رامین عزتی، محمدعلی زاهد،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده

مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر خاکستر آتشفشانی دماوند بر شاخص‌های ریخت‌شناسی و فیزیولوژیکی لوبیا به‌صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی انجام شد. نتایج نشان داد که بیشترین میزان وزن‌ خشک برگ در تیمار 100 میلی­گرم در لیتر خاکستر آتشفشانی (0099/0 گرم) مشاهده شد. همچنین نتایج نشان داد بهینه محتوای قند محلول در غلظت 100 میلی‌گرم در لیتر خاکستر آتشفشانی به میزان 650/0 میلی‌گرم بر گرم وزن خشک برگ (mg/g D.W.) به‌دست آمد. بیشترین محتوای پروتئین و بهینه فعالیت آنزیم پراکسیداز به ترتیب با مقدار 680/0 میلی‌گرم بر گرم وزن تر برگ (mg/g F.W.) و 082/0 تغییرات واحد جذب در طول موج 470 نانو‌‌ متر بر میلی‌گرم بر پروتئین (A470/mg/protein) مشاهده شد. بنابراین می­توان ادعا کرد که خاکستر آتشفشانی ممکن است موجب افزایش رشد گیاه و بیوسنتز ترکیبات آلی مانند آهن و آلومینیوم گردد.
 
 
آزیتا مهربخش، جواد بهارآرا، سعیده ظفر بالانژاد، محمد امین کراچیان،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده

امواج الکترومغناطیسی (EMF) ترکیبی از امواج الکتریکی و مغناطیسی هستند. انرژی حمل شده به وسیله این تابش‌ها در بافت‌های زنده جذب ‌می‌شود. به نظر می‌رسد که میدان‌های الکترومغناطیسی می‌توانند باعث ناباروری در زنان شوند.  شاهدانه گیاهی یک­ساله و لیفی است و در مناطق گرمسیری به طور خودرو می‌روید. این پژوهش با هدف بررسی اثر حفاظتی عصاره  شاهدانه با غلظت‌های 50، 100 و 150 ‌میلی‌گرم بر کیلوگرم  و میدان الکترومغناطیسی با فرکانس 50 هرتز و شدت 50 گاوس بر بلوغ فولیکول‌های تخمدانی و تغییرات سطح هورمون‌های FSH، LH، استرادیول و پروژسترون در موش ماده نابالغ نژاد NMRI انجام شده است. در پژوهش حاضر 48 سر موش کوچک آزمایشگاهی نژاد ماده نابالغ NMRI با سن تقریبی 16 روزه و وزن حدود 18 گرم در 8 گروه تقسیم شدند. بعد از تیمار، نمونه‌ها تشریح و تخمدان‌ها از بدن آن‌ها خارج شدند. سپس وزن تخمدان‌ها با ترازوی دیجیتال ثبت شد و پس از طی مراحل آماده‌سازی بافتی شمارش تعداد فولیکول‌های بدوی، اولیه، ثانویه و آترزی و تعیین سطح هورمون‌ها انجام شد. نتایج نشان داده است که غلظت 50 ‌میلی‌گرم بر کیلوگرم عصاره  شاهدانه می‌تواند بعد از اثر میدان 50 گاوس، تعداد انواع فولیکول‌ها را افزایش و تعداد فولیکول‌های آترزی را کاهش دهد. کاربرد غلظت 50 بعد از تیمار با میدان 50 گاوس افزایش سطح هورمون‌های FSH، LH و استرادیول را باعث شد و سطح پروژسترون را کاهش داد. یافته‌ها بیانگر این است که عصاره  شاهدانه با غلظت 50 ‌میلی‌گرم بر کیلوگرم می‌تواند نقش محافظتی در جلوگیری از کاهش تعداد فولیکول‌های حاصل از آسیب القا شده توسط امواج الکترومغناطیسی داشته باشد.
 
رقیه زارعی، مهوش سیفعلی،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده

چکیده. هدف از مطالعه حاضر بررسی تغییرات شکلی ناحیه سر در جمعیت‌های دامنه شمالی و دامنه جنوبی گونه  Clinopodes flavidus در ارتفاعات البرز با استفاده از روش ریخت‌سنجی هندسی بر پایه لندمارک بوده است. به این منظور تعداد 17 لندمارک و شبه لندمارک روی ککسواسترنیت چنگال‌های سمی و هفت لندمارک و شبه لندمارک روی تارسانگولوم چنگال‌های سمی با استفاده از نرم افزار TpsDig2 قرار داده شد. داده‌های حاصل از لندمارک پس از تحلیل پروکراست با شیوه‌های آماری چند‌متغیره شامل تحلیل تجزیه مؤلفه‌های اصلی (PCA) و تحلیل متغیرهای کانونی (CVA) با استفاده از نرم افزارهای PAST و MorphoJ مورد بررسی و مقایسه قرار گرفتند. نتایج نشان داد که تفاوت معناداری بین شکل ککسواسترنیت چنگال‌های سمی میان جمعیت‌های این گونه در منطقه البرز وجود دارد (p<0.001). این مطالعه قابلیت استفاده از روش ریخت‌سنجی هندسی بر پایه لندمارک را برای تمایز جمعیت‌های مختلف Clinopodes flavidus در منطقه البرز نشان می­ دهد.

فاطمه نژادحبیب‌وش، محمدباقر رضایی،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1399 )
چکیده

چغندرقند از تیره تاج خروسیان دارای نیاکان شورپسند است. در این تحقیق، اثر غلظتهای مختلف کلرید سدیم در مرحله جوانه زنی بذر گیاه چغندرقند و ساختار تشریحی گیاه بررسی شد. نتایج نشان داد که تنش شوری، جوانه زنی بذر و رشد اولیه گیاهچه چغندر قند را کاهش داد و باعث ایجاد تغییراتی در ساختارتشریحی گیاه مانند افزایش سنتز کوتین روی سلول‌های اپیدرمی برگ شد و همچنین تغییراتی در ضخامت سیستم آوندی، اپیدرم، پارانشیم برگ ­ها، ریشه­ ها و دمبرگ شد.
 
واژه
ارسطو بدویی-دلفارد، مریم پرهام‌فر،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1399 )
چکیده

فیتاز ارزش تغذیه­ای غذاهای گیاهی را با افزایش هضم پذیری پروتئین و در دسترس سازی مواد معدنی از طریق هیدرولیز فیتات در طی هضم در معده یا در طی پردازش غذا بهبود می­بخشد. منابع میکروبی برای تولید تجاری فیتاز پتانسیل قابل­توجهی دارند. بنابراین، هدف این تحقیق غربالگری و جداسازی باکتری­های مولد فیتاز از چشمه آب گرم با پتانسیل قابل توجه می­باشد. شناسایی بهترین سویه با روش مولکولی 16S rDNA انجام شد. بهینه سازی تولید آنزیم در حضور منابع مختلف کربن، نیتروژن و فسفات انجام گردید. فعالیت و پایداری آنزیم در pH ها، دماها و یون­های مختلف انجام شد. مقایسه توالی ژن 16S rDNA سویه LOR10 با سایر سویه­ها در بانک ژنی با استفاده از Clustal omega میزان 98 درصد همولوژی با باسیلوس آمیلولیکوفاسینس را نشان داد. نتایج بهینه­سازی محیط نشان داد که گالاکتوز، عصاره مخمر و تری­کلسیم فسفات بعنوان بهترین منبع کربن، نیتروژن و فسفات برای تولید فیتاز می­باشند. دمای بهینه فعالیت در دمای 70 درجه سانتی­گراد به دست آمد. بهترین پایداری فیتاز نیز در pH حدود 5 تا 8 به دست آمد. فعالیت فیتازی در حضور کلرید­کلسیم، کلرید­روی و سولفات­منیزیم حدود 4/1، 3/2 و 6/1 برابر به ترتیب افزایش یافت. خاطر نشان می­شود که فعالیت فیتازی در حضور EDTA و SDS حدود 30 درصد کاهش یافت. این نتایج خاطر نشان می­سازد که  فیتاز LOR10 پتانسیل قابل­توجهی برای استفاده­های تجاری از جمله مکمل غذایی را داراست.
 

فرهاد مشایخی، سمیه شعبانی، سهیلا طالش ساسانی، زیور صالحی،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1399 )
چکیده

Olig1 و Olig2 دو فاکتور کپی برداری است که نقش تنظیم کنندگی در تمایز و اختصاصی شدن سلولهای اجدادی اولیگودندروسیت بازی میکنند. در این مطالعه اثر میدان الکترومغناطیسی بر غلظت کل پروتئین و بیان Olig1 و Olig2 در کورتکس مغز موش بررسی شد. بیست و یک موش نژاد Balb/c به سه گروه کنترل، تیمار و شم (تعداد 7 موش برای هر گروه) تقسیم شدند. موشهای گروه تیمار درون بوبین (سولنوئید) بطور روزانه در معرض میدان 50 هرتز /1 میلی‌تسلا برای 6 ساعت در هر روز و به مدت 10 روز قرار داده شد. گروه شم درون همان بوبین ولی بدون میدان الکترومغناطیس قرار داده شد. بعد از اتمام این مدت موشها بیهوش شده و کورتکس مغز آنها برای آنالیز  های بعدی جدا گردید. غلظت کل پروتئین و بیان Olig1 و Olig2 به ترتیب توسط اندازه گیری پروتئین  Bio-Rad و وسترن بلات بررسی شد. تفاوت معنی داری در غلظت کل پروتئین در کورتکس مغز گروه تیمار در مقایسه با گروههای شم و کنترل دیده نشد. همچنین نشان داده شد که بیان Olig1 و Olig2 در کورتکس مغز موش گروه تیمار در مقایسه با گروههای شم و کنترل بیشتر است. نتیجه گیری میشود که میدان الکترومغناطیسی باعث افزایش بیان Olig1 و Olig2 در کورتکس مغز موش میشود. به علاوه چون Olig1 و Olig2 نقش مهمی در تکوین سلولهای اجدادی اولیگودندروسیت بازی می کند، نتیجه گیری می شود که EMF ممکن است با افزایش بیان Olig1 و Olig2 در تمایز سلولهای اجدادی اولیگودندروسیت نقش داشته باشد. مطالعه بیشتر برای تایید اثر میدان الکترومغناطیسی بر تمایز اولیگودندروسیت ضروری است.
 
.

صفحه 13 از 18     

Creative Commons Licence
This work is licensed under a Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License.




کلیه حقوق این وب سایت متعلق به یافته های نوین در علوم زیستی است.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2015 All Rights Reserved | Nova Biologica Reperta

Designed & Developed by : Yektaweb