جستجو در مقالات منتشر شده



علی اصغر ارجمندی، حمید اجتهادی، فرشید معماریانی، منصور مصداقی،
دوره 10، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده

درک الگوهای پراکندگی و تنوع گونه‌های گیاهی در امتداد شیب‌های محیطی به‌ویژه زمان گسستگی زیستگاه‌ها به دلیل فشار شدید انسان، برای مدیریت اکوسیستم‌ها ضروری است. منطقه درکش که در غرب کوه‌های آلاداغ در استان فلوری خراسان-کپه‌داغ واقع شده است، دربرگیرنده شرقی‌ترین لکه‌های باقی‌مانده از جنگل‌های هیرکانی بوده و دارای سه ریختار پوشش گیاهی اصلی شامل درختچه­زارها، جنگل‌های بلوط (Quercus castaneifolia) و گیاهان نیمه­آلپی است. هدف از این پژوهش بررسی تغییرات تنوع زیستی گیاهی در زیراشکوب اجتماعات گیاهی فوق در راستای گرادیان ارتفاع است. از 187 پلات با ابعاد 2×2 مترمربع و در امتداد گرادیان ارتفاعی 1300متری در طبقات ارتفاعی 100 متری و به روش طبقه‌بندی‌شده-تصادفی نمونه‌برداری شد و فراوانی و سطح پوشش گونه‌ها تخمین زده شد. ویژگی­های فلوریستیک و شاخص­های مختلف تنوع اندازه­گیری شدند. 252 گونه گیاهی متعلق به 161 سرده و 44 تیره شناسایی شدند. از این تعداد 41 گونه انحصاری یا نیمه­انحصاری هستند. همی­کریپتوفیت­­ها و تروفیت­ها شکل­­های زیستی غالب در این منطقه هستند. 8/46 درصد گونه‌های گیاهی به عناصر رویشی ایران-تورانی، 5/17 درصد به عناصر دو­ناحیه­ای، 5/17 درصد به عناصر سه ­ناحیه­ای، 5/11 درصد به عناصر چند­ناحیه‌­ای، و 7/6 درصد به عناصر اروپا-سیبری تعلق دارند. شاخص‌­های تنوع هیل و شاخص­های تنوع بتا در زیر­اشکوب اجتماعات درختچه­زار، دارای بالاترین میزان بوده و سپس زیراشکوب جنگل بلوط و زیراشکوب نیمه­آلپی، در رده­های بعدی قرار دارند. روند تغییر تنوع در راستای گرادیان ارتفاع به صورت سینوسی است. به منظور حفاظت از تنوع گونه­ای و جوامع گیاهی ارزشمند به­‌ویژه گیاهچه­های جوان بلوط، توصیه می‌شود که یک دالان حفاظتی در امتداد گرادیان ارتفاعی ایجاد شود. این راهبرد برای حفاظت بهینه از تنوع زیستی در این زیستگاه‌های منحصربه‌فرد ضروری است.

 
یاسمن سلمکی، محیا خاکپاش،
دوره 10، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده

 بخشه Satureoides با چهار گونه و ویژگی‌هایی نظیر شکل رویشی علفی یکساله، برگ‌ها واژسرنیزه‌ای در قاعده باریک‌شده، کاسه‌گل خمره‌ای شکل به هنگام میوه‌دهی، وجود کرک متراکم در دهانه کاسه‌گل از جمله بخشه‌های سرده سنبله‌ای (Stachys) به‌شمار می‌رود که در شرق و جنوب ترکیه، سوریه، شمال عراق و غرب ایران پراکنش دارد. هدف اصلی پژوهش حاضر تعیین جایگاه تبارزایشی بخشه Satureoides بر اساس گونه Stachys melampyroides به‌عنوان تنها نماینده این بخشه در ایران است. پژوهش حاضر نخستین مطالعه مولکولی بر روی بخشه Satureoides است که بر اساس نشانگر هسته‌ای (nrITS) و با استفاده از روش‌های بیشینه صرفه‌جویی و استنباط بیزی انجام شده است. در این پژوهش در مجموع، 86 توالی (9 برون‌گروه، 77 درون‌گروه) مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از تحلیل‌های تبارزایشی ما نشان داد که بخشه Satureoides در تبارشاخه Olisia که یکی از ناهمگن‌ترین و بزرگترین تبارشاخه‌های سرده پراتبار سنبله‌ای به‌شمار می‌رود، جای می‌گیرد. همچنین نه تنها جایگاه بخشه Satureoides که بر اساس ویژگی‌های ریخت‌شناسی بیشترین قرابت را با بخشه Neurocalyx نشان داده تائید نمی‌شود، بلکه به‌عنوان گروه خواهری اعضای بخشه Fragilicaulis که گونه‌هایی صخره‌زی چندساله با ساقه‌های شکننده و گل‌های زرد هستند، شناخته می‌شود. بر اساس نتایج درخت مولکولی هسته‌ای، بخشه Neurocalyx نزدیک‌ترین گروه به تبارشاخه Satureoides+Fragilicaulis است. شایان ذکر است که قرابت گونه‌های یکساله با گونه‌های چندساله سنبله‌ای در درخت تبارزایی هسته‌ای نشان داده شده است. بنابراین به نظر می‌رسد"شکل رویشی یکساله" به‌طور مستقل در بین دودمان‌های چندساله تکامل یافته‌ است.
 
المیرا شکوهی، امید سفالیان، علی اصغری، سعید خماری، بهروز اسماعیل‌پور، حامد افلاطونی،
دوره 10، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده

نخود یکی از مهم­ترین گیاهان تیره بقولات بوده و در جیره غذایی از اهمیت زیادی برخوردار است. به‌منظور بررسی تنوع ژنتیکی، آزمایشی با 18 ژنوتیپ نخود در قالب طرح بلوک­های کاملاً تصادفی اجرا شد. پس از خوگیری گیاهان به سرما، تیمار یخ­‌زدگی در دماهای 6-، 8- و 10- اعمال شد و دمای 50 درصد کشندگی (LT50) آن­ها با تبدیل پروبیت تعیین شد. قبل و بعد از مرحله خوگیری نمونه برگی برداشت و میزان محتوای نسبی آب برگ، رنگیزه­های فتوسنتزی، پرولین، قند محلول، درصد پروتئین، کاتالاز، پراکسیداز، پلی­فنول­اکسیداز و شاخص سبزینگی اندازه­گیری شد. نتایج تجزیه واریانس صفات فیزیولوژیکی نشان داد که تمامی صفات مورد بررسی به غیر از میزان کلروفیلa، کلروفیلb، و پلی فنول پراکسیداز، از نظر شرایط خوگیری در سطح 1 درصد با یکدیگر تفاوت معنی‌دار داشتند. در صفات کلروفیلa، کلروفیلb، و پلی فنول پراکسیداز از نظر شرایط خوگیری در سطح 5 درصد با یکدیگر تفاوت معنی‌دار داشتند. ارقام مورد بررسی از نظر صفات کلروفیلa، کلروفیل کل و شاخص سبزینگی دارای تفاوت معنی‌دار بودند. در اثر متقابل شرایط × رقم نیز از میان کلیه صفات مورد بررسی کاتالاز و شاخص سبزینگی با هم تفاوت معنی‌دار داشتند. ژنوتیپ 5 با کمترین مقدار LT50  (86/8-) و بالاترین درصد زنده‌مانی (%80‍) مقاوم­ترین و ژنوتیپ 10 با بیشترین مقدار LT50 (57/3-) و کم­ترین درصد زنده­‌مانی به همراه ژنوتیپ 15 حساس‌ترین ژنوتیپ­ها به یخ­زدگی شناخته شدند. به منظور ارزیابی تنوع ژنتیکی، DNA استخراج و با استفاده از 21 آغازگر مختلف ISSR مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل بیانگر وجود پلی­‌مورفیسم (چند شکلی) در میان این ارقام بود. در مجموع 101 نوار واضح تولید شد، که از این میان 94 نوار چندشکل بودند. محتوای اطلاعات چند شکلی (PIC) در محدوده 332/0 (آغازگر 7) تا 049/0 (آغازگر16) بود. میزان تنوع ژنی بین 126/0 تا 977/0 متغیر بود. تجزیه و تحلیل کلاستر ژنوتیپ­ها با استفاده از ضریب تشابه جاکارد و به روش UPGMA انجام شد و 18 ژنوتیپ گیاه نخود در 3 گروه دسته‌بندی شدند.

عبدالله بیک خورمیزی، سیاوش حسینی سرقین، محمدرضا سرافراز اردکانی، سید محمد مشتاقیون، سید موسی موسوی کوهی،
دوره 10، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده

رازيانه گياهی دارویی است که تمام قسمت­‌‌‌‌‌هاي آن به روش‌­هاي مختلف مورد استفاده انسان قرار مي­گيرد. این گیاه نسبتاً حساس به شوري است. با هدف بررسی اثر ورمی‌کمپوست بر افزایش تحمل به‌­شوری در چهار جمعیت رازیانه (مشهد، ارومیه، شیراز و بوشهر) در مرحله رویشی گیاه، آزمایشی به‌­صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار در هر نمونه در سطح گلخانه با تأکید بر ارزیابی تعدادی از شاخص‌های حفاظت اسمزی و آنتی­‌اکسیدانی انجام گرفت. تیمارهای آزمایشی با چهار سطح شوری (صفر، 40، 80 و120 ميلي­مول کلرید سدیم) و دو سطح ورمی‌­کمپوست (صفر و 5 درصد حجمی-حجمی) طراحی شد. بعد از برداشت، بخش‌های ریشه از ساقه به منظور آنالیز برخی صفات بیوشیمیایی تفکیک شدند. تنش شوری سبب کاهش محتوای قند محلول کل و نشاسته در بخش­ هوایی و افزایش این شاخص‌ها در قسمت ریشه جمعیت­‌های مورد مطالعه شد. همچنین تحت بروز تنش در محیط، محتوای پرولین بخش­ هوایی و ریشه، آمینواسید آزاد کل، فنول کل، فعالیت آنزیم‌های گایاکول پراکسیداز و کاتالاز در جمعیت­‌های رازیانه افزایش یافت، درحالی­‌که محتوای پروتئین محلول کل و آنتوسیانین کاهش نشان دادند. تیمار ورمی‌کمپوست باعث افزایش محتوای کربوهیدرات‌های محلول، پروتئین محلول، آمینواسیدهای آزاد، پرولین، فنول کل و آنتوسیانین و کاهش فعالیت آنزیم‌ گایاکول پراکسیداز در بخش­ هوایی و نیز محتوای نشاسته در ریشه جمعیت­‌های رازیانه طی شرایط بدون تنش و تحت تنش گردید. علی­رغم مشاهده پیچیدگی در تغییرات شاخص‌های موردبررسی که وابسته به نوع جمعیت و دوز تنش بود، نتایج ما نشان می‌دهد کاربرد ورمی‌کمپوست با غلظت 5 درصد توانسته است باعث بهبود حفاظت اسمزی و آنتی‌اکسیدانی در جمعیت‌های مورد مطالعه رازیانه تحت تنش شوری گردد.
 
رعنا ولی زاده کامران، لمیا وجودی مهربانی، علی عبدالزاده فرد، دکتر علیرضا تاری نژاد،
دوره 10، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده

زیست پالایی یک استراتژی امیدوار کننده برای کاهش غلظت فلزات سنگینی است که با توسعه صنایع و کارخانه­ها در خاک افزایش می­یابند و تهدیدی برای محیط زیست و سلامتی انسان هستند. برای بررسی تاثیر فلز سنگین کروم وکاهش اثرات سمی آن توسط باکتری (در دو سطح بدون وجود باکتری و وجود باکتری در محلول هوگلند آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار انجام شد و صفات ریخت شناسی، فیزیولوژیکی و عناصر گیاه درتیمارهای اعمال شده اندازه­گیری شد. نتاج نشان داد صفات عملکرد گیاه، وزن تر، طول ساقه و طول برگ تحت تاثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفتند. عرض برگ، کلروفیل a، کلروفیل b و محتوی فسفر گیاه که تحت تنش کروم کاهش یافته بودند با تیمار باکتری، افزایش یافتند. هیدروژن پراکساید، مالون دی آلدیید، اسکوربات پراکسیداز، سوپراکسید دیسموتاز، کاتالاز، پرولین، مواد محلول جامد، فنل، فلاونویید و آنتو سیانین و همچنین محتوای عناصر گیاه از قبیل کروم، ازت و پتاسیم در اثر تیمار کروم افزایش یافتند. با استفاده از باکتری در محیط کشت حاوی کروم، هیدروژن پراکساید و مالون دی آلدیید به طور معنی داری کاهش یافت که نشان از کاهش تنش اکسیداتیو بود. آنتی اکسیدان های غیرآنزیمی و آنزیمی تیمارهای باکتری­دار افزایش پیدا کردند که نشان از نقش باکتری در تقویت سیستم آنتی­اکسیدانی گیاه داشت. محتوی کروم گیاه بعد از استفاده از باکتری کاهش پیدا کرد. نتایج حاصل نقش مثبت کاربرد باکتری تصفیه کننده کروم درمحیط کشت گیاه در کاهش اثرات منفی تنش فلز سنگین کروم را نشان داد.

 
عتیق الله سلطانی احمدزی، حمید اجتهادی، محمد فرزام، مارال بشیرزاده، فریده عطار، محمد رضا جوهرچی،
دوره 10، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده

گونه جدید Onosma nuristanica بر اساس نمونه­های جمع­آوری شده از پارون در نورستان و چپه­دره در کنر از استان­‌های شرق افغانستان شرح داده شده است. بررسی گسترده پیشینه و مطالعه تطبیقی با نمونه‌هایی از چندین گونه خویشاوند نزدیک منجر به تشخیص این گونه جدید گردید. یافته­‌های نگارندگان نشان‌دهنده واگرایی معنی‌دار بین نمونه‌های مورد مطالعه از نظر مهم‌ترین ویژگی‌های ریخت شناختی (رنگ گل، طول بر'گه، طول

دم­­گل، طول میله­‌ها، شکل و برگ­‌های ساقه) است. در این مقاله شرح مفصلی از گونه جدید و یک کلید شناسایی برای گونه‌­های سرده Onosma در کشور افغانستان ارائه شده است و گونه جدید از نظر ریخت‌شناسی با گونه‌­های نزدیک آن مقایسه شده است. همچنین، نقشه پراکنش گونه جدید و خویشاوندان نزدیک آن ارائه شده است.


نرجس رضازاده مقدم، اصغر زمانی،
دوره 10، شماره 4 - ( 12-1402 )
چکیده

خانواده شاه‌پسند (Verbenaceae)، در حال حاضر متشکل از دو جنس Verbena و  Phylaدر مناطق مختلف ایران، بخصوص استان‌های شمالی است. محدوده این خانواده در منابع قدیمی در مقایسه با مطالعات کنونی، دچار تغییرات قابل توجهی شده است. به عنوان مثال، دو جنس Vitex و Clerodendrum نیز در منابع قبلی در این خانواده تقسیم‌بندی شده‌اند. بر همین اساس، در این پژوهش، با بررسی صفات ریخت‌شناسی و تشریحی برگ در 20 نمونه از جنس‌های Verbena، Phyla، Vitex و Clerodendrum به ارزیابی ارتباط بین این جنس‌ها پرداخته شده است. بدین منظور 67 صفت کیفی و کمّی ریخت‌شناسی و تشریحی مورد بررسی قرار گرفتند. جهت تحلیل‌ داده‌ها از نرم‌افزار R نسخه 4.3.1 استفاده شد. به منظور تحلیل هم‌زمان داده‌های کمّی و کیفی از روش آنالیز عاملی داده‌های ترکیبی (FAMD) استفاده شد. نتایج حاصل از این مطالعه حاکی از اهمیت بالای برخی صفات کمّی مانند طول آوند چوب رگبرگ اصلی، عرض بذر، طول خامه و قطر پهنک و برخی صفات کیفی شامل شکل سلول‌های اپیدرمی پهنک، موقعیت روزنه، نحوه قرارگیری دو بازوی پهنک نسبت به‌هم، نوع کرک‌پوش، شکل سلول‌های اپیدرمی رگبرگ اصلی، رنگ گلبرگ، تعداد دستجات آوندی در پهنک، میزان تراکم کرک‌پوش، شکل حاشیه برگ و تعداد انشعابات ساقه در خوشه‌بندی جنس‌ها بود. به طورکلی، تحلیل داده‌ها بیانگر جدایی کامل این چهار جنس بود. بر اساس این مطالعه و در انطباق با نتایج داده‌های تبارزایی، جدایی دو جنس Clerodendrum و Vitex از خانواده شاه‌پسند تأیید شد و تنها دو جنس Verbena و Phyla به عنوان جنس‌های بومی این خانواده در ایران شناخته می‌شوند.
فاطمه جعفری، علی گنجعلی، الهام امجدی،
دوره 10، شماره 4 - ( 12-1402 )
چکیده

پونه‌سای بینالودی (Nepeta binaludensis Jamzad ) به عنوان گیاه دارویی ارزشمند به علت برداشت بی‌رویه و تخریب رویشگاه‌ها به‌شدت در معرض خطر انقراض است. در این راستا با هدف ارزیابی صفات مرفولوژیکی، بیوشیمیایی و ارزیابی محتوای ریزمغذی‌های بخش هوایی آزمایشی با چهار ترکیب تیماری شامل: 1- تلقیح گیاه با باکتری Azotobacter chooroccum، 2- تلقیح توام باکتری‌های Bacillus cereus  وPseudomonas putida ، 3-تلقیح توام سه گونه باکتری شامل (A. chooroccum +  B. cereus + P. putida) و 4- شاهد (بدون تلقیح باکتری) در دو مرحله رشد رویشی 10 و 20 هفته‌ای در قالب طرح کاملا تصادفی با 3 تکرار انجام شد. نتایج نشان داد کاربرد باکتری‌های محرک رشد کلیه ویژگی‌های مورفولوژیکی گیاه شامل طول اندام هوایی، وزن خشک بخش هوایی، مجموع سطح برگ و مجموع طول ریشه‌ها را در مقایسه با گیاهان شاهد به صورت معنی‌داری در هر دو مرحله مورد بررسی افزایش داد. بررسی‌های بیوشیمیایی نشان داد که در هر دو مرحله رشد 10و 20 هفته‌ای، کاربرد باکتری‌‌های محرک رشد موجب افزایش ترکیبات فنلی، فلاونوئیدی و فعالیت آنتی‌اکسیدانی گیاه شد. علاوه بر این، جذب برخی عناصرغذایی از قبیل کلسیم، پتاسیم، فسفر، آهن و منیزیم نیز در نتیجه کاربرد باکتری‌های محرک رشد افزایش یافت. از آنجا که میکروارگانیسم‌ها سبب بهبود رشد و افزایش ترکیبات موثره گیاه پونه‌سای بینالودی می‌شوند می‌توان از آن‌ها به عنوان کود زیستی و جایگزین مناسبی برای کودهای شیمیایی استفاده کرد.  
 
دکتر فاطمه موسوی،
دوره 10، شماره 4 - ( 12-1402 )
چکیده

بذر کینوا (Chenopodium quinoa) به دلیل محتوای پروتئینی غنی و فعالیت آنتی اکسیدانی بالا مرتبط با پلی فنول ها به عنوان یک منبع غذایی بی نظیر مطرح می باشد. در مطالعه حاضر با هدف انتخاب بذر این گونه برای ارسال به فضا، پاسخ محتوای پروتئینی، فنل، فلاونوئید، ظرفیت آنتی اکسیدانی و شاخص جوانه زنی بذر آن به شرایط خلا شبیه سازی شده فضا مورد سنجش قرار گرفت. نتایج افزایش معنادار شاخص جوانه زنی بذر را برای گروه تحت تیمار خلا نسبت به گروه کنترل نشان داد. محتوای فنل و فلاونوئید کل در بذرهای تحت تیمار خلا نسبت به گروه کنترل بیشتر بود. شرایط خلا موجب افزایش معنادار ظرفیت آنتی اکسیدانی بذرهای کینوا شد. محتوای پروتئین کل بذر در گروه تحت تیمار خلا و کنترل به ترتیب 25 و 35 میلی گرم بر میلی لیتر بود. نیمرخ پروتئینی بذر 13 باند پروتئینی مشخص در محدوده وزن مولکولی 15 تا 70 کیلودالتون نشان داد. شدت باندهای پروتئینی بین گروه های تیمار خلا و کنترل به طرز معناداری تفاوت داشت. تغییرات ساختاری در پریکارپ بذر و همچنین خروج آب و روغن از بذرها تحت شرایط خلا می تواند از علل پاسخ های بیوشیمیایی و فیزیولوژیکی متفاوت بذرهای کینوا در مطالعه حاضر باشد.
 
سعیده خاموشی، فاطمه نژاد حبیب وش،
دوره 11، شماره 1 - ( 4-1403 )
چکیده

   به منظور بررسی تأثیر تلقیح با قارچ میکوریزا­ Glomus caledonium و محلول­پاشی کلات­روی در غلظت­های ­(0،2،4 و 8 گرم در لیتر)، بر روی مقدار و ترکیبات اسانس مرزه­ بختیاریSatureja bachtiarica  Bunge) )، آزمایش گلدانی در سال 1398 در گلخانه تحقیقاتی واقع شرکت زرین گیاه در شهر ارومیه، در قالب طرح­ بلوک­های کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. برداشت گیاهان در مرحله گلدهی کامل انجام گرفت. اسانس‌گیری به کمک دستگاه کلونجر انجام شد و تجزیه ترکیبات اسانس در نمونه‌های مورد مطالعه به وسیله دستگاه‌های GC و GC-MS انجام گرفت. مقایسه میانگین‌ها با استفاده از آزمون چند دامنه‌ای دانکن نشان داد که تلقیح با قارچ میکوریزا گلوموس کالدونیوم تأثیر معنی‌دار روی بازده اسانس سرشاخه‌های گل­دار مرزه بختیاری نداشته است ولی محلول­پاشی با کلات­روی تأثیر معنی‌دار آماری روی بازده اسانس در مقایسه با گروه شاهد داشته است. بین غلظت‌های مختلف کلات­روی از نظر تأثیر بر بازده اسانس تفاوتی مشاهده نشد. همچنین، تیمارهای اعمال شده سبب تغییر ترکیبات اسانس نسبت به نمونه اسانس گیاهان شاهد گردید. این تغییرات شامل کاهش ترکیبات بتا-کاریوفیلن، سابینن هیدرات، بورنئول و کارواکریل استات و  افزایش میزان سیترال و اکتیل فتالات در گیاه تلقیح شده با میکوریزا و­ نیز افزایش میزان کارواکرول در اسانس گیاهان تیمار شده با کلات روی شد. همچنین، میکوریزاسیون، مقدار کل ترکیبات سزکوئی‌ترپن و دی­ترپن و محلول­پاشی با کلات­روی، مقدار کل ترکیبات منوترپنی در اسانس مرزه بختیاری را افزایش داد.

خانم نسرین مهدی نژاد مقدم، دکتر امید سفالیان، دکتر ناصر زارع، دکتر محمد صدقی، دکتر رحمت الله کریمی زاده، دکتر فاطمه محمدی آذر،
دوره 11، شماره 1 - ( 4-1403 )
چکیده

حبوبات از جمله گياهان زراعي متداول در مناطق خشك و نيمه خشك است که اغلب اين گياهان به شوري آب و خاك حساس يـا نيمه حساس مي­باشند. پژوهش حاضر به­منظور بررسی سه سطح شوری روی 18 رقم عدس در گلخانه و آزمایشگاه‌های دانشگاه محقق اردبیلی در سال 98-96 انجام شد. آزمایش به­صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار انجام گرفت. صفات فتوسنتزی و فیزیولوژیکی مورد بررسی قرار گرفتند و رابطه صفات با 21 آغازگر ISSR اندازه­گیری شد. اثر متقابل ژنوتیپ در تنش در برخی صفات اختلاف معنی‌دار داشتند. نتایج مقایسه میانگین ژنوتیپ‌های عدس از نظر صفات فیزیولوژیک با روش دانکن در سطح احتمال پنج درصد انجام شد. همبستگی صفات در سطوح تنش جداگانه انجام شد. دندروگرام حاصل از تجزیه خوشه‌ای، ژنوتیپ‌ها را در شرایط شاهد و 60 میلی­مولار به سه گروه و در 120 میلی مولار به دو گروه تقسیم کرد. ژنوتیپ‌های 7 و 5 در تمامی گروه‌بندی‌ها در گروه برتر قرار گرفتند. رابطه نشانگر‌های مولکولی  ISSRبا صفات فیزیولوژیکی در بین ژنوتیپ‌ها محاسبه و برای تمامی صفات رگرسیون به روش گام به گام انجام شد. همه صفات در سه سطح تنش شوری با تعدادی از نشانگر‌های ISSR ارتباط معنی‌دار داشتند. در مجموع 22 نشانگر مثبت برای صفات فیزیولوژیکی در سطح شاهد، 9 نشانگر مثبت در سطح تنش متوسط و 23 نشانگر مثبت در سطح تنش شدید شناسایی شدند. از بین 21 آغازگر ISSR مورد مطالعه نشانگر P8A11 بیشترین تعداد مکان ژنی مرتبط با صفات فیزیولوژیکی مورد مطالعه را دارا بود.

صفحه 8 از 8    
8
بعدی
آخرین
 

Creative Commons Licence
This work is licensed under a Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License.




کلیه حقوق این وب سایت متعلق به یافته های نوین در علوم زیستی است.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2015 All Rights Reserved | Nova Biologica Reperta

Designed & Developed by : Yektaweb