جستجو در مقالات منتشر شده


4 نتیجه برای سلمکی

یاسمن سلمکی، محیا خاکپاش،
دوره 0، شماره 0 - ( 3-1402 )
چکیده

 بخشه Satureoides Bhattacharjee با چهار گونه و ویژگی­هایی نظیر شکل رویشی علفی یکساله، برگ­ها واژسرنیزه­ای در قاعده باریک­شده، کاسه­گل خمره­ای شکل به هنگام میوه­دهی، وجود کرک متراکم در دهانه کاسه­گل از جمله بخشه­های سرده سنبله­ای (Stachys L.) به­شمار می­رود که در شرق و جنوب ترکیه، سوریه، شمال عراق و غرب ایران پراکنش دارد. هدف اصلی پژوهش حاضر تعیین جایگاه تبارزایشی بخشه Satureoides بر اساس گونه Stachys melampyroides Hand.-Mazz. به­عنوان تنها نماینده این بخشه در ایران است. پژوهش حاضر نخستین مطالعه مولکولی بر روی بخشه Satureoides است که بر اساس نشانگر هسته­ای (nrITS) و با استفاده از روش­های بیشینه صرفه­جویی و استنباط بیزی انجام شده است. در این پژوهش در مجموع، 86 توالی (9 برون­گروه، 77 درون­گروه) مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از تحلیل­های تبارزایشی ما نشان داد که بخشه Satureoides در تبارشاخه Olisia که یکی از ناهمگن­ترین و بزرگترین تبارشاخه­های سرده پراتبار سنبله­ای به شمار می­رود، جای می­گیرد. همچنین نه تنها جایگاه بخشه Satureoides که بر اساس ویژگی­های ریخت­شناسی بیشترین قرابت را با بخشه Neurocalyx Bhattacharjee نشان داده تائید نمی­شود، بلکه به­عنوان گروه خواهری اعضای بخشه Fragilicaulis Bhattacharjee که گونه­هایی صخره­زی چندساله با ساقه­های شکننده وگل­های زرد هستند، محسوب می­شود. بر اساس نتایج درخت مولکولی هسته­ای، بخشه Neurocalyx نزدیک­ترین گروه به تبارشاخه Satureoides+Fragilicaulis است. شایان ذکر است که قرابت گونه­های یکساله با گونه­های چندساله سنبله­ای در درخت تبارزایی هسته­ای نشان داده شده است. بنابراین به نظر می­رسد"شکل رویشی یکساله" به­طور مستقل در بین دودمان­های چندساله تکامل یافته­اند.
یاسمن سلمکی،
دوره 3، شماره 4 - ( 12-1395 )
چکیده

تکامل صفات ریخت ­شناختی در چارچوب مطالعات تبارزایشی و براساس داده­ های توالی nrITS صورت گرفت. در این تحلیل 28 آرایه شامل دو برون گروه (Betonica officinalis, Melittis mellisophyllum) و 26 آرایه از گونه ­های سرده Stachys که در ایران رویش دارند به­ منزلۀ درون­گروه انتخاب شدند. به­منظور بررسی روند تکامل صفات، ده صفت رویشی و زایشی انتخاب شد. این صفات شامل زیستگاه، شکل رویشی، ریخت‌شناسی برگ، گل‌آذین، کاسه، و جام کرک­پوش بودند. بازسازی روابط تبارزایشی داده­ های توالی nrITS براساس روش استنباط بیزی انجام شد. سپس، بررسی روند تکامل صفات ریخت­ شناختی با استفاده از نرم ­افزار Mesquite  و ماتریس داده­ های ریخت­ شناسی انجام گرفت. نوع صفت، حالت­ های صفت، تعداد گام­ های  و ضریب لازم و ضریب سازگاری برای هریک از صفات محاسبه شد. از میان صفات ریخت­ شناختی بررسی ­شده، صفات مربوط به شکل رویشی و وجود کرک­پوش ساده از جمله صفاتی بودند که دارای بالاترین ضریب سازگاری بود و کمترین جورگرایی را نشان می­دادند. کمترین میزان ضریب سازگاری به صفاتی همچون کاسۀ متقارن، برگ­های قاعده­ ای پایا و وجود کرک غده ­ای اختصاص داشت و به عبارت دیگر بیشترین میزان جورگرایی را نشان می­دادند. بررسی روند تکامل صفات ریخت­ شناختی نشان داده است که بخشۀ Eriostomum و بخشۀ Fragilicaulis به ­ترتیب از جمله ابتدایی ­ترین و پیشرفته ­ترین بخشه­ های سرده Stachys به شمار می رود.


المیرا عیوض زاده خسروشاهی، یاسمن سلمکی،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده

فندقچه­ های 20 گونه از سرده سنبل بیابانی، که کمابیش به نمایندگی از تمام بخشه­ های موجود در این سرده به شمار می­روند توسط میکروسکوپ الکترونی نگاره مورد بررسی قرار گرفتند. شکل رایج در اغلب گونه­ های مورد مطالعه تخم ­مرغی پهن بود اما شکل­هایی همچون تخم­مرغی، مثلثی و مستطیلی نیز در بین گونه ­ها دیده شدند. در ارتباط با انواع الگوهای تزئینات سطحی چهار نوع اصلی تشخیص داده شدند که شامل  مشبک، نردبانی، rugose و ruminate بودند. تزئینات سطحی از نوع مشبک نوع رایج تزئینات سطحی در بین گونه ­ها به شمار می رفت، هر چند که تنوع در شکل شبکه ­ها، نوع شبکه­ ها و نوع دیواره ­های این تزئینات شواهد تکمیلی مفیدی را در جهت تمایز گونه­ ها فراهم می­کرد. اگرچه که تزئینات سطحی متنوع در تفکیک گونه ­های درون یک بخشه بسیار مفید بود اما در مربوط ساختن بخشه­ های مشابه به هم مفید واقع نشد. برای مثال، اغلب اعضای بخشه بزرگ Filipendula بر اساس تنوع در شکل و تزئینات سطحی فندقچه ­ها از یکدیگر تفکیک شدند، اما بررسی این تزئینات سطحی در معرفی کردن گروه­ های طبیعی
 
سوده سیادتی، شهریار سعیدی مهرورز، یاسمن سلمکی،
دوره 6، شماره 3 - ( 7-1398 )
چکیده

فندقچه ­های 20 آرایه از طایفه فراسیونی ­ها توسط میکروسکوپ الکترونی نگاره مورد بررسی قرار گرفتند و توضیحات مفصلی از ویژگی­ های ریزریخت­ شناسی آنها برای تمامی گونه­ های مورد مطالعه ارائه شده است. فندقچه ­های مطالعه شده در اندازه، شکل، رنگ و تزئینات سطحی تنوع خوبی نشان می­ دهند. شکل فندقچه در اغلب گونه ­های مورد بررسی تخم ­مرغی است، همچنین اشکال گرد، تخم مرغی پهن، بیضوی، سرنیزه­ای، مثلثی و مستطیلی را در تعداد کمی از گونه­ ها می­ توان یافت. شش نوع اصلی الگوی تزئینات سطحی برای فندقچه ­ها قابل تشخیص است که شامل: شبکه ­ای، لانک‌دار، نردبانی، جویده، تاول­دار و پشته ­پشته­ ای-ریزدانه­ ای است. رایج ­ترین نوع تزئینات سطحی فندقچه در بین گونه­ های مورد مطالعه نوع شبکه ­ای است، اما تنوع در اندازه و شکل سلول­ های تشکیل دهنده آن­ها صفات تشخیصی مفیدی را نیز فراهم می ­کند. تحقیقات ما نشان می ­دهد که نوع تزئینات در تحدید و تعریف آرایه ­ها در سطح گونه ­ای در بین گونه ­های Marrubium و خویشاوندان آن مفید است.
 

 

صفحه 1 از 1     

Creative Commons Licence
This work is licensed under a Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License.




کلیه حقوق این وب سایت متعلق به یافته های نوین در علوم زیستی است.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2015 All Rights Reserved | Nova Biologica Reperta

Designed & Developed by : Yektaweb