جستجو در مقالات منتشر شده


7 نتیجه برای تشریح

نرجس رضازاده مقدم، اصغر زمانی،
دوره 0، شماره 0 - ( 12-1402 )
چکیده

خانواده شاه‌پسند (Verbenaceae)، در حال حاضر متشکل از دو جنس Verbena و  Phylaدر مناطق مختلف ایران، بخصوص استان‌های شمالی است. محدوده این خانواده در منابع قدیمی در مقایسه با مطالعات کنونی، دچار تغییرات قابل توجهی شده است. به عنوان مثال، دو جنس Vitex و Clerodendrum نیز در منابع قبلی در این خانواده تقسیم‌بندی شده‌اند. بر همین اساس، در این پژوهش، با بررسی صفات ریخت‌شناسی و تشریحی برگ در 20 نمونه از جنس‌های Verbena، Phyla، Vitex و Clerodendrum به ارزیابی ارتباط بین این جنس‌ها پرداخته شده است. بدین منظور 67 صفت کیفی و کمّی ریخت‌شناسی و تشریحی مورد بررسی قرار گرفتند. جهت تحلیل‌ داده‌ها از نرم‌افزار R نسخه 4.3.1 استفاده شد. به منظور تحلیل هم‌زمان داده‌های کمّی و کیفی از روش آنالیز عاملی داده‌های ترکیبی (FAMD) استفاده شد. نتایج حاصل از این مطالعه حاکی از اهمیت بالای برخی صفات کمّی مانند طول آوند چوب رگبرگ اصلی، عرض بذر، طول خامه و قطر پهنک و برخی صفات کیفی شامل شکل سلول‌های اپیدرمی پهنک، موقعیت روزنه، نحوه قرارگیری دو بازوی پهنک نسبت به‌هم، نوع کرک‌پوش، شکل سلول‌های اپیدرمی رگبرگ اصلی، رنگ گلبرگ، تعداد دستجات آوندی در پهنک، میزان تراکم کرک‌پوش، شکل حاشیه برگ و تعداد انشعابات ساقه در خوشه‌بندی جنس‌ها بود. به طورکلی، تحلیل داده‌ها بیانگر جدایی کامل این چهار جنس بود. بر اساس این مطالعه و در انطباق با نتایج داده‌های تبارزایی، جدایی دو جنس Clerodendrum و Vitex از خانواده شاه‌پسند تأیید شد و تنها دو جنس Verbena و Phyla به عنوان جنس‌های بومی این خانواده در ایران شناخته می‌شوند.
سمانه مهدی یانی، علی ستاریان، میثم حبیبی، طیبه امینی،
دوره 2، شماره 4 - ( 12-1394 )
چکیده

جنس تنگرسRhamnus L.  از تیرۀ عنابیان است و تاکنون هشت گونه از تنگرس در ایران گزارش شده است. در این تحقیق ساختار تشریحی برگ، اپیدرم، دمبرگ و شاخه ­های جوان نه جمعیت از دو گونه Rhamnus pallasii و Rhamnus cathartica با استفاده از نمونه ­های جمع ­آوری­شده از طبیعت در مناطق مختلف شمال ایران و نمونه­ های هرباریومی تحت بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد سلول ­های اپیدرمی برگ در دو شکل چند­وجهی و نامنظم وجود دارند. الگوی دیواره آنتی­کلینالی راست تا کمانی و موج­ دار بودند. در هر دو گونه هر دو سطح برگ دارای تیپ روزنه­ ای آنموسیتیک و دو زیرگونه R. pallasii subsp. pallasii و R. pallasii subsp. sintenisii دو نوع تیپ روزنه آنموسیتیک و پاراسیتیک مشاهده شد. صفات شکل سطح مقطع، نوع کرک، تعداد لایه ­های کلانشیم و پارانشیم در برگ و دمبرگ و شاخه جوان در بین تاکسون­ های تحت بررسی بسیار مشابه است. در­مجموع مطالعات تشریحی انجام­ شده، تشابه این تاکسون­ها را در صفات آناتومی نشان می­ دهد.


نسترن بیات، فریده عطار،
دوره 2، شماره 4 - ( 12-1394 )
چکیده

ساختار تشریحی برگ 35 جمعیت متعلق به 18 آرایه از Scrophularia L. تحت بررسی قرار گرفت .از بین 39 صفت کیفی و کمی تحت بررسی در برگ، صفاتی نظیر ضخامت پهنک، ضخامت کوتیکول فوقانی و تحتانی رگبرگ میانی، طول سلول‌های پارانشیم نردبانی فوقانی و تحتانی، ضخامت دیوارۀ اپیدرم تحتانی رگبرگ میانی، ضخامت اپیدرم تحتانی و فوقانی پهنک، تعداد لایه‌های پارانشیم اسفنجی، نوع کلانشیم فوقانی رگبرگ میانی و وجود ایدیوبلاست، ارزش آرایه‌شناسی بالاتری در جدایی آرایه‌ها دارند. درنهایت، مقایسۀ نتایج این مطالعه با طبقه‌بندیGrau  (1981) حاکی از آن است که از بین 12 گروهی که او ارائه کرده است، 4 گروه به ­واسطه صفات تشریحی تأیید شده و در بقیۀ موارد هم­خوانی قابل توجهی بین دو مطالعه مشاهده نمی‌شود.


مریم خیاطی، منیژه پاکروان، علی سنبلی،
دوره 3، شماره 2 - ( 6-1395 )
چکیده

Tripleurospermum transcaucasicum (Manden.) Pobed.  (تیره کاسنیان و طایفه Anthemideae) به عنوان گزارش جدیدی از استان آذربایجان شرقی در شمال غربی ایران گزارش می­گردد. از نظر ریخت شناسی مشابه گونه­های T. caucasicum (Willd.) Hayek و T. monticolum (Boiss. & A.Huet) Bornm است. ویژگی­های متمابز کننده و تشریحی گونه گزارش شده با گونه­های نزدیکش مقایسه شده است.  پراکنش جغرافیایی گونه ی مذکور و گونه­های نزدیک در ایران ارائه شده است.


فائزه عاشقیان، صدیقه کلیج، ناصر جعفری،
دوره 6، شماره 4 - ( 10-1398 )
چکیده

هدف از این مطالعه مشخص کردن سازگاری­های ساختاری در سه جمعیت از پیچک ایرانی در سواحل استان مازندران است که تحت تاثیر تنش­های محیطی شدید منطقه ساحلی، جمعیت­های آن به شدت رو به کاهش است. به طور کلی بافت کلانشیمی حلقوی، مزوفیل ایزوبیلاترال، استل از نوع آمفی فلوئیک سیفونوستل، فراوانی لوله­های شیرابه­ای محتوی لاتکس، بلورهای فراوان دروز و حضور بافت پریدرم در ریزوم را می­توان به عنوان مهمترین استراتژی‌های تشریحی گیاه برای تحمل شرایط سخت محیطی معرفی کرد. جمعیت ساری در مقایسه با جمعیت­های بابلسر و نور از بیشترین مکانیسم‌های ساختاری برای تحمل اکوسیستم ساحلی برخوردار بود. تفاوت‌های کمی در ویژگی‌های تشریحی مشاهده شده در سه جمعیت persicus Convolvulus به عنوان شواهدی بر تنوع فنوتیپیکی بالای درون گونه‌ای است. این تنوع درون گونه‌ای در ویژگی‌های مرتبط با تحمل تنش‌ها سبب سازگاری منطقه‌ای به شرایط می‌شود و توانایی گیاه را برای مقابله با تغییرات محیطی افزایش می‌دهد.
 


مژگان ویسی، فهیمه کوهدار، مسعود شیدایی،
دوره 8، شماره 3 - ( 7-1400 )
چکیده

سرده گز با حدود 54 گونه بزرگترین سرده تیره گزیان است. یکی از گونه­های این سرده، گونه Tamarix tetragyna  است که در منابع مختلف با استفاده از صفات ریخت شناسی دو واریته T. tetragyna var. meyeri Boiss. و T. tetragyna var. deserti برای آن ذکر شده است. به دلیل وجود هم‌پوشانی در صفات استفاده شده در کلید‌های شناسایی برای جدایی این دو واریته، استفاده از مطالعات دیگر هم‌چون مطالعات تشریحی و مولکولی و هم‌چنین یافتن صفات موثرتر ریخت‌شناسی برای جدایی دو واریته می‌تواند حائز اهمیت باشد. در این پژوهش به منظور تایید وجود دو واریته در ایران نمونه­‌های گیاهی جمع آوری و با استفاده از مطالعات ریخت‌شناسی، تشریحی و مولکولی مورد بررسی قرار گرفتند. به منظور انجام مطالعات ریخت شناسی 6 صفت کمی و کیفی در 12 نماینده از این دو واریته مورد بررسی قرار گرفت. آنالیز ANOVA تفاوت معنی داری را بین صفات مورد بررسی نشان داد. برای مطالعات تشریحی در این دو واریته 10 صفت در 4 نماینده از دو واریته مورد بررسی قرار گرفت که این صفات نیز تفاوت معنی داری را نشان دادند. آنالیز AMOVA بر اساس مطالعات مولکولی با استفاده از نشانگر SCoT تفاوت معنی داری در بین دو واریته نشان داد. نمودار PCA biplot برای نشان دادن متغیرترین صفات در مطالعات ریخت‌شناسی و تشریحی رسم شد. نمودار های خوشه‌ای مختلف برای نشان دادن جدایی مرز بین واریته­‌ها در هر سه مطالعه رسم شدند. این نتایج نشان داد که استفاده از صفات تشخیصی مناسب در مطالعات ریخت­شناسی و تشریحی و هم‌چنین استفاده از نشانگرهای مولکولی می‌تواند در نشان دادن جدایی مرز این دو واریته موثر باشد.
 
 
نسرین فراست، مسعود شیدایی، حسین ریاحی، فهیمه کوهدار،
دوره 9، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده

سرده Ulva (کاهوی دریایی)، یکی از با­ ارزش­ترین ماکروجلبک­‌های دریایی است که در مناطق کم عمق ساحلی یافت شده و در آب‌های شیرین و شور سراسر جهان انتشار دارد. گونه‌­های Ulva دارای ارزش خوراکی، دارویی و غیره بوده و حاوی ترکیبات مختلفی مانند انواع چربی­‌ها، پروتئین­‌ها و کاروتنوئیدها هستند. این گونه‌­ها دارای تنوع پذیری فنوتیپی بالایی بوده و در شرایط مختلف محیطی تغییر می­‌کنند. در این مطالعه 38 جمعیت از 10 گونه از این سرده از نواحی ساحلی خلیج فارس و دریای عمان، از مناطق مختلف استان­های بوشهر و هرمزگان و یک ناحیه از استان سیستان و بلوچستان ، با بررسی­های ریخت­شناسی و تشریحی، شناسایی شد و مورد بررسی قرار گرفت. جمعیت‌­های مختلف تفاوت‌هایی را در ویژگی‌­های همچون ارتفاع، شکل و رنگ تال، تعداد پیرنوئید و ابعاد سلول نشان دادند. متابولیت­‌های مختلفی مانند پروتئین کل، روغن کل، کلروفیل a و b و کاروتنوئیدها در جمعیت­‌های مختلف، اندازه گیری و مقایسه گردید. نتایج اندازه­‌گیری درصد پروتئین در 10 گونه Ulva نشان داد که بیشترین درصد پروتئین کل متعلق به گونه U. prolifera از جزیره شیف از استان بوشهر با مقدار حدود % 5/26 وزن خشک، در مقایسه با گونه­‌های Ulva مورد مطالعه، و کمترین درصد روغن کل در بین­ گونه‌­ها، متعلق به گونه U. flexousa منطقه هخامنش از استان هرمزگان با حدود % 8/4 مشاهده گردید. با توجه به پروتئین بالا و کالری کم گونه­‌های سرده Ulva و اهمیت یافتن منابع جدید و تجدیدپذیر که در نهایت منجر به ایجاد و توسعه صنایع غذایی و دارویی جدید می­گردد، گونه­‌های این سرده، منبع بالقوه‌­ای هستند که می‌توان از آنها در این راستا بهره برد.




صفحه 1 از 1     

Creative Commons Licence
This work is licensed under a Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License.




کلیه حقوق این وب سایت متعلق به یافته های نوین در علوم زیستی است.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2015 All Rights Reserved | Nova Biologica Reperta

Designed & Developed by : Yektaweb