جستجو در مقالات منتشر شده


34 نتیجه برای ژن

دکتر سید رضا هاشمی، خانم نگین اخوندپور، دکتر ایوب فرهادی، مهندس الناز عربیان،
دوره 0، شماره 0 - ( 12-1402 )
چکیده

این پژوهش به منظور پاسخ ژن­­های موثر در مرگ برنامه ریزی شده سلول (BAX  و Bcl2) در سلول­های کبدی و روده در جوجه های گوشتی تغذیه شده  نانوذرات نقره پوشش داده شده بر کلینوپتیلولیت در شرایط القاء تنش گرمایی حاد انجام گردید. آزمایشی با استفاده از 450 قطعه جوجه گوشتی یکروزه در پنج تیمار و شش تکرار در قالب طرح کاملاً تصادفی انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل: 1) تیمار شاهد، 2) تیمار شاهد مکمل شده با 1 درصد  کلینوپتیلولیت  ، 3) تیمار شاهد مکمل شده با 1 درصد  کلینوپتیلولیت   پوشش داده شده با 5/0 درصد نانونقره، 4) تیمار شاهد مکمل شده با 15/0 درصد اسیداُرگانیک و 5) تیمار شاهد مکمل شده  با 1 درصد کلینوپتیلولیت  پوشش داده شده با 5/0 درصد نانونقره و 15/0 درصد اسیداُرگانیک بودند. نانوذرات نقره پوشش داده شده بر کلینوپتیلولیت با استفاده از تکنیکهای XRF و FTIR  مورد بررسی قرار گرفت. به منظور القا تنش حرارتی، پرندگان به مدت یک هفته در آخرین هفته دوره پرورش تحت تاثیر تنش گرمایی قرار گرفتند و در روز آخر تنش، نمونه های کبد و روده جهت بررسی بیان ژن استحصال گردید. نتایج این آزمایش نشان می‌دهد که تیمارهای کلینوپتیلولیت  و نانوذرات نقره پوشش داده شده بر کلینوپتیلولیت (NS) و اثر افزایشی بر بیانBcl2  و BAX دارند و این در حالی است که این اثر در تیمار اسید اُرگانیک دیده نشد. در مجموع میتوان بیان داشت که چنانچه از نانوذرات­نقره در تغذیه دام و طیور استفاده می­گردد بهتر است از مکمل اسید اُرگانیک جهت کاهش اثرات جانبی نانونقره استفاده گردد.
این پژوهش به منظور پاسخ ژن­­های موثر در مرگ برنامه ریزی شده سلول (BAX  و Bcl2) در سلول­های کبدی و روده در جوجه های گوشتی تغذیه شده  نانوذرات نقره پوشش داده شده بر کلینوپتیلولیت در شرایط القاء تنش گرمایی حاد انجام گردید. آزمایشی با استفاده از 450 قطعه جوجه گوشتی یکروزه در پنج تیمار و شش تکرار در قالب طرح کاملاً تصادفی انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل: 1) تیمار شاهد، 2) تیمار شاهد مکمل شده با 1 درصد  کلینوپتیلولیت  ، 3) تیمار شاهد مکمل شده با 1 درصد  کلینوپتیلولیت   پوشش داده شده با 5/0 درصد نانونقره، 4) تیمار شاهد مکمل شده با 15/0 درصد اسیداُرگانیک و 5) تیمار شاهد مکمل شده  با 1 درصد کلینوپتیلولیت  پوشش داده شده با 5/0 درصد نانونقره و 15/0 درصد اسیداُرگانیک بودند. نانوذرات نقره پوشش داده شده بر کلینوپتیلولیت با استفاده از تکنیکهای XRF و FTIR  مورد بررسی قرار گرفت. به منظور القا تنش حرارتی، پرندگان به مدت یک هفته در آخرین هفته دوره پرورش تحت تاثیر تنش گرمایی قرار گرفتند و در روز آخر تنش، نمونه های کبد و روده جهت بررسی بیان ژن استحصال گردید. نتایج این آزمایش نشان می‌دهد که تیمارهای کلینوپتیلولیت  و نانوذرات نقره پوشش داده شده بر کلینوپتیلولیت (NS) و اثر افزایشی بر بیانBcl2  و BAX دارند و این در حالی است که این اثر در تیمار اسید اُرگانیک دیده نشد. در مجموع میتوان بیان داشت که چنانچه از نانوذرات­نقره در تغذیه دام و طیور استفاده می­گردد بهتر است از مکمل اسید اُرگانیک جهت کاهش اثرات جانبی نانونقره استفاده گردد.
 
حدیث روشندل، رشید جامعی،
دوره 2، شماره 1 - ( 3-1394 )
چکیده

د. در پژوهش حاضر، محتوای آلکالوئید تام غدد زیرزمینی علف کبکی مناطق نقده، زنجان و بوکان به روش اسپکتروفتومتری بررسی شد. اثر برخی مشخصات خاک منطقۀ رویش مانند نیتروژن کل، پتاسیم، اسیدیتۀ خاک، نوع بافت خاک و محتوای نیترات غدد زیرزمینی، بر روی محتوای آلکالوئید تام گیاه سنجیده شد. نتایج تحلیل داده­ها تفاوت معنی­داری میان محتوای آلکالوئید تام گیاه علف کبکی نقده، زنجان و بوکان نشان داد. نتایج همچنین تفاوت معنی­داری را میان محتوای نیترات علف کبکی در سه منطقه نشان داد. بیشترین و کمترین محتوای نیترات به­­ترتیب مربوط به نقده و بوکان بود. بررسی نمونه­های خاک مناطق مختلف نشان داد که بافت خاک نقده رسی- لومی، زنجان سیلتی- رسی- لومی و بوکان لومی- شنی است. همچنین مشخص شد که با افزایش درصد شن خاک، مقدار آلکالوئید تام گیاه افزایش می­یابد. اثر اسیدیتۀ خاک بر محتوای آلکالوئید تام معنی­دار نبود.


نسترن سهرابی فر، جواد بهارآرا، ناصر مهدوی شهری، سعیده ظفر بالانژاد، الهه امینی،
دوره 3، شماره 1 - ( 3-1395 )
چکیده

از آنجا که اندروژن­ها در رشد فولیکول مو و ترمیم زخم اهمیت دارند، لذا در این تحقیق اثر عصاره بیضه گوسفند بر رشد فولیکول مو و ترمیم زخم پوست موش صحرایی نر  نژاد Wistar  بررسی شد. در این مطالعه تجربی آزمایشگاهی موش ­ها به 7 گروه شاهد )کنترل منفی)، شاهد آزمایشگاهی )تیمار با سرم فیزیولوژیک)، گروه تجربی1 (تیمار با عصاره بیضه گوسفند100% )، گروه تجربی2  (عصاره 75% )، گروه تجربی3 (عصاره 50%)، شاهد مثبت1 (تیمار با عسل) جهت بررسی روند ترمیم زخم پوست و شاهد مثبت2 (تیمار با ماینوکسیدیل) جهت بررسی ظهور فولیکول مو تقسیم شدند. سپس موش­ ها کشته، از زخم نمونه­ برداری، در فرمالین10% تثبیت و طی مراحل آماده‌سازی در قالب پارافینی قرار داده­ شد. سپس توسط میکروتوم برش‌های سریالی با ضخامت 6 میکرون تهیه شد و رنگ‌آمیزی هماتوکسیلین و ائوزین انجام گرفت. پارامترهای ضخامت اپیدرم، تعداد فیبروبلاست­ ها، سلول ­های بازال، التهابی، جوانه­ های عروقی و فولیکول مو  بررسی و داده­ های آماری توسط آزمون ANOVA و آزمون توکی در سطح 05/0>p تحلیل شدند. نتایج نشان داد در گروه تجربی 1 و 2، تشکیل مجدد اپی­تلیوم، رگ ‌زایی، تعداد سلول­های بازال، فیبروبلاست­ها و  فولیکول­ها افزایش معنی‌دار نسبت به گروه شاهد نشان داد (05/0> p). نتایج این پژوهش بیان­گر آن است که عصاره بیضه گوسفند باعث بهبود و تسریع در روند ترمیم زخم پوستی و رشد فولیکول مو در موش صحرایی می­شود و می­تواند به عنوان منبع غنی از اندروژن ها و فاکتورهای رشد کاندید مناسب در مطالعات ترمیمی بالینی پیشنهاد شود.


غفار خسروانی اصل، ایرج هاشم زاده سقرلو، اسماعیل پیرعلی، اصغر عبدلی،
دوره 3، شماره 1 - ( 3-1395 )
چکیده

در این بررسی روابط شجره­ شناسی ماهی قزل­آلای خال قرمز Salmo trutta L.1758 در رودخانه جاجرود حوضه دریاچه نمک با استفاده از توالی کامل ناحیه D-Loop ژنوم میتوکندریایی 5 قطعه ماهی در مقایسه با دیگر جمعیت­ های این گونه در ایران بررسی شد. نتایج به دست آمده نشان داد که جمعیت ماهی قزل­آلای خال­قرمز رودخانه جاجرود نیز مثل دیگر جمعیت­ه ای ایرانی این ماهی متعلق به گروه شجره شناسی دانوب است. هاپلوتایپ مشاهده شده در جمعیت رودخانه جاجرود مشابه هاپلوتایپ گزارش شده در جمعیت رودخانه کرج است. با توجه به نتایج به دست آمده ماهی قزل­آلای خال­قرمز حوضه نمک به جمعیت­های حوضه خزر نسبت داده شد و نسبت آن با گونه Salmo macrostigma مورد تأیید قرار نگرفت. با توجه به مشاهده نشدن هاپلوتایپ جمعیت­ های کرج و جاجرود در حوضه خزر و روابط آن با دیگر هاپلوتایپ­ های ایرانی و دانوبی شاید بتوان این هاپلوتایپ را از هاپلوتایپ های قدیمی دانست که ممکن است در حوضه خزر هم وجود داشته باشند. با توجه به بحث­های موجود در رابطه با زیست شناسی، ویژگی­ های جغرافیایی و همچنین با توجه به نوع هاپلوتایپ ماهی قزل­آلای خال ­قرمز حوضه نمک می­توان عنوان نمود که این جمعیت­ ها احتمالاً بومی حوضه نمک بوده و توسط انسان به حوضه یادشده معرفی نشده­ اند.


هیوا فیضی، نسترن حیدری، نصرالله رستگار پویانی، اسکندر رستگار پویانی،
دوره 3، شماره 2 - ( 6-1395 )
چکیده

روابط فیلوژنتیکی بین زیرگونه های Eumeces schneiderii princeps و Eumeces schneiderii pavimentatus با استفاده از 143 جفت باز از توالی ژن 16S میتوکندریایی مورد بررسی قرار گرفت. آنالیزها با استفاده از رویکرد حداکثر احتمال (ML) به کمک نرم افزار RAxML بر روی 12 نمونه جمع آوری شده از حدود 24 منطقه مجزا صورت گرفت. نتایج مطالعات مولکولی ما چهار کالد کامال مجزا و به خوبی حمایت شده ای از لحاظ موقعیت فیلوژنتیکی، تفاوت ژنتیکی و ویژگی های مشخص در مورفولوژی و ویژگی  های زیستگاهی آنها تشخیص داد. این کالدها شامل گروه هایی از

Scincus (3)  Eurylepis (2)  Eumeces schneiderii princeps+Eumeces schneideri pavimentatus (1) و Scincopus (4)

هستند. همچنین، رابطه فیلوژنتیکی تاکسون ناشناخته Eumeces sp. با کالد Scincus بطور کامل مشخص و آشکار نیست. آنالیزهای فیلوژنتیکی صورت گرفته جنس Eurylepis را در کنار کالدهای حاوی جنس Eumeces قرار نداد. به عالوه، نتایج این آنالیزهای فیلوژنتیکی یک وضعیت مونوفایلتیک را برای گونه Eumeces schneiderii نشان داد.


طیبه عنایت غلامپور، ولی الله جعفری، محمدرضا ایمانپور، حامد کلنگی میاندره،
دوره 3، شماره 4 - ( 12-1395 )
چکیده

در ﻣﻄﺎﻟﻌۀ ﺣﺎﺿﺮ، ﺗﺄﺛﻴﺮ عصارۀ هیدروالکلی گیاه پنج ­انگشت (Vitex agnus-castus) به منزلۀ مکمل غذایی بر شاخص­های رشد و تغذیه­ ای در لاروهای گورخرماهی (Danio rerio) به ­مدت چهار ماه بررسی شد. لاروها از زمان شروع تغذیۀ فعال تا سن چهارماهگی (میانگین وزن: 1/0±1/2 گرم، میانگین طول: 3/0±2/5 سانتی­متر) با جیرۀ غذایی حاوی عصارۀ گیاه تغذیه شدند. ماهیان تغذیه­ شده با جیرۀ غذایی حاوی عصارۀ گیاهی در شاخص­ های رشد، تغذیه ­ای و بقاء نسبت به گروه شاهد در وضعیت بهتری قرار داشتند (p<0.05). استفاده از عصاره تأثیر معنی­ داری بر میزان بازماندگی بچه­ ماهیان نداشت (p>0.05). جیرۀ حاوی 15 گرم عصاره به­ طور معنی­ داری بهترین ضریب تبدیل غذایی (05/0±071/0) را ایجاد کرد (p<0.05). با افزایش مقدار عصارۀ جیرۀ غذایی، ضریب رشد ویژه ماهیان افزایش یافت. بالاترین و پایین­ ترین شاخص افزایش وزن بدن به ترتیب در تیمار T3 (22/33±583/541) و T0 (71/17±962/252) بدست آمد (p<0.05). بالاترین شاخص وضعیت در تیمار T3 (011/0±447/4) و کمترین مقدار در تیمار T0 (021/0±525/2) مشاهده شد. در مجموع، این تحقیق پیشنهاد می­کند اﻓﺰودن 15 گرم عصاره به جیرۀ غذایی گورخرماهی ﻣﯽ­ﺗﻮاﻧﺪ در ﺑﻬﺒﻮد ﻋﻤﻠﮑﺮد رﺷﺪ و ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻧﻬﺎیﯽ مؤثر واقع شود و ﺑﻪمنزلۀ ﻣﮑﻤلی ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺑﺮای جیرۀ ﻏﺬایﯽ کپورماهیان در ﻧﻈﺮ گرفته شود.


نادر چاپارزاده، رویا سعیدی فر، لیلا زرندی میاندوآب، محمد پاژنگ،
دوره 4، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده

در سال­های اخیر، دخالت نیتریک اکساید در فرایندهای مختلف گیاهی از جمله تقلیل اثر مخرب تنش ­ها مشخص شده است. در محیط شور گیاهان با تنش ثانویه اکسیداتیو مواجه می­ شوند. این آزمایش برای ارزیابی تأثیر کاربرد خارجی سدیم نیترو پروساید (SNP) به ­منزلۀ دهندۀ نیتریک اکساید (NO) در تقلیل اثر اکسیداتیو شوری روی اسپندک (.Zygophyllum fabago L) طراحی شد. SNP (200 میکرومولار) به محیط کشت گیاهان در وضعیت شور (200 و 400 میلی­مولار NaCl) و غیر شور اضافه شد. رشد، نشانگرهای تنش اکسیداتیو (شاخص پایداری غشای سلولی و غلظت پراکسید هیدروژن)، فعالیت آنزیم ­های آنتی­ اکسیدان (پراکسیداز و کاتالاز) و همین­طور محتوای برخی ترکیبات آنتی­ اکسیدان (فلاونوییدها و کاروتنوییدها) تعیین شدند. شوری موجب کاهش معنی­دار وزن خشک اندام­ های هوایی و ریشه شد ولی فعالیت آنزیم­های پراکسیداز و کاتالاز را افزایش داد. شوری زیاد موجب افزایش محتوای پراکسید هیدروژن و کاهش میزان کاروتنوییدها در برگ­ها شد. کاربرد برون­زای NO ­در محیط شور موجب افزایش رشد، شاخص پایداری غشا و محتوای فلاونوییدها و کاروتنوییدها شد. کاربرد SNP در محیط شور موجب کاهش معنی­ دار پراکسید هیدروژن و همین طور فعالیت آنزیم ­های آنتی ­اکسیدان تحت مطالعه در برگ­ ها شد. داده­ ها حاکی از آن هستند که همکاری سیستم ­های آنتی اکسیدان اسپندک برای فایق آمدن بر شوری تأثیر می ­گذارد. همچنین، از داده­ ها بر­می­ آید که کاربرد خارجی NO برای تقلیل اثر اکسیداتیو شوری در گیاه اسپندک مفید است.
مریم عبدلی نسب، مهدی رحیمی،
دوره 4، شماره 3 - ( 9-1396 )
چکیده

تعداد 38 توده و رقم مهم هندوانه از مناطق مختلف کشور جمع­ آوری و پس ­از آماده­ سازی خاک، در مزرعۀ تحقیقاتی در قالب طرح بلوک­ های کامل تصادفی با سه تکرار کشت شد. به­ منظور بررسی تنوع ژنتیکی، DNA از برگ استخراج و واکنش زنجیره­ای پلیمراز با استفاده از 14 جفت آغازگر SRAP بهینه شد. تعداد 136 باند چندشكل به ­دست آمد، كه جفت آغازگر EM10-Me4 با تعداد نوزده باند و جفت آغازگرهایEM16-Me4  و EM16-Me4 با تعداد هفت باند به ­ترتیب بيشترين و كمترين تعداد باند چندشكل را ايجاد کردند. محتواي اطلاعات چندشكل (PIC) در اين تحقيق بين 20/0 تا 32/0 و ميزان تنوع ژني براساس شاخص نی از 17/0 تا 28/0 به ­دست آمد. تجزيۀ تابع تشخيص خطي فيشر نشان داد که روش UPGMA و با انجام صحت گروه­بندي در حدود 90 درصد، مناسب­تر از ديگر روش­ هاي تجزيۀ خوشه­ اي است. تجزيۀ خوشه ­اي  براساس روش جاکارد توده ­های تحت مطالعه را در پنج گروه مجزا قرار داد. تجزیه به مختصات اصلی نشان  می­دهد که مؤلفه­ های اول و دوم 5/92 درصد از تنوع به­ دست ­آمده را توجیه می­ کنند که خود نشان ­دهندۀ توزیع مناسب نشانگرها در کل ژنوم است.
حوا شریف دینی، کاظم پریور، نسیم حیاتی رودباری،
دوره 4، شماره 3 - ( 9-1396 )
چکیده

در میان انواع نانو‌ذرات زیست‌سازگار، نانواکسیدآهن توجه زیادی برای کاربردهای مختلف- بهخصوص در پزشکی و در تصویربرداری رزونانس مغناطیسی MRI))- به خود جلب کرده است. بررسی اثرات نانواکسیدآهن بر تغییرات هیستولوژیکی بیضه و اسپرماتوژنز موش بالغی که در زمان جنینی تحت تأثير قرار گرفته است، هدف این تحقیق است. در این مطالعة تجربی، موش­ ها به سه گروه تجربي و دو گروه كنترل و شم تقسيم شدند. نانواکسیدآهن با سه تکرار و دوزهای ۱۰، ۳۰ و ۵۰ mg/kg در روز۱۰ و ۱۲ و ۱۴ دورة بحرانی نمو بیضه جنین به مادر تزریق شد و پس‌از بلوغ زاده­ ها، از بیضه و اپیدیدیم  برش سریال به ضخامت µm ۰۶/۰ تهیه و رنگ‌آميزي هماتوکسیلین-ائوزین انجام شد و بعد از شمارش سلولي، داده‌ها تحت تحليل واریانس یک­ عاملی با تکرار وTukey قرار گرفت. نتایج به ­دست ­آمده افزایش برخی پارامترها مانند تعداد اسپرم اپیدیدیمی در دوزهای ۱۰ و ۳۰ میلی‌گرم، وزن بیضه در دوز ۳۰ میلی‌گرم، اسپرماتوسیت اولیه در دوز ۱۰ میلی‌گرم و کاهش برخی دیگر مانند قطر بیضه در هر سه گروه تجربی و حجم بیضه در دوز ۵۰ میلی‌گرم را نشان دادند. به‌علاوه تغییراتی از قبیل به هم‌ریختگی و واکوئله شدن را در دوزهای بالا شاهد بودیم. با توجه به عبور نانواكسيدآهن از غشای سلولی و نیز با توجه به توان اکسیدکنندگی و احیای آن، این نانوماده در دوزهای کم همچون یک آنتی‌اکسیدان عمل کرد و در دوزهای بالا سمیت را نشان داد و این نشان­ دهندة پتانسیل دو‌گانة نانو ‌‌اکسید‌آهن است. 
سمیه قاسمی،
دوره 4، شماره 4 - ( 12-1396 )
چکیده

این مطالعه با هدف بازیافت خاک­ اره و پودر خون با استفاده از کرم خاکی Eisenia foetida و بررسی روند تغییرات برخی ویژگی­ های بیوشیمیایی این ضایعات آلی، طی فرایند ورمی­ کمپوست­ سازی انجام شد. پودر خون به مقدار صفر، 5 و 10 درصد وزنی با خاک­اره مخلوط شد و به مدت چهار ماه اجازه داده شد تا به ورمی­کمپوست تبدیل شود. در زمان­ های 1، 2، 3، 4، 6، 8، 12 و 16 هفته پس از اضافه­ کردن کرم خاکی به بسترها، فعالیت میکروبی (تنفس پایه)، pH، هدایت الکتریکی (EC)، مقدار کربن آلی، نیتروژن کل و نسبت C:N اندازه­ گیری شد. نتایج نشان داد که تأثیر زمان، پودر خون و اثر متقابل آنها بر تمام پارامترهای تحت بررسی معنی­ دار است. با افزایش زمان انکوباسیون ، مقدار تجمعی کربن معدنی­ شده، نیتروژن کل و EC تمام تیمارهای ورمی­ کمپوست در مقایسه با ضایعات اولیه افزایش یافت، اما کربن آلی، C:N و pH روند کاهشی نشان دادند. اضافه­ کردن پودر خون به بستر خاک­اره باعث افزایش سرعت معدنی­ شدن کربن، EC و نیتروژن کل شد، درحالی­ که pH، کربن آلی و نسبت C:N کاهش یافت. در پایان زمان انکوباسیون، تیمار خاک­ارۀ حاوی 10 درصد پودر خون، دارای بیشترین مقدار دی­اکسید­کربن آزاد­شده (1/142 میکرو­گرم کربن بر گرم)، EC (7/3 دسی­زیمنس بر متر) و نیتروژن کل (24/2 درصد) و کمترین مقدار pH (6/6)، کربن آلی (5/22 درصد) و C:N (4/12) بود. براساس نتایج این مطالعه، فرایند ورمی­ کمپوست­ سازی می ­تواند به­ منزلۀ روش ایمن و مطمئن، برای دفع خاک­ اره و پودر خون استفاده شود.
سیامک یاری، رؤیا کرمیان، مصطفی اسدبیگی، علی نامداری،
دوره 4، شماره 4 - ( 12-1396 )
چکیده

هدف این مطالعه بررسی اثر حمایتی عصارۀ هیدرواتانولی بخش هوایی (برگ و ساقه) گیاه باباآدم بر مسمومیت کلیوی القاشده رَت­ها با جنتامایسین بود. 24 سر رَت­ نژاد ویستار به چهار گروه تقسیم شدند. که شامل: گروه کنترل، گروه جنتامایسین (تزریق درون­ صفاقی 100 میلی­گرم به­ ازای هر کیلوگرم وزن بدن)، گروه جنتامایسین+عصاره (تزریق درون­ صفاقی جنتامایسین و دریافت دهانی 500 میلی­گرم به ­ازای هر کیلوگرم وزن بدن) و گروه عصاره (دریافت دهانی 500 میلی­گرم عصاره به­ ازای هر کیلوگرم وزن بدن). طول دورۀ تیمار ده روز بود. مسمومیت کلیوی به ­روش بیوشیمیایی و هیستولوژیکی بررسی شد. غلظت کراتینین، اوره، مالون دی­آلدهید، سوپراکسید­دیسمیوتاز و پراکسید­هیدروژن خون تعیین شد. به­ علاوه، بررسی ­های هیستولوژیکی نیز انجام شد. غلظت اوره، کراتینین، مالون دی­آلدهید و  پراکسید هیدروژن در سرم خون حیوانات تیمارشده با جنتامایسین به­ طور معنی­ داری بالا و فعالیت سوپراکسید­دیسمیوتاز به­ طور معنی ­داری پایین بود. درحالی­ که تیمار هم­زمان عصاره شاخص­ های بیوشیمیایی مسمومیت کلیوی را کاهش داد. بررسی هیستولوژیکی نکروز و ریزش سلول ­های اپی­تلیالی لوله­ های پیچیدۀ نزدیک واقع در بخش قشری کلیۀ حیوانات تیمارشده با جنتامایسین را نشان داد. درحالی­ که تیمار هم­زمان عصاره با جنتامایسین، تخریب بافتی کمتری را نشان داد. نتایج حاکی است که تیمار با باباآدم می­تواند مسمومیت القاشده با جنتامایسین را کاهش دهد.
 
زهرا نورمحمدی، بهار قاسم زاده، فرح فراهانی،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده

گیاهAloe barbadensis Mill.  گیاهی چندساله، تک­لپه، گوشت­دار از تیرۀ Aloaceae  است. در این مطالعه، تنوع سوماکلونال گیاهان باززایی­شدۀ A. barbadensis بعد از چهار واکشت و انتقال به گلدان تحت بررسی قرار گرفت. ژنوم 40 گیاه باززایی­شده استخراج و تنوع ژنتیکی با استفاده از 20 نشانگر SPAR شامل پرایمرهایRAPD  وISSR  بررسی شد. همچنین، میزان ژل حاصل از گیاهان باززادۀ آلوئه ­ورا محاسبه گردید. میانگین درصد پلی­مورفیسم، اندیس­شانون، تنوع ژنتیکی Nei’s و تعداد الل ­های مؤثر براساس داده ­های RAPD، بالاتر از پارامترهای ژنتیکی به­ دست­ آمده از داده ­های ISSR بود. خوشه­ بندی NJ و ساختار ژنتیکی براساس نمودار STRUCTURE بر پایۀ نشانگرهای تحت مطالعه توانستند افراد را به خوشه­ های جداگانه تقسیم کنند. تحلیل AMOVA نیز نشان­دهندۀ تمایز ژنتیکی بین گروه­ ها در سطح معنی ­داری (P=0.01) بوده است و تأییدکنندۀ تفرق گروه ­های حاصل از تجزیۀ خوشه­ ای داده ­های مولکولی است. میزان تولید ژل در گروه­ های ایجاد­شده براساس تحلیل تجزیۀ خوشه­ ای با استفاده از آزمون تحلیل واریانس (ANOVA) بررسی شد که تفاوت معناداری (P=0.746) بین مقدار ژل در چهارگروه مشاهده نشد. نتایج این مطالعه توانست تغییرات سوموکلونال در سطح ژنوم با استفاده از نشانگرهای مولکولی را در میان گیاهان باززایی­ شده آلوئه نشان دهد، درحالی­که میزان ژل تولیدی در میان این گیاهان تغییر معناداری نشان داد.
 
مسعود نظری زاده، محمد کابلی، حمیدرضا رضایی، جلیل ایمانی، علیرضا محمدی، سعید خاکی،
دوره 5، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده

چکیده. کمرکولی جنگلی در ناحیۀ اوراسیا با حدود 18 زیرگونه از گسترش وسیعی در جنگل­ های کهنسال خزان­کنندۀ پهن ­برگ برخوردار است. جمعیت مقیم این پرنده در جنگل­ های پهن‌برگ بلوط در رشته کوه زاگرس به عنوان S.e.persica معرفی شده است. هدف از این مطالعه بررسی ساختار ژنتیکی و روابط تکاملی زیرگونۀ کمرکولی جنگلی رشته کوه زاگرس در مقایسه با کلادهای اروپایی (European)، آسیایی (Asian) و قفقازی (Caucasian) است. برای این منظور تعداد 10 فرد از دو ناحیه زاگرس شمالی در استان کرمانشاه و زاگرس جنوبی در استان کهگیلویه و بویراحمد با مجوز از سازمان حفاظت محیط زیست زنده­گیری و نمونه­ های خون آنها برداشت شد. مطالعات ژنتیکی با استفاده از 136 توالی کامل ژن ND2 (1041جفت باز) مستخرج از بانک ژن و 10 توالی از رشته کوه زاگرس تحت بررسی قرار گرفت. تحلیل­های تبارشناسی با استفاده از مدل TRN +G و رسم درخت بیزین و حداکثر درست نمایی انجام گرفت. همچنین روابط بین هاپلوتایپ‌ها با استفاده الگوریتم‌های اتصال میانه و پارسیمونی تحت بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که از 10 نمونۀ توالی یابی شده، چهار هاپلوتایپ منحصر به فرد حاصل شد. همچنین تحلیل‌های تبارشناسی حاکی از آن بود که جمعیت‌های زاگرس از تبار قفقازی تفکیک‌پذیر است. همچنین از 10 نمونۀ توالی یابی شده، چهار هاپلوتایپ منحصر به فرد حاصل شد. نتایج آمارۀ FST حاصل از تحلیل واریانس مولکولی (AMOVA) تغییرات معنی‌دار ساختار ژنتیکی را در بین جمعیت‌های مختلف کمرکولی جنگلی را نشان داد. آمارۀ FCT نیز حاکی از بروز تغییرات ژنتیکی قابل توجه در بین جمعیت‌های مختلف تبارهای آسیا، اروپا، قفقاز و زاگرس بود. در نهایت جمعیت‌های مختلف کمرکولی جنگلی در اوراسیا را می‌توان به سه گونۀ تکامل نژادی تقسیم نمود و زیرگونه‌ها‌ی S.e.persica و S.e.caucasian را بعنوان دو گونۀ تکامل نژادی مشترک در نظر گرفت.


پردیس قربانی سالکویه، محمدمهدی سوهانی، امین عابدی،
دوره 5، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده

ژن­های شبه­استریکتوسیدین سینتاز یک خانواده ژنی آرابیدوپسیس است که ژن­های اورتولوگ آنها در بقیۀ گیاهان کدکنندۀ آنزیم کلیدی مسیر بیوسنتزی ایندول آلکالوئیدهای مونوترپن هستند. بیان ژن SSL7 آرابیدوپسیس بلافاصله پس از تیمار با مولکول­ های پیام­ رسانی نظیر SA، متیل جازمونات و اتیلن القا می­ شود. در این آزمایش به­ منظور مطالعۀ کارکرد ژن شبه­ استریکتوسیدین سینتاز - 7 (SSL7) از ژنوتیپ وحشی گیاه آرابیدوپسیس تالیاناCol-0  (شاهد) و لاین سرکوب ­شدۀ ژن SSL7 (ssl7) از طریق درج T-DNA استفاده شد. تحلیل داده ­ها برمبنای آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی انجام شد. فاکتورها شامل دو ژنوتیپ و پنج سطح شوری شامل صفر، 50، 100، 150 و 200 میلی ­مولار NaCl بود. سرکوب ژن SSL7 در جهش ­یافته ssl7 با استفاده از qRT-PCR تأیید شد. بیان ژن­ های واکنش­ گر به تنش شوری شامل P5CS1، NCED3، AAO3 و RD29A در زمان­های 3 و 6 ساعت پس از اعمال تیمار NaCl در غلظتmM 150 نشان داد که چهار ژن مذکور در موتانت ssl7 در هر دو زمانِ پس از تیمار میزان بیان بالاتری نسبت به مقدار بیان در ژنوتیپ Col-0 نشان­ دادند. میزان فعالیت تعدادی از آنزیم ­های آنتی­اکسیدان در غلظت­ های مختلف NaCl در هر دو ژنوتیپ اندازه­ گیری شد. میزان فعالیت آنزیم‌های پراکسیداز (POD)، آسکوربات پراکسیداز (APX) و سوپر اکسید دیسموتاز (SOD) در موتانت ssl7 به ­طور معنی­ داری در سطح احتمال 1 درصد بیشتر از Col-0 بوده است. برعکس، فعالیت آنزیم‌ کاتالاز (CAT) در موتانت کاهش یافت. بنابراین، نتایج نشان داد که ژن SSL7 احتمالاً در مسیر مربوط به پاسخ به تنش شوری وابسته به سالیسیلیک ­اسید در گیاه آرابیدوپسیس نقش دارد و می­تواند به طریق کنترل منفی عمل کند.
 
محبوبه محبی بیجارپسی، تیمور رستمی شاهراجی، حبیب الله سمیع زاده لاهیجی،
دوره 5، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده

به منظور درک مکانیسم سازگاری اکوفیزیولوژی راش شرقی Fagus orientalis Lipesky نسبت به تغییرات ارتفاعی، میزان فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی شامل پراکسیداز، کاتالاز و آسکوربات پراکسیداز در برگ های درختان راش شرقی در ارتفاعات مختلف (700 متر، 1200 متر و 170 متر ارتفاع از سطح دریا) در جنگلهای گیلان مورد مطالعه قرار گرفت. نمونه برداری از برگ های واقع در نمیه شمالی و جنوبی تاج درختان سالم و بالغ راش شرقی انجام شد. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اختلاف معنی داری در بین و درون جمعیت برای فعالیت آنزیم های کاتالاز و پراکسیداز در سطح احتمال 05/0 وجود داشت و با افزایش ارتفاع، میزان فعالیت کاتالاز و پراکسیداز افزایش یافت، اما فعالیت آنزیم آسکوربات پراکسیداز ابتدا به صورت افزایشی و از ارتفاع میانه با افزایش ارتفاع میزان فعالیت  آن کاهش یافت. همچنین نتایج نشان داد که فعالیت آنزیمی پراکسیداز و کاتالاز در برگ های جمع آوری شده از نمیه شمالی درختان نسبت به برگ های جمع آوری شده از  نیمه جنوبی درختان بیشتر بود. 
محبوبه شیخ بهائی، فرخنده رضانژاد، حسینعلی ساسان،
دوره 5، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده

پیش‌روی فرایند گل‌دهی در گیاهان، از طریق تحریک مریستم گل‌آذین به‌وسیله‌ی چندین مسیر آغاز می‌شود. بسیاری از ژن‌های دخیل در این مسیرها فاکتورهای رونویسی خانوادۀ دومین MADS را کد می‌کنند. فاکتور رونویسی APETALA1 (AP1)، یکی از تنظیم کننده‌های کلیدی نمو گل، از این خانواده است. اولین قدم برای فهم مکانیسم‌های مولکولی تحت عمل‌کرد هر ژن در یک گیاه، شناسایی، تعیین توالی و سپس بررسی فیلوژنی ژن مورد نظر است. بدین منظور، RNA کل از غنچۀ گل شاهی (Lepidium sativum L.) استخراج و برای ساخت cDNA استفاده گردید. آغازگر‌های اختصاصی بر اساس توالی‌ ژن‌های همسان AP1 در گیاهان هم خانواده، طراحی و برای واکنش ‌RT-PCR مورد استفاده قرار گرفت. پس از بررسي الگوي مناسب الكتروفورزي آن و حصول اطمينان از كيفيت محصول PCR بدست آمده، قطعهی تكثير شده براي توالي يابي فرستاده شد. نتيجۀ توالي يابي پس از دريافت، با نرم افزارهاي BLAST، MUSCLE، Gene Runner و MEGA6 مورد بررسی قرار گرفت. نتایج، نشان دهندۀ تکثیر طول کامل ناحیهی کدشوندۀ ژن به‌تعداد 787 نوکلئوتید بود که LsAP1 نامیده شد و با شماره دست‌رسی KP070728 در پایگاه NCBI ثبت گردید. بررسی‌ها بیانگر تشابه بالا و همچنین هم‌پوشانی زیاد توالی‌های موجود در بانک ژن با توالی پروتئین استنباطی LsAP1، بود. مطابق با این نتایج، LsAP1 نیز به‌احتمال به ‌عنوان هومولوگ ژن AP1 در گذر به گل‌دهی نقش دارد و می‌تواند به عنوان ژن تعیین هویت مریستم گل عمل کند.

 

 


سمیه کی پور، حسین ریاحی، مصطفی عبادی، علی برهانی، محمدرضا آصف شایان، ناصر صفایی،
دوره 5، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده

سرده .Ganoderma Karst متعلق به راسته Polyporales بوده و از قارچ های مهم دارویی و بیماری زای گیاهی است. هدف از انجام این تحقیق بررسی تنوع ژنتیکی جمعیت های طبیعی دو گونه براق Ganoderma با استفاده از نشانگر مولکولی RAPD است. بدین منظور چهار جمعیت از گونه .Ganoderma resinaceum Boud و هشت جمعیت از گونه  .Ganoderma lucidum Karst جمع آوری شده از جنگل های شمال کشور طی سالهای 91 - 90 برای اولین بار در ایران مورد بررسی قرار گرفت. برای تکنیک RAPD، از 10 آغازگر تصادفی استفاده شد. نتایج RAPD – PCR موید وجود تنوع ژنتیکی وسیعی بین جمعیت های مورد مطالعه بود به طوری که تنوع درون گونه ای G. lucidum و G. resinaceum به ترتیب 48 / 61 و 16 / 40 برآورد شد. نتایج حاصل از تجزیه خوشه ای نشان داد که جدایه ها در سه خوشه قرار گرفتند و این گروه بندی جدایی جمعیت های دو گونه مورد مطالعه را تأیید کرود. در ارزیابی تجزیه ساختار ژنتیکی، دو گروه احتمالی (K=2) در ژرم پلاسم مورد مطالعه شناسایی شد به طوری که نتایج حاصل از بارپلات نیز آن را تأیید کرد.

عذرا صبورا، مریم امیری راد، عزت عسگرانی، طیبه رجبیان،
دوره 5، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده

استخراج DNA از بافت­های گیاهی اغلب مشکلاتی را فراهم می­سازد. بطورمثال عدم حذف متابولیت­های ثانویه نظیر ترکیبات فنلی گیاهان معطر و دارویی، باعث بروز خطا در نتایج کاربرد DNA استخراج شده طی آزمایش های مولکولی می­شود. بومادران (Achillea wilhelmsii)، گیاهی دارویی متعلق به تیره کاسنیان (Asteraceae) و انحصاری ایران است که اطلاعات کمی در رابطه با ژنوم آن وجود دارد. بدین جهت بهینه­سازی روش­های استخراج برای تهیه DNA با کمیت و کیفیت مناسب ضروری به نظر می­رسد. در این مطالعه دو روش سنتی استخراج DNA ژنومی از برگ گیاه بومادران (با استفاده از بافت تازه و گیاکده­ای) و یک روش دیگر با استفاده از کیت استخراج تجاری MAGNANTM مورد مقایسه قرار گرفته است. نتایج نشان داد که استخراج DNA از برگ­های تازه طبق دستورالعمل Khanuja و همکاران (1999) به دلیل افزایش مقدار DNA استخراج شده و کاهش آلودگی ترکیبات مزاحم مثل RNA، پلی­ساکاریدها، پروتئین­ها و متابولیت­های ثانوی بهتر از دو روش دیگر بود. ارزیابی کیفیت DNA استخراج شده از نمونه­های گیاکده­ای نشان داد که علیرغم مقدار بالای DNA (50-10 برابر نسبت به دو روش دیگر)، کیفیت عصاره روی ژل آگارز بخاطر وجود کشیدگی و شکستگی مولکول DNA پایین بود. این امر می­تواند استفاده از عصاره فوق را در آزمایشهای مولکولی با محدودیت روبرو سازد. کاربرد کیت استخراج MAGNANTM گرچه از نظر کاهش زمان و هزینه استخراج و کاهش آلودگی به پروتئین و RNA مناسب بود، اما نیازمند اصلاح فرایند تخلیص برای گیاه بومادران جهت افزایش کمیت DNA حاصل است.

 
مجتبی مرتضوی، نسرین پرورش، مسعود ترکزاده،
دوره 6، شماره 1 - ( 2-1398 )
چکیده

کوتين پليمري است که از تراکم و اکسيدشدن اسيدهاي چرب در گياهان به ­وجود آمده و نقش کليدي در حفاظت از گياهان در برابر عوامل بيماري­زا ايفا مي­ کند. کوتيناز يک آنزيم هيدرولازي است که کوتين را تجزيه می­ کند. هدف اين پژوهش استخراج کوتين سیب قرمز،  بررسی فعالیت باکتری­ های توليد­کنندۀ آنزيم کوتيناز در محیط LB و تحلیل­ های بیوانفورماتیکی است. بدين منظور، از پوست ميوه­ سیب قرمز و به کمک بافر اگزالات، کوتين جداسازی شد. سپس سویه­ های توليدکنندۀ آنزيم که قبلاً جداسازي شده ­اند، در داخل پليت­ هاي حاوي محيط کشت کوتين تلقيح داده شدند. پس از کشت اولیه، باکتری ها را در محیط LB کشت داده و به کمک سوبستراي اختصاصي پارانيتروفنول بوتيرات فعاليت کوتينازي نمونه­ ها سنجيده شد. به منظور انجام تحلیل­ های بیوانفورماتیکی، توالی جداسازی­ شده شش نمونۀ باکتریایی تولیدکنندۀ آنزیم کوتیناز در پایگاه ­های محاسباتی تحلیل شد و درخت فیلوژنتیکی هر توالی تهیه شد. سپس، توالی آنزیمی نمونه­ های تولیدکنندۀ کوتیناز بررسی و با رسم درخت فیلوژنتیکی میزان شباهت این توالی­ ها تحلیل شد. نتایج نشان داد که کوتینازهای پروکاریوتی از یوکاریوتی جدا شده ­اند. در ادامه، توالی ناحیه 16S rDNA این نمونه­ها به همراه توالی نمونه­های­ جدید، ارزیابی شده و روابط فیلوژنتیکی این گونه­ها تعیین شد. این تحلیل نشان  داد که توالی جدید در کنار نمونه ­های باکتریایی قرار می ­گیرد؛ بنابراین، احتمالاً آنزیم کوتیناز نمونه ­های شناسایی ­شده، از نظر ساختار و کارکرد با آنزیم کوتیناز این باکتری ها، ممکن است شباهت زیادی داشته باشد.

 
 


حامد پاک نژاد، طیبه عنایت غلامپور، رقیه صفری، سیدحسین حسینی فر،
دوره 6، شماره 2 - ( 5-1398 )
چکیده

ماهی گورخری به عنوان یک گونه مهم در علم ژنتیک است و با توجه به نزدیکی ژنوم آن به ژنوم انسان، بررسی بیان برخی از ژن­های مربوط به رشد و اشتها طی دورۀ تکامل لاروی این ماهی ضروری به نظر می­رسد. ژن­های کدکننده هورمون رشد و اشتها (GH و گرلین) در سنتز و رهاسازی هورمون رشد نقش دارند که می‌توانند به عنوان ژن­های اقتصادی در ماهیان مطرح شوند. با توجه به اهمیت ژن­های مذکور در دوران تکامل لاروی، تحقیق حاضر به ­منظور بررسی روند فعاليت آنها در مراحل ابتدايي رشد صورت گرفت. نمونه ­برداری از لاروها در روزهای 4، 7، 10، 15، 30 و 45 پس از تفریخ صورت پذیرفت. نمونه­ ها بلافاصله در ازت مایع قرار گرفتند و تا زمان استخراج RNA (با استفاده از کیت RNX-Plus) در فریزر 80- درجۀ سانتی­گراد نگهداری شدند. داده ­های ژن­های هدف با استفاده از ژن رفرنس β-actin  به روش ∆∆CT- 2 تحلیل ­شد. بیان ژن­های مذکور در طی مراحل مختلف تکاملی تفاوت معنی­ داری با یکدیگر داشتند؛ به­ طوری که بیان ژن GH و گرلین به­ترتیب در روز 4 و 10 پس از تفریخ به­ طور معنی­ داری بیشتر از سایر روزهای نمونه ­برداری بود (P<0.05). بطور کلی با توجه به اهمیت بسیار زیاد ژن­های مرتبط با رشد و اشتها که تأثیر به سزایی در روند بازمانی و بقاء لاروها در مراحل اولیه زندگی بر عهده دارند، در مراحل اولیۀ لاروی و روزهای ابتدایی لاروها بیان ژن­های GH و گرلین، بیشتر از سایر دوره ­های تکاملی است.



صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

Creative Commons Licence
This work is licensed under a Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License.




کلیه حقوق این وب سایت متعلق به یافته های نوین در علوم زیستی است.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2015 All Rights Reserved | Nova Biologica Reperta

Designed & Developed by : Yektaweb