جستجو در مقالات منتشر شده


12 نتیجه برای کلر

فاطمه قاسمی، رضا حیدری، رشید جامعی، لطیفه پوراکبر،
دوره 1، شماره 1 - ( 9-1393 )
چکیده

برای بررسی سمیت ناشی از نیکل، دانهرستهای ذرت بعد از جوانهزنی در محیطهای کشت هیدروپونیک حاوی صفر، 50 ، 100 و 200 میکرومولار کلرور نیکل به مدت دو هفته کشت شدند. سپس تأثیر آن  بر رشد، سرعت واکنش هیل و محتوای رنگیزههای فتوسنتزی بررسی شد. وزن تر و خشک برگها و ریشهها در غلظت 50 میکرومولار کلرور نیکل افزایش یافت، اما در غلظتهای 100 و 200 میکرومولار کاهش نشان داد. با افزایش نیکل، از  طول ریشه و اندام هوایی کاسته شد. با توجه به نتایج حاصل، بافتهای اندام هوایی‌ و ریشه‌ای در­برابر غلظت‌های مختلف نیکل پاسخ رشدی متمایزی از خود نشان می‌دهند. نیکل تا 100 میکرومولار باعث افزایش میزان کلروفیل a شد، اما در غلظت 200 میکرومولار از میزان آن کاست. تغییر در­خور ملاحظهای در میزان کلروفیل b و کاروتنوئیدها مشاهده نشد. با افزایش نیکل از سرعت واکنش هیل به منزلۀ شاخص توانایی کلروفیل a در مرکز واکنشی PSII برای شکافت آب، کاسته شد.


مهرداد رسولی، عبدالله حاتم زاده، محمود قاسم نژآد، حبیب الله سمیع زاده لاهیجی،
دوره 4، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده

در اکثر نقاط ایران به ­دلیل وجود شوری آب و خاک مشکلات زیادی در زمینه پرورش چمن در فضای شهری وجود دارد. یکی از راهکارهای مناسب جهت حل این مشکل استفاده از کند کننده­ های رشد گیاهی از جمله ترینگزاپک اتیل در مدیریت چمن است که بسیار مرسوم و معمول شده است. براین اساس پژوهشی به­ منظور بررسی کاربرد ترینگزاپک اتیل در شرایط تنش شوری روی سه گونۀ چمن سردسیری آگروستیس، آگروپایرون و فستوکا در شرایط گلخانه ای با خاک لوم شنی انجام شد. نتایج نشان داد محلول پاشی برگی  چمن ها با ترینگزاپک اتیل سبب افزایش ویژگی­ های رشدی، محتوای کلروفیل، کاروتنوئید و میزان پرولین در اندام هوایی شد. در حالی­ که افزایش میزان شوری (سدیم کلراید) آب آبیاری منجر به کاهش صفات اندازه ­گیری فوق بجز کاروتنوئید و پرولین در مقایسه با شاهد شد. هر دو تیمار ترینگزاپک اتیل و شوری سبب کاهش معنادار ارتفاع رشد، وزن تر و خشک اندام هوایی شد. چمن آگروستیس بیشترین تحمل به شوری را در بین چمن­ های تحت مطالعه نشان داد. نتایج این پژوهش نشان داد کاربرد ترینگزاپک اتیل باعث افزایش تحمل به شوری از طریق بهبود کیفیت چمن و درصد برگ سبز، افزایش محتوای کلروفیل و میزان پرولین و کاهش میزان سرزنی چمن­ ها شد.


سیده مریم موسوی کلات، ناصر عباسپور،
دوره 4، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده

این آزمایش به­ منظور بررسي تأثير شوري ناشي از کلرید سدیم بر برخي ویژگی­ های مورفولوژیکی و فيزيولوژيكي چهار رقم کلزا  (Brassica napus L.)  به نام­ های طلایه، ساری­گل، زرفام و اپرا انجام شد. گیاهان در محلول هوگلند با غلظت یک چهارم و وضعیت گلخانه­ ای رشد یافتند. هنگامی­ که گیاهان به مرحلۀ پنج­ برگی رسیدند، با غلظت­ های صفر (شاهد)، 50، 75 و 100میلی­ مولار NaCl تیمار شدند. ۱۴ روز پس­ از شروع تیمار، مرحلۀ برداشت انجام شد. سپس، طول اندام هوایی و ریشه، محتوای نسبی آب، سطح برگ، میزان فتوسنتز، محتوای کلروفیل ­­و کاروتنوئید برگ ارزیابی شد. نتایج آزمایش­ ها نشان داد که افزایش شوری موجب کاهش محتوای نسبی آب برگ، طول ریشه و اندام هوایی و سطح برگ می­شود. میزان فتوسنتز نیز در ارقام طلایه و ساری­ گل کاهش و در اپرا و زرفام افزایش یافت. تغییرات القاء­شده توسط شوری بر محتوای رنگیزه­ های فتوسنتزی دارای نوسان بود. درمجموع، نتایج این تحقیق نشان داد که در میان ارقام تحت مطالعه، ارقام اپرا و زرفام نسبت به دو رقم دیگر در فاز رویشی واکنش بهتری تحت تنش شوری داشتند و واکنش رقم ساری­گل ضعیف ­تر از دیگر ارقام بود.
راهله احمدپور، سعیدرضا حسین زاده، نظام آرمند، سمیه چاشیانی،
دوره 4، شماره 3 - ( 9-1396 )
چکیده

تنش آبی يكي از مهم­ترين عوامل محدودكنندة رشد و عمل­كرد گياهان در بسياري از مناطق دنيا است. به­منظور بررسي اثر تنش آبی بر برخي صفات مورفولوژيك، فيزيولوژيك و فعالیت آنزیم­های آنتی­اکسیدان عدس، آزمایشی با 4 رقم پرکاربرد عدس (گچساران، کیمیا، زیبا و رباط) در 4 تيمار تنش آبی شامل 25، 50، 75 و 100 درصد (شاهد) ظرفیت زراعی به صورت فاكتوريل در قالب طرح كاملاً تصادفي با سه تكرار در اتاقک رشد انجام شد .نتایج نشان داد که تنش آبی در سطوح 25 و 50 درصد ظرفیت زراعی به کاهش معنی­دار ویژگی­های مورفوفیزیولوژیک و افزایش معنی­دار فعالیت آنزیم­های آنتی اکسیدان، پرولین و پروتئین محلول برگی در مقایسه با سطح شاهد می­انجامد. در بررسی صفات مورفوفیزیولوژیک، ارقام گچساران و رباط در بیشتر صفات تحت بررسی نسبت به ارقام کیمیا و زیبا برتری داشتند. در تنش شدید، محتوای پرولین و پروتئین محلول برگی، فعالیت آنزیم کاتالاز و سوپراکسید­دیسموتاز در ارقام گچساران و رباط افزایش معنی­داری نسبت به ارقام کیمیا و زیبا داشت. نتايج اين بررسي نشان داد كه ارقام رباط و گچساران از طريق به­كارگيري سازوکار­هاي مختلف تحمل تنش آبی نظیر فعالیت بیشتر آنزیم­های آنتی­اکسیدان، افزایش رنگ­دانه­های فتوسنتزی، محتوای پرولین و پروتئین نسبت به ارقام کیمیا و زیبا، كمتر تحت تأثير اثر منفی تنش آب قرار گرفتند. با توجه به اینکه صفات تحت بررسی در این مطالعه معیارهای مناسبی جهت شناسایی ارقام مقاوم به تنش خشکی محسوب می­شوند، بنابراین ارقام رباط و گچساران به­منزلۀ ارقام مقاوم جهت کشت دیم معرفی می­شود.
فرهاد ولیزادگان، مریم رحیمی تسیه،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده

ناحیه قاعده­ای-جانبی آمیگدال (BLA) جایگاه مهمی در تنظیم نوروترانسمیتری حافظۀ کاری و مرجع است. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر سیستم دوپامینرژیک ناحیه (BLA) بر حافظۀ کاری و مرجعبوده است.موش های صحرایی نر نژاد ویستار با استفاده از دستگاه استرئوتاکسی به صورت دوطرفه در ناحیۀBLA کانول گذاری شد. پارامترهای تعداد خطاهای کاری و مرجع و زمان سپری شده در بازوهای خطاهای کاری و مرجع با استفاده ازدستگاه تست ماز شعاعی و بر اساس پروتکلDSWS  مورد محاسبه قرار گرفتند. تزریق آپومورفیندر دوزهای پایین (0.005 µg/rat) و بالا (0.5 µg/rat) درون هسته BLA سبب کاهش معنی داری در تعداد خطاهای کاری و نه مرجع شد که نشان دهنده بهبود حافظۀکاری است. تزریق دوز متوسط آپومورفین (0.05 µg/rat) موجب افزایش تعداد خطاهای کاری و مرجع و مدت زمان سپری شده در بازوهای مذکور شد که نشان دهنده آسیب به هر دو نوع حافظۀ است. تزریق کلرپرومازین (2 µg/rat) ، باعث کاهش خطای کاری و مرجع شد. اما بر مدت زمان سپری شده در بازوهای مربوطه تأثیری نداشت که دلالت بر تقویت حافظه­ های کاری و مرجع دارد. تزریق توامان کلرپرومازین(2 µg/rat) به همراه دوزهای مختلف آپومورفین هیچ تغییر معنی­داری در تعداد خطاهای کاری و مرجع و زمان­های سپری شده در مقایسه با گروه کنترل و گروه دریافت­ کننده کلرپرومازین(2 µg/rat) ایجاد نکرد.یافته های فوق نشان میدهد که سیستم دوپامینرژیک هسته BLA از طریق هردو نوع رسپتور خانواده D1 و D2 در تعدیل حافظه های کاری و مرجع عمل می­کنند. ثانیاً با توجه به سیگنالینگ کاملاً متفاوت درون سلولی این دو نوع رسپتور تأثیر این سیستم در هسته BLA بر حافظۀ کاری و مرجع حاصل برآیند عمل­کرد هردو نوع خانواده رسپتوری است. 
حکیمه علومی، فاطمه نصیبی، حسین مظفری،
دوره 5، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده

گیاهان دارویی منابع غنی از متالیت‌های ثانویه هستند. شاهی گیاهی واجد ترکیبات موثره و متابولیت‌های ثانویه از جمله ترکیبات پلی‌فنل، آنتوسیانین‌، فلاونوئید می‌باشد که بواسطه این ترکیبات دارای اهمیت ویژه دارویی و اقتصادی است. ملاتونین یک تنظیم کننده رشد است که نقش آن در افزایش میزان متابولیت‌های ثانویه منجر به ایجاد تحمل گیاهان به تنش های محیطی می‌شود. در این مطالعه اثر ملاتونین برون‌زا بر تولید متابولیت‌های ثانویه گیاهچه شاهی (Lepidium sativum) در آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی با 5 تیمار ملاتونین (0، 5، 10، 50 و 100 میکرومولار) و 3 تکرار انجام گرفت. پس از اعمال تیمار، میزان رشد و محتوای رنگیزه‌ای، محتوای آب برگ و همچنین محتوای فلاونوییدها، آنتوسیانین‌ها و ترکیبات فنولی کل مورد بررسی قرار گرفت. تیمار بذر با ملاتونین بویژه در غلظت‌ 50 و 100 میکرو مولار موجب بهبود رشد و محتوای رنگیزه های فتوسنتزی گردید. همچنین مقادیر بالای ملاتونین متابولیت‌های ثانویه گیاه از جمله آنتوسیانین ها، کاروتنوئیدها و ترکیبات فنولی گیاه را افزایش داد. این تغییرات می‌تواند تایید کننده نقش ملاتونین بعنوان تنظیم کننده رشد و تاثیر آن بر بهبود رشد و مقاومت گیاهی ‌باشد.


امجد ساعدی، حسین مرادی، مهناز کریمی،
دوره 6، شماره 4 - ( 10-1398 )
چکیده


 گیاه صبر زرد (Aloe vera)، یکی از گیاهان با ارزش در صنایع دارویی، آرایشی، بهداشتی و غذایی محسوب می‌شود. افزایش نیاز به این گیاه جهت تولید تجاری محصول، سبب انجام تحقیقات گسترده‌ای بر روی کشت شرایط آزمایشگاهی آن شده است. به همین منظور این ازمایش در دو مرحله انجام گردید. در بخش اول این تحقیق بهترین روش سترون‌سازی ریزنمونه ­های منطقه پاجوش ­های آلوئه ورا مطالعه گردید. در بخش دوم، اثر نوع ریزنمونه، نور (تاریکی و روشنایی) و تنظیم‌کننده‌های رشد BAP و  NAAبر باززایی و میزان مواد فنولی این گیاه بررسی شد. این آزمایش به صورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی با 3 تکرار طراحی شد. بهترین پروتکل سترون‌سازی، کلرید جیوه 1/0 درصد (به مدت 2 دقیقه)، اتانول 70 درصد (به مدت 30 ثانیه) و هیپوکلریت سدیم 15 درصد (به مدت 5 دقیقه) به دست آمد. بهترین ریزنمونه، ریزنمونه سفید کوچک به دست آمده از قاعده برگ بود که در حضور تاریکی کم‌ترین درصد فنول و بیش‌ترین درصد زنده‌مانی (5/67 درصد) را به همراه داشت. همچنین محیط کشت MS به همراه 75/0 میلی‌گرم در لیتر BAP و 25/0 میلی­ گرم در لیتر NAA بیش­ ترین تعداد ساقه (5/2) و طول ساقه (107/42 میلی­متر)، درصد استقرار (73 درصد)، تعداد برگ (33/6)، قطر برگ (8/4 میلی­متر)، کلروفیل b (216/9 میلی­ گرم/گرم) و کارتنوئید (81/4 میلی­گرم/گرم) را فراهم کرد. بیش­ترین مقدار کلروفیل a (07/56 میلی­ گرم/گرم) و کلروفیل کل (35/61 میلی‌گرم/گرم) نیز در محیط هورمونی حاوی 5/1 میلی‌گرم در لیتر BAPبه همراه 5/0 میلی‌گرم در لیتر NAA به دست آمد .همچنین بیش ­ترین تعداد ریشه (3) و طول ریشه (3/33 میلی­ متر) در محیط بدون هورمون مشاهده شد.
 
 
شبنم حیدرپور، ناصر عباسپور، نیر محمدخانی، ساناز موسوی پورناکی،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1399 )
چکیده

تحمل به شوری 4 ژنوتیپ انگور ( قره اوزوم، حسینی، آق اوزوم و کشمشی) تحت شرایط شوری ( 25، 50 و 100 میلی مولار) مطالعه گردید. فاکتورهای رشدی تحت شرایط شوری به صورت معنی داری (P<0.05) کاهش یافت، در حالی که محتوی یون های سدیم و کلر افزایش یافت. در تمامی تیمارهای شوری انباشتگی کلر نسبت به سدیم بیشتر بود. قره اوزوم کمترین و کشمشی بیشترین محتوی کلر برگ را دارا بود. فتوسنتز، تعرق و هدایت روزنه ای تحت شوری کاهش یافت و بیشترین همبستگی را با محتوی کلر برگ دارا بود. کمترین کاهش در پارامترهای فتوسنتزی در قره اوزوم مشاهده گردید. تحت شوری متوسط (50 میلی مولار) محتوی قند محلول، پرولین و گلایسین بتائین در برگ همه ی ژنوتیپ ها افزایش یافت. نتایج به دست آمده در این مطالعه نشان داد قره اوزوم عملکرد و تحمل بیشتری تحت تنش شوری دارد و کشمشی در مقایسه با سایر ژنوتیپ‌ها حساس‌تر است.


شیوا شهسواری، زهرا نورمحمدی، مسعود شیدایی، فرح فراهانی، محمدرضا وظیفه‌شناس،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1399 )
چکیده

میوه انار یکی از مهمترین محصولات باغبانی به دلیل وجود ترکیبات پلی­ فنل­ ها، آنتی ­اکسیدان و ضد قارچی است. در مطالعه حاضر تنوع ریخت شناسی و ترکیبات فیتوشیمیایی هشت رقم تجاری انار مورد بررسی قرار گرفت. چهارده صفت ریخت شناسی و 10 ترکیب شیمیایی اندازه­گیری شد. بر­اساس آنالیز مولفه­ های اصلی، متغیرترین صفات ریخت­ شناسی میان ارقام انار مورد مطالعه شامل نوک برگ، حاشیه برگ، قدرت رشد و فرم رویشی بود. کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا ترکیباتی شامل کلروژنیک اسید، کافئیک اسید، پارا کوماریکاسید،اسیدیته، محتوی فنولی، فعالیت آنتی­اکسیدانی در آبمیوه و  پوست میوه توانستند ارقام مورد مطالعه را متمایز کنند. مقایسه دندروگرامUPGMA  بر­اساس داده­ های ریخت­ شناسی و محتوی شیمیایی عدم تطابق بین آنها را نشان داد. تست مانتل بین صفات ریختی، ترکیبات شیمیایی و فاصله جغرافیایی ارتباط معنی داری را نشان نداد. این نتایج نشان دهنده تفاوت در محتوی ژنتیکی ارقام انار در مناطق مختلف ایران است و تنوعات در صفات مطالعه شده ارتباطی با فاصله جغرافیایی آنها ندارد.
 


سیمین کلوتی، شاهرخ کاظم پور اوصالو، فریده عطار، آلفونسو سوزانا، نوریا گارسیا- جاکاس،
دوره 8، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده

تبار­زایی و تنوع ریختی گونه‌های Cousinia hypopolia، C. decipiens، C. esfandiarii، C. renominota، C. stahliana و C. daryoushiana  از بخشه Stenocephalae از سرده Cousinia که در مناطق شمال­شرقی ایران پراکنش دارند، مورد بررسی قرار گرفتند. توالی‌های هسته‌ای ETS , ITS و کلروپلاستی rpl32-trnL(UAG) برای 12 گونه (17 نمونه) تولید شد. روابط تبار­زایشی بین گونه‌ای با استفاده از روش استنباط بیزی و روش بیشینه درست نمایی بازسازی شد. همچنین نمونه‌ها از لحاظ صفات ریخت­شناسی مورد بررسی قرار گرفتند. در این مطالعه جدایی این گونه‌ها توسط نتایج حاصل از داده‌های مولکولی (داده‌های ترکیبی هسته‌ای ETS ,ITS و کلروپلاستی rpl32-trnL(UAG)) علی­رغم دارا بودن صفات ریختی و توزیع جغرافیایی بسیار مشابه تأیید شد. بر اساس مطالعه حاضر گونه‌های ذکر شده، بر اساس صفات ریختی و نتایج حاصل از داده‌های مولکولی از یکدیگر جدا می‌شوند. کلید شناسایی و شرح گونه‌ها ارائه می‌شود. این نتایج با مطالعات قبلی ریخت­شناسی، گرده­شناسی و تشریحی هم­خوانی قابل توجهی نداشت.
لیلا زرندی میاندوآب، نادر چاپارزاده، حمید فکری شالی،
دوره 8، شماره 2 - ( 4-1400 )
چکیده

 به منظور بررسی اثر متقابل شوری و منیزیم بر مولفه­‌های رشدی، ویژگی­‌های فیزیولوژیک و محتوای برخی متابولیت­‌ها در گیاه اسفندک، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی طراحی و در پرلیت با استفاده از محلول هوگلند اجرا شد. تیمارها شامل دو سطح شوری (صفر و 300 میلی‌مولار کلریدسدیم) و سه سطح از منیزیم شامل غلظت­‌های صفر و 2 و 6 میلی­‌مولار بیشتر از غلظت منیزیم موجود در محلول هوگلند (2 میلی­‌مولار) بودند. بر هم­کنش شوری و منیزیم تاثیری بر وزن تر کل گیاه نداشت در حالی که موجب افزایش 50 درصدی وزن خشک کل گیاه شد. شوری منجر به کاهش سطح برگ گیاه شد ولی حضور منیزیم باعث بهبود و افزایش سطح برگ گیاه گردید. تیمار منیزیم NAR را کاهش داد، در حالی‌­که موجب افزایش LAR و RLGR شد. شوری منجر به کاهش RLGR گردید. در صورتی که برهم­کنش شوری و منیزیم موجب افزایش و بهبود RGR، LWR، RLGR شد. شاخص بردباری در تیمارهای شوری به همراه منیزیم افزایش یافت ولی نسبت R/S فقط در تیمار شوری افزایش معنی­‌دار نشان داد و حضور منیزیم موجب تعدیل آن گردید. شوری محتوای رنگدانه­های فتوسنتزی را کاهش داد و منیزیم این کاهش را جبران نمود. بر هم­کنش شوری و منیزیم قند کل برگ را افزایش و قند کل ریشه را کاهش داد. منیزیم و شوری محتوای پروتئین کل همه اندام های گیاه را کاهش داد. به‌­طور کلی شوری اثر منفی بر پارامترهای فیزیولوژیک گیاه اسفندک داشت که کاربرد منیزیم تکمیلی موجب بهبود رشد و افزایش شاخص تحمل آن شد.
 


اکبر فرقانی، امیر حسین فرقانی، مریم الطافی، کاظم هاشمی مجد، امید سفالیان،
دوره 8، شماره 3 - ( 7-1400 )
چکیده

اکثر اراضی کشاورزی ایران در مناطق خشک و نیمه­خشک قرار داشته و جزو خاک­های شور محسوب می­شوند. به منظور بررسی تاثیر متقابل شوری، منابع پتاسیم و کلسیم بر رشد و عملکرد گوجه­‌فرنگی آزمایشی فاکتوریل در قالب بلوک‌­های کامل تصادفی در شرایط هیدروپونیک در سه تکرار  انجام شد. فاکتورهای آزمایشی شامل شوری در سه سطح (0، 20 و 40 میلی­‌مولار کلریدسدیم)، پتاسیم از دو منبع کلرید و نیترات (0 و 15 میلی­‌مولار) و کلسیم از منابع کلرید و نیترات (0 و 10 میلی­‌مولار) بودند. با افزایش سطح شوری شاخص‌­های رشد شامل ارتفاع بوته، قطر ساقه، تعداد برگ، تعداد گل و میوه و کلروفیل برگ کاهش یافت. استفاده از نیترات کلسیم در شوری 40 میلی مولار کلرید سدیم سبب افزایش به ترتیب 55 و 95 درصدی وزن خشک اندام هوایی و ریشه گیاهان شد. همچنین کاربرد نیترات کلسیم در بیشترین غلظت نمک سبب افزایش 75 درصدی کلروفیل کل شد. آنالیز داده­‌ها نشان دادکه با افزایش شوری غلظت سدیم در ریشه و ساقه افزایش و غلظت پتاسیم در اندام ریشه کاهش یافت ولی محتوای پتاسیم اندام هوایی تحت تاثیر شوری قرار نگرفت. استفاده از نیترات­ کلسیم در شوری 40 میلی مولار کلرید سدیم سبب کاهش 23 درصدی غلظت سدیم ریشه نسبت به گیاهان تیمار شده با 40 میلی مولار کلرید سدیم گردید. بنابراین با توجه به یافته های به دست آمده می توان بیان کرد که از بین منابع پتاسیم و کلسیم به نظر می‌­رسد استفاده از نیترات کلسیم در مقایسه با موارد دیگر با افزایش کلروفیل کل، وزن خشک و تعدیل در نسبت­‌های یونی می­تواند اثرات شوری را در گیاه گوجه فرنگی کاهش دهد.


صفحه 1 از 1     

Creative Commons Licence
This work is licensed under a Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License.




کلیه حقوق این وب سایت متعلق به یافته های نوین در علوم زیستی است.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2015 All Rights Reserved | Nova Biologica Reperta

Designed & Developed by : Yektaweb