19 نتیجه برای رشد
رامین عزتی، گلاره ربانی،
دوره 1، شماره 1 - ( 9-1393 )
چکیده
باران اسیدی که شکل مرطوب آلایندههای گازی تلقی میشود، دراثر ترکیب آلایندههایی مانند CO2، SO2و NO2 در اتمسفر با بخار آب در ابرها تشکیل میشود. با افزایش غلظت این آلایندهها در اتمسفر میزان باران اسیدی نیز روبهافزایش است. باران اسیدی، که مخلوطی از اسیدهای سولفوریک، نیتریک و کربنیک است، در خاک موجب تغییراتی مانند کاهش pH، زدایش عناصر غذایی، افزایش آزادسازی فلزات سمی و کاهش حاصل خیزی خاک میشود،که نتیجۀ آن اعمال اثرات منفی بر گیاهان است. در مطالعۀ حاضر طی یک دوره 32 روزه، گیاهان گندم تحت آبیاری و برگپاشی با 4 تیمار باران اسیدی حاوی اسیدسولفوریک و اسیدنیتریک با pHهای 5/2 و 5/3 و 5/4 و 6/5 قرار گرفتند، درحالیکه گیاهان شاهد با آب معمولی با 4/7pH= آبیاری شدند. طبق نتایج، گیاهان شاهد در تمام شاخصهای رشدی و فیزیولوژیکی بهتر از گیاهان تیمار باران اسیدی با pHهای 5/2 و 5/3 بودند. همچنین گیاهان تیمارشده با باران اسیدی در pHهای 6/5 و 5/4، به غیر از شدت فتوسنتز، محتوای رنگیزهها و قندهای محلول در دیگر فاکتورها در سطح پایینتری از گیاهان شاهد قرار داشتند. همچنین درpH های 5/3 و 5/2 ایجاد لکههای سفید در هردو سطح برگ، خشکشدن رأس و کنارهای برگ نیز مشاهده شد.
محمدرضا ایمان پور، زهرا روحی،
دوره 2، شماره 2 - ( 6-1394 )
چکیده
این مطالعه به منظور نشاندادن اثر مکمل گیاهی سنگروویت بر پارامترهای رشد، فاکتورهای بیوشیمیایی خون، بازماندگی و مقاومت به تنششوری در بچهماهیان سفید انجام شد. ماهیان با وزن 003/0±1 گرم به چهار گروه تقسیم شدند و با جیرههای حاوی سنگروویت در سطوح مختلف صفر (شاهد)، 05/0، 1/0 و 15/0 درصد به مدت 45 روز تغذیه شدند. نتایج نشان داد که وزن نهایی، افزایش وزن و میزان رشد ویژه افزایش در ماهیان تغذیه شده با جیرههای حاوی سنگروویت افزایش معنیداری داشته است (05/0>p). علاوهبراین، ضریب تبدیل غذایی ماهیان تیمارشده با سنگروویت در مقایسه با گروه شاهد بهطور معنیداری کاهش یافت (05/0>p). با اینحال، میزان ضریب چاقی، گلوکز و پروتئین کل در بین تیمارهای مختلف و گروه شاهد اختلاف معنیداری نداشت (05/0<p). از سوی دیگر، کلسترول خون ماهی سفید در گروه شاهد (013/0±17/190 میلیگرم در دسیلیتر) در مقایسه با تیمارهای سنگروویت افزایش معنیداری داشت (05/0>p). مکمل غذایی سنگروویت بر بازماندگی و مقاومت به تنش شوری تأثیری نداشت (05/0<p). نتایج مطالعه حاضر نشان میدهد که مکمل گیاهی سنگروویت میتواند میزان رشد، مصرف غذا و پارامترهای بیوشیمیایی خون بچهماهیان سفید را بهبود بخشد.
مجید بیرانوند، منصوره قائنی، محمد ولایت زاده،
دوره 2، شماره 3 - ( 9-1394 )
چکیده
ماهی زبرا دانیو (Danio rerio Hamilton, 1822) یکی از ماهیان زینتی تجاری آب شیرین است که در مناطق گرمسیری زندگی می کند و در کشور ما ارزش اقتصادی بسیاری دارد. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر جیره غذایی حاوی ریزجلبک اسپیرولینا (.Spirulina sp) بر شاخص های رشد و تغذیه ماهی زبرا دانیو (Danio rerio) انجام شد. تعداد 360 قطعه ماهی زبرا دانیو به طور تصادفی با چهار تیمار و سه تکرار در 12 آکواریوم تقسیم شدند که تیمارهای غذایی شامل تیمار 1 یا شاهد (غذای تجاری فاقد مکمل جلبک اسپیرولینا)، تیمار 2 (غذای تجاری به همراه 0/5 درصد مکمل جلبک اسپیرولینا)، تیمار 3 (غذای تجاری به همراه 1 درصد مکمل جلبک اسپیرولینا) و تیمار 4 (غذای تجاری به همراه 5/1درصد مکمل جلبک اسپیرولینا) بودند. به طور کلی، استفاده از جلبک اسپیرولینا در جیرۀ غذایی ماهی زبرا دانیو سبب افزایش وزن بدن و ضریب رشد ویژه اینگونه شد، اما افزایش میزان پودر جلبک اسپیرولینا در جیره غذایی ماهی زبرا دانیو طی دوره پرورش 60 روزه تأثیری بر شاخص ضریب تبدیل غذایی نداشت. با توجه به اینکه دربارۀ شاخص های رشد بین تیمار 1 و 1/5 اختلاف معنی داری وجود ندارد، تیمار 1 درصد پودر جلبک اسپیرولینا بهترین تیمار جهت رشد ماهی زبرا دانیو بود.
رضوان قناد، فروغ اکبری، مریم مددکار حق جو،
دوره 3، شماره 4 - ( 10-1395 )
چکیده
در این مطالعه، تأثیر پیش تیمارهایی متشکل از جلبکهای سبز-آبی و سبز و نیز مواد معدنی، بر تحریک فعالیتهای بیوشیمیایی و متابولیکی جوانه زنی بذر زرین گیاه (Dracocephalum kotschyi Boiss.) بررسی شد. پرایمینگ با سه نوع جلبک، سبز-آبیSpirulina platensis Geitler، جلبک سبز Beyerinck vulgaris Chlorella و جلبک سبز Dunaliella bardawil UTEX-2538 and/or IR-1 (Isolated from Gave-Khooni) و نیز محیط کشت غذایی تغییریافته جانسون، بهصورت تیمار با سوسپانسیون فیلتر شده جلبکی یا تیمار با جلبک زنده در درون محیط کشت، اعمال شد. چون گونه های Dunaliella ویژۀ آبهای شور هستند، لذا از محیط کشت غذایی حاوی 6/0 درصد NaCl برای آنها و برای Spirulina از محیط کشت حاوی 1/0 درصد NaCl، استفاده شد. پس از خاتمۀ پرایمینگ، فعالیتهای آنزیمی و محتوای قندها در بذور ارزیابی و پس از کشت بذور پرایم شده درون پلیت، برخی شاخص های جوانه زنی و رشد دانه رستها اندازهگیری شدند. فعالیت آنزیم های آلفا و بتاآمیلاز، دهیدروژناز، قند کل و احیاکننده و پروتئین کل بذر، در محیط کشت فاقد نمک (استفاده شده برای (Chlorella و در رتبۀ بعدی در حضور 1/0 درصد نمک (برای Spirulina)، از بقیۀ تیمارها بیشتر بود. در محیط کشت واجد نمک 6/0 درصد، حضور جلبک قادر به بهبود شاخص ها نبود اما در محیط بدون نمک، تأثیر مثبت جلبکها بیشتر شد. سوسپانسیون فیلتر شده Spirulina به تنهایی یا در محیط کشت دارای 1/0 درصد نمک، بیشترین مقادیر فعالیت آنزیم های آمیلاز، قندکل و درصد جوانه زنی و Chlorella سبب افزایش فعالیت آنزیم دهیدروژناز و بیشترین طول ریشه چه شد. سوسپانسیون فیلتر شده Dunaliella در محیط کشت فاقد نمک، سبب افزایش فعالیت آنزیمهای آمیلاز و نیز مقدار قندهای احیاکننده شد.
اکبر نوررسته نیا، گوهر یوسف زاده،
دوره 3، شماره 4 - ( 10-1395 )
چکیده
در تنش های محیطی کاربرد برخی ترکیبات از جمله تعدادی از هورمون های رشد گیاهی مانند متیل جاسمونات می تواند سبب افزایش مقاومت گیاه شود. در این مطالعه اثر غلظت های مختلف متیل جاسمونات (10، 20 و 30 میکرومولار) بر افزایش مقاومت گیاه دربرابر تنش خشکی تحت بررسی قرار گرفت. بررسیها در گیاه توتون طی تنش خشکی اعمالشده با پلیاتیلن گلایکول 20درصد و طی دوره های زمانی 3، 6 و 9 روزه انجام شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که تنش اعمالشده به طور معنی داری موجب افزایش محتوای قندهای محلول، مالون دآلدهید و عوامل دفاعی غیرآنزیمی مانند آنتوسیانین و پرولین می شود. همچنین، تنش خشکی موجب کاهش مقادیر رنگیزه های فتوسنتزی، کاروتنوئید و فلاوونوئید در نمونه های تنشدیده شد. اما کاربرد متیل جاسمونات سبب کاهش مالون دیآلدهید به عنوان شاخص پراکسیداسیون لیپیدی و مقادیر مربوط به عوامل تنشزدا مثل پرولین، بتاکاروتن و مالون دیآلدهید و افزایش میزان قند محلول و رنگیزههای فتوسنتزی، آنتوسیانین، فلاونوئید و فلاونول شد. با توجه به کاهش همزمان پراکسیداسیون لیپیدی و تعدادی از آنتی اکسیدان های تحت بررسی، به نظر می رسد استفادۀ برونزاد متیل جاسمونات در تنش خشکی میتواند به این گیاه برای تحمل تنش کمک کند.
مهرداد رسولی، عبدالله حاتم زاده، محمود قاسم نژآد، حبیب الله سمیع زاده لاهیجی،
دوره 4، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
در اکثر نقاط ایران به دلیل وجود شوری آب و خاک مشکلات زیادی در زمینه پرورش چمن در فضای شهری وجود دارد. یکی از راهکارهای مناسب جهت حل این مشکل استفاده از کند کننده های رشد گیاهی از جمله ترینگزاپک اتیل در مدیریت چمن است که بسیار مرسوم و معمول شده است. براین اساس پژوهشی به منظور بررسی کاربرد ترینگزاپک اتیل در شرایط تنش شوری روی سه گونۀ چمن سردسیری آگروستیس، آگروپایرون و فستوکا در شرایط گلخانه ای با خاک لوم شنی انجام شد. نتایج نشان داد محلول پاشی برگی چمن ها با ترینگزاپک اتیل سبب افزایش ویژگی های رشدی، محتوای کلروفیل، کاروتنوئید و میزان پرولین در اندام هوایی شد. در حالی که افزایش میزان شوری (سدیم کلراید) آب آبیاری منجر به کاهش صفات اندازه گیری فوق بجز کاروتنوئید و پرولین در مقایسه با شاهد شد. هر دو تیمار ترینگزاپک اتیل و شوری سبب کاهش معنادار ارتفاع رشد، وزن تر و خشک اندام هوایی شد. چمن آگروستیس بیشترین تحمل به شوری را در بین چمن های تحت مطالعه نشان داد. نتایج این پژوهش نشان داد کاربرد ترینگزاپک اتیل باعث افزایش تحمل به شوری از طریق بهبود کیفیت چمن و درصد برگ سبز، افزایش محتوای کلروفیل و میزان پرولین و کاهش میزان سرزنی چمن ها شد.
ساسان قبادیان، حسین گنجی دوست، دکتر بیتا آیتی، ندا سلطانی،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
خواص ویژه و کاربریهای گوناگون گونۀ ریزجلبکی اسپیرولینا به تمرکز روزافزون حوزههای مختلف بیوتکنولوژی به کشت تجاری این گونه و روشهای کاهش هزینۀ آن منجر شده است، اما کشت باز، که در اغلب کشتهای تجاری مورد استفاده قرار میگیرد، مشکلات و نواقصی نظیر خطر آلودگی، نفوذ نکردن نور به عمق، اختلاط ناکارآمد و پایین بودن بهرهوری دارد. در این پژوهش با طراحی و ساخت یک فتوبیوراکتور جدید و بهرهگیری از ناحیۀ کنترلی، سیستم آسانسوری جایگزین پمپاژ (برای کاهش آسیب به سلولهای شکننده) و ملاحظات ساختاری بافلها و هوادهی (برای اختلاط بهتر)، اقداماتی در جهت رفع مشکلات مذبور انجام شد و تأثیر سه فاکتور حجم ناحیۀ کنترلی (%)، سیکل اختلاط (hr) و شدت تابش (Lux) بر خواص کمی وزن خشک (g/l) و میزان رشد مخصوص (day-1) ریزجلبک اسپیرولینا با روش پاسخ سطح-طراحی مرکزی بررسی شد. بیشترین میزان وزن خشک بیومس (g/l 915/0) در بیشترین سیکل اختلاط (12 ساعت)، حجم کنترلی 30درصد و شدت تابش 7000 لوکس ایجاد شد. و میزان بهینه تابش برای دستیابی به بیشترین بیومس برابر 8700 لوکس بود. براساس این نتایج و به سبب تاثیر زیاد فاکتورهای سیکل اختلاط و حجم ناحیه کنترلی، میتوان با کنترل حجم محدودی (فقط 20درصد) از برکه های باز، ضمن رعایت ملاحظات اقتصادی، به افزایش بهره وری و ارتقای کشت دست یافت و جهت افزایش بهره وری کل، از یک ناحیه کنترلی برای تعدادی از برکه های باز بهره برد.
محمدرضا ایمان پور، ماهرخ نعمتی، حدیثه افشاری، زهرا روحی،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
دفعات تغذیه و تراکم ذخیرهسازی از فاکتورهای مهم مؤثر بر رشد و بلوغ ماهیان پرورشی است. هدف این مطالعه تعیین اثرات تراکم (10، 20، 30 و 40 قطعه ماهی در آکواریوم) و دفعات تغذیه (2، 3 و 4 نوبت غذادهی در روز) بر پارامتراهای رشد و هماتوکریت ماهی کلمه (Rutilus rutilus caspicus) است. آزمایش در دو تکرار و به مدت 45 روز انجام شد. نتایج این مطالعه نشان داد که پارامترهای رشد شامل افزایش وزن، ضریب تبدیل غذا و نرخ رشد ویژه به طور معنی داری تحت تأثیر تراکم قرار گرفتند (05/0>P)، اما دفعات غذادهی اثر معنی داری نداشت (05/0<P). بالاترین وزن و نرخ رشد ویژه در پایین ترین تراکم (10 قطعه ماهی در آکواریوم) ثبت شد. کمترین ضریب تبدیل غذا در تراکم 10 قطعه ماهی در آکواریوم بدست آمد، ضریب تبدیل غذا با افزایش تراکم به طور معنی داری افزایش یافت (05/0>P). همچنین، اثرات متقابل تراکم و دفعات غذادهی بر پارامترهای رشد معنی دار نبود (05/0<P). تراکم و دفعات تغذیه تأتیر معنی داری بر میزان هماتوکریت نداشت (05/0<P). از سوی دیگر، اثرات متقابل تراکم و دفعات تغذیه بر میزان هماتوکریت معنیدار بود (05/0>P). کمترین سطح هماتوکریت در تراکم 10 و با دو وعده غذادهی در روز مشاهده شد. نتایج این مطالعه نشان داد که تراکم بر رشد اثر معنی داری دارد، اما افزایش دفعات غذاذهی تأثیری بر رشد ماهی کلمه ندارد.
سیده مهدیه سادات، زهرا حاجی حسن، محمد برشان تشنیزی، مهری عبدی،
دوره 5، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده
. فاکتور رشد عصبی (NGF) یک فاکتور نوروتروفیک است که در حفظ، بقا و تمایز سلولهای سیستم عصبی نقش دارد. پروتئین NGF دارای سه زیر واحد است که زیر واحد β آن فعالیت اصلی را بر عهده دارد. این پروتئین از موتیف گره سیستئینی که در آن رشتههای β با پیوندهای دی سولفیدی به یکدیگر متصل شدهاند، تشکیل شده است. NGF برای درمان بسیاری از بیماریها استفاده میشود. به دلیل اینکه NGF استخراج شده از منابع طبیعی برای درمان نامناسب است، بسیاری از محققین برای تولید – NGFβ نوترکیب تلاش کردهاند. در این مطالعه، به منظور افزایش بیان NGF، این پروتئین به طور هم زمان با چپرون Trigger Factor در E. coli بیان شد. بدین منظور pET39b(+)::β-NGF و پلاسمید چپرونی pTF16 به E. coli BL21(DE3) انتقال یافتند. پس از القای هر پروموتر، کل محتوی پروتئینی و پروتئین های پری پلاسمی بطور جداگانه استخراج شدند. به منظور تأیید تأثیر TFبر میزان بیان کلی و تولید –NGFβ محلول، تکنیکهای برادفورد و دات بلات و نرمافزار ImageJ استفاده شدند. سپس –NGFβ با استفاده از ستون کروماتوگرافی تمایلی (Ni2+-NTA) تخلیص شد. همچنین به منظور مطالعه عملکرد NGF-β تخلیص شده، رده سلولهای PC12 با پروتئین به مدت یک هفته تیمار شدند. دادهها نشان دادند که بیان همزمان با چپرون TF میتواند سبب افزایش تولید پری پلاسمی و محلول –NGFβ و نه کل محتوی پروتئینی شود. همچنین تیمار سلولهای PC12 با –NGFβ تخلیص شده (بیانشده با چپرون TF)، منجر به تمایز سلول های PC12 به سلول های عصبی شد، که نشاندهنده عملکردی بودن پروتئین تولید شده است. دادههای این مطالعه نشاندهنده این است که بیان همزمان چپرون سیتوپلاسمی TF با پروتئین NGF ممکن است یک روش مؤثر در تولید مناسب فاکتور رشد عصبی نوترکیب (rhNGF) محلول و فعال باشد.
کبری قلی پور، پرتو روشندل،
دوره 5، شماره 4 - ( 10-1397 )
چکیده
بهمنظور بررسی اثر پرایمینگ بذر با 24-اپی براسینولید (صفر، 1/0 و 1میلیگرم بر لیتر) بر افزایش مقاومت گیاه گوجهفرنگی (Lycopersicon esculentum Mill.) به تنش شوری (صفر، 70 و 140 میلیمولار کلریدسدیم) آزمایشی بهصورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملاً تصادفی در شرايط گلخانهای صورت گرفت. تنش شوری به طور قابل ملاحظه ای باعث کاهش در میزان رشد گیاه گوجه فرنگی شد. با این وجود، پرایمینگ با 24-اپی براسینولید (EBL) (1 میلیگرم بر لیتر) از اثرات منفی کلریدسدیم (بهويژه در 140 میلیمولار) به نحو معنی دار کاست. در این حالت، 24-اپی براسینولید باعث تغییر در میزان وزن تر و خشک (بیش از دو برابر)، کلروفیل کل (72+ درصد)، کاروتنوئيدها (دو برابر)، پرولین آزاد (سه برابر)، نشت الکترولیت ها (6/18- درصد)، نسبت Na+/K+ در ریشه (5/57- درصد) و اندام های هوایی (62- درصد) نسبت به شاهد شوری شد. به نظر میرسد پرایمینگ بذر با اپیبراسینولید با افزایش در میزان پرولین آزاد، غلظت رنگیزه های فتوسنتزی و نیز کاهش نشت الکترولیت ها و نسبت Na+/K+ در بافتهای گیاه گوجهفرنگی منجر به افزایش تحمل گیاه گوجه فرنگی به تنش شوری شد.
حامد پاک نژاد، طیبه عنایت غلامپور، رقیه صفری، سیدحسین حسینی فر،
دوره 6، شماره 2 - ( 5-1398 )
چکیده
ماهی گورخری به عنوان یک گونه مهم در علم ژنتیک است و با توجه به نزدیکی ژنوم آن به ژنوم انسان، بررسی بیان برخی از ژنهای مربوط به رشد و اشتها طی دورۀ تکامل لاروی این ماهی ضروری به نظر میرسد. ژنهای کدکننده هورمون رشد و اشتها (GH و گرلین) در سنتز و رهاسازی هورمون رشد نقش دارند که میتوانند به عنوان ژنهای اقتصادی در ماهیان مطرح شوند. با توجه به اهمیت ژنهای مذکور در دوران تکامل لاروی، تحقیق حاضر به منظور بررسی روند فعاليت آنها در مراحل ابتدايي رشد صورت گرفت. نمونه برداری از لاروها در روزهای 4، 7، 10، 15، 30 و 45 پس از تفریخ صورت پذیرفت. نمونه ها بلافاصله در ازت مایع قرار گرفتند و تا زمان استخراج RNA (با استفاده از کیت RNX-Plus) در فریزر 80- درجۀ سانتیگراد نگهداری شدند. داده های ژنهای هدف با استفاده از ژن رفرنس β-actin به روش ∆∆CT- 2 تحلیل شد. بیان ژنهای مذکور در طی مراحل مختلف تکاملی تفاوت معنی داری با یکدیگر داشتند؛ به طوری که بیان ژن GH و گرلین بهترتیب در روز 4 و 10 پس از تفریخ به طور معنی داری بیشتر از سایر روزهای نمونه برداری بود (P<0.05). بطور کلی با توجه به اهمیت بسیار زیاد ژنهای مرتبط با رشد و اشتها که تأثیر به سزایی در روند بازمانی و بقاء لاروها در مراحل اولیه زندگی بر عهده دارند، در مراحل اولیۀ لاروی و روزهای ابتدایی لاروها بیان ژنهای GH و گرلین، بیشتر از سایر دوره های تکاملی است.
مصطفی ساغریان، علی گنجعلی، منیره چنیانی،
دوره 6، شماره 2 - ( 5-1398 )
چکیده
گیاه پونه سای بینالودی (Nepeta binaloudensis Jamzad) از گیاهان بومی و دارویی ایران است. این گیاه به علت برداشت بی رویه و تخریب رویشگاه آن در خطر انقراض قرار گرفته است ما به بررسی تاثیر آنتی اکسیدان ها و غلظت های مختلف هورمون BAP و NAA بر بهبود شاخه زایی و ریشه زایی گیاه پونه بینالودی تحت شرایط درون شیشه پرداختیم. ریزنمونه های ساقه در محیط کشت ½ MS حاوی 5/0 میلی گرم بر لیتر هورمون BAP به همراه غلظت های مختلف آسکوربیک اسید (100 و 200 میلیگرم بر لیتر) و گلوتاتیون احیا (1 و 2 میکرو مول بر لیتر) کشت شدند. سپس اثر غلظت های مختلف هورمون BAP (5/0، 1 و 5/1 میلیگرم بر لیتر) بر ساقه زایی این گیاه محاسبه شد. همچنین ریشه زایی، ساقه های باززایی شده در محیط کشت ½ MS حاوی غلظت های مختلف NAA (5/0، 1 و 5/1 میلی گرم بر لیتر) بررسی شد. نتیاج نشان داد که ترکیب آنتی اکسیدان اثر معنی داری بر ساقه های تولیدی در محیط کشت ½ MS حاوی 5/0 میلی گرم بر لیتر BAP داشت. غلظت 2 میکرومول بر لیتر گلوتاتیون احیا در مقایسه با دیگر تیمارهای آنتی اکسیدانی منجر به افزایش ساقه زایی شد. غلظت های 1 و 1/5 میلی گرم بر لیتر BAP اثر معنی داری (p-value<0.05) بر درصد ساقه زایی و تعداد ساقه های تولیدی داشت. در مقابل، درصد ریشه زایی و میانگین طول ریشه در غلظت 2 میلی گرم بر لیتر هورمون NAA افزایش یافت. ما استفاده از این تیمارها را برای ریز ازدیادی کار آمد این گیاه در حال انقراض پیشنهاد می کنیم.
حسن دلدار، جینا خیاط زاده، مریم طهرانی پور،
دوره 7، شماره 2 - ( 4-1399 )
چکیده
امروزه، ورود نانوذرات به آبهای آزاد باعث بروز آثار سمی در آبزیان شده است. نانوذرات اکسید مس یکی از نانوذرات پرکاربرد است، راهیابی این نانوذرات به محیطهای آبی جزء مشکلات جدید زیستمحیطی بهشمار میرود که بررسی اثر آن بر موجودات آبزی ضروری به نظر میرسد. از طرفی گیاه یونجه به دلیل حضور ترکیبات پروتئینی، ویتامین C و فلاونوئیدها اثر ترمیمی و آنتی اکسیدانی دارد. در این مطالعه اثر تغذیه لارو ماهی کوی با بیومار توأم با یونجه 10 درصد و 20 درصد و قرارگرفتن به مدت 14 روز درمعرض نانوذرات اکسید مس با غلظت mg/l 200 در 5 گروه تیمار در مقایسه با گروه شاهد تحت بررسی قرار گرفت. میانگین طول اولیه mm 01/0 ± 4/30 و میانگین وزن اولیه لاروها g 05/0 ± 31/0 و حدود سنی dph20 بود. سرعت رشد اختصاصی، درصد افزایش وزن، افزایش طول، بقا و ضریب تبدیل غذایی برای گروههای مختلف محاسبه شد. نتایج نشاندهنده افزایش معنیدار رشد ماهیهای تیمارشده با یونجه 10درصد و 20 درصد در غذای بیومار در مقایسه با گروه کنترل است. به علاوه، گروه دریافتکننده نانوذرات مس نسبت به گروه شاهد رشد کمتری داشته است. گروههایی که نانوذرات مس و غذای حاوی یونجه را دریافت کرده اند وضعیت رشد بهتری نسبت به گروه دریافتکننده نانوذرات مس داشتهاند که این اثر احتمالا میتواند ناشی از اثر آنتی اکسیدانی یونجه و اثر افزاینده رشد این گیاه باشد.
علیرضا ایرانبخش، علیرضا قادری،
دوره 7، شماره 2 - ( 4-1399 )
چکیده
این پژوهش بهمنظور بررسی تاثیر نانواکسید آهن (Fe2O3) بر رشد، فیزیولوژی و کالزایی گیاه فلفل بر پایه طرح کاملاً تصادفی در شرایط درونشیشهای انجام شد. دانهرستها در محیط کشت MS حاوی غلظتهای 0، 1، 10 و 20 mgl-1 نانواکسید آهن کشت شدند. همچنین، اثر غلظتهای مختلف نانوآهن برروی تشکیل کالوس در 2 شرایط مختلف هورمونی شامل0.5 mgl-1 2,4D+0.5 mgl-1 BAP و0.5 mgl-1 BAP+1 mgl-1 Kin بررسی شد. نتایج نشان داد بهکارگیری نانوآهن موجب افزایش معنیدار بیومس در اندامهای ریشه، ساقه و برگ گیاه شد. بهعلاوه، نانوآهن موجب افزایش غلظت رنگیزههای فتوسنتزی (کلروفیلa، کلروفیلb و کارتنوئیدها) شد. تاثیر نانو اکسید آهن بر کالزایی بسته به نوع هورمونهای به کارگرفته شده متفاوت بود. غلظتهای مختلف نانو اکسیدآهن برروی کالزایی تحت تیمار هورمونی 2,4-D و BAP، اثر تحریکی داشت. درحالیکه، حضور نانو آهن در محیط کشت حاوی هورمونهای 2,4-D و کاینتین، اثر معنیداری روی القای کالوس نداشت. نتایج این تحقیق دلالت بر این مسئله دارد که بکارگیری نانواکسید آهن در غلظتهای مناسب میتواند موجب افزایش راندمان تولید گیاهان به ویژه در شرایط درون شیشه شود.
علیرضا امینی حاجی آبادی، اصغر مصلح آرانی، سمیه قاسمی، محمد هادی راد، شیما شهبازی، حسن اعتصامی،
دوره 8، شماره 2 - ( 4-1400 )
چکیده
تنش شوری، امروزه یکی از مهمترین چالشها در تولید گندم است. باکتریهای ریزوسفری جداسازی شده از گیاهان شورپسند با سازوکارهای مستقیم و غیرمستقیم موجب افزایش بردباری گیاهان زراعی به شوری میگردند. در این مطالعه، صفات محرک رشد گیاه سویههای باکتریایی مقاوم به شوری (Bacillus safensis، Bacillus pumilus و Zhihengliuella halotolerans) جداسازی شده از ریزوسفر گیاهان مرتعی آتریپلکس، اشنان، گز و سنبله نمکی تعیین و تاثیر آنها بر برخی صفات رویشی و محتوای یونی گندم آبیاری شده با آب شور (آب آبیاری با شوری 2/0 دسیزیمنس بر متر به عنوان شاهد، 4، 8 و 16 دسی زیمنس بر متر) اندازهگیری شد. هر سه سویه باکتری قادر به تولید اکسین، سیانید هیدروژن، سیدروفور و ACC دآمیناز و انحلال فسفات بودند. افزایش سطوح شوری باعث افزایش غلظت سدیم و کاهش غلظت پتاسیم، کلسیم و فسفر در برگ گندم و نیز کاهش طول ساقه، وزن خشک بخش هوایی و ریشه، نسبت وزن خشک ریشه به اندام هوایی و بیوماس کل نسبت به شاهد گردید. در تیمارهای تحت تنش شوری تلقیح شده با باکتری، کاهش غلظت سدیم تا 7/17 درصد و افزایش غلظت پتاسیم، کلسیم، فسفر و نسبت پتاسیم به سدیم به ترتیب تا 33، 7/25، 4/200 و 41 درصد نسبت به شاهد اندازهگیری شد که کارآمدترین باکتری در این زمینه Z. halotolerans بود. باکتریها همچنین باعث افزایش طول ساقه، وزن خشک بخش هوایی، وزن خشک ریشه، نسبت وزن خشک ریشه به وزن خشک بخش هوایی و بیوماس کل به ترتیب تا 17، 6/58، 137، 88 و 66 درصد شدند که در این زمینه باکتری B. safensis از بیشترین تاثیر برخوردار بود. نتایج این مطالعه نشان داد که باکتریهای محرک رشد گیاهان مرتعی شورپسند میتوانند در بهبود شاخصهای رشد گندم در شرایط شوری نقش داشته باشند. این نتایج همچنین نشان داد که ریزوسفر گیاهان مرتعی شورپسند میتواند منبع مناسبی برای جداسازی باکتریهای مقاوم به شوری جهت بهبود مقاومت گندم به شوری باشد.
اسرین عرشی، اعظم سلیمی، مریم چاوشی،
دوره 8، شماره 3 - ( 7-1400 )
چکیده
گوجهفرنگی یکی از محصولات مهم کشاورزی است که میزبان مناسبی برای گل جالیز محسوب میشود. گونههای سرده گل جالیز یکی از عوامل ایجادکننده تنش زیستی است که رشد گیاه و تولید محصول آن را محدود میکند. برخی از ترکیبات طبیعی و مواد شیمیایی روی این ارتباط زیستی اثر دارند. ازاینرو در پژوهش حاضر تأثیر گالیک اسید و عصاره میوه کیوی بر رابطه زیستی گل جالیز و گوجهفرنگی بررسیشده است. بدین منظور در ابتدا اثر همزیستی گل جالیز بر پارامترهای رشد گوجهفرنگی و مقدار قند محلول و رنگیزههای فتوسنتزی آن موردبررسی قرار گرفت. سپس اثر غلظتهایی از گالیک اسید و عصاره میوه کیوی در سطوح مختلف بر این ارتباط زیستی از طریق اندازهگیری پارامترهای رشد گوجهفرنگی و گل جالیز، رنگیزههای فتوسنتزی و مقدار قند محلول در گوجهفرنگی انجام شد. نتایج حاصل نشان داد که گل جالیز باعث کاهش وزنتر و وزن خشک ساقه، برگ و ریشه و کاهش سطح برگ گوجهفرنگی شده و مقدار رنگیزههای فتوسنتزی و محتوای قند محلول آن را هم کاهش داد. تیمار گالیک اسید و نیز عصاره میوه کیوی پارامترهای رشد گل جالیز و رشد کلی آن را کاسته و در مقابل رشد گوجهفرنگی را افزوده است. به نظر میرسد این فرایند با کاهش ارتباط زیستی بین انگل و میزبان رخداده چرا که محتوای قند محلول گوجهفرنگی و نیز مقدار رنگیزههای فتوسنتزی آن افزایش یافته و گوجهفرنگی مقاومت خوبی را نشان میدهد.
اکبر فرقانی، امیر حسین فرقانی، مریم الطافی، کاظم هاشمی مجد، امید سفالیان،
دوره 8، شماره 3 - ( 7-1400 )
چکیده
اکثر اراضی کشاورزی ایران در مناطق خشک و نیمهخشک قرار داشته و جزو خاکهای شور محسوب میشوند. به منظور بررسی تاثیر متقابل شوری، منابع پتاسیم و کلسیم بر رشد و عملکرد گوجهفرنگی آزمایشی فاکتوریل در قالب بلوکهای کامل تصادفی در شرایط هیدروپونیک در سه تکرار انجام شد. فاکتورهای آزمایشی شامل شوری در سه سطح (0، 20 و 40 میلیمولار کلریدسدیم)، پتاسیم از دو منبع کلرید و نیترات (0 و 15 میلیمولار) و کلسیم از منابع کلرید و نیترات (0 و 10 میلیمولار) بودند. با افزایش سطح شوری شاخصهای رشد شامل ارتفاع بوته، قطر ساقه، تعداد برگ، تعداد گل و میوه و کلروفیل برگ کاهش یافت. استفاده از نیترات کلسیم در شوری 40 میلی مولار کلرید سدیم سبب افزایش به ترتیب 55 و 95 درصدی وزن خشک اندام هوایی و ریشه گیاهان شد. همچنین کاربرد نیترات کلسیم در بیشترین غلظت نمک سبب افزایش 75 درصدی کلروفیل کل شد. آنالیز دادهها نشان دادکه با افزایش شوری غلظت سدیم در ریشه و ساقه افزایش و غلظت پتاسیم در اندام ریشه کاهش یافت ولی محتوای پتاسیم اندام هوایی تحت تاثیر شوری قرار نگرفت. استفاده از نیترات کلسیم در شوری 40 میلی مولار کلرید سدیم سبب کاهش 23 درصدی غلظت سدیم ریشه نسبت به گیاهان تیمار شده با 40 میلی مولار کلرید سدیم گردید. بنابراین با توجه به یافته های به دست آمده می توان بیان کرد که از بین منابع پتاسیم و کلسیم به نظر میرسد استفاده از نیترات کلسیم در مقایسه با موارد دیگر با افزایش کلروفیل کل، وزن خشک و تعدیل در نسبتهای یونی میتواند اثرات شوری را در گیاه گوجه فرنگی کاهش دهد.
محسن علیزاده، نظام آرمند، مریم رحیمی، شکوفه حاجیهاشمی،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده
عصاره جلبکهای دریایی به سبب دارا بودن مواد مغذي فراوان، ظرفیت نگهداری آب بالا، تنظيم کنندههاي رشد گياهي و وجود ریزجانداران مفيد ميتواند خصوصيات فيزيکوشيميايي خاک را بهبود و تأثير مطلوب بر رشد و نمو گياهان داشته باشد. به این منظور آزمایشی با هدف بررسی تأثیر عصاره جلبک قهوهای آسکوفیلوم نودوسوم (Ascophyllum nodosum) بر شاخصهای مورفوفیزیولوژیکی گیاه لوبیا تحت تنش کمبود آب به صورت فاکتوريل در قالب طرح کاملاً تصادفي با سه تکرار به اجراء درآمد. تيمارهاي آزمايش شامل 4 سطح محلول پاشی عصاره جلبک دریایی (0، 2/0، 4/0 و 6/0 درصد حجمی) و 3 سطح تنش کمآبی شامل بدون تنش، تنش ملایم و تنش شدید (به ترتیب آبیاری در سطح 75، 50 و 25 درصد ظرفيت زراعي) بود. نتایج نشان داد که اثرات متقابل تنش و عصاره جلبکی بر صفات مورد بررسی معنیدار نبود اما عصاره جلبک دریایی آسکوفیلوم به تنهایی موجب افزایش معنیدار سطح و تعداد برگ، طول برگ، سطح و طول ریشه، وزن خشک ریشه، محتوای کلروفیل a، b و محتوای کلروفیل کل شد. کاربرد عصاره جلبکی در سطوح 2/0 و 4/0 درصد باعث افزایش معنیدار پارامترهای اندازهگیری شده در مقایسه با شاهد شد. در بررسی اثرات تنش کمآبی مشاهده شد که با افزایش شدت تنش از 75 درصد ظرفیت زراعی به 25 درصد ظرفیت زراعی تمامی صفات مورد بررسی کاهش معنیداری داشت. نتایج این پژوهش نشان داد که محلول پاشی عصاره جلبک دریایی موجب افزایش معنیدار برخی خصوصیات ریخت شناختی و رنگدانههای فتوسنتزی شد, درحالیکه تنش کمآبی سبب کاهش معنیدار شاخصهای مورد بررسی شد.
علی گنجعلی، ، ،
دوره 11، شماره 3 - ( 9-1403 )
چکیده
در سالهای اخیر استفاده از فنآوری کشت بافت و بیش تولید متابولیت دارویی بهعنوان یک روش جایگزین و مناسب برای برداشت بیرویه و فزاینده گیاه از رویشگاههای طبیعی مورد تاکید قرار گرفته است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر الیسیتورهای زیستی و نیترات نقره بر محتوی متابولیتهای ثانویه کالوسهای حاصل از ریزنمونه برگی گیاه خار مریم انجام شده است. در این بررسی بهترین نتیجه تولید کالوس به محیط MS حاوی KIN تعلق داشت و بنابراین برای ادامه آزمایش در مراحل بعد مورد استفاده قرار گرفت. در آزمایش دوم ریزنمونهها در محیط کشت منتخب هورمونی کشت و پس از گذشت 8 هفته از رشد کالوسها، الیستورهای زیستی شامل مخمر یاروویا لیپولیتیکا، قارچ آسپرژیلوس نایجر و باکتری سودوموناس پوتیدا در ترکیب با نیترات نقره بهعنوان الیسیتور غیر زنده به کالوسهای حاصل از ریزنمونههای برگی اضافه شد. با گذشت ده روز از تیمار، محتوی ترکیبات فنلی، ظرفیت آنتیاکسیدانی، مقدار سیلیمارین و فعالیت آنزیم پال در کالوسها اندازهگیری شد. نتایج بررسیها حاکی از آن است که کاربرد توام مخمر یاروویا و نیترات نقره موجب بهبود محتوی مشتقات فنلی، سیلیمارین و فعالیت آنزیم پال گردید و تفاوت آن با سایر الیسیتورهای زیستی هم در ترکیب با نیترات نقره و هم در شرایط فاقد آن معنیداربود. محققان این آزمایش کاربرد توام الیسیتورهای زیستی بهویژه مخمر یاروویا و نیترات نقره را بهمنظور القای بیشتر سنتز متابولیتهای دارویی در کالوسهای حاصل از ریزنمونههای برگی گیاه خار مریم پیشنهاد مینمایند